اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

از شب سانسور تا آمار شرم آور اشتغال



 نرخ بیکاری, تورم, احمدی نژاد در تلویزیون,


از شب سانسور تا آمار شرم آور اشتغال

آن شب ، هنر تدوین سیما برای چندمین بار به کمک محمود احمدی نژاد رفت و تنها سوال چالشی برنامه را با دو تکه کردن گفت و گو ، سانسور کرد! اما فردای آن روز ، آنچه سیما سانسور کرده بود ، در سایت ها و خبرگزاری های غیردولتی منتشر شد و معلوم شد که بخشی از سوال ، راجع به اشتغالزایی در کشور بود و مشخص شد که احمدی نژاد در پاسخ او چه گفته بود.

عصرایران - اسفند سال 91 بود که خبرنگاران رسانه های جمعی و دوربین های صدا و سیما به نهاد ریاست جمهوری رفتند تا یک گفت و گوی زنده را با احمدی نژاد شکل دهند.

آن شب ، هنر تدوین سیما برای چندمین بار به کمک محمود احمدی نژاد رفت و تنها سوال چالشی برنامه را با دو تکه کردن گفت و گو ، سانسور کرد!
اما فردای آن روز ، آنچه سیما سانسور کرده بود ، در سایت ها و خبرگزاری های غیردولتی منتشر شد و معلوم شد که بخشی از سوال ، راجع به اشتغالزایی در کشور بود و مشخص شد که احمدی نژاد در پاسخ او چه گفته بود.

آن شب احمدی نژاد چنین گفت:
«گفتید بیکاری، ما گفتیم سه میلیون شغل ایجاد می کنیم، با اجازه جنابعالی 6 میلیون شغل ایجاد کرده ایم، بیش از 6 میلیون شغل در این 7 سال ایجاد شده است، بیش از متوسط همه سال ها و همه دولت ها در کشور. بله بسیاری از جوانان مثل جنابعالی در دوره رشد جمعیت بالا هستند و هم اکنون وارد بازار کار و ازدواج و زندگی شده اند. اینها آمار رسمی کشور است.»

این ، البته اولین باری نبود که رئیس دولت ، آمار میلیونی از اشتغالزایی می داد. او و همکارانش در دولت بارها چنین آماری را مدعی شده بودند.

پیشتر ، وزیر سابق کار (شیخ الاسلامی) ، مدعی شده بود تنها در سال 1390 ، بیش از یک میلیون و 600 هزار شغل ایجاد شده است!

اسدالله عباسی ،وزیر کنونی کار -که بعد از استیضاح شیخ الاسلامی بر سر کار آمد- اخیراً مدعی شده بود که دولت در 8 سال اخیر ، 7 میلیون شغل ایجاد کرده است.

علی اکبر لبافی ، معاون وزیر کار نیز در فروردین امسال اعلام کرد: در 8 سال گذشته 5.2 میلیون فرصت شغلی جدید ایجاد شده است.

  محمدرضا رحیمی ، معاون اول رئیس جمهور نیز با اصرار بر درستی آمارهای دولتی در خصوص میزان اشتغالزایی، کسانی که این آمارها را قبول ندارند به جامعه ظلم می کنند!

اما در این میان ، مرکز آمار ، در آخرین روزهای عمر دولت احمدی نژاد ، آمار رسمی اشتغال را اعلام کرد و مشخص شد که حق با منتقدان دولت بوده است و همه آنچه در این سال ها به نام آمار اشتغال به مردم داده شده ، عاری از واقعیت بوده است.

خلاصه آمار رسمی اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران را بخوانید:
«در سال‌های ۸۴ تا ۹۱ تنها ۵۴۲ هزار نفر به تعداد شاغلان اضافه شده است، نرخ بیکاری از ۱۱.۵ درصد در سال ۸۴ به ۱۲.۲ درصد در سال ۹۱ رسید.»
به بیان دیگر ، هر سال ، تنها 67 هزار و 750 شغل ایجاد شده است که در مقیاس با اقتصاد ایران و در آمد 700میلیاردی نفت در این سال ها، یعنی «هیچ» و «فاجعه».

این «هیچ» ، ناظر به ابعاد اقتصادی ماجراست و آن «فاجعه»، ناظر است به صداقتی که در همه این سال ها در میان مسوولان دولت در خصوص اعلام چندباره آمار اشتغالزایی وجود داشته است!

البته برخی کارشناسان معتقدند حتی آمار مرکز آمار ایران هم مبالغه آمیز است و عدد درست ، همان 14 هزار اشتغالی است که دولت سالانه ایجاد کرده و برای اولین بار این آمار توسط دکتر نیلی ، مشاور بانک مرکزی جمهوری اسلامی اعلام شد.
 به هر حال ، هر کدام از این ها که درست باشد و حتی اگر بنا را بر همین «آمار رسمی» مرکز آمار ایران بگذاریم -که متولی قانونی آمار در کشور است - باز با آن ادعاهای میلیونی و آن خبرهای همیشگی که در فلان سفر استانی فلان مقدار اشتغالزایی ایجاد شد و ... فاصله میلیونی دارد.
-------------------------------
راستی ، چه کسانی به جامعه ظلم کرده اند؟ کسانی که آمارهای خلق الساعه و متناقض را باور نمی کنند یا کسانی که 8 سال اقتصاد کشور و درآمدهای نفتی و مالیاتی و ... را در اختیار داشته اند و با کارنامه ای چنین به تاریخ می پیوندند؟!

امید که دولت جدید ، هم صداقت داشته باشد و هم درآمدهای کشور را به باد فنا ندهد.

عصرایران

 


ویدیو مرتبط :
هدف شرم آور مسئولین آپارات

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شرم آور ترین واکنش ها به قطع شدن انگشتان زن و بچه مردم



 

شرم آور ترین واکنش ها به قطع شدن انگشتان زن و بچه مردم

 

 

روستای گاودانه در استان کهکیلویه و بویراحمد واقع است. روز گذشته خبرگزاری مهر در گزارشی مکتوب و تصویری از این روستا، به تنها وسیله ارتباطی این روستا با جهان خارج از آن پرداخت: وسیله ای به نام "گرگر" که روستاییان مجبورند برای عبور از رودخانه و رفتن به محل تحصیل، کار، خرید، جاده، شهر و روستاهای دیگر سوار آن شوند.

 

گرگر، در واقع تله کابینی است که روستاییان سوار آن می شوند و با دست، آن را حرکت می دهند. در این میان شیب تند رودخانه باعث می شود هر از گاهی دست مردم در زیر چرخ های آن گیر کند و انگشتان آنها قطع شود.

تاکنون، بیش از 30 نفر از اهالی روستا دچار چنین حادثه ای شده و حتی برخی از آنان نیز به دلیل سقوط از گرگر دچار قطع نخاع یا مرگ شده اند.

در پی انتشار این خبر و تصاویر تکان دهنده انگشتان قطع شده اهالی روستا به ویژه کودکان مظلوم آن، انتظار می رفت مسوولان و نمایندگان استان ضمن ابراز شرمندگی از اینکه در حوزه استحفاظی آنها چنین فاجعه ای در حال وقوع مداوم است، نسبت به حل مشکلات مردم این روستا و جاهای دیگری که احیانا چنین مشکلی دارند اقدامات فوری انجام دهند و هر چه سریعتر، پلی کوچک در این روستای محروم احداث نمایند.

با این حال، آنچه امروز در همین خبرگزاری راجع به واکنش مسوولان منتشر شد، دود از سر آدمی بلند می کند که "خدایا اینها دیگر چه کسانی هستند؟"

به اظهارات مسوولانه آقایان دقت کنید:

- مدیر روابط عمومی استانداری کهکیلویه و بویراحمد: استاندار وقت ندارد پاسخ دهد.

- سید محمدعلی بزرگواری ؛ نماینده مجلس: مساله را بزرگ کردید... قبل از هر اقدامی باید طرح نوشته شود، اداره راه و ترابری شهرستان آن را آماده کند، اداره راه شهرستان طرح را به کمیته برنامه ریزی استان بدهد، کمیته برنامه ریزی آن را تایید کند، بعد طرح به دولت برود تا در صورت موافقت به اداره راه استان بودجه دهند. بنابراین شاید تا زمان ساخت پل چند سال طول بکشد... روستاییان اغراق می کنند. شما هم مساله را خیلی بزرگ می کنید، همیشه می شود با شنا کردن از رودخانه عبور کرد... روستاییان از پل آن یکی روستا استفاده کنند... حواسشان جمع باشد انگشتشان قطع نشود.

- نصرت الله انصاری، فرماندار: به روستاییان توصیه شده از گرگر استفاده نکنند، مسوولیت هر کسی که از این مسیر عبور کند با خودش هست.

محمدحسین نصیری راد، رییس اداره راه منطقه نیز در مرداد ماهی که گذشت قول داده بود ظرف یک هفته کار ساخت پل برای روستای مذکور آغاز شود اما گویا یک هفته بعضی ها با یک هفته بقیه خیلی فرق می کند و هنوز موعدش نرسیده است!

این در حالی است که از مردادماه تاکنون، انگشتان تعداد زیادی از هموطنان مان در این مسیر قطع شده است و البته با ادامه وضعیت کنونی، تعداد افرادی که دچار سانحه می شوند، همچنان افزایش می یابد.

البته یکی دو نفر از مسوولان مصاحبه شونده توپ را به زمین مردم نینداخته اند مانند رییس بیمارستان امام خمینی دهدشت که گفته مراتب را به مسوولان بالاتر گزارش می کند تا چاره ای بیندیشند و ستار هدایتخواه نماینده دیگر مجلس که وعده داده موضوع را از طریق اداره راه استان پیگیری می کند.

حال مروری دوباره داشته باشید بر روی اظهارات "به اصطلاح مسوولان" فوق:

استانداری که وقت ندارد جواب بدهد که چرا در استان تحت مدیریت اش این فاجعه مدام در حال تکرار است ، فرمانداری که می گوید تقصیر خودشان است که از گرگر استفاده می کنند و نماینده مردم (!)ی که معتقد است روستاییان و رسانه ها دارند بزرگنمایی می کنند و پیشنهاد می کند ملت شناکنان از عرض رودخانه بگذرند و مثلا به مدرسه و مزرعه و شهر بروند!

بعد هم به جای آنکه از وضعیت اسفناک موکلین اش متاسف شود و مثل اسپند بر روی آتش، از جا جهد و کاری کند، خیلی آسوده خاطر می گوید که باید طرحش نوشته شود و به دولت برود تا اگر مصوب شد، پلی ساخته شود.

واقعا جای تاسف است که بعضی ها فکر می کنند برای ساختن یک پل روستایی هم باید دولت جلسه بگذارد و مصوبه بگذراند!

اگر هیات وزیران باید به این امور مستقیما رسیدگی کنند، پس مسوولان محلی و نمایندگان مجلس، این وسط چه کاره اند؟

این چه حرف مضحک و چه استدلال تاسف انگیزی است برای توجیه تاخیر در ساخت پل؟

آن یکی مسوول هم که رسما زیر قولش زده و از مرداد تاکنون، حقوق ماهیانه اش را گرفته و خبری از پلی که وعده داده بود، نیست!

واقعا باید به این آقایان گفت اگر مرهمی بر زخم نیستید، لااقل نمک بر زخم مردم نپاشید. یعنی چه که تقصیر خودشان است که انگشتشان قطع می شود یا بروید شنا کنید؟!

به خدا سوگند، "خجالت" هم یکی از بزرگترین نعمت های الهی است!

اگر آقایان این قدر عرضه ندارند یک پل روستایی درست کنند، اعلام بی کفایتی کنند تا همین خوانندگان سایت های خبری اعم از راست و چپ و مستقل خودشان دست به کار شوند تا بلکه آقایان خجالت زده شوند!

واقعا برای کشوری که در آن سوی دنیا هم طرح های عمرانی دارد و پل و سد و کارخانه و نیروگاه، می سازد، زشت و زننده است که در داخل مرزهایش، مردمی آن هم مردمی به شرافت و مظلومیت روستاهای کهکیلویه و بویراحمد، این چنین محروم و درمانده شوند و هر روز شاهد زخم و مرگ خود یا عزیزانشان باشند و آن وقت آقایان پایشان را روی پای دیگر بیندازند و بگویند: تقصیر خود مردم است.

واقعا اگر در همین مجلس شورای اسلامی، به دلیل مثلا خرابی یک در، انگشت یک نماینده قطع شود، آقایان چه جار و جنجالی راه می اندازند و خبرش تا آن سوی دنیا می رود ولی وقتی ده ها هموطن در یک روستا، دچار چنین سرنوشتی می شوند، واکنش آقایان این است: بزرگنمایی می کنید!

آیا خون تهران نشینان و مسوولان از خون بچه های روستای گاودانه کهکیلویه و بویراحمد رنگین است؟

دقت کنید که مردم این روستا نمی گویند بیایید برای ما ورزشگاه بسازید یا نیروگاه خورشیدی برایمان بیاورید، فقط می گویند پلی درست کنید تا انگشت های بچه هایمان قطع نشود؛ همین!

از دولت که همواره بر رسیدگی به مناطقه محروم را تاکید دارد، انتظار می رود ضمن بازخواست مسوولان استان به دلیل اهمال در خدمت رسانی ، به طور جدی پیگیر این موضوع باشد که چرا آقایان مسوول در استان کهکیلویه و بویراحمد تا این حد در برابر مشکلات مردم بی تفاوت اند. در واقع هر چند قطع مداوم انگشتان دست مردم منطقه فاجعه بار است ، نوع واکنش مسوولان محلی به این مساله، فاجعه ای بسیار بسیار بزرگ تر است.

فاجعه نخست را می توان با ساخت پل از بین برد، و می ماند فاجعه بزرگ تر دوم که باید دید چه برخوردی با مسوولان سهل انگار می شود.../عصرایران