اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

آخرین محاکمه مردی که به قتل همسرش متهم بود



آخرین محاکمه مردی که به قتل همسرش متهم بود

 مردی که متهم بود همسرش را به قتل رسانده، هفت‌سال بعد از تشکیل پرونده در حالی برای آخرین مرتبه پای میز محاکمه رفت که هیات عمومی دیوانعالی کشور او را از قتل عمد تبرئه کرده است.

  به گزارش خبرنگار ما، متهم که مردی 40ساله ‌است و آرش نام دارد، متهم بود روز سوم فروردین هفت‌سال قبل همسر خبرنگارش را در خانه‌اش به قتل رسانده ‌است. کاکولی، نماینده دادستان تهران دیروز در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده در جایگاه حاضر شد و گفت: آرش متهم است همسرش نرگس را هفت‌سال قبل در خانه به قتل رسانده ‌است.

 

البته دادسرا دلایل را در این خصوص کافی نمی‌دانست اما با توجه به اعتراض اولیای‌دم به قرار منع‌تعقیب برای متهم و رای دادگاه عمومی مبنی بر کافی بودن دلایل دادسرا از نظر مرجع‌ بالاتر تبعیت کرد و اکنون درخواست صدور حکم قانونی در این خصوص را دارم.


سپس دو برادر نرگس که بعد از فوت مادرشان ولی‌دم او محسوب می‌شوند، برای متهم درخواست قصاص کردند. در ادامه، یاورزاده، وکیل‌مدافع اولیای‌دم در جایگاه حاضر شد و در توضیح دلایلش گفت: از نظر من دلایل علیه آرش به اندازه کافی موجود است و نظر هیات عمومی دیوانعالی کشور مبنی بر اینکه آرش قاتل نیست اشتباه است. من شرح دلایل را توضیح خواهم داد.


وی گفت: شش‌ماه از ازدواج نرگس و همسرش می‌گذشت که این اتفاق افتاد. نرگس از ابتدای نامزدی با شوهرش مشکلاتی داشت. این مرد قبل از حادثه همسر تازه‌عروسش را برای خرید عید بیرون نبرده و با چادر پاره به خانه مادرش برده‌ بود. اختلاف بین آنها شدید بود و به همین دلیل هم آنها شب حادثه با هم درگیر شدند و آرش همسرش را به قتل رساند.

 

او گفت: آرش رزمی‌کار بود. وقتی جسد نرگس پیدا شد افسر گزارش کرد بند لباس کاراته چندین‌بار دور گردن مقتول پیچیده و به پشت انداخته ‌شده است چطور ممکن است کسی خودش را خفه کند و بعد بند را به پشت خودش بیندازد. متهم مدعی ‌است روی گیجگاه مقتول از دو طرف آثار کبودی وجود داشته است.

 

کسی که خودکشی می‌کند خودش را نمی‌زند. این آثار دقیقا مثل ضربه‌ای از فنون کاراته‌ است. همچنین متهم مدعی ‌شده همسرش پیش از اقدام به خودکشی با او تماس گرفته‌ و خداحافظی کرده‌ است در حالی‌که مخابرات چنین تماسی را ثبت نکرده‌ است. برادر متهم مدعی است وقتی بالای سر جسد حاضر شده جسد سیانوزه شده و کاملا سرد بود این اتفاق یعنی افساد جسد و برای چنین اتفاقی باید حداقل هشت تا 10 ساعت از زمان مرگ بگذرد.

 

پزشکی‌قانونی نیز گزارش کرده‌ است احتمالا مقتول هشت‌ساعت قبل از پیدا شدن جسد جانش را از دست داده‌ و این درست زمانی است که نرگس و همسرش تنها بودند.  وکیل اولیای‌دم در ادامه گفت: متهم مردی بددل بود و در خانه را روی همسرش قفل می‌کرد. او روز حادثه هم در را روی همسرش قفل کرده بود. نامه‌هایی از مقتول پیدا کرده‌اند که نشان می‌دهد او رابطه بدی با شوهرش داشته و از او دلگیر بود و شرایط روحی خوبی نداشت. زنی که خانه‌اش را تمیز و همه‌جا را مرتب می‌کند به خودکشی فکر نمی‌کند.

 

او حتی هفت‌سین چیده‌ بود. از همه مهم‌تر اینکه در قفل خانه کلیدی شکسته ‌شده ‌بود بنابراین نمی‌شد در را به‌راحتی از داخل قفل کرد پس نمی‌توان گفت نرگس در را قفل و خودکشی کرده ‌است. هرچند من با خانواده مقتول صحبت کرده‌ام که در صورتی که رای بر قصاص هم صادر شد آنها رضایت بدهند یا تصمیم دیگری بگیرند که منجر به قصاص نشود اما به نظر من مدارک کامل است و آرش باید محکوم شود.


بعد از اظهارات یاورزاده، متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت قتل را قبول ندارد و همسرش را نکشته‌ است. متهم گفت: من اصلا نرگس را نمی‌شناختم.

 

او خبرنگار بود و در مجموعه ما فعالیت داشت. شخصی او را به من معرفی کرد و من هم به خواستگاری‌اش رفتم. وقتی خانواده نرگس جواب مثبت دادند من با مادرم تماس گرفتم که برای عقد بیاید اما مدتی بعد نرگس با مادرم تماس گرفته و گفته‌ بود نمی‌خواهد با من ازدواج کند و بهتر است به تهران نیاید. برادر نرگس به من گفت خواهرش بی‌خود این کار را کرده‌ و توافق‌ها انجام شده است. من اصلا فکر نمی‌کردم نرگس دوست نداشت ازدواج کند و خانواده‌اش مجبورش کردند.


متهم ادامه داد: تلخی‌های دوران نامزدی ما تمامی نداشت. بعد از عقدمان بود که سازمان محل کارمان به ما گفت می‌توانیم با هم به مکه برویم. با اینکه رییسم تماس گرفت و از مادر نرگس خواهش کرد اما برادرانش اجازه ندادند و گفتند نمی‌شود به این سفر بروید و این موضوع خیلی روی نرگس تاثیر گذاشت. مساله دیگری که اتفاق افتاد موقع عروسی بود. من و نرگس برای خرید کارت عروسی رفته‌ بودیم که مادرم زنگ زد و گفت برادر نرگس تماس گرفته و گفته اگر پول ندارید برای عروس قربانی کنید من پولش را بدهم.

 

این موضوع هم خیلی روی نرگس تاثیر گذاشت و او عصبی شده‌ بود. او حتی یک‌بار قبل از عروسی دست به خودکشی زد که من موضوع را به مادرش گفتم. مادرش می‌گفت تازه‌عروس است و خودش را لوس می‌کند. نرگس مرتب می‌گفت اگر من مردم جسدم را کنار قبر پدرم دفن کنید. بعد از عروسی همه‌چیز آرام شد، با این حال نرگس همچنان دلتنگ پدرش بود.


متهم در مورد اینکه چرا همسرش را با چادر پاره به خانه مادرش برده بود، گفت: دو شب قبل از چهارشنبه‌سوری بود که همسرم برای آتش‌بازی رفته‌ و چادرش در آنجا سوخته‌ بود دیگر چاره‌ای نبود زمانی برای خرید چادر نمانده ‌بود به همین دلیل هم با همان چادر رفت.


متهم گفت: من بعد از مرگ همسرم متوجه ماجرا شدم. مدت زمان زیادی از ازدواج ما نمی‌گذشت. من آدم بد‌دلی نبودم البته مثلا اگر دست ‌زنم از آستین‌ بیرون می‌آمد به او تذکر می‌دادم. 

 

او درباره درگیری با همسرش گفت: نرگس شب قبل از حادثه به من گفت بیا برویم کفش بخریم گفتم نمی‌شود، خسته‌ام ضمن اینکه باید سر کار بروم. یکدفعه جیغ و داد کرد. دیگر در حال خودش نبود لیوان‌ها را شکست و مرتب پدرش را صدا می‌کرد. من سعی کردم آرامش کنم. او چند ضربه به من زد اما من او را نزدم. تا اینکه صبح روز حادثه با من تماس گرفت و گفت با لباس سفید آمده‌ام و با لباس سفید هم می‌روم. گفتم اگر بروی دنبالت نمی‌آیم من فکر می‌کردم می‌خواهد قهر کند نفهمیدم قصدش خودکشی است.


بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل‌مدافعش هیات قضات با توجه به اینکه هیات عمومی دیوانعالی کشور همه آرای قصاص را نقض کرده و بر بی‌گناهی متهم نظر داده است، برای صدور رای پرونده وارد شور شدند./ شرق

 


ویدیو مرتبط :
ماجرای قتل مبینا: علت قتل دختر 14 ساله لرستانی به دست همسرش چه بود؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

محاکمه متهم به قتل و تجاوز به لیلا کوچولو



 

 

 

 

تجاوز,تجاوز به دختر

 

 

 

 

مردی که متهم است با همدستی دو نفر دیگر به دختری ۱۰ ساله تجاوز کرده و او را کشته است پس از گذشت ۱۶ سال از وقوع این حادثه صبح دیروز پشت درهای بسته مورد محاکمه قرار گرفت.

 

روز ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۷۴ خانواده دختری ۱۰ ساله به نام لیلا به پاسگاه شهر سنقر در استان کرمانشاه رفتند و اعلام کردند دخترکی که برای چیدن گل به کوهستان رفته بود ناپدید شده است. به دنبال این خبر مأموران برای یافتن لیلا به تکاپو افتادند و پس از چند روز با کشف جنازه او در زیر یک آبشار معلوم شد افراد ناشناس پس از تجاوز او را به طرز فجیعی به قتل رسانده اند.

 

 

با آغاز تجسس ها برای رازگشایی از این معمای جنایی معلوم شد سه جوان به نام های هادی، محمدصفر و حسن در این جنایت دست داشته اند. به این ترتیب سه مظنون دستگیر شدند و در بازجویی های اولیه اتهامشان را پذیرفتند. در حالی که تحقیقات برای روشن شدن ابعاد این پرونده ادامه داشت خبر رسید هادی در بازداشتگاه خودش را با نوار دور پتو حلق آویز کرده است. در همین حال اهمیت این ماجرا سبب شد پرونده برای ادامه رسیدگی به تهران ارسال شود. در جریان محاکمه دو متهم، آن ها اتهام قتل و تجاوز را به گردن هادی انداختند اما در نهایت قاضی حکم به قصاص آن ها داد اما حکم صادره نقض شد. این پرونده چند مرتبه بین قضات دادگاه دیوانعالی کشور دست به دست شد و هر بار حکم تازه ای صادر شد تا این که سرانجام در شرایطی که محمدصفر زندانی و حسن فراری بود هیئت عمومی قضات دیوان عالی کشور رأی قصاصی را که با برگزاری مراسم قسامه صادر شده بود تأیید کرد. این حکم در حالی صادر شد که پدر و مادر لیلا برای اجرای حکم باید تفاضل دیه محمدصفر را پرداخت می کردند. آن ها برای فراهم کردن این پول خانه و همه دارایی شان را فروختند تامحمدصفر اعدام شد.

 

 

 

قصاص صفر پایان این ماجرا نبود. چرا که خانواده لیلا همچنان در تکاپو بودند تا سومین قاتل نیز دستگیر و مجازات شود. ۱۶ سال پس از این جنایت در حالی که پلیس نتوانسته بود ردی از متهم تحت تعقیب به دست بیاورد خانواده لیلا مخفیگاه او را در شهر کاشمر شناسایی و با کمک پلیس این شهر وی را دستگیر کردند. در چنین شرایطی حسن صبح دیروز در شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضایی بعثت، پشت درهای بسته محاکمه شد.

 

 

 

پشت درهای بسته چه گذشت

 

 

 

در این جلسه که تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور مأموران در جلسه دادگاه برگزار شد قاضی محمدرضا گیوکی به بررسی شکلی پرونده پرداخت. خانواده و وکیل مدافع لیلا معتقد بودند آخرین رأیی که از سوی دادگاه برای حسن صادر شده غیابی و قطعی است و این حکم باید هر چه سریع تر اجرا شود اما وکلای حسن اعتقاد داشتند چون رأی به موکلشان ابلاغ نشده است قطعی نیست.

 

 

 

حسن تردست یکی از وکلای حسن در این باره گفت: این پرونده پر از اشتباهات قضایی است و برخی احکامی که صادر شده خلاف نص صریح قانون است به طور مثال حکمی که درباره موکلم و محمدصفر صادر شد خلاف فتوای مقام معظم رهبری است. پیش از این در موارد لوث که باید مراسم قسامه برگزار می شد اولیای دم می توانستند به جای استفاده از ۵۰ نفر برای قسم خوردن، افراد کمتری را به دادگاه معرفی کنند و هر نفر چند مرتبه سوگند یاد کند اما از سال ۸۰ به بعد طبق فتوای مقام معظم رهبری این رویه متوقف شد و صدور حکم قصاص با قسامه منوط به حاضر شدن ۵۰ فرد واجد شرایط در جلسه دادگاه شد. حال آن که محمدصفر بر خلاف این فتوا که به قانون نیز تبدیل شده است اعدام شد و حکم قصاص غیابی موکلم نیز به این ترتیب صادر شده که خلاف قانون است. اشتباه های مکرری در این پرونده به چشم می خورد که باید برطرف شود.

 

 

 

تردست درباره اتهام موکلش نیز گفت: او اتهام قتل و تجاوز را قبول ندارد و می گوید هادی این جنایت را مرتکب شده است و در اقرار اولیه اش تحت فشار بوده است. وی ادامه داد: در این جلسه وارد رسیدگی ماهوی نشدیم و دادگاه درباره درخواست واخواهی ما تشکیل شد. حال باید منتظر نظر دادگاه ماند و دید این درخواست قبول می شود یا خیر. در صورتی که درخواست پذیرفته شود در ادامه وارد ماهیت پرونده خواهیم شد. در غیر این صورت پرونده برای سیر مراحل قانونی به دیوان عالی کشور ارسال می شود.

 

 

 

از سوی دیگر سرور واعظی مادر لیلا گفت: در جلسه دیروز متهم و وکلایش حرفی برای گفتن نداشتند. آن ها می گفتند رأی غیابی به حسن ابلاغ نشده و قطعی نیست. این در حالی است که او قطعا از این رأی خبر داشته است که فرار کرده و مخفی شده بود. از طرفی او می دانست محمدصفر اعدام شده است و بنابراین از حکم اطلاع داشته است. مادر لیلا همچنین جو دادگاه را مناسب اعلام کرد و گفت: خوشبختانه قاضی در کمال آرامش حرف هایم را شنید و امیدوارم حکمی که صادر می شود عادلانه باشد.

 

 

 

در همین حال قاضی محمدرضا گیوکی ابراز امیدواری کرد که به زودی درباره این پرونده جنجالی تصمیم گیری شود..../ روزنامه خراسان