اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

این اصولگرایان عزیز!



اخبار,اخبارسیاسی,اصولگرایان


 اخبار سیاسی  - این اصولگرایان عزیز!

هر چه سعی می‌كنیم به اصولگرایان نپردازیم، ظاهرا نمی‌شود كه نمی‌شود. هر روز یك ساز جدید كوك می‌كنند. آخر و عاقبت این كوك‌های ناساز، آن می‌شود كه در سال‌های ٨٤ و ٨٨، احمدی‌نژاد را تحویل جامعه می‌دهند.

در سال ٩٢ هم بدون حضور رقبای اصلی، نتیجه‌یی جز حسن روحانی به دست نیاوردند و مانده‌اند كه او را اصولگرا معرفی یا دربست به اصلاحات منسوبش كنند. چون هر یك از این دو حالت تبعات خاص خود را دارد. قبلا هم این مشكل را به نحو دیگری داشته‌اند. آقای هاشمی را در اردوگاه خود محسوب و بدون هیچ قید و شرطی از او حمایت می‌كردند. پس از مدتی او را ترك و بعدها نیز او را منسوب به اصلاح‌طلبان كردند! در خصوص احمدی‌نژاد هم همین وضع برقرار است. در ابتدای آوردن وی، سر از پا نمی‌شناختند.

 

در پایان نه‌تنها مجموعه منسوب به او را انحرافی دانستند، بلكه سعی كردند به نحوی پای اصلاح‌طلبان را نیز در میان بكشند. اكنون كه اندكی بیش از یك سال به انتخابات مجلس باقی مانده است، درصدد جمع و جور كردن نیروهای خود برای رسیدن به وحدت هستند، ولی از یك سو مشخص نمی‌كنند كه وحدت در برابركی؟ اگر آنان بخواهند اصلاح‌طلبان را تحت پوشش فتنه از حضور در انتخابات محروم كنند، دیگر نه‌تنها نیازی به وحدت ندارند، بلكه ضروری است كه نوعی رقابت هم میان خودشان برقرار كنند تا انتخابات شور و حالی پیدا كند.

 

به علاوه چند سال است كه اصلاح‌طلبان را در قالب فتنه معرفی می‌كنند و اعلام می‌دارند كه بساط آنها جمع شده است. خب اگر چنین است، پس چرا در برابر گروهی از میان رفته یا در آستانه اضمحلال، باید وحدت كرد؟ این حرف‌ها را كنار بگذاریم چون آنان در هر حال به دنبال وحدت هستند؛ وحدتی كه به دلایل گوناگونی محقق نخواهد شد. همچنان كه در انتخابات ریاست‌جمهوری، سه نامزد آنان پیمان بستند كه در نهایت با هم وحدت كنند و دو نفر به نفع یكی از آنان كنار رود.

نشان به آن نشان كه یك نفر كنار رفت، بدون آنكه به نفع دو نفر دیگر باشد و شاید هم به نفع نفر سومی بود كه اسمش را نیاورد!! و آن دو نفر دیگر اصلی‌ترین رقابت را با یكدیگر كردند!


ظاهرا نگاه این دوستان اصولگرا به وحدت و دوگانگی، به نسبت بسیط است و آن را معلول علل ذهنی و روانی و اخلاقی یا دشمنی و دسیسه این و آن می‌دانند. لذا اكنون كه برای بار دوم و چندم در پی وحدت هستند، سخنانی را اظهار داشته‌اند كه عمق ساده‌انگاری و تناقضات غیر قابل حل میان آنها را آشكار می‌كند.

 

در همایش بزرگی كه برای وحدت اصولگرایان برگزار كردند؛ یكی گفت كه وحدت اصولگرایان، امری قطعی، فطری و صد درصدی است! بعد هم معلوم نشد چگونه وحدت كه یك پدیده سیال سیاسی است، فطری می‌شود، آن هم در موجودی اعتباری به نام اصولگرایان كه در و پیكرش یا حدود اربعه آن چندان روشن نیست و از احمدی‌نژاد تا... در آن حضور دارند. جالب اینكه صد‌درصدی هم اعلام می‌شود. حتی حاضر نمی‌شوند ٩٩ درصدی اعلام كنند، بلكه یك درصد احتمال عدم وحدت را باقی گذارند! خوب اگر صددرصدی و فطری است دیگر همایش چه مناسبتی دارد؟


دیگری اعلام كرده است كه «جلسات خاموش كمیته‌های ویژه اصلاح‌طلبان برای ایجاد انشقاق در اصولگرایان» و كسی نیست از ایشان بپرسد كه اصلاح‌طلبانی كه امكان برگزاری جلسات برای رسیدگی به امور خود را ندارند، چگونه می‌توانند برای ایجاد انشقاق میان اصولگرایان جلسه بگذارند؟ بعد چگونه چنین انشقاقی را ایجاد می‌كنند؟ مگر در میان اصولگرایان نفوذی دارند یا رسانه‌های عمومی قدرتمندی برای‌شان باقی گذاشته‌اند؟ اگر نمی‌توانید وحدت كنید چرا می‌خواهید كاسه و كوزه را سر اصلاح‌طلبان بشكنید؟ دیگری جزییات جدید از فعالیت‌های اصلاح‌طلبان برای ایجاد اختلاف میان گروه‌های اصولگرا از طریق اجرای سه سیاست خبر داده است! ولی زحمت این را به خود نمی‌دهد كه بپرسد اصولا چرا باید اصلاح‌طلبان خواهان اختلاف میان اصولگرایان باشند؟ به‌طور كلی یك حزب و گروه سیاسی بدون داشتن رقیب قدرتمند، چگونه می‌تواند موفق باشد؟ به نظر می‌رسد كه این اصولگرایان عزیز مطلوبیت‌های خودشان را به اصلاح‌طلبان تسری داده‌اند، در حالی كه چنین نیست. یك مجموعه اصولگرای قدرتمند و منسجم به نفع كشور و جامعه و حتی اصلاح‌طلبان است.

 

ولی این مجموعه موجود نه قدرتمند است و نه منسجم. نمونه آن را در تمامی انتخابات ریاست‌جمهوری دیده‌ایم. حتی در انتخابات مجلس هم كه با اتكا به نظارت استصوابی انجام می‌شود، باز هم موفقیت‌های آنان در خور توجه نیست. به علاوه اگر اصلاح‌طلبان كه تا این حد در فشار هستند، می‌توانند برای اختلاف افكنی میان آنان برنامه‌ریزی كنند، دیگر چه جای بحثی برای رقابت با آنها باقی می‌ماند؟


متاسفانه اصولگرایان عزیز دوباره در حال نواختن سرنا از سر گشادش هستند. به جای آنكه نگاهی به خود بیندازند و برنامه‌ها و نظرات سیاسی خود را با مطالبات اجتماعی رو به رشد هماهنگ كنند و تن به یك رقابت قانونمند و شرافتمندانه دهند، در پی ایجاد هراس نسبت به اصلاح‌طلبان هستند. اصلاح‌طلب‌هراسی، راهبرد سیاسی آنهاست. راهبردی كه هیچگاه با موفقیت پایدار آنان همراه نبوده است و نخواهد بود. به دلیل همین هراس، رفتند زیر علم دولت قبلی و در نتیجه خود و كشور را به ورطه نابودی كشاندند. به دلیل همین هراس بود كه در انتخابات اخیر نیز نتوانستند موفقیتی كسب كنند.

 

اگر برای یك بار هم كه شده این اصولگرایان عزیز به جای راهبردهای سلبی علیه اصلاح‌طلبان، به یك راهبرد ایجابی در میان خودشان برسند، هم اصلاح‌طلبان را خوشحال می‌كنند و هم خودشان را. خوشحالی خودشان روشن است. ولی خواهید پرسید كه چرا اصلاح‌طلبان خوشحال می‌شوند؟ پاسخ این است كه نتیجه راهبرد سلبی آنان علیه اصلاح‌طلبان در صورت موفقیت، بهتراز دولت پیشین و احمدی‌نژاد بیرون نخواهد داد. كدام اصلاح‌طلب است كه از این نتیجه ناراحت نشود؟ هیچكس.
 
اخبار سیاسی  -  اعتماد


ویدیو مرتبط :
نشست همگرایی اصولگرایان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اصولگرایان عزیز، لطفا سوار تویوتا شوید!



تویوتا,اصولگرایان

اصولگرایان عزیز، لطفا سوار تویوتا شوید!

علی دهقان در روزنامه بهار نوشت: 

وقتی «آکیو تویودا»، مدیرعامل «تویوتا» در مقابل نگاه 200کارمند فروشگاه تویوتا در واشنگتن گریه کرد و کمتر از یک ساعت بعد مصرف‌کنندگان تویوتا در همه جهان تصویر او را (در حالی که بغض صورتش را متورم کرده بود) دیدند، بدون شک برگه دیگری برای توسعه در مقیاس جهانی ورق خورده بود.

در روزهای سرد پایان سال 2009 و آغاز سال 2010، همه کیوسک‌های صنعتی جهان از نقص فنی خودروهای تویوتا و فراخوان‌میلیونی این شرکت برای تعویض یا ترمیم این خودروها سخن می‌گفتند و بسیاری از تولیدکنندگانی که قدی اندازه تویوتا داشتند، حتی بر این باور بودند که روزگار افسانه‌ای تویوتا به پایان خط رسیده است. اتفاق ناخوشایندی برای چشم‌بادامی‌های دنیای توسعه صنعتی رخ داده بود.

 

آن‌ها بعد از سال‌های طولانی، فرمانروایی و برندسازی صنعتی حالا باید خودروهای خود را از کوچک‌ترین و بزرگ‌ترین بازارهای جهان بیرون می‌کشیدند. کمی تا حدودی شبیه این اتفاق، همزمان خودروسازی ایران را نیز در آغوش گرفته بود. مدت زمان زیادی بود که 405های ایرانی در خیابان‌ها آتش می‌گرفتند و شهروندان خودروسوار هم در میان همهمه شعله‌های آتش دود می‌شدند و به هوا می‌رفتند؛ اما پایان ماجرای آتش‌سوزی 405‌ها چیزی جز سخنان مارپیچی از سوی مدیران کلان صنعتی برای گریز از پاسخگویی نبود.

 

در آن روزها مدیران خودروساز و کت‌وشلوارپوشان دولتی صنعت، شبیه همان تابلوی معروف بودند که قدیم‌ها در اتاق انتظار همه سالن‌ها و مطب‌های درمانی پیدا می‌شد. در آن تابلو پرستاری علامت سکوت را روی صورت نشان می‌داد و حالا مدیران صنعتی با همان علامت سعی در تزریق سکوت و سرپوش گذاشتن روی آتش گرفتن 405‌ها داشتند؛ هرچند آن‌ها موفق نشدند، اما برای سنجش توان عقلانیت، جایگاه و درک از توسعه می‌توان «تویودا» را در کنار مدیران صنعتی ما گذاشت. فردای روزی که تویودا گریه کرد، همه رسانه‌های جهانی تیتر زدند: «رییس تویوتا عذرخواهی کرد، تشکر کرد و اشک ریخت!» کمی توجه کنید.

 

این تیتر حال‌وروز بیست‌وهشتمین مرد قدرتمند جهان را نشان می‌داد که با 53سال سن در مقابل دوربین‌ها ایستاد و فقط برای یک نقص فنی در محصول خود (در ضمن تویوتاها هیچ‌وقت آتش هم نگرفته بودند) اشک ریخت و از مصرف‌کنندگان معذرت خواست.

در آن روزها بعد از این اتفاق، دیگر ورشکستگی تویوتا، محصولی با آن همه «دلربایی تاریخی»، مهم نبود. بلکه تعظیم و گریه یک «مدیر برندساز» روی نقطه تاکید و اهمیت ایستاده بود که فقط برای «افت کوچک فنی» در تولید سامانه خود به همه مصرف‌کنندگان و مخاطبان جهانی تویوتا می‌گفت: «ببخشید». این معذرت‌خواهی حتما به‌اندازه تاریخ توسعه ارزش داشت و ارزش دارد و در خاطره‌ها می‌ماند؛ چون در ثانیه‌ای از تاریخ، مناسبات اقتصادی میان «تویوتا» و بازار را به مناسباتی انسانی تبدیل کرد.

 

البته اکنون بازگشتن به روزهای گذشته و به‌یادآوردن رفتار «تویودا» ربطی به خودروسازان ایرانی ندارد. به‌عبارتی، وقتی به سرمای چند سال قبل بازمی‌گردیم، می‌توانیم «تویوتا» را برای عبرتی بزرگ‌تر و تجربه‌ای وسیع‌تر شکار کنیم. بدون تعارف «گریه آکیو تویودا» محصول توسعه‌یافتگی است و سرکشی مدیران اقتصادی و صنعتی که ناهنجاری بزرگ‌تری از افت کوچک فنی برای یک اقتصاد ملی خلق کرده‌اند، نماد توسعه نیافتگی محسوب می‌شود. در این گزاره شک نباید کرد. بهترین کار برای اثبات این ماجرا، قیاس رفتار مدیران اقتصادی در ایران با بزرگان صنعتی در میان توسعه‌یافته‌هاست.

 

در آنجا برای یک نقص فنی کوچک در تولید خودرو گریه می‌کنند و در اینجا مدیران اقتصادی در طول هشت سال پول ملی را مچاله می‌کنند، صنعت را به دیوار می‌زنند و تولید را آواره اقتصاد می‌کنند، نقدینگی را چند صد برابر افزایش می‌دهند، تورم را دیوانه و سیری معیشت را به رویا تبدیل می‌‌کنند و در آخر نیز می‌گویند: «ما بهترین‌ها هستیم.» درواقع اگر مدیران دولتی اقتصاد ناراحت نشوند، باید گفت که تفاوت در همین «ترین‌ها» نهفته است.

 

آن‌ها برند می‌سازند، جهانی‌اش می‌کنند و نامش را به فرق آسمان می‌زنند و اگر جایی برندشان کم بیاورد در مقابل مردم گریه می‌کنند و معذرت می‌خواهند، ولی در اینجا مدیران اجرایی ما توسعه را بر زمین می‌زنند، کم‌درآمدها را شرمنده ریال و تومان و دلار می‌کنند و در آخر فیلم هم در مقابل دوربین می‌ایستند و حریف می‌طلبند که بهترین هستیم و اگر مردم هم حماسه‌ای خلق کردند به خاطر علاقه به ما و اندیشه اجرایی و ابزاری ما بوده است!

القصه، اصولگرایان عزیز! لطف کنید و کمی تاریخ توسعه را در همین سال‌های اخیر مطالعه کنید، آن‌وقت به‌وضوح می‌بینید، معذرت‌خواهی بسیار آسان‌تر از کاری است که در هشت‌سال گذشته، مدیران هم‌فکر شما با توسعه در ایران کردند. شک نکنید./فرارو