اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

اسیدپاش: مینا را کتک زد رویش اسید ریختم


مردی که برای گرفتن انتقام دوست خواهرش، شوهر او را با اسید سوزانده‌ بود، برای بار دوم درخواست کرد از زندان آزاد شود.

شرق: مردی که برای گرفتن انتقام دوست خواهرش، شوهر او را با اسید سوزانده‌ بود، برای بار دوم درخواست کرد از زندان آزاد شود. 

سال ٨٢ اورژانس بیمارستانی در کرج به پلیس خبر داد مردی جوان با ماده‌ای اسیدی سوزانده شده‌ است و وضعیت جسمانی خوبی ندارد. وقتی مأموران به بیمارستان رسیدند و تحقیقات خود را آغاز کردند، متوجه شدند این مرد زمانی که کنار جاده توقف کرده‌ بود، موردحمله قرار گرفته و با اسید سوزانده شده ‌است.

مرد مجروح به مأموران گفت: «حدود ساعت ١٠ شب داشتم به خانه برمی‌گشتم که یکباره ماشینم خراب شد و کنار جاده ایستادم. کاپوت را بالا زده‌ بودم تا ببینم چه اتفاقی افتاده که ماشین حرکت نمی‌کند، یکباره مردی به من نزدیک شد و یک بطری که پر از مایعی سوزناک بود، روی من ریخت و بعد هم فرار کرد.

او سوار یک موتور بود و با مرد دیگری که راننده موتور بود، فرار کرد». هرچند این مرد جراحت گسترده‌ای داشت اما به چشم یا اعضای اساسی بدنش آسیبی وارد نشده ‌بود. پزشکی قانونی در بررسی بقایای لباس‌ها و نمونه‌برداری‌هایی که از این مرد انجام داد، به قاضی رسیدگی‌کننده پرونده گزارش داد این مرد با آب باطری سوزانده‌ شده و به همین دلیل هم سوختگی‌ای که باعث نابودی اعضای اساسی بدنش شود، نداشته ‌است. 

با بهبود نسبی این مرد، او یک ‌بار دیگر به اداره پلیس مراجعه کرد و به مأموران گفت: من فکر می‌کنم همسرم کسی را اجیر کرده که من را بسوزاند. او در این ماجرا نقش دارد. ما چند سالی بود که درگیری داشتیم و همسرم خیلی من را اذیت می‌کرد.

او نه طلاق می‌گیرد و نه رفتارش را با من درست می‌کند. زمانی هم که من سوزانده شدم او اصلا به ملاقات من نیامد و گفت که خودت باید کارهایت را انجام دهی. با این شکایت، مینا – همسر شاکی- بازداشت شد. او ادعا کرد از سوی شوهرش مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرد اما هیچ وقت حتی به سوزاندن او فکر هم نکرده‌ است.

این زن گفت: زمانی که شوهرم سوزانده شد، من در خانه خواهرم بودم و شاهدی هم دارم که این موضوع را تأیید می‌کند. من با هیچ‌کس ارتباطی هم ندارم و می‌توانید همه زندگی من را بررسی کنید.  هرچند این زن مدتی بازداشت بود اما با توجه به اینکه مدرکی علیه او به جز شکایت شوهرش وجود نداشت، آزاد و مدتی بعد هم از شوهرش جدا شد. 

درحالی‌که به نظر می‌رسید این پرونده جزء پرونده‌های راکد اداره آگاهی کرج شده ‌است، مرد قربانی یک‌ بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و این بار گفت شماره تلفن مشکوکی پیدا کرده که ممکن است پلیس را به نتایجی برساند.

این مرد گفت: در تمام این دو سال، مرتب تلفنم را چک می‌کردم چون مزاحم زیاد داشتم. یک شماره تلفن پیدا کردم که روز قبل از حادثه با من تماس گرفته‌ بود و ممکن است این تلفن سرنخی برای دستگیری فرد اسیدپاش باشد.  مأموران با ردیابی شماره تلفن، مردی به نام امیر را شناسایی و بازداشت کردند. آنها متوجه شدند خواهر امیر با مینا رابطه دوستانه‌ای دارد و آنها مرتب با هم در رفت‌وآمد هستند اما امیر زیر بار اینکه در اسیدپاشی نقشی داشته‌ است، نمی‌رفت.

آنچه مأموران را نسبت به این مرد مظنون کرد، آثار سوختگی‌ای بود که روی دست‌هایش مشاهده می‌شد. امیر در توجیه این آثار سوختگی به مأموران گفت ماشینش خراب شده و آب باطری روی دستش ریخته ‌است اما یافته‌های پلیس از زمان این حادثه نشان داد درست شبی که مرد قربانی سوزانده شده و به بیمارستان رفته ‌است، امیر هم به خاطر سوختگی به بیمارستان برده ‌شده‌ اما قبل از اینکه به وضعیتی برسد که از بیمارستان مرخص شود، با رضایت خودش به خانه رفته ‌است. 

وقتی اعضای خانواده این مرد موردبازجویی قرار گرفتند، برادر امیر به مأموران گفت: شب حادثه با برادرم سوار موتور بودیم. کمی که جلو رفتیم او یک ماشین را متوقف کنار خیابان دید و از من خواست که توقف کنم. به او گفتم چه شده ‌است، چیزی نگفت او خیلی به عقب برگشت، من ندیدم چه می‌کرد، تاریک هم بود اما بعد از چند دقیقه که آمد دست‌هایش سوخته‌ بود.

هرچه پرسیدم چه شده ‌است حرفی نزد، بعد هم ما از او در خانه نگهداری می‌کردیم تا حالش خوب شد.  این یافته‌ها بود که باعث شد پلیس امیر را تحت بازجویی‌های مداوم قرار دهد و درنهایت این مرد لب به اعتراف گشود؛ او گفت: مینا با خواهرم دوست بود و مرتب به خانه ما رفت‌وآمد می‌کرد. او از شوهرش می‌گفت و اینکه چقدر او را اذیت می‌کند.

 من هم در جریان زندگی پردردش بودم. یک روز وقتی به خانه ما آمد و گفت شوهرش کتکش زده، تصمیم گرفتم با آن مرد برخورد کنم. مینا از من خواست کاری کنم البته ما ارتباطی با هم نداشتیم و خودم خواستم شوهر مینا را تنبیه کنم.

شب حادثه شوهر مینا را به همراه برادرم تعقیب کردم البته برادرم نمی‌دانست من چه قصدی دارم. به طور اتفاقی ماشین شوهر مینا خراب شد و من دیدم بهترین فرصت است که اسید را روی او بریزم البته قصدم سوزاندن او نبود؛ من فقط بطری را جلوی پای او روی زمین انداختم و بعد هم فرار کردم.

زمانی که پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد و متهم پای میز محاکمه رفت، اتهام خود را انکار کرد و گفت اعترافاتش دروغ بوده ‌است اما با توجه به مدارکی که در پرونده وجود داشت و شکایت مرد قربانی، متهم به پرداخت دیه و ١٠ سال حبس محکوم شد و این رأی موردتأیید هم قرار گرفت. امیر چند سال بعد اعلام کرد به دلیل فقر و گرفتاری‌های خانوادگی نمی‌تواند دیه را پرداخت کند و درخواست قبول اعسار کرد اما هیأت قضات بعد از بررسی مدارکی که او ارائه داده‌ بود، این درخواست را رد کردند.

امیر چند روز قبل یک‌ بار دیگر درخواست اعسار خود را به شعبه ٧١ ارائه داد و اعلام کرد در این سال‌ها اعضای خانواده‌اش به‌شدت تحت فشار بودند؛ او گفت: من توان مالی پرداخت دیه را ندارم. در این سال‌ها هم زندگی‌ خانوادگی‌ام از هم پاشیده، دخترم وضعیت بسیار بدی پیدا کرده و پدرم بیمار است و نیاز به رسیدگی دارد. با توجه به وضعیتی که دارم خواستار این هستم که اعسار من را قبول کنید تا بعد از آزادی از زندان به صورت اقساط دیه را بپردازم.  این درخواست یک‌ بار دیگر در شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی می‌شود.


ویدیو مرتبط :
پسری که پدرش را کتک زد...

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مردی به‌خاطر جراحی زیبایی همسرش را کتک زد!



 اخبار حوادث - مردی به‌خاطر جراحی زیبایی همسرش را کتک زد!

مردی جوان، پس از بازگشت از سفر طولانی، با چهره عمل‌کرده همسرش روبرو می‌شود و از شدت عصبانیت، او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد.

به گزارش شهروند، مرد جوان وقتی از ماموریت دوهفته‌ای‌اش به مالزی بازگشت صحنه‌ای را دید که نمی‌توانست آن را باور کند!

با حمله این مرد خشمگین، همسرش که با رویی خندان به پیشباز وی رفته بود راهی بیمارستان شد.

مسئولان یکی از بیمارستان‌های پایتخت وقتی دیدند که زن ۲۸ساله‌ای با کتک‌های شوهرش به‌شدت آسیب دیده‌ است پلیس را در جریان قرار دادند.

دقایقی بعد، ماموران کلانتری بر بالین زن گریان حاضر شدند و شنیدند وی از سوی شوهرش کتک خورده و از وی شکایت دارد.

این زن گفت: ۴ سال پیش با مدیر امور مالی یک شرکت خصوصی که از دوستان شوهرخواهرم بود آشنا شده و با وی ازدواج کردم. هر دو هم‌سن و سال هستیم و خیلی زود به همدیگر علاقه‌مند شدیم. خانه‌ای در بالای شهر داریم و از لحاظ مالی زندگی‌مان ایده‌آل است.

وی افزود: شوهرم هیچ‌گاه مخالفتی با خواسته‌هایم نداشت حتی وقتی از وی خواستم به این زودی‌ها بچه‌دار نشویم پذیرفت. هروقت به هر میزان پول لازم داشتم به من می‌داد و اصلا نمی‌پرسید چه کرده‌ام. من نیز با دوستانم به گردش و حتی مسافرت می‌رفتم و شاید در مدت یک ماه دو بار آرایشگاه بودم اما هیچ مخالفتی نمی‌دیدم.

زن که بغض کرده بود،‌ ادامه داد: دو هفته پیش شوهرم به همراه مدیران شرکت به مالزی رفتند و من برای این‌که وی را غافلگیر یا به قول امروزی‌ سورپرایز کنم برنامه‌ریزی کردم تا زیر دست یک جراح پلاستیک تغییراتی را در چهره‌ام انجام دهم و مقداری خودم را لاغر کنم. همان فردای سفر شوهرم زیر تیغ جراحی رفتم و نه‌تنها بینی‌ام بلکه گونه‌هایم، دور چشم‌ها و... را عمل زیبایی کردم و بعد در خانه منتظر ماندم تا ورم‌های بعد از عمل جراحی از بین برود.

دو هفته کافی بود تا به چهره تغییریافته‌ام برسم. شوهرم شب گذشته از ماموریت مالزی بازگشت و این درحالی بود که در آخرین تماس تلفنی کلی ابراز دلتنگی کرده بود و وعده سوغاتی‌های عالی هم از وی گرفته بودم. در خانه ثانیه‌شماری می‌کردم تا او از راه برسد. وقتی زنگ خورد خواهرم که خانه ما میهمان بود در را باز کرد و من در اتاقم منتظر شدم تا شوهرم وارد خانه شود تا باز هم غافلگیرش کنم. او داخل آمد و من با کلی شادی و با حالتی خندان از اتاقم خارج شدم و به سمتش دویدم. او ابتدا شوکه شد بعد قدمی به عقب برداشت اما خیلی زود فهمید که من همسرش هستم و عمل جراحی زیبایی انجام داده‌ام. درحالی‌که تصور می‌کردم شوهرم مثل همیشه خوشحال شود و به تعریف و تمجید از من بپردازد ناگهان کیف و سوغاتی‌ها را روی زمین انداخت و به من حمله‌ور شد. وی خیلی من را کتک زد. تنها توانستم از در به بیرون فرار کنم و خواهرم هم لباس‌هایم را پشت‌سرم آورد و من را به بیمارستان رساند. آخرین حرفش هنوز در گوشم است که فریاد زد حق بازگشت به خانه‌اش را ندارم.

با این ادعاها و تشکیل پرونده قضایی، بازپرس دادسرای ناحیه یک تهران دستور داد تا شوهر زن بازداشت شود. این مرد شیک‌پوش وقتی پیش روی تیم تحقیق ایستاد، گفت: من شوهر بدی نبودم که حالا متهم به همسرآزاری باشم. به نظرم آزار دادن روحی گناه بیشتری نسبت به آزارهای جسمی و کتک زدن دارد و حالا همسرم مجرم است و من بی‌گناهم!

وی افزود: ۴ سال پیش من با دختری ساده، مهربان، بامنطق آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم. افتخارم این بود که همسرم ایده‌آل است تا این‌که برای فرار از تنهایی‌اش خودم پیشنهاد دادم به باشگاه برود و همان بلای جان من شد.

همسرم جنبه این آزادی را نداشت. هر روز تغییر کرد. حتی دست‌پختش که روزی بین فامیل به آن می‌بالیدم خراب شد اما چون دوستش داشتم اعتراضی نکردم و همیشه حمایتش کردم.

وی افزود: زنم حتی برخلاف روزهای نخست که اصرار داشت بچه‌دار شود دیگر تمایلی به مادر بودن نداشت و چند باری شنیدم که می‌ترسید زیبایی‌اش به‌خطر بیفتد. من تنها ظاهری از او در خانه‌ام داشتم و به همان دل خوش کرده بودم تا این‌که از سفر کاری مالزی به خانه برگشتم و دیدم همسرم کل صورت و اندامش را زیر تیغ جراحی پلاستیک سپرده و دیگر همان ظاهر را هم از من گرفته است.

مرد گفت: او دیگر همسرم نیست چراکه من دختری با شکل و قیافه‌ای دیگر و منطق و منش دیگری انتخاب کرده بودم  که حالا دیگر از آن خبری نیست. به‌خاطر همین اجازه ندارد به خانه‌ام برگردد و طلاقش خواهم داد.

این مرد خشمگین ادامه داد: مهریه‌اش و اگر الان دیه‌ای هم دارد می‌پردازم و مطمئن هستم از یک زندان نجات خواهم یافت.

وقتی این زن و شوهر پیش روی بازپرس پرونده قرار گرفتند زن درحالی‌که سر به زیر انداخته بود، گفت: من شوهرم را دوست دارم. این مرد حق دارد. همه نوع حمایت از من کرد. الان دو هفته‌ای است که به این رفتارش فکر می‌کنم و مطمئن هستم خیلی عصبانی شده بود که به من حمله کرد. حتی اگر نخواهد با من زندگی‌اش را ادامه بدهد من شکایتی ندارم اما اگر من را ببخشد قول می‌دهم اگر ظاهرم تغییر کرده است باطنم را به همان روزهای نخست ازدواجمان برگردانم و احساس می‌کنم در خانه‌مان جای یک بچه خیلی خالی است.

مرد نیز که دیگر زیاد خشمگین نیست، گفت: شاید  اگر زودتر به همسرم اعتراض و محدودترش می‌کردم کار به این‌جا نمی‌کشید. من اصلا اهل دعوا نیستم و آن روز واقعا دلم را شکست و کنترل خود را از دست دادم. حالا که همسرم می‌گوید همان همسر ۴سال پیش من می‌شود به او می‌گویم که دوستش دارم و امیدوارم او هم مرا ببخشد.

بنا بر این گزارش، پرونده‌ این دعوای خانوادگی باتوجه به پایان خوش آن در همان مرحله اول دادرسی مختومه شد.

اخبار حوادث - شهروند