اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اعدام در ملأعام مجازات تعرض به ۲ دختر جوان
اعدام در ملأعام مجازات تعرض به ۲ دختر جوان
سرقت و تجاوز به عنف در پوشش مسافركش یكی از جرائمی است كه این روزها همواره اخبار بسیاری درباره آن منتشر میشود. مجرمان در پوشش مسافركش مسافران را سوار بر خودرو میكردند و در نقاط خلوتی آنها را هدف اعمال مجرمانه خودشان قرار میدادند. ساماندهی نشدن مسافربرهای شخصی، كمبود وسایل حمل و نقل عمومی و كمبود گشتهای پلیس در نقاط حادثهخیز از جمله عواملی است كه مجرمان با آگاهی نسبت به آن همواره دست به ارتكاب جرم میزنند.
بسیاری از شاكیان به خاطر حفظ آبروی خانوادگی، بیم از تهدید مجرمان و عواملی از این دست شكایتهای خود را مطرح نمیكنند. ماجرای سه پسر جوان كه به همین شیوه دست به اعمال مجرمانه زدهاند نیز در سایه این غفلتها صورت گرفته است.
حوادث - به گزارش جوان، شامگاه دهم آذر ماه سال گذشته دختر ۲۸ سالهای به نام بهناز، هراسان به كلانتری ۱۲ چمران كرج رفت و گفت سه پسر جوان او را ربوده و اموالش را هم سرقت كردهاند. دختر جوان توضیح داد: مقابل متروی كرج سوار یك پراید مسافركش شدم تا به محمدشهر بروم. به جز راننده، مسافری در صندلی جلو و یك مسافر هم در صندلی عقب سوار شده بود. راننده بعد از اینكه مسافت كوتاهی را طی كرد، به طرف ندامتگاه فردیس تغییر مسیر داد.
من ترسیدم و به او اعتراض كردم. اما سرنشین عقب گردن مرا گرفت و به زیر صندلی برد. سپس در محل خلوتی هر سه با تهدید شوكر و چاقو به من تعرض كردند.
آنها دو گوشی تلفن همراه و ۱۴۰هزار تومان پولم را سرقت و فرار كردند.
بعد از مطرح شدن شكایت، مأموران پلیس به جست و جوی متهمان پرداختند تا اینكه ۱۱ روز بعد از شكایت بهناز، دختر دیگری به كلانتری ۴۴ ولدآباد كرج مراجعه و شكایت مشابهی مطرح كرد. دختر ۲۲ ساله كه آیدا نام داشت به پلیس گفت: عصر امروز از متروی محمدشهر سوار پراید مسافركشی شدم تا به خانه مان در زیبادشت بروم.
به جز راننده، دو پسر جوان دیگر هم در ماشین بودند. یك نفر در صندلی جلو نشسته بود و نفر دیگر در صندلی عقب. لحظاتی بعد راننده به بهانه اینكه جاده در دست تعمیر و مسدود است، تغییر مسیر داد و بعد از طی كردن مسیر خاكی، در یك محل خلوت خودرو را نگه داشت و سپس هر سه نفر با تهدید مرا مورد تعرض قرار دادند. بعد هم زنجیر و پلاك طلا، دو عدد گوشی تلفن همراه و ۲هزارتومان پولی را كه همراهم بود، سرقت كردند.
آیدا ادامه داد: من شرایط جسمانی و روحی بدی داشتم و در آن لحظه فقط توانستم پلاك ماشین را حفظ كنم. مأموران با در اختیار داشتن شماره پلاك خودرو دریافتند كه این ماشین سرقتی و مالك آن نیز هدف خفتگیری قرار گرفته است.
در حالی كه تلاش مأموران ادامه داشت، ۱۳ شكایت هم از سوی مردانی كه هدف خفتگیری قرار گرفته بودند به پلیس گزارش شد. مشخصاتی كه شاكیان در اختیار پلیس گذاشتند نشان داد سرنشینان پراید همان كسانی هستند كه به دختران جوان تعرض كردهاند.
سرانجام اداره مبارزه با جرائم جنایی كرج یكی از متهمان را كه میلاد نام داشت، شناسایی كرد. آنها دریافتند متهم به شهرستان شاهرود رفته و از آنجا به گرگان سفر كرده است. بنابراین ۲۹ آذر ماه سال گذشته مأموران با اخذ نیابت قضایی به گرگان رفتند و موفق شدند میلاد-۲۲ ساله را در قهوه خانهای دستگیر كنند.
بعد از انجام بازجوییها، دو متهم دیگر به نامهای معراج-۲۱ ساله و علی-۲۴ ساله هم شناسایی و دستگیر شدند. متهمان در تحقیقات به ربودن و تجاوز به دو دختر و سرقت اموالشان و خفتگیری از ۱۳ مسافر مرد اقرار كردند.
مأموران هر سه متهم را بین سایر متهمان قرار دادند و بهناز و آیدا هر سه متهم را از بین متهمان شناسایی كردند. ۱۳ شاكی مرد پرونده هم متهمان را شناسایی كردند.
بعد از انجام تحقیقات پلیسی و كامل شدن پرونده در دادسرا، كیفرخواست علیه هر سه مجرم به اتهام آدمربایی، تجاوز به عنف و سرقت مقرون به آزار صادر و به شعبه دوم كیفری دادگاه البرز فرستاده شد.
در ابتدای جلسه قاضی شاكرمی گفت: جلسه رسیدگی در دوبخش غیرعلنی مربوط به تجاوز علیه دختران و علنی مربوط به آدمربایی و سرقت برگزار خواهد شد. سپس جهرمی، نماینده دادستان كرج در جایگاه ایستاد و گفت: هر سه متهم در پرونده به اعمال شوم خود اقرار كردهاند. وی ادامه داد: جرم این افراد محرز و برای آنها درخواست مجازات قانونی دارم. بعد از اظهارات نماینده دادستان، آیدا در جایگاه ایستاد و با صدای لرزان به تشریح حادثه سیاه پرداخت.
او گفت: بعد از این اتفاق میترسم تنها از خانه بیرون بیایم. دختر جوان گفت خواستهام اعدام متهمان است. بعد از آن هم بهناز در جایگاه قرار گرفت و حادثه سیاه را شرح داد و گفت خواستهاش اعدام متهمان است.
بعد از آن معراج در جایگاه قرار گرفت و گفت: علی راننده بود و میلاد هم در صندلی كنارش نشسته بود. من هم در صندلی عقب سوار بودم.
وقتی دختران جوان را سوار كردیم وسوسه شدیم تا به آنها تجاوز كنیم به خاطر همین نیت خودمان را عملی كردیم.
وی درباره شكلگیری باند به دادگاه گفت: هرسه نفر مشكل مالی داشتیم تا اینكه یك روز در قهوه خانه تصمیم گرفتیم دست به سرقت بزنیم اما فكر نمیكردیم كه پلیس ما را بازداشت كند. وی درباره اولین سرقت خود گفت: اولین سرقت ما خفت كردن راننده پراید بود.
او توضیح داد: در كنار جادهای در محمدشهر ایستاده بودیم كه خودروی پرایدی جلوی پایمان توقف كرد. سپس خودرو را دربست كرایه كردیم و بعد از دادن چند آدرس به راننده او را به مكان خلوتی كشاندیم و در موقعیتی مناسب با تهدید چاقو او را از ماشین پیاده و ماشین را سرقت كردیم.
معراج ادامه داد: بعد از این سرقت تمامی سرقتهای خود را با همین ماشین انجام دادیم.
بعد از او میلاد در جایگاه ایستاد و گفت: من بیكار بودم و به پول احتیاج داشتم. برای همین دست به سرقت زدیم. علی كه شش بار سابقه زندان داشت علاوه بر مطرح كردن مشكلات مالی گفت: من از خانواده طرد شده بودم و بیمهری پدر و مادرم و اعضای خانوادهام نسبت به من باعث شد در این راه بیفتم.
بعد از اظهارات متهمان ۱۳ نفر شاكی مرد پرونده به ترتیب در جایگاه قرار گرفتند و نحوه خفت شدن خود را توضیح دادند.
یكی از شاكیان كه جوان ۲۳ سالهای بود، گفت: ساعت ۸:۳۰ شب ۲۸ صفر جلوی مترو فردیس منتظر تاكسی بودم تا به خانه بروم. خودروی پرایدی جلوی پایم ایستاد و من هم بعد از گفتن مقصدم سوار شدم. شاكی جوان ادامه داد: متهمان با شال صورت خود را تقریباً پوشانده بودند و در آن لحظه نمیشد چهره آنها را به وضوح تشخیص داد. وی ادامه داد: دقایقی بعد از راه افتادن خودرو شكی در دلم افتاد و ترسیدم.
بعد هنگامی كه ماشین در ترافیك بود و به كندی حركت میكرد خواستم از ماشین پیاده شوم كه متوجه شدم در خودرو باز نمیشود. در این هنگام من با سرنشین عقب درگیر شدم و گاز اشكآور سازمانی خود را به صورت او زدم.
معراج كمی گیج شد و راننده با هدایت ماشین به كوچههای فرعی خودرو را نگه داشت و دو نفری به من حمله كردند. آنها باچاقو چند ضربه به من زدند و سپس مرا به داخل گودالی انداختند.
شاكی گفت: متهمان ۱۸۰ هزار تومان پول نقد، سه عدد انگشتر نقره به مبلغ ۱۷۰ هزار تومان، یك ساعت مچی ۷۰ هزار تومانی، پالتو ۱۸۰ هزار تومانی، كفش دامادیم به مبلغ ۷۰ هزار تومان و دو عدد گوشی تلفن همراه جمعاً ۴۰۰ هزار تومان و پیراهن و جورابهایم را هم سرقت كردند.
متهمان به دادگاه گفتند: ما حرفهای این شاكی را قبول داریم اما ادعای مردان دیگر را كه در دادگاه شكایت كردند، قبول نداریم. آنها در مورد تقسیم اموال و فروختن آن به مالخرها گفتند: ما بعد از سرقت وجوه نقد را به سهقسمت مساوی بین خود تقسیم میكردیم و گوشی و لوازم ارزشمند را به مالخرهای منطقه شاه عباسی كرج میفروختیم.
قاضی شاكرمی بعد از شنیدن اظهارات متهمان و وكلای مدافع آنها با اعضای دادگاه وارد شور شد و متهمان را به اتهام آدمربایی به ۱۵ سال حبس، به جرم سرقت مقرون به آزار به ۱۰ سال حبس، تحمل ۷۴ ضربه شلاق و به جرم تعرض به دو دختر جوان به اعدام در ملأعام محكوم كرد./جوان
ویدیو مرتبط :
اعدام پسر جوان در ملأعام...
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اعدام در ملأعام، مجازات تعرض به زن خانهدار
اعدام در ملأعام، مجازات تعرض به زن خانهدار
به گزارش خبرنگار ما، زنی میانسال اسفند سال 90 به ماموران پلیس کرج خبر داد، مورد تجاوز مردی جوان قرار گرفته است. این زن به پلیس گفت: من در خانه تنها بودم که متوجه ورود کسی به خانه شدم قبل از اینکه بتوانم عکسالعمل نشان بدهم آن مرد جوان مرا با تهدید چاقو وادار به برقراری رابطه کرد.
وقتی پلیس از این زن پرسید مرد متجاوز را میشناسد یا نه، گفت: «من او را نمیشناسم و نمیدانم اسمش چیست اما وی را چندباری در محل دیدهام و فکر میکنم از اهالی محل است.» با توجه به مشخصاتی که این زن به ماموران داد گشتزنیهای پلیس برای پیداکردن این جوان آغاز شد تا اینکه مدتی بعد ماموران جوانی با همان مشخصات را در محله شناسایی کردند.
وقتی ماموران به پسرجوان نزدیک شدند او سعی کرد فرار کند اما در تعقیبوگریز چنددقیقهای بازداشت شد.
این جوان در اولین بازجوییها خود را جمشید معرفی و تجاوز به زن جوان را انکار کرد اما وقتی ماموران جمشید را میان چندین متهم قرار دادند و از زن شاکی خواستند او را شناسایی کند، وی بلافاصله انگشت اشارهاش را به سمت جمشید گرفت و گفت: «این مرد همان فردی است که وارد خانه من شد و مرا مورد آزار قرار داد.» وقتی جمشید از سوی زن میانسال شناسایی شد لب به اعتراف گشود و گفت: من به شیشه اعتیاد داشتم و وقتی مواد مصرف نمیکردم حالم خیلی بد میشد.
صبح روز حادثه مقدار زیادی مواد کشیده بودم و اصلا حالت عادی نداشتم و کارهایی که میکردم اصلا دست خودم نبود. روی خرپشته پشتبام نشسته بودم که متوجه شدم شوهر زن میانسال از خانه خارج شد کمی بعد متوجه شدم این زن تنهاست بنابراین فرصت را مناسب دیدم و تصمیم گرفتم وارد منزل شوم. وقتی وارد شدم او مشغول انجام کارهای خانه بود، با چاقو تهدیدش کردم و مجبور شد به خواستهام عمل کند.
وقتی مرد جوان پذیرفت مرتکب تجاوزبهعنف شده است پرونده به دادگاه کیفری استان البرز فرستاده شد. او در تحقیقاتی که از سوی هیات قضات انجام گرفت، ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: من با دوستانم از میهمانی برمیگشتیم که متوجه شدم در خانه زن میانسال باز است.
وسوسه شدم وارد خانه شوم. میدانستم آن خانه متعلق به کیست و زنی را که آنجا زندگی میکرد، میشناختم. بلافاصله با دوستانم خداحافظی کردم و وارد خانه شدم. بعد از ورود به خانه با زن میانسال صحبت کردم و او با تهدید من مجبور شد تن به خواستهام بدهد. با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه جمشید آماده شد.
زن میانسال در جلسه اول محاکمه در جایگاه حاضر شد و شکایت خود را خطاب به قضات مطرح کرد. او گفت: من در سالهایی که با شوهرم زندگی کردم زن آبروداری بودم. هیچ مشکلی نداشتم و همیشه هم سعی کردم با دیگران با اخلاق رفتار کنم. این جوان آبروی من را برده است. او از طریق خرپشته وارد خانه من شد و مرا با چاقو تهدید کرد و گفت اگر به خواستهاش تن ندهم من را میکشد.
با این حال من سعی میکردم در برابرش مقاومت کنم اما او زورش خیلی زیاد بود و من نمیتوانستم مقاومت کنم. حالا هم درخواست مجازات برای متهم را دارم. وقتی نوبت به متهم رسید او اتهامش را قبول کرد و گفت: من به این زن تجاوز کردم، چون مواد کشیده بودم اصلا در حال خودم نبودم و نمیدانستم چنین اتفاقی میافتد. بعد از اینکه به این زن تجاوز کردم از کارم پشیمان شدم.
میدانستم او شکایت میکند چون سالها بود همسایه بودیم و دیده بودم او زن بسیار مقیدی است از آنجایی که او من را نمیشناخت بعد از تجاوز چند روزی از شهر خارج شدم و به شمال رفتم به خیال خودم میخواستم کاری کنم مرا یادش برود و دیگر دنبالم نباشد. یک هفته بعد وقتی از مسافرت برگشتم متوجهشدم هنوز ماموران گشت در محله هستند. میخواستم دوباره فرار کنم که آنها من را شناسایی و بازداشت کردند. با پایان جلسه اول رسیدگی قضات ادامه رسیدگی را به جلسه دوم موکول کردند.
وقتی این جلسه چند روز بعد تشکیل شد متهم اینبار اتهامش را انکار کرد و گفت: هرچه تا به حال گفته دروغ است، او گفت: من به این زن تجاوز نکردم و هرچه گفتم تحت فشار بود. متهم در پاسخ به این سوال که چرا در جلسه قبل دادگاه و مقابل وکیلش اقرار کرد، گفت: درست است که هیچ فشاری در آن زمان روی من نبود اما من به لحاظ روحی و روانی تحت فشار بودم و به همین دلیل هم اعتراف کردم اما حالا دارم واقعیت را میگویم من هیچوقت به زن شاکی تجاوز نکردم.
با انکار این جوان وکیل مدافعش هم مدعی شد موکلش به کسی تجاوز نکرده است و خواستار تبرئه او شد. این مرد گفت: تناقضگوییهای موکلم به دلیل این است که او به کسی تجاوز نکرده و هربار که مورد پرسش قرار گرفته ادعای جدیدی را مطرح کرده است. بنابراین من خواستار این هستم که او از اتهام تجاوز تبرئه شود.
بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافع او هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و جمشید را در تجاوز مجرم شناختند و به اعدام در ملأعام محکوم کردند./شرق