اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

بهنوش بختیاری:با من شهرها به هم میریزند!


من دو میلیون و سیصد هزار دنبال‌کننده دارم. مرا همه ایران می‌شناسند. هرکس اینستاگرام دستش بگیرد فورا در پیج ما می‌آید. مرا در روستاها هم می‌شناسند.. اتفاقا به نظر من این تعداد خیلی کم است. این چیزی که می‌گویم حمل بر تعریف نیست؛ ماه‌شهر رفته بودم، ده‌هزار نفر به استقبالم آمدند.کنترل جمعیت از دست پلیس خارج شده بود. شهرهایی رفته‌ام که پلیس از من خواسته تا شهر را ترک کن.

صبح بخیر: بهنوش بختیاری با روزنامه صبا مصاحبه مفصلی درباره زندگی شخصی و سینما و تجربیات مختلف و علایقش انجام داده بود که بخش های خواندنی و بعضا عجیب آن را که ناشی از اعتماد به نفس بالای ایشان می باشد را برایتان انتخاب کرده ایم:

*از بچگی هم میل به بازیگری در وجودم نبود، تنها برایم مهم بود که شخصیت مفیدی باشم. به پزشک شدن و مهماندار هواپیما بودن خیلی فکر کرده بودم اما نشد.

*من سعی کردم آدم اصولی و اخلاق‌مداری باشم و در کنارش هم رابطه دوستانه‌ای با اهالی سینما برقرار کنم. مدتی فعالیت کردم اما متوجه شدم زیبایی فاکتور بسیار مهمی در بازیگری آن دوران بود. در آن دوره نیکی کریمی ستاره سینما بودند و بازیگران دیگر هم بسیار زیبا بودند. خوشگلی اهمیت ویژه‌ای داشت. هرجا که می‌رفتم و فرم پر می‌کردم می‌دانستم که اتفاقی نمی‌افتد چراکه چهره معمولی داشتم و زیبایی آن‌چنانی نداشتم. البته بگویم این شکل تفکرم درست هم بود و برخواسته از احساسات جوانی‌ام نبود.

*متاسفانه برای رشد در سینمای ایران باید به روابطی آلوده می‌شدی تا بتوانی حضور داشته باشی! نمی‌خواهم بگویم که بچه پیغمبر بودم ولی این‌طور نبود که بخواهم برای کار، با کسی روابط عاشقانه یا دوستی داشته باشم.

*در «مهمان مامان» که با آقای مهرجویی کار کردم، چندباری سرم داد کشیدندکه واقعا ازشان ترسیدم.هرچند بعدش می‌گفت مثلا از بچه‌های صحنه عصبانی بودم و فریادش را سر تو کشیدم! اما آقای عیاری این‌طور نبود. ایشان در اخلاق و انسانیت اسطوره هستند.

*انتخاب بازیگرهای آقای عطاران بسیار بامزه است. آدم‌هایی را انتخاب می‌کنند که به درستی انگ کاراکتر و نقش هستند. در سریال بیست و شش قسمتی، من ده روز پراکنده کار کردم. قرار بود که ژینوس «خانه به دوش» دختر متکبر و افاده‌ای باشد.

* بعد از پایان «خانه به دوش» خیلی به من زنگ زدند و من نمی‌دانستم دلیلش چیست. بعدا فهمیدم سریال خیلی در مردم دیده شده و بازتاب داشته است. در آن زمان حتی در روزنامه‌ها و مجلات اسمم را به عنوان بازیگر نزده بودند.

* من بیشتر از این‌که در خانه باشم سر فیلبرداری بودم و آن‌جا بزرگ شده‌ام. صد و پنجاه‌ کار کم نیست! به این معتقدم هرکاری برای تو یک تجربه تازه است و تو در هرکاری پخته‌تر از قبل می‌شوی. اگر این‌طور کار نمی‌کردم مطمئنم الان بهنوش بختیاری وجود نداشت.

*در سال گذشته من شش چک برگشتی از شش تهیه‌کننده سینما داشتم که به هیچ‌جا هم نرسید! بازیگران بسیار بی‌سروصاحب در سینما هستند و پول‌شان داده نمی‌شود!

*در این یک سال اخیر به جرات می‌گویم سی تله‌فیلم را رد کردم. همه فیلم‌ها و سریال‌های کمدی که ساخته می‌شود اول فیلمنامه‌اش در خانه من است! اگر قبول نکنم سراغ کسان دیگری می‌روند. در این یک سال سراغ پروژهایی رفتم که چیزی به من اضافه می‌کند. مثلا اگر سفیر محیط زیست هستم ترجیح دادم فیلمی بازی کنم که در همین راستا باشد نه یک فیلم دختر و پسری با یک کارگردان سطح پایین!

*خیلی وقت‌ها می‌بینم نویسنده کار، هیچ شباهتی به نویسنده ندارد! چند خطی نوشته تا پولی بگیرد و برود! خیلی از نویسنده‌ها، به فیلمنامه شکل کیهان بچه‌های قدیم یا حتی بدتر نگاه می‌کنند و تصویر ذهنی کارگردانان این متن‌ها، این است که بهنوش می‌آید و چیزهای بامزه به متن اضافه می‌کند. چرا من نباید سرکاری بروم که چیزهایی به من اضافه شود؟ این یکی از مواردی است که بسیار خسته‌ام کرده است.

*شاید باورتان نشود شب که خانه می‌روم بعد از این همه فعالیت بازهم راه می‌روم و مغزم مثل ساعت کار می‌کند. البته بهاره رهنما روی دست من زده است.همیشه می‌گویم اگر به من و بهاره یک مسئولیت در دولت می‌دادند اتفاق‌های خوبی می‌افتاد.

*برای ترنس‌ها سعی کردم قدم‌های مثبت بردارم. به‌جایی نرسیدم اما تلاشم را کردم. خیلی‌ها نمی‌دانستند ترنس چیست! ترنس را با همجنس‌گرا اشتباه می‌گرفتند. تا چند وقت پیش که در شبکه‌های اجتماعی واژه ترنس را می‌نوشتم همه کلی فحش زیر مطلب برایم می‌گذاشتند اما سعی کردم به آن‌ها بگویم که ترنس قضیه‌اش با همجنس‌گرا و انحرافات جنسی دیگر فرق دارد.

*من دو میلیون و سیصد هزار دنبال‌کننده دارم. مرا همه ایران می‌شناسند. هرکس اینستاگرام دستش بگیرد فورا در پیج ما می‌آید. مرا در روستاها هم می‌شناسند.. اتفاقا به نظر من این تعداد خیلی کم است. این چیزی که می‌گویم حمل بر تعریف نیست؛ ماه‌شهر رفته بودم، ده‌هزار نفر به استقبالم آمدند.کنترل جمعیت از دست پلیس خارج شده بود. شهرهایی رفته‌ام که پلیس از من خواسته تا شهر را ترک کن.

*من یک زن متاهل هستم، بازیگرم، سنم و سابقه‌ام از ایشان بیشتر است و همه مردم مرا می‌شناسند. امیر تتلو فعالیتش محدود به همین شبکه اینستاگرام است. خب خیلی مسخره است که فکر می‌کند در این حوزه امپراتوری داشته است!

* فعالیت‌هایی مثل موسیقی در ذهنم هست که دوست دارم تجربه کنم. مثلا همیشه می‌گویم ای‌کاش کنسرت خانم‌ها بیشتر بود. سال‌هاست در زمینه آواز فعالیت می‌کنم و دوست دارم یک روز بتوانم بخوانم.

* معتقدم عموپورنگ در ابعاد کارش، به درستی قدم برداشته و برند خوبی در حوزه کودک دارد. وقتی فیلمنامه «محله گل و بلبل» را می‌خواندم دیدم این کار نسبت به بسیاری از فیلم‌ها شرف دارد. در این برنامه چیزهای مثبتی به نسل بعدی آموزش می‌دهد. در این برنامه توانایی نه گفتن، فرهنگ معذرت‌ خواهی و کتابخوانی و مثبت‌ اندیشی و خیلی چیزهای دیگر را به بچه‌ها یاد می‌دهیم. به نظرم بیست سال پیش باید این برنامه ساخته می‌شد و خیلی دیر اقدام کردند.


ویدیو مرتبط :
عکس های جدید بهنوش بختیاری

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دردنامه بهنوش بختیاری؛ این قدر با آبروی بقیه بازی نکنید!



 

دردنامه بهنوش بختیاری؛ این قدر با آبروی بقیه بازی نکنید!

 

 

 بهنوش بختیاری بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار دردنامه ای از شایعه هایی که اخیرا درمورد او منتشر شده، انتقاد کرد.

متن کامل این یادداشت را در ادامه می خوانید.

نمی دانم این نوشته را باید چگونه آغاز کنم؟ نمی دانم؟! نمی دانم باید با اشک شروع کنم یا با بغض یا با فریاد یا ... نمی دانم؟! این قدر مستاصل و آزرده ام که نمی دانم چه بگویم. انگار دیگر فقط خداست که صدای ما را می شنود. انگار فقط و فقط اوست و همه در گوش هایشان پنبه گذاشته اند و هرچه می خواهند انجام می دهند بدون اینکه نگرانی ای از عواقبش داشته باشند.

ای داد و بیداد. ای داد و بیداد از شمایی که هرچه می خواهید می کنید و کک تان هم نمی گزد! ای داد و بی داد از شمایی که بارها خواهش من و امثال من را دیده اید و باز هم دوست دارید به زندگی خصوصی ما سرک بکشید! ای داد و بیداد از شمایی که وقتی سوژه ای ندارید درباره دیگران دروغ پردازی می کنید و به این هم فکر نمی کنید که این دروغی که از سر تفریح و بی خبری گفته اید شاید زندگی کسی را به خطر بیندازد.

ای داد و بیداد از شمایی که تفریح تان شده به لجن کشیدن عده ای که فکر می کنید به همین راحتی آمده اند شاید ستاره ای شده اند در رسته کاری خودشان! ای داد و بیداد از شمایی که برای خودتان می برید و می دوزید و... خدایا لااقل تو صدای دردمند مرا در این روزهای عزیز بشنو به حق همان امام بزرگی که جانش را در راه آرمان هایش داد تا امثال من امروز بفهمند که اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.

دریغ از شمایی که خودتان را پیرو حسین(ع) می دانید و برایش عزاداری می کنید اما در همان مجالس ما را هم نُقل نَقل خودتان می کنید که مثلا شنیده ای فلانی را در فلان جا گرفته اند و... و انگار نمی دانید که ای دل غافل ما اصلا که هستیم که بخواهیم در چنین مجالسی درباره مان صحبتی پیش بیاید. ای داد و بیداد از شما.

چند سال پیش تعدادی از عکس های شخصی و خانوادگی من را مثل خیلی دیگر از هنرپیشه ها روی اینترنت گذاشتند و برای هم با گوشی های موبایل شان بولوتوث کردند و مثلا من را در یک میهمانی دیدند. این که چه؟ این به چه کار شما می آید؟ پس ماجرای حریم خصوصی و احترامی که دین ما برای دیگران قائل شده چه می شود و هزارتا سئوال دیگر از این دست. خدا می داند که این اتفاق چه دردسرهایی را برای من بوجود آورد که الان هم که به یادشان می افتم ناراحت می شوم

خدا را شکر در همان روزها با همکاری نیروی محترم انتظامی بخشی از مشکلاتم حل شد، اما آنهایی که باید هیچ وقت پیدا نشدند تا بشود مجازاتشان کرد. اصلا اگر هم پیدا می شدند مجازاتشان چه فایده ای داشت وقتی همه مان در این چرخه بیمار مشارکت می کنیم.

قبل از هر اظهار نظری لطفا همین الان به حافظه گوشی های موبایلتان سری بزنید و ببینید چندتا از این دست فیلم ها و عکس ها را دارید و بعد سر و صدا راه بیندازید. حالا امروز شایعه درست کرده اند که فلانی را به همراه دیگرانی که شاید ورزشکار بوده اند در میهمانی ای در لواسان آن هم در روزهای نزدیک به ماه محرم گرفته اند.

با این یکی چه کنم؟ با این تهمتی که خودم هم تا همین چند روز پیش از ماجرایش خبری نداشتم. منی که لااقل به شعائر دینی ام در حد و اندازه خودم احترام می گذارم آیا باید اینگونه مورد سئوال بروم؟! فکرش را بکنید سر صحنه فیلم جدیدتان هستید و همسرتان هم در مسافرت به سر می برد. ناگهان به شما زنگ می زند و از آن طرف تلفن تمام ماجرا را تعریف می کند که مگر تو سر کار نبودی و این اخبار چیست و... باقی اش ماجراهایی است که می توانید خودتان حدس بزنید.

چرا باید با اعصاب و روان یک خانواده این طور بازی شود که حتی کار پدر و مادرم به بیمارستان کشیده شود. ای داد و بیداد از شما که ندانسته در مورد دیگران قضاوت می کنید. دیگر نمی دانم چه باید گفت تنها امیدوارم و تقاضا دارم از هر مسئولی که به این ماجرا رسیدگی کند و البته یک تقاضای بزرگ هم از شما مردم دارم.

اینکه این قدر به راحتی با آبروی بقیه بازی نکنید فقط به جرم اینکه مثلا فلانی هنرپیشه است و شما فکر می کنید آدم بی دین و ایمانی است. هرچند که بعد از همه این اتفاقات فکر می کنم این تقاضا مثل آب در هاون کوبیدن است و بس. و همین می شود که تنها برایم یک کار می گذارد که داد و بیدادم را پیش خداوند بزرگ ببرم تا شاید او به داد دل امثال چون منی برسد.... / خبر آنلاین