اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اعظمطالقانی: ما چنین چیزی از پدر نشنیدیم
اخبار سیاسی - واکنش فرزندان طالقانی به یک خاطره؛
اعظمطالقانی: ما چنین چیزی از پدر نشنیدیم
دختر مرحوم آیت الله طالقانی در واکنش به نقل و رد خاطرهای منتسب به امام خمینی(ره) از سوی علی مطهری، گفت: ما این خاطره را از دیگران و از آقای ناطق نوری شنیدهایم.
اعظم طالقانی گفت: من در این باره از مرحوم پدرم چیزی نشنیدهام. ولی شنیدهام که آقای ناطق نوری روایت کردند که مرحوم طالقانی گفته بودند مردم نگویند مرگ برشاه چون که خطرناک است اما امام نپذیرفته و گفته بودند که مردم بیرون بیایند و بگویند. وی مجددا تأکید کرد: به هرحال من این موضوع را از پدرم نشنیدم که بگویند امام گفته باشند این دستور از جایی دیگر صادر شده است. اعظم طالقانی در مورد نقل قولهای متفاوت در این باره اظهار کرد: تفکر آقای علم الهدی با آقای مطهری فرق میکند و به شنیدهها خیلی نمیشود تکیه کرد.
وی در عین حال گفت: شاید هم آقای مطهری درست بگوید؛ چون من چنین چیزی از پدرم نشنیدم. طالقانی همچنین درباره سخنان علم الهدی در مورد نقش نظارتی خبرگان رهبری گفت: آقای علم الهدی بگویند پس فلسفه خبرگان رهبری که در قانون اساسی تصریح شده، چیست؟ اگر وظیفه نظارتی خبرگان رهبری نباشد، پس کارایی آن چیست. از سوی دیگر، وحیده طالقانی، دیگر فرزند مرحوم طالقانی با اشاره به خاطرههایی که از عنایت امام زمان در تصمیمهای رهبری حکایت دارد، اظهار کرد: نباید گفت که رهبر یک انقلاب بزرگ همیشه از امام زمان دستور میگرفته است. اینها در واقع، سست کردن جایگاه امام خمینی نیز هست چراکه امام خمینی خود بر عقل تأکید داشته و بنا بر عقل، مردم را رهبری میکرده است. وحیده طالقانی همچنین تأکید کرد: امروز مردم دغدغههای مهمتری دارند و پرداختن به این موضوعات که نمیتوان آنها را رد یا تأیید کرد، درست نیست.
چندی پیش سید احمد علمالهدی در واکنش به موضعگیریهای علی مطهری در مورد وظیفه نظارتی خبرگان رهبری، گفته بود: «ولی فقیه موید از جانب امام زمان (عج) است و آیا امام زمان(عج)، جامعه اسلامی را تحویل آقایی میدهند که بعد یک 'ابوالیلغوزی' از گوشه ای بیاید و بگوید او اشتباه میکند؟». این اظهارات امام جمعه مشهد، با پاسخ علی مطهری مواجه شد که وی به رد یک نقل قول مشهور از امام خمینی(ره) پرداخت و گفت: «پس از اعلام حکومت نظامی در روز 21 بهمن سال 57، شایع شد پس از آن که امام خمینی اعلام کردند که مردم به حکومت نظامی اعتنا نکنند و به خیابانها بیایند، مرحوم آقای طالقانی از علت این تصمیم سؤال کردند و امام فرمودند «به من دستور داده شده است» یعنی امام زمان فرمودهاند. این در حالی است که من همان روزها قضیه را مستقیماً از پدرم شنیدم. ایشان فرمودند: «وقتی در روز 21 بهمن حکومت نظامی اعلام شد، در اتاق، من بودم و امام(ره). از امام پرسیدم مردم چه بکنند؟ امام فرمودند مردم اعتنا نکنند و به خیابانها بیایند. گفتم خوب است این را به صورت اعلامیه بنویسید تا در سطح شهر از پشت بلندگوها خوانده شود، و همین کار انجام شد.» بنابراین هیچ صحبتی از امام زمان نبوده است و این، تمایل ذاتی عوام مردم بوده که این شایعه را ساخته است.»
گفتنی است، پیش از این نیز اظهاراتی در زمینه عنایات امام زمان به انقلاب اسلامی و بیان آن از سوی امام، مطرح شده که قابل توجه است. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نقل از آیتالله خزعلی در یک سخنرانی عمومی آورده است: «امام زمان (عج) در جریان پیروزی انقلاب دوبار به رهبر انقلاب، امام خمینی پیام پیروزی داده است و هدایت فرموده است و این دو پیام به وسیلهی شخصی بزرگوار و معنوی به نام «لطیفی» که ساکن تهران است و من او را میشناسم، به امام خمینی ابلاغ گردیده است».
سید علی اکبر قرشی، نماینده خبرگان در این باره در کتاب خاطرات خود که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده، مینویسد: این مسئله برای من خیلی عجیب آمد و سعی کردم به حقیقت آن پی ببرم. تا اینکه چند ماه بعد در مجلس خبرگان، آیتالله خزعلی را دیدم و در آن مورد از ایشان سؤال کردم. آقای خزعلی مسئله را کاملاً تأیید کرد. گفتم: «پس اگر من این موضوع را کتبی برای شما بنویسم، جواب مکتوب مینویسید؟».گفت: «بله، مانعی ندارد، شما بنویسید، من هر دو قضیه را در جواب شما مینویسم.»
وی همچنین با نقل خاطرهای از مرحوم محمود مرتضاییفر {مشهور به وزیر شعار} نوشته است: وی در یکی از مجلات سپاه پاسداران نقل شده و پیام پیروزی امام زمان (عج) به امام خمینی(ره) را تأیید میکند.
مرتضایی فر در آن خاطره میگوید: «ما روز 21 بهمن 1357 در منزل آیتالله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام پیام داده که مردم در خانههای خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». آقای طالقانی گفت: «امام مدت پانزده سال از ایران دور بودهاند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بیرحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام میکنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانهها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه میشود؟».
بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانههایشان بیرون نیاورند. ما حرفهای آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانهها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید.
تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشهای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند! حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت.
ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است. امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت:
«نه، نه، اصلاً مسئله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیههایش را پس بگیرد و امام هرچه میگفت، من قانع نمیشدم، در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان (عج) است!» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بیاختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد!».
اخبار سیاسی - آنا
ویدیو مرتبط :
زندگینامه مرحومه اعظم طالقانی(دخترآیت الله طالقانی(ره))
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اعظم طالقانی: خاتمی شبیهترین به پدرم است
اخبار سیاسی - اعظم طالقانی: خاتمی شبیهترین به پدرم است
او معتقد است «اگر اصلاحطلبان در مسیر حق و عدالت حركتشان را ادامه دهند، پایدار خواهند بود و این قانون آفرینش است كه حق را پایدار كند و جریانی كه در مقابل حق قرار میگیرد محكوم به زوال میشود». اعظم طالقانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ جامعه زنان مسلمان را به خواست پدرش و با هدف آموزش زنان و حل مشکلات آنها تاسیس کرد.
سپس نماینده مجلس اول شد و پس از آن دوباره به تدریس پرداخت و همچنین امتیاز انتشار مجله «پیامهاجر» را گرفت. این نشریه توقیفشده به حقوق زنان در ایران اختصاص داشت. او اكنون دبیرکل جامعه زنان انقلاب اسلامی نیز هست. مشروح گفتوگوی آرمان با اعظم طالقانی در ذیل آمده است:
مرحوم آیتا... طالقانی از دهه 30 با جبهه ملی همکاری میکردند و بهعنوان یک روحانی در این تشکل حضور داشتند. جملهای که از ایشان نقل شده این است که بنده پیش از اینکه در کسوت یک سیاستمدار متعارف و معمول باشم یک شاگرد کوچک مکتب قرآن و معلم قرآن هستم. آیا تمام تلاششان از ابتدای فعالیتهایشان بر این بود که حکومت اسلامی را پایهگذاری کنند؟
مرحوم طالقانی هنگامی که در نجف مشغول تحصیل در حوزه بودند، متوجه شرایط داخلی ایران شده و از نجف بازگشتند و بهدلیل اینکه پدرشان با پدر مهندس بازرگان دوست بودند در این رابطه ایشان هم با آقای مهندس بازرگان مشی رفاقت و دوستی پیدا کردند. در آن زمان منزل پدرم در قلعهوزیر بود و در منزل جلسات قرآن و نهجالبلاغه برگزار میکردند سپس به اتفاق آقای مهندس بازرگان مجله دانشآموز را منتشر کردند.
ایشان در سال 1318 بازداشت شدند. در آن هنگام در زمان رضاشاه که برداشت حجاب زنان اجباری شده بود او در خیابان میبیند که ماموری پا روی چادر خانمی میگذارد و میخواهد چادر را از سر او بکشد، به پاسبان سیلی میزند و به او اعتراض میکند و درنتیجه به 3 ماه زندان انفرادی محکوم میشود. وی آن جلسات قرآن را پس از آزادی از زندان ادامه میدهد.
در دهه 20 بهدلیل رفتن رضاشاه از کشور فضای سیاسی قدری باز میشود و این موضوع باعث فعال شدن گروهها و احزاب شد. به عقیده بنده ایشان این جمله را پس از تشکیل جبهه ملی اول و دوم که نهضت مقاومت ملی تشکیل میشود اظهار میکند همانطور که منبع حرکت سیاسی شخص بنده نیز قرآن است، سیاستمداری که منبع حرکتش قرآن باشد به نوعی تکلیف همه با او روشن است. ایشان نهجالبلاغه را عین سیاست میدانستند. شما مفاهیم قرآن، نهجالبلاغه و مکتب اسلام را مطالعه فرمایید درمییابید که زندگی انسان باید همراه با سیاست باشد. منتهی این سیاست باید اثرگذار و اصلاحگر باشد.
ایشان بهطور کلی فعالان سیاسی را کمک میکردند و انتقادات خودشان را هم نسبت به آنها مطرح میکردند با اینکه با مشی مسلحانه موافق نبود این موضوع را هیچ کجا مطرح نکردند. بنده یکبار از ایشان سوال کردم که شما فکر میکنید قوانین شرع که احکام اسلام است، ایدهآلترینِ قوانین است؟ ایشان در پاسخ به من گفتند هر گروه و هر جمع و هر ملتی احساس میکند که نیازهایی دارد و قوانینی وضع میکند و با توجه به گذر زمان نیازهایش تغییر کرده و تواما قوانین را عوض میکند.
قوانین اسلام خطوطی کلی هستند و به همین دلیل اجتهاد را پایهگذاری کردند که بتوانند با توجه به شرایط زمانی، آن خطوط کلی را تطبیق دهند و به نوعی آن را با شرایط روزمطابق کنند که این همان فقه پویا میشود. مساله فقه پویا زمانی که مطرح شد مرحوم دکتر کاتوزیان چند جلسه سخنرانی کرد و ما در نشریه «پیامهاجر» آن را چاپ کردیم.
اکثر فعالان بر این معتقدند که آیتا... طالقانی حلقه واسطی بین مبارزین ملی و مبارزین مذهبی بودند. شما نقش ایشان را تا چه میزان موثر میدانید؟
ایشان هر کسی که فعالیت داشت را قبول داشتند. او از شهید نواب صفوی حمایت میکرد. با اینکه با مشی مسلحانه خیلی موافق نبود اما با او مباحثه و مجادله میکرد و او را در خانهاش پناه میداد. بنده را در سن 18 سالگی تشویق به مباحثه با دیگران میکرد. همسر یکی از ملیون که نامش خاطرم نیست در مسائل اسلامی شبهاتی برایش پیش آمده بود. «پدر» من را به خانه ایشان برای صحبت با او فرستاد.
اعتقاد وی بر این بود که در مباحثه هر دو طرف گرچه با اختلاف عقیده اما رشد میکنند. بنده گمان میکنم که ایشان این آیه سوره آلعمران را مدنظر قرار دادند که خداوند میفرمایند «یا ایها الذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتقوا ا... انا... لعلکم تفلحون» (صبور باشید، مقاوم باشید، دیگران را به صبر و مقاومت دعوت کنید، ارتباطات خود را قطع نکنید، تقوا پیشه کنید تا پیروز شوید.)
شما فرمودید که از نواب صفوی حمایت میکردند اما با مشی مسلحانه مخالف بودند. اما در جایی آورده شده است که ایشان ترور رزمآرا را تائید کرده است.
ایشان بارها ترور را رد کردند. شخصیت آیتا... بهگونهای بود که هر مساله و روشی را تحلیل میکرد و نتایج آن را به نوعی پیشبینی مینمود. زمانی که ایشان را قبل از انقلاب به ملاقات مجاهدین(منافقین) میبردند، پس از بازگشت میگفتند که آنها اعتقادی بهجز جنگ مسلحانه ندارند و زمانی که پدر از آنها میپرسیدند که چرا روشی جز جنگ مسلحانه وجود ندارد آنها در پاسخ از انباشته شدن ثروت اشخاص و به مبارزینی که مسلحانه مبارزه میکردند، اشاره داشتند. پدر در زمان نقل این صحبتها بسیار عصبانی میشد از این بابت که عدهای از جوانان فعال سیاسی به سمت رادیکال شدن پیش میرفتند.
زمانی که منشور 6 مادهای انقلاب سفید شاه تصویب شد روحانیون به 2 ماده از آن اعتراض کردند. یکی اصلاحات ارضی و دیگری حق رای زنان. آیا آیتا... طالقانی جزو مخالفین ماده حق رای زنان بودند؟
ایشان انقلاب سفید را یک بازی سیاسی میدانستند. میگفتند رضاشاه چرا و به چه حقی به اجبار زمینها را از مردم گرفت و به نام خودش کرد و پسرش در شرایط خطرناک سیاسی اصلاحات ارضی را اجرا میکند و در واقع همین زمینها را با منت به مردم برمیگرداند. او این بازی را برای تداوم سلطنت و به تعویق افتادن انقلاب میدانست. ایشان حق رای زنان را بازی میدانستند اما در واقع با فعالیت زنان نهتنها مخالفت نداشتند بلکه از 17 سالگی به من میگفتند که باید در اجتماع و فعالیتهای اجتماعی حضور جدی داشته باشم.
همینطور که مطلع هستید در شب شش بهمن که قرار بود رفراندوم برگزار شود همه روحانیون را بازداشت و به زندان قزلقلعه منتقل کردند و اکثر آنها فردای آن روز آزاد شدند. یکی از آنها پدر آن فقیه دزفولیها بود که به من بعدها گفت که پدرت به طرز عجیبی شجاع است. زمانی که ما برای ملاقات پدرمان فردای آن روز به زندان رفتیم، دیدیم که پیشنمازهای مساجد و روحانیون نیز در زندان بودند که اکثرا نیز آزاد شدند.
مهندس محمد توسلی گفتند كه مرحوم بازرگان درسال 56 به این معتقد بود که شاه باید برود .
اولا آیتا... طالقانی در دادگاه صحبت نکردند و هیچ دفاعی بهدلیل عدم صلاحیت دادگاه برای قضاوت ارائه نکردند. اما مانند دیگر متهمان وکیل داشتند؛ این دادگاهها یک سال و نیم طول کشید. این دادگاه به شکلی بود که برای ما کلاس آموزشی حقوق و دفاع بود. در آخرین جلسه دادگاه درحالی که مهندس بازرگان ایستاده بود، گفت ما پیرو اجرای قانون اساسی بودیم ولی در آینده نزدیک در زیر زمین یا روی زمین گروههایی پیدا خواهند شد. آنها از برخوردشان با حنیفنژاد و همرزمانشان دریافته بودند که آنها روش متفاوتی را در پیش خواهند گرفت. طالقانی پس از این دادگاهها دیگر به گروهها یا دستهها فکر نمیکرد.
وی میگفت بنده زمانی که از زندان آزاد شدم خیزش عظیم مردم برایم غیرقابل باور بود. اعدامها، شکنجهها و زندانها باعث شده بود که مردم بیدار شوند و با هزاران پرسش روبهرو شوند. در زمان تبعید امام به عراق ایشان با افرادی بودند که از طریق رودخانههای مرزی به سمت عراق میرفتند و با امام دیدار میکردند و نوار صحبتهای ایشان را با خود به داخل کشور میآوردند و با همکاری دیگران نوارها را به اعلامیه تبدیل میکردند.
بازاریها، مردم عادی و برخی ثروتمندان تلاشهای بسیار زیادی میکردند. امثال آقایان هاشمیرفسنجانی به سازمان کمک مالی میکردند، در برخی جاها دیدهام که گفتهاند اما این مسائل را قبول نداشتند. با فرض اینکه ما این صحبت را درست بدانیم در زمانی که دژخیمان شاه در شب عاشورا به سمت مردم تیراندازی کردند و مردم کشته شدند ولی دستور داده شد مردم به سربازها گل بدهند.
اخیرا دکتر ابراهیم یزدی در مصاحبهای به دو موضوع درمورد آیتا... طالقانی اشاره کردهاند که اولین مورد این بوده که آیتا... طالقانی پس از انقلاب نظرات دیگری هم داشته است. بهعنوان مثال زمانی که ما میخواستیم در اجلاس غیرمتعهدها شرکت کنیم ایشان به ما گفتند که چرا میخواهید شرکت کنید؛ لزومی ندارد و دومین مورد اینکه زمانی که قانون اساسی نوشته میشد در ابتدای امر آیتا... طالقانی گفتهاند که اجرای قوانین اسلام کافی است. نظر شما چیست؟
اولا که مجمع کشورهای عدم تعهد به این معناست که تعهد به غرب ندارند اما منظور از پدر از عدم تعهد این است که انسان بالاخره متعهد است. به عقیده من این موضوع حضور در بین کشورهای عدم تعهد به چند سال بعد از انقلاب برمیگردد که آن زمان پدرم در قید حیات نبود و اما درمورد مساله قانون اساسی که گفتهاند بحث این بود که پدر میترسیدند که قانون اساسی به شکل دیگری تبیین شود. به عقیده بنده آنها متوجه نشدند که منظور ایشان چیست. باید از دکتر یزدی پرسید که آیا ایشان این موضوعات را برای پدر باز کردهاند یا اگر پرسشی داشتهاند با پدر به تفصیل بحث کردهاند؟ بیشتر عقیده پدر درمورد تصویب قانون اساسی این بود که عجلهای صورت نگیرد و باید انقلابیون تجربه بیشتری کسب کنند.
شیوة تربیتی آیتا... طالقانی در قبال فرزندانشان چگونه بود؟
بهعنوان مثال زمانی که دبیرستانی بودم چادر بهسر میکردم. روزی چادرم را دو تکه کردم و یک تکه آن را روی سرم انداختم و با روپوش مدرسه به مدرسه میرفتم. پدر و مادرم هردو سکوت کردند. پس از یک ماه پدر به من گفتند که بیا درمورد این موضوع صحبت کنیم. پدر بهنوعی در زمان نوجوانی بنده را قانع و مسئولیت من را در رابطه با خالقم یادآوری کرد و تا بدانجا بر نظر من تأثیر گذاشت که مرا دو ماه پشت در دانشگاه نگه داشتند تا چادرم را بردارم. من با چندنفر دیگر پشت در دانشگاه میایستادیم و آنها مجبور شدند ما را ثبتنام کنند. تأکید میکنم که پدر بر سر این مسأله هیچگاه با من وارد دعوا نشد. ایشان مرا به انجام فعالیتهای اجتماعی ترغیب برای هر فعالیت خوبی که انجام میدادم، تشویق میکرد.
به عقیده شما در بین جریانات سیاسی امروز کشور، خط مشی پدر شما به کدام جریان نزدیک بود؟ بین فعالان سیاسی چطور؟
شبیهترین روحیه را میتوانم به آقای خاتمی نسبت دهم. کافی است نگاهی به شیوه مدیریت و اطرافیان این دو بزرگوار بیندازیم .
خاتمی چطور میتواند بر مشكلات گذشته فائق آید؟ اگر آیتا... طالقانی زنده بودند در شرایط کنونی چه موضعی میگرفتند؟
بنده زمانی که در جلسه احزاب وزارت کشور و نیز جلسه ریاستجمهوری شركت كردم، محور اصلی بحث نبود فضای لازم برای احزاب بود. باید این نگاه از روی احزاب، مطبوعات و سازمانهای مردمنهاد برداشته شود. درمورد دولت کنونی، اعتقاد بنده این است که باید با دولت همکاری بالفعلی داشت. اگر سکوت دانشگاهها، اصناف و اقشار مردم در مقابل مشکلات دولت روحانی ادامهدار باشد، نهتنها مشکلات حل نمیشود بلکه وسیعتر نیز میگردند.
باید به برخی افراد گفت، شما که توان اداره امور را نداشتید حالا نام خائن روی کسانی میگذارید که توانشان از شما بیشتر است. برخی دوستان اصلاحطلب با تعدادی از اصولگرایانی که خصومت مستقیمی با دکتر روحانی ندارند، رفتوآمد میکنند. یادمان باشد بدترین شیوه کارشکنی در کار کسانی که خدمتگزارند، تخریب آنها بهوسیله تبلیغات سوء و عدم همكاری با دولت است.
اخبار سیاسی - آرمان