اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

اگر سیمین خانم نبود...


جلال شرط کرده بود که به ایران برگردد و دست بقیه را هم بگیرد. مخالفت کرده بود و اگر سیمین پا درمیانی نمی کرد کتک مفصلی هم می خورد. این خاطره ای است که خواهر زاده جلال آل احمد از دایی اش نقل می کند. مردی که حالا کتاب خاطرات او با برادرش شمس، با نام «دو برادر» در انتشارات اطلاعات به چاپ رسیده است.

مجله مهر: جلال شرط کرده بود که به ایران برگردد و دست بقیه را هم بگیرد. مخالفت کرده بود و اگر سیمین پا درمیانی نمی کرد کتک مفصلی هم می خورد. این خاطره ای است که خواهر زاده جلال آل احمد از دایی اش نقل می کند. مردی که حالا کتاب خاطرات او با برادرش شمس، با نام «دو برادر» در انتشارات اطلاعات به چاپ رسیده است.

محمدحسین دانایی خواهرزاده جلال آل احمد امروز در گفتگویی که با رادیو داشت خاطرات ناشنیده ای را از زندگی او نقل کرد. دانایی روایت تهدیدهای ساواک علیه جلال را اینطور می گوید: «پرویز ثابتی رئیس ساواک یکی از کسانی بود که جلال را به محل کار خودش احضار کرده و با تهدید از او می‌خواهد که دست از فعالیت‌های آزادی خواهانه‌اش بکشد.



جلال می‌گفت در آن دیدار ثابتی به وی گفته است که فکر نکن ما آنقدر ناشی هستیم که تو را بکشیم و اجازه بدهیم شهید راه آزادی شوی و از قبرت امامزاده ساخته شود. روزی که در خیابان راه می‌روی یک کامیون ترمز بریده زیرت می‌گیرد و لهت می‌کند. بعد با عزت و احترام در شاه عبدالعظیم دفنت می‌کنیم و نخست وزیر هم هر هفته یک دسته گل تقدیم مزارت می‌کند.»

تحلیل تازه ای از روحانیت


در بخش دیگری از این گفتگو که با برنامه پیک بامدادی انجام شد دانایی به دیدار جلال و شمس آل احمد با امام خمینی(ره) به واسطه پدرش اشاره کرد و گفت: «پدرم می‌گفت که بعد از آن دیدار که برای ناهار با جلال و شمس بیرون رفته بودند جلال به وضوح خوشحال بود و امیدوارانه می گفت که باحضرت امام«ره» می شود تحلیل تازه ای از روحانیت داشت.»

اگر سیمین خانم نبود...

او خاطره ای شخصی هم از ارتباط خود با جلال روایت کرد و گفت: «وقتی به سن تحصیل در دانشگاه رسیدم به دلیل علاقه‌ام به رشته کشاورزی در صدد برآمدم که برای تحصیل به کشور آلمان سفر کنم. با دایی ام که جلال باشد این موضوع را مطرح کردم. به من گفت این کارها بچه بازی نیست برو اول زبان آلمانی یاد بگیر.

 مدتی را به آموزش زبان آلمانی گذراندم و بعد دوباره به او مراجعه کردم و گفتم زبان را آموختم اما پولی برای تحصیل ندارم. جلال گفت من پس انداز یک سال خودم و سیمین را به تو می‌دهم به شرط اینکه بعد از تحصیل به ایران بازگردی و دست بقیه را هم بگیری. من اعتراض کردم که نمی‌خواهم چنین کاری بکنم و جلال نیز به شدت از دست من ناراحت شد و اگر سیمین خانم نبود کتک مفصلی هم به من زده بود.»


ویدیو مرتبط :
تقدیم به سیمین خانم :) روز پرستار مبارک...

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

هيستري،خانم‌هاي جوان را بيشتردوست دارد!



هیستری

يک اختلال تبديلي که قديم‌ها هيستري ناميده مي‌شد، يک اختلال نسبتا شايع روان‌پزشکي است که بازتابي از تعارضات ناخودآگاه بوده و در عين حال که وجود يک اختلال طبي ديگر را به ذهن مي‌آورد، ناشي از عوامل روان‌شناختي است.

حدود يک‌سوم مردم دنيا در طول عمر دچار بعضي از علايم اين اختلال مي‌شوند ولي لزوما بيمار هيستريک نيستند. حدود 5 تا 15 درصد مشاوره‌هاي روان‌پزشکي در بيمارستان‌هاي عمومي را شامل مي‌شود. زنان حداقل دو برابر و گاهي تا 10 برابر مردان مبتلا مي‌شوند و علايمي که نشان مي‌دهند سمت چپ بيشتر از سمت راست بدن است. اين اختلال در تمام سنين يعني از کودکي تا کهنسالي ديده مي‌شود ولي شروع آن قبل از 10 سالگي و پس از 35 سالگي نادر است.

همچنين اين اختلال در افراد کم‌سواد و طبقات اقتصادي پايين و روستاييان و همچنين افراد نظامي که موقعيت‌هاي جنگي را تجربه کرده‌اند بيشتر ديده مي‌شود. اين بيماري در افراد خانواده بيماران مبتلا بيشتر ديده مي‌شود که تا حدودي ناشي از يادگيري فرزندان از والدين است.

اختلالات جسمي و خصوصا بيماري‌هاي عصبي شيوع قابل‌ملاحظه‌اي در ميان اين مبتلايان دارند و از ميان اختلالات روان‌پزشکي، افسردگي و اختلالات اضطرابي، با اختلال تبديلي در زنان ارتباط دارند. اختلالات شخصيت نيز به کرات همراه با اختلال تبديلي مشاهده مي‌شوند، خصوصا اختلال شخصيت نمايشگر در زنان و اختلال شخصيت ضداجتماعي در مردان. اختلال تبديلي در اثر واپس زدن تعارضات ناخودآگاه و تبديل اضطراب به يک علامت جسمي ايجاد مي‌شود. علايم اين اختلال بيمار را قادر مي‌سازد به ديگران چنين القا کند که وي نياز به توجه ويژه و درمان به خصوص دارد و همچنين يک ابزار غيرکلامي براي کنترل کردن يا بازي دادن ديگران مي‌باشد. با تصويربرداري از مغز، مشخص شده است که در اين بيماران، متابوليسم نيمکره غالب کاهش و متابوليسم نميکره غير غالب افزايش مي‌يابد.

اين اختلال زماني تشخيص داده مي‌شود که درمانگر، ارتباطي ضروري و اساسي بين علت علايم عصبي و عوامل روان‌شناختي پيدا کند و اين نشانه‌ها نبايد نتيجه تمارض و يا اختلال ساختگي (که در آن فرد علايم يک بيماري را آگاهانه تقليد مي‌کند) باشند. در اختلال تبديلي، بي‌حسي هیستریو مورمور شدن در اندام‌ها، کري، کوري، حرف نزدن و فلج عمومي بدن ديده مي‌شود. علايم حرکتي نيز شامل حرکات غيرطبيعي، اختلال در راه رفتن، ضعف عمومي، فلج، لرزش تيک و حرکات پرتابي مي‌باشد. تشنج‌هاي کاذب علامت ديگري در اختلال تبديلي است و تفکيک آنها از تشنج‌هاي واقعي گاهي سخت است. بيمار مبتلا به اختلال تبديلي با کنار زدن تعارض‌هاي دروني و همچنين جلب ‌توجه ديگران به منافع خود مي‌رسد و همين موضوع موجب تکرار اين رفتار مي‌شود. علايم ايجاد شده مدت کوتاهي طول مي‌کشند و معمولا خود به خود برطرف مي‌شوند. روان‌درماني حمايتي درمان را تسهيل مي‌کند. مهم‌ترين ويژگي درمان، برقراري ارتباط درمانگر با بيمار است. نبايد به بيمار گفت که تو مشکلي نداري و يا اينکه علايم خيالي هستند زيرا بيماري وي شديدتر مي‌شود. مي‌توان از داروهاي ضداضطراب و همچنين آرام‌سازي عضلاني (ريلاکسيشن) استفاده کرد.

هيستري جمعي

يکي از جالب‌ترين انواع هيستري‌ه، هيستري جمعي است. اين اختلال که نمونه‌اي از رفتارهاي جمعي است شامل گسترش سريع و ناگهاني يک علامت يا يک سري علايم در يک گروه از افراد سالم است که هيچ توجيه فيزيکي و طبي براي آن يافت نمي‌شود. در حقيقت اين افراد به طور ناگهاني اعتقاد پيدا مي‌کنند که به وسيله يک عامل خارجي بيمار شده‌اند. به تعبير ديگر هيستري جمعي بروز يک سري علايم فيزيکي در عده‌اي از افراد به صورت دسته‌جمعي است به‌صورتي که يک بيماري ارگانيک را مطرح مي‌کنند ولي در واقع از يک علت رواني منشأ مي‌گيرند.

اولين مورد گزارش شده از هيستري جمعي در ايران در سال 1365 در يک مدرسه دخترانه در استان کرمان بوده است، به طوري که افراد مبتلا به صورت حاد دچار اضطراب و نگراني شده بودند. در سال 1371 و بعد از واکسيناسيون کزاز نمونه‌گيري از هيستري جمعي در 21 دختر دانش‌آموز در يک روستا از استان کرمان گزارش شد. بعد از تزريق واکسن علايمي به صورت غش و صرع کاذب، لرزش، اختلال ديد، سردرد، تعريق و سوزش دست در يکي از دانش‌آموزان بروز کرد و به دنبال آن 9 دانش‌‌آموز ديگر نيز علايم مشابهي را تجربه کردند.

اصول درمان اين اختلال عبارت است از: حفظ خونسردي و آرامش، جدا کردن افراد مبتلا از غيرمبتلا، خالي کردن محل بروز براي بررسي دقيق. به‌طور مثال تعطيل کردن مدرسه، بررسي دقيق تمام علت‌‌هاي احتمالي، بهره‌گيري از تکنيک‌هاي کاهش اضطراب و...