اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

امام هرگز مدعی نبود قانون باید منطبق بر نظرات خود او به عنوان ولی فقیه باشد



اخبار,اخبار سیاسی,قانون اساسی

 

اخبار سیاسی - امام هرگز مدعی نبود قانون باید منطبق بر نظرات خود او به عنوان ولی فقیه باشد


12 آذرماه 1358 سالروز تصویب قانون اساسی توسط مردم ایران است و امام خمینی در همین ماه روی جزوه‌ی قانون اساسیُ نوشته‌ای دارند که به شرح زیر در صحیفه امام جلد 11، صفحه 104 منتشر شده است که به شرح زیر در صفحه‌ی 103 یازدهمین جلد صحیفه امام منتشر شده است.

 

«‌آنچه که در این جزوه است؛ «قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران» است که به وسیله نمایندگان محترم ملت ایران -‌که اکثریت آنان از علماى اعلام و حجج اسلام و مطلعین بر احکام اسلام بودند- تهیه و به تصویب اکثریت ملت معظم رسید و امید است ان شاء اللَّه تعالى با عمل به آن، آرمان‌هاى اسلامى برآورده شود؛

 

و تا ظهور حضرت بقیة‌اللَّه -‌أرواحنا له الفداء- باقى و مورد عمل باشد. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.» جماران با توجه اهیمت شرعی، اسلامی و ملی‌ای که امام خمینی برای قانون اساسی قائل بوده‌اند؛ پرسش زیر را درباره متن فوق با علمای حوزه و استادان دانشگاه در میان گذاشته است. در ادامه پاسخ حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی فاضل میبدی از اساتید حوزه علمیه قم به این پرسش را می‌خوانید:

با توجه به این که در دست نوشته امام خمینی بر قانون اساسی، ایشان مشروعیت قانون اساسی را موکول به تأیید و تنفیذ خویش به عنوان ولی فقیه نکرده‌اند؛ آیا امام خمینی خود را در مقام ولی فقیه ملتزم و مقید به قانون اساسی می‌بینند؛ یا آن که جایگاهی ورای قانون اساسی برای خویشتن قائل بوده‌اند؟
ما چیزی به عنوان تنفیذ قانون اساسی توسط ولی فقیه نداریم. نه در قانون اساسی چنین موضوعی آمده و نه امام خمینی چنین موضعی را مطرح کردند.

البته آیت‌الله گلپایگانی و سایر مراجع قم در متن پیش‌نویس اعمال نظر کردند و امام در نهایت این قانون را تایید کردند. آنچه که از نظر امام مهم بود‌، این بود که مردم به این قانون رای دهند.

در فقه سیاسی امام خمینی، چه سازوکاری، شرعیت این قانون را برای شهروند مسلمان، تأیید و تضمین می‌کند؟
مجتهدین و مراجع از این جهت در تصویب قانون حضور داشتند که قانونی مغایر با قوانین اسلام در آن گنجانده نشود. این یک اصل پذیرفته شده بود چراکه درصد بالایی از مردم کشور مسلمان و خواهان تشکیل جمهوری اسلامی بودند.

اما اگر بخشی از آن چه که فقها و مجتهدین حاضر در خبرگان تأیید کنند؛ با دیدگاه فقهی شخص ولی فقیه مخالف باشد؛ با این حال، قانون اساسی مصوب، شرعی خواهد بود؟
امام هیچگاه مدعی نبودند که قانون باید منطبق بر نظرات فقهی من به عنوان ولی فقیه باشد. دیدگاه همه مجتهدین از منظر ایشان معتبر بود.

از اینکه امام‌، علی رغم اختلاف نظر با بخش‌هایی از این قانون، از جمله قراردادن شرط «مرجعیت» به عنوان یکی از شرایط  ولی فقیه در قانون اساسی؛ این قانون را قانونی شرعی، اسلامی و ملی می‌دانند؛ چه نتیجه گیری می‌توان داشت؟
امام تصمیم‌گیری در مورد قرار دادن شرط مرجعیت برای انتخاب ولی فقیه را در قانون اساسی به خبرگان ملت سپردند. مراجع و مجتهدین در تدوین قانون اساسی اکثرا به نظریات فقهی خود استناد می‌کردند نه نظر امام. به همین دلیل در قانون اساسی نخست دیدگاه امام به تصویب نرسید. بنابراین، امام در مسائل فقهی نظر خود را حاکم نمی‌کردند و در بسیاری موارد حتی به نظر سایر مراجع از جمله آیت‌الله منتظری ارجاع می‌دادند.

در این صورت، از منظر شما در فقه سیاسی امام خمینی حوزه اختیارات ولی فقیه، در چارچوب قانون اساسی و نه فراتراز آن تعریف می‌شود؟
یک فرد حتی به عنوان فقیه حاکم تنها می‌تواند در چارچوب نمایندگان منتخب مردم در تصویب قانون اساسی دخالت کند و نظرش را به رای بگذارد. اینکه فردی به عنوان یک مجتهد حاکم بخواهد بر قانون اساسی نظر مستقیم بدهد، این در قانون پذیرفته نشده و اساسا معقول هم نیست. قانون اساسی تنها باید از دو فیلتر عبور کند اول خبرگان ملت و دوم آرای اکثریت مردم.
اخبار سیاسی - جماران


ویدیو مرتبط :
پخش انلاین فایل صوتی جزای اختصاصی 2 منطبق با قانون جدید

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مقصود امام خمینی از نظام ولایت فقیه حاکمیت قانون بود نه فرد



اخبار,اخبار سیاسی , امام خمینی

 

اخبار سیاسی - آیت الله موسوی بجنوردی :
مقصود امام خمینی از نظام ولایت فقیه حاکمیت قانون بود نه فرد

حتی ایشان هم مجری قانون هستند. آنکه در جامعه اسلامی حکومت می کند خود قانون است ...

آیت الله موسوی بجنوردی گفت: روز مبعث روزی بود که به تعبیر امام، پیامبر جبرئیل را به پایین کشاند نه اینکه نفس نبوی ایشان به اوج رسید، این شریف ترین روزی بود که بر انسان گذشت.

به گزارش خبرنگار کمیته خبری و اطلاع رسانی ستاد بزرگداشت امام خمینی، آیت الله موسوی بجنوردی عضو شورای عالی قضایی دوران امام و رئیس گروه فقه و حقوق پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی در مراسم تجدید بیعت مسئولین دانشگاه آزاد با آرمان های امام راحل که در حسینیه جماران برگزار شد؛ افزود: در عصر غیبت، مبارک ترین روز، روز پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام(س) بود که تجدید حیاتی نسبی در جهان اسلام رخ داد.

وی با اشاره به این که واقعیت اسلام قبل از انقلاب از بین رفته بود؛ گفت: امام آمدند حاکمیت قرآن و اسلام را به فعلیت رساندند و روز مبارک ایران را در 22 بهمن رقم زدند. غم انگیزترین روزی که بر ملت ایران گذشت روزی بود که امام خمینی از میان ما رفت و ما همیشه در این سوگ می سوزیم.

 آیت الله موسوی بجنوردی با بیان این که اندیشه امام خمینی هم جنبه فرهنگی و هم جنبه ظلم ستیزی دارد؛ گفت: ما نیازمند حفظ و حراست و ترویج اندیشه های امام خمینی هستیم؛ هرچند می توان این بشارت را به مردم داد که باارتحال امام اندیشه ایشان از بین نرفت و اکنون به برکت وجود مقام معظم رهبری و  توسط یادگار گرانقدر امام سید حسن خمینی حفظ و حراست می شود.

 وی با بیان اینکه در نظام سیاسی اسلامی هیچ گاه فرد بر جامعه حکومت نمی کند، گفت: در نظام ولایت فقیه مقصود امام خمینی، حاکم جامعه اسلامی به تعبیر ایشان در کتاب ولایت فقیه قانون است* و از منظر امام خمینی حتی رسول الله را نمی توان حاکم واقعی جامعه اسلامی دانست **بلکه حتی ایشان هم مجری قانون هستند. آنکه در جامعه اسلامی حکومت می کند خود قانون است.

 رئیس گروه فقه و حقوق پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی ادامه داد: ارمغانی که امام خمینی برای جهان اسلام آورد تجدید حیاتی به جهان اسلام داد. به عنوان مثال در سال 44 که ایشان از ترکیه به نجف رفتند و سیستم ولایت فقیه را در آنجا بیان کردند. سیستم و نظام سیاسی مقصود ایشان؛ این بود که آنچه که بر جامعه حکومت می کند، قانون الهی و قوانین اسلام است؛ و مادامی که قوانین اسلام بر مبانی عدالت اجتماعی و انصاف در جامعه حاکم باشند امکان وجود دیکتاتوری و ظلم در جامعه از بین می رود.

 آیت الله موسوی بجنوردی با بیان اینکه هر کسی نمی تواند مجری قانون اسلامی باشد عنوان کرد: اولین مجری قانون الهی خود رسول الله بودند و بعد از ایشان و ائمه اطهار، کسی مجری قانون می شود که مجتهدی است که از همه بیشتر به قانون اسلامی شناخت داشته باشد. چنین فردی علاوه بر آگاهی از قوانین اسلامی باید مقبول مردم نیز باشد.

 وی درباره مسوولین جامعه اسلامی افزود: این افراد باید بدانند در جامعه تنها مجری قوانین اسلامی هستند نه حاکم جامعه، و حاکم فقط ذات باری تعالی است. نظام سیاسی اسلامی در میان تمام نظام های سیاسی موجود بهترین و کامل ترین حکومت است.

 آیت الله موسوی بجنوردی در ادامه درباره تشکیل دانشگاه آزاد اسلامی عنوان کرد: یکی از ارمغان های حضرت امام دانشگاه آزاد اسلامی بود. در زمان انقلاب پذیرش دانشگاه ها از دانشجویان کم بود و همین مسئله باعث می شد گروهک ها بتوانند جوانان را به خودشان جذب کنند. بعد از تاسیس این دانشگاه از جمع جوانانی که جذب این گروهک ها می شدند به شدت کاسته شد و بحمدالله این تعداد امروز به صفر رسیده است.

 آیت الله موسوی بجنوردی در پایان گفت: از جمله کسانی که در تاسیس دانشگاه آزاد همت گذاشتند حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی، آیت الله رفسنجانی، آیت الله موسوی اردبیلی و مقام معظم رهبری بودند و این دانشگاه از آن زمان تا کنون مشغول به کار است و توانسته است به نحو احسن در سراسر کشور فعالیت کند.


-------------------------------------


* حاکم در حقیقت قانون است. همه در امان قانونند، در پناه قانون اسلامند. مردم و مسلمانان در دایره مقررات شرعى آزادند، یعنى بعد از آنکه طبق مقررات شرعى عمل کردند، کسى حق ندارد بگوید اینجا بنشین یا آنجا برو. این حرفها در کار نیست. آزادى دارند و حکومت عدل اسلامى چنین است. مثل این حکومتها نیست که امنیت را از مردم سلب کرده‏اند. هر کس در خانه خود مى‏ لرزد که شاید الان بریزند و کارى انجام دهند. (ولایت فقیه، ص : 73)

    ** (ولایت فقیه ص 43)
    دولت اسلامى حکومت تام دارد. همه افراد، از رسول اکرم (ص) گرفته تا خلفاى آن حضرت و سایر افراد تا ابد تابع قانون هستند، همان قانونى که از طرف خداى تبارک و تعالى نازل شده و در لسان قرآن و نبى اکرم (ص) بیان شده است. اگر رسول اکرم (ص) خلافت را عهده‏ دار شد، به امر خدا بود. خداى تبارک و تعالى آن حضرت را خلیفه قرار داده است، «خلیفةُ اللَّه فى الأرض». نه اینکه به رأى خود حکومتى تشکیل دهد و بخواهد رئیس مسلمین شود. ....

    بارى، حکومت در اسلام به مفهوم تبعیت از قانون است، و فقط قانون بر جامعه حکمفرمایى دارد. آنجا هم که اختیارات محدودى به رسول اکرم (ص) و ولات داده شده، از طرف خداوند است. حضرت رسول اکرم (ص) هر وقت مطلبى را بیان یا حکمى را ابلاغ کرده‏ اند، به پیروى از قانون الهى بوده است: قانونى که همه بدون استثنا بایستى از آن پیروى و تبعیت کنند. حکم الهى براى رئیس و مرءوس متبع است. یگانه حکم و قانونى که براى مردم متبع و لازم الاجراست، همان حکم و قانون خداست. تبعیت از رسول اکرم (ص) هم به حکم خدا است که مى‏فرماید: «و اطیعُوا الرَّسول» (از پیامبر پیروى کنید). پیروى از متصدیان حکومت یا «اولوا الامر» نیز به حکم الهى است، آنجا که مى‏فرماید: «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسولَ وَ أُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ  . رأى اشخاص، حتى رأى رسول اکرم (ص)، در حکومت و قانون الهى هیچ گونه دخالتى ندارد: همه تابع اراده الهى هستند.

اخبار سیاسی - سلام نو