احزاب آزادند،اما قدرت به اشخاص داده می‌شود

 

 

 

ابوطالب:

احزاب آزادند ، اما قدرت به اشخاص داده می‌شود نه احزاب

آنقدركه قوی‌ترین منتقدین احمدی‌نژاد از مجلس و نخبگان سیاسی و اصحاب سیاسی ازجریان اصولگرایی هستند این نقد در جریان اصلاح‌طلب وجود ندارد/ طیف اعتدالیون هرگز از دایره انصاف در نقد جریان‌های سیاسی خارج نشدند.

ایلنا: یك عضو اصولگرای منتقد عنوان كرد: ساختار نظام سیاسی ما برخلاف نظام دموكراسی غربی یك ساختار حزبی نیست. احزاب آزادند، اما قدرت به احزاب سپرده نمی‌شود، بلكه به اشخاص در قالب سمت ریاست‌جمهوری یا سمت‌های دیگر داده می‌شود.

سعید ابوطالب درگفت‌وگو با خبرنگارایلنا درپاسخ به سوالی درخصوص دلایل اختلافات اصولگرایی واصلاح طلبی با توجه به یكسانی مبانی اعتقادی این دوجریان تصریح كرد: معتقدم كه اختلافات جریان‌های اصیل انقلابی درحد اختلاف سلیقه در روش‌های اجرایی ، درحوزه های مختلف اقتصاد ،حوزه سیاست خارجی وحوزه‌های فرهنگی است.

وی خاطرنشان كرد: اصالتا شكاف موجود را مربوط به جریان‌های اصیل انقلاب اسلامی نمی‌دانم. چنانچه این تقسیم بندی به اصول گرایی واصلاح طلبی را تقسیم بندی مبنایی و بنیادی نمی‌دانم.

این فعال سیاسی اصولگرا افزود : فكرمی‌كنم كسانی كه درچارچوب آرمان‌های انقلاب اسلامی و قانون اساسی فعالیت می‌كنند و به آن معتقد هستند جزء نیروهای خودی و انقلابی هستند. اگرچه ممكن است در روش‌های توسعه‌یافتگی وحفظ منافع ملی اختلاف سلیقه داشته باشند. بنابراین در مبناخ یلی از جریان‌های اصولگرا و اصلاح‌طلب دراصل انقلاب اسلامی، اصل مترقی ولایت فقیه و قانون اساسی مشترك‌اند.

وی خاطرنشان كرد: اما این با مسائلی كه بعد از انتخابات 88 با آن مواجهیم، متفاوت است كه این اختلافات از جنس دیگری است ،چنانچه جریان‌های تندرویی در طیف اصلاح‌طلب رفتارهایی نشان دادند كه در چارچوب قانون اساسی نمی‌گنجد و متضمن منافع ملی نیست.

ابوطالب ادامه داد: همچنان كه افراد دیگری كه در راس قدرت اجرایی هستند رفتارهایی از خود نشان می‌دهند كه با آنچه شعارهای اولیه اصولگرایان بوده است همخوانی ندارد و می‌توان از آن به عنوان رفتارهای ساختارشكنانه در حوزه فرهنگ نام برد.

این نماینده سابق مجلس در ادامه ضمن اشاره به اصرار در ایجاد رابطه با آمریكا بدون توجه به سه اصل عزت، حكمت و مصلحت به عنوان نمونه‌ای از این رفتارهای ساختارشكنانه اشاره كرد وگفت: بنا بر این زمزمه‌های اختلافی كه الان مطرح است و در شرایط فعلی كشور نافی منافع ملی است و از هر كس شنیده شود او را از دایره خودی‌ها دور می‌كند. صرف نظر از اینكه این فرد قبلا در دایره اصلاح‌طلبی بوده یا اصولگرایی.

وی افزود: این تقسیم‌بندی سیاسی چون مبنایی نیست از طرف مقام رهبری هم شناخته نشده است، چون ایشان نیروهای خودی را تحت عنوان اصولگرایان اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلبان اصولگرا نام می‌برد و نیز تمام اختلافات قبلی نشان می‌دهد كه این تقسیم‌بندیها برای توده مردم مبنایی نیست.

ابوطالب تصریح كرد: مردم با مبانی خود در انتخابات شركت می‌كنند. مردم زمانی به آقای هاشمی، زمانی به آقای خاتمی و زمانی به آقای احمدی‌نژاد رای می‌دهند كه هر كدام از این افراد دارای سه سلیقه سیاسی مختلف هستند و دقیقا این افراد در تقسیم‌بندی‌های فعلی نمی‌گنجند. چنانچه دوستان اصولگرا احمدی‌نژاد را اصولگرا نمی‌دانند و یا گفتمانی كه خاتمی در 8 سال ریاست‌جمهوری مطرح كردند به طور مشخص با بعضی اظهارات جریانات شاخص اصلاح‌طلب تندرو مغایرت دارد و آنها خاتمی را اصلاح‌طلب معتدل می‌دانند.

این عضواصولگرایان منتقد، افزود : بنابراین این تقسیم‌بندی حتی برای احزاب سیاست هم جدی نیست و گاه دست و پاگیر است.

ابوطالب تصریح كرد: اگر در سال‌های‌آخر ریاست‌جمهوری زمان آقای خاتمی شاهد اختلافات شدیدی بین جریان‌هایی بودیم كه طیف اصلاح‌طلبی را تشكیل می‌دادند و گروهی از همین افراد اصلاح‌طلب شعار عبور از خاتمی را مطرح كردند و عنوان كردند كه نگاه خاتمی را در عرصه سیاست خارجی و داخلی بر نمی‌تابند‌كه این اتفاق در دور دوم ریاست احمدی‌نژاد هم بروز كرد.

این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: آنقدركه قوی‌ترین منتقدین احمدی‌نژاد از مجلس و نخبگان سیاسی و اصحاب سیاسی ازجریان اصولگرایی هستند این نقد در جریان اصلاح‌طلب وجود ندارد.

وی افزود: این تقسیم‌بندی مبنایی و ذاتی نیست. در عوض می‌توان به افرادی اشاره کردکه از مجلس سوم به بعد طیف اعتدالیون را شامل می‌شدند .این گروه هرگز از دایره انصاف در نقد جریان‌های سیاسی خارج نشدند، اگرچه همیشه منتقد بودند.

ابوطالب توضیح داد: می‌توان به عنوان نمونه به جریان‌های اصولگرایان مستقل در مجلس هفتم با افراد شاخصی مثل افروغ و ادامه همان‌ها در مجلس هشتم با چهره شاخصی چون مطهری اشاره كردكه ضمن پایبندی به انقلاب اسلامی و حفظ منافع كشور و پایبندی به ارزش‌های مذهبی و ملی هم به نقد قدرت پرداختند هم از دایره انصاف خارج نشدند.

این فعال سیاسی اصولگرا گفت: در جریان اصلاح‌طلب می‌توان از مجید انصاری نام برد كه هیچگاه از دایره انصاف خارج نشد و ارزش‌های ملی را فدای منافع حزبی نكرد.

وی خاطرنشان كرد: اختلافاتی كه چه در دوران انتخاب ریاست‌جمهوری خاتمی بین اصلاح‌طلب‌ها و یا آنچه امروز بین اصولگراها می‌بینیم به خاطر عدم وجود همین تعاریف دقیق و ساختار حزبی در كشور است .

ابوطالب گفت: یعنی اگرچه آزادی احزاب در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است و احزاب مختلف می‌توانند با سلایق مختلف آزادانه فعالیت كنند و باعث افزایش مشاركت سیاسی مردم و آگاهی سیاسی مردم شوند، اما اغلب كارویژه اصلی حزب را ندارند و ساختار نظام سیاسی ما برخلاف نظام دموكراسی غربی یك ساختار حزبی نیست.

وی ادامه داد: معتقدم اگر تندروی بعضی گروه‌های موسوم به اصلاح‌طلبی در دوران اصلاح‌طلبان نبود این جریان در انتخابات نهم شكست نمی‌خورد. این تندروی‌ها الان در بین جریانی كه قدرت اصلی را در دست دارد نیز وجود دارد و باعث افول پایگاه مردمی می‌شود.

ابوطالب در خصوص جایگاه احزاب در كشور خاطرنشان‌كرد: اگر با دید تاریخی نگاه كنیم انواع احزاب دركشور ما بوده است؛ رستاخیز ،حزب توده مردم و... كه یا وابستگی خارجی داشتند مثل حزب توده یا احزاب دولت ساخته بودند كه در واقع نمایشی از جریان آزاد سیاسی برای نقد جریان قدرت بودند.

وی گفت: اما بعد از انقلاب اسلامی مساله فرق كرد. احزابی مثل جمهوری اسلامی تشكیل شدكه هم از جایگاه مردمی برخورداربودند و نیز دارای ساختار هرمی بودندكه در قاعده توده مردم را شامل می شداما به هر دلیلی امام نظر به انحلال آن دادند و بعد از آن كمتر تشكل سیاسی داشتیم كه طبق تعریف آكادمیك حزب محسوب شود.

این نماینده سابق مجلس افزود: اگرچه در مقاطعی حزب موتلفه یا حزب مشاركت واجد بعضی شرایط حزب سیاسی بوده‌اند، اما این شرایط تداوم پیدا نكرده است. بنابراین ما با شبه حزب مواجهیم كه جایگاه مردمی ندارند و تنها وقتی در قدرت هستند می‌توانند رفتار حزبی از خود نشان دهند در مواقعی كه به منابع ثروت وصل نیستند وپشتیبان توده‌ای ندارد.

ابوطالب به شبه احزابی چون شبه حزب كارگزاران یا رایحه خوش خدمت یا آبادگران كه داخل قدرت رسمی شكل گرفته‌اند اشاره كرد وگفت : این احزاب كاركرد حزبی نداشتند و تنها موقتی متولد شدند و دائما در فراز و فرود بودند.

وی تصریح كرد: بنابراین ما به تعریف واقعی حزب نداریم، چراكه حزب باید بخش یا طبقه‌ای از جامعه را نمایندگی كند .

ابوطالب درادامه توضیح داد:ما به چند دلیل صاحب حزب نبوده‌ایم ، بعد از مشروطه كه ما با این مفهوم آشنا شدیم چون جامعه ما طبقاتی نبود، یعنی ما شكاف‌های طبقاتی به معنای نظام سرمایه‌داری و سندیكا نداشتیم، همیشه در یك توده مركب از سلایق و باورهای متفاوت سیاسی روبه‌رو بودیم ، بنابراین رشدی تحت عنوان طبقات سیاسی نداشتیم. وقتی جامعه طبقاتی نداریم نمی‌توانیم احزابی داشته باشیم كه ریشه در طبقات جامعه داشته باشند.

وی ادامه داد: احزاب خاصی هم نداشتیم كه جامعه نخبگان را هدایت كنند یا اگر بودند وابستگی به كانون‌های قدرت داشتند .یعنی حزبی با جایگاه مردمی با منابع مالی مستقل كه دارای انتخابات مستقل باشد، نداشتیم.

این عضو اصولگرای منتقد افزود: ممكن است ادعا شود موتلفه در مقاطعی احزاب توده‌ای داشته، اما هیچ‌وقت به معنای واقعی حزب ، انتخابات آزاد نداشته است. در قانون اساسی هم تعریفی در این چارچوب برای حزب مشخص نشده است.

وی ادامه داد: احزاب آزادند، اما قدرت به احزاب سپرده نمی‌شود، بلكه به اشخاص در قالب سمت ریاست‌جمهوری یا سمت‌های دیگر داده می‌شود.

وی ادامه داد : نكته دیگر اینكه به ندرت احزاب دارای رسانه بودند. هرحزبی نیازمند رسانه است .حزب یعنی یك ساختار منابع مالی، اهدافی كه معطوف به در اختیار گرفتن قدرت رسمی است و رسانه كه بدون این اركان حزبی در كار نیست.

ابوطالب تصریح كرد: شبه حزب‌های ما تا زمانی كه در قدرت بودند رسانه‌های كشور را به عنوان تریبون در اختیار می‌گرفتند وقتی از قدرت اصلی كنار می‌رفتند تریبون خود را از دست می‌دادند.

وی تصریح كرد: این گروه‌هایی كه تحت عنوان كارگزاران و... فعالیت می‌‌كردند ، بیشتر تابلوی انتخاباتی هستند تا حزب و البته گاهی بعضی از این شبه حزب‌ها به جای كارگروه حزبی كاركرد گروه فشار را داشتند...../تحلیل:ایلنا

ویدیو مرتبط :
هزاران مرد هنوز آزادند!

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

لازمه حضور موثر احزاب در انتخابات

 

 

 

انتظار ما از مسئوولین این است كه افرادی كه در حوادث پس از انتخابت دستگیر شدند آزاد شوند و قطعا شكل‌گیری این شرایط تاثیر مثبتی در فعالیت سازنده احزاب خواهد داشت.