آمازون دست BBC را در پوست گردو گذاشت

پایگاه خبری انتخاب: جرمی کلارکسون برای ساخت نسخه آمازونی «تخت گاز» نه تنها مجریان بلکه بیشتر گروه سازنده را از بی‌بی‌سی به آمازون برده است.

روسای شرکت آمازون گروه سازنده برنامه «تخت گاز» را یک به یک از بی‌بی‌سی جدا کرده و با دستمزدهایی بالا به آمازون ملحق می‌کنند.

به گزارش نشریه دیلی‌میرور بسیاری از این گروه که هم اکنون برای آمازون کار می‌کنند، به صورت کارمزدی برای بی‌بی‌سی کار می‌کرده‌اند و به دلیل نداشتن قرارداد با بی‌بی‌سی به راحتی جذب آمازون شده‌اند.

تخمین زده می‌شود برنامه جدید آمازون 10 برابر بیش از برنامه بی‌بی‌سی بودجه در اختیار داشته باشد. بسیاری به کنایه می‌گویند برنامه آمازون در برابر «تخت گاز»، همانند پرواز فرست‌کلاس در برابر پرواز اکونومی است. کریس اوانز به عنوان جایگزین جرمی کلارکسون در برنامه «تخت گاز» هنوز کسی برای مجری‌گری این برنامه در کنار خود پیدا نکرده است.

با وجود مهاجرت تیم سازنده «تخت گاز» به آمازون، بی‌بی‌سی اعتقاد دارد که هنوز هم تیم درخشانی برای ساخت این برنامه در اختیار دارد و با اعتماد به نفسی بالا برنامه‌ی بسیار خوبی خواهند ساخت.

 باشگاه خبرنگاران جوان: چند روز قبل مردی وارد اداره پلیس شد و از مأموران برای بازگرداندن همسرش از كشور آلمان درخواست كمك كرد.

شاكی در توضیح ماجرا گفت: من استاد دانشگاه هستم. مدتی قبل از طریق شبكه اجتماعی اینستاگرام با دختری به نام پرستو كه همراه خانواده‌اش مقیم كشور آلمان بود، آشنا شدم. او گفت گاهی همراه خانواده‌اش به ایران سفر می‌كند. ارتباط مجازی ما ادامه داشت تا اینكه به پرستو علاقه‌مند شدم و او را در سفری كه به ایران داشت، ملاقات كردم. در همان اولین قرار به او پیشنهاد ازدواج دادم كه آن را مشروط قبول كرد. او شرط گذاشت بدون اجازه من حق داشته باشد به سفر خارج از كشور برود و در دفترخانه این شرط را ثبت كنم. من هم به خاطر علاقه‌ای كه به او پیدا كرده بودم، شرط را قبول كردم. چند روز بعد هم به صورت رسمی عقد كردیم و مشغول آماده كردن مقدمات عروسی شدیم. چند روز قبل بعد از تعیین روز عروسی، كارت عروسی سفارش دادیم و میهمانان را به تالار دعوت كردیم.

مرد جوان ادامه داد: یك شب قبل از برگزاری جشن پرستو به خانه ما آمد و داشتیم درباره نحوه برگزاری مراسم هم حرف می‌زدیم كه مادرم وارد بحث شد و بین او و پرستو مشاجره‌ای روی داد. وقتی مشاجره بالا گرفت، پرستو به حال قهر خانه را ترك كرد. سعی كردم او را آرام كنم و به خانه برگردانم اما قانع نشد و به خانه پدرش رفت. صبح روز بعد در حالی كه ماشین را گل زده بودم به در خانه پرستو رفتم تا او را به آرایشگاه ببرم. وقتی زنگ خانه‌شان را زدم مادرش مقابل در خانه آمد و گفت پرستو چمدان‌هایش را بسته و راهی آلمان شده است. اول فكر كردم‌ شوخی می‌كند اما بعد متوجه شدم كه ماجرا كاملاً جدی است و عروس دستم را در پوست گردو گذاشته و راهی سفر شده است.

خیلی زود خودم را به فرودگاه رساندم اما متوجه شدم كه پرستو به طرف آلمان پرواز كرده است. شاكی در پایان گفت: من پول زیادی ‌برای مراسم در تالار هزینه كردم اما همسرم با فرار به آلمان آبروی من و خانواده‌ام را برد. حالا از همسرم شكایت دارم و درخواست دارم پرستو از طریق مراجع قانونی به ایران برگردانده شود.

با طرح این شكایت پرونده برای بررسی بیشتر به دستور قاضی حسین‌پور، بازپرس دادسرای جنایی پایتخت در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.