سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

چگونه پای خانواده هایتان را به ماجرای ازدواج باز کنید؟


ازدواج ها دیگر آن حالت سنتی گذشته را ندارند و زیر پوست شهر اتفاقات دگری در جریان است. دیگر مثل قدیم ها پسرها موقع گفتن اینکه از یکی خوششان آمده به پدر یا مادرشان صدبار رنگ عوض نمی کنند و دخترها هم راحت تر به مادرشان می گویند که یک خواستگار سمج پیدا شده.

هفته نامه همشهری جوان: حوض آبی که میوه ها را پرتاب کنند توی آن با لامپ های ریسه ای که دور تا دور حیاط خانه روشن شده به تاریخ پیوسته اند. «پسرم غلام شماست» و «دخترم برو چایی بیار» هم دیالوگ های نخ نمای سریال های تلویزیونی هستند که در این روزگار کاربرد چندانی ندارند. چه بخواهیم، چه نخواهیم دوره و زمانه عوض شده.

ازدواج ها دیگر آن حالت سنتی گذشته را ندارند و زیر پوست شهر اتفاقات دگری در جریان است. دیگر مثل قدیم ها پسرها موقع گفتن اینکه از یکی خوششان آمده به پدر یا مادرشان صدبار رنگ عوض نمی کنند و دخترها هم راحت تر به مادرشان می گویند که یک خواستگار سمج پیدا شده. با این همه تغییر در سبک زندگی، هنوز در میان گذاشتن مسئله با خانواده ها قدیم مهم و حتی گاهی سخت است.

چگونه پای خانواده ها را به ماجرای ازدواج باز کنید؟

1- خودخواه نباشید

خودخواه نباشید و طرف مقابل تان را هم در نظر بگیرید. ممکن است طرف مقابلتان شرایطی داشته باشد که به هر دلیلی نتواند آن را با شما بازگو کند و این دست دست کردن شما باعث شود او بیشتر در فشار قرار گیرد. نمونه ساده اش پسرهایی هستند که منتظرند سربازیشان تمام شود، توی اداره ترفیع بگیرند، ماشین بخرند و... بعد از آن طرف، دختر به خاطر خواستگارهایی که برایش می آید از طرف خانواده تحت فشار باشد. ماجراهایی به همین سادگی می تواند یکی از طرفین را خسته کند و کلی مشکل به وجود بیاورد. حتی بعضی وقت ها این مشکلات آن قدر حاد می شوند که می توانند صورت مسئله را به کلی پاک کنند.

2- حتما بگویید

اینکه بخواهید با خودتان فکر کنید که حالا کمی هم صبر کنم تا بیشتر هم را بشناسیم، ضررش بیشتر از نفعش است. شاید نخواهید باور کنید اما هرچه رابطه طولانی تر شود، احساسات در آن پررنگ تر می شود و این نه تنها به شناخت بیشتر کمکی نمی کند بلکه باعث می شود گرفتن تصمیم منطقی برایتان دشوارتر شود. از طرف دیگر، فرآیند شناخت با این مختصات تا یک جایی پیش رونده است و بعد از آن روند کند و حتی ساکنی پیدا می کند اما وقتی با اطلاع خانواده ها آن را رسمی می کنید، شناخت، شکل جدید و جدی تری به خودش می گیرد که چشمتان را به روی دست دیگری حقایق باز می کند. بنابراین خیالتان راحت باشد که درمیان گذاشتن با خانواده می تواند خیلی از مسائل را راحت و خیلی از مشکلات را حل کند.

بسیاری از نکته ها هستند که در کافی شاپ و تبادل جزوه در راهروهای دانشگاه به دست نمی آیند. خانواده عنصر مهمی است که معمولا در این مدل آشنایی ها از قلم می افتد. شما با دیدن عکس یهویی که طرف مقابل از برادرش در حالت خواب با دهان باز گرفته یا دیدن فیلم خواهرزاده اش که چهار دست و پا می رود، به سبک زندگی خانوادگی شان پی نمی برید. دیدن همه اعضای خانواده و تعاملشان با هم و همچنین از نزدیک رصد کردن خانه و زندگی شان خیلی وقت ها می تواند نظر شما را عوض کند.

چگونه پای خانواده ها را به ماجرای ازدواج باز کنید؟

3- خودتان را آماده کنید

این طور هم نیست که تصمیم بگیرید و یکراست بروید سراغ خانواده و اسم و نشانی طرف را کف دستشان بگذارید و خود را خلاص کنید. قبل از مرحله گفتن، خودتان را برای دنیای بزرگ ترها آماده کنید. همان طور که رسمی شدن خیلی از مسائل را حل می کند، همان قدر هم مسائل و شاید مشکلات را با شکل جدیدتری مقابلتان قرار دهد. پس لازم است حتما ازتجربه پیران این مسیر استفاده کنید.

بهترین راه این است که اگر خواهر یا برادر بزرگ تری دارید که قبلا این راه را رفته، از او کمک بگیرید. ایمان بیاورید که این خودش نصف مسیر است چون آنها شناختی را به دست آورده اند که حالا خیلی خوب می تواند به درد شما بخورد. اگر هم خودتان سنت شکن یک طایقه هستید، می توانید بروید سراغ چند تا دوست و همکلاسی که قبل از شما هزار راه نرفته را رفته اند. این درست است که خانواده شما با خانواده فلان دوستتان زمین تا آسمان فرق دارد اما باز هم بعضی تجربیات در بیشتر خانواده های ایرانی مشترک است. می توانید از آنها راهنمایی بگیرید و با توجه به شرایط خانواده تان بومی سازی اش کنید.

4- به کی بگیم؟

برای شروع، مهم است که رگ خواب خانواده را پیدا کنید. قطعا خودتان می دانید که نبض خانه در دست چه کسی است. لازم نیست هول کنید و همان ابتدا سراغ مهره های اصلی خانه بروید. با اینکه سال هاست فضای خانوادگی ما از فضای حاکم بر سریال پدرسالار فاصله گرفته اما باز هم در بیشتر خانواده ها مادرها می توانند واسطه بین شما و پدر گرامی باشند. اگر فکر می کنید مادرتان در این زمینه گزینه مناسبی نیست، بروید سراغ خواهر برادرهای بزرگ تر. آنها می توانند در نقش واسطه عمل کنند و ماجراهای دل پردرد شما را به گوش خانواده برسانند.کارشناسان امر می گویند این روش همیشه مطمئن تر است و شما را از ترکش های احتمالی در امان نگه می دارد.

چگونه پای خانواده ها را به ماجرای ازدواج باز کنید؟

5- چه حوری بگید؟

الان نسبت به ده سال پیش این قضیه خیلی راحت تر در خانواده ها حل می شود اما باز هم واقعا اینجای کار به شما و خانواده تان بستگی دارد، با این حال باز هم باید خونسرد باشید و خودتان را برای هر جوابی آماده کنید. این خیلی مهم است که با چه ادبیاتی با خانواده در میان بگذارید. لازم نیست که برای خانواده تان در همان ابتدا گارد بگیرید و بگویید «فلانی سهم منه، حق منه، عشق منه» یا «یا فلانی یا هیچ کس» این حرف ها برای فیلم هاست.

در زندگی واقعی خانواده باید بداند شما در انتخابتان جایی هم برای نظر آنها گذاشته اید و به عقیده و سلیقه شان احترام می گذارید. همین باعث می شود که آنها راحت تر با موضوع کنار بیایند. این را که چقدر در انتخاب خود مصمم هستید، می توانید با شخص ثالثی که با او ندارتر هستید در میان بگذارید اما پیش پدر یا بزرگ ترها لازم است نشان دهید که نظرشان برایتان مهم است. نباید جوری برخورد کنید که فکر کنند از بازی بیرون مانده اند و «بعد از یه عمر بچه بزرگ کردن نتیجه اش شد این!»

6- اگر مخالف شنیدید

اگر از انتخابتان مطمئن هستید و به نظرتان خانواده به خاطر نداشتن شناخت مخالفت می کند، سریع دلسرد نشوید. یادتان نرود همیشه آدم نسبت به کسی که نمی شناسد، کمی سختگیرانه تر عمل می کند پس عصبانی نشوید. می توانید زوایای را که به نظرتان از دید خانواده پنهان است، برایشان، شفاف و پررنگ کنید. اگر مشکلات ساده هستند، می توانید با چند جلسه آشنایی بیشتر و ایجاد فضای مناسب آن شبهه را برطرف کنید. حل مشکلات بزرگ تر، صبر بیشتر و گاهی زمان بیشتری هم لازم دارد. اگر خانواده تان از نظر فرهنگ، عقیده و... با طرف مقابل مشکل دارد، لازم است شما هم از دوربین خانواده به ماجرا نگاه کنید. خودمانیم شاید واقعا نکاتی باشد که از نظر شما پنهان مانده اند اما در آینده بتوانند مشکل ساز شوند.

به هر حال همان طور که خود پدر و مادرها می گویند، موهایشان در آسیا سفید نشده و واقعا چند تا پیراهن بیشتر از شما پاره کرده اند، پس تمامی مسائلی را که بیان می کنند، با دید منطقی و نگاهی جدی تر بررسی کنید. بعد از بررسی ای لازم اگر هنوز مصمم بودید، بهتر است با ملایمت برای خانواده توضیح دهید و اگر لازم شد از ویژگی های مثبتی بگویید که در فرد مورد نظرتان وجود دارد و می تواند برای والدینتان مهم باشد.

برای این کار احتیاج دارید خوب فکر کنید چون خیلی از ویژگی های مثبت شخص مورد نظر هست که آن قدر برایتان تکرار و عادی شده که دیگر آن را نمی بینید. آشنایی بیشتر و ایجاد صمیمیت یکی از راه های خوب برای جلب نظر خانواده هاست. پس می توانید جلسه های خانوادگی بگذارید و با کمک طرف مقابل سعی کنید فضا را پروانه ای کنید.


ویدیو مرتبط :
‫ماجرای ازدواج احسان علیخانی-چرا ازدواج نمیکنه؟!‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پای کارگردان معروف به دادگاه خانواده باز شد!



 

پای کارگردان معروف به دادگاه خانواده باز شد!

 

مردی که مدعی بود کارگردان، خواننده و آهنگساز معروف است، در دادگاه خانواده گفت: من و همسرم عاشق هم هستیم ولی به یک دلیل قانع کننده برای خودمان باید از یکدیگر جدا شده و 3 ماه دیگر مجدد باهم ازدواج کنیم.

 

زن و مردی با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست طلاق توافقی خود را به قاضی سید مهدی مطلبی رئیس شعبه 269 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کردند.

* هفته‌ای یک بار اسمم در روزنامه‌ها چاپ می‌شود و به پولی نیاز ندارم

مرد در حضور قاضی این شعبه با بیان اینکه وضع مالی بسیار خوبی دارم و هفته‌ای یک بار در روزنامه‌ مصاحبه دارم و به پولی نیاز ندارم، اظهار داشت: من کارگردان، خواننده و آهنگساز رسمی ارشاد هستم و برای اینکه شناسنامه و طلاقم را به فردی نشان دهم، تصمیم به جدایی گرفتیم.

وی در ادامه با بیان اینکه زندگی و همسرم را دوست دارم، افزود: بعد از جدایی در مدت 3 ماه دوباره با یکدیگر ازدواج خواهیم کرد چرا که من و همسرم عاشق هم هستیم، بنابراین ما با آگاهی و خوشحالی مجبور به جدایی هستیم.

* یک فرزند داریم ولی مجبور به جدایی هستیم

مرد در برابر قاضی این شعبه با بیان اینکه یک فرزند داریم ولی مجبور به جدایی هستیم، عنوان کرد: من یک اسم هنری دیگر دارم که از گفتن نام و شهرتم معذورم و تنها می‌خواهم که شما حکم طلاق را بدهید تا آرامش بگیریم.

وی در حالی که از قاضی خواست یک بیت شعر بخواند، افزود: دردی بر دل است که گر کسی بداند عالم بسوزد؛ این حکایت ماجرا اطرافیان و زندگی ماست.

* تنها آرین پسرم برایمان مهم است

مرد در برابر قاضی مطلبی بیان کرد: تنها آرین پسرم برایمان مهم است و ما باید جدا شویم چرا که مجبور به این کار هستیم.

وی با بیان اینکه بهترین راه برای ما طلاق است، ادامه داد: من و همسرم عاشق یکدیگر هستیم به شکلی که ثانیه‌ای نمی‌توانیم همدیگر را ندیده و از هم دور باشیم ولی مجبوریم.

* 3 ماه دیگر دوباره در زیر یک سقف زندگی می‌کنیم

زن در دادگاه خانواده حضور داشت و در حالی که به شکلی صمیمانه در کنار مرد نشسته و دستانش در دستان مرد بود، گفت: 3 ماه دیگر مجدد زیر یک سقف با یکدیگر زندگی خواهیم کرد.

وی ادامه داد: ما مجبوریم که حکم طلاق را به یک فردی نشان دهیم بنابراین مجبور شدیم و باید حکم صادر شود، بنابراین درخواستمان برای طلاق کار درستی است.

* قاضی؛ نمی‌توانم با یک قلم زدن زندگیتان را از هم پاشیده کنم

قاضی مطلبی رئیس شعبه 269 این مجتمع قضایی خانواده خطاب به زن و مرد جوان، گفت: نمی‌توانم به راحتی با یک قلم زدن زندگی‌ها را از هم پاشیده کنم بنابراین باید درست تصمیم بگیریم و افرادی مانند شما باید مرا قانع کنید و دلیل موجه داشته باشد.

وی در ادامه، رسیدگی به جلسه را برای فرصت دادن بیشتر به زن و مرد به آینده موکول کرد..... / منبع:farsnews.com