اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
آیا این شخص هنوز زنده است ؟
آیا این شخص هنوز زنده است ؟
کارآگاهان معاونت مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از گذشت دو سال در پی یافتن سرنخی از سرنوشت جوانی که برای ترک اعتیاد راهی کمپ شده بود اما از آن زمان مفقود شده است هستند.
در بهن ماه 90، خانمی با مراجعه به دادسرای امور جنایی اعلام کرد که پسرش در هفدهم تیر 90، به قصد رفتن به کمپ ترک اعتیاد از خانه خارج شده اما پس از گذشت چند روز از کمپ خارج و طی این مدت نیز هیچ اطلاعی از وی ندارد .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «فقدانی» و به دستور دادیار شعبه اول دادسرای امور جنایی، پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت . مادر فرد گمشده در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : « فرزندم به هویت «بابک . ب» ( متولد 1351 ) جهت ترک مصرف مواد، به کمپ ترک اعتیاد واقع در ملارد کرج مراجعه اما پس از گذشت تنها 24 ساعت، به همراه یکی از مستخدمان کمپ به هویت «علیرضا . م» و با یک دستگاه خودرو، از کمپ خارج و از آن زمان ناپدید شده است » .
کارآگاهان تیم فقدان پایگاه سوم پلیس آگاهی، در ادامه رسیدگی به پرونده اطلاع پیدا کردند که «علیرضا . م» به همراه خودرو متعلق به کمپ، در روز یکم مرداد90 در شمال کشور دستگیر و به تهران انتقال پیدا کرده اما پس از گذشت مدت کوتاهی و در شرایطی که در زمان دستگیری وی هنوز هیچگونه طرح شکایتی از سوی خانواده فرد گمشده انجام نشده بود، با اعلام رضایت مدیریت کمپ از زندان آزاد می شود ؛ لذا کارآگاهان پایگاه سوم، جهت انجام تحقیقات اقدام به شناسایی محل سکونت علیرضا می کنند و در ادامه از جسد «علیرضا . م» در روز سوم فروردین 91، در شهرستان کرج اطلاع پیدا می کنند .
در شرایطی که هیچگونه اطلاعات جدیدی در خصوص فقدانی پرونده ( بابک ) در اختیار کارآگاهان قرار نداشت، پرونده جهت ادامه رسیدگی در اختیاره اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت ؛ کاراگاهان اداره یازدهم نیز در سلسله اقدامات خود به بررسی سوابق سازمان زندان ها، پزشکی قانونی، کلانتری ها، بیمارستان ها، گرم خانه های سطح شهر تهران و ...، تلاش داشتند تا نشانی از سرنوشت فرد گمشده کسب کنند که تا به این لحظه هیچگونه اطلاعات جدیدی در خصوص فرد گمشده در اختیار آنها قرار نگرفته است .
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت : « با توجه به ادامه رسیدگی به این پرونده در اداره یازدهم و به منظور مشخص شدن آخرین سرنوشت فرد گمشده، دستور انتشار تصویر فرد گمشده به نام بابک . ب ( متولد 1351 ) از سوی دادیار محترم پرونده صادر شده است ؛
لذا از کلیه شهروندان محترم که موفق به شناسایی تصویر فرد گمشده شده و اطلاعی از وی در اختیار دارند، درخواست می شود تا هرگونه اطلاعات خود در خصوص سرنوشت وی را از طریق شماره تماس 51055611، در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دهند » ./مردم سالاری
ویدیو مرتبط :
آیا این شخص زنده است یا مرده نظر شما چیست
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
از دیدگاه قرآن توسل به شخص مرده یا زنده صحیح است؟
پرسش :
از دیدگاه قرآن توسل به شخص مرده یا زنده صحیح است؟
پاسخ :
«توسل» از ماده «وسل» به معنای تقرّب جستن و یا چیزی كه باعث تقرّب به دیگری از روی علاقه و رغبت میشود؛ می باشد،[1] و توسل شامل شفاعت نیز میشود، «شفاعت» از ماده «شفع» به معنای ضمیمه كردن چیزی به همانند او است.[2] و در مفهوم قرآنی، شخص گناهكار به خاطر پارهای از جنبههای مثبت (مانند: ایمان، عمل صالح و...) شباهتی با اولیاء الله پیدا میكند و آنها با كمكهای خود، او را به سوی كمال سوق میدهند، و از پیشگاه خداوند تقاضای عفو میكنند (ص: 52) به عبارت دیگر میتوان گفت: قرار گرفتن موجود قویتر و برتر در كنار موجود ضعیفتر و كمك نمودن به او در راه پیمودن مراتب كمال است.[3]
آیهای كه به مسئله «توسل» اشاره دارد؛ آیه 35 سوره مائده است كه خداوند میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» ای كسانی كه ایمان آوردهاید پرهیزكاری پیشه كنید و وسیلهای برای تقرب به خدا، انتخاب نمایید و در راه او جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید.
وسیله در آیه فوق، معنای بسیار وسیعی دارد و هر كار و هر چیزی كه باعث نزدیك شدن به پیشگاه مقدس پروردگار میشود، شامل میگردد، همانطوركه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: بهترین چیزی كه به وسیله آن میتوان به خدا نزدیك شد، ایمان به خدا و پیامبر او و جهاد در راه او، نماز، زكات، روزه، حج، صله رحم، انفاق ... میباشند.[4]
و از آیات دیگر نیز استفاده میشود كه وسیله قرار دادن مقام انسان صالحی در پیشگاه خداوند و درخواست حاجت از خداوند به خاطر آن وسیله، به هیچ وجه ممنوع نیست، همانطور كه حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ از خداوند برای عمویش، طلب استغفار كرد، قرآن میفرماید: و استغفار ابراهیم برای پدرش (عمویش آزر) فقط به خاطر وعدههایی بود كه به او داده بود (تا وی را به سوی ایمان جذب كند) امّا هنگامی كه برای او روشن شد كه وی دشمن خداست، از او بیزاری جست، چرا كه ابراهیم مهربان و بردبار است.،[5] یا در سوره یوسف آیه 97، زمانی كه گناهان برادران یوسف آشكار شد، آنها به پدرشان گفتند: ای پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطاكار بودیم.
این آیات نشان میدهد كه انسانهای صالح را میتوان وسیله برای استغفار و طلب حاجت از خداوند قرار داد. این توسل در حقیقت توجه به خداست نه غیر خدا.
متوسل شدن به افراد در حقیقت توسل به مقام روحانی آنهاست كه روح خود را پرورش داده و به كمالاتی رسیدند. و روح برای بقاست نه برای فنا؛. لذا میتوان از افرادی كه در قید حیات نیستند، متوسل شد، عالم اهل تسنن در كتاب «وفاء الوفا» مینویسد: مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پیشگاه خداوند از پیامبر و از مقام و شخصیت او، هم پیش از خلقت او مجاز است و هم بعد از تولد و هم بعد از رحلتش و هم در عالم برزخ و هم در روز رستاخیز، عمر بن خطاب میگوید: حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ به پیشگاه خداوند چنین عرض كرد: یا رب اسئلك بحق محمد لما غفرت لی، خداوندا! به حق محمد از تو تقاضا می كنم كه مرا ببخش!
در زمان خلیفه دوم سالی قحطی شد، بلال به همراه عدهای از صحابه بر سر قبر پیامبر آمد و چنین گفت: یا رسول الله! استسق لامتك... فاعفم قد هلكوا...» ای پیامبر! از خدایت برای امتت باران بفرست كه ممكن است همه هلاك شوند.[6]
با وجود روایات زیاد در كتابهای اهل تسنن، باز هم گروهی از آنان به مسئله توسل و شفاعت خرده میگیرند و آن را انكار میكنند و آن را نوعی استقلال در مقابل خداوند تلقّی میكنند، در حالی كه از این جمله غافل هستند كه متوسل شدن به انبیاء و ائمه ـ علیهم السّلام ـ در حقیقت متوسل شدن به خداست، و آنها عملی را جز با رضایت و اذن خداوند انجام نمیدهند.
«قل لا اسئلك لنفسی ضرّاً و لا نفعاً الا ما شاء الله»[7] بگو! من برای خودم زیان و سودی را مالك نیستم، مگر آن چه خدا بخواهد.
علاوه بر این، توسل روح امید را افزایش، روح یأس را كاهش، و ایجاد رابطه معنوی با خدا و اولیاء الله و تحصیل رضایت خداوند و توجه به سلسله شافعان و... را به وجود میآورد.
1. شوق دیدار، محمد مهدی ركنی، ص 198 ـ 220.
2. پیام قرآن، مكارم شیرازی، ج 6، ص 520 ـ 540.
3. تفسیر نمونه، مكارم شیرازی، ج 4، ص 365 ـ 371.[1] . قرشی، سیدعلی اكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ذیل ماده «وسل».
[2] . همان، ذیل ماده «شفع».
[3] . مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ج 1، ص 223.
[4] . نهج البلاغه، خطبه 110.
[5] . توبه/ 114.
[6] . به نقل از تفسیر نمونه، ج 4، ص 369؛ وفاء الوفاء، ج 3، ص 371.
[7] . یونس/ 49.
منبع:andisheqom.com