اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
باید و نبایدهای پدیده طلاق
اگر بخشی از این جداییها به سبب شرایط نامساعد اقتصادی یا فقدان شغل و بهخطرافتادن رفاه و تامیناجتماعی خانوادهها باشد و به کاهش جدی ضریب تحمل افراد بینجامد، حتما باید نسبتبه آن بیش از پیش حساس بود.
این بعد آسیبزای طلاق برای افراد و جامعه است. به بیان دیگر، عدم کارکرد درست بخشهای خارج از خانواده، سبب افزایش تنش بین زوجین شده و افراد را به این نتیجه میرساند که به زندگی مشترک خاتمه دهند، اما این اتفاق میتواند سویه دیگری هم داشته باشد و ناشی از تحولات سبک زندگی جامعه و گروههای خاص آن باشد که اگرچه اتفاق مثبتی نیست، اما پیام منفیای هم ندارد.
در واقع بخشی از اقتضائات دنیای جدید است که شهروندان الزاما و تحت هر شرایطی، «زندگی تمامعمری» با یکدیگر را دنبال نمیکنند. بعضا دیده شده در کشورهای توسعهیافته نیز آمار طلاق بالاست و این به معنای آن است که افراد تا زمانیکه پیوندها و اشتراکات میان آنها پابرجاست، به زندگی مشترک ادامه میدهند و زمانیکه احساس میکنند فاصلهها افزایش یافته، تنشها بالا گرفته و مشاوره و راههای منطقی برای تداوم زندگی به بنبست رسیده است، به طلاق میاندیشند.
برای بررسی دقیقتر آمار اعلامشده و پدیده افزایش ١٠درصدی طلاق نسبتبه سال٩٢، باید به تفکیک هر مورد طلاق، سطح تحصیلات، میزان درآمد، طبقه اجتماعی و مسایلی ازایندست مورد تحلیل قرار گیرد. آنگاه میتوان گفت آیا زندگی نوینی درحال رخداد است و روند فردگرایی تقویت شده یا پارامترهای دیگری در آن دخیل است؟ تفاوت شرایط امروز با گذشته که افراد تحت هر شرایطی، خود را ملزم به حفظ زندگی مشترک میدانستند را باید در نظر داشت. طلاقهای عاطفی یا حس سرخوردگی ناشی از «کوتاهآمدن» توسط یکی از زوجین، آسیب جدی آن شرایط بود، اما نقطه مثبت آن، کنارگذاشتهشدن نگاههای شخصی به زندگی مشترک بود.
امروز بهدلیل ارتقای سطح آگاهی زوجین، نمیتوان شرایط را با گذشته مقایسه کرد. درواقع زندگی به یکجاده دوطرفه میان مرد و زن تبدیل شده و جاده یکطرفه نیست. بههمیندلیل باید نقش و کارکرد زوجین را در کنار هم تحلیل کرد. در دهههای پیشین، خانوادهها ذیل خانواده بزرگتر مانند قوم و طایفه تعریف شده و بر همان اساس عمل میکردند.
حمایتهای بستگان و درعینحال ارزشها و باورهای جمعی، قومی و طایفهای، یکی از دلایل کمبودن میزان طلاقها بود، اما امروز جامعه از عصر ایننوع ارتباطات خارج شده است. باتوجه به نیاز حقیقی به حمایتهای مختلف از نهاد خانواده در یکجامعه، حتما باید بهگونهای دیگر به کمک خانوادهها شتافت.
در دنیای توسعهیافته امروز، کانونهای متعدد مردمی شکل گرفتهاند که همراه خانواده در مشکلات پیشرو هستند. فقدان این نهادهای مردممحور در کشور ما در کنار ضعیفشدن کارکرد روابط قومی و طایفهای، نیازمند مسالهشناسی و تدبیر بهموقع است. برای تقویت ضریب استحکام پیوندهای خانوادگی، باید به فکر ایجاد نهادهای مدنی در این حوزه بود.
اخبار اجتماعی - شرق
ویدیو مرتبط :
پدیده ای به نام «جشن طلاق!»
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گسترش پدیده«جشنطلاق» به جای ازدواج
گسترش پدیده«جشنطلاق» به جای ازدواج
طبق آمارها در سال های اخیر درصد طلاق در کشور رشد چشم گیری داشته است. روان شناسان معتقدند که افزایش درصد طلاق علل مختلفی دارد. یکی از دلایل آن افزایش پویایی روانی افراد است. روان شناسان معتقدند که بر خلاف نگاه سنتی حاکم در جامعه همیشه طلاق بد نیست و همیشه ازدواج خوب نیست.
حتی گاهی طلاق را از ادامه زندگی بهتر میدانند. چرا که ازدواج خوب باعث سلامت جسمی و روانی افراد میشود و در مقابل ازدواج بد میتواند اثر مخربی بر سلامت جسمی و روانی افراد بگذارد.
جامعه شناسان نیز در بررسی علل طلاق، استقلال مالی زنان را یکی از عوامل موثر عنوان میکنند و معتقدند که در این صورت سیر طلاق، مثبت است. چرا که تعداد زنانی که به دلیل نیاز به حمایت، تحت هر شرایطی به زندگی زناشویی خود ادامه میدهند و دچار انواع آسیب های جسمی و روحی میشوند کم میشود.
اما آنچه که مدنظر ما است تجمل گرایی در برخورد با پدیده طلاق است. چیزی که این روزها از آن به جشن طلاق یاد میکنند و در مناطق شمالی شهر تهران شاهد گسترش آن پدیده نوظهور هستیم.پدیده ای که تحت عنوان روشنفکری سال هاست در کشور ما جولان میدهد.
جشن طلاق
تجسم کنید در یک باغ مجلل به یک مهمانی شام به جشن و پایکوبی دعوت شده اید. همه میخندند و شادی میکنند. مهمانها با گل و شیرینی و کراوات زده یکی پس از دیگری وارد باغ میشوند. وقتی از مناسبت میپرسید، جواب میدهند جشن طلاقه! چه احساسی به شما دست میدهد.
واقعاً چه احساسی به شما دست میدهد وقتی که میبینید خانواده ای برای فروپاشی زندگی فرزندشان به هر دلیل منطقی و غیر منطقی مهمانی شام میدهند و شاید بیشتر از مراسم عروسی هزینه میکنند. جالب تر این که خانواده و بستگان طرف مقابل نیز دعوت میکنند. من نیز مهمان یکی از این مراسم هستم. مهمان مراسمی که نادیده گرفته شدن هویت واقعی و فرهنگ ملی ایران در آن مشهود است. مراسمی که برگزاری آن در کشور ما نشانی از به بیراهه رفتن است.
پس از پایان مراسم با پدر خانواده به گفتگو نشستم:
این جشن به چه مناسبتی برگزار شد؟
جشن طلاق و جشن آزادی دخترم بود.
چرا برای جدایی و طلاق به جشن و پایکوبی برخواسته اید؟
قصدم بالا بردن اعتماد به نفس دخترم است. او در این زندگی که دو سال طول کشید به شدت دچار آسیب روحی شده است. میخواهم به او بگویم که اتفاق مهمی نیفتاده است و این اتفاق برای هر کسی ممکن است پیش بیاید.
آیا اعتقاد دارید که فرووپاشی یک زندگی ناراحت کننده است نه خوشحال کننده؟
بله. اما غصه خوردن که فایده ای ندارد. دخترم باید خود را برای شروع یک زندگی دیگر آماده کند. ما برای آرامش او این کار را میکنیم.
با این نگاهی که شما دارید، اگر خدای نکرده یکی از اقوامتان فوت کند برای تقویت روحیه بازمادگان سورو سات راه میاندازید؟
این موضوع خیلی فرق میکند.
چه شد که به فکر برگزاری جشن برای منفورترین حلال خدا افتادید؟
یکی از دوستان ما در خارج از کشور از برپایی چنین جشنی خبر داد و گفت این جشن تأثیر روانی زیادی بر دخترت دارد.
آیا شما میدانید که فرهنگ ما با فرهنگ غربیها متفاوت است و رسوم و فرهنگ آنها با ما متفاوت است؟
من هیچ فرقی بین آدمها نمی بینم.
چرا از روان شناس و مشاور برای کمک به روحیه دخترتان استفاده نکردید؟
دختر من که روانی نیست. ضمن این که نمی خواهم خانواده داماد فکر کنند که دختر ما از لحاظ روحی دچار آسیب شده است. به خودم گفتم پس این جشن، یک لجباری و به نوعی روکم کنی است.
برنامه بعدی شما بعد از این مراسم چیست؟
او را یک سفر به خارج از کشور میفرستم تا بفهمد که زندگی همچنان جاری است.
یعنی وقتی دخترتان از ماه عسل برگردد، این شکست را فراموش میکند؟
خیر ولی این مراسم به نوعی حمایت خانواده از او را اثبات میکند.
توی دلم گفتم: پس این یک شادی مصنوعی است و شما فقط تظاهر به شادی میکنید.
چگونگی برپایی جشن طلاق
در ایران برپایی جشن طلاق و جشن فروپاشی یک خانواده که برگزارکنندگان آن ادای روشنفکرها را درمی آورند در مناطق شمالی شهر روبه گسترش است. این مراسم نیز مانند سایر مراسمها رسم و رسوم خاص خود را دارد. از کارت دعوت برای تشریف فرمایی مهمانها گرفته تا کیک مخصوص به خود و چکش گل کاری شده همانند چاقوی مخصوص برش کیک در مراسم عروسی دیده میشود. البته با این تفاوت که از چکش برای خرد کردن حلقه ای که زمانی با نیت "حلقه پیوند بین دو نفر " خریداری شد استفاده میشود.
کمی تأمل لازم است
حال اگر حاصل ازدواج وجود فرزند یا فرزندانی باشد، آیا باز هم چنین جشنی برگزار میشود؟
اگر جواب آری است، نقش فرزندان در این مراسم چیست؟
آیا از آنها نیز میخواهیم در این بزم به جشن و پایکوبی برخیزند؟
آیا اگر ازدواج دومی صورت گیرد و منجر به طلاق شود، باز چنین سوروساتی به پا میشود؟
آیا فکر کرده ایم که رواج چنین رسوم نوبرانه و وارداتی چه خدشه ای بر فرهنگ ایرانی ما وارد خواهد کرد؟
آیا غم و شادی مفهوم واقعی خود را از دست داده اند که اینچنین هورا سر دادنها و کف زدنها را در چنین مراسمی شاهد هستیم./بهار نیوز