افت ۹ میلیون نفری جمعیت ایران تا سال ۲۱۰۰

دفتر امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل جدیدترین گزارش خود از چشم انداز جمعیت جهان تا سال 2100 میلیادی را منتشر کرده است.

بر اساس این گزارش جمعیت جهان در اواسط سال جاری میلادی به 7.439 میلیارد نفر رسیده است که 50.4 درصد از این رقم مرد و 49.6 درصد زن هستند.

آسیا با 4.363 میلیارد نفر پرجمعیت ترین قاره جهان شناخته شده است. جمعیت آفریقا 1.186 میلیارد نفر، اروپا 738 میلیون نفر، آمریکای لاتین 634 میلیون نفر، آمریکای شمالی 358 میلیون نفر و اقیانوسیه 39 میلیون نفر برآورد شده است.

سازمان ملل روند رشد جمعیت در جهان را کاهش اعلام کرده است به طوری که 10 سال پیش نرخ رشد جمعیت جهان 1.24 درصد بود که این رقم در حال حاضر به 1.18 درصد رسیده است.

با نرخ کنونی رشد جمعیت جهان هر سال 83 میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده می شود.

این گزارش ایران را در بین کشورهایی قرار داده است که در بازه زمانی 15 سال گذشته نرخ جایگزینی پایینی داشته اند.

براساس برآورد سازمان ملل جمعیت ایران در نیمه 2015 به 79.109 میلیون نفر رسیده است که 39.835 میلیون نفر مرد و 39.274 میلیون نفر زن هستند.

این گزارش پیش بینی کرده است جمعیت ایران تا سال 2100 نسبت به جمعیت کنونی حدود 9 میلیون نفر کاهش یابد و به 69.937 میلیون نفر برسد.

ایران که در سال جاری در رتبه 17 پرجمعیت ترین کشورهای جهان قرار گرفته است در سال 2100 حتی بین 30 کشور پرجمعیت جهان هم نخواهد بود.

در عین حال پیش بینی شده است جمعیت ایران تا سال 2030 حدود 9 میلیون نفر افزایش یابد و به 88.529 میلیون نفر برسد.

در سال 2050 نیز جمعیت ایران 92.219 میلیون نفر پیش بینی شده که بر این اساس رتبه 21 پرجمعیت ترین کشور جهان به ایران خواهد رسید.

بر اساس برآوردهای سازمان ملل نرخ رشد جمعیت ایران در بازه زمانی 2010 تا 2015 نسبت به 5 ساله قبل افزایش داشته است. نرخ رشد سالانه جمعیت ایران در سال های 2005 تا 2010 بالغ بر 1.15 درصد بوده که رقم در سال های 2010 تا 2015 به 1.27 درصد رسیده است.

اخبار ااجتماعی - تسنیم

ویدیو مرتبط :
شاهرود حرم شهدای گمنام محرم الحرام جمعیت چندهزار نفری زائران

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گزارش اكونومیست از محو جمعیت ایران تا 1500 سال دیگر

 

 

 

هفته نامه اكونومیست در گزارشی با مطالعه وضعیت زاد و ولد و میل به ازدواج در كشورهای مختلف جهان پیش بینی كرد با ادامه روند فعلی و بی میلی دختران و زنان به ازدواج و به هم خوردن تركیب متناسب جمعیتی بین زن و مرد ، جمعیت كشورهای قابل توجهی از جهان تا سده های آینده از روی زمین محو خواهد شد.

این هفته نامه با مطالعه پدیده رایج " اعتصاب ازدواج " در میان دختران و زنان آسیایی می نویسد كه جوامع آسیایی به طور روز افزونی درگیر كاهش جمعیت به دلیل بالا رفتن تحصیلات زنان ، خواهند بود.

این گزارش با اشاره به گزارش سازمان ملل درباره كاهش نرخ رشد جمعیت در 83 كشور جهان كه ایران نیز جزء آنها ست می نویسد كه با ادامه روند كنونی در بی میلی دختران و زنان به ازدواج و نیز شایع شدن پدیده تعیین جنسیت در میان بسیاری از كشورهای آسیایی ( همچون چین و هند) احتمالا طی سده های آینده و حداكثر تا سال 3500 جمعیت تعداد قابل توجهی از كشورها از جمله ایران محو خواهند شد.

اكونومیست می نویسد با تداوم روند كنونی و تغییر ترکیب جمعیتی ،جمعیت كشورهایی مثل ایران و چین  احتمالا  تا کمی بیش از 1500 سال دیگر به کلی محو خواهد شد و در صورت عدم اصلاح الگوی باروری در 83 كشور جهان از جمله ایران در آینده تعداد كافی دختر برای جایگزینی مادران امروز وجود نخواهد داشت . اكونومیست برای بررسی این موضوع مورد هنگ كنگ را مثال زده و با تخمین های آماری نتیجه گرفته كه تا 25 نسل دیگر از جمعیت 3 میلیون و هفتصد و پنجاه هزار نفری این منطقه تنها 1 زن باقی خواهد ماند. در این گزارش با بررسی الگوی باروری كشورهای شرقی و غربی چنین نتیجه گیری شده كه جمعیت كشورهایی چون ایتالیا، روسیه ، اسپانیا ، ژاپن و... تا پایان هزاره سوم و جمعیت كشوری مثل كانادا تا سال 4500 میلادی از روی زمین محو خواهد شد.   اكونومیست می نویسد به دلیل سنت های رایج در جوامع شرقی كاهش میل به ازدواج در میان زنان این جوامع تاثیری محتوم تر بر كاهش رشد جمعیت خواهد داشت چرا كه در كشورهای غربی آمار زادو ولد وابستگی كمتری به ازدواج دارد اما در بیشتر كشورهای شرقی الگوی زاد و ولد بدون ازدواج بسیار نادر است و همین مساله سبب می شود وقتی آمار ازدواج كاهش می یابد به طور مستقیم آمار زاد و ولد نیز كاهش یابد و این مساله در صورت تداوم و افزایش در نسل های متوالی به مرورزمان ، جمعیت این كشورها را از روی نقشه جغرافیا محو خواهد كرد.   اكونومیست در ادامه و برای مقایسه وضعیت الگوی باروری در بین جوامع شرقی و غربی ژاپن را با كشورهایی چون سوئد و ایسلند مقایسه كرده و می نویسد :‌ " در سال 2007 در ژاپن تنها 2 درصد از نوزادان به دنیا آمده برای زوج هایی بوده اند كه ازدواج نكرده بودند در حالی كه این رقم در سال 2008 در كشوری چون سوئد 55 درصد و در ایسلند 66 درصد بوده است .

این گزارش با اشاره به این مثال نتیجه می گیرد كه در جوامع غربی با وجود كاهش میل ازدواج الگوی باروری خارج از خانواده سنتی رایج است در حالی كه در جوامع شرقی چنین الگویی رایج نیست و این مساله سبب می شود كاهش آمار ازدواج در جوامع شرقی به طور مستقیمی در كاهش آمار زادو ولد و كم شدن جمعیت تاثیر گذار باشد.  اكونومیست در ادامه می نویسد كه آمار موجود زنان مجرد در آسیا نگران كننده است و در حالی كه در سال 1980 تنها 2 درصد از زنان آسیایی مجرد می ماندند اما این آمار در سال 2010 در برخی كشورهای آسیای شرقی به 27 درصد رسیده است.  این گزارش یكی از مهم ترین عوامل تغییر الگوی ازدواج در میان زنان در جوامع آسیایی را ارتقای سطح تحصیلات و اشتغال  زنان و افزایش در آمد و استقلال مالی و اجتماعی زنان در این جوامع دانسته است.

اكونومیست درباره آمار ازدواج در میان زنان جوامع شرقی و غربی بر پایه سطح تحصیلات شان دست به مقایسه زده و نتیجه گرفته كه این آمار در جوامع شرقی و غربی كاملا بر مبنای یك الگوی معكوس عمل می كند و در حالی كه میل به ازدواج زنان در جوامع شرقی با بالا رفتن میزان تحصیلات شان كاهش می یابد اما در جوامع غربی با بالا رفتن سطح تحصیلات زنان میل به ازدواج آنها افزایش می یابد و زنان تحصیل كرده دانشگاهی در جوامع غربی در مقایسه با زنانی كه فاقد این تحصیلات هستند ، بیشترمیل به ازدواج و تشكیل خانواده دارند . این گزارش می افزاید كه در صورت تداوم روند فعلی در الگوی باروری در كشورهای پرجمعیتی چون چین و هند ، احتمالا تا میانه های هزاره آینده جمعیت این كشورها محو خواهند شد . اكونومیست با مقایسه آمار میزان تولد نوزادان  پسر و دختر در هند و چین می نویسد : در سال 2010 در چین، در مقابل هر 100 نوزاد دختر 118 نوزاد پسر به دنیا آمد و در هند نیز نسبت نوزادان پسر به دختر به رقم 109 به 100 رسید.

این گزارش می افزاید تا سال 2030 رقمی نزدیك به 8 درصد از مردان چینی بالاتر از 25 سال به دلیل نسبت ناهمگون در تعداد مردان و زنان این كشور از انجام ازدواج محروم خواهند شد و آمار مردان مجرد در چین در سال 2050 به حدود 15 درصد خواهد رسید.

اكونومیست مهم ترین دلیل ناهمگون شدن نسبت بین زن و مرد در جوامعی چون چین و هند را آمار بالای سقط جنین نوزادان دختر و نیز تعیین جنسیت نوزاد پیش از تولد از سوی والدین می داند كه در این جوامع ، گرایش غالبی در داشتن فرزندان ذكور وجود دارد و این مساله سبب می شود در آینده نسبت بین زن و مرد در این جوامع به گونه ای ملموس ناهمگون شود.

این گزارش بر این پایه می افزاید در سال 2030، در دو کشور هند و چین، 660 میلیون مرد بین سن 20 و 50 سال در مقابل 597 میلیون زن وجود خواهد داشت و این آمار بدین معنا است كه در این دو كشور در سال 2050 بیش از 60 میلیون مرد مجرد بدون عروس خواهد بود..../تحلیل:عصرایران