اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

آقای ضرغامی! مخاطب را «جیگر» فرض کرده اید؟!



ضمن عذرخواهی از ملت شریف ایران به خاطر انتخاب این تیتر

آقای ضرغامی! مخاطب را «جیگر» فرض کرده اید؟!

آقای ضرغامی! می دانید چه می گویید؟! اشتباه چه با چه؟! فرضاً اگر به جای سوریه ، جناب مترجم گفته بودند «روسیه» قابل گذشت بود و می شد چنین اشتباهی را به حساب خستگی گذاشت! اما فاصله «سوریه» تا «بحرین» ، فاصله کمی نیست؟ چگونه است که جناب مترجم ، از فرط خستگی کلمات دیگر را با یکدیگر اشتباه نگرفتند و فقط در این یک مورد خاص «اشتباه» کردند؟!

 

  اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

انتخاب: پس از آبروریزی و افتضاح صداوسیما در تحریف سخنان مرسی که سوگمندانه در عرصه بین الملل نیز بازتاب گسترده ای داشته است ، جناب آقای ضرغامی رییس سازمان صداوسیما در اظهارنظری کم نظیر ، «خستگی» و «اشتباه لفظی» را عامل اصلی تحریف سخنان رییس جمهور مصر خواندند.

به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ در این مورد ، تنها چند موضوع و سئوال به ذهن نگارنده رسیده که بد ندیدیم با خوانندگان محترم نیز در میان بگذاریم:

1. جناب ضرغامی طبعاً نمی توانند انکار کنند که «امانتداری» در «ترجمه» ، شرط اول است ، حتی اگر اظهارات سخنران بی ربط و از سر بی اطلاعی باشد ، اگر ایشان تمایلی به پذیرش این اصل ندارند ، نباید اصراری به پوشش زنده اجلاس یا هر نشست و اتفاق دیگری داشته باشند.

2 . اصل تحریف ، نشاندهنده پذیرش «بی احترامی به شعور مخاطب» از سوی سازمان صداوسیماست. سازمانی که نه فقط چنین اتفاقی را که گاه اخبار بین الملل را چنان وارونه جلوه می دهد که انگشت تحیر و تعجب به دندان می گیرند.

3. فرض بگیرید این اتفاق ناگوار بار دیگر در صدا و سیما بیافتد ، آیا در چنین شرایطی که مخاطب احساس می کند به شعورش توهین شده ، برای جناب ضرغامی بهتر نیست که به جای گریز به صحرای کربلا، «اشتباه عمدی» را بپذیرد؟ به واقع ، این همه آسمان ریسمان کردن برای فرار یک کلمه «عذرخواهی» است؟! خب عذرخواهی نکتید ، ابراز تاسف کنید! نمی پذیرید ، «ابراز تاسف» هم نکنید ، اما اشتباهتان را بپذیرید!

سئوال اساسی ام این است، آیا جناب ضرغامی به عنوان مدیر بزرگترین رسانه ایران، نمی دانند بهترین راه برای برافروختن آتش عصبانیت مخاطب و برخی اعراب، هر چیزی جز توسل به دروغ است؟!

4. حال سراغ اصل اظهارات ایشان می رویم که عذر بدتر از گناه است . ایشان گفته اند: «تحریفی در کار نبوده و مشکل، به خاطر خستگی و اشتباه مترجم بوده است!»

آقای ضرغامی! می دانید چه می گویید؟! اشتباه چه با چه؟! فرضاً اگر به  جای سوریه ، جناب مترجم گفته بودند «روسیه» قابل گذشت بود و می شد چنین اشتباهی را به حساب خستگی گذاشت! اما فاصله «سوریه» تا «بحرین» ، فاصله کمی نیست؟ چگونه است که جناب مترجم ، از فرط خستگی کلمات دیگر را با یکدیگر اشتباه نگرفتند و فقط در این یک مورد خاص «اشتباه» کردند؟!

جناب مهندس! مخاطب را چه فرض کرده اید (به قول یکی از خوانندگان «انتخاب» ، گویی جناب ضرغامی مخاطب را «جیگر» (کاراکتر مجموعه تلویزیونی کلاه قرمزی) فرض کرده که البته سخنی است ناخوشایند اما مملو از واقعیت) ، آیا اساساً چیزی در مورد «شعور مخاطب» به گوش تان خورده است؟ وقتی جنابعالی پس از تاکیدات رهبر معظم انقلاب ، بالاخره پذیرفتید که گاهی به دانشگاهها بروید و گاهی هم پاسخگو باشید ، جواب تان به سئوالات دانشجویان ، خود نشاندهنده ی آن است که تا چه حد برای شعور مخاطب ارزش قائلید:

به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ ضرغامی در پاسخ به سوالی درباره علت عدم حضور وی در جمع‌های دانشجویی گفت: یکی از این دلایل این است که عملکرد ما همواره روی آنتن و مقابل چشم مردم است و نیازی به توضیح دادن دائمی ندارد.

این یعنی جناب ضرغامی، صرف «روی آنتن بودن» را دلیلی برای عدم پاسخگویی می داند! پس احترام به مخاطب چه می شود؟ اساساً چگونه جناب ایشان از رضایتمندی مردم مطلع می شوند؟ به واقع ، چه می توان گفت؟ نگارنده امیدوار است جناب ضرغامی از فرط «پاسخوگیی خسته نشوند!

در ادامه جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان، آقای ضرغامی با اعتماد به نفس تمام، پس از توضیح کافی و اقناع ملت ایران برای تحریف سخنان مرسی، به تمجید تام و تمام از سازمان تحت مدیریت خود پرداخته و می فرمایند: پوشش نشست تهران واقعاً عالی بود!

5. ایشان در مورد ماجراهای پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 می گویند که دلی پر از سخن دارند که نمی توانند آنها را به زبان بیاورند! در این مورد ، پاسخ به جناب ایشان باشد به وقت و موقعش که اینک سخن گفتن در مورد آن ، خلط مبحث است ، اما آقای ضرغامی! بسیاری از اتفاقات ناگوار آن روزها، نتیجه همین نوع تفکر جنابعالی بود که اینک به شکلی عیان، در مورد آن سخن می رود. «ندیدن برخی اشتباهات» و «ایده آل نشان دادن شرایط» (چیزی که اینک نیز وجود دارد) عارضه ایست که ظاهراً سازمان تحت مدیریت شما بدان دچار است، اگر باور نمی کنید یکبار اخبار تلویزیون را در مورد «عدم پوشش مشکلات و گرانی ها» و در عین حال «پوشش اخباری در مورد شرایط ایده آل» و از طرفی نشان دادن «شرایط وخیم اقتصادی غرب» مرور کنید!

البته نظر نگارنده این است که آقای ضرغامی نیتش خیر است و به  خیال خود در حال خدمت به مردم و نظام است ، او احتمالاً پیش از تحریف سخنان مرسی، تصور می کرده چنین اقدامی باعث جلوگیری از ثلمه ای عظیم به کشور و اسلام و .... می شود ...

6. زمزمه های حضور آقای ضرغامی گاه و بیگاه در عرصه ریاست جمهوری شنیده می شود ، بی آنکه بخواهیم به این موضوع بپردازیم این نکته را یادآوری می کنیم که کشور ایران چند سالیست ، بیش از پیش گرفتار معصل «دروغ» و «فرار از پاسخگویی» و امثال آن شده ، تقاضای ما از جناب ضرغامی این است که بالاغیرتاً با این تفکر، نزدیک صندلی ریاست جمهوری نشوید!

7. و آخر سخن آنکه حق آن است که اشتباهات مکرر آقای ضرغامی در مدیریت صداوسیما که طی یک ماه اخیر و در ماجرای زلزله اخیر آذربایجان، به عدد دو (حداقل) افزایش یافته ، نیاز است که با واکنش مجلس شورای اسلامی مواجه شود ، از ایشان دعوت به عمل آورده و تذکری جدی داده تا از این پس ، ان شالله شاهد چنین اتفاقی نباشیم ؛ اتفاقی که کم کم (با بازی برخی دول عربی) تبدیل به یک افتضاح بین المللی شده است و تبعات آن، علی ظاهر تا دیرباز دامنگیر کشور خواهد بود.

توضیح: پیشتر از ملت ایران به خاطر انتخاب این تیتر پوزش می طلبم

انتخاب

 


ویدیو مرتبط :
شما آدمو جیگر فرض کردید!! فردوسی پور

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

یک سال از مهلت شما به آقای ضرغامی گذشت اما...



 

یک سال از مهلت شما به آقای ضرغامی گذشت اما...

 

نامه فعالان فرهنگی به محضر رهبر انقلاب؛

یک سال از مهلت شما به آقای ضرغامی گذشت اما...

به گزارش «تابناک»، حضرت آیةالله خامنه ای در حکم انتصاب مجدد ضرغامی برای وی مدتی یک ساله تعیین کردند و از وی خواستند که نشانه‌های تحول درخواست شده در حکم انتصاب، در یک سال اول مشاهده شود.

به هر حال امروز یک سال از صدور این حکم گذشته و باید کارنامه یک ساله رسانه ملی را مبتنی بر این شاخص سنجید. در همین رابطه جمع زیادی از فعالان فرهنگی، تشکل های دانشجویی و مردمی عرصه های فرهنگ و هنر و رسانه انقلاب اسلامی نامه ای را به محضر رهبر انقلاب منتشر کرده اند که به شرح زیر می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

نامه فعالان فرهنگی و تشکل های مردمی عرصه های فرهنگ و هنر و رسانه انقلاب اسلامی درباره عملکرد سازمان صــــدا و سیــــما در اولین سالگرد حکم رهبر معظم انقـلاب اسـلامی حضرت آیت الله خامنه ای

«باید این دستگاه، دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد. تمام این‌ها را مستقل بار بیاورد، آزادمنش بار بیاورد، از غربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد.» امام خمینی(ره)

«از تجربه‌های موفق یا ناموفق دوره‌ی پنج ساله، باید برای رساندن این رسانه به کیفیت برتر سود ببرید و با زمان‌بندی برنامه‌ها و تعیین شاخص‌های قابل اندازه‌گیری، حرکت مجموعه را تکمیل یا تصحیح نمایید. انتظار دارد نشانه‌های این تحول در اولین سال مسئولیت جنابعالی مشاهده شود.» (بخشی از حکم رهبر انقلاب در انتصاب مجدد آقای ضرغامی به ریاست سازمان صدا و سیما)

محضر ولی امر مسلمین جهان، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای

سلام علیکم

با گذشت یک سال از انتصاب مجدد جناب آقای عزت الله ضرغامی به ریاست سازمان صدا و سیما، فرزندان انقلابی شما در سراسر کشور به مروری کوتاه بر عملکرد این سازمان و مدیریت ایشان نشسته‌اند. البته نقد سازمان صدا و سیما از منظر انقلابی که فراتر از نقد یک فرد و دو فرد، و در واقع نقد نگاه‌های غلط و فرآیندهای غلط حاکم بر برنامه‌ریزی و مدیریت این دستگاه حساس است، سابقه‌ای طولانی دارد.

پرچمدار این نوع نقد، خود حضرتعالی بوده‌اید. نیروهای دلسوز و انقلابی سال‌هاست از تریبون‌های مختلف کوشیده‌اند رسانه ملی را در مقایسه با آرمان دانشگاه عمومی و زبان گویای انقلاب اسلامی مورد نقد قرار دهند. نقدهایی که هرچند دلسوزانه، متخصصانه، مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی و اغلب متضمن راهکارهای ایجابی فراوانی بوده است، اما کمتر مورد توجه مسئولان قرار گرفته و با پاسخ‌های کلی و برگزاری جلسات نمایشی هم اندیشی و ارائه گزارش کارهای توجیه‌آمیز مواجه شده است.

اتفاقات سال گذشته نیز از جهات مختلفی توقع مردم انقلابی کشور را نسبت به تحول در این سازمان افزایش داد. چرا که صداوسیما باید هوشمندانه‌ به رفع این فتنه و بلکه تلاش برای پیش‌گیری از آن اقدام می‌کرد. فراموشی چندین ساله‌ی گفتمان اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی، به انزوا رفتن اندیشه‌های امام و رهبری و عدم پیگیری جدی، عمیق و مستمر مطالبات عدالتخواهانه و تبعیض ستیزانه مردم، ترویج فرهنگ رفاه زدگی، سطحی نگری شهری و ابتذال، مشکل جدی صدا و سیما در طول دو دهه گذشته بوده و خود، یکی از بسترهای پنهان شکل‌گیری فتنه و دادن مجال فکری و فرهنگی به دست نا اهلان و نامحرمان است.

از جهت دیگر، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری برای اولین بار، رأی شهرستانها، روستاها و عشایر کشور با رأی اکثریت شهر تهران مخالف بود. انکار دراز مدت اکثریت غیر تهرانی در محافل نخبگانی و روشنفکری، کرسی های آکادمیک و رسانه‌های ریز و درشت از جمله رسانه ملی به انکار رأی آنان در این انتخابات نیز انجامید. اکثریتی که همیشه در حاشیه‌ اخبار، گزارش ها، مستندها، سریال ها، تحلیل‌ها و... بودند، به کاندیدایی که به هر دلیل در تهران مورد اقبال کمتری قرار گرفت، رای دادند و از خواص مورد نظر صدا و سیما پیشی گرفتند. به نظر ما، رسانه ملی به طور جدی در حوادث سال گذشته سهیم بوده و باید پاسخگوی به حاشیه‌راندن اکثریت غیر پایتخت نشین و نگاه مقطعی به آنان باشد.

تجربه های كوتاه، مقطعی و ناقص رسانه ملی در راه دادن به گفتمان انقلابی و نیروهای انقلابی در سال گذشته، نشان داد که چه عطش فراوانی به نگاه ناب انقلابی و مردمی در سراسر کشور وجود دارد. مسئولان رسانه‌ای که همیشه در عمل، تئوری «دیگر حرفهای انقلابی خریدار ندارد» را پیاده می‌کرده و می‌کنند، از استقبال فراوان مردمی نسبت به ساده‌ترین و حداقلی‌ترین برنامه‌های انقلابی غافلگیر شدند. در حالی که باید با شناخت قبلی این عطش و نیاز، فعالانه در این مسیر گام برمی‌داشتند و نه این که حرکت اصلی خود را در فضایی منفعلانه و مقلدانه در برابر رسانه‌های غربی و ادبیات حاکم بر امپریالیسم فرهنگی جهان، تعریف کرده و از نیروها و سوژه‌های انقلابی در حد سوپاپ اطمینان و دستمایه‌ی بیلان کار استفاده کنند. جالب این جاست که هربار فرصتی برای طرح گفتمان جدی انقلاب اسلامی در صدا و سیما فراهم شده است، در اولین موشکافی‌ها نقش خود صدا و سیما در بی توجهی به آرمانهای انقلاب اسلامی و به انزوا بردن آنها معلوم شده است. برنامه‌های اینچنینی به هیچ وجه تکلیف بر زمین مانده رسانه ملی را ادا نکردند و فقط نشان دادند چه حجم عظیمی از کار انقلابی باید در صدا و سیما دنبال شود.

ما به عنوان جمعی از تشکلها، نهادهای مردمی، مؤسسات فرهنگی و فعالان و هنرمندان انقلاب اسلامی، به حکم وظیفه‌ی شرعی و تعهد خود در برابر انقلاب و رهبری، به شرح زیر متذکر آسیب‌های سازمان صدا و سیما شده و معتقدیم ریاست و سایر مسئولان این نهاد مهم فرهنگی به طور جدی موظفند نسبت به این آسیب‌ها و مشکلات در مقام پاسخگویی و اصلاح برآیند:

1. امروز حضور روشنفكران معاند یا مذهبی‌های سكولار و انجمن حجتیه‌ای در شبكه‌های تلویزیون به امری عادی تبدیل شده و حضور نادر نیروهای حزب اللهی و برنامه‌های حزب اللهی در صدا و سیما معمولا مایه اعجاب می شود. افراد خنثی یا مخالف در رسانه ضریب بیشتری از نویسندگان و هنرمندان انقلاب پیدا می کنند. به همین صورت آثار تولید شده هنر انقلاب هم معرفی نمی شود و انعکاسی در صدا و سیما پیدا نمی کند. به طور کلی تفكر حزب اللهی به ندرت خود را در برنامه های مختلف تلویزیون خصوصا در حوزه های اجتماعی ،فرهنگی و هنری مشاهده می کند.و به جای آن حضور روشنفكرمابان خنثی و حتی معاند در آنتن و حتی گلوگاههای رسانه ملی به امری عادی تبدیل شده است.

2. تبلیغات تلویزیونی و ترویج روزافزون مصرف‌گرایی علاوه بر خطرات عامی که دارد، به طور مضاعف مخل فرهنگ اصیلی است که در دل روستاها و شهرهای کوچک همچنان جریان دارد. فرهنگ تولید و تلاش، در کنار قناعت و اقتصاد در مصرف، رمز سلامت اقتصادی و فرهنگی در سنت اصیل بومی ما است. اگر رسانه ملی برای طبقات مصرف‌گرای شهرهای بزرگ، علاقه‌ای به حفظ این فرهنگ ندارد، دلیل نمی‌شود تبلیغات مخرب خود را در سراسر کشور و با مخاطب طبقات مولد انجام داده و در یك سیر غیر قابل برگشت بر شدت آن بیفزاید. بگذریم از این که هیچ توجیهی وجود ندارد که رسانه ملی با داشتن بودجه‌های مصوب، به بهانه گرفتن هزینه تبلیغات به دامن مصرف زدگی و غرب زدگی و ایجاد بازار مصرف برای کالاهای خارجی - آن هم در شرایطی که بعضی از کشور‌های تولیدكننده در سال جاری در تحریم اقتصادی كشور شریك شده اند - بغلتد.

3. صدا و سیما پیش از استقرار دولت عدالتخواه آقای احمدی نژاد، بیشتر به پیگیری مطالبات عدالتخواهانه توجه نشان می‌داد. هرچند در آن زمان نیز نقدهای جدی به نوع نگاه رسانه ملی به مقوله عدالت و عدالتخواهی وارد بود. اما به هر حال، وضعیت، بهتر از رکود فعلی بود. صدا و سیما باید توضیح دهد پس از دو بار رأی قاطع مردم به عدالت محوری چه تغییر و تحولی در برنامه‌سازی‌های خود در این راستا انجام داده است و چقدر توانسته است قدر این ظرفیت را بشناسد و پتانسیلهای آن را احیاء کند.

4. تاکیدات حضرتعالی بر ادامه مناظرات درباره مسائل مختلف کشور، تنها در یک برنامه که تداوم نیافت، متجلی شد. مقولات اساسی و مهم برآمده از روح انقلاب اسلامی حتی در حد برنامه های ساده سیاسی همچون گفتگو و مناظره مطرح نشده و نمی شود. مقولاتی که مساله اصلی منازعات سیاسی امروز است؛ همچون اشرافیت نخبگان ومسوولان، ساده زیستی، عدالت، فساد اقتصادی و سیاسی، رانت خواری و پارتی بازی، ریاکاری و اسلام قشری و غیره.

5. در رسانه ملی، دردهای مردم کشور همیشه در حاشیه دردها و مشکلات مردم پایتخت مطرح شده است. برای مثال معضل ترافیک یا آلودگی هوا که مشکل تهران و چند شهر بزرگ کشور است، انبوهی از برنامه‌های آموزشی، کارشناسی، طنز و داستانی را اشغال کرده است. اما مقوله دردناکی مانند زمین‌خواری با این که مقوله‌ای مبتلابه در کل کشور است، ارزش مطرح کردن ندارد. واقعیت تلخ این است که فقط برخی اصناف و اقشار و احزاب و طیف‌ها ی خاص ابزار فشاری برای تحت تأثیر قراردادن این سازمان از بیرون در دست دارندو رسانه ملی تحت تاثیر همین اقلیت زیاده خواه به فکر شکستن خط قرمزها به نفع مستضعفین نمی‌افتد. صدا و سیمای مدعی شکستن خط قرمزها، باید پاسخ بدهد كه چرا خط قرمزهای مبارزه با مفاسد اقتصادی را نمی‌شکند.

6. استفاده مناسبتی و مقطعی از تنوع قومی و تکثر فرهنگی در مناطق مختلف کشور، از دیگر نقاط تاریک عملکرد صدا و سیماست. لباسهای محلی و گویشهای مختلف در مناسبتهایی از قبیل انتخابات، ظهوری سمبلیك، تزئینی و موقتی پیدا کرده و دوباره تا مقطع بعدی از صفحه تلویزیون محو می‌شوند و جای خود را به دغدغه‌های بالاشهرنشینان تهران می‌دهند. در شرایطی که صدا و سیمای ما باید سراسر جهان اسلام و بلکه تمام جهان را همچون محیط بومی خود بازشناخته و براساس نگاه انقلابی منعکس کند، متأسفانه شاهد چنین نقص غیرقابل اغماضی حتی درباره‌ی خود کشور هستیم.

7. در پوشش و انعکاس مسائل خارجی و جهان اسلام برنامه های تولیدی صدا و سیما در حد ناچیز و نوع اخبار و گزارشهایش مبتنی بر اخبار تلکسهای خارجی است و این وضع باعث شده مخاطب عادی با وجود شنیدن مکرر اینگونه اخبار، اطلاع چندانی از واقعیت مردم عراق، افغانستان یا پاکستان نداشته باشد. این بی خبری حتی در میان خواص و نخبگان سیاسی هم وجود دارد. همچنین در تولید خبر و انعکاس مشکلات روزانه زندگی مردم ضعف و کوتاهی مشهودی وجود دارد. تولید و انعکاس اینگونه خبر و گزارش که بسیار برای اصلاح امور حیاتی است، تصادفی است و در بسیاری اوقات به مواجهه خبرنگاران صدا و سیما بامسائل خاصی همچون تاخیر فلان هواپیما یا خطای لپی فلان وزیر محدود است.

8. فقر مسئله و فقر مضمونی كه امروز صدا و سیما را به جایی كشانده كه مهم‌ترین و جذاب ترین برنامه هایش ماجراهای حاشیه‌ای و مبتذل تیم‌های فوتبال باشد، ریشه در بی دردی و بی دغدغگی مدیران سازمان و غفلت عظیم آنها از ظرفیت‌های رسانه‌ای انقلاب اسلامی دارد. ما معتقدیم رسانه ملی، با این نوع مدیریت نمی تواند ادعای پرچمداری در جنگ نرم و مبارزه با تهاجم فرهنگی دشمنان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی را داشته باشد.

9. انفعال عملی از انفعال فکری و معرفتی متولیان فرهنگی آغاز می‌شود. بی اعتقادی به جنگ حق و باطل، جنگ اسلام ناب و اسلام آمریکایی و جنگ فقر و غنا و تقلیل دادن دینداری و انقلابی‌گری به مقولاتی صرفاً فردی یا مناسبتی، صدا و سیما را خود به خود تبدیل به رسانه‌ای با گرایش سرمایه‌داری غرب‌زده و تریبون محافظه کاران منفعل كرده است. تقلید از شبکه‌های بیگانه، فانتزی‌تر شدن ادبیات رسانه‌ای و حجم عظیم سریالها و تبلیغات سرگرم کننده به نفع مصرف‌گرایی و تفاخر و تکاثر نتیجه چنین فضایی است. چاره تمام این مشکلات، بازگشت به نگاه عمیق نبرد فرازمانی و فرامكانی حق و باطل و جدی گرفتن آرایش جنگی برای رسانه ملی در فضای حساس و سرنوشت ساز ملی و بین‌المللی امروز است.

در پایان ما به عنوان فرزندان رهبر انقلاب اسلامی اعلام می‌داریم ضمن ارج گذاری به خدمات و تلاشهای نیروهای مخلص داخل سازمان صداوسیما، همچنان مطالبات و منویات معظم‌له از نهادها و متولیان فرهنگی از جمله صدا و سیما را پیگیری کرده و تا هنگامی که مسئولان این سازمان در گزارش سالانه خود به فهرست بلند بالای کارهای نکرده‌ی خود اعتراف نکرده و براساس آرمانهای انقلابی و واقعیت پویا و زنده‌ی مردمی انقلاب اسلامی دست به تحولات اساسی در سازمان صدا و سیما نزده‌اند، پای از میدان نقادی و پرسشگری بیرون نخواهیم کشید و با بیلان كارهای تشریفاتی قانع نخواهیم شد.

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

فعالان فرهنگی و تشكلهای مردمی عرصه های فرهنگ و هنر و رسانه انقلاب اسلامی ایران

بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد (زنجان)

بسیج دانشجویی دانشگاه (تبریز)

بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی (اصفهان)

موسسه فرهنگی نرم افزاری آرمان (مشهد)

بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی (شاهرود)

گروه جهادی دانشگاه امام خمینی (ره) (کرمان)

گروه جهادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (اصفهان)

گروه جهادی دانشگاه علوم پزشکی کاشان (کاشان)

گروه جهادی نسیم وصال (طلاب قم)

موسسه صبح روشن (زاهدان)

گروه جهادی عباد (طلاب قم)

بسیج دانشجویی دانشگاه (اصفهان)

موسسه رایت الهدی (کرج)

گروه جهادگران جهاد دانشگاهی (ایلام)

کانون همیاری دانشگاه محقق اردبیلی (اردبیل)

کانون ثمرات جوانان (ورامین)

گروه جهادی شهر آسمان (خرمشهر)

گروه جهادی خادم الشهدا (فردوس)

گروه جهادی خودجوش دانشگاه شیراز (شیراز)

بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد (دشتستان)

گروه جهادی دانشگاه آزاد (قائمشهر)

گروه جهادی الزهرا (اصفهان)

گروه مهاجر(سمنان)

گروه جهادی خادمان امام رضا (هریس)

گروه جهادی دانشگاه صنعتی مالک اشتر(اصفهان)

گروه جهادی دانشگاه منابع طبیعی (گرگان)

گروه جوادالائمه دانشگاه (یزد)

موسسه جهادگران منتظر (یزد)

گروه جهادی دانشگاه دولتی (یاسوج)

بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی (نجف آباد)

گروه جهادی ردپای یار(علوم پزشکی گناباد)

گروه جهادی جمعیت اسلامی خیزش (شیراز)

گروه جهادی حامیان سبز تاسیس 1384(یاسوج)

جمعیت طلاب عدالتخواه (قم)

کانون عدالتخواهی قسط (شاهرود)

موسسه سفیران وحی (اراک)

کانون قرآن و عترت دانشگاه صنعتی (شاهرود)

جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه (بوشهر)

بسیج دانشجویی دانشگاه (بوشهر)

بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی (قم)

تشکل دانشجویی الهدی دانشگاه آزاد اسلامی (نجف آباد)

موسسه آرمان (دزفول)

موسسه وارثین (دزفول)

کانون مقاومت (دزفول)

گروه جهادی مهرگان سبز (تاسیس 83) (اراک)

گروه جهادی حیات طیبه (ایلام)

موسسه مهر ماندگار (ایلام)

موسسه بلاغ مبین (قم)

مجمع مطالبه مردمی (مشهد)

جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی (مشهد)

بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور (مشهد)

بچه های کتاب (مشهد)

موسسه میعاد حقیقت (کرمان)

گروه جهادی نسیم وصال (طلاب قم)

موسسه صبح روشن (زاهدان)

موسسه یا مهدی (دزفول)

کانون جلسات قرآن (دزفول)

کانون مصباح (دزفول)

کانون میثاق (دزفول)

بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور (دزفول)

کانون یالثارات الحسین (دزفول)

اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان (خرمشهر)

بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت معلم آذربایجان (تبریز)

مجمع اسلامی دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه تربیت معلم آذربایجان (تبریز)

بسیج دانشجویی دانشگاه علمی کاربردی استان آذربایجان شرقی (تبریز)

بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور (تبریز)

کانون قرآن وعترت دانشگاه پیام نور (زرین شهر)

جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی (سهند)

بسیج دانشجویی دانشگاه هنر اسلامی (تبریز)

مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شهید باهنر (کرمان)

بسیج دانشجویی دانشگاه (اراک)

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه (اراک)

مشکات اندیشه (جیرفت)

کانون جوانان جنوب (کهنوج)

کانون فرهنگی مسجد سید الشهدای (علی آباد)

انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران (کرمان)

کانون فرهنگی فرزندان آفتاب (آستانه)

هیأت فرهتگی مذهبی سائلین الحسین شهرستان (رشت)

تشکل آرمان دانشگاه صنعتی (اصفهان)

جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی (اصفهان)

بسیج دانشجویی دانشگاه فنی الزهرا (تبریز)

كانون مطالعات فكری، فرهنگی، سیاسی دانشگاه پیام نور (هفتكل)

كانون اردوهای جهادی دانشگاه پیام نور (هفتكل)

بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور (هفتكل)

بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند (تبریز)

دفتر ادبیات و هنر مقاومت شهرستان (ایذه)

کانون فرهنگی (قلعه گنج)

کانون فرهنگی (عنبرآباد)

گروه سینمای متعهد (مشهد)

دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (مشهد)

بسیج دانشجویی دانشکده مهندسی دانشگاه آزاداسلامی (مشهد)

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه پیام نور (مشهد)

گفتنی است تا این لحظه صدها امضا از فعالان فرهنگی و تشکل های مردمی از سراسر کشور ذیل این بیانیه جمع شده است. فعالان و تشکلها و نهادهای فرهنگی علاقمند به امضای این بیانیه، هرچه زودتر نام و شماره تماس خود را (جهت هماهنگی نهایی) به آدرس [email protected] ارسال کنند.