اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

آیت الله هاشمی: نباید مردم را ناامید کرد/تشخیص خادم و خائن خیلی مهم است



آیت‌الله هاشمی رفسنجانی,حزب اعتدال و توسعه

هاشمی رفسنجانی:نباید از خواسته عمومی جامعه غفلت و مردم را ناامید کرد

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ،بر این نکته که نباید از خواسته عمومی جامعه غفلت و مردم را ناامید نمود، تاکید کرد .

به گزارش ایسنا، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در روز میلاد باسعادت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) در دیدار جمعی از جوانان حزب اعتدال و توسعه و گروهی از فعالان سیاسی در مقطع انتخابات ریاست جمهوری، با تبریک طلوع خورشید خراسان گفت: ایران اسلامی در طول تاریخ از کانون نور در مشهد مقدس بهره‌مند بود و خواهد بود.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به سالگرد آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با ارائه تحلیلی از اوضاع سیاسی و نظامی دو کشور در آن مقطع گفت: دلاوری‌های جوانان ایرانی در بیابان‌های تفتیده جنوب و کوه‌های پوشیده از برف غرب کشور، نقشه‌های منحوس مثلث شوم آن زمان یعنی شرق، غرب و ارتجاع برای شکست انقلاب اسلامی توسط ارتش بعث را نقش بر آب کرد.

فرمانده 8 سال دفاع مقدس با گرامیداشت یاد و خاطره همه شهدا، جانبازان، آزادگان، مفقودان، ایثارگران، مهاجران جنگ‌زده و مرزنشینان غیور، تصریح کرد: اگرچه آن جنگ بسیاری از خانواده‌های ایرانی را عزادار و گرفتار کرد، اما تحمل تلخی‌هایش در دفاع از اسلام، ایران، انقلاب و قانون اساسی شیرین و الهام‌بخش بود.

وی با تأکید بر رعایت اصول قانون اساسی که بر پایه اندیشه‌های اعتدالی اسلام تدوین شد، گفت: اگرچه افراد افراطی در مقاطعی از سالهای پس از انقلاب سعی کردند حاشیه‌های پیرایه‌ای را به متن اسلامی انقلاب بیفزایند، اما مردم که معنای اعتدال و جایگاه آن در همه ابعاد زندگی را خوب می‌دانند، با رویکردی عقلانی به صندوق‌های رأی ثابت کرده‌اند که رشد آگاهی عمومی بالاترین دستاورد انقلاب در مقطع فعلی بود.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با برشمردن عوامل اطمینان و اعتماد مردم به نظام برای حضور در انتخابات، به جمله تاریخی مقام معظم رهبری مبنی بر «حق‌الناس بودن رأی مردم» اشاره کرد و گفت: یک جمله کوتاه، اما بسیار مهم و تأثیرگذار بود و فرهنگ سازان سیاسی و اجتماعی نباید بگذارند این جمله فراموش شود و اگر در انتخابات‌های دیگر هم به این جمله در همه مراحل ثبت‌نام، بررسی صلاحیت‌ها، تبلیغات، رأی‌گیری و شمردن و اعلام نتایج توجه شود، ایران اسلامی می‌تواند نماد برگزاری انتخابات به عنوان مظهر دمکراسی در دنیا باشد.

هاشمی رفسنجانی در پاسخ به اظهار ارادت حاضران که ثبت‌نا وی در انتخابات را باعث خلق حماسه سیاسی می‌دانستند، گفت: حماسه سیاسی را مردم خلق کردند و من وقتی دیدم در مقابل تقاضاها و اصرار مردم دارم در جامعه و وجدان خود دچار استبداد رأی می‌شوم، فقط در حد حضور در وزارت کشور و ثبت نام اقدام کردم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به حضور پرشور جوانان در مراسم، جوانی را بهترین هدیه خدا به انسان‌ها دانست و گفت: نقش دختران و پسران جوان در شهرهای بزرگ و کوچک و روستاهای دوردست در گرم کردن فضای انتخابات و تلاش آنان برای آگاه کردن خانواده‌ها و جامعه بسیار کارساز بود.

هاشمی رفسنجانی با تأکید بر اینکه «اینترنت و ماهواره» مرز نمی شناسد، گفت: ارائه تحلیل‌های درست و مبتنی بر واقعیات از دانش آموزان و دانشجویان، آن هم در فضایی که تریبون‌های رسمی و غیررسمی کشور در اختیار یک جریان بود، نشان می‌دهد که افکار عمومی و خرد جمعی بهترین راه را در تاریکی‌ها پیدا می‌کند و خانواده‌ها نمی گذارند جامعه خمود شود.

وی تشخیص و تمایز خادم و خائن را بسیار مهم دانست و با اشاره به برنامه‌های دولت برای انتخاب مدیران استانی و شهرستانی و نهادها و سازمان‌ها گفت: نباید از خواسته عمومی جامعه غفلت و مردم را ناامید کرد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش بعدی سخنان خویش با ارائه تحلیل تاریخی از حوادث کشورهای منطقه و اهداف استعمارگران گفت: ملت‌ها صاحبان اصلی کشورها هستند و دولت‌ها باید در خدمت آنها باشند.

وی با ابراز نگرانی از تشدید بحران سوریه گفت: اگرچه با مذاکرات و توافقات سایه شوم جنگ از سر مردم سوریه کنار رفت، اما هنوز مردم منطقه نگرانند که اگر کبریت جنگ روشن شود، شعله‌هایش منافع دوست و دشمن در منطقه را با هم می‌سوزاند. /ایسنا

 


ویدیو مرتبط :
افطاری کارکنان مجمع تشخیص مصلحت نظام با آیت الله هاشمی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

عفت مرعشی: آیت الله هاشمی رفسنجانی خونسرد هستند/ حاج آقا در این چند سال هم خیلی راحت کار کردند



عفت مرعشی , همسر هاشمی رفسنجانی

عفت مرعشی: آیت الله هاشمی رفسنجانی خونسرد هستند/ حاج آقا در این چند سال هم خیلی راحت کار کردند

حاج آقا آنقدر خونسرد است که هیچ‌وقت آدم نمی‌تواند بگوید کی و چه فشاری روی ایشان آمده است. موقعی که مبارزه می‎کردند، زندان می‎رفتند، بر می‌گشتند و... حالتشان یکسان بود.

اگر چه حضور زنان در عرصه‌های سیاسی کمتر از مردان سیاستمدار است اما به هیچ عنوان نباید توفیقات سیاستمداران را تنها به حساب خودشان گذاشت.

 

چندی پیش- قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم- با عفت مرعشی، همسر آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی گفت‌وگوی مفصلی در مورد زندگی خصوصی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این خانواده مؤثر در نظام جمهوری اسلامی، انجام دادیم که بازخوانی بخش‌هایی از آن- زندگی شخصی با آیت‌الله- خالی از لطف نیست.

چطور با آقای هاشمی آشنا شدید؟‌
ما با آقای هاشمی فامیل بودیم. من از طرف مادر پدرم با ایشان فامیل هستم. جد ایشان آقایی بود به نام حاج هاشم و فامیل «هاشمی» از همان نام گرفته شده است. آن موقع که نام خانوادگی وجود نداشت و وقتی قرار شد هر کسی نام خانوادگی انتخاب کند، آنها عنوان «هاشمی» را انتخاب کردند.

 

در اصل عنوان هاشمی به کسی تعلق می‌گیرد که سید باشد، اما آنها سید نبودند و از پدربزرگشان کلمه هاشمی را گرفتند. حاج هاشم، مرد بزرگ و ثروتمندی بود. پدر ‌آقای هاشمی از نواده‌های حاج هاشم است. مادر بزرگ من که مادر پدرم می‎شود، باز هم از همان نواده‌های حاج هاشم است. ما تقریباً با هم فامیل بودیم ولی فامیلی که خیلی با هم رفت‌و‌آمد نداشتیم.

حاج آقا را کجا دیدید یا حاج آقا کجا شما را دید؟
من حاج آقا را خیلی دیده ‌بودم ولی حاج آقا مرا اصلاً ندید. چون حاج آقا گهگاه می‎آمد خانه پدر من.

یعنی شما خواستگاری کردید؟
نه، من خواستگاری نکردم. او مرا ندیده بود، چون آن موقع مثل حالا نبود که خانم‌ها هر جا حضور داشته باشند و زن و مرد در یک جمعی کنار هم بنشینند؛ حتی پسرعموهایمان هم که خانه‌ ما می‎آمدند، ما جلو نمی‌رفتیم، چه برسد به آقای هاشمی.

پس چطور این وصلت صورت گرفت؟ چطور شد که حاج آقا شما را انتخاب کردند؟
آن زمان اینگونه نبود که بروند دختری را ببینند و انتخاب کنند. خانواده‌ها می‎رفتند دختر را می‎دیدند و بعد بزرگ‌ترین دختر را انتخاب می‎کردند. من هم خواهر بزرگ‌تر بودم پس مرا انتخاب کردند.

از طرف خانواده آقای هاشمی چه کسی برای خواستگاری آمد؟
برنامه خواستگاری من خیلی جالب بود. آقای اخوان مرعشی که نجف ساکن بودند -آنها پسرعموهای پدر من بودند- در یک میهمانی مرا برای آقای هاشمی خواستگاری می‎کنند. پدر من هم قبول می‎کنند، چون پدرم خیلی روحانیت را دوست داشت. پدرم موافقت کرد بدون اینکه به من بگوید. البته من مقداری مخالفت کردم اما بعد....

یعنی آقای هاشمی را نمی‌خواستید؟
مخالفتم به دلیل اینکه آقای هاشمی را نمی‌خواستم، نبود. مخالفت کردم که چرا بدون اجازه من قبول کردند و به من اطلاع نداده بودند.

شما نسبت به دخترهای آن موقع خیلی بازتر فکر می‎کردید، چون آن زمان دخترها معمولاً در این مسائل حق اعتراضی نداشتند.
خب ما اعتراض کردیم، چون پدرم به خودم نگفته بودند که قبول کردند. من گفتم چرا این کار را کردید.

درس خوانده بودید؟
چون دخترها آن موقع بی‌حجاب بودند، من توی خانه درس می‎خواندم.

مبارزات حاج‌آقا همان ایام آغاز شد؟
ازدواج که کردیم، آمدیم قم.‌ دوران مبارزه تقریباً همزمان با تولد فائزه بود که حاج‌آقا را برای سربازی بردند. البته داخل جمع خودشان مبارزه را شروع کرده بودند ولی مشخص نشده بود که به چه شکل است. زمانی که سرباز شدند، فائزه تقریباً دو، سه ماهه، محسن دو ساله و فاطمه سه ساله بود.

من هم همراه حاج آقا بودم و با کارهایش مخالفت نمی‌کردم. او بیرون مبارزه می‎کرد، من منزل و بچه‌ها را اداره می‎کردم. اگر برنامه‌ای هم پیش می‎آمد، باز هم وظایفی را انجام می‎دادم.

می‎شود یکی از آن برنامه‌هایی را که باید انجام می‎دادید و دادید را بگویید؟
ایشان اوایل مبارزه خیلی از ما کمک نمی‌خواستند. دو ماه سربازی بودند. بعد که آمد، مدتی گذشت و دستگیر شدند و ایشان را از قم به تهران آوردند. برای من با 3 تا بچه، نبودن ایشان و دوری از پدر و مادر یک مقدار سخت بود ولی جا نخوردم و زندگی را به نحو احسن اداره کردم.

حاج آقا تا به حال با شما دعوا کرده‌اند؟
دعوا نبوده، گفت‌وگو بوده، نمی‌شود بگوییم دعوا.

هدفم از طرح سؤال این است که می‎خواهم ببینم حاج آقا چقدر از ابتدا تا الان نگاهشان تغییر کرده است؛ الان شاید خیلی مهم نباشد که حاج آقا طرفدار حقوق زنان باشد ولی آن موقع حاج آقا چقدر برای زنان ارزش قائل بود و چقدر نگاه ایشان از آن زمان تا حالا تغییر کرده است؟
تغییری نکرده است.

یعنی از اول حاج آقا همین نگاه باز را به حضور اجتماعی زنان داشتند؟
بله، خیلی.

می‌خواهم یک سؤال خصوصی‌تر بپرسم. اگر دوست داشتید جواب بدهید. تا حالا شده از اینکه با حاج آقا ازدواج کرده‌اید، پشیمان شوید؛ حتی برای یک لحظه؟‌
نه، هیچ وقت.

حتی در تمام دورانی که ایشان در زندان بوده‌اند؟
من خودم هم تقریباً بدم نمی‌آمد که ایشان مبارزه ‎کند، به خاطر اینکه برای دین مبارزه می‎کردند، ما هم مسلمان بودیم. وقتی اسم دین و قرآن می‎آمد وسط، ما هم قبول می‎کردیم.

هنوز هم همین نگاه را دارید؟
هنوز هم همین نگاه را دارم.

چه دوره‌ای بیشترین فشار روی آقای هاشمی بوده، یعنی شما در خانه بیشتر لمس کرده‌اید که فشار روی ایشان است؛ چه به لحاظ سیاسی، چه اجتماعی یا فشار کاری؟
حاج آقا آنقدر خونسرد است که هیچ‌وقت آدم نمی‌تواند بگوید کی و چه فشاری روی ایشان آمده است. موقعی که مبارزه می‎کردند، زندان می‎رفتند، بر می‌گشتند و... حالتشان یکسان بود.

آیا با شما در مورد فشارهایی که روی ایشان بود، درد دل می‎کردند؟
نه، خیلی از شکنجه‌هایش را نمی‌گفت، الان هم از آن موقع چیزی نمی‌گوید. در اولین ملاقاتی که من با آقای هاشمی در زندان داشتم، وقتی از زندان آمدم بیرون، همه سؤال کردند که وضعیت پایش چطور بود؟ گفتم من چیزی نمی‌دانستم. قضیه از این قرار بود که ایشان را کتک و شلاق زده بودند، پایش خیلی مجروح شده بود و برده بودند بیمارستان. حالش که بهتر شده بود، یک ملاقات به ما داده بودند.

دفعه دوم که رفتم ملاقات، از ایشان سؤال کردم که قضیه پایت چه بوده؟ گفت هیچی نبوده. بلند شد، گفت ببین راه می‎روم. باز هم چیزی نگفت، هنوز هم نمی‌گوید. هنوز هم از شکنجه‌هایش نمی‌گوید.

هیچ‌وقت شما از ایشان درخواست نکردید که به خاطر فشارها مسؤولیت‌ها را کم کند یا اینکه چرا آنقدر خودت را درگیر می‎کنی؛ اینها اعتراضاتی است که خانم‌ها معمولاً دارند.‌
نه، بدم نمی‌آمد که مبارزه کند. من خودم هم تقریباً مبارز بودم.


منظورم بعد از انقلاب است.
نه، هیچ‌وقت. وقتی می‎تواند کار کند چرا من جلوی کارش را بگیرم. خب خودش دوست دارد کار کند. اینگونه کار کردن فشار هم به دنبال دارد اما توجه نمی‌کند. کسی که چیزی را دوست دارد، فشار را احساس نمی‌کند.

یعنی شما معتقدید که حاج آقا در این چند سال اخیر هم خیلی راحت کار می‎کرده؟
راحت، چون به خواست خودش بوده. وقتی انقلاب شد کلاً همه با شوقی خاص کار می‎کردند. بعد از این همه شکنجه و زندان و...، حالا به آن خواسته‌هایشان رسیده بودند. خب همه خوشحال بودند و کار هم رویشان اثر نمی‌گذاشت. هر چقدر هم که کار می‎کردند واقعاً من نمی‌دیدم که احساس خستگی بکنند.

شما در زمانی که آقای هاشمی رئیس‌جمهور بودند، در سفرهایی که ایشان می‌رفتند، مخصوصاً سفرهای خارجی، همراهشان می‎رفتید؟
بله می‎رفتم.

این جزء پروتکل رسمی دولت بود که همسران رئیس جمهور همراه آنها بروند؟‌
بله می‎رفتند، فکر می‎کنم که الان هم می‎روند. شما بهتر می‎دانید.

اینکه می‌گویید فکر می‌کنم الان هم می‌روند معنی‌اش این است که شما با همسران رؤسای‌جمهور بعد از آقای هاشمی ارتباطی ندارید؟

با همسر آقای خاتمی از اول ارتباط داشته‌ایم، الان هم داریم ولی با خانم آقای احمدی‌نژاد، نه. از اول ارتباط و نشست نداشتیم، هنوز هم نداریم.

اصلاً ایشان را ندیده‌اید؟‌
چرا ایشان را در مرقد یا منزل امام و جاهای دیگر دیده‌ام، خانم خیلی خوبی هم هستند ولی رفت‌وآمد خانوادگی نداریم.

با آقای خاتمی چطور، الان هم رفت‌وآمد دارید؟
با خانم آقای خاتمی الان هم ارتباط داریم.

معمولاً همسران رؤسای جمهور کارهای عام‌المنفعه انجام می‎دهند.
من کار می‎کردم ولی کاری که اسم داشته باشد و دفتر داشته باشد، نداشتم. گاهی برخی افراد خواسته‌هایی داشتند، من انجام می‎دادم. در زمان جنگ گروهی تشکیل داده بودیم، آدرس می‎گرفتیم پائین شهر و به نیازمندان کمک می‌کردیم. به خانواده‌هایی که بچه‌هایشان به جبهه رفته بودند، سر می‌زدیم و اگر کاری داشتند کمکشان می‎کردیم. می‎گفتیم هر کاری دارید بگویید، مثلاً اگر یخچالتان خراب شده، اعلام کنید ولی اینکه من دفتر داشته باشم و اسم داشته باشم، نه خودم خوشم می‎آمد، نه آقای هاشمی. ولی به نوعی دیگر کار می‎کردم، جهیزیه عروس می‎دادیم و....

یعنی کارتان به شکل غیررسمی بود؟
بله، غیررسمی بود توی خانه.

بودجه ای در اختیار داشتید؟
نه، بودجه‌ای نداشتیم. برای انصار مجاهدین بودجه در اختیار ما قرار می‎دادند، چون امام فرموده بودند که بروید سراغ خانواده‌هایی که جبهه می‎روند که تقریباً فقیر هم بودند. برای اینها بعضی چیزها به ما می‎دادند و ما هم می‎بردیم. خیلی‌ها نمی‌گرفتند، خیلی‌ها هم می‎گرفتند./خبر آنلاین