اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

به‌راننده تاكسی‌مطهری گفته‌اند حرفی نزند!



اخبار,اخبارسیاسی,حمله‌ به‌ مطهری

از پنج، ‌شش ساعت قبل از اومدن آقای مطهری اینجا بودند. پراکنده بودند ولی حضورشون حس می‌شد. بهش هم گفتیم ممکنه براش دردسر شه، ولی آقای خبرنگار! راننده ‌تاکسی که نمی‌تونه به مسافر نه بگه، وگرنه جریمه و توبیخش می‌کنند»

  احسان اکبرپور در روزنامه اعتماد نوشت: «ماشینی که من با آن می‌رفتم صدمه زیادی دید. . . تاکسی فرودگاه بود و اصلا ربطی به من نداشت... راننده به هر ترتیب بود از میان آنها گریخت... اما شب عید اتومبیل آن بنده خدا هم به‌شدت آسیب دید. با آن حجم از آجر و سنگی که به سوی ما پرتاب شد، خیلی شانس آوردم که زنده ماندم».

حالا بعد از گذشت چند روز از «حادثه شیراز»، وزیر کشور هم نسبت به حمله به علی‌مطهری واکنش نشان داده و «دستور ویژه برای برخورد قاطع با عاملین آن حادثه» صادر کرده است. اما چه بر سر «آن بنده‌خدا» و تاکسی‌اش آمد؟10:15‌ صبح پنجشنبه است. سه روز از «حادثه شیراز» گذشته. باد سرد اسفند پوست صورت را می‌سوزاند. از تاکسی پیاده می‌شوم. میدان گل‌سرخ شیراز، فرودگاه شهید دستغیب. سمت راست خروجی پایانه، سمندها و 405‌های زردرنگ جابه‌جا پارک شده‌اند. راننده‌ها که کنار ماشین‌هاشان ایستاده‌اند، از مقصدم می‌پرسند. تشکری می‌کنم و به جست‌وجوی پلاک ماشین حامل علی‌مطهری می‌پردازم. پیدا نمی‌کنم.

سراغش را از یکی از همکارانش می‌گیرم. «همین حالا یک سرویس برد میدان اطلسی». پس برمی‌گردد؟ «نه. این روزها خیلی کم سرکار میاد. با هیچ‌کس هم حرفی نمی‌زنه». چرا؟ سکوت می‌کند. می‌گویم خبرنگارم. نگاهی به صورتم می‌کند: «از من نشنیده بگیر، بهش گفتند با هیشکی حرف نزنه». راستی، گفتید سرویس برده، مگر ماشینش درست شده؟. «آره. همون یکی‌دو روز اول. شیشه‌هاش رو عوض کردن و یه صافکار هم بدنه ماشین رو بدون رنگ درآورد اما...»

یکی از راننده‌ها که شاهد گفت‌وگوست جلو می‌آید: «تازه پنج‌روز بود ماشین رو خریده بود. بیمه ‌بدنه هم نداشت، حالا برده بیمه، گفتند 10 میلیون افت قیمت پیدا کرده... 30 ‌تومن خریده بود، حالا قیمتش شده 20 ‌تومن». از شب ماجرا می‌پرسم. «از پنج، ‌شش ساعت قبل از اومدن آقای مطهری اینجا بودند. پراکنده بودند ولی حضورشون حس می‌شد. بهش هم گفتیم ممکنه براش دردسر شه،

 

ولی آقای خبرنگار! راننده ‌تاکسی که نمی‌تونه به مسافر نه بگه، وگرنه جریمه و توبیخش می‌کنند». شما می‌دانید چه کسانی بودند؟ «نه والا». پس از کجا می‌دانستید برایش دردسر می‌شود؟ «معلوم بود می‌خوان چکار کنن». حمله از کجا شروع شد؟ داخل فرودگاه؟ «نه، بیرون فرودگاه بود. با چماق و آجر و گوجه. اگه زرنگی‌اش نبود، معلوم نیست چی می‌شد. زرنگی کرد خودش‌ رو رسوند کلانتری. تازه کلی هم بابت همین، چیزش کردن». تعجب را در صورتم می‌بیند. . «آره... که چرا دررفته و آقای مطهری رو رسونده کلانتری».

«آن بنده‌خدا» که علی مطهری را نجات داد، 10 ‌سالی است که در فرودگاه شیراز است. شیفت روز کار می‌کند و همه راننده‌ تاکسی‌ها از «اخلاق خوبش» تعریف می‌کنند. چهار ساعت از آمدنم به فرودگاه می‌گذرد و هنوز برنگشته. «بهت گفتم که، نمیاد». سراغ مسوول خط تاکسی‌های فرودگاه می‌روم. شما به عنوان مسوول و متولی راننده‌های فرودگاه از کسی شکایت نکردید؟ «چرا شکایت کنیم؟ وقتی همون ‌شب همه‌چیز صورتجلسه شده و ماشینش رو هم درست کردند، چرا شکایت کنیم؟» چه کسی ماشینش را درست کرده؟ پاسخ روشنی نمی‌دهد: «به هرحال درستش کردند دیگه».

اما همکارانش می‌گویند افت قیمت شدیدی داشته، تکلیف آن چه می‌شود؟ از صحبت‌کردن طفره می‌رود. شماره تلفن «آن بنده‌خدا» را هم نمی‌دهد. می‌گوید امنیت شغلی همکارانش را ترجیح می‌دهد. پس به عنوان سوال آخر، رو می‌کنم به همه راننده‌ها که حالا دورمان را گرفته‌اند: «اگر علی‌مطهری باز هم به شیراز بیاید، سوارش می‌کنید؟» پاسخ‌شان مثبت است: «حتما. ما آقای مطهری رو می‌شناسیم. البته فراموش نکنید که برای ما راننده تاکسی‌ها همه مسافرها مطهری‌اند، همه مطهری‌ها مسافر». ساعت از دو بعدازظهر گذشته و هرچند دقیقه یک‌بار، صدای فرود هواپیما به گوش می‌رسد. مسافرانی که از سالن بیرون می‌آیند، با چمدان‌های بزرگ‌شان به سمت راست خروجی پایانه می‌روند؛ سراغ تاکسی‌های فرودگاه. احتمالا بیشترشان می‌دانند که همین چندروز پیش، یکی از همین «بنده‌خدا»ها، جان یکی از سرشناس‌ترین نماینده‌های مردم را نجات داده.
 
اخبار  سیاسی  -  اعتماد 
 


ویدیو مرتبط :
اجرأ زیبای یک ترانه هندی توسط این راننده تاكسی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

حمام خون راننده تاكسی در انگلیس



 

 

حمام خون راننده تاكسی در انگلیس

 

حمام خونی كه راننده یك تاكسی با تیراندازی‌های بی‌رحمانه خود در شمال غرب انگلیس به راه انداخت، مردم این كشور را شوكه كرده است.



به گزارش ایسكانیوز، مرد ۵۲ ساله‌ای به نام دریك بیرد كه راننده تاكسی بود، ساعت ۱۱ چهارشنبه ۲ قبضه سلاح گرم به دست گرفت و در بخش وایت هیون به سراغ همكارانش رفت. وی كه بسیار خشمگین بود كنار دریاچه كامبریا به سوی رانندگان ۲ تاكسی تیراندازی و بلافاصله فرار كرد. به دنبال این عصیانگری، هر ۲ راننده در دم كشته شدند، اما این پایان خشونت‌های دریك نبود.



● شلیك‌های بی‌هدف

وی كه هدفی كور را دنبال می‌كرد، در بخش‌های سی اسكیل و ایگرمونت نیز به سوی چند رهگذر شلیك كرد و حمام خون به راه انداخت.



پلیس كه می‌دانست تاكسیران تیرانداز، دیوانه‌وار شلیك می‌كند در ۳۰ نقطه از منطقه سرسبز كامبریا مستقر شد و ردیابی جانی میانسال از زمین و آسمان ادامه یافت.



در آن میان، فرماندهی پلیس كامبریا با صدور اطلاعیه‌ای فوری كه با قطع برنامه‌های عادی از رادیو و تلویزیون ملی انگلیس پخش شد، از مردم منطقه خواست در خانه‌های خود بمانند و اگر در خیابان‌ها هستند در مكان‌های امن پناه بگیرند تا از گزند شلیك‌های خونبار دریك در امان بمانند.



● خودكشی

۴ ساعت از آغاز كشتار در كامبریا گذشته و مردم وحشتزده این منطقه در شوك بودند كه كارآگاهان، جنازه خونین دریك را در جنگل موسوم به بوت پیدا كردند. گزارش حاكی است؛ وی درون خودروی خاكستری‌اش با شلیك گلوله به شقیقه، خودكشی كرده بود.



به دنبال تیراندازی وحشیانه كه كامبریا را به میدان جنگ تبدیل كرده بود، دست‌كم ۱۳ نفر كشته و ۲۵ نفر زخمی شدند كه حال برخی از آنان وخیم است و بیم افزایش شمار تلفات وجود دارد. تحقیق پلیس نشان می‌دهد همسر دریك چند سال پیش طلاق گرفته بود و فرزندان ـ ۲ پسر ـ او نیز جدا زندگی می‌كردند. همچنین مادر دریك كه به سختی بیمار است، در خانه سالمندان به سر می‌برد. دریك سه‌شنبه شب بر سر مساله‌ای پیش پا افتاده با همكارانش جر و بحث كرده و جرقه همین دعوا، موجب واكنش وی در كشتار مردم شده بود.



یكی از شاهدان می‌گوید: تاكسیران تیرانداز، سلاح خودكار خود را از پنجره تاكسی‌اش به بیرون برده و به هر كس كه سر راهش بود، شلیك می‌كرد. یكی از قربانیان، دختری دوچرخه‌‌سوار و دیگری، كشاورز بود. ابتدا خیال كردم این ماجرا، یك فیلم اكشن سینمایی است اما نه؛ همه صحنه‌ها واقعی بود و هنوز این كشتار را باور ندارم. دیوید كامرون، نخست‌وزیر انگلیس نیز در دیدار با نمایندگان مجلس عوام، از این ماجرای تكان‌دهنده بشدت ابراز تاسف كرد و افزود: دولت با خانواده‌های قربانیان و زخمیان همدرد است و تمامی كارهای لازم را برای كمك به آنان انجام می‌دهد.



● بی‌سابقه‌ترین جنایت

در همین حال، كارآگاه استوارت هاید، معاون فرمانده پلیس كامبریا اظهار كرد: ما هر كاری لازم بود، انجام دادیم تا از افزایش شمار تلفات جلوگیری كنیم، اما به هدف مطلوب نرسیدیم. به نظر می‌رسد دریك كاملا مست بود.



وی ادامه داد: همزمان با اعلام وضعیت فوق‌العاده در منطقه، بیمارستان‌های كامبریا در آماده‌باش كامل قرار گرفتند و آمبولانس‌ها به قربانگاه‌های پراكنده رسیدند.



كشتار در كامبریا خاطره تلخ جنایت مشابه توماس هامیلتون در بریتانیا ـ سال ۱۹۹۶ ـ را زنده كرد. توماس یك مهدكودك را به خون كشید، ۱۶ بچه و مربی را با شلیك گلوله از پا درآورد و از همان سال، قوانین محدودكننده حمل سلاح گرم در بریتانیا تشدید شد. سال ۱۹۸۷ نیز ۱۶ نفر به دنبال تیراندازی در هانگرفورد انگلیس قربانی شدند. كشتار «دریك» طی ۱۴ سال اخیر در بریتانیا، مرگبارترین است..../ خبرگزاری ایسکانیوز