سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
پیشنهاد اپرا وینفری: «غذا، دعا، عشق»
حتی بهترین کتاب به انتخاب نیویورک تایمز بودن هم، برای پرفروش شدن در ایران کافی نیست. «غذا، دعا، عشق» که مدتها جزء کتابهای پرفروش سایت «آمازون» بود و جایزههای بسیاری را از آن خود کرده بود، در اولین نوبت چاپش نتوانست موفق باشد.
در میان خریداران، خانمها اصلیترین مخاطبان آن بودند كه جالب این است كه تقریبا هیچ كس از این کتاب بد نگفته و آن را پسندیده اند
قبل از معرفی اپرا، این کتاب خاک میخورد
اعظم کیانافراز، مدیر مسئول انتشارات افراز یکی از ناشران این کتاب است . او در مورد تجربهاش در انتشار «غذا، دعا، عشق» میگوید:«این کتاب، زندگی واقعی زنی بود که در سفرها و تجربههایش میخواست خود را کشف کند و از نظر ما، چنین داستانی میتوانست برای هر خانمی جالب باشد. از آنجا که این کتاب در کشورهای دیگر هم در رده کتابهای پرفروش قرار داشت، ما در سال 87 آن را ترجمه و منتشر کردیم اما زمان زیادی طول کشید تا در ایران معرفی شود. در چاپ اول، کتاب اصلا دیده نشد اما با معرفی در برنامه اپرا و ساخته شدن فیلمش، فروش کتاب بسیار بالا رفت. حتی بسیاری از مخاطبان، این کتاب را تلفنی سفارش میدادند و استقبال آنها، کتاب را به چاپ دوم و سوم رساند.»
چرا این کتاب پرفروش شد؟
«غذا، دعا، عشق» داستان سفر زنی به کشورهای مختلف است. زنی که بعد ازaیک شکست عاطفی، میخواهد دنیا را ببیند و خود واقعیاش را در این سفرها پیدا کند. اما این کتاب، تنها توجه مخاطبان حوزه روانشناسی را به خود جلب نمیکند، بلکه از نظر دکتر مهناز خسروی، روانشناس و استادیار دانشگاه، کسانی که با این علم هم آشنا نیستند، میتوانند به طرفداران سرسخت آن تبدیل شوند. خسروی معتقد است:« این کتاب به زوایایی از شناخت انسان و خودشناسی اشاره میکند که میتواند شامل هر انسانی شود. راوی، فردی خاص و دور از دسترس نیست. او میخواهد انسانی ساده و معمولی باشد با تمام کاستیها، اشتباهات و تواناییهای یک فرد عادی. به همین دلیل است که هر فردی با هر جهانبینی و شرایطی میتواند با او ارتباط برقرار کند.»
مهدی صدری، مسئول بخش کتاب شهرکتاب آرین هم این کتاب را جزء پرفروشهای فروشگاهشان معرفی میکند. او میگوید:«بعد از معرفی اپرا، تا چندین ماه با استقبال زیادی از این کتاب روبهرو بودیم. در آن مدت هر روز، حدود 15 نسخه از کتاب را میفروختیم و هنوز هم روزانه 3 تا 4 نسخه از این کتاب به فروش میرود. انتشار فیلمی که بر اساس این کتاب نوشته شده بود هم تاثیر زیادی داشت و بسیاری از مراجعان ما بعد از دیدن فیلم به خواندن این کتاب ترغیب شده بودند.»
او توانست، من هم میتوانم
مخاطب «غذا، دعا، عشق» با نویسنده یکی میشود و از توانایی او قدرت میگیرد. دکتر مهناز خسروی معتقد است:«در شرایطی که بسیاری از افراد گمان میکنند با وجود مشکلات زیادی که دارند، نمیتوانند برای خودشناسی قدم بردارند، او خود واقعیاش را در این سفر ملاقات و تلاش میکند تا با همه تعارضها و تضادهایش روبهرو شود.» از نظر این روانشناس، نویسنده این کتاب که ماجرای سفرهایش را روایت میکند، نه شخصیتی سراسر پاک و سفید است و نه یک شخصیت پر از گناه و سیاه و همین ویژگی است که میتواند احساس همذاتپنداری را در مخاطب ایجاد کند تا با او همراه شود. این روانشناس میگوید:«او میپذیرد که به عنوان یک انسان، خواستهها، تواناییها و ویژگیهایی دارد؛ با همین بینش، نه میخواهد از آنچه در اختیارش قرار گرفته چشمپوشی کند و نه در آنها غرق میشود. او به نقطه تعادل رسیده است؛ نقطهای که اگر هرکدام از ما به آن برسیم، میتوانیم بدون چشمپوشی از نیازهای جسمیمان به نیازهای روانی خود هم پاسخ دهیم.»
چه کسانی این کتاب را دوست دارند؟
مهدی صدری یكی از مسئولان شهر كتاب آرین میگوید:« مخاطبان این کتاب از هر گروهی بودند. برخی از آنها چندان میانهای با کتاب خواندن نداشتند و تنها بهدلیل آنچه شنیده بودند سراغ آن را میگرفتند و برخی دیگر هم خواننده حرفهای کتابهای روانشناسی و عرفانی بودند. از آنجا که روایت آن داستانی است و در دستهبندی بین کتابهای سرگرمکننده و عرفانی قرار میگیرد، توانست مخاطبانی از همه سنین و همه گروهها را به خود جذب کند اما در میان خریداران بسیار این کتاب، خانمها اصلیترین مخاطبان آن بودند. جالبتر از میزان فروش آن، واکنش مخاطبان بعد از خواندن این کتاب بود. در این مدت، هیچکس را ندیدم که از این کتاب بد بگوید و آن را نپسندیده باشد.»
خدا همین جاست! او را ببین!
دکتر خسروی، روانشناس و مدرس دانشگاه میگوید:«عشق در هر انسانی چند بعد دارد؛ بعد عاطفی، معنوی، شناختی و جسمی. شاید اگر نویسنده این کتاب، تنها به یکی از این ابعاد میپرداخت، نمیتوانست تا این اندازه توجه مخاطبان را به خود جلب کند. او از هیچ کدام این ابعاد نمیگذرد و از همان مسیری که افراد منطقی میدانند اما از عبور از آن هراس دارند، به سمت خدا میرود. اغلب افراد دوست دارند در همین دنیای مادی، خدا را پیدا کنند و نویسنده هم در همین دنیا، خارج از مذهب شخصی اش، او را جست و جو میکند و به همین دلیل، مخاطبانی از هر مذهب و هر گوشهای از جهان، با اشتیاق کتابش را میخوانند و از او شجاعت میگیرند.»
نیمه داستان، نیمه درس
برای مخاطبی که پیش از این شجاعت سفر کردن به درونش را نداشته، همسفر شدن با نویسنده بهانهای برای خواندن کتاب است. خسروی میگوید:«او زندگی را به شکل سفر بیان میکند و وقتی فرد میبیند نویسنده کتاب توانست این سفر را به پایان برساند و خود واقعیاش را ببیند، به خود میگوید پس من هم میتوانم. فرد از نویسنده کتاب شجاعت میگیرد و در خیال تصور میکند که توانایی رسیدن به این ابعاد معنوی را دارد. خواننده این کتاب، حتی میتواند با مطالعه تجربیات نویسنده، دچار تخلیه هیجانی شود و از این راه به آرامش برسد.»
من دروغ نمیگویم!
خواننده «غذا، دعا، عشق»، نمیخواهد در یک دنیای خیالی غرق شود. او لحظه لحظه زندگی نویسنده را پیش چشمش میبیند؛ زندگیای که باورپذیر و واقعی است. دکتر مهناز خسروی معتقد است:«نویسنده به خود و نیازهایش دروغ نمیگوید و آنها را سرکوب نمیکند. او نقابی روی چهرهاش نمیگذارد و خود را همانطور که هست در این مسیر رها میکند. او حتی به کاستیها و اشتباهاتش هم نگاه میکند تا آنها را بشناسد و بتواند جزء به جزء وجودش را در خدمت رسیدن به این هدف در بیاورد. حتی قلمی که نویسنده انتخاب کرده است، به خودی خود دلنشین است. او از واژههایی کمک گرفته که لبخند را بر لب مخاطب مینشاند. با تمثیلهایی اعتقادات و افکارش را بیان کرده و حتی گاهی خودش را مسخره کرده است. او فردی خشک نیست که خود را سراسر پاک بداند و بخواهد مخاطب را نصیحت کند، بلکه دست او را باز میگذارد و تنها با انتقال تجربیاتش، برای بیدار کردن مخاطبش تلاش میکند.»
ویدیو مرتبط :
اپرا وینفری و توصیه او برای موفقیت و ثروت
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بیوگرافی اپرا وینفری + عکس
اپرا وینفری فعالیت زیادی در زمینه انسان دوستانه انجام داده است
اپرا گِیل وینفری (به انگلیسی: Orpah Gail Winfrey) (زادهٔ ۲۹ ژانویه ۱۹۵۴ در میسیسیپی) تهیه کننده، بازیگر، مجری، خیرخواه و از مشهورترین و مطرحترین مجریهای تلویزیونی آمریکا و جهان است.
اپرا وینفری به عنوان ثروتمندترین آمریکایی آفریقاییتبار قرن بیستم رتبه بندی شدهاست.اپرا وینفری فعالیتهای زیادی در زمینههای مختلف انسان دوستانه انجام داده و بزرگترین خیر و نیکوکار سیاه پوست در تاریخ آمریکا بهشمار میرود.[ اپرا وینفری برای مدتی، تنها میلیاردر سیاهپوست جهان بودهاست و بر اساس برخی ارزیابیها، با نفوذترین زن در جهان محسوب میشود.
وی در میان قدرتمندترین افراد جهان در رتبه ۴۵ قرار دارد و از چنان نفوذ چند جانبهای در میان افکار عمومی آمریکا برخوردار است که با حمایت و جهتگیری خود میتواند یک کتاب یا رییس جمهور را در این کشور به موفقیت برساند.
اپرا وینفری تا کنون در کارهای فراوانی فعالیت داشتهاست اما مهمترین کار وی برنامهٔ تلویزیونی «اپرا» است. این برنامه بالاترین در نوع خود در تاریخ شناخته شده است که از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱ پخش میشد.
بیوگرافی اپرا وینفری
اپرا وینفری در ۲۹ ژانویه ۱۹۵۴ در میسیسیپی، از مادری نوجوان به دنیا آمد. مادرش ورنیتا لی ۱۸ ساله خدمتکار بود. پدرش ورنن وینفری ۲۰ ساله در ارتش خدمت میکرد. اپرا وینفری تا ۶ سالگی نزد مادربزرگش در روستایی در میسیسیپی زندگی کرد. با کمک مادربزرگ توانست در کودکی خواندن و نوشتن را بیاموزد او در ۳ سالگی انجیل و سرودهای مذهبی در کلیسا را از حفظ میخواند.
اپرا وینفری در ۲۹ ژانویه ۱۹۵۴ در میسیسیپی از مادری نوجوان به دنیا آمد
اپرا وینفری تا ۱۲ سالگی را با مادرش در میلواکی گذراند. ۹ ساله بود که مردی از اقوام به او تجاوز کرد و مدتی بعد هم مورد آزار جنسی دوست مادر و اقوام دیگر قرار گرفت. هر چند از درون رنج میبرد اما هرگر این مسائل را باکسی در میان نگذاشت. مادرش تصمیم داشت او را به کانون اصلاح و تربیت بفرستد، ولی شانس با اوپرا یار نبود و ظرفیت مدرسه تکمیل بود. دیگر راهی نبود جز اینکه با پدرش زندگی کند. به همین دلیل در سال ۱۹۷۱ نزد پدرش در نشویل رفت.
اپرا وینفری در سال ۱۹۶۷ از خانه گریخت. در سال ۱۹۶۸ در پی آزارهای جنسی در ۱۴ سالگی باردار شد ولی بچه خود را از دست داد و پسری مرده به دنیا آورد. مرگ فرزند برای او ضربه سختی بود ولی با خود عهد کرد که زندگیاش را تغییر دهد. پدر هم تصمیم گرفت با انضباط و سخت گیری به او کمک کند تا بتواند زندگیاش را دگرگون کند. اپرا وینفری تحصیلاتش را ادامه داد و پدرش او را تشویق میکرد که همیشه بهترین باشد. اوپرا مجبور بود هفتهای یک کتاب بخواند و مطلبی درباره آن بنویسد.
در ۱۷ سالگی گزارشگر رادیو نشویل شد. برای اینکه بتواند به کار در رادیو وتلوزیون ادامه دهد، برای تحصیل به دانشگاه تنسی رفت و در رشته هنرهای نمایشی و ارتباط کلامی مشغول به تحصیل شد و همزمان، به طور نیمه وقت در رادیو محلی مشغول به کار شد.
آغاز فعالیت اپرا وینفری
در همان نخستین سال تحصیل در دانشگاه دو جایزه برای دو نمایش به او تعلق گرفت. در ۱۹۷۶ مجری خبر تلویزیونی در بالتیمور شد. در ۱۹۷۸ علاوه بر گزارشگری و گویندگی به اجرای یک برنامه تلویزیونی هم پرداخت که بسیار موفقیتآمیز بود. سپس در ۱۹۸۳ به اجرای برنامه صبحگاهی ای ام شیکاگو پرداخت. این برنامه با برنامه پرطرفدار دانا هیو رقابت میکرد و در ظرف کمتر از یک سال به یکی از پرطرفدارترین برنامهها تبدیل شد. این برنامه پس از گسترش در سپتامبر ۱۹۸۵ به «شوی اپرا وینفری» تغییر نام داد.
اپرا وینفری در همان سال ۱۹۸۵ در فیلم رنگ ارغوان که بر اساس رمان الیس واکر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ ساخته میشد بازی کرد و برای بازی در نقش مکمل فیلم، نامزد جایزه اسکار شد و همچنین از اپرا وینفری برای بازی در فیلم پسر بومی قدردانی شد.
در سال ۱۹۸۶ نخستین برنامه اپرا به صورت سراسری در آمریکا پخش شد.
اپرا وینفری با نام ملکه میزگرد روزها مشهور شد
برنامه تلویزیونی اپرا
نوشتار اصلی: اپرا (شو)
شوی تلویزیونی اپرا از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱ به مدت ۲۵ سال پخش شد و در سالهای آخر در ۱۴۵ کشور جهان پخش میشد. این برنامه تغییرات بنیادینی در ژانر گفتوگوهای تلویزیونی ایجاد کرد و سبب شد که اپرا وینفری یکی از اثرگذارترین زنان در آمریکا و نیز ثروتمندترین زن سیاهپوست در جهان شود.
به گفتهٔ خود اپرا، وقتی اولین برنامهاش را اجرا میکرد، فقط خوشحال بود که در تلویزیون برنامه دارد. در سال ۱۹۸۶ پس از کمتر از یک سال نخستین برنامه «اپرا» به صورت سراسری در آمریکا پخش شد و به زودی برنامهٔ اپرا به موفقترین برنامهٔ میزگرد تلویزیونی تبدیل شد.
اپرا وینفری میگوید:
در ابتدا هدفم از اجرای این برنامه این بود که به وسیله رسانه تلویزیون بتوانم مردم را تشویق کنم به آنها روحیه داده و سطح آگاهی آنها را بالا ببرم اما اکنون ماموریتم این است که زندگی دیگران را دگرگون کنم و به آنها کمک کنم تا خودشان را جور دیگر ببینند و برای آنها شادی و رضایت خاطر به ارمغان آورم.
شوی اپرا وینفری در کمتر از یک سال به یک برنامه سراسری، زنده و درجه یک تبدیل شد. در ژانویه ۱۹۸۷ سه جایزه امی به اپرا وینفری تعلق گرفت. جایزه بهترین اجرا، کارگردانی و برنامه گفتگو. سال بعد دوباره این موفقیت تکرار و جایزه گوینده سال به اپرا اهدا شد.
او در میان تمام زنانی که تا آن تاریخ آن جایزه را دریافت کرده بودند از همه جوانتر بود. تاکنون ۳۴ جایزه امی به اپرا وینفری اهدا شده علاقه او به بازیگری او را تشویق کرد که در سال ۱۹۸۶ موسسه فرهنگی هنری هارپو را تاسیس کند. هارپو یکی از بزرگترین تولید کنندگان برنامههای تلویزیونی است. در سال ۱۹۸۸ جایزه موفقیت در زندگی به او اهدا گردید.
اپرا وینفری که در کودکی و نوجوانی زندگی تلخ و سختی را پشت سر گذاشته است و از پیشکسوتهای برنامههای اعترافی بهشمار میآید. برنامههایی که در آن مصاحبه شوندگان با صداقت تمام از تجربیات زندگی خود حرف میزنند. او از کسانی بود که مسائل تلخ اجتماعی همچون افسردگی و سوءاستفاده از کودکان را در برنامهاش مطرح کرد. علاوه بر این «برنامه اپرا وینفری» محل حضور افراد مشهور و سیاستمداران صاحبنام بود، حتی گاهی در این برنامهها٬ ستارهها و سیاستمداران از اشتباهاتی که مرتکب شده بودند از بینندگان عذرخواهی کردند.
اپرا وینفری با نام ملکه میزگرد روزها مشهور شد. و با اجرای برنامههای رده بالا از جمله تهیهٔ فیلم موزیکال رنگ بنفش و برنامهٔ دکتر فیل و ریچل ری بیش از ۲۶۰ میلیون دلار درامد کسب کرد.
در یکی از برنامههای سال ۲۰۰۴، اپرا وینفری به تمام ۲۷۶ مخاطب حاضر در سالن یک اتوموبیل هدیه کرد. همچنین در بیست و پنجمین و آخرین سری برنامهٔ خود، روی صحنه با جان تراولتا رقصید و تمام حاضران در آن برنامه را به سفر به استرالیا مهمان کرد. از دیگر لحظههای به یاد ماندنی در این سری برنامهها، گفتوگوی او با باراک و میشل اوباما، جورج بوش، رییس جمهور سابق آمریکا و خانواده مایکل جکسون بود.
آخرین برنامه اپرا وینفری، پس از ۲۵ سال کار مداوم، روز چهارشنبه ۲۵ مه ۲۰۱۱ پخش شد. در آخرین برنامه که در مقابل چشم ۱۳۰۰ نفر برگزار شد، بخشهایی از سخنان تام کروز، آرتا فرانکلین، تام هنکس و استیوی واندر درباره اپرا وینفری پخش شد.
اپرا وینفری در آخرین برنامه شوی خود در اواخر برنامه یک ساعتهای که اجرا کرد به ریشه خودش و زندگی در میسیسیپی اشاره کرد و گفت:
اتفاقی نیست که دختر تنهای کوچکی که محبتی ندید، حتی بااینکه والدین و پدربزرگ و مادربزرگش تمام تلاش خود را کردند...اتفاقی نیست که من وقتی بزرگ شدم مورد محبت، مهربانی، اعتماد و تائید میلیونها نفر از سراسر جهان قرار بگیرم.
بنیاد ملی کتاب برای قدردانی از اپرا وینفری مدال طلا به او اهدا کرد
شبکه OWN
اپرا وینفری در نوامبر سال ۲۰۰۹ اعلام کرد برنامهاش پس از ۲۵ سال پایان مییابد. او چند سال بر روی برپایی شبکه خودش متمرکز بود، این شبکه در ماه ژانویه ۲۰۱۱ راهاندازی شد. این شبکه بیست و چهارساعته به پخش برنامههایی در حوزه سبک زندگی میپردازد.
این شبکه که OWN، یا شبکه اپرا وینفری نام دارد، حاصل سرمایهگذاری مشترک با شبکه دیسکاوری است.
فعالیتهای نیکوکاری اپرا وینفری
خاطرات آزارهای جنسی دوران کودکی اپرا را برانگیخت که از ۱۹۹۱ قبل از اینکه کمیسیون قضایی سنای امریکا قانون حمایت کودکان را تصویب کند برای ایجاد پایگاه اطلاعاتی از محکومان آزارهای جنسی کودکان شروع به فعالیت کند.
اپرا وینفری همچنین با پخش برنامه زندهای به نام «باشگاه کتابخوانان» یا «باشگاه کتاب اپرا» به صنعت چاپ و نشر هم خدمت کرده است. معرفی هر کتاب در این برنامه با تضمین فروش بالا روبهرو بودهاست. این باشگاه تقریبا دو میلیون نفر عضو دارد. در سال ۱۹۹۹ بنیاد ملی کتاب برای قدردانی از اپرا وینفری مدال طلا به او اهدا کرد اما او تصمیم گرفت که باشگاه را تعطیل کند با این فرض که یافتن کتاب جذاب کار مشکلی است.
چند سال بعد از تعطیلی باشگاه بیش از ۱۰۰ نویسنده از جمله جومپا لاهیری و جین اسمایلی در نامهای سر گشاده از او خواستند تا بار دیگر کتابهای معاصر را در برنامه تلویزیونی خود معرفی کند تا از افت فروش کتابها جلوگیری شود. اپرا وینفری در مصاحبهای اعلام کرد که تصمیم گرفته در دوره جدید برنامه به معرفی کتابهای غیر داستانی بپردازد و در نهایت با معرفی رمان کلاسیک آناکارنینا اثر تولستوی در برنامهاش به عنوان بهترین عاشقانههای تاریخ این رمان را به صدر پرفروشترین رمان سال رساند.
اپرا همچنین در شبکهای مختص زنان (oxygen media) فعالیت هنری دارد. اپرا وینفری در سال ۲۰۰۰ در شبکه operaangel جایزه ۱۰۰ هزار دلاری برای افرادی که زندگی خود را صرف بهبود زندگی دیگران میکنند اختصاص داد. اپرا با اهدای ۱۰ میلیون دلار به ساخت مدرسهای کمک کرد این مدرسه در مرتون انگلیس میباشد و مدرسه مختص به افرادی است که استطاعت مالی ندارند.
موسسه خیریه اپرا وینفری با هدف توانمندسازی آموزش و تامین سلامت و رفاه زنان و کودکان فقیر در سراسر دنیا تاسیس شدهاست. این موسسه خیریه به مواردی از این دست میپردازد:
۱. میلیونها دلار صرف بهبود آموزش دانشآموزان
۲. اعطای بورس تحصیلی
۳. تلاشهای بشر دوستانه
۴. اهدا و تامین غذا، لباس، کفش، لوازمالتحریر، اسباب بازی و کتاب به بچههای آفریقایی او به این منظور در دسامبر ۲۰۰۲ به آفریقا رفت
۵. اهدای مدرسه نظامی برای دختران
۵. تاسیس مدرسه برای دختران در آفریقای جنوبی
اپرا وینفری محبوبترین شخصیت تلویزیونی آمریکا است
تاثیرات اپرا وینفری
اپرا وینفری به عنوان یکی از اثرگذارترین زنان جهان شناخته میشود و برخی ارزیابیها اپرا وینفری را با نفوذترین زن در جهان شمردهاند. مجله تایم اپرا وینفری را یکی از ۱۰۰ شخصیت بانفوذ قرن بیستم معرفی کرده است. وی در میان قدرتمندترین افراد جهان در رتبه ۴۵ قرار دارد و از چنان نفوذ چند جانبهای در میان افکار عمومی آمریکا برخوردار است که با حمایت و جهتگیری خود میتواند یک کتاب یا رییس جمهور را در این کشور به موفقیت برساند. اپرا وینفری محبوبترین شخصیت تلویزیونی آمریکا و یکی از ثروتمندترین تهیه کنندگان است.
اپرا درآمدی افسانهای داشته و ثروتمندترین آمریکایی آفریقاییتبار قرن بیستم است. او اولین میلیونر سیاهپوست در جهان است. ثروت اپرا ۲/۴ میلیارد دلار است. درآمد او در سال ۲۰۱۰ میلادی ۳۱۵ میلیون دلار بودهاست و این بیشترین درامد در بین برنامههای تلویزیونی امریکایی به نقل از مجلهٔ فوربس است.
به گفتهٔ مجلهٔ بیزنس ویک (Business Week) اپرا وینفری بزرگترین خیر و نیکوکار سیاه پوست در تاریخ کشور آمریکا است. او در فعالیتهای بشر دوستانه متعدد و گستردهای مشارکت دارد.
منبع:wikipedia