سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
چگونه نقاب همسرتان را کنار بزنید
برخی افراد دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو میروند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند. دوست دارید بدانید طرف مقابلتان در یك رابطه دروغ میگوید یا راست؟
وقتی طرف مقابل قوزك پای خود را به دور پایه صندلی میپیچاند میتوان شك كرد كه شاید دروغ بگوید چون این عمل نشانه استرس او است و دروغ گفتن باعث استرس فرد میشود.
در واقع وقتی فردی سعی میكند حقیقت را بپوشاند بدن او بهطور ناخودآگاه واكنش نشان میدهد. در نتیجه حالت بدن او سختتر میشود یعنی فرد بهطور ناخودآگاه نشان میدهد كه در حال خویشتنداری است و چیزی را پنهان میكند. دقیقا مثل این است كه بگوییم او بهگونهای به لحاظ جسمانی در مبارزه است تا تمام داستان را نگوید.
دروغـگـویـان در پـنـهـان كـردن تـجـلیات احساسی صورت خود بسیار مهارت دارند. آنها ممكن است قادر به كنترل تكان خوردنهای اضافی و ناگهانی خود باشـنـد و در نتیجه شما نمیتوانید خیلی راحت به دروغگوییشان پی ببرید. در این موارد یك راهحل این است كه بهصورت او توجه زیادی كنید، هرگاه چهره او كاملا بدون احساس بود، نـشـانـه این است كه به نوعی میخواهد حقیقت را بیان نكند، این در تمام دروغگوها صدق میكند از یك شیاد حرفهای گرفته تا یك همسر فریبكار. چهره خشك و بیروح برای پنهان كردن و سرپوش نهادن بـسیـاری از خـطاهـا و گـنـاهان بكار گرفته میشود. البته توجه داشتهباشید كه برخی افراد ذاتا و طبیعتا چهره بیروحی دارند.
یكی دیگر از نشانههایی كه میتوانید با آن به دروغگویی طرف مقابلتان شك كنید این است كه بهطور ناگهانی دستهایش را در جیبش میگذارد اما اینكه چرا این عمل میتواند نشانه دروغگویی باشد به این دلیل است كه وقتی فردی كف دستهایش را نشان میدهد یعنی اینكه او راحت و صادق است، بنابراین وقتی دروغ میگوید بهطور غریزی احساس میكند كه باید دستهایش را پنهان كند. در واقع خیلی اوقات میگویند كه دستها و بازوها بهطور رمزی احساسات قلبی را بیان میكنند و شاید به همین دلیل باشد كه همیشه در ارتباطات، دست دادن بسیار مهم است و دو نفر كه دست میدهند در واقع میخواهند به نوعی صداقتشان را به یكدیگر نشان دهند. همچنین ممكن است كه فرد دروغگو دستها را پشتش پنهان كند یا اینكه سعی كند با دستهایش با یك چیز بازی كند، مثلا با گوشی موبایلش دستهایش را مشغول كند و به این طریق اجازه ندهد كه شما دستهایش را آشكار ببینید.
احتمالا زیاد برایتان پیش آمده كه طرف مقابلتان هنگام صحبت كردن یك یا هردو شانهاش را بالا انداختهاست اما از این به بعد بهتر است وقتی چنین حالتی را از طرف مقابلتان دیدید كمی در حرفهایش شك كنید و به راحتی حرفهای او را قبول نكنید. بهخصوص اگر هنگامی این كار را انجام دهد كه در حال گفتن جملهای خاص است، مثل اینكه من دیروز آنجا نرفتم در واقع بالا انداختن شانه میتواند راهی باشد كه او میخواهد با آن بهطور ناخودآگاه حقیقت را پنهان كند دقیقا مثل حالتی كه دستهایش را پشتش پنهان میكرد. همچنین این كار میتواند نشان دهد كه او عذاب وجدان دارد و سعی میكند به نوعی خودش را از گناه مبرا كند.
یكی دیگر از رایجترین حركاتی كه هر فرد موقع دروغ گفتن میتواند از خود نشان دهد این است كه با انگشت اشاره خود زیر بینیاش را بمالد و در واقع بهگونهای این كار را انجام دهد كه مقابل دهان خود را بپوشاند. این كار را بیشتر از افرادی میبینید كه بهطور معمول چندان دروغ نمیگویند بنابراین در درونشان كمی احساس تاسف و پشیمانی وجود دارد. اگر بخواهیم این حركت را دقیق شرح دهیم به این ترتیب است كه بلافاصله بعد از صحبتش، او صورتش را بهگونهای لمس میكند كه كمی روی دهانش را میپوشاند در واقع مثل این است كه او خودش هم حرفهایی را كه از دهانش بیرون میآید باور نمیكند.
معمولا افراد دروغگو هنگام صحبت كردن زیاد مكث میكنند یعنی جوابهای آنها كوتاهتر است و زمان بین سوال و جوابی كه او( بهعنوان یك فرد عصبی كه دروغ میگوید) میدهد طولانیتر است، در واقع این زمان طولانی نشان میدهد كه به زمان احتیاج دارد تا دروغش را بسازد چون به یاد آوردن حقیقت زمان زیادی نمیخواهد. البته پیشنهاد میكنیم علاوه بر این حالت به حركتچشم او نیز بعد از پرسیدن سوال توجه كنید. معمولا افراد وقتی به بالا سمت راست نگاه میكنند میخواهند چیزی را در ذهنشان تصور كنند یا جواب را از خودشان بسازند یا وقتی به پایین سمت راست نگاه میكنند میخواهند صدای یك جواب جدید را از خودشان بسازند. ما معمولا وقتی میخواهیم حقیقتی را در گذشته به یاد بیاوریم به بالا سمت چپ یا پایین سمت چپ نگاه میكنیم. بنابراین برای تشخیص دروغگو به مكثهای او و نگاه او به سمت راست توجه كنید. پاسخهایی كه بهطور آنی داده میشود قابل اطمینان است.
به دهان و حالت لبهای طرف مقابل نیز باید خیلی توجه كنید وقتی او دهانش را جمع میكند یا زبانش را روی لبهایش میكشد باید به حرفهایش شك كرد چون این كار میتواند نشان دهد كه فرد خیلی عصبی است و میخواهد اطلاعات را بروز نداده و عصبی بودنش را نیز نشان ندهد. وقتی لبها سفت میشوند نشاندهنده این است كه فرد میخواهد حقیقت را پیش خود نگه دارد. زبانزدن به لبها میتواند نشانه فروخوردن عصبانیت نیز باشد. وقتی فردی عصبی میشود لبهایش خشك میشود و سعی میكند با لیسیدن لبها و قورت دادن آب دهان لغاتی كه میخواهد بگوید را پیدا كند.
آیا تا به حال با یك فروشنده فوقالعاده آرام و مطمئن برخورد داشتهاید؟ او ممكن است آنقدر با شور و حرارت از محصولش تعریف كند كه به شما نوعی احساس ناخوشایند القا شود. در این حالت شما باید دروغگویی او را از اعتماد به نفس بیش از حدش یا حرفهای بیش از حد خوبش تشخیص دهید. ارتباطات غیركلامی یا در اینجا فرازبانی كه شامل چیزهایی مثل صدا، تن صدا، بلندی صدا، سرعت حرفزدن و.. است كه هر كدام میتوانند نشاندهنده اعتماد به نفس بیش از حدی باشند اصلا طبیعی نیست. شما میتوانید در بسیاری از اوقات با احساسات درونیتان دروغگو را بشناسید. طبیعت و غریزه شما میتواند در بسیاری از موارد دروغ را بشناسد. اعتماد به نفس در حد نرمال فرد را صادق نشان میدهد. بنابراین سعی كنید همیشه شبیه خودتان باشید تا دروغگو بهنظر نیایید.
وقتی فرد مقابل شما در جواب سوالهایتان مبهم و غیرمستقیم جواب میدهد شما باید به دروغگویی او شك كنید، بهعنوان مثال وقتی نامزد شما نمیتواند تمام جزئیات را برایتان تعریف كند احتمالا چیزی را پنهان میكند. همچنین وقتی فردی از جواب دادن به سوال شما طفره میرود یا سعی میكند به نوعی موضوع صحبت را عوض كند احتمالا كاسهای زیر نیمكاسه است در واقع دروغگوها معمولا در صحبت كردن وسواس به خرج نمیدهند و همه مسائل را رو نمیكنند. اگر شما حین صحبتها از او بخواهید با دقت بیشتری مسائل را برای شما بیان كند و به عبارتی ریزتر از او سوال كنید، چون حافظه خوبی ندارد در دور بعد قادر به بیان همان جوابها نیست. درنهایت میتوانید از زبان او این جملات را بشنوید «به من اعتماد نداری؟» اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از كوره درنمیرود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ میدهد. همچنین شخص دروغگو مدام از شما میپرسد آیا حرفهایش را باور میكنید یا نه. كسی كه در حال گفتن حقیقت است، بهطور خودكار فرض میكند كه شما او را باور میكنید و احتیاجی ندارد كه مدام تایید شما را بگیرد.
ویدیو مرتبط :
دلخوریتان را با همسرتان مطرح کنید
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پوست کنده با همسرتان حرف بزنید
احساسات و عواطف بخش مهمی از زندگی روزمره ما انسان هاست.
احساسات و عواطف بخش مهمی از زندگی روزمره ما انسان هاست. چه به یک لطیفه بانمک بخندید و چه از شلوغی خیابان و ترافیک کلافه باشید، باید گفت که افت و خیز حالت روحی روی سلامت عمومی بدنتان تاثیرگذار است.
در واقع بیشتر مردم راحت تر هستند که جملات خود را به جای گفتن من احساس می کنم با من فکر می کنم... شروع کنند. بیشتر ما درباره احساسات، به اندازه کافی آموزش نمی بینیم و معمولا از رفتار دیگر افراد جامعه الگوبرداری کرده و آن نوع رفتارها را بروز می دهیم.
برخی از سوءتعبیرها و باورهای غلط درباره احساسات اشاره شده است:
چرا من خوشحالم؟!
شنیدن این جملات که: «می دانم نباید درخصوص این موضوع کم اهمیت این قدر ناراحت باشم.» یا «باید بیش از این خوشحال می شدم.» و این دست جملات بین مردم بسیار رایج است. اما باید گفت هیچ قانونی در دنیا وجود ندارد که شما را ملزم کند واکنش احساسی خاصی بروز دهید و این که کدام واکنش عاطفی تان صحیح است و کدام غلط. به جای هدر دادن انرژی تان در کنترل احساسات، قبول کنید که در هر موقعیتی احتمال بروز احساس خاصی وجود دارد و شما هرگز نباید بابت انتخاب تان نگران باشید.
از خشم خود، برای کسی نگو
یک باور بسیار غلط این است که وقتی از موضوعی ناراحت هستید با دیگری در میان بگذارید و این کار به دلیل این که جلوی سرکوب احساسات شما را می گیرد و عواطف تان را خفه نمی کند موجب می شود احساس بهتری داشته باشید. اما تحقیقات عکس این موضوع را نشان داده است. حداقل این که درباره خشم و عصبانیت صدق نمی کند؛ زیرا اگر هنگام عصبانیت در مورد آن با کسی صحبت کنید، صرفا شدت خشم شما افزایش می یابد و هرگز اوضاع روحی تان بهتر نخواهد شد. شاید گاهی از بروز احساساتی مثل بروز اندوه و گریه کردن هم جلوگیری کنید، شما حتی نمی خواهید در حضور دیگران گریه کنید و از این کار خجالت می کشید.
شاید شما ربات هستید
برخی افراد تصور می کنند اگر عنان احساسات خود را به دست گیرند، درست مانند این است که تهی از احساسات هستند؛ اما حقیقت این است که انسان ها می توانند انواع بسیاری از احساسات و عواطف را تجربه کنند و نباید زیر سلطه و کنترل آن احساسات بروند. مثلا بعد از یک روز سخت و خسته کننده باید آن قدر مهارت داشته باشید که کاری انجام دهید احساس شما بهتر شده و از حال و هوای بد بیرون بیایید.
شما مدیر احساسات تان هستید
بیشتر مردم چنین اعتقادی دارند. آنها ممکن است بگویند: «رئیسم مرا بشدت عصبانی می کند.» یا «مادرشوهرم کاری می کند که من نسبت به خودم احساس بدی داشته باشم.» اما باید گفت که هیچ کس نمی تواند کاری کند که شما احساس خاصی را تجربه کنید. به یاد داشته باشید که تنها خود شما مسئول بروز این نوع احساسات در وجودتان هستید.
تسلیم احساسات ناخوشایند نشو!
وقتی مردم نسبت به تحمل برخی از احساسات خود تردید دارند ممکن است سعی کنند از آن احساس خاص دوری کنند. مثلا اگر بابت موضوعی به سرعت نگران می شوند ممکن است خود را در معرض آن موضوع نگران کننده قرار ندهند و همین رفتار موجب می شود که بعضی از فرصت های خوب را از دست بدهند. اگر چنین تفکری دارید باید روش تحمل کردن احساسات خاص را یاد بگیرید و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. در آن صورت می بینید که همه چیز آسان تر پیش خواهد رفت.
حل بزرگترین مشکل زندگی
بروز احساسات زمانی که لازم است نه تنها ضعف محسوب نمی شود بلکه داشتن آن در زندگی زناشویی نوعی مهارت اجتماعی محسوب می شود و زن و شوهر می توانند برای حفظ زندگی شان بهتر عمل کنند.
حال سوال این است چگونه در زندگی احساسات مان را بروز دهیم؟
آیا احساسات تان را می شناسید؟
تصور کنید مرد وقتی به خاطر عقب افتادن اجاره خانه نگران و مضطرب می شود، این پیام را به همسرش منتقل می کند که حال و حوصله حرف زدن با او را ندارد. زن هم از همه جا بی خبر ممکن است از این رفتار شوهرش برداشت های مختلفی بکند؛ مثلا ممکن است فکر کند همسرش او را به اندازه کافی دوست ندارد یا اینکه نکند با زن دیگری در ارتباط باشد. تا خودتان نفهمید چه حالی دارید، نمی توانید شریک زندگی تان را از احوالات واقعی خود باخبر کنید.
احساسات تان را بپذیرید
بعد از شناخت احساسات گام بعدی پذیرفتن آنهاست. با خودتان مهربان باشید و به خودتان اجازه دهید به حکم انسان بودن، احساسات بشری را تجربه کنید. هیجان های مختلف مانند خجالت، شرم، ترس یا ناامیدی احساسات بشری هستند. تا وقتی که خودتان با هیجانات تان کنار نیایید، نمی توانید توقع داشته باشید که همسرتان پذیرای احساسات شما باشد.
پوست کنده با همسرتان حرف بزنید
راست و پوست کنده با همسرتان حرف بزنید. زمان مناسبی را انتخاب کنید. به او بگویید که حرف های مهمی برای گفتن دارید و از او می خواهید که به حرف های تان با دقت گوش دهد. خیلی از آدم ها در جامعه ما از شفاف بودن می ترسند. از اینکه دیگران حتی همسرشان از از احساسات اصیل و واقعی آنها باخبر شوند واهمه دارند و نگران قضاوت طرف مقابل می شوند.
گاهی درک نمی شوید
گاهی اوقات ممکن است شما تمام اصول بالا را رعایت کرده باشید اما باز هم همسرتان نتواند شما را خوب درک کند و واکنش هایی نشان دهد که اصلا باب میل شما نباشد. چنین اتفاقی کاملا طبیعی است؛ چرا که شما در مقابل فردی قرار گرفته اید که با دنیای شما فاصله زیادی دارد و شاید در اوایل ازدواج، شناخت احساسات تان و نزدیک شدن به دنیای درونی شما برایش دشوار باشد.
صبور باشید
رابطه زناشویی از آن چیزهایی است که گذر زمان می تواند آن را شیرین تر و دل انگیزتر کند. این اتفاق به این دلیل رخ می دهد که زن و شوهر در طول زمان شناخت بیشتری نسبت به هم پیدا کرده و صمیمیت بین آنها بیشتر می شود. بنابراین از در میان گذاشتن احساسات خود با همسرتان خسته و ناامید نشوید. عمیق تر شدن این صمیمیت و ایجاد همدلی نیاز به گذر زمان، صبر و ممارست دارد.
منابع:ماهنامه سپیده دانایی / جام جم