سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
88 سالگی «بیبی حاضر» بوی مرگ نمیده!
88 سالگی برای خیلی از ما بوی ازکارافتادگی، ضعف و برای عدهای حتی بوی مرگ را میدهد.اما 88 سال برای بعضیها تنها یک عدد ساده است؛ مانند مادربزرگهایی مثل «بیبی حاضر امیدواری» که در 88 سالگی همچنان پرکار و پر از انگیزه هستند.
مجله زندگی ایده آل: 88 سالگی برای خیلی از ما بوی ازکارافتادگی، ضعف و برای عدهای حتی بوی مرگ را میدهد، تا جایی که گاهی ساعتها را تا خواندن غزل خداحافظی میشماریم.اما 88 سال برای بعضیها تنها یک عدد ساده است؛ مانند مادربزرگهایی مثل «بیبی حاضر امیدواری» که در 88 سالگی همچنان پرکار و پر از انگیزه هستند.
«بیبی حاضر» سواد خواندن و نوشتن ندارد اما خلاقیت و پشتکارش سالهاست که او را به یک بیبی خوشذوق، هنرمند و عروسکساز تبدیل کرده است. عروسکهای قصههای «بیبی حاضر» دوستداشتنیاند و شکل و شمایلشان متفاوت از همه شخصیتها و عروسکهایی است که تا امروز دیدهایم. اینها شخصیتهای قصههای ذهن خلاق او هستند از فوت و فن درست کردن عروسکهای بیبی تا جهانی شدنشان را از زبان خالق آنها بخوانید. با تشکر از بهمن عباسپور، نوه بیبی که امکان گفتوگو را با بیبی حاضر فراهم کرد.
بیکاری خستهام میکند
40 ساله بودم که همسرم را از دست دادم- با داشتن چهار پسر و یک دختر بار مسئولیت بزرگ کردن همه آنها را به تنهایی به دوش کشیدم. سختیها و پستی و بلندیهای زیادی را گذراندم اما همیشه امیدم به خدا بود.از بچگی عاشق عروسکها و دنیای آنها بودم.
درست است که عروسکهای زمان کودکی ما بسیار ابتدایی و ساده بودند اما من دقت زیادی در جزئیاتشان و قصهپردازی و داستان ساختن برای آنها داشتم.تا اینکه بعد از بزرگ شدن بچهها و نوهدار شدنم دست به کار شدم و کارم را با عروسکهای خیلی کوچک آغاز کردم.
عروسکها را از روی قصههایم درست میکنم، مادر و مادربزرگ من هم همینطور عروسک درست میکردند و من هم از آنها یاد گرفتم. نقاشی هم میکنم. عروسکهای من از خورده پارچههای باقیمانده از لباسها یا کامواهای بهدست آمده از شکافتن لباسهای بافتنی درست میشوند. ابتدا تصویر شخصیت قصهای که قرار است به عروسک تبدیل شود را روی کاغذ به شکل کاملا ابتدایی در میآورم.
بعد رنگهای مورد نظرم را از میان پارچههایم انتخاب و به سادهترین شکل شروع به سر هم کردن آنها میکنم؛ نوهها و همسایهها برایم پارچههای دورریختنی میآورند یا لباسهای بافتنی قدیمی و کهنه را میشکافم و عروسک درست میکنم. داخل عروسکها را هم با تکهپارچههای خرد شده پر میکنم خیال نکنید این کار آسان است. نخ به سوزنکردن خیلی سخت است. گاهی ساعتها مینشینم تا نخ را سوزن کنم اما خسته نمیشوم.
فقط گردنم درد میگیرد. به گردنم میگویم تا زنده هستم باید حرکت کنی! رفیق نیمهراه نباش. بچههایم میگویند بیبی دیگر لازم نیست عروسک درست کنی. اینقدر چشمانت را به نخ و سوزن ندوز. من میگویم دیگر توبه میکنم، ولی فردا که بیدار میشوم، باز هم میروم سراغ عروسکها. تا زمانی که چشمهایم ببیند و دستم حرکت کند، باید بدوزم.
این کار را دوست دارم. اگر کاری را با عشق انجام بدهیم دیگر خسته نمیشویم. من هم از عروسکهایم خسته نمیشوم. این عروسکها را به قیمت جان خریدم، خیال نکنید مفت و ارزان خریدم. دکتر به من گفته دیگر نباید چیزی ببافم و سوزن به دست بگیرم اما من گوشم بدهکار نیست، چون اگر بخواهم به حرف دکترها گوش کنم، زمینگیر میشوم. بیکاری خستهام میکند. از جوانی هم میانه خوبی با بیکاری نداشتم. از قدیم دستم به سوزن بود. یا میبافتم یا میدوختم. عروسک همه نوههایم را خودم درست کردم. من با عشق کار میکنم، من به این عروسکها و به نماز، روزه و کارهای خیر عشق دارم.
شخصیتهای پارچهای کودکی ما
بهمن عباسپور، نوه بیبی است که بعد از کشف خلاقیتهای مادربزرگش تمام تلاشش را کرد که سمت و سوی تازهای به دستساختههای بیبی بدهد و چهار سال پیش بود که از او خواست تا آدمهای قصههای کودکیاش را هم بدوزد. بهمن میگوید: بی بی نگاه خلاقانهای به پدیدههای اطرافش دارد و با الهام از داشتههای خود، دست به خلق آثاری بدیع میزند، آثاری که نظیر آن هیچجا پیدا نمیشود. بیبی همه عروسکهایش را خلاقانه براساس قصههایش آفریده است اما برخی را هم مشابه قصههای بچههای امروز درست میکند مثل شخصیت ننه اسکندر در انیمیشن شکرستان که به خوبی نشان داده که چیزی از یک عروسکساز حرفهای و تحصیلکرده کم ندارد.
کلاه قرمزی را هم در میان عروسکهایش دارد اما هیچ شباهتی به کلاه قرمزی معروف ندارد، کاملا ساخته و پرداخته ذهن بیبی است. بیبی همه عروسکهایی را که درست میکند، دوست دارد چون آنها را میشناسد و او را به یاد زمانهای میاندازند که دیگر وجود ندارد. عروسکهای بیبی یک ویژگی منحصربهفرد دارند و آن اینکه ملهم از ذهن خلاق خود او هستند. مقرون به صرفه بودن و استفاده از پارچههای اضافی و دورریز ویژگی دیگر این عروسکهاست. حجاب هم که خصیصه همه عروسکهای بیبی است چون دلش میخواهد عروسکهایش با حجب و حیا باشند. بیبی عروسکهایش را یادگار دوران بعد از خود میداند و همین برایش کفایت میکند که از او به نیکی یاد کنند.
با عروسکهایم درد و دل میکنم
در میان همه عروسکهایی که بیبی آنها را خلق کرده است، هیچ کدام کاملا شبیه دیگری نیست. گرچه بعضی از آنها را به خاطر علاقهای که نوههایش نشان دادهاند، چند نمونه شبیه هم درست کرده، اما شخصیت همه آنها یکی است. بیبی همه عروسکهایش را دوست دارد اما برخی را بیشتر. بیبی درباره طراحی لباس عروسکهایش میگوید: پارچههای رنگی و گل گلی برای شادی است و عروسکهای شاد درست میکنم، رنگهای مشکی را هم برای آنها که سنگینتر هستند، استفاده میکنم مثل خالو حسین، چون سبیل دارد و لباسش مشکی است.
گربه مهربان است برای همین با پارچه گلگلی درست کردم، نخواستم سیاه باشد. چون گربه سیاه وحشی و بدجنس است آن را با پارچه سیاه درست کردم. مجموعهای از مورچههای بزرگ را هم درست کردهام که روی یکی از دیوارها رژه میروند. مورچههایی که زمان زیادی را برای درست کردنشان گذاشتهام.
مورچههایی هست که رنگشان پوست پیازی است و من دیدهام، ولی من با پارچه قرمز این مورچهها را درست کردم.این مورچهها را از روی کارتون مورچه سیاه ساختهام اما اینها دوستداشتنیتر هستند. «گنگه لاله» یکی از عروسکهای دیگر است.
«گنگه لاله» عروسک دخترکی است که مثل سنگ صبور شنونده همه درد دلهای اوست و روزی که دخترک متهم میشود، «گنگه لاله» زبان باز میکند و با گفتن حقایق از او دفاع میکند.اگر زنده باشم و بتوانم کار کنم، باز هم دوست دارم نمایشگاه داشته باشم، مردم بیایند، ببینند و اگر دوست داشتند بخرند. از همه عروسکهایی که تا امروز درست کردهام، چند تایی را هم برای خودم نگه داشتم تا از من به یادگار برای نوهها و نتیجههایم بماند.
برای انجام هر کاری هیچ وقت دیر نیست
همه ما نوهها،کودکیمان را با عروسکهای بیبی گذراندیم. این عروسکها ویژگی منحصربهفردی دارند. ریشه این عروسکها یا در فرهنگ ایرانی است یا در داستانهایی که خودش تعریف میکند. شاید عجیب باشد اما مادربزرگ عروسکهایی درست میکند که درست شخصیت افرادی است که آنها را دیده و از آنها تاثیر گرفته است. بعضی از عروسکها هم براساس تخیلات او ساخته شده اند. بیبی از همان دوران میانسالی دنبال هیجان و جنبوجوش بود و همیشه از بیکار ماندن کلافه میشد.
اوایل بیشتر بافتنی میبافت اما هشت سالی میشود که به جرات میتوان گفت تمام روزش را با این عروسکها سپری میکند. هر کسی عروسکها را میبیند مادربزرگ را تشویق میکند و همین تشویقها باعث میشود، بیشتر کار کند. البته مادربزرگ با این کار به تمام اطرافیانش بهخصوص ما درسهای بزرگی میدهد. مادربزرگ نشان داد که برای انجام هر کاری هیچوقت دیر نیست و فقط عشق و علاقه کافی است تا هر کاری را انجام دهیم.
وقتی بیبی به تشویق ما نوهها قرار شد عروسکهایش را به نمایش بگذارد به ما گفت اصلا به نظرتان کسی اینها را میخرد، اما در روزهای برگزاری نمایشگاه تمام نگرانی بیبی این بود که نکند همه عروسکهای دوستداشتنیاش را بخرند و چیزی باقی نماند. در روزهای نمایشگاه، بیبی در حال درست کردن عروسکی بود که هنوز چشم نداشت و پیش از آنکه تمام شود، بلافاصله پیشخرید شد.
همین استقبال و علاقه مردم است که او را به ادامه کار مصممتر میکند. عروسکهای دستساز مادربزرگهای ما کاملا برخاسته از فرهنگ ماست که میتوان از آنها جهت برای تولید انبوه برای بچههای ایران زمین الهام گرفت.
ویدیو مرتبط :
گناه نکنیم...مرگ فرصت توبه نمیده
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مشاغلی که بوی مرگ را استشمام میکنند
مشاغلی که بوی مرگ را استشمام میکنند
اغلب سوانح و جراحتها در معدودی از مشاغل رخ میدهند که کسب درآمد در آنها نیازمند به جان خریدن خطرهای جدی است.
به گزارش ایسنا، در این گزارش که در سایت اینترنتی «بانکریت» منتشر شده، فهرست 10 نمونه از پرحادثهترین و خطرناکترین مشاغل در آمریکا ارائه شده که به شرح زیر است:
1- ماهیگیری:
ماهیگیران و کارگران ماهیگیری خطرناکترین شغل را در ایالات متحده دارند. داشتن وسایل معیوب و ناقص، هوای نامساعد و سوانح احتمالی ناشی از تردد در دریاها، این حرفه را از سال 1992 میلادی تاکنون در زمره پرخطرترین مشاغل قرار داده است. نرخ مرگ و میرها در این شغل سالانه 127.3 نفر در هر 100 هزار نفر برآورد شده در حالی که درآمد سالانه حاصل از آن تنها 25 هزار و 590 دلار است.
2- چوببری
نرخ کلی قربانیان حرفه چوببری در ایالات متحده در سال 2010 میلادی، 59 نفر بود که در سال 2011 میلادی به 65 نفر افزایش یافته است. به دلیل اینکه کارگران بیشتر ساعات روز را با ماشینهای سنگین و در آب و هوای اغلب نامساعد و ارتفاعات زیاد از سطح دریا میگذرانند، خطرات این شغل بسیار مشهود است. میزان تلفات ناشی از این حرفه، 104 نفر در هر 100 هزار نفر عنوان شده است ضمن اینکه درآمد سالانه حاصل از آن نیز 32 هزار و 870 دلار برآورد شده است.
3- خلبانی و مهندسی پرواز
اگرچه خلبانان به واسطه خطرات ذاتی این شغل و احساس مسوولیت نسبت به آن از تامین مالی مناسبی برخوردارند، اما هیچ مبلغی نمیتواند حقیقت این شغل همیشه خطرناک و مرگآفرین را تغییر دهد. نرخ مرگ و میر در این حرفه 56.1 نفر در هر 100 هزار نفر است و درآمد سالانه آن 118 هزار و 70 دلار در ایرلاینها و 92 هزار و 60 دلار در پروازهای تجاری برآورد شده است.
4- جمعآوری زبالهها و مواد بازیافتی
با وجودی که کارگران جمعآوری زباله اغلب در این کشور منزلت کافی برای قرارگیری در رتبههای اجتماعی را پیدا نمیکنند اما آسیبهای ناشی از این حرفه برای آنها بسیار جدی بوده و میزان تلفات آن نیز بالا است چرا که سالانه از هر 100 هزار کارگر، 36.4 نفر از آنها جان خود را از دست میدهند ضمن اینکه میانگین حقوق سالانه آنها نیز مبلغ 35 هزار و 230 دلار برآورد میشود.
5- تعمیرکاری سقف
آفتاب سوختگی یا فرود آمدن چکش بر روی انگشتان مهمترین خطرات این حرفه نیستند بلکه افتادن از پشتبام و جراحتهای جدی و شکستگی، این حرفه را در زمره پر تلفاتترین حرفهها در آمریکا قرار داده است. میزان تلفات سالانه این حرفه 34.1 نفر در هر 100 هزار نفر عنوان شده و متوسط درآمد سالانه آن نیز 34 هزار و 220 دلار برآورد شده است.
6- کارگران تیرآهن ساختمانی
کارگران ساختمانی که تیرآهنها را با استفاده از جرثقیل و لیفتراک در ساختمانها نصب میکنند در معرض خطرات جدی شغلی هستند. سالانه از هر 100 هزار کارگر 30.3 نفر قربانی حوادث شغلی مرتبط با این حرفه میشوند. درآمد سالانه این شغل نیز 44 هزار و 540 دلار برآورد میشود.
7- کارگری ساختمان
کارگران ساختمانی اغلب فعالیتهای بدنی سنگینی انجام میدهند که به واسطه همین فعالیتها، بیشترین میزان مصدومیت را دارند. آنها زمینهای ساختمانی را تمیز و آماده میکنند، چاه حفر میکنند، داربستها را نصب کرده و تجهیزات ساخت و ساز را آماده میکنند. میزان تلفات سالانه این حرفه 26.8 نفر در هر 100 هزار نفر برآورد میشود ضمن اینکه دستمزد سالانه آنها از 23 هزار و 320 دلار تا 27 هزار و 780 دلار متغیر است.
8- کشاورزی و مزرعهداری
کار کردن روی زمین زراعی یکی از قدیمیترین حرفهها است. اما ورود فنآوریهای جدید این حرفه را کمی ایمنتر کرده است. تماس نزدیک برای ساعتهای طولانی با ماشینها و تجهیزات سنگین سبب بروز جراحتها و مرگ و میرهای بسیار در این حرفه میشود که بیشتر آنها به واسطه سوانح حمل و نقل رخ میدهند. در این حرفه سالانه از هر 100 هزار نفر در آمریکا 26.1 نفر دچار تلفات میشود ضمن اینکه درآمد سالانه آنها 60 هزار و 750 دلار برآورد میشود.
9- رانندگان خودروهای سنگین
رانندگی برای ساعتهای طولانی در شرایط دشوار و مسیرهای پیچیده با خودروهایی با وزن بیش از 40 تن و خطرات تصادف، عامل اصلی مرگ در میان رانندگان است. سالانه از هر 100 هزار نفر 25.9 نفر دچار تلفات میشوند. درآمد سالیانه رانندگان 38 هزار و 200 دلار برآورد میشود.
10- کارگری در معادن طبیعی
این شغل مستلزم ساعتها فعالیت کاری سخت و طاقتفرسا به ویژه در مناطق دورافتاده و برای مدتهای طولانی است. اما از طرفی هم در بسیاری از کشورها شغلی پرحادثه است که حوادث احتمالی آن از ریزش معدن گرفته تا خفگی و گاز گرفتگی جان کارگران معدن را به طور جدی به خطر میاندازد.
میزان تلفات این شغل سالانه 22.1 نفر در هر 100 هزار نفر برآورد شده و متوسط درآمد سالانه حاصل از آن نیز 54 هزار و 20 دلار عنوان شده است.
ایسنا