سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

گرایش جدید جوانان ایرانی: ورزش هیجان انگیز پارکور


پارکور صرفا حرکات آکروباتیک، بدلکاری، رقص و یا حرکات بی‌هدف و بدون توجه به عواقب آن و پرش‌های بلند بدون دلیل نیست، بلکه مجموعه‌ای از حرکات از پیش تعریف شده و هدفمند است.




صبح بخیر: اگر دربازی های المپیک باستان در یونان قدیم، قهرمانان و پهلوانان تنها در چند نمایش ورزشی  متناسب با شرایط آن دوران به میدان رقابت می​رفتند و در نهایت با شاخه زیتونی مورد تقدیر قرار می​گرفتند این روزها شمار بازی​ها و رشته​های ورزشی در جوامع بشری مدرن احتمالا از تعداد کشورها هم بیش‌تر است. نکته جالب این جاست که در این میان بازی​های تازه​ای ابداع شده که هم ورزش هستند و هم سرگرمی. یکی از تازه​ترین رشته​های عجیب و غریب ورزشی که تناسب آشکاری با زندگی در میان دیوارهای بلند آپارتمان​ها و نرده پارکینگ​ها دارد «پارکور» است. پارکور معجون شگفت​انگیزی از قدرت بدنی، تناسب اندام، شجاعت، جسارت و انجام حرکات آکروباتیک است و سرعت گسترش آن در دنیا باورنکردنی بوده است. برای آشنایی بیش‌تر با این نمایش خیابانی همراه ما باشید.









سابقه

عده​ای معتقدند پارکور از زمانی که انسان نیاز به شکار کردن و شکار نشدن داشته، وجود داشته‌است. انسان‌ها به طور طبیعی گستره‌ای قابل توجه از حرکات و حالات ممکن را برای گذشتن از موانع به وجود می‌آوردند. افراد زیادی در طول تاریخ بر روی حرکت انسان و بهبود آن کار کرده‌اند. از آن گذشته، کودکان با ترس کم‌تر و با نشاط و سرخوشی بیش‌تر حرکت می‌کنند اما با رسیدن به سنین بالاتر و هنگامی که شروع به حرکت آگاهانه می‌کنند، این سبک بالی را از دست می​دهند.

پارکور به معنای امروزی آن، توسط ریموند بل (Raymond Belle) که یک سرباز فرانسوی جنگ ویتنام بود پایه‌گذاری شد. او و همراهانش به‌دنبال به وجود آوردن یک روش کارا و مناسب برای «تعقیب و فرار» بودند. این فعالیت‌ها، سرانجام توسط فرزندش داوید بل (David Belle) بصورت مدوّن درآمد. داوید بیش‌تر عمر خود را صرف سامان‌دهی این ورزش کرد و نام «پارکور» را بر آن نهاد. او و دوستانش، از جمله سباستیان فوکان (Sebastien Foucan) که مشهورترین آن‌هاست، با آموزش‌های ریموند بل این ورزش را از ترکیب ورزش‌های مختلفی مانند ژیمناستیک و با هدف کمک‌کردن به دیگران در مواقع اضطراری، در حاشیه پاریس به وجود آوردند.

پارکور (به فرانسوی: Parkour) یا هنر جابجایی  یا شهرنوردی یک راه نوین برای تعامل با محیط اطراف فقط با استفاده از توانایی‌های انسان است. داوید بل، بنیان‌گذار پارکور درباره فلسفه درونی آن می‌گوید: «جنبه‌فیزیکی پارکور، غلبه‌کردن بر تمامی موانع پیش روست، درست مانند این‌که در شرایط اضطراری گیر کرده باشید. پارکور فقط صرف انجام حرکات نیست، بلکه مجموعه‌ای هدفمند و دارای فلسفه‌خاص خویش است. پس هدف پارکور، رسیدن به مقصد با استفاده از کاراترین، روان‌ترین و مستقیم‌ترین مسیر و مناسب‌ترین حرکات است که می‌تواند شامل دویدن، پریدن، بالا رفتن و حتی خزیدن باشد.»

کارایی یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های پارکور است، و به این معنی است که لازم نیست حرکات سریع‌ترین باشند، بلکه باید مستقیم‌ترین و با صرف انرژی کم‌تری انجام شوند و همچنین مانع آسیب دیدگی دراز مدت یا کوتاه مدت شوند.





  فلسفه پارکور

پارکور یک رشته ورزشی است، اما فلسفه‌ای با ارزش‌های خاص خود و برای آگاهی از توانایی‌های خویشتن، مبارزه علیه خود و پرورش جسم و روح دارد. پارکور گذشته از یک ورزش و هنر، یک شیوه  زندگی کردن و یک فلسفه  روزانه‌است.

یکی از فلسفه‌های این ورزش، اتکا به توانایی‌های جسمی و ذهنی افراد برای کمک کردن به کسانی است که در شرایط خاصی قرار دارند. به همین دلیل است که در این ورزش خبری از مسابقه و رده‌بندی ورزشکاران و غیره نیست، زیرا هر کسی تنها برای خودش و نه برای اثبات برتری خود، تمرین می‌کند. بسیاری پس از آشنایی با پارکور، اصول آن را در زندگی خود نیز به کار می‌برند. به کسانی که از اصول پارکور در زندگی خود بهره می‌برند «تراسور» گفته می‌شود. هنر پشت سر گذاشتن کارای موانع، با به چالش کشیدن فیزیکی و جسمی خود باعث می‌شود که با موقعیت‌های زندگی روزانه آسان‌تر کنار بیاییم. وقتی که یک مانع یا به عبارتی وضعیتی دشوار در زندگی ما پدیدار شود، یک تراسور همانگونه که در پارکور یاد گرفته، سریع و کارا بر آن غلبه می‌کند و بدون تغییر مسیر به راه خود ادامه می‌دهد. جدا از حرفه‌ای شدن در حرکات، قسمت اصلی آموزش و تمرین صحیح پارکور، توانایی غلبه بر ترس و استفاده از آن در زندگی است، چرا که ابتدا باید بتوان بر ذهن و تفکر خود چیره شد تا توانایی حرفه‌ای شدن در پارکور در ما بوجود آید.





محل تمرین

بر خلاف بسیاری ورزش‌های دیگر پارکور تا کنون در زمین یا ورزشگاه اختصاصی تمرین نمی‌شود، البته تلاش‌هایی در این رابطه صورت گرفته‌است. تراسورها در محیط‌های شهری مانند سالن‌های ورزش، پارک‌ها ،زمین‌های بازی و سازه‌ها و ساختمان‌های رها شده تمرین می‌کنند که باعث به وجود آمدن نگرانی‌هایی مانند تجاوز به حریم شخصی، آسیب رساندن به اموال عمومی و تمرین در مکان‌های نامناسب شده‌است.



پارکور چه چیزی نیست؟

پارکور صرفا حرکات آکروباتیک، بدلکاری، رقص و یا حرکات بی‌هدف و بدون توجه به عواقب آن و پرش‌های بلند بدون دلیل نیست. همچنین پارکور «حرکت‌های دلخواه» نیست بلکه مجموعه‌ای از حرکات از پیش تعریف شده و هدفمند است.

در پارکور خبری از مسابقه و کل‌کل هم نیست. یک کمپین از یکم ماه مه سال ۲۰۰۷ توسط وبگاه رسمی پارکور برای حفاظت از پارکور و فلسفه‌آن در مقابل مسابقه و رقابت آغاز شده‌است. اعضای این کمپین اعتقاد دارند که «مسابقه» افراد را تحریک می‌کند که با دیگران برای رضایت تماشاگران یا اثبات برتری‌های خود و یا احیانا سودهای مالی مبارزه کنند؛ در حالی که در پارکور، افراد در کنار یکدیگر و فقط برای خودشان تمرین می‌کنند. پس پارکور نمی‌تواند تبدیل به یک رشته‌مسابقه‌ای شود، مگر آن که اساس وجودی آن یعنی «پرورش خود» نادیده گرفته شود.





وسایل و تجهیزات

پارکور وسیله و تجهیزات خاصی احتیاج ندارد و تراسورها معمولا لباس‌های ورزشی یا معمولی سبک و راحت می‌پوشند. تنها چیزی که توصیه شده‌است یک کفش ورزشی سبک با چسبندگی زیاد است. بعضی از تراسورها از مچ بند برای محافظت از مچ‌های‌شان استفاده می‌کنند.

 برخی نیز از دستکش‌های نازک ورزشی برای حفاظت از کف دست‌های‌شان استفاده می‌کنند که به علت کم کردن چسبندگی و حس باعث موضع منفی بعضی از تراسورها می‌شود. 





پارکور در ایران

اولین نشانه از حضور پارکور به صورت حرفه‌ای در ایران، با فعالیت امیرحسین ایمانی و کوشا فتحی‌نژاد آشکار شد. این دو ورزشکار در مستند سال ۲۰۰۳ لندن بپر (Jump London) حاضر شدن تا نام ایران در جمع پارکور دنیا ثبت شود.

هدف این فیلم نشان دادن گسترش پارکور در دنیا بود، برای همین منظور از گروه‌های مطرح و فعال پارکور در دنیا تقاضای همکاری نمودند و گروه irPk که بعدا به «رها» تغییر نام داد نیز در این پروژه همکاری کرد. این فیلم در سال 2004 ساخته شد و پس از آن، پارکور در ایران حرکت رو به رشد خود را آغاز کرد و امروز تعداد زیادی از جوانان به این ورزش جذاب می​پردازند.

با گسترده شدن پارکور در ایران و احساس نیاز به آموزش حرفه‌ای تر، امیرحسین ایمانی در تابستان سال ۲۰۰۴ برای آموزش دیدن زیر نظر یکی از موفق ترین گروه‌های پارکور دنیا به لندن رفت.

در پاییز همان سال بود گروه رها تشکیل شد و اولین دوره کلاس‌های اموزشی آن با هدف انتقال تجربه‌ و آموزش تکنیکی در مجتمع ورزشی شهید چمران (بولینگ) برگزار شد و وب‌گاه http://www.parkour.ir نیز شروع به کار کرد. توجه رسانه‌ها با اجرای نقش دو نفر از اعضای گروه رها (احسان دادفر و آرمان خاشعی) در کلیپی به نام کبوتر (تابستان ۱۳۸۴)، تولید فیلمی کوتاه برای جشنواره پلیس، مصاحبه با نشریات مختلف و حتی خبرگزاری بزرگ خارجی و شرکت در نمایشگاه بین المللی ورزش ۲۰۰۸ باعث شد توجه به این ورزش بیش‌تر شود و امروز علاقه‌مندان بسیاری شروع به تمرین کرده‌اند. هم چنین گروه رها برای آشنا شدن مخاطبان با این ورزش به دعوت رییس کمیته ایروبیک حرفه‌ای و مهارتی در مراسم افتتاحیه اولین دوره مسابقه ایروبیک حرفه‌ای کشور (۲۵ آبان ۱۳۸۵) در ورزشگاه شهید چمران به ایفای نقش پرداختند.

به مرور زمان گروه‌های دیگری در سطح ایران شروع به فعالیت کردند که می‌توان به گروه‌های شفق، بن هدز، فراز و ونتد (تبریز) و شاهرگ اشاره کرد که گروه شفق اولین همایش پارکور در تهران با حضور اکثر علاقه‌مندان به این رشته را در تابستان ۸۷ برگزار کرد. اولین دوره مربیگری توجیهی پارکور در بهار ۱۳۸۸ توسط فدراسیون آمادگی جسمانی و ایروبیک ایران به مدرسی خانم زینب دمیرچی برگزار شد. در یکی دو سال اخیر نیز جوانان زیادی در شهرهای بزرگ و کوچک ایران با برگزاری جشنواره​های مستمر نشان دادند که این ورزش نوپا در ایران گسترش چشمگیری یافته است.


ویدیو مرتبط :
حرکات هیجان انگیز و خطرناک ورزش پارکور

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گفت و گویی هیجان انگیز با آرنولد ایرانی



روی استیج رفت. همه قهرمان های دنیا برایش هورا کشیدند. آرنولد برایش دست زد و رونی کلمن قهرمانی اش را تبریک گفت. باورش خیلی سخت است اما حقیقت داشت. پسر ایرانی در رشته فیزیک مسابقات پر سروصدای آرنولد کلاسیک اول شده بود..

روی استیج رفت. همه قهرمان های دنیا برایش هورا کشیدند. آرنولد برایش دست زد و رونی کلمن قهرمانی اش را تبریک گفت. باورش خیلی سخت است اما حقیقت داشت. پسر ایرانی در رشته فیزیک مسابقات پر سروصدای آرنولد کلاسیک اول شده بود.

«بنیامین جهرمی»، علاوه بر قهرمانی دنیا توانست تنها مردی باشد که که در قاره آسیا «کارت حرفه ای» شرکت در بزرگ ترین مسابقات دنیای پرورش اندام را دریافت کند.

او دیگر قرار نیست با مبتدی ها روی صحنه برود، چرا که پسر جوان گزارش ما، «کارت حرفه ای» دارد و انتخاب شده است که فقط در حرفه ای ترین مسابقات پرورش اندام دنیا روی استیج بیاید. بنیامین جهرمی، متولد سال 59 است، 16 سال است که ورزش می کند، 182 سانتیمتر قد و 83 کیلو وزن دارد. اخیرا از کشور آمریکا که محل برگزاری مسابقات آرنولد کلاسیک بود به ایران آمد.

اخبار,اخبارفرهنگی,آرنولد ایرانی


این قهرمان ایرانی می گوید همه چیز برایش از سال 88 شروع شده است: «راستش را بخواهید، اصلا یادم نمی آید از چه زمانی ورزش را شروع کردم فقط می توانم بگویم در تمام سال های عمرم یک روز هم نبوده که ورزش نکنم.

 

مدتی فوتبال بازی می کردم و گاهی اسکواش. زمستان ها حتما به اسکی می رفتم و شنا هم ورزش مورد علاقه ام است. هر روز صبح عادت دارم در فضای باز بدوم، اما ماجرای من و ورزش پرورش اندام از سال 88 شروع شد.»

او همانطور که ورزش های دیگر را تجربه می کرد یک روز تصمیم گرفت به باشگاه بدن سازی برود همانجا بود که آشنایی اش با این رشته کلید خورد و با خودش گفت باید به صورت جدی بدنسازی را ادامه دهد.

 

مدتی بعد یکی از دوستانش خبر داد که مسابقات پرورش اندام در تهران برگزار خواهدشد، او بعد از تمرینات سخت و دشوار در مسابقات شرکت کرد و موفق شد قهرمانی رشته بادی کلاسیک در استان تهران را کسب کند.

در همان سال بود که راهی مسابقات کشوری شد و توانست مدال قهرمانی کشوری را به گردن بیاویزد. بعد از آن بود که نوبت به مسابقات بادی کلاسیک جهان رسید: «سال 2011 سعی کردم در مسابقات بادی کلاسیک دنیا که در پایتخت استونی برگزار می شد شرکت کنم اما متاسفانه چون در شرایط بد روحی بودم، نتوانستم مقام خوبی کسب کنم. در آن مسابقه مقام نهم را کسب کردم.»

او از مسابقات 2011 استونی به عنوان تلخ ترین اتفاق ورزشی اش یاد می کند و می گوید به دلل مشکلات شخصی نتوانستم موفق شوم.

 

برایم این مسئله آنقدر سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر تمرین کنم، افسرده شده بودم، نمی دانستم چه کار کنم تا اینکه به فکر افتتاح باشگاه خودم افتادم، با تاسیس باشگاه، کمی روحیه ام برگشت، توانستم خودم را جمع و جور کنم تا اینکه با رشته فیزیک آشنا شدم.»

اخبار,اخبارفرهنگی,آرنولد ایرانی


ماجرا به سه سال پیش بر می گردد که او در باشگاهش، زمزمه هایی درباره رشته ای به نام فیزیک شنید و بعد از آن شروع کرد به تحقیق در این زمینه: «به جز اینترنت و خواندن مقاله ها و مصاحبه ها، هیچ راهی برای آشنایی بیشتر با این رشته نداشتم، بیشتر مربی ها در ایران اطلاعات کافی نداشتند که در اختیارم بگذارند.

 

مجبور بودم با دیدن ویدئوهای قهرمان های این رشته، اساس این ورزش را یاد بگیرم. آن روزها به فکر شرکت در مسابقه نبودم راستش را بخواهید، استرس مسابقات قبلی هنوز در دلم بود، فکر می کردم باز هم اگر شرکت کنم، همان آش است و همان کاسه.»

او هر روز تمرین می کرد بی آنکه بخواهد مسابقه بدهد، در این زمان طبق نظر مربیانش، او به 70 درصد آمادگی برای شرکت در مسابقات بین المللی رسیده بود. جهرمی ادامه می دهد: «دقت کردن روی خورد و خوراک و خوب ورزش کردن، جزو سبک زندگی من بود و من هر روزم را با همین سبک زندگی، شب می کردم، در این زمان به شرکت در یکی از معتبرترین مسابقات پرورش اندام دنیا حتی فکر نکرده بودم. در پاییز سال 93، بدنم برای شرکت در مسابقات به آمادگی رسیده بود.

 

در این زمان یکی از دوستانم گفت که در 6 مارس- 16 اسفندماه- مسابقات بزرگ آرنولد کلاسیک در آمریکا برگزار می شود. با خودم گفتم می روم درخواست ویزا می کنم اگر موفق به درخواست ویزا شدم مسابقه می دهم وگرنه که از فکرش بیرون می آیم.»

مسابقات پرورش اندام آرنولد کلاسیک در شهر اوهایو برگزار می شد. ویزای سفر به آمریکا اوایل دی ماه به دست جهرمی رسید: «ویزای سفر که به دستم رسید تصمیم گرفتم یک ماه زودتر از شروع مسابقه به کشور آمریکا سفر کنم تا بتوانم تجربه کسب کنم و قهرمان های این رشته را از نزدیک ببینم و از آنها سوالهایی که سالها در ذهنم است را بپرسم.»

او 10 فوریه به آمریکا رفت: «بعد از رسیدن به این کشور، شروع کردم به تحقیق درباره باشگاه های معتبر پرورش اندام. اطلاعات زیادی درباره قهرمان های رشته فیزیک بدست آورده بودم، اما در آمریکا به شدت آگاهی ها درباره این رشته بالا بود و این موضوع خیلی به من کمک کرد.»

 

او موفق به دیدن قهرمان های مشهوری همچون جیسون شد: «او قهرمان فیزیک مسابقات جهانی آرنولد کلاسیک بود و حتی یک بار هم نفر سوم مسابقات مستر المپیا در سال 2014 شده بود.»

مسابقات مستر المپیا یکی از رویای ترین و جنجال برانگیزترین مسابقات پرورش اندام در جهان است و بنیامین جهرمی از ابتدای آشنایی اش با رشته پروش اندام، علاقه زیادی به این مسابقه پیدا کرده بود حالا جیسون قهرمان این مسابقه و ده ها مسابقه دیگر رو به روی بنیامین ایستاده بود و به او می گفت که باید چگونه روی استیج فیزیک ظاهر شود.

آقای قهرمان ادامه می دهد: «زمانی که دیدم بیشتر قهرمان ها و ورزشکاران اعتقاد دارند که بدن من آمادگی لازم را برای شرکت در این مسابقه دارد، تصمیم گرفتم پیش از مسابقه اصلی در مسابقه ان پی سی که یک مسابقه محلی است شرکت کنم. برایم جالب بود که این مسابقه داور ایرانی هم داشت.»

 

او در شهر سندیگو به روی استیج مسابقه ان پی سی رفت و مقام دومی را کسب کرد: «خیلی راحت می توانستم مقام اول را کسب کنم، حقم مقام اولی بود اما از آنجا که مسابقه ان پی سی یک مسابقه محلی است، داوران با شرکت کنندگانی که محلی نباشند با سختگیری های بیشتری برخورد می کنند و اینطوری من دوم شدم.»

اخبار,اخبارفرهنگی,آرنولد ایرانی


او با این پیروزی، تاحدودی روحیه اش را به دست آورده بود، اما بیشتر قهرمانانی که جهرمی به سراغشان رفته بود به او توصیه کرده بودند که بیشتر روی ساق پاهایش کار کند و نقاط ضعفش را به او گوشزد کرده بودند اما بنیامین هیج وقتی برای تمرین و اصلاح مشکلاتش برای شرکت در مسابقه نداشت: «زمان تمرین نداشتم خودم هم می دانستم اما با دانستن مشکلاتم، امکان این را داشتم که بعد از مسابقه خودم را آماده کنم. بیشتر قهرمانان این رشته، ساق پاهایم را نقطه ضعف من و عضلات شکم و پهلویم را نقطه قوت من می دانستند.»

در پشت صحنه مسابقات چه گذشت؟

روز مسابقه فرا رسیده بود و حدود 10 هزار ورزشکار از 70 کشور به آمریکا آمده بودند و فقط در رشته فیزیک، نزدیک به 750 نفر شرکت کننده صف کشیده بودند. بنیامین ادامه می داد: «رشته فیزیک، شاخه ای از رشته پرورش اندام است که در این رشته بدن هایی که آمپول مصرف کرده باشند و یا با استفاده از دارو، شکل گرفته باشند رد می شوند، اصولا داورها به ورزشکارانی اجازه مسابقه دادن می دهند که به هیچ وجه بدنشان پف کرده نباشد. به این ترتیب تعداد زیادی از ورزشکاران اصلا اجازه شرکت در مسابقه را پیدا نکرده و راهی خانه شان شدند.

 

داوران به خوبی می فهمیدند که کدام ورزشکار زحمت کشیده است و چه کسی نقاط ضعفش را به کمک دارو برطرف کرده است. آنها خبره های این کار بودند.»

بنیامین در طول تمرین هایش از انواع و اقسام مکمل های غذایی استفاده کرده بود اما به هیچ وجه به سمت داروهای استروئیدی و آمپول های مرگ آور نرفته بود به همین خاطر بدنش برای شرکت در مسابقه انتخاب شد: «شب مسابقه به هیچ وجه نخوابیدم، نمی دانستم می توانم مسابقه بدهم یا نه، چون من به دلیل اطلاعات کمی که داشتم، دیر ثبت نام کرده بودم و امکان داشت که درست روز مسابقه نامم برای شرکت در مسابقه رد نشود و نتوانم روی اسیج بروم. کل شب را نخوابیدم. باید ساعت 7 صبح خودم را به سالن رنگ معرفی می کردم. آنقدر استرس داشتم که ساعت 6:30 صبح دم در اتاق رنگ ایستاده بودم و اولین کسی بودم که وارد اتاق شدم.»

مسابقه ساعت 10:30 شروع می شد و بنیامین متوجه شد که مسئولان مشکلی با مسابقه دادن او ندارند: «مسابقه شروع شد، استرس نفسم را بند آورده بود، جو مسابقه به شدت سنگین بود، اما چند ثانیه که از شروع مسابقه گذشت، روحیه ام را به دست آوردم و استرسم کم شد، در این حال و هوا بودم که شنیدم نامم به عنوان یکی از ده نفر برگزیده خوانده شد.»

او انتخاب شده بود تا با ورزشکارانی از آمریکا، کویت، کانادا، اسپانیا و.. مسابقه دهد. قرار بر این بود که ساعت 14 به سالن اصلی محل مسابقات برود: «ورزشکاران مشهور این رشته آرزو دارند برای یک بار هم که شده حتی روی استیج سالن اصلی این مسابقه باشند و حالا من روی همان استیج باید مسابقه می داد.

 

فینال پرتماشاگری بود نگاه داورها از رویم برداشته نمی شد اما این بار اصلا استرس نداشتم. با اعتماد به نفس به داورها نگاه می کردم و فیگورهایم را اجرا می کردم. مسابقه تمام شد و باز هم اسم من در میان 5 نفر برتر بود.»

45 دقیقه بعد، او باید با 5 ورزشکار برتر مسابقه می داد: «این بار هم نه پایم می لرزید و نه استرس داشتم، بعد از اجرای فیگورها برنده ها را اعلام کردند؛ نفر سوم از کویت، نفرد دوم از آمریکا و نفر اول از ایران.

 

باورم نمی شد. من قهرمان شده بودم. بزرگ ترین قهرمان های دنیا در سالن برایم دست می زدند. داوران با تکان دادن سر، به من تبریک می گفتند، زمانی که دیدم آرنولد هم برایم دست می زند، دیگر باور کردم که واقعا من قهرمان شده ام.»

اخبار,اخبارفرهنگی,آرنولد ایرانی


بنیامین قهرمان شده بود و برای کشورش ایران مقام آورده بود اما هنوز کارش در مسابقات تمام نشده بود: «بعد از قهرمانی تصمیم گرفتم در مسابقه کارت حرفه ای نیز شرکت کنم. در هر بار مسابقه، یک ورزشکار در رشته بادی کلاسیک و یک ورزشکار در رشته فیزیک می تواند موفق به دریافت این کارت شود و دارندگان این کارت به عنوان حرفه ای ترین ورزشکاران در دنیا محسوب می شوند و دیگر نیازی نیست در مسابقات آماتوری شرکت کنند، بعد از شرکت در این مسابقه هم موفق شدم اولین فردی باشم که در قاره آسیا، کارت حرفه ای دارد.»

قهرمانی در انزوا

او به تهران برگشت با دستی پر و کلی مقام. بنیامین جهرمی موفق شده بود پرچم ایران را در خاک آمریکا به اهتزاز در آورد، ولی در فرودگاه هیچکس منتظر آقای قهرمان نبود نه خبرنگار و نه مسئول و مدیری.

 

او از فرودگاه به خانه اش رفت: «به چشم خودم دیده بودم که مردم و مسئولان ورزشی، برای فوتبالیست هایمان در فرودگاه صف می کشند و برای برد والیبالیست هایمان به خیابان می ریزند و ساعت ها منتظر کشتی گیرانمان می مانند تا حلقه گلی به گردنشان بیندازند ولی در فرودگاه هیچکس نبود قهرمانی مرا به من تبریک بگوید، البته ما سال هاست که به این رفتارها عادت کرده ایم اما به هر حال ما برای ایران جنگیدیم و روی استیج اعلام شد نفر اول، ورشکاری از کشور ایران.»

آقای ورزشکار می گوید که حدود 30 میلیون تومان از هزینه شخصی اش خرج ویزا، اقامت، خرید مکمل ها و... برای شرکت در این مسابقه کرده اما خوشحال است که خرج ها و زحمت هایش به نتیجه رسیده است: «در زمان اجرای مسابقه و بعد از مسابقه همه از من می پرسیدند که بقیه اعضای تیمت کجا هستند و من تیمی نداشتم که به آنها معرفی کنم و این در صورتی بود که کشوری مانند کویت با ده ها شرکت کننده و دکتر و آشپز و عکاس به این مسابقات آمده بود. شاید باورتان نشود اما واقعا با دیدن تیم های کشورهای دیگر حسرت می خوردم که چرا ایران یک تیم منسجم ندارد.»

هرچند تا امروز حمایت مسئولان دلگرمی برای بنیامین نبوده ولی می گوید که از او جنس سنگ است و با هر ضربه ای نمی شکند و امیدوار است که بعد از این، بیشتر بتواند برای کشورش افتخارآفرینی کند.

جیسون گفت دو روزه حرفه ای شدی

او می گوید تلخ ترین خاطره اش از این مسابقات حذف یکی از دوستان ایرانی اش به نام مسعود بود: «مسعود درست زمانی متوجه شد از مسابقه محروم است که کنار استیج ایستاده بود، زمانی که فهمیدم او محروم شده، بغض گلویم را گرفت نمی دانید چقدر این لحظه برایم تلخ بود.»

آقای قهرمان می گوید بهترین و شیرین ترین خاطره اش در طول این مدت، ملاقات با آرنولد بوده است: «آرنولد اسطوره من بود، زمانی که او را دیدم شیرین ترین لحظه زندگی ام شکل گرفت، رویایم به حقیقت پیوسته بود.»

جیسون ورزشکار حرفه ای بدنسازی، دو روز پیش از مسابقه به بنیامین گفته بود که خیلی زود، او ورزشکاری حرفه ای خواهدشد. بنیامین می گوید پس از مسابقه، جیسون شیرین ترین جمله را به او گفته است: «مسابقه که تمام شد جیسون صدایم زد و گفت من به شما گفتم خیلی زود حرفه ای می شوی اما نه به این زودی، آن هم دو روز بعد از حرف من.»

اخبار,اخبارفرهنگی,آرنولد ایرانی


ناصر آل صونباطی کجاست؟

آقای قهرمان از چند روز دیگر تمرینات سختش را آغاز خواهدکرد. او قرار است به زودی در مسابقات مستر المپیا شرکت کند و عهد کرده است که باز هم مقام اول را از آن خود کند البته بدون مصرف هیچ داروی استروئیدی.

جهرمی در روزهایی که خبر سفر رونی کلمن به ایران داغ است توصیه ای به همه کسانی که می خواهند روزی قهرمان این رشته شوند دارد: «کمی با دقت نگاه کنید، بهترین های این رشته چه کسانی هستند آنها زیر نظر کلی دکتر و یک تیم منسجم حرفه ای ترمین های خودشان را جلو بردند و فکر می کردند هیچ وقت دچار مشکل جسمی نخواهدشد اما متاسفانه در حال حاضر، فلکس ویلر روی ویلچر افتاده است و از بیماری های گوناگون رنج می برد.

«ناصر آل صونباطی» در سن 48 سالگی به خاطر عوارض مصرف دارو جان باخت و رونی کلمن این روزها با دردهای شدیدی دست و پنجه نرم می کند و عمل جراحی زیادی روی بدنش انجام شده است.

 

همه این ورزشکاران زمانی متوجه شدند نباید از دارو برای موفقیت استفاده کنند که دیگر دیر شده بود. عوارض مصرف دارو در طولانی مدت خودش را نشان می دهد پس چرا باید سراغ دارو رفت؟

او می گوید: «به نظر من، ورزشکار احتیاجی به دارو ندارد، در ایران داروهای استروئیدی مانند نقل نبات در دست جوانان است و حتی عده ای مربی نما این داروها را برای ورزشکاران تجویز می کنند و این در حالی است که فروش این داروها در بعضی کشورها جرمی به مانند فروش مواد مخدر دارد و قاچاق محسوب می شود.

 

بهتر است سمت مصرف دارو نرویم اگر می خواهیم ناصر صونباطی را تکرار نکنیم. ژنتیک ما ایرانی ها برای قهرمان شدن در این رشته خیلی خوب است، پس نیازی به مصرف دارو نیست.»

اخبار فرهنگی - برترینها