اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اعتراف به قتل دختر روانی به دلیل عذاب وجدان
عاملان قتل دختر روانی كه منكر جنایت شده بودند در جلسه محاكمه به دلیل عذاب وجدان به قتل اعتراف كردند.
در ابتدای این جلسه محاكمه كه صبح دیروز برگزار شد نماینده دادستان خطاب به قضات شعبه ۷۱ دادگاه كیفری استان تهران گفت: ماموران كلانتری امین آباد تهران، چهارم اردیبهشت سال گذشته خبر دادند جسد دختری جوان كه به نظر می رسد به قتل رسیده در خیابانی خلوت پیدا شده است. جسد به پزشكی قانونی انتقال یافت و بررسی ها برای مشخص شدن هویت این دختر آغاز شد. زمانی كه ماموران پرونده مفقودی های چند روز قبل را مطالعه كردند، متوجه شدند جنازه متعلق به دختری به نام ساراست كه مادرش دو روز قبل از پیدا شدن جسد، گم شدن او را به پلیس اطلاع داده بود.
وقتی مادر سارا مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: دخترم مدتی قبل به دلیل بیماری روانی در بیمارستان روزبه تهران بستری شد. او به خاطر بیماری روانی اش به شیشه اعتیاد پیدا كرده بود. روزی كه گم شد به من گفت برای خرید شیشه بیرون می رود اما دیگر برنگشت. نماینده دادستان ادامه داد: «پلیس با ردیابی شماره تلفن همراه سارا متوجه شد این دختر با پسری به نام هومن ارتباط داشت. هومن شناسایی و بازداشت و در نهایت مشخص شد این پسر با همدستی دوستش وحید، سارا را به خانه ای كشانده و بعد از برقراری ارتباط با دختر جوان او را به قتل رسانده است. در ادامه مادر سارا در جایگاه حاضر شد و گفت: اگر متهمان حاضر به پرداخت دیه باشند درخواست دیه می كنم و نمی خواهم این دو جوان كه می توانند آینده خوبی داشته باشند، قصاص شوند. او درباره گم شدن دخترش گفت: سارا بیماری روحی داشت و به همین دلیل هم در بیمارستان بستری شد. او نمی توانست بر بیماری اش غلبه كند و به سمت مواد رفت.
من هم مانعش نمی شدم چون حالش اصلا خوب نبود. آن روز هم رفته بود مواد بخرد كه دیگر برنگشت. سپس وحید، متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل سارا را رد كرد و گفت: من در قتل نقشی نداشتم. اصلا سارا را نمی شناسم و نمی دانم چرا من را بازداشت كرده اند. او در پاسخ به این سوال كه اگر سارا را نمی شناخت چطور سیم كارت این دختر در خانه او پیدا شده است، گفت: نمی دانم سیم كارت چطور وارد خانه من شد. در این هنگام قاضی عزیزمحمدی رییس دادگاه خطاب به این متهم گفت: مادر سارا زن مهربانی است، بهتر است واقعیت را بگویی تا از او رضایت بگیریم. متهم باز هم اتهامش را قبول نكرد و گفت سارا را نكشته است و پولی هم برای پرداخت دیه ندارد. وقتی نوبت به هومن، متهم ردیف دوم رسید او نیز اتهام قتل را رد كرد و گفت: من در این قتل نقشی نداشتم و هیچ اتهامی را قبول نمی كنم. من و وحید اصلا سارا را نمی شناختیم و اشتباهی بازداشت شدیم. در حالی كه وحید از سوی قاضی عزیزمحمدی برای بیان آخرین دفاع در جایگاه حاضر شده بود ناگهان حرف هایش را تغییر داد و گفت: عذاب وجدان دارم اجازه دهید واقعیت را بگویم. آن روز هومن با من تماس گرفت و گفت دختری به نام سارا حاضر است با ما رابطه برقرار كند. من هم اجازه دادم او را به خانه من بیاورد، سارا و هومن آمدند.
اول من با سارا رابطه برقرار كردم و بعد نوبت هومن شد. قرار بود نفری ۱۰هزار تومان به او بدهیم اما پولی نداشتیم و سارا عصبانی شد و فریاد زد. من هم دستم را روی دهنش گذاشتم. نمی دانستم بیمار است فقط می خواستم ساكتش كنم اما او مرد. بعد با همكاری هومن جسد را لای پتو پیچیدیم و در بیابان رها كردیم. من خیلی عذاب وجدان دارم و از مادر سارا می خواهم من را ببخشد. حاضرم دیه بدهم اما از او خواهش می كنم با توجه به اینكه خانواده فقیری دارم و پولی نداریم به ما تخفیف بدهد. پدر و مادر من آنقدر فقیر هستند كه بهزیستی آنها را تحت پوشش قرار داده است. وقتی وحید اعتراف كرد، هومن همچنان بر ادعا های خود باقی بود تا اینكه وكیل مدافع او توانست این پسر را قانع كند، واقعیت را بگوید. متهم این بار گفت: من هم از كرده خودم پشیمان هستم و از مادر سارا درخواست بخشش دارم.
ما آنقدر فقیر هستیم كه به خاطر ۲۰هزار تومان سارا را كشتیم. بنا بر این گزارش، بعد از پایان جلسه محاكمه، دو متهم به پای مادر سارا افتادند و درخواست بخشش كردند. سپس هیات قضات وارد شور شدند و دو متهم را به جرم رابطه نامشروع به ۸۰ ضربه شلاق و زندان محكوم كردند. وحید متهم ردیف اول به اتهام قتل به پرداخت دیه نیز محكوم شد..... / روزنامه شرق
ویدیو مرتبط :
Deutsch? عذاب وجدان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اعتراف به قتل به دلیل عذاب وجدان
متهم جوان، ١١ سال بعد از قتل به دلیل عذاب وجدانی که دچارش شده بود، اعتراف کرد که چطور رانندهای را کشته و اموالش را سرقت کرده است.
مأموران پلیس شهریور سال ٨٣ جسد مردی را که در جاجرود رها شده بود، پیدا کردند. آنها بعد از اینکه هویت جسد را مشخص کردند، فهمیدند این مرد راننده ماشین بوده و سه نفر را به صورت دربستی سوار و به سمت جاجرود حرکت کرده و در راه به قتل رسیده است.
مأموران بعد از انجام تحقیقات پلیسی از طریق مدارکی که از ماشین سرقت شده بود، موفق شدند دو نفر از این متهمان را شناسایی و بازداشت کنند. آنها که امید و کامیار نام دارند، اتهام قتل را قبول نکردند و مدعی شدند قاتل دوست آنهاست که متواری شده است. دو متهم زیر بار اعتراف نرفتند و گفتند فقط در سرقت نقش داشتند، این در حالی بود که تلاش پلیس برای دستگیری نفر سوم هم به جایی نرسید.
وقتی پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧١ دادگاه کیفری وقت استان تهران فرستاده شد متهمان یکبار دیگر اتهام قتل را رد کردند و گفتند جنایت کار نفر سوم است، اما هیأت قضات از این گفتهها قانع نشدند؛ چراکه آنها معتقدند بودند در پرونده مدارکی وجود دارد که نشان میدهد ضارب امید است و باید از او تحقیقات بیشتری انجام گیرد، بنابراین پرونده برای برطرفکردن نواقصی که وجود داشت به دادسرا بازگردانده شد و متهمان یکبار دیگر در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفتند، اما آنها از اعتراف سرباز زدند و باز هم تکرار کردند قتل کار نفر سوم است که حمید نام دارد. در آخرین دفاع در مرحله دادسرا بود که امید اعتراف کرد قتل کار او بود و جزئیات را هم شرح داد. با انجام کارهایی که دادگاه خواسته بود، یکبار دیگر پرونده به شعبه دوم که جایگزین شعبه ٧١ شده است، بازگردانده شد.
روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و کیفرخواست را خواند و سپس پدر مقتول بهعنوان ولیدم در جایگاه قرار گرفت او گفت: من حاضر به گذشت نیستم و درخواست قصاص دارم. این دو جوان ١١ سال است که جواب درستی به من نمیدهند و میگویند قتل کار کسی دیگری است. من ١١ سال است که نمیدانم جوانم با چه گناهی کشته شده و حق دارم حالا که جواب درستی ندادهاند گذشت نکنم و خواستار قصاص هستم.
در ادامه امید، متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: ١١ سال قبل به همراه دوستانم کامیار و حمید ماشینی را به صورت دربستی کرایه کرده و به جاجرود رفتیم. در راه تصمیم گرفتیم ماشین و پولهای راننده را سرقت کنیم. وقتی راننده مقاومت کرد من با ضربات چاقو او را به قتل رساندم. بعد هم که حمید فرار کرد و دستگیر نشد با کامیار تصمیم گرفتیم قتل را گردن او بیندازیم.
متهم گفت: زمانی که این قتل را مرتکب شدم، ١٨سالم بود. نمیفهمیدم چه میکنم، فکر میکردم اگر پنهانکاری کنم عذاب وجدان هم دست از سرم برمیدارد، اما متأسفانه نتوانستم. ١١ سال است که در زندان هستم. عذاب وجدان شدیدی دارم و هرچه سنم بیشتر میشود، بیشتر میفهمم که چه اشتباه بزرگی کردهام. من در آن زمان واقعا نادان بودم و مرتکب قتل شدم و اشتباه کردم که همه چیز را پنهان کردم. از اولیایدم درخواست بخشش دارم. من واقعا از کرده خودم پشیمان هستم و معذرت میخواهم.وقتی نوبت به متهم ردیف دوم رسید او هم ماجرای قتل را شرح داد و گفت: ضربات را امید به سینه جوان مقتول زد. او میخواست کار کند و ما ماشینش را کرایه کرده بودیم. جوان خوبی بود. ما بدی بزرگی در حقش کردیم. من هم فکر میکردم اگر پنهان کنم به دوستم کمک میکنم، اما اشتباه میکردم. با اینکه ضربات چاقو را من نزدم اما اتهام سرقت و آدمربایی را قبول دارم.
این متهم گفت: من هم از کرده خودم پشیمان هستم و خواستار بخشش هستم. بعد از بیان آخرین دفاع از سوی وکلای متهمان، هیأت قضات وارد شور شدند و متهم ردیف اول و دوم را پس از محاکمه و متهم ردیف سوم را به صورت غیابی به ٢٥ سال حبس به اتهام آدمربایی و سرقت و همچنین متهم ردیف اول را به اتهام قتل عمدی به قصاص محکوم کردند.