اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

انتقاد شدید یک اقتصاددان از سیف



انتقاداقتصاددان از سیف,سخنرانی فرشاد مومنی در نشست سیاست اجتماعی

انتقاد شدید یک اقتصاددان از سیف

فرشاد مومنی استادیار اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در سخنرانی خود در نشست «سیاست اجتماعی، ضرورتی کارکردی در ایران» به شدت به ولی الله سیف، رییس کل بانک مرکزی انتقاد کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرآنلاین بخشی‌هایی از سخنان مومنی را در ادامه می‌خوانید:

اقتصادی که در دوره زمانی طولانی دچار ضعف در عملکرد است دیگر نمی‌توان مشکل آن را از طریق دستکاری صرف متغیرهای اقتصادی حل کرد. باید مشکل را در جایی پیگیری کنیم که قاعده‌های بازی اقتصادی در آنجا شکل می‌گیرد.

مساله اقتصاد ایران نیز این است که در اقتصاد رانتی عموما کسانی نماینده دارند و صدایشان شنیده می‌شود

 

که در کانون توزیع رانت قرار دارند. جدی‌گرفتن ملاحظات توسعه اجتماعی و قائل‌ شدن نوعی سیاست اجتماعی با چالش‌های جدی اقتصاد سیاسی و مقاومت‌های شدید علیه آن مواجه است. تجربه تعدیل ساختاری در 25سال گذشته و به‌خصوص در هشت‌سال گذشته مشکلات زیادی را برجای گذاشته.

در این دوره که دور باطل رکود تورمی در جریان بود، صدای دو گروه شنیده نشد: یکی طبقات فرودست و عامه مردم و گروه دیگر تولیدکنندگان. اما در مقابل صدای غیرمولدها زیاد به گوش می‌رسید.

 

در دوره‌های رکود تورمی، بی‌سابقه‌ترین تعرض به حقوق انسانی اتفاق افتاده است. نظام اقتصادی در این دوره‌ها فقط مصالح غیرمولدها را در نظر می‌گیرد. وضعیت بدتر نیز در این میان همان بود که در هشت‌سال گذشته بین غیرمولدها و دلال‌ها به آنهایی بیشتر بها داده شد که به تجارت پول مشغول بودند.

چون خارج‌شدن از این دور رکود تورمی مستلزم برخورد با منافع غیرمولدهاست که به یک فهم و اراده اجتماعی نیاز دارد. در دولت اخیر هم گرچه رییس بانک مرکزی در اولین مصاحبه خود گفت که به تعیین دستوری نرخ بهره آلرژی دارد؛ ترجمه این حرف در اقتصاد این است که نرخ بهره هر چقدر بالاتر رود از نظر ایشان اشکالی ندارد و نباید دستور به توقف آن داد.

 

همین آقا وقتی نرخ ارز به‌صورت کاملا غیردستوری روند نزولی پیدا می‌کند اعصاب خود را از دست می‌دهد که اگر از این پایین‌تر بیاید تحمل نخواهیم کرد. خوب است بدانیم که بالارفتن نرخ بهره به چه کسی سود می‌رساند و به چه کسی ضرر؟

تاجرانی که به تجارت پول مشغولند در این شرایط سود می‌برند. اما اگر نرخ بهره پایین بیاید سطح تولید تولیدکنندگانی بالا می‌رود که بحران نقدینگی دارند؛ عرضه کل افزایش پیدا می‌کند، تورم پایین می‌آید، بیکاری کاهش می‌یابد. پس با نرخ پایین بهره، عامه مردم و تولید‌کننده‌ها سود می‌برند و آنها ضرر می‌کنند.

 

درمورد نرخ ارز هم همین‌طور. رییس کل محترم می‌داند که اگر بخواهد از منافع مردم و تولیدکننده‌ها دفاع کند در مقابل تاجران پول نمی‌تواند مقاومت کند. اما اگر از منافع آنها دفاع کند چون مردم سازماندهی و صدای جدی در مراکز تصمیم‌گیری ندارند، مشکلی پیش نمی‌آید.

نئوکلاسیک‌های وطنی تا زمانی که ماجرای شوک‌درمانی حامل‌های انرژی اتفاق نیفتاده بود، مدام مصاحبه می‌کردند که شوک‌درمانی باید اجرا شود و حتی برخی از آنها شوک مزبور را کافی ندانسته فرمان شوک هم‌زمان به نرخ ارز را هم صادر کردند.

 

وقتی تاثیر آن دیده شد گفتند اجرای آن اشکال داشته است نه خود طرح. این یک فرمول است که توسط کارشناسان بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول ابداع شده است. اینکه وقتی نتیجه سیاست‌های تعدیل مشخص شد، همه‌چیز را متوجه اجرای بد آن کنند.

در دولت آقای خاتمی هم عده‌ای از این دوستان جلسه‌ای برای بررسی آثار پیاده‌سازی سیاست‌های تعدیل برگزار کردند. حرف‌شان این بود که اصل ماجرای تعدیل درست است و مشکل فقط در اجراست. بنده گفتم اولا اجرای این برنامه در ایران از بالاترین سطح حمایت سیاسی برخوردار بود.

 

از بالاترین سطح منابع ارزی و ریالی هم برخوردار بودیم. تیمی هم که این سیاست‌ها را جلو می‌برد، بی‌سابقه‌ترین سطح انسجام فکری را با هم داشتند. اگر برنامه‌ای در این شرایط بد اجرا شود کی قرار است خوب اجرا شود؟! دوباره در این دولت هم زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد که این کار اجتناب‌ناپذیر است.

در دوره احمدی‌نژاد هم گفتند فقط حامل انرژی مهم نیست و باید نرخ ارز هم دستکاری شود. این توصیه‌ها را می‌توان در مقالات روزنامه‌های اخیر هم خطاب به دولت جدید دید. مسوولان جدید هم مصاحبه کردند که ما به مردم محترم قول می‌دهیم که تا پایان سال هیچ شوک جدیدی به قیمت‌های کلیدی وارد نمی‌شود.

 

این یعنی در سال جدید شوک وارد خواهد شد. اگر این کار خوب است پس چرا زودتر انجام نمی‌دهید؟ قانون بودجه هم الان این اجازه را به شما می‌دهد. اما اگر برای گرفتن رای به مردم گفتید این کار غلط است با چه منطقی در سال 92 غلط است و در سال 93 صحیح؟

وزیر بهداشت در مصاحبه‌ای گفته اند که هفت‌درصد مردم به خاطر هزینه‌های کمرشکن درمانی به زیر خط فقر رفته‌اند. این عدد در سال 89 یک‌درصد بود و با رشد 700درصدی مواجه شده است. حدود پنج‌میلیون ایرانی فقط و فقط از ناحیه هزینه‌های کمرشکن درمانی زیر خط فقر رفته‌اند.

 

در بخش تعلیم و تربیت هم 30درصد از والدین توانایی ثبت‌نام فرزندان خود را نداشته یا در مدت کوتاهی این مساله کودکان را از ادامه تحصیل باز داشته است. قبل از انتخابات 85درصد مردم بین «دریافت یارانه نقدی» و «کنترل تورمی» دومی را انتخاب کردند.

 

فهم عمومی معنی این مساله و آسیب‌های اجتماعی را که این وضعیت به وجود می‌آید خوب متوجه می‌شود اما چون سازماندهی و نماینده‌ای در مراکز تصمیم‌گیری ندارد صدایش به جایی نمی‌رسد.

 

امروز برای عوض‌کردن این شرایط به نهادی همچون دانشگاه‌های مسوولیت‌شناس و صاحب تخصص بسیار نیازمندیم. در شکلی کلی‌تر به تلاشی برای آگاهی‌دهی عمومی درمورد این شرایط نیاز داریم. باشد که اهمیت سیاست‌های اجتماعی و خسارت‌های شوک‌درمانی بهتر درک شود./ایسنا

 


ویدیو مرتبط :
انتقاد شدید یک دانشجو از وضعیت انتقاد در ایران.

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

انتقاد شدید توکلی از سیف/ موضع شگفت‌آور بانک مرکزی درباره عدم کاهش نرخ ارز غیرقانونی است



توکلی:موضع شگفت‌آور بانک مرکزی درباره عدم کاهش نرخ ارز غیرقانونی است

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در نامه‌ای انتقادی به رئیس کل بانک مرکزی اظهار داشت: جنابعالی در واکنش به کاهش روزانه نرخ ارز در بازار، موضع شگفت آوری گرفتید که نه با وظائف قانونی شما و نه با مصالح مردم، با هیچ کدام سازگار نبود.

به گزارش مهر، احمد توکلی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در نامه ای به رئیس کل بانک مرکزی که یک نسخه از آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، نسبت به اظهارات وی در خصوص دلایل کاهش نرخ ارز انتقاد کرد.

 

متن کامله این نامه به این شرح است:
 بسم الله الرحمن الرحیم
 برادر ارجمند آقای دکتر ولی الله سیف
رئیس کل محترم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران 

 سلام علیکم
 روز سه شنبه 2 مهر جنابعالی در واکنش به کاهش روزانه نرخ ارز در بازار، موضع شگفت آوری گرفتید که نه با وظائف قانونی شما و نه با مصالح مردم، با هیچ کدام سازگار نبود. شما در اتاق تهران گفتید:
 
" کاهش نرخ ارز دلیل خاصی ندارد و خوشبینی افراد باعث کاهش نرخ شده؛ نرخ ارز منطق خاص خود را دارد و کاهش بیشتر آن از سوی دیگر تاثیرات منفی را در بر دارد؛ بنابراین دلیلی برای کاهش بیشتر نرخ ارز در بازار وجود ندارد. سیف با بیان اینکه نرخ ارز در بازار منطقی است، بیان کرد: شرایط اقتصادی کشور دامنه ای برای تغییر نرخ مجاز را می تواند تعیین کند و نرخ ارز در بازار در حال حاضر نرخ کف است و بعید است بیش از این پایین بیاید."
 
در این باره توجه جنابعالی را به نکات زیر جلب میکنم:
 
1. وقتی شما نرخ حدود  2900 تومان برای هر دلار را نرخ کف و منطقی می¬شمارید علی¬القاعده این اظهار نظر باید مسبوق به تعیین نرخ در بانک مرکزی باشد. اطلاع دارید که تعیین نرخ به دست بانک مرکزی تابع مقررات قانونی است. بند دال ماده 1 قانون پولی و بانکی کشور مصوب 1351، تعیین نرخ ارز را وظیفه بانک مرکزی می¬شمارد و ماده 81 قانون برنامه پنجم مصوب 1389 ملاک و قیود این کار را چنین مقرر می¬دارد:


" ج ـ نظام ارزی کشور، « شناور مدیریت‌شده» است. نرخ ارز با توجه به حفظ دامنه رقابت‌پذیری در تجارت خارجی و با ملاحظه تورم داخلی و جهانی و همچنین شرایط اقتصاد کلان از جمله تعیین حد مطلوبی از ذخایر خارجی تعیین خواهد شد."
 
2. اجرای این وظیفه علاوه بر قیود مذکور تابع تشریفاتی است که در قانون پولی و بانکی آمده است. بند ج ماده 11 این قانون " تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و تعهد یا تضمین پرداختهای ارزی با تصویب شورای پول و اعتبار" ممکن می¬داند که اولین مولفه آن تعیین نرخ است. ماده 18 قانون مزبور نیز اظهار نظر شورای پول و اعتبار را درتمام مسائل مربوط به بانک مرکزی از اختیارات و وظائف این شورا می¬شمارد. ملاحظه بفرمایید:
 
" ‌ماده 18-
 ‌الف - شورای پول و اعتبار به منظور مطالعه و اتخاذ تصمیم درباره سیاست کلی بانک
 
مرکزی ایران و نظارت بر امور پولی و بانکی کشور عهده‌دار‌وظایف زیر است:
 
.4- اظهار نظر در مسائل بانکی و پولی و اعتباری کشور و ..."
 
در حالی که در اولین و تنها جلسه شورای پول و اعتبار پس از مسئولیت جنابعالی، سه شنبه 26 شهریور هیچ حرفی از این موضوع به میان نیامد و اساسا جزء دستور جلسه نبود. بنابراین تعیین کف نرخ ارز و منطقی خواندن نرخ آن روز عدول رئیس کل محترم از وظائف قانونی وی بوده است.
 
3. علاوه بر آن تخلف، قانون پولی بانکی  در بند ب ماده 10 با صراحت تمام برای بانک مرکزی تعیین هدف کرده است:
 
" ب - هدف بانک مرکزی ایران حفظ ارزش پول و موازنه پرداختها و تسهیل مبادلات  بازرگانی و کمک به رشد اقتصادی کشور است."
 
شگفت آور نیست که رئیس کل بانک مرکزی در قبال جبران بخشی از کاهش ارزش تکاندهنده  پول ملی در طول دو سال گذشته نگران شود و بر خلاف وظائف قانونی خویش چنان موضعگیری¬کند که روند تقویت کننده پول ملی عکس شده و پول ملی مجددا راه بی ارزش تر شدن را پیش بگیرد؟
 
4. شاید مدعی باشید که این نرخ به رشد اقتصادی کمک می کند(بند ب ماده 10 ق پ و ب) و با لحاظ کردن روش تعیین شده در ماده 81 قانون برنامه پنجم(که در بالا آمده است) به همین نرخ می رسیم. در بندهای دیگر دلائل تردید علمی در این باره تقدیم میشود ولی شما بفرمایید  بدون آن که حتی یک گزارش کارشناسی به شورای پول و اعتبار که رکن کارشناسی و مسئول " نظارت بر امور پولی و بانکی کشور" است، تقدیم کنید، چگونه به این نظر رسیده¬اید؟
 
5. بحران ارزی کشور که از پایان آبان 1390 آغاز شده و طی 15 ماه دوسوم ارزش ریال را برباد داده، در سال های اخیر  بزرگترین لطمه را به اقتصاد ملی وارد کرده است. این بحران که نه فقط شوک جهشی قیمت ارز، بلکه تلاطم و نوسانات شدید آن بوده است، به اجماع اقتصاددانان یک پدیده رکود تورمی است. این مصیبت اقتصادی از مسیرهای صادرات و واردات، تغییر قدرت رقابت خارجی، بودجه دولت، تشدید نابرابری درآمد، افزایش سطح عمومی قیمت ها و کاهش تولید و سرمایه گذاری تمام ارکان اقتصاد ملی را به چالش کشیده است.
 
6. نوسانات صعودی قیمت ارز طی ماه های متوالی، علاوه بر سوء تدبیر مسئولان و تحریم ظالمانه دشمنان ملت، تحت تأثیر انتظارات منفی از آینده و سفته بازی شدید نیز بوده است. اگر متقاضیان ارز تنها واردگنندگان و مسافران و بیماران عازم به خارج و مشابه آنان بودند، به رغم کمبود ارز در دسترس حتی اگر بحرانی رخ میداد چنین ابعادی نداشت.

 

ولی انتظارات منفی و ریسک و نا اطمینانی مستولی بر بازار باعث ورود تقاضاکنندگانی به بازار ارز شده بود که برای حفظ ارزش دارایی های پولی(پس انداز)، یا برای انتقال سرمایه خریدار ارز شدند؛ چون فردا را بدتر از امروز تلقی میکردند. در این وضعیت دلالان که بعضا به دلیل فساد در سیستم از رانت اطلاعاتی نیز برخوردار بودند، به تقاضا دامن میزدند. آنان میخریدند که به موقع بفروشند.

 

لااقل این سه نوع تقاضا به بخش واقعی اقتصاد مستقیما مرتبط نبوده است. همت اولیه دولت تدبیر و امید در درجه اول باید بازگرداندن اعتماد و اطمینان به بازار بوده باشد تا با تغییر انتظارات و امید به این که فردا بهتر از امروز است، این تقاضا ها از بازار خارج شوند.

 

به ویژه بازار در برابر حمله دلالان و سفته بازان مصونیت یابد. حال  که با تحقق حماسه سیاسی با تدبیر رهبری و همت ملت و پیروزی دولت تدبیر و امید و به ویژه پس از طرح اصطلاح نرمش قهرمانانه در بیان رهبر معظم انقلاب و توجه دادن به این حقیقت که جمهوری اسلامی در دبپلماسی خارجی در موضع قهرمانی قرار دارد، انتظارات مثبت شده و با آغاز خروج تقاضاهای مخرب سیر نزولی پدیدار گشته و بازار ارز به سمت تعادل سیر می‌کرد، چرا رئیس کل بانک مرکزی باید با آن موضعگیری روند تغییرات را معکوس سازد؟ به نمودار زیر دقت فرمایید:
 

نرخ دلار,قیمت دلار

 

7. بنا بر آن چه تقدیم شد، در حالی که هنوز ارزهایی که از بازار به داخل خانه ها رفته به بازار برنگشته و سفته بازی عده ای فرصت طلب پایان نیافته، سخن از کف قیمت یا قیمت منطقی به میان آوردن پایه اقتصادی ندارد و فقط به نفع دلالان ، سفته بازان و بانک های خصوصی و مؤسسات اعتباری غیر بانکی است که با منابع سالم وغیر سالم دست به انبار کردن ارز زده بودند.

 

البته دولت نیز از این نمد کلاهی به سر می¬کند؛ چرا که با فروش ارزهای نفتی¬اش ریال بیشتری به دست می¬آورد و به هزینه تشدید عدم تعادل در اقتصاد ملی، کسری بودجه خود را کاهش می‌دهد. درست عکس کاری که دولت‌های عاقل می‌کنند.
 
8. وقتی می‌توان از قیمت منطقی ارز سخن گفت که عرضه و تقاضا معطوف به اقتصاد واقعی و تولید کالا و خدمت باشد. در این صورت، در فرض وجود رقابت، بازار عرصه تلاقی عرضه و تقاضای واقعی شده و قیمت تعادلی ارز آشکار می¬گردد.

 

البته در کشور ما در آن وضعیت نیز سخن از نرخ آزاد ارز بی وجه است؛ چرا که به دلیل وزن سنگین درآمد نفتی در عرضه ارز به بازار داخلی و حجم بالای تقاضای دولتی در این بازار، صحبت از بازار رقابتی نیز وجهی ندارد و بازار در اختیار دولتی هاست.
 
9. به همین دلیل و دلائل دیگر، قانون برنامه پنجم در ماده 81، چنان که گذشت، اختیار تعیین نرخ را مقید به ضوابطی کرده است. دوباره دقت بفرمایید:
 
" ... نرخ ارز با توجه به حفظ دامنه رقابت‌پذیری در تجارت خارجی و با ملاحظه تورم داخلی و جهانی و همچنین شرایط اقتصاد کلان از جمله تعیین حد مطلوبی از ذخایر خارجی تعیین خواهد شد."
 
کدام وجه اقتصاد کلان اقتضاء دارد که ما نگران جبران قدرت پول ملی شویم؟ در رکود شدید حاکم کاهش نرخ حبابی ارز بیشتر به رشد تولید می انجامد و سرمایه گذاری منکوب شده را جان می¬بخشد و تورم کمرشکن را کاهش می¬دهد یا کف قرار دادن برای نرخ ارز و مانع شدن از تأثیر انتظارات مثبت؟ البته تثبیت نرخ ارز اولین گام بانک مرکزی و تیم اقتصادی دولت است که حداقل باید دو سال با نرخ یکسان ادامه داشته باشد. ولی در یک بسته سیاستی و با سیاست های حمایتی مناسب.
 
به عنوان برادری دلسوز و عضوی از شورای پول و اعتبار از جنابعالی که از مدیران با سابقه و خوشنام جمهوری اسلامی هستید می خواهم که در مسیر قانون و با مشورت و تصویب شورای مزبور(حسب مورد) تصمیم بگیرید و مانند مرحوم دکتر نوربخش کم مصاحبه کنید و کمتر سخنرانی بفرمایید.
احمد توکلی
نماینده مجلس شورای اسلامی
مهر