سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

چگونه به یکدیگر وفادار بمانیم؟


تمام ازدواج ها با امید به وفاداری و داشتن یک زندگی شاد صورت می گیرد. زوج ها به این امید که در کنار هم با آرامش زندگی کنند و به بلوغ برسند، زندگی مشترک شان را آغاز می کنند. به راستی چگونه می توانیم برای تمام عمر در کنار همسرمان زندگی موفقی داشته باشیم





مجله موفقیت: تمام ازدواج ها با امید به وفاداری و داشتن یک زندگی شاد و موفق صورت می گیرد. زوج ها به این امید که در کنار یکدیگر با آرامش و خوشی زندگی کنند و به بلوغ برسند، زندگی مشترک شان را آغاز می کنند. به راستی چگونه می توانیم برای تمام عمر در کنار همسرمان زندگی موفقی داشته باشیم و تا ابد به هم وفادار بمانیم؟ آیا احساس شادی همان حلقه گمشده ای است که می تواند زنجیر زندگی مشترک را به هم متصل نگه دارد؟

فعالیت ها و اتفاقات روزمره تجربیات مشترکی را برای زن و شوهر رقم می زنند و در طول زمان، این تجربیات کوچک، به خاطرات بزرگ و گاه ارزشمندی مبدل می شوند؛ چنان که کم کم احساس می کنیم عمیقا به همسرمان پیوند خورده ایم.

شاید علت اصلی این پیوند، تنها عشق نباشد و دلایل دیگری ما را کنار هم نگه می دارد؛ مثلا اینکه سال ها در کنار هم هستیم و عمرمان را به پای هم گذاشته ایم. فرزندان نیز یکی دیگر از حلقه های زنجیر زندگی مشترک ما هستند. این موجودات کوچک، پایه های زندگی را مستحکمتر می کنند و برای هر یک از ما دلیلی بسیار مهم و قوی هستند که دشواری های زندگی را به خاطر حفظ آرامش آنها تحمل کنیم. دیدن لبخند، اشک، شادی، بیماری و رشد آنها موجب می شود نسبت به آنها و نیز همسرمان احساس وابستگی و دلبستگی بیشتری پیدا کنیم.

زمانی که ازدواج می کنیم، متعهد می شویم که از زمان جاری شدن صیغه عقد به بعد دیگر خودمان را بخشی از یک گروه دو نفره ببینیم که اعضای آن، با هم پیمان بسته اند تا پایان عمر به هم متعهد باشند و نسبت به یکدیگر وفادار بمانند.

چگونه به یکدیگر وفادار بمانیم؟

میزان وفاداری افراد در زندگی زناشویی، احساس آنها را نسبت به هم و نیز کیفیت رفتار آنها را با یکدیگر تعیین می کند. شاید یکی از مهمترین عوامل از بین رفتن وفاداری در زندگی زناشویی، کاهش احساس و علاقه زن و شوهر به یکدیگر باشد.

وفاداری، زمانی خودش را نشان می دهد که شما بتوانید در هنگام سختی و دشواری زندگی در کنار همسرتان بمانید و به او متعهد و وفادار باشید؛ زیرا زمانی که همه چیز خوب باشد و شما مشکلی نداشته باشید، با ماندن در کنار همسرتان، چندان هنری نکرده اید. هنر واقعی این است که در بدترین شرایط همچنان در کنار هم باقی بمانید و سعی کنید اوقات خوشی را برای یکدیگر رقم بزنید.

به یاد داشته باشید که ارتباط و پیوند شما باید همواره بر هر کار دیگری اولویت داشته باشد. این کار، قسمتی بزرگ و مهم از وفاداری است. زمانی که یک مشکل بزرگ رخ می دهد، شرایط زندگی شما کاملا تغییر می کند و هر یک از زوجین تلاش می کنند راهی را برای فرار از دشواری های شرایط جدیدی که برایشان پیش آمده است، پیدا کنند.

حتی در این شرایط، باید به همسرتان وفادار بمانید و در کنار او باشید. همچنان به اهداف و آرزوهایتان فکر کنید تا بهتر و ساده تر بتوانید این شرایط دشوار را سپری کنید. در چنین شرایطی به جای فرار بهتر است راه هایی را بیابید که بتوانید بار دیگر آرامش و راحتی را به زندگی مشترکتان بازگردانید و نیز بتوانید باز هم در کنار یکدیگر خوشحال بمانید.

اگر می خواهید همواره به همسرتان وفادار بمانید، سعی کنید تا همیشه به یاد داشته باشید که او چه زحماتی برای شما کشیده است و شما به چه دلایلی به او مدیون هستید. هرگز فکر نکنید کارهایی که همسرتان در زندگی انجام داده جزو وظایف او هستند. همیشه از کارهای او قدردانی کنیدو به یاد داشته باشید که یکی از مهمترین دلایلی که او سختی های بسیاری را در زندگی متحمل می شود وجود شماست. به این ترتیب اگر زمانی مشکلی در زندگی برایتان رخ دهد، شما نیز وظیفه خود می دانید که در این شرایط، زحمات او را جبران کنید و در این شرایط حتی به خیانت فکر هم نخواهید کرد.

چند نکته در مورد حفظ وفاداری به همسر

وفاداری در غیاب همسر

شرایط کاری و زندگی بسیاری از زوجین به گونه ای است که آنها ناچارند هر از گاهی از یکدیگر دور باشند؛ پس به یاد داشته باشید هیچ دلیل موجهی برای تخطی از قانون وفاداری به همسر وجود ندارد و شما تحت هر شرایطی باید به همسرتان وفادار بمانید؛ حتی اگر مدتی از هم دور باشید. تا زمانی که هنوز پیمان ازدواج میان شما و همسرتان وجود دارد، باید به یکدیگر وفادار بمانید.

در بدترین شرایط به هم وفادار بمانید

مسلما هرگز نمی توانید یک زندگی مشترک بیابید که دو نفر با هم هیچ مشکل و اختلافی نداشته باشند. بحث و اختلاف نظر در طول زندگی مشترک کاملا عادی و طبیعی است و برای همه رخ می دهد. زمانی که با همسرتان بحث و مشاجره می کنید و از دست او به شدت ناراحت و عصبانی می شوید، به این موضوع فکر کنید که تنها وظیفه شما در این شرایط، حفظ وفاداری و تعهد نسبت به اوست.

زمانی که از دست همسرتان عصبانی هستید، سعی کنید با فعالیت های مختلف خودتان را آرام کنید و هرگز هنگام عصبانیت تصمیم نگیرید. به یاد داشته باشید که همیشه وظیفه همسر شما نیست که به شما وفادار بماند. شما هم به نوبه خود باید تلاش کنید تا این وفاداری حفظ شود. این کار خیلی دشوار نیست، تنها با رعایت چند نکته ساده می توانید در جهت حفظ وفاداری همسرتان تلاش کنید.

صداقت داشته باشید

یکی از مهمترین عوامل در حفظ وفاداری همسران به یکدیگر صداقت است. تحت هیچ شرایطی به همسرتان دروغ نگویید. سعی کنید شرایط را به گونه ای پیش نبرید که همسرتان ناچار شود به شما دروغ بگوید. اگر همسرتان بخواهد در مورد موضوعی با شما صحبت کند، واکنش شما عاملی بسیار تعیین کننده خواهد بود؛ چرا که موجب می شود او جرأت حقیقت گویی را پیدا کند؛ در غیر اینصورت، او دروغ را انتخاب می کند.

وفادار باشید

اگر می خواهید همسرتان به شما وفادار بماند، باید خودتان همواره به او وفادار بمانید. همسران همواره به یکدیگر درس می دهند و از هم درس می آموزند. زمانی که شما به همسرتان وفادار باشید، او از رفتار شما وفاداری را می آموزد. زمانی که شما از اشتباه او چشم پوشی می کنید، او هم از شما می آموزد که از اشتباه شما بگذرد. همین نکات ساده و کوچک، میزان وفاداری همسران را به یکدیگر بسیار بالا می برد.

گذشت کنید

شما دو انسان هستید از دو خانواده متفاوت و با آداب و رسوم گوناگون؛ پس طبیعی است که با هم اختلاف داشته باشید و گاه و بیگاه موجب رنجش و ناراحتی یکدیگر شوید. سعی کنید از هم کینه به دل نگیرید، مشکلات را میان خودتان حل کنید تا در ذهن تان باقی نماند. هیچ مشکلی را حل نشده نگذارید؛ زیرا این قبیل مشکلات در آینده به معضلات بزرگی مبدل خواهند شد.

با همسرتان دوست باشید

دوستان عیوب یکدیگر را نمی بینند و اگر ببینند، آنها را نادیده می گیرند و اهمیتی نمی دهند. سعی کنید همواره در زندگی شور و هیجان داشته باشید و اجازه ندهید زندگی تان یکنواخت و خسته کننده شود. همپای هم باشید تا همسرتان نیاز نداشته باشد به فرد دیگری پناه ببرد.

چگونه به یکدیگر وفادار بمانیم؟

همواره دارای اعتماد به نفس و قوی باشید

به خودتان برسید. تمیز و مرتب باشید. هیچ عاملی نباید موجب شود که شما خودتان را فراموش کنید؛ پس به خودتان اهمیت دهید تا دیگران هم بیاموزند باید به شما اهمیت دهند.

همسرتان را همانگونه که هست، بپذیرید

شما این فرد را انتخاب کرده اید و روز اول او را با تمام خصوصیاتش دیده و پسندیده اید. هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید. او را تغییر دهید. کمال گرا نباشید. در دنیا کسی وجود ندارد که از همه نظر بی عیب و کامل باشد. روز اول که همسرتان را انتخاب کردید، مسلما عیوب او را دیده اید اما به دلیل عشق به او و اشتیاقی که برای ازدواج و شروع زندگی جدید داشتید، سعی می کردید آن عیوب را نبینید و آنها را ساده و بی ارزش جلوه دهید؛ اکنون نیز باید چنین کنید. بعد از ازدواج، دیگر زمان عیب یابی از همسر سپری شده است؛ پس بهتر است سعی کنید او را با تمام خوبی ها و بدی هایش دوست داشته باشید.

هر از گاهی در مورد زندگی مشترکتان با یکدیگر صحبت کنید

همیشه از همسرتان بپرسید که از شما رنجشی به دل دارد یا ندارد. اجازه ندهید کدورت و ناراحتی ها برای مدت طولانی در ذهن همسرتان باقی بماند. از همسرتان بخواهید با صداقت و بدون ترس، نظرش را در مورد شما بگوید.

شما هم با او صادق باشید و هر چه از او به دل دارید، بدون واهمه با او در میان بگذارید. به حساسیت های یکدیگر احترام بگذارید. با هم لجبازی نکنید و اگر می دانید کاری هست که همسرتان را آزار می دهد، آن را انجام ندهید.


ویدیو مرتبط :
‫چگونه همیشه جوان بمانیم؟‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

به صفات خود پایبند بمانیم



 

 

به صفات خود پایبند بمانیم

 

همه ما در زندگی ارزش‌هایی برای خود تعیین کرده‌ایم که دوست داریم بتوانیم همیشه آنها را رعایت کنیم و هیچ‌گاه آنها را زیرپا نگذاریم؛ بنابراین در انجام هر کاری باید با توجه به آنها به گونه‌ای عمل کنیم که نادیده گرفته نشوند.

 

 

شناخت صفات

 

صفات در واقع محتویات ذهنی ما هستند که طی سالیان سال از دوران طفولیت در ذهن ما جای گرفته‌اند. بعضی صفات به طور فطری در وجود ما نهادینه شده‌اند اما بعضی ارزش‌ها توسط دیگران به ما منتقل شده.

 

نخستین گام در این راه، شناخت صفات و آموختن چگونگی تغییر آنهاست. تنها با کمی فکر و اندیشه و بررسی ارزش‌هایی که با آنها شرطی شده‌ایم می‌توانیم از ماهیت ارزش‌ها باخبر شویم و آنها را اصلاح کنیم.ارزش‌ها را به طور کلی می‌توان به 2 نوع ارزش‌های فطری و اکتسابی تقسیم کرد؛ ارزش‌های فطری یا پایدار، صفاتی هستند که در ذات ما نهادینه شده‌اند؛ مانند عشق، محبت و کمک به انسان‌ها.

 

البته درست است که این ارزش‌ها‌ در وجود ما قرار داده شده‌اند اما انرژی و اعمال منفی دیگر می‌توانند بر آنها تأثیر بگذارند و گاهی ما را به سوی شرارت و بدخواهی سوق دهند.بعضی از ارزش‌ها نیز ارزش‌هایی هستند که شخص از بیرون از وجود خود آنها را کسب می‌کند و با آنها شخصیت خود را شکل می‌بخشد. ارزش‌های اکتسابی باید در راستای ارزش‌های فطری باشند و به آنها نزدیک یا براساس آنها منطبق باشند؛ در غیر این‌صورت نوعی تضاد و درگیری درونی برای شخص به‌همراه خواهند آورد.

 

بعضی‌ها معتقدند که شخصیت کودک مانند مومی است که در ابتدای امر توسط اطرافیان (پدر و مادر و مربیان) شکل می‌گیرد. البته در این میان نمی‌توان نقش عوامل خارجی و تربیت خانوادگی و محیطی را نیز بی‌تاثیر دانست.ارزش‌ها هدایت و رهبری تصمیمات مهم زندگی ما را برعهده دارند. برای مثال انتخاب دوست، همسر، رشته تحصیلی، شغل و کیفیت و کمیت ارتباطات ما، همه نشان‌دهنده ارزش‌هایی هستند که ما به آنها بها می‌دهیم. همچنین پایبندی به ارزش‌های فطری و عدم وجود تضاد بین اینگونه ارزش‌ها با ارزش‌های اکتسابی، اعتماد به نفسی قوی در شخص ایجاد می‌کند و باعث رضایت و ثبات درونی او می‌شود.

 

اما اگر شخص نسبت به ارزش‌های اکتسابی شرطی شده باشد ولی از اصالت آنها آگاهی نداشته باشد، چشم و گوش بسته به آن ارزش‌ها عمل می‌کند. در صورتی که اگر به بررسی آنها بپردازد و نسبت به آنها آگاهی یابد، اما برخلاف آن به ارزش‌هایی که به آنها شرطی شده عمل کند در حالت تضاد درونی به سر خواهد برد و زندگی توأم با درد، رنج و ناراحتی را تجربه خواهد کرد ولی انسان‌هایی که ارزش‌های با ثباتی دارند افراد موفقی هستند که از همه لحظات زندگی خود لذت می‌برند.

 

از عواملی که می‌توانند ارزش‌ها را تغییر دهند می‌توان به آگاهی و دانش و تجربه‌های شخصی اشاره کرد. تجربه‌های شخصی یا ذهنی مهم‌ترین عامل برای تصمیم‌گیری هستند. مثلا کسی که در اتوبان با اتومبیل خود تصادف کرده و مجروح شده است از رانندگی در اتوبان هراس دارد و همیشه این تجربه ذهنی، او را وادار به دقت در رانندگی به ویژه رانندگی در اتوبان‌ها می‌کند. از تجربه‌های ذهنی دیگر می‌توان به موفقیت در تحصیلات، قبولی در مصاحبه‌های استخدامی، تجربه پرواز و ترس از بعضی حیوانات، تاریکی و... اشاره کرد.

 

 

قدرت خارق‌العاده ذهن

 

بسیاری از محققان در تعجب هستند که چرا همه ما از قدرت‌های خارق‌العاده ذهن خود استفاده نمی‌کنیم!؟ جواب به این سؤال می‌تواند این باشد که مردم زبان حرف زدن با ذهن را نمی‌دانند و بیشتر آنها ذهن را مقوله‌ای پیچیده و مشکل قلمداد می‌کنند و همین ترس و نگرانی و ناآگاهی نیز مانع از ارتباط و یادگیری زبان ذهن می‌شود. همان‌گونه که می‌دانیم ذهن و روح از 2قسمت تشکیل می‌شود؛ یک قسمت ضمیر خودآگاه که یک سوم ذهن را در برمی‌گیرد که مرکز اراده و یادگیری مهارت‌هاست و دوم ضمیر ناخودآگاه .

 

 

آماده‌سازی ذهن

 

برای اینکه بتوانید ذهنی پویا و فعال برای یادگیری بهتر داشته باشید باید آن را از قبل آماده کنید. یکی از راه‌های ساده برای این آماده‌سازی، استفاده از تمرینات رهاسازی و ریلکسیشن است. گفتن جملات تأکیدی مثبت نیز بسیار مؤثر است؛ بدین منظور می‌توانید مکانی آرام و بدون سر و صدا را انتخاب کنید؛ جایی که نه زیاد گرم و نه زیاد سرد باشد؛ یعنی حرارت آن مکان متعادل باشد، سپس روی مبل راحتی بنشینید، چشم‌ها را ببندید و چند نفس عمیق بکشید، پس از آن ذهن خود را از صداهای اطراف خالی کنید و توجه‌تان را به درون خود متمرکز سازید.

 

بعد از چند لحظه از نوک انگشتان پا تا فرق سر را عضو به عضو به طور ذهنی و با چشم‌های بسته از نظر بگذرانید و رها سازید؛ یعنی اگر هرگونه انقباضی در آنها وجود دارد آن را رها کنید تا بدن کاملا شل و وانهاده شود. بعد از آن برای چند ثانیه یا چند دقیقه توجه و تمرکز ذهنی را مجددا متوجه دم و بازدم خود کنید و نفس‌های خود را بشمارید. در این حالت افکار منفی شما رفته‌رفته کمتر و کمتر و پس از آن نیز به طور کامل حذف می‌شوند. در این زمان می‌توانید جملات تأکیدی مثبتی را که خواهان تحقق یافتن آنها هستید تکرار کنید. شما می‌توانید جملات تأکیدی مثبت را شب‌ها هنگام خواب و صبح‌ها هنگام بیدارشدن از خواب بیان کنید. توجه داشته باشید که تکرار کلمات تنها، بی‌فایده است مگر اینکه شما واقعا آنها را باور داشته باشید و آنها را همراه با شور و هیجان برای محقق‌شدن، تکرار کنید. در واقع ذهن نیمه‌هوشیار شما تنها نسبت به افکاری واکنش نشان می‌دهد که با احساس و هیجان توأم باشد.

 

 

راه‌های افزایش انرژی ذهنی

 

برای اینکه بتوانیم انرژی ذهنی خود را افزایش دهیم و برای تحقق آرزوهای خود به کار بندیم، راه‌های زیر بسیار مؤثر و کارساز هستند.

 

- کم‌حرف زدن: سکوت کردن برای کسانی که زیاد حرف می‌زنند و انرژی ذهنی خود را- به ویژه از طریق مکالمات تلفنی- هدر می‌دهند، در افزایش سطح انرژی بسیار موثر است.

 

- اعتدال در خوردن و خوابیدن: هرچه مصرف موادغذایی افزایش یابد معده بزرگ‌تر می‌شود و انرژی بیشتری برای هضم غذا صرف می‌شود. سعی کنید بیشتر از میوه، سبزی و غذاهای گیاهی استفاده کنید چون بدین‌ترتیب معده نیز انرژی کمتری برای هضم آن به کار خواهد برد.

 

- کنترل خشم و عصبانیت: هر بار که عصبانی می‌شوید یا داد و بیداد می‌کنید، مقدار زیادی از انرژی ذهنی و جسمی شما تخلیه می‌شود به همین خاطر است که افراد عصبانی معمولا بعد از بگومگو و جر و بحث‌های طولانی، احساس گرسنگی می‌کنند. انجام مرتب حرکات ورزشی و تنفسی و آرام‌سازی بدن در افزایش انرژی و به دنبال آن کسب قدرت برای غلبه بر خشم بسیار موثر است.

 

- کنترل احساسات:احساسات منفی چون به میزان قابل‌توجهی انرژی ذهنی را هدر می‌دهند باعث کاهش سطح انرژی در مغز می‌شوند و بدن را از لحاظ جسمی نیز کاملا تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهند.


- تمرکزکردن و فکرکردن به خاطرات غم‌انگیز و ناموفق گذشته: این عمل باعث اتلاف انرژی ذهنی و ایجاد یأس و افسردگی در فرد می‌شود؛ اما گردش، تفریح و قدم‌زدن و پیاده‌روی در پارک‌ها و فضای سبز- به ویژه در هوای پاک- همراه با تنفس عمیق باعث افزایش امواج انرژی ذهنی خواهد شد.

Fridey Magazine