اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
اخاذی ٧٠٠ سكهای زن از مرد ثروتمند جوان!
مردی در دادگاه خانواده گفت: هدف همسرم از ازدواج با من اخاذی بوده است، زیرا بعد از گذشت یك سال با به اجرا گذاشتن مهریه 700 سكهای خود این مساله را به خوبی به من ثابت كرد.
به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مرد جوان در دادگاه خانواده حضور یافت و درخواست جدایی از همسرش را به دادگاه خانواده ارایه كرد، وی به محض شروع جلسه با بیان اینكه حتی دیگر حاضر نیست به ادامه زندگی با همسرش فكر كند، گفت: هدف همسرم از ازدواج با من فقط اخاذی بوده است و او از روی علاقه با من ازدواج نكرده است.
وی ادامه داد: سه سال قبل از طریق یكی از اقوام با همسرم آشنا شدم و او در آن دوران به نحوی با من رفتار میكرد كه تصور میكردم تنها فردی در كره خاكی هستم كه به او علاقمند است؛ در حالی كه اینگونه نبود.
مرد جوان با بیان اینكه بعد از گذشت یك سال از دوران عقدمان همسرم تقاضای مهریهاش را كرده است، افزود: مهریه همسرم عندالمطالبه است اما بعد از گذشت یك سال از دوران عقد این مساله برای من بسیار عجیب بود كه همسرم تقاضای مهریه 700 سكهای خود را دارد، زیرا او همیشه پول و مسائل مالی را بیاهمیت میدانست.
مرد جوان كه 25 سال داشت، عنوان كرد: زمانی كه پافشاری همسرم را در مورد گرفتن مهریه دیدم، پرسشهایی در ذهنم به وجود آمد كه او مهریهاش را به چه دلیل میخواهد؟ زیرا اگر از لحاظ مالی به آن نیاز داشت من همیشه او را تامین میكردم. حتی یك بار از من خواست كه برایش اتومبیلی تهیه كنم و من به سرعت به دلیل علاقهای كه به او داشتم این كار را انجام دادم، به همین دلیل بعد از مدتی متوجه دلیل اصلی او برای گرفتن مهریهاش شدم.
وی بیان كرد: هدف اصلی همسرم از ازدواج با من، تعیین مهریه بالا و گرفتن آن بعد از مدتی بود و او خود این مساله را اعتراف كرد كه علاقهای به من نداشته است و به دلیل داشتن وضع حالی خوب با من ازدواج كرده است. من نیز حاضر به ادامهی زندگی با او نیستم و خدا را شكر میكنم كه زندگی مشتركی را با او شروع نكردم.
به گزارش ایسنا، قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات مرد جوان به دلیل عدم حضور زن، حكمی مبنی بر طلاق صادر نكرد و رسیدگی به پرونده را به جلسهای در آینده موكول كرد.... /
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
ویدیو مرتبط :
اخاذی از یک زن به روشی عجیب و عکس العمل زن
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
روایت زن جوان از نتیجه ازدواج اجباری با مرد ثروتمند
اعتراف میکنم خودم زندگیام را خراب کردم. این را سمیرا میگوید او بزرگترین فرزند خانوادهای پنج نفری است و دو خواهرش زندگی سالم و راحتی دارند سمیرا نیز تا چند سال قبل شهروندی عادی بود اما حالا سه فقره سابقه کیفری در پروندهاش به ثبت رسیده است. جام جم آنلاین:
نام و تاهل: سمیرا ـ الف، مطلقه
سن: ۲۵ سال
تحصیلات: دیپلم
اتهام و محل دستگیری: سرقت ـ استان تهران
یگان دستگیرکننده: پلیس پیشگیری
من خودم دیپلم دارم شاگرد اول نبودم اما درسم بد هم نبود همه چیز عادی و معمولی بود تا اینکه پسر جوانی به خواستگاریام آمد آن موقع من دلم نمیخواست شوهر کنم اما پدرم مجبورم کرد.
خواستگار، مردی ثروتمند بود و به عقیده پدر سمیرا میتوانست او را خوشبخت کند. زن زندانی توضیح میدهد: خواستگارم بنگاه معاملات ملکی داشت و وضع مالیاش خیلی خوب بود. پدرم آنقدر توی گوشم خواند تا اینکه بالاخره تسلیم شدم شوهرم هرچه که میخواستم برایم فراهم و حتی مهریه دو هزار سکهای را هم قبول کرد اما زندگی مشترک ما فقط ۲۵ روز طول کشید او دست بزن داشت از روز دوم ازدواجمان شروع کرد به کتک زدنم سر هر مشکلی بهانه میگرفت و مشت و لگد میزد طوری که با تن و بدن کبود به خانه پدرم برگشتم و او وقتی وضع را دید موافقت کرد طلاق بگیرم اما قضیه به این راحتی نبود و برای جدایی مجبور شدم تمام حق و حقوق خودم از جمله مهریه دو هزار سکهای را ببخشم.
سمیرا مدتی بعد از جدایی با جوانی به نام هاشم آشنا شد و مسیر زندگیاش به کلی تغییر کرد او میگوید: با هاشم عقد یک ساله کردم البته موضوع را به پدرم هم گفتم او نمیتوانست مخالفت کند چون خودش هم میدانست در ازدواج قبلیام مقصر اصلی بود و زندگیام را خراب کرد من در آن یک سال در خانه پدرم ماندم و بعضی وقتها هاشم هم به آنجا میآمد. مدتی بعد از صیغه فهمیدم او به مواد مخدر اعتیاد دارد هاشم مرا هم معتاد کرد و ما هروقت میخواستیم کراک بکشیم به خانه هاشم میرفتیم البته پدرم از این موضوع خبر نداشت.
پدر سمیرا زمانی در جریان اعتیاد فرزندش قرار گرفت که او از بازداشتگاهی به خانه تلفن زد. زن زندانی توضیح میدهد: من را به اتهام حمل موادمخدر گرفته بودند از آن به بعد همه چیز فاش شد من دو ماه را در بهزیستی ماندم تا ترک کنم اما وقتی بیرون آمدم دوباره مصرف را شروع کردم و بعد رابطهام با خانوادهام به هم خورد البته دیگر هاشم را هم نمیدیدم و همیشه برای تهیه موادمخدر مشکل مالی داشتم و مجبور بودم کارهای خلاف انجام بدهم.
هر سه سابقه کیفری سمیرا مربوط به موادمخدر است اما این دفعه به اتهام دزدی در بازداشت به سر میبرد او ماجرا را اینطور شرح میدهد: میخواستم مواد بخرم اما پولی نداشتم همانطور که روی نیمکتی در پارک نشسته بودم دختربچهای را دیدم که تنهایی بازی میکرد به طرفش رفتم و داشتم النگوهایش را درمیآوردم که مادرش سر رسید و بعد هم پلیس خبر کرد و من را دستگیر کردند.
سمیرا فعلا بلاتکلیف است و تحقیقات از او ادامه دارد.خودش میگوید: میخواهند بدانند من دزدیهای دیگری هم دارم یا نه از وقتی بازداشت شدهام کسی سراغم نیامده البته تلفنی به پدرم خبر دادهام. سه دفعه قبل که زندان بودم پدر و مادرم به ملاقاتم آمدند این دفعه هم میآیند شاید تا حالا شرایطش نبوده من واقعا شرمنده آنها هستم میدانم خودم زندگیام را خراب کردم به این اعتراف میکنم برای همین هم تا حالا دو بار اقدام به خودکشی کردهام اما هردفعه نجاتم دادند. این بار بعد از آزادی نه خودکشی میکنم نه سراغ موادمخدر میروم دیگر از این وضع خسته شدهام و میخواهم سالم و راحت زندگی کنم میدانم پدر و مادرم هم کمکم میکنند.