سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

کوزی بازی در تهران ادامه دارد


آنهایی که پایشان به این مسابقات باز شده می گویند علاوه بر شرط بندی های مالی که شاکله این مسابقات است، در حاشیه مبارزات هم اتفاقات عجیبی می افتد. مثلا کل کل های بچه مایه دارهایی که پایه تماشای این مسابقات و شرط بندی روی آنها هستند.


ویدیو مرتبط :
کلیپ ساز زدن و آوازخوانی کوزی در سریال کوزی گونی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کوزی بازی در تهران (1)


گویا گلادیاتورها، گذارشان به خیابان های تهران افتاده است – عده ای پولدار جمع می شوند، پول می گذارند وسط و شرط می بندند و عده ای هم برای خوشایند آنها و در جلو چشمشان به جان هم می افتند – تا یکی یا له و لورده شود یا از دست برود؛ خیالی هم نیست اگر مرد.





هفته نامه حاشیه:
دو نفر آدم خوش هیکل و ورزیده را تصور کنید، آش و لاش شده اند اما یکی هنوز سرپاست، تکیه داده به یک درخت کنار جوی آب خیابان، آن یکی نای چشم باز کردن هم ندارد. یکی می رسد از آن ورتر و نرسیده به آن جوان تنومند به خاک افتاده، داد می زند، پس چی شد «دکتر، دکتر، دکتر!» کجایی پس؟ «این فکر کنم دنده منده اش شکسته ها!» این حکایت سریال «کوزی گونی» یا صحنه ای آبکی از یک سریال آبکی تر شبکه سینمای خانگی نیست که نیست که مثلا در قسمت دهم، متوقف می شود.

متاسفانه تصویر بالا، بر ساخته خبری است از واقعیاتی که در زیر پوست شهر جریان دارد – در قرن بیست و یکم، گویا گلادیاتورها، گذارشان به خیابان های تهران افتاده است – عده ای پولدار جمع می شوند، پول می گذارند وسط و شرط می بندند و عده ای هم برای خوشایند آنها و در جلو چشمشان به جان هم می افتند – تا یکی یا له و لورده شود یا از دست برود؛ خیالی هم نیست اگر هم مرد.

هر شرکت کننده خودش قبل از مبارزه، تعهدی را امضا می کند مبنی بر رضایت ارادی به شرکت در مبارزه ای که بعید نیست در آن سرش را از دست بدهد یا شاهرگش برود. گویا این سرگرمی جدید برخی بچه پولدارهای تهرانی است.

گلادیاتورهای باستان، به جبر و نیز تقدیری که دم و دستگاه امپراتوری تعیین می کرد، «پای مرگ» می رفتند اما این جوانان بزن بهادر خوش فرم، با اراده و امضای خودشان، آزادانه، قدم در راه بی برگشت می گذارند. اما واقعا آیا آنها آزادند؟ آیا برده امپراتور و اشراف نبودن دلیل می شود بر آزادی تام بشر؟ به نظر ما، این گروه از بزن بهادرهای مبارزات خشن شرطی تهران، از قدرت مافوق آزادند ولی اسیر مناسبات مجهول ناعادلانه اجتماعی اند. گرفتار و بندی پول هستند. خادم «صنعت سرگرمی» اند. صنعت سرگرمی، ده ها سالی است خشونت را به سرگرمی بدل کرده است و از آن سود می برد. عده ای پول میدهند تا از زد و خورد واقعی دو نفر دیگر، لذت ببرند.



حالا اسپانسرهایی هم این مبارزات را حمایت می کنند و این چرخه، گردش مالی میلیاردی دارد. شکافی طبقاتی در میان است که یک طرفش انسان هایی هستند که دیگر خشونت رایج در آتاری، پلی استیشن، ایکس باکس یا تولیدات هالیوودی ارضایشان نمی کند و برای لذت بردن تام و تمام به خونریزی و استخوان شکنی Live رو کرده اند. طرف دیگرش، انسان هایی هستند که هیچ چیز برای داد و ستد ندارند، جز «تن و جان»شان.

چند بچه پولدار اراده کرده اند با میلیون ها میلیون پولشان، با خشونت دیگران حال کنند، چه کسی توان جلوگیری از آنان را دارد؟

پلیس ما سال هاست که با اراذل و اوباش – همان بزن بهادرهای جنوب شهری تهران – در افتاده است؛ آفتابه هم گردنشان انداخته و در شهرگردانده شان. حتی کهریزکی هم شدند این اوباش. اما اراذل و اوباش تهران کجاو گلادیاتورهای داستان ما کجا؟

اراذل و اوباش، تقریبا با کمی تعارف و تسامح، در دنیای سنتی اخلاق داش مشدی گیری، اخلاق کوچه بازاری و لوتی گری، روزگار سپری می کنند اما بزن بهادرهای دنیای پست مدرن ما، تنها پول را می شناسند. سر و هکیل شان، توپ تر است ولی اخلاقشان هم بادی است. به بادی که پول می وزاند، اسیرند و مطیع.

برای برخوردبا این پدیده شوم که پیوندی است از شرط بندی، خشونت طلبی فاسد و مبتذل، خشم و جنایت و فقر وفاقه، باید دستگاه های مختلف به میدان بیایند. اولا پلیس؛ همه می دانیم کار او چیست. ثانیا دستگاه های فرهنگی و ارشادی باید متوجه باشند که فرهنگ باطل قمار و شرط بندی (حتی روی جان و سلامتی انسان ها) زیر پوست جامعه جوان در حال تردد است و البته فقر و فاقه، باید همچون دردی برای مسئولان اقتصادی و سیاسی ما نگریسته شود که کار بشر را به خشونت و حتی بدتر از آن می کشانند. شیوع علاقه به دیدن مسائل و امور به شکل Live و Real (واقعی و زنده) حدی نمی شناسد.

یکی دوست دارد ببیند کتک خوردن دیگران را، یکی هم دوست دارد زد و خورد را زیر پوست تنش حس کند؛ یکی هم البته مجبور است، چون گرفتار فقر و فاقه است اما درمان این خشونت طلبی و چنگ زدن به امر واقع نیاز دارد به حضور تحلیلگران مذهبی، فرهنگی و سیاسی در یک پروژه برای بازسازی برخی الگوهای شخصی و مفهومی جامعه. جامعه جوانی که همه الگوهایش از دست برود. به مرض خشونت عیان مبتلا با اعتیاد پنهان گرفتار و نهایتا به مرگ منجر می شود.

امضایی پای مرگ!

- 3 به یک سر اون لاغره.

+ کدوم؟

- همونی که مچشو با دستمال بسته.

+ فراموشش کن! طرفش دفعه قبل، بار اولش بود و حسابی ترسیده بود ولی بازم تونست مچ دست دو نفر رو بشکونه! بدشانسی آورد که به یه کیک بوکسینگ کار خورد و حذف شد.

- به من که نگو! بعد از این همه مسابقه برگزار کردن دیگه می دونم سر کی باید شرط ببندم!

+ آره، خوبه. سر همون ببند اما اون یارو کچله که رو بازوش تاتو کرده هم بد نیست. سری پیش تا فینال اومد. لامصب مث گراز وحشی تو یه ثانیه به حریف حمله می کرد و استخوناش رو خرد می کرد...

... اشتباه نکنید! این دیالوگ بخشی از فیلمنامه یکی از فیلم های ژانر بزن بزن سینمای غرب نیست. اینها دیالوگ هایی است که در یکی از سالن های زیرزمینی مبارزه آزاد در ایران بین دو نفری که مهمان ویژه آن بودند، شکل گرفت. شاید کمی عجیب و دور از ذهن باشد که در ایران هم مسابقاتی مثل چیزی که معمولا در کشوری مثل آمریکا شاهد آن هستیم یا در فیلم ها آن را دیده ایم، برگزار شود. مسابقاتی که به صورت پنهانی در جریان است و مشتاقان زیادی هم دارد؛ رینگ خونین ایرانی.

کجا برگزار می شود؟

پارکینگ، گاراژ و انبارهای خارج از شهر



«رینگ خونین ایرانی» به خاطر ماهیت غیرقانونی و خارج از عرفش معمولا در سالن هایی سرپوشیده و با فضای امنیتی خاصی برگزار می شود. فضای پنهانی و فوق العاده امنیتی که حاصل کنترل شدید برگزارکنندگان میلیونر آن است. پارکینگ های تهران هم از دیگر مکان هایی است که رینگ مسابقات رزمی خیابانی و مبارزان از جان گذشته آن را به چشم می بینند. جوان های مبارزی که به چیزی جز زمین گیر کردن حریف شان ولو به قیمت خرد کردن استخوان هایشان و کاسب شدن جایزه میلیونی مسابقه فکر نمی کنند. انبارها و سیلوهای خارج از شهر هم از جمله جاهایی است که برگزار کنندگان و شرکت کنندگان این مسابقات هر از چند گاهی گذرشان به آنجا می افتد.

چگونه پایشان به رینگ خونین باز می شود؟

بدون معرف هرگز

فرق نمی کند. چه بخواهی در شرط بندی شرکت کنی و چه بخواهی مبارزه کنی باید یک معرف معتبر داشته باشی که مورد تایید میزبان باشد. حتی شرکت کنندگان مسابقات هم خیلی رسمی باید هفت خان را پشت سر بگذارند و بعد از دریافت تاییدیه های فراوان در رینگ حاضر شوند. شرط بندها هم همینطور هستند و با وسواس بیشتری از شرکت کنندگان جوزا حضور در این میدان را پیدا می کنند.

قوانین ویژه مسابقات چیست؟

خونتان گردن خودتان است

مشخص نیست تعهدنامه هایی که در ابتدای حضور در این مسابقات از شرکت کنندگان دریافت می شود را بر چه اساسی تنظیم کرده اند؟ اما هر مبارز قبل از حضور در مسابقات تعهدنامه میزبان را امضا می کند تا مشخص شود هرگونه آسیب دیدگی و جراحت و حتی فوت به گردن خودش است.
تعجب نکنید. مبارزان گاهی برای از پیش برداشتن رقیب شان دست به هر کاری می زنند که بیشتر اوقات به شکستن اعضای بدن حریف شان منجر می شود. آسیب هایی که گهگاه به قیمت جان شرکت کنندگان هم تمام می شود و زنده از رینگ خارج نمی شوند. کسی تا امروز آماری از مسابقاتی که به مرگ مبارز انجامیده، ندارد اما قاعده و حکم کلی را همه می دانند: خونتان گردن خودتان است.

اسپانسرها چه کسانی هستند؟

هم داخلی، هم خارجی

برخی از مبارزان حاضر در این مسابقات با اسپانسرهای خارجی در آن شرکت می کنند. البته این مسئله در صورتی اتفاق می افتد که شرکت کننده برای خودش اسم و رسمی در کرده باشد و سرمایه گذاری روی آن، ریسک کمی داشته باشد. برخی مبارزان که سابقه شرکت در مسابقات خارجی را دارند، بهتر اسپانسر پیدا می کنند و روی بورس هستند.

جایزه مسابقات چقدر است؟

یک میلیون تا دو میلیارد و 500!

اگر تا امروز فکر می کردید فوتبالیست ها بیشترین پول ها را در ورزش ایران دریافت می کنند، سخت در اشتباهید. در مسابقات آزاد رزمی تهران برخی از شرکت کنندگان اگر زنده بمانند گاهی مبالغی بالغ بر دو و نیم میلیارد به جیب می زنند. مسابقات در سه گروه آماتور، نرمال و حرفه ای برگزار می شودو شرکت کنندگانی که به دنبال پول بیشتر هستند باید خان اول را با موفقیت پشت سر بگذارند.
خان اول که بین ورزشکاران غیر حرفه ای و تازه وارد برگزار می شود شامل 10 دوره مسابقهاست که هر کسی بتواند نفر اول گروه خود شود، می تواند علاوه بر دریافت جایزه نقدی (معمولا مبلغی بین 20 تا 35 میلیون) به دور دوم یا همان نرمال راه پیدا کند. شرکت کنندگان گروه نرمال هم جدولی مانند گروه آماتور دارند و با قهرمانی در گروه های خود می توانند جواز حضور در مرحله حرفه ای که با جوایزی بالغ بر 300-200 میلیون برگزار می شود را به دست آورند.



مبارزها چگونه انتخاب می شوند؟

پیشنهاد بی شرمانه

نحوه گزینش مبارزان به این شکل است؛ عده ای که مسئول شرط بندی در این مسابقات هستند به باشگاه های معروف سرک می کشند و در این بین مبارزان مستعد را شناسایی می کنند و در یک فرصت مناسب پیشنهاد مورد نظر را به آنها می دهند. در صورتی که مبارز قبول کند در این مسابقه شرکت کند، هماهنگی های لازم برای حضورش در اولین دوره مسابقات انجام می شود. ورزشکارانی که در رشته کشتی و جوجیشو فعالیت می کنند، مشتریان بیشتری دارند و شرط بندها بیشتر اطراف چنین چهره هایی می پلکند.

تماشاگران رینگ خونین چه کسانی هستند؟

ورزشی برای بچه پولدارها

اینکه فکر کنید چون این یک مبارزه است و به همین دلیل ورزشکاران و علاقمندانش جزو طبقه های پایین هستند کاملا در اشتباه هستید. مشتاقان، علاقمندان و تماشاچی های این مبارزات، همه مایه دارند. هم مبارزان و هم کسانی که شرط می بندند، جزو قشر مرفه به حساب می آیند و این رشته و مسابقه برای آنها به نوعی یک سرگرمی است.

امکانات جانبی مسابقات چیست؟

کادر پزشکی برای مرگ



شرکت کنندگان این مسابقات از هفت دولت آزادند. پس هر لحظه می توان منتظر یک اتفاق بد بود. با این وجود و به رغم تعهد اولیه ای که از شرکت کنندگان گرفته می شود، یک کادر پزشکی هم برای این مسابقات پیش بینی شده است. گفته می شود، نحوه مداوا هم تنها به رسیدگی سرپایی مربوط می شودو اگر ورزشکاری صدمه جدی ببیند، جان او رها می شود و «خداحافظ شما!».

شرط بندی ها چگونه است؟

طغیان سرمایه

آنهایی که پایشان به این مسابقات باز شده می گویند علاوه بر شرط بندی های مالی که شاکله این مسابقات است، در حاشیه مبارزات هم اتفاقات عجیبی می افتد. مثلا کل کل های بچه مایه دارهایی که پایه تماشای این مسابقات و شرط بندی روی آنها هستند. یکی از شاهدان این مسابقه می گوید در آخرین مسابقه ای که حضور داشته، یکی از شرط بندها در پایان مسابقه، سوئیچ ماشین پورشه خود را باخت. خیلی راحت و ریلکس هم سوئیچ را داد و با حواله دادن به رو کم کنی در مسابقه بعدی، راهش را گرفت و رفت، به همین سادگی.

مبارزها کجا به جان هم می افتند؟

امکانات نیست، قفس بی قفس!

مشابه چنین مبارزاتی در خارج از کشور، معمولا در قفس هایی ویژه و بزرگ برگزار می شود و مبارزها تا سر حد مرگ، همدیگر را می زنند. اینجا اما امکانات خارج را ندارد و برگزارکنندگان مسابقات، چیزی شبیه رینگ را برای آن آماده می کنند. طبیعی هم هست. با توجه به غیرقانونی بودن این ورزش و سهولت نصب و جمع کردن رینگ، برگزارکنندگان این مسابقه رینگ را به قفس ترجیح می دهند. نحوه نورپردازی و صدا اما عینا مشابه مسابقات خارجی است و حال و هوای مسابقات هم همان حال و هواست.


و باقی قضایا

نظم و انضباط در خدمت فیفا

اینکه این مسابقات غیرقانونی برگزار می شود دلیل بر بی نظمی نیست. گفته می شود نظم، انضباط و برنامه ریزی این مسابقات در نوع خود بی نظیر است. کارها از حدود سه ماه قبل از مسابقه برنامه ریزی می شود و با توجه به مکان مسابقه لوازم مورد نیاز پیش بینی می شود. نفرات گزینشی انتخاب می شوند و صندلی ها دور رینگ قرار می گیرند. امنیت مافیایی حاکم بر این پدیده چنان است که تا مدت ها زندگی خصوصی کسی که می خواهد وارد این مسابقات شود، تحت کنترل برگزارکنندگان است.

ادامه دارد...