سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

«کپرنشینی»، نشان فقر یا نماد فرهنگ؟!


طی سال‌های اخیر 140 هزار واحد مسکن روستایی در استان کرمان احداث شده‌است اما محرومیت به خصوص در مناطق دور افتاده جنوب کرمان چنان ریشه دوانده که روستاهای کپری که از شاخ و برگ نخل‌ها احداث می‌شوند همچنان تنها سرپناه برخی محرومان است.

خبرگزاری مهر: کپرنشینی واقعیتی انکار نشدنی در جنوب استان کرمان است، هر چند که بارها جشن پایان کپرنشینی در جنوب کرمان برپا شده‌ اما هنوز هم هستند روستاهایی که مردمانش در کپرهای ساخته شده از شاخ و برگ درختان زندگی می کنند.

طبق آمار بنیاد مسکن استان کرمان از ابتدای اجرای طرح کپر زدایی در استان کرمان 140 هزار واحد مسکونی روستایی احداث شده اما گزارش‌های میدانی همچنان از وجود روستاهای کپری و مردم محروم در این روستاها در جنوب استان کرمان حکایت دارد.

کپرنشینی، نماد فرهنگی یا نماد فقر

اما آنچه که این روزها مکررا به آن پرداخته می‌شود این است که کپر نشینی به عنوان نمادی از فرهنگ جنوب کرمان محسوب می‌شود و حذف کپرها به نوعی دخالت در فرهنگ بومی منطقه عنوان می‌شود، علی ایرانمنش جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این خصوص در گفتگویی اظهارداشت: استان کرمان مملو از خرده فرهنگ‌های مختلف است که هر یک از فرهنگها و آداب و رسوم خاص خود بهره می‌برند از لر و ترک گرفته تا بلوچ و فارس در این میان جنوب استان کرمان دارای فرهنگ خاص و غنی است که شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی خود را دارد.



وی افزود: فرهنگ و آداب و رسوم این مردم بسیار غنی و دارای پیشنیه تاریخی قابل توجه است که این امر را می‌توان از آثار به جا مانده از گذشته جستجو کرد اما کپر نشینی به دلیل محرومیت ها و کمبودهای مردم در راستای استفاده از صالح در کنار شرایط خاص اقلیمی روی داده است در واقع اگر این مردم از امکانات مطلوب برخوردار بودند امروز به کپر نشینی روی نمی آوردند.

محرومان جنوب کرمان به اجبار کپرنشین شده‌اند

این استاد دانشگاه گفت: هر جامعه‌ای سعی می‌کند از امکانات در دسترس برای حل مشکل استفاده کند شاید به مرور زمان استفاده از کپر برای مردم عادت شده باشد اما جزو رسوم و آداب مردم نیست.

وی با اشاره به جمعیت بالای خانوارها در جنوب کرمان و گرمای بیش از حد هوا به همراه رطوبت و شرجی بودن اقلیم منطقه گفت: در چنین شرایطی مردم سعی می کنند همچنان از کپر به عنوان جزئی از سازه محل زندگی خود بهره ببرند ضمن اینکه خشکسالی و کمبود آب و مهاجرت‌های پی در پی نیز دلیلی دیگر بر استفاده مداوم از کپرها است.

طرح‌های کپرزدایی باید ادامه یابد

ایرانمنش افزود: در حال حاضر نیز شهرنشینان در استان‌های مختلف نیز با الگو گرفتن از این کپرها آلاچیق احداث می‌کنند که جنبه رفاهی و تفریحی دارد و نباید اینگونه استنباط شود که حالا عده ای در کنار خانه هاشان از کپر استفاده می‌کنند یعنی ساخت و ساز مسکن در جنوب کرمان اشتباه بوده است بلکه این مهم اهمیت دارد و باید طرح کپر زدایی در جنوب کرمان کامل اجرا و تمام شود.

وی گفت: ما در جنوب کرمان روستاهایی را داریم که مردم از شدت فقر به کپر نشینی می‌پردازند و از امکانات اولیه هم محروم هستند این روستاها هنوز در اکثر شهرستان‌های جنوبی کرمان وجود دارند.



وی گفت: کار بسیار خوبی در راستای کپر زدایی در جنوب کرمان صورت گرفته است اما هنوز کارهایی بر زمین مانده که باید با همکاری دستگاه‌های مربوط به اتمام برسد.

توانمندی کپرنشینان باید در دستور کار باشد

مدیرکل کمیته امداد استان کرمان نیز اظهارداشت: در جنوب استان کرمان طرحهای محرومیت‌زدایی با جدیدت دنبال می‌شود و در گذشته نیز اقدامات زیادی در راستای رفع محرومیت در شهرستانهای جنوبی کرمان صورت گرفته و این سیاست‌ها ادامه دارد.

وحید میرزایی افزود: در سال جاری پنج هزار واحد مسکونی در چارچوب طرح کپرزدایی به بهره‌برداری رسید و این نشان از عزم کمیته امداد در راستای اجرای کامل طرح و محرومیت‌زدایی در منطقه دارد.

میرزایی در خصوص کپرزدایی  گفت: باید محرومیت‌زدایی در منطقه صورت گیرد و طبق پژوهشهایی که انجام داده ایم کپر نشینی جزو فرهنگ مردم بومی است و باید در نوع ساخت این کپرها و بهبود وضعیت زندگی در آنها اقدام شود اما نباید در نوع ساخت سازه تجدید نظر شود.

ساخت ترکیبی از خانه و کپر باید در دستور کار باشد

وی تصریح کرد: کپرزدایی در استان کرمان رویکرد مثبتی نیست بلکه باید ارتقا زندگی و رفاه مردم در دستور کار باشد و در راستای توانمندی مردم حرکت کنیم.

وی ادامه داد: مردم نیز به استفاده از کپر اقبال دارند و باید ترکیبی از در ساخت سازه‌ها به کار روند که مطابق با عادات و نیازهای اقلیمی و مردم منطقه باشد.



مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نیز در گفتگویی از احداث 140 هزار واحد مسکن روستایی در شهرستانهای مختلف استان کرمان خبر داد و گفت: اکثر این وادحهای روستایی به مردم تحویل داده شده است و ساخت و سازهای همچنان ادامه دارد.

70 هزار واحد مسکونی در قالب کپرزدایی احداث شده است

عبدالحسین حجتی از کسب رتبه برتر استان کرمان در احداث مسکن روستایی خبر داد و گفت: تا کنون قریب به 70 هزار واحد مسکن روستایی در قالب کپر زدایی ساخته شده است.

وی ادامه داد: این ساخت و سازها تحولی بزرگ در استان کرمان در روستاها ایجاد کرده است و با توجه به زلزله خیز بودن استان کرمان شاهد مقاوم سازی سازه های مسکونی در کرمان هستیم.

حجتی کار انجام شده در زمینه ساخت و سازهای روستایی را اتفاقی بزرگ در کرمان دانست و گفت: در کنار طرحهای ساخت مسکن روستایی توسعه زیر ساختهای روستاها نیز در دستور کار بوده است و در طرح هادی هزار و 800 روستا بهسازی شده اند و رفاه زندگی در روستاها افزایش یافته است.

وی ساخت این واحدهای مسکونی را در محرومیت زدایی و جلوگیری از مهاجرت روستاییان بسیار با اهمیت دانست.

با وجود تمام تلاشهای انجام شده اما همچنان در جنوب و شرق استان کرمان خانه ها و حتی روستاهای کپری خودنمایی می کنند و مردم این روستاها در شرایط سخت در حال ادامه زندگی هستند که رفع این مشکلات به همت و تلاش مسئولان نیاز دارد.


ویدیو مرتبط :
فقر فرهنگ فوتبال ایران

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرهنگ شهرنشینی - اجتماعی



 

 

 

رشد شهرنشيني و صنعتي شدن ، جوامع شهري و فرهنگ جامعه را به سرعت از اعتقادها و آداب و سنن دور کرد و تمايل به زندگي امروزي و استفاده از رفاه و ارزش هاي مادي به نوعي ارزش اجتماعي تبديل شد به گونه اي که رشد تجملات و تزئينات در سيماي شهر و خانه ها از

هميشه نمايان تر شد و جامعه ها را از پايبندي به يکديگر و مناسبات خانوادگي و خويشاوندي دور کرد. در جوامع سنتي و روابط اجتماعي به هم پيوسته بود و باورهاي مشترک و مشخصي وجود داشت و افراد همديگر را مي شناختند و اعتماد ميان افراد بيشتر بود و روابط اجتماعي بر اساس آشنايي هاي درازمدت و دوستي و مناسبات فاميلي و خانوادگي استوار و پايدار بود. ولي جوامع بزرگ شهري امروز به خاطر وجود شرايطي خاص، فرصتي براي شناختن افراد نگذاشته است. افراد به جاي خانه و محيط زندگي در محيط کار با افراد بسياري روابط برقرار مي کنند و اما به دليل شغل هاي متفاوت و موقعيت اجتماعي افراد و روابط با روابط سنتي متفاوت است که در اين ارتباط بيشتر به جاي وجود علايق و احساسات، غلبه با موقعيت اجتماعي افراد است. در شهرهاي بزرگ تحرک اجتماعي و تغيير پايگاه طبقاتي به راحتي صورت مي گيرد و ضمن آنکه نامتجانس بودن فرهنگ شهري بيشتر مواقع، سازمان شکني اجتماعي و تغيير ساختار سنتي را به همراه دارد. اين موضوع بيشتر ناشي از تراکم بالاي جمعيت و وجود فرهنگ هاي گوناگون و رنگ باختن برخي از آن ها و اختلاط با هويت شهري و گسترش منطقه هاي حاشيه نشين و در نتيجه ايجاد فاصله ميان قشرهاي مختلف در اين جوامع است. امروزه شهرها بيگانگي را در انسان ها تقويت مي کنند و احساس تنهايي و جدايي و تمايل به تنهايي را در ميان طبقات مختلف جامعه رشد مي دهند. وجود معضل هاي بزرگ شهري مانند ترافيک هاي سنگين و گسترده، بيکاري، کمبود و يا گراني مسکن، گسترش جرم و جنايت و آلودگي هاي زيست محيطي و فرهنگي علاوه بر گسترش زمينه هاي بي اعتمادي ميان انسان ها، اين احساس را در شهرنشينان ايجاد مي کند که شايد مسئولان شهري قادر به اداره شهر نيستند و اين امر در پاره اي مواقع ميل به قانون گريزي را در جامعه دامن مي زند و جلوگيري از اين کار نيازمند برنامه ريزي هاي فرهنگي و ايجاد بستر فعاليت هاي سالم و سازگار از سوي مديران و مسئولان است.

 

 

مديريت فرهنگي نياز ضروري


در اين چند سال افزايش جمعيت، گسترش ترافيک، آلودگي هاي زيست محيطي و کمبود و گراني مسکن ذهن بسياري از برنامه ريزان شهري و مديران اجرايي شهر را بيش از پيش به خود مشغول کرده بود و جلسه هاي بسياري هم براي حل آن ها تشکيل شده و مي شود، ولي همه اين ها بيشتر با فيزيک و ظاهر شهرها در ارتباط است و ضمن اينکه هنوز پاسخ منطقي و مناسب براي اين مسائل پيشنهاد نشده است ولي آنچه فراموش شده نيازهاي فرهنگي و رسيدگي به آرمان ها و خواست هاي دروني جامعه است. هر شهري در کنار ساخت فضاها و کالبد شهر و نيازمند برقراري روابط معقول بين محيط طبيعي و فيزيکي با وضع اجتماعي و فرهنگي است. به طور معمول در کلانشهرها و شهر هاي بزرگ، ريشه بسياري از بحران هاي بزرگ و زنجيره اي را بايد در ضعف فرهنگ بومي و محله اي دنبال کرد. در شهر هايي که زندگي ماشيني و روابط مجازي غربي، فروشگاه هاي بزرگ، مراکز فروش دور از منزل و نبود يا کمبود فضاها و عرصه هاي عمومي در محدوده محله ها و نواحي، منجر به از بين رفتن روابط محله اي و منطقه اي شده است، خصوصي شدن اوقات فراقت، گذراندن زمان زياد در منزل، کاهش ارتباط ميان همسايگان، نبود زمان و فرصت کافي براي تخليه فشارهاي ناشي از مشکلات زندگي روزانه و مانند اين ها گسترش يافته و بر ايجاد و تشديد بحران هاي شهري موثر واقع شده است. ضمن آنکه بي توجهي و آگاهي نداشتن حکومت هاي محلي يا همان شهرداري ها به مسائل اجتماعي و فرهنگي روز زمينه را براي افزايش اين بحران ها و نابساماني هاي شهري هموار کرده است. اين امر دليل محکمي بر نياز ضروري شهرها به مديريت کامل و جامع شهري در همه مسائل بويژه مسائل فرهنگي و اجتماعي است.

 

 

فقر فضاهاي فرهنگي در شهر ها


هرچند وظايف شهرداري ها براي ما بيشتر در ظاهر شهر ها خلاصه و نمود داشته است، اما وظايف ديگري هم بر عهده شهرداري ها قرار دارد و حمايت از نهاد هاي متولي فعاليت هاي هنري، سرگرم کننده، تفريحات جمعي، شهري و نظاير آن ها، حمايت و تقويت فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي از آن جمله است. در طول سه چهار سال گذشته توجهاتي به خرده فرهنگ هاي موجود در شهر بويژه در محله ها شده است، اما بايد گفت که بي توجهي به اين خرده فرهنگ ها و تلاش نکردن براي بالابردن کيفيت شاخص هاي فرهنگي موجب شده برنامه هاي فرهنگي به نتيجه نرسد. در کنار همه اين موارد وقتي فضاهاي فرهنگي ايجاد مي شود توجه به دو نکته ضروري است:

1) شرايط جغرافيايي و بومي محله.

2) توجه به نياز منطقه با در نظر گرفتن استاندارد هاي موجود.

 

 

اصلاح فرهنگ شهري راه حل بحران ها


برنامه ريزي شهرها نيازمند ايجاد هماهنگي ميان دستگاه هاي تصميم گيرنده در حوزه فرهنگي و اجتماعي است يعني شهرداري ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت مسکن و شهرسازي، صدا و سيما، سازمان ميراث فرهنگي، سازمان تربيت بدني و برخي ديگر از دستگاه ها که هر کدام به گونه اي داراي تجربياتي در برنامه هاي فرهنگي، اجتماعي و تفريحي هستند. البته لازمه حل مسائل شهري و بحران ها اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشيني است، دو مقوله اي که پايه و اساس پايداري و دوام هر شهر است. فرهنگ در اينجا شامل موضوع هاي اجتماعي، هنري، ورزش همگاني، محيط زيست، محصولات فرهنگي، صوتي تصويري و خدمات آموزشي است. در چارچوب اين حرکت، ايجاد تعادل، تناسب و هماهنگي در برنامه ريزي هاي کلان شهري ضروري است و همه اجزاي شهر بايد با در نظر گرفتن نقش فرهنگ در مناسبت هاي اجتماعي شهر، تاسيسات شهري، نظام حمل و نقل و کالبد شهر و کاربري هاي شهري سعي کنند تعادل لازم را بوجود آورند. تبيين و تعيين مباني فرهنگ شهرنشيني براي همه مردم بويژه قشر جوان و نوجوان، برقراري زمينه مناسب براي رشد و اعتلاي اين فرهنگ و ارتقا» و اصلاح فرهنگ همگاني با تکيه بر مساجد و محله هاي شهر، که پايگاه اصلي فعاليت هاي فرهنگي و آموزشي شهري است، گامي موثر در دستيابي به شهر فرهنگي است. البته ناگفته نماند ايجاد توسعه فضاهاي فرهنگي مانند فرهنگسراها، خانه هاي فرهنگ، کتابخانه هاي عمومي و تخصصي، نگار خانه ها، موزه ها و بنا هاي فرهنگي به فراخور جمعيت محله ها و منطقه هاي شهري در حوزه فعاليت ها و برنامه هاي شهرداري هاست.