اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

آیا "ولی فقیه زنده" نیاز به مفسر دارد؟



ولی فقیه,رهبر نظام اسلامی,اخبار سیاسی

آیا "ولی فقیه زنده" نیاز به مفسر دارد؟

سخنان ولی فقیه در قید حیات، نیاز به مفسر ندارد. رهبر نظام اسلامی هم اخیراً اشاره کردند که انقلابی اند نه دیپلمات؛ و سخنانشان را صریح بیان می کنند نه در پرده تلمیح و تلویح.

عصر ایران؛ احمد خاتمی، عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان و امام جمعه موقت تهران، در گفتگو با خبرگزاری مهر در خصوص بیانات رهبر معظم انقلاب راجع به مشارکت حداکثری در انتخابات ، با اشاره به برخی گروه های اصلاح طلب و چهره های برجسته آنان گفته است: " به صورت طبیعی سخن رهبری درخصوص حضور همه سلایق فکری و سیاسی برای کاندیداتوری در انتخابات شامل حال آنها نیست. "

این اظهار نظر احمد خاتمی فقط چند روز پس از نظر رهبر انقلاب در سخنرانی آغاز سال نو بیان شده است. رهبری در آن سخنرانی درباره انتخابات گفتند: " در انتخابات همه سلیقه‌ها و جریان‌های معتقد باید مشارکت کنند. "

موضوع این یادداشت، نقد سخن اخیر احمد خاتمی است ولی پیش از آن، جا دارد که ابتدا این سوال را پیش روی همه رجل سیاسی معتقد به نظام جمهوری اسلامی بگذاریم که چرا به خودشان حق می دهند نقش "مفسر سخنان رهبری نظام" را ایفا کنند.

تفسیر و تاویل یک متن امری ست که به دلایل گوناگون ضرورت پیدا می کند. گاه ما با یک متن مواجه هستیم ولی صاحب آن متن در میان ما نیست. در چنین شرایطی، عجیب نیست که در مقام کشف مراد گوینده یا صاحب متن، نظرات مختلفی مطرح شود. مثلاً الان امام خمینی در قید حیات نیست و به همین دلیل تفسیر سخنان ایشان در جامعه ایران موضوعیت پیدا کرده است.

اینکه مراد امام از "میزان رای ملت است" چه بود، سوالی است که به دلیل فقدان امام در جامعه ایران، ممکن است به پاسخ های متفاوتی بیانجامد. ولی اگر امام خمینی در قید حیات بود، این معرکه آرای متناقض در کشف مراد ایشان از جملات گوناگون، در فضای سیاسی ایران امروز پدید نمی آمد.     

بر این اساس باید گفت سخنان ولی فقیه در قید حیات، نیاز به مفسر ندارد. رهبر نظام اسلامی هم اخیراً اشاره کردند که انقلابی اند نه دیپلمات؛ و سخنانشان را صریح بیان می کنند نه در پرده تلمیح و تلویح.

گاهی نیز ما با یک متن ادبی یا اثر هنری مواجهیم که ذاتاً تفسیر و تاویل بردار است. در چنین مواردی، اگر به نظریه مرگ مولف معتقد نباشیم، در کشف معنای فلان بیت و یا فلان سکانس از شعر و فیلمی خاص، قول صاحب اثر برای ما حجیت دارد. اما اگر به نظریه مرگ مولف معتقد باشیم، حتی زمانی که مولف اثر هنوز در قید حیات است، باز رای ما در توضیح گوشه ای از آن اثر و یا تمامی آن اثر هنری، همان قدر اهمیت دارد که رای مولف آن اثر.

اما مشکل مفسران سیاسی نظرات ولی فقیه زنده و یا هر رهبر سیاسی دیگری که در قید حیات است، این است که نظریه مرگ مولف، لااقل بدین شکل، در سیاست جایی ندارد. مثلاً وقتی که جواهر لعل نهرو زنده است و صراحتاً از اقتصاد دولتی دفاع می کند، کسی نمی تواند در مقام مفسر سخنان او ظاهر شود مگر اینکه کسی با اجازه همان رهبر سیاسی، رسماً مفسر سخنان او باشد تا وقتی که درباره سخنان رهبر سخنی می گوید، مردم بدانند که او وظیفه اش "وضوح بخشیدن" به سخن رهبر سیاسی جامعه و "آشکار کردن" مراد رهبر از بیان فلان جمله است.

در جامعه ایران فراوان پیش می آید که سخنان رهبر انقلاب از سوی چهره های سیاسی تفسیر می شود در حالی که رهبری هنوز در قید حیاتند و خودشان تاکید دارند صریح و بی پرده سخن می گویند و کسی را هم به عنوان مفسر سخنانشان به جامعه معرفی نکرده اند و حتی قبلاً این را نیز تصریح کرده اند که ایشان سخنگو ندارند.

از این نکته که بگذریم، باید پرسید در شرایطی که برخی از اصلاح طلبان به نمایندگی از این طیف به دیدار رهبری رفته اند و درباره اوضاع کلی کشور و انتخابات با ایشان صحبت کرده اند، چرا حجة الاسلام خاتمی به گونه ای درباره "ساختارشکنان" حرف می زنند که گویی طیف اصلاح طلب ساختارشکن است و در دایره "سلیقه های معتقد" جای نمی گیرد و حق شرکت در انتخابات را ندارد؟

این سخنان جناب خاتمی در حالی ایراد می شود که افکار عمومی جامعه ایران از سخنان اخیر رهبری، "مشارکت حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری" را برداشت کردند. در حالی که سخنان رهبر انقلاب بوی حرکت به سمت مشارکت حداکثری در انتخابات را می داد، سخنان "یکی از مفسرین بی مجوز" دور شدن از مشارکت حداکثری را به جامعه القاء کرد.

به نظر می رسد که قضیه را باید این گونه تحلیل کرد که رهبر انقلاب سخنی گفته اند که می تواند زمینه ساز ورود چهره های برجسته اصلاح طلبان به انتخابات ریاست جمهوری باشد و احمد خاتمی هم برای پیشگیری از این وضع، به خودشان حق تفسیر سخن رهبری و تعیین مصداق جمله بیان شده از سوی ایشان را داده اند.

این کار ظاهراً از سر دلسوزی برای نظام صورت گرفته است ولی مگر دلسوزی احمد خاتمی برای نظام بیش از رهبری است؟ مگر رهبری خودشان نمی توانستند صریحاً بگویند که راس جریان اصلاح طلب حق شرکت در انتخابات را ندارد؟ اگر کاندیداتوری فلان چهره اصلاح طلب این همه به ضرر نظام اسلامی است، رهبر نظام به عنوان کسی که بالاترین وظیفه را در حفظ نظام دارد، بی پرده نظرش را می گوید.

ولی فرض کنیم که رهبری به هر دلیل نخواهد در این باره سخنی بگوید. مگر نه اینکه در نظام جمهوری اسلامی نهادی به نام شورای نگهبان وجود دارد؟ اگر فلان چهره برجسته اصلاح طلبان ، صلاحیت شرکت در انتخابات را نداشته باشد، شورای نگهبان به راحتی او را رد صلاحیت می کند. مگر جناب احمد خاتمی دبیر شورای نگهبان اند که درباره کاندیداتوری اصلاح طلبان برجسته، چنین موضعی می گیرند؟ خوب است که رجال سیاسی انصاف دهند که تعیین "چارچوب نظام" بر عهده آنها نیست.

حتی دبیر شورای نگهبان هم حق ندارد بگوید فلان رجل سیاسی اصلاح طلب یا غیر اصلاح طلب در "چارچوب نظام" نیست. دبیر شورای نگهبان حداکثر می تواند بگوید فلان چهره سیاسی صلاحیت ریاست جمهوری را ندارد.  

در هر صورت، از هر حیث که به سخنان اخیر رهبری و احمد خاتمی نگاه کنیم، به نظر می رسد که چهره های جناح اصولگرا، بهتر است در نقش مفسر سخنان رهبر انقلاب ظاهر نشوند و حتی اگر بی مجوز تفسیر به تفسیر سخنان رهبر نظام نشستند، تفسیرهای بسته ای از سخنان رهبری تحویل افکار عمومی جامعه ندهند که موجب کاهش مشارکت سیاسی مردم در انتخابات ریاست جمهوری شود./عصرایران

 


ویدیو مرتبط :
#27 چرا به AMP نیاز داریم؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زنده ماندن مذاکرات هسته‌ای به توافقی یکی - دو صفحه‌ای نیاز دارد؟



اخبار,اخبار سیاست خارجی ,مذاکرات ایران و 5+1

 

اخبار سیاست خارجی - زنده ماندن مذاکرات هسته‌ای به توافقی یکی - دو صفحه‌ای نیاز دارد؟

جان کری وزیر خارجه آمریکا در حالی امروز سه‌شنبه سومین روز حضور خود در وین برای یافتن راه‌حلی برای مسائل مهم باقی‌مانده در مذاکرات را سپری خواهد کرد که دورنمای نرسیدن به توافق تا مهلت تعیین شده تا 29 تیر و تمدید دوره مذاکرات برای مدتی کوتاه حداقل به عنوان ابزاری برای وادار کردن طرف مقابل به امتیاز دادن جدی‌تر شده است. اما ادعا می‌شود که زنده ماندن مذاکرات هسته‌ای وین به یک توافق یکی دو صفحه‌ای نیاز دارد.

به گزارش «تابناک»، لورا روزن خبرنگار و تحلیل‌گر آمریکایی ال مانیتور که رابطه نزدیکی با تیم مذاکره‌کننده آمریکایی دارد با اشاره به «دیدار طولانی و سازنده» کری و ظریف در روز دوم حضور کری در وین از تلاش دو طرف برای یافتن گشایشی برای رسیدن به توافق هسته‌ای پیش از به سر رسیدن مهلت 20 جولای خبر داده است.

کری و ظریف در ساعت پایانی روز دوشنبه دیدار سه‌جانبه‌ای نیز با اشتون مسئول سیاست خارجی اروپا داشتند.

تحلیل‌گران به ال مانیتور گفته‌اند که فشارهایی وجود دارد که تا مهلت تعیین شده حداقل یک گشایش سیاسی بر سر مساله اصلی یعنی برنامه غنی‌سازی ایران به دست آید تا بعد از ان مسیر برای توافق سریع بر سر دیگر مسائل هموار شود.

سوزان مالونی از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا و کارشناس موسسه بروکینگز به ال مانیتور گفته است که اگر قرار است توافقی به دست آید، این توافق تا بیست جولای می‌تواند/ باید / خواهد به دست آمد. این مقام سابق آمریکایی گفته است که اگر تهران نتواند تا این زمان عقب‌نشینی‌های لازم را بپذیرد؛ آن گاه چه چیزی می‌تواند این معادله را در شش هفته یا شش ماه آینده تغییر دهد؟

علی واعظ تحلیلگر ارشد ایران در گروه بین‌المللی بحران نیز به ال مانیتور گفته است که احتمالا تا 20 جولای توافقی به دست نخواهد آمد، آن چه که ممکن است به دست آید یک گشایش است. اگر گشایشی سیاسی بر سر مساله غنی‌سازی به دست آید، جزئیات اجرایی باقی توافق جامع هسته‌ای را می‌توان نسبتا به سرعت و در عرض چند هفته نهایی کرد. اگر موضوع غنی‌سازی حل شود، همه مسائل دیگر حل خواهد شد.

این در حالی است که یکی دیگر از اعضای سابق تیم مذاکره‌کننده گفته است که تمدید دوره مذاکرات تقریبا قطعی است. رابرت اینهورن مشاور ارشد خلع سلاح در تیم مذاکرات هسته‌ای آمریکا به ال مانیتور گفته است که اکنون مذاکره‌کنندگان برای توجیه تمدید مذاکرات در نزد دیگران و از جمله کنگره باید تا حد امکان مذاکرات را به پیش ببرند.

به عقیده وی از اکنون تا 20 جولای، ایالات متحده باید به دنبال دو هدف باشد؛ نخست این که تا حد ممکن در مذاکرات پیشرفت به دست آید تا بهتر بتوانند ادامه مذاکرات را توجیه کنند. زیرا می‌دانیم که اکنون در کنگره انتقاداتی از تمدید دوره مذاکرات وجود دارد و دولت می‌داند که پیدایش علائم پیشرفت در مذاکرات می‌تواند به دولت کمک در توجیه ادامه مذاکرات کمک کند.

به عقیده وی دومین هدف آمریکایی‌ها باید طراحی شرایط تمدید دوره مذاکرات به مفیدترین شکل ممکن است. وی ادامه داده است که اگر گشایش سیاسی بر سر موضوعات اصلی به دست آید ولی مذاکره‌کنندگان نیاز داشته باشند که برنامه اجرایی فنی پیچیده توافق را طراحی کنند، کاری که می‌شود کرد این است که طرفین چارچوب یک یا دو صفحه‌ای از توافق جامع را منتشر کنند.

المانیتور مدعی شده است که یک تحلیلگر نزدیک به تیم ایران نیز تائید کرده است که طرفین به تهیه متنی تا بیست جولای نیاز دارند تا نیاز احتمالی به تمدید کوتاه مدت مذاکرات را توجیه کنند. وی به شرط اعلام شدن نامش گفته است که « ما تا بیست جولای به یک درک مشترک، مبنایی برای تمدید کوتاه مذاکرات برای چند هفته نیاز داریم».

اخبار سیاست خارجی - تابناک