سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

5 روش برای مدیریت کارمند اعصاب خُردکن!


چگونه می توان در محل کار با همکار یا کارمندی که موجب ناراحتی و اعصاب خوردی شما بشود، کنار آمد؟ این مساله واقعا نوعی درگیری درونی است و عادت کردن به اخلاق های بد طرف مقابل نیز سخت ترین کار دنیا است. اما این مساله هم راهکار دارد.





صبح بخیر: چگونه می توان در محل کار با همکار یا کارمندی که موجب ناراحتی و اعصاب خوردی شما بشود، کنار آمد؟ این مساله واقعا نوعی درگیری درونی است و عادت کردن به اخلاق های بد طرف مقابل نیز سخت ترین کار دنیا است. اما این مساله هم راهکار دارد.

ابتدا باید از خود بپرسید: چرا حضور این فرد مرا آزار می دهد؟

این شرکت مال شما است. چرا فردی را استخدام می کنید که روی اعصاب شما راه برود و روحیه تان را خراب کند؟ چرا او را اخراج نمی کنید؟ اگر کارمندی تا این اندازه احمق و آزاردهنده است، بهترین کار اخراج او است. اما اگر یکی از کارمندان شما فرد بد و زننده ای نیست و فقط برخی کارهای او باعث ناراحتی شما می شود، بهتر است برای حل این مساله راهی پیدا کنید.



البته وجود انسان های مخالف در یک شرکت بد هم نیست. آنها با اختلاف عقیده و سلیقه خود بحث و گفت‌وگوهایی در شرکت به وجود می آورند که می توانند نتایج سازنده ای در بر داشته باشند. اما وجود آدم هایی که صد سال حاضر نیستید حتی یک دقیقه هم خارج از شرکت با آنها برخورد یا مکالمه داشته باشید، گاهی به قدری آزار دهنده است که خلاقیت ما را نیز از بین می برند و باعث می شوند همه ذهنتان درگیر کارهای زشت و رفتارهای اعصاب خوردکن او بشود.

اما چگونه باید این فرد را مدیریت کرد؟

•    کارهای او را بد تصور نکنید

از نقطه نظر کاربردی در مورد مسایل کاری و اصول مدیریتی، دوست داشتن زیاد افرادی که آنها را مدیریت می کنید بسیار سخت تر از دوست داشتن کم آنها است. کارمندانی که مدیرها بیشتر آنها را دوست و قبول دارند آنهایی هستند که خوب کار می کنند، اخبار بد ندارند و ثابت رفتار می کنند.

•    برخورد خوبی داشته باشید

علیرغم همه احساس های بدی که به کارمند خود دارید، باید مراقب رفتار و طرز برخورد خود با او باشید. وظیفه شما به عنوان مدیر این است که عادلانه و بدون دخالت احساسات شخصی در مورد کارمندان تصمیم گیری کنید و اگر کارمند آزاردهنده مستحق پاداشی بود، آن را از او دریغ نکنید.

•    تمرکز روی خود

به جای اینکه مدام به کارهای آزاردهنده کارمند خود بیندیشید، به این فکر کنید که شما چرا این گونه واکنش نشان می دهید.  آنها چیزی را درست نمی کنند و فقط اوضاع را بدتر می کنند. شما به جای اینکه به آنها توجه کنید، ببینید واقعا چه مسایلی باعث ناراحتی و آزار روحی شما می شوند؟  پس از کشف آنها مسلما می توانید کنترل بهتری روی آنها داشته باشید و واکنش های ملایم تری نشان دهید.



•    غرض‌مندی خود را در تصمیمات دخالت ندهید

اگر فردی روی اعصاب شما بود و نمی توانستید رفتارهایش را تحمل کنید، هرگز غرض‌مندی خود را در واکنش های خود به کارهای خوب یا بد او دخالت ندهید. در این مواقع بهتر است با خود صادق باشید و از خود بپرسید: «آیا کاری که با او می کنم همان استانداردی است که برای بقیه اجرا می کنم؟»

•    زمان بیشتری را با هم باشید

شاید این راهکار به هیچ وجه موردپسند شما نباشد و حتی دلتان نخواهد در مورد آن چیزی بشنوید. اما صرف زمان بیشتر در کنار چنین کارمندانی باعث می شود تا راحت تر با رفتارهای او کنار بیایید.


ویدیو مرتبط :
کارمند بی اعصاب و قاطی...

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تکلیف "مقامات متهم" را روشن کنید/ادامه مدیریت متهمان بلاتکلیف ، راه رفتن بر روی اعصاب مردم و آبرو ریزی نظام است



ادامه مدیریت متهمان بلاتکلیف ، راه رفتن بر روی اعصاب مردم و آبرو ریزی نظام است

تکلیف "مقامات متهم" را روشن کنید/ خط قرمزهای جعلی را بشکنید

آنچه مردم را به شدت آشفته کرده، این است که هم در این پرونده و هم در پرونده های دیگر ، سخن از اتهامات مدیران رده های بالای دولت است که اسم و رسم شان نیز بر همه مشخص است.ماجرا از دو حال خارج نیست.یا این افراد که با اتهامات سنگین مالی مواجهند، واقعاً بی گناهند و مورد اتهامات ناروا قرار گرفته اند و یا این که مجرمان یقه سفیدی هستند که میلیارد میلیارد سوء استفاده کرده اند و راست راست می گردند! بدیهی است استمرار حالت بلاتکلیفی درباره این افراد ، نه با مبانی عدالت همخوانی دارد و نه به نفع جامعه است.

عصر ایران - یکی از آرمان های امام (ره) و مردمی که انقلاب تاریخی 1357 را شکل دادند و به پیروزی رساندند ، حضور مسوولانی "پاک دست"  در مناصب مختلف کشور بود.

این مهم ، در سال های نخست پس از پیروزی انقلاب ، به طور جدی یک ارزش به حساب می آمد و اصل بر این بود که هر کس که در یک جایگاه حکومتی مدیریت می کند ، "لابد انسان پاک دستی است". آن سال ها از این افراد با نام نیروهای"متعهد" یاد می شد و هر چقدر سمت ها بالاتر می رفت ، میزان اعتماد مردم به پاک بودن مدیران افزون تر می شد.

در آن روزگر هر چند می شد در میان نیروهای ادارات دولتی ، افرادی را یافت که در کار رشوه و اختلاس و حیف و میل هستند ولی در مخیله مردم نمی گنجید که مدیرکلی رشوه بگیرد ، استانداری دست کج کند و وزیر و معاون وزیری با اختلاسگران همکاری کند و ... .

فاضل خداداد

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

فاضل خداداد که در ماجرای موسوم به اختلاس 123 میلیاردی در آذر 1374 اعدام شد

 

تقویم ها ، بی توقف ورق خوردند و زمانی که ماجرای موسوم به اختلاس 123 میلیارد تومانی پیش آمد و مشخص شد که برخی مسوولان میانی در آن ماجرا ، دچار قصور و تقصیر شده بودند ، شوکی بزرگ به جامعه ایران وارد شد. با این حال ، بسیاری آن را به حساب یک اتفاق گذاردند که با عواملش هم برخورد شد و حتی یک نفر هم - البته نه از مسوولان - اعدام شد.

اما در ادامه ، رفته رفته ، این که در فلان اداره و نهاد و وزارتخانه و سازمان ، اختلاس های کلان صورت گرفته است ، برای مردم عادی شد. اگر در یک سوء استفاده مثلاً 5 میلیون تومانی می شد پذیرفت که یک کارمند عادی کج دستی کرده است ، اما در رقم های میلیاردی -که دیگر تکراری هم شده بود- هیچ کس نمی توانست بپذیرد که چنین جابجایی هایی ، می تواند بدون همراهی سازمان یافته گروه هایی از "مدیران" انجام شود.

اگر تا پیش از این ، تصدی پست های مدیریتی ، برای خدمت به مردم و حفظ انقلاب بود ، در گذشت زمان ، گروهی از مدیران بر سر کار آمدند که صندلی های ریاست را "فرصتی تاریخی و احتمالاً تکرار ناپذیر" می دانستند که باید از آن حداکثر استفاده را برای "بستن" خود و اطرافیان به کار گرفت. البته این قضیه ، عمومیت مطلق ندارد و نمی توان تر و خشک را با هم سوزاند اما در عین حال کتمان واقعیت هم کاری از پیش نمی برد.

در این میان ، تنها ، ارقام کلانی از بیت المال متعلق به مردم ایران به تاراج نرفته ، بلکه مهم تر از آن ، اعتماد و آرامش روانی جامعه است که دچار شدیدترین لطمات شده است.

اینک ، در ایرانِ سال 1391 ، دیگر سخن از این نیست که در فلان اداره ، فلان مدیرکل خطای مالی داشته است ، حتی بحث ، این هم نیست که فردی گمنام توانسته در کوتاه مدت ، سه هزار میلیارد تومان به جیب بزند ، بلکه آنچه مردم را به شدت آشفته کرده ، این است که هم در این پرونده و هم در پرونده های دیگر ، سخن از اتهامات مدیران رده های بالای دولت است که اسم و رسم شان نیز بر همه مشخص است.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

قاضی سراج در حال رسیدگی به پرونده موسوم به اختلاس 3هزار میلیارد تومانی

 

ماجرا از دو حال خارج نیست . یا این افراد که با اتهامات سنگین مالی مواجهند ، واقعاً بی گناهند و در میانه میدان سیاست ، از سوی رقبا بدنام شده و مورد اتهامات ناروا قرار گرفته اند و یا این که مجرمان یقه سفیدی هستند که میلیارد میلیارد سوء استفاده کرده اند و راست راست می گردند!

بدیهی است استمرار حالت بلاتکلیفی درباره این افراد ، نه با مبانی عدالت همخوانی دارد و نه به نفع جامعه است.

در بسیاری از کشورها ، اگر مسوولی متهم به فساد شود ، یا سیستم او را تعلیق می کند و در اختیار قضات قرار می دهد یا خودش استعفا می کند و منفک می شود.

علت این رفتار هم مشخص است: آنها می دانند که ادامه مدیریت فردی که - به حق یا به ناحق - متهم است ، به اعتماد مردم و جایگاه جایی که در آن است ، لطمه می زند. بنابراین ، دستگاه قضایی ، فوراً وارد عمل می شود و تکلیف را یکسره می کند ، اگر فرد مجرم باشد که مجازات می شود و اگر بی گناهی اش ثابت شود ، می تواند با رهایی از کابوس اتهام ، با سری بلند ، به خدمت ادامه دهد.

اما متأسفانه در کشوری شیعی که شعارش این است که پیرو علی و عدالت علی(ع) است ، شاهدیم که  مدت های مدیدی  است تعدادی از کارگزاران نظام اسلامی ، متهم به فسادهای سهمگین مالی هستند و در همان حال ، رئیس جمهوری که ادعا می کرد اگر از پسرش هم خطایی سر بزند ، باید محاکمه شود ، صراحتاً از خط قرمزهای کذایی صحبت می کند و با بهره مندی از جایگاه حقوقی و سیاسی اش ، برای محاکمه متهمان بلندپایه دولتی ، مشکل تراشی می کند تا دست یازیدن به پرونده این افراد ، مساوی باشد با هزینه سازی برای کشور!

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

آیا مقامات دولتی ، در این سوی خط قرمز مصونیت خواهند داشت؟مسوولان قضایی که گفته اند هیچ خط قرمزی جز قانون وجود ندارد

بدیهی است ادامه این وضعیت ، تیرخلاص بر بقایای اعتماد مردم است. مردم حق دارند بگویند که این افراد باید هر چه سریعتر محاکمه شوند تا تکلیف مشخص شود. اگر واقعاً بی گناهند ، معلوم شود تا نگویند فلان جایگاه دولتی در اختیار یک متهم مفاسد اقتصادی است (فکرش را بکنید که برای نظام چقدر بد است که درباره مسوولانش این گونه ذهنیتی وجود داشته باشد!). اگر هم گناهکارند که باید هر چه سریعتر همانند علف های هرز ، برچیده شوند و به مجازات برسند.

حتی اگر بخواهیم از زاویه صرفاً مصلحت گرایانه هم به موضوع بنگریم ، باز هم خواهیم دید که محاکمه این افراد ، به مصلحت کشور و نظام است. اگر در محاکمه ، بی گناهی اینان واقعاً ثابت شد که چه بهتر ، ولی اگر جرمشان ثابت شد و محکوم شدند ، مردم نخواهند گفت" وای چه مسوولان فاسدی! بلکه خواهد گفت: درود بر این سیستم پاک که خلافکاران را تشخیص می دهد و حذف می کند.

وانگهی ، درس عبرتی برای دیگران هم خواهد شد که بدانند گزاره "منصب مصونیت می آورد" کهنه شده و تنها رهاورد منصب در جمهوری اسلامی "مسوولیت" است.

در روزهایی که همه از آرمان های امام (ره) سخن می گویند ، قدمی در اره این آرمان ها برداشتن ، جای دوری نمی رود و الا دم زدن و عمل نکردن مصداق "دو صد گفته چون نیم کردار نیست" خواهد بود!/عصرایران