سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
پنج راه ساده برای ایجاد انگیزه در کارکنان
ممکن است بسیاری از کارمندانتان به این موضوع اقرار نکنند، ولی حقیقت این است که تعداد زیادی از آنها بیانگیزه و بدون اشتیاق کار خود را دنبال میکنند. شما بهعنوان یک رئیس باهوش، میتوانید به راحتی در آنها انگیزه ایجاد کرده و بهکار علاقهمندشان کنید. دنیای اقتصاد : ممکن است بسیاری از کارمندانتان به این موضوع اقرار نکنند، ولی حقیقت این است که تعداد زیادی از آنها بیانگیزه و بدون اشتیاق کار خود را دنبال میکنند. شما بهعنوان یک رئیس باهوش، میتوانید به راحتی در آنها انگیزه ایجاد کرده و بهکار علاقهمندشان کنید. چگونه؟
به همین سادگی:
پیش از اشاره به راههای مدنظر، لازم است ضرورت ایجاد اشتیاق و انگیزه در کارکنان را یادآوری کنیم. یک حقیقت ساده این است کارکنانی که واقعا علاقهمند بهکار بوده و باجدیت کار میکنند، نسبت به کارکنانی که کار روزانه برایشان اهمیت زیادی ندارد، به طرز چشمگیری عملکرد بهتری برای کسب و کار شما و همچنین مشتریانتان دارند. کارکنان بیانگیزه، الزاما نارضایتی خود را به شما منعکس نمیکنند، ولی این به آن معنی نیست که با کارشان مشکلی ندارند.
آیا به نظر شما، کسبوکارتان در شرایط ایمن و پایداری است؟ به هیچ وجه به این امر اطمینان نداشته باشید. گزارش سازمان گالوپ در سال 2013 از وضعیت محل کار آمریکاییها بیانگر آن است که فقط 30 درصد آمریکاییها دلبسته کارشان بوده و با اشتیاق آن را دنبال میکنند. یعنی 70 درصد از کارکنان وقت و توان خود را در شرایطی مناسب بهکار اختصاص نمیدهند.
اما، خبر خوب این است که همین دسته از کارکنان نیز دوست دارند که دلبسته کارشان شوند و علاقهمندند که برای سازمانهای بزرگ، کارهای خوبی انجام دهند.
پنج راه ساده برای اینکه به آنها کمک کنید تا به خواسته شان رسیده و دلبسته کار شوند، عبارت است از:
1. به تصویر کشیدن چشماندازی جذاب
فرقی نمیکند که شما موسس شرکت، مدیرعامل یا یکی از مدیران میانی باشید. به هرحال، وظیفه شما این است که چشمانداز جذابی از مقصدی که شرکتتان به سمت آن در حرکت است برای همکارانتان به تصویر بکشید. جیم کالینز (Jim Collins) و جری پوراس (Jerry Porras)، نویسندگان پرفروشترین کتاب سال، راز ماندگاری (Built to Last)، معتقدند یک چشمانداز جذاب، دو جزء دارد: ایدئولوژی هستهای و آینده رویایی. ایدئولوژی هستهای همان عاملی است که مشخصههای اصلی کسبوکارتان را ثابت نگه میدارد، عاملی که همه چیز شرکت شما را درکنار خود حفظ کرده و ارزشها و اهداف اصلیتان را نیز در بر دارد. این ایدئولوژی میگوید چرا شرکت شما وجود دارد و چگونه کار میکند.
آینده رویایی چیزی است که به عقیده این نویسندگان، اهدافی بزرگ، جذاب و بی پروا را در بردارد که در آن کتاب با عنوان (BHAGs) که برگرفته از حروف اول کلمات (Big, Hairy, Audacious Goals) است، معرفی شده است. این عبارت، آینده رویایی را برگرفته از عظمت، ریسک و اهداف بیپروا تلقی میکند. اهدافی بزرگ و جذاب که کارکنان را برای آمدن به محل کار تهییج میکند. برای اینکه کارکنانتان را به این درجه از هیجان برسانید، کافی است به تفصیل برایشان تشریح کنید که دنیا پس از دستیابی به این اهداف چگونه خواهد بود. این دنیا، میتواند محیط تحت تاثیر کسبوکار شما و همچنین دنیای پیرامون زندگی آنها باشد.
2. ایجاد ارتباط بین کارکنان و چشمانداز
هنگامیکه مشغول توصیف چشمانداز هستید، سعی کنید نقش هرکس را برای تحقق آن به دقت یادآوری کنید. بهعنوان مثال، اگر چشماندازتان تامین آب آشامیدنی تمیز و سالم برای کشورهای درحال توسعه است، تمام کارکنانتان از منشی بخش اداری گرفته تا طراحان، بازاریابها، امور مالی، منابع انسانی تا اعضای هیاتمدیره، باید دقیقا بدانند کار هر یک از آنها میتواند چه کمکی به پیشبرد اهدافتان بکند. وقتی هریک از پرسنلتان بداند چه نقشی در دستیابی به آن هدف ایفا میکند، در آنها حسی از افتخار ایجاد شده که دلبستگی عمیقی بهکار را دربر خواهد داشت و این همان عاملی است که میتواند به راحتی موتور کسبوکار شما را به سرعت به جلو ببرد.
بنابراین وظیفه شما این است که نقطهها را ترسیم کنید و از کارکنانتان بخواهید که آنها را به هم وصل کنند.
3. ایجاد فرهنگ شجاعت و ریسکپذیری
اگر کارکنانتان نگران اشتباهاتشان باشند، آنها به رویکردهایی که میتواند شانسهایی را در پی داشته باشد، اقبالی نشان نخواهند داد. آگاهی و پرهیز از ریسک، سیاست پسندیدهای است ولی ترس از اشتباه و درنتیجه کاهش ریسکپذیری، شرکت شما را از نوآوری محروم میکند و کسبوکارتان را هم در مقابل تغییرات بازار، ضعیف؛ به نحویکه کوچکترین تغییری میتواند جایگاه شما را از بین ببرد و به رقبایی واگذارد که با آن تغییرات منطبق شدهاند. برای افزایش ریسکپذیری، باید در ابتدا عوامل ترس را از بین برد و سپس شجاعت سازمانی را شکل داد. به جای توبیخ یا مایوس کردن کارکنان ریسک پذیر یا آنان که راهکارهای جدیدی را امتحان میکنند، آزمودن راههای جدید و متفاوت را آموزش دهید. آنها را تشویق کنید و به کارکنانتان یادآوری کنید که انتظار چنین رفتارهایی را دارید.
فرهنگهای قدیمی آمیخته با ترس را از شرکتتان بیرون انداخته و آنها را با فرهنگهایی جایگزین کنید که هیچ کارمندی در آن ترسی از ریسک کردن نداشته باشد.
4. تشویق متناسب
پس از استقرار فرهنگ شجاعت و ریسکپذیری، لازم است آن دسته از کارکنانتان را که شجاعت به خرج داده و ریسکهای هوشمندانهای را پذیرفتهاند، با پاداشهای نقدی تشویق کنید.
این تشویقها نباید فقط به ریسکهای موفق محدود شود؛ حتی ریسکهای هوشمندانهای که به شکست انجامیده ولی درسهای خوبی را برای مجموعه به جای گذاشته، قابل تقدیر و پاداش هستند. بهترین راهها را برای تشویق افرادی که ریسکهای هوشمندانهای پذیرفتهاند، برگزینید. پاداشهایتان را براساس سازمانتان درنظر بگیرید و آنها را خیلی معمولی، ولی به نحوی چشمگیر، اهدا کنید.
5. قدردانی فراوان
در هر مرحله که کارکنانتان با چشماندازتان هم مسیر میشوند و با شجاعت و ریسک پذیری، شما را به جلو میبرند، لازم است مراتب قدردانیتان را به دفعات به آنها اعلام کنید. کارکنان دلبسته و باغیرت ارزش این را دارند که مجسمه شان را از طلا بسازید، پس فراموش نکنید هرکاری را که میتوانید تا خوشحالشان کنید، حتما انجام دهید. خصوصا سعی کنید این قدردانی را در فیش حقوقیشان به حد اعلای خود برسانید.
ویدیو مرتبط :
بهره وری نیروی انسانی بنچ مارکینگ (Bench Marking) ایجاد انگیزه در کارکنان با
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
راههای ساده برای ایجاد انگیزه
اگر بیحوصلهاید و انگیزه کاری را ندارید، تصور کنید که سرشار از انگیزهاید.
اگر بیحوصلهاید و انگیزه کاری را ندارید، تصور کنید که سرشار از انگیزهاید. حسن این کار در این است که به محض شروع، آرام آرام احساس میکنید که شور و علاقه، حقیقتا در وجود شما زنده شده است.
برای همه ما اتفاق می افتد که گاهی از وضعیت موجود کسل و مایوس می شویم و با اینکه برای رسیدن به هدفی مشخص در تلاش هستیم اما گاهی اوقات از ادامه راه دلزده و مایوس می شویم. در این شرایط تنها کاری که باید انجام بدهید ادامه دادن و پیوستگی در تلاشتان است. وقتی با شرایط کسل کننده ای روبرو شدید و احساس کردید از ادامه و پیگیری هدف دلزده هستید به این حقیقت بیندیشید که کسالت و دلسردی موضوعی کاملا طبیعی است. کاری که شما باید انجام دهید توقف نکردن و ادامه دادن با همان قدم ها و کارهای کوچکی است که شما را به هدفتان می رساند.
مانند یک انسان با انگیزه رفتار کنید
اگر بیحوصلهاید و انگیزه کاری را ندارید، تصور کنید که سرشار از انگیزهاید. حسن این کار در این است که به محض شروع، آرام آرام احساس میکنید که شور و علاقه، حقیقتا در وجود شما زنده شده است.
یک کار کوچک انجام دهید و برای انجام آن برنامهریزی کنید
یک کار کوچک را آغاز و به پایان برسانید؛ مثلا میز کارتان را تمیز کنید، یک قبض یا رسید را بپردازید و یا ظرفها را بشویید. فقط نیاز به این دارید که کاری را آغاز کنید. وقتی این کار را تمام کردید احساس میکنید که آمادگی انجام کارهای بعدی را هم پیدا کردهاید. بنابراین وقتی حال و حوصله انجام هیچ کاری را ندارید یک کار کوچک را شروع کنید تا خاتمه یافتن آن شما را بر سر شوق آورد.
هنگام صبح چند سؤال مثبت و روحیهبخش از خود بپرسید
هر روز صبح از خود 5سؤال سه بخشی امیدوارکننده بپرسید:
• در حال حاضر در زندگی از چه چیزی راضی هستم؟
• چه ویژگیای مرا خوشحال میکند؟
• چگونه در من این حالت را بهوجود میآورد؟
بسیار مهم است که شما واقعا بدانید که چگونه و چرا این شرایط به شما احساس خوبی را منتقل کرده است. این پرسشهای صبحگاهی فوقالعاده هستند، زیرا نحوه قرارگرفتن آنان، به شما امکان درک عمیق از شرایط موجود را میدهد و سپس آن احساس مثبت را به شما منتقل میکند.
میزان پیشرفت تان را اندازه گیری کنید
یکی از دوستان شما چند ماهی است که تحت یک رژیم غذایی خاص است. بعد از چند ماه وقتی او را دوباره ملاقات می کنید متوجه وجود تغییرات زیادی در او می شوید اما جالب اینجاست دوست شما متوجه این تغییرات نمی شود. به دوستتان قوت قلب می دهد که نسبت به زمانی که او را دیده اید تغییرات زیادی کرده است. شما تصویری از قبل از رژیم دوستتان در ذهنتان دارید و به همین علت وقتی او را با دوران بعد از رژیم مقایسه می کنید تفاوت فاحش در اندام او را تشخیص می دهید.
برای به دست آوردن انگیزه و پیگیری مجدد اهداف بهتر است قدری به عقب برگردید و نقطه شروع فعالیتتان را بنگرید. شما در چه مرحله ای قرار داشتید و حال به چه مرحله ای رسیده اید؟ به یاد بیاورید که چگونه ترس ها و موانع اولیه شروع هدفتان را با موفقیت پشت سر گذاشته اید و حال در میانه راه هستید. وقتی پیشرفت تدریجی خود را مرور کنید از موفقیتی که تاکنون به دست آورده اید احساس لذت خواهید کرد و انگیزه و اشتیاق برای از سر گرفتن اهداف در شما به وجود خواهدآمد.
کار سختتر را اول شروع کنید
اغلب هنگامی که به کارهای روزمره خود فکر میکنیم بهنوعی دچار نگرانی میشویم که کی و چگونه این همه کار را انجام بدهیم. از سختترین کار شروع کنید. هنگامی که سختترین کار موجود در فهرست را شروع کرده و به پایان برسانید، احساس میکنید که بار سنگینی را از دوشتان برداشتهاید. در این هنگام است که احساس آرامش بیشتری در وجودتان پدیدار میشود و بقیه روز اعتماد بهنفس بیشتری خواهید داشت و نگرانیهای روزمرهتان. کاهش پیدا میکند.
موفقیت خود را همیشه بهیاد داشته باشید
همیشه و در همه حال به جای فکر کردن به شکستها و ناکامیها، موفقیتها و کامیابیهایتان را بهخاطر بسپارید. بهتر آن است که آنها را یادداشت کنید؛ حتی با ذکر جزئیات، زیرا فراموش کردن موفقیت بسیار آسان است و گاهگاهی مراجعه به نوشتههایتان میتواند خاطرات خوبی را در شما زنده کند و البته انگیزه کار و تلاش را در وجود شما زنده و تازه نگه دارند.
هدف تنها نتیجه نیست
متاسفانه اغلب افراد اهداف را تنها به دلیل نتیجه ای که در انتهای مسیر به دنبال دارند، دنبال می کنند. موفقیت تنها در یک زمینه خاص یا وقوع یک اتفاق خاص تعریف نمی شود. برای مثال عده ای تصور می کنند اگر بتوانند 5 کیلوگرم از وزن خود را کم کنند فرد سالم و خوش اندامی هستند در حالی که موفقیت در سلامت تنها به این اتفاق ختم نمی شود.
آنچه که هدف را لذتبخش می کند همراه شدن در جریان و روند رسیدن به هدف است درست مانند سفر که تنها رسیدن به مقصد هدف شما نبوده بلکه مسیر نیز بخشی از سفر تلقی می شود.
از شکست نهراسید
بهجای هراس از شکست، آن را بهعنوان نوعی اطلاعات مفید و ضروری و یک بخش طبیعی از موفقیت بپذیرید. یکی از بسکتبالیستهای مشهور (مایکل جردن) میگوید: بیش از 9هزار خطا داشتم و تقریبا 300بازی را باختم. 26مرتبه به من اعتماد کردند تا ضربه پیروزی را بزنم و من موفق نشدم. بارها و بارها در زندگی شکست خوردم و به همین دلیل است که در زندگی موفق شدهام. بنابراین از شکستهایتان تجربه کسب کنید و از خود بپرسید این بار، این شکست چه درسی به من میدهد؟
با دید مثبت برای انجام کار فعالیت کنید
بیاموزید که بیشتر اوقات مثبتاندیش باشید و یاد بگیرید که افکار منفی را قبل از آنکه سد راه شما باشند، از سر بیرون کنید. ممکن است که همه نتوانیم همیشه مثبتاندیش باشیم، اما باور کنید که بیشتر ما میتوانیم این حس را در خود تقویت کنیم و نتیجه حاصل نیز میتواند به تلاش بیشتر ما کمک کند.
اهداف بزرگتر نسبت به هدفهای کوچکتر، انگیزه بیشتری در فرد بهوجود میآورند.
این احساسات مشترک است
حتی افراد بسیار موفق و مشهور هم در بعضی اوقات به دام کسالت و بی انگیزگی می افتند اما تفاوت آنها با دیگر افراد در این است که آنها حتی در شرایط کسل کننده نیز دنبال راهی برای به کنترل درآوردن حال روانی شان هستند و اجازه نمی دهند احساساتشان جای منطق را بگیرد. برای به دست آوردن انگیزه تسلیم احساسات زودگذر خود نشوید.
اطلاعات موجود را بازنگری کنید
داشتن اطلاعات لازم در آغاز هرکاری، امری ضروری است، اما گاهی جامعه و رسانهها اطلاعاتی را به انسان منتقل میکنند که بار منفی دارد. پس محفوظات ذهنی خود را ارزیابی کنید. نکات منفی را حذف کرده و با توجه به بینش خود، از اطلاعات مفید و مثبت برای دستیابی به هدفتان استفاده کنید.
در یابید که چه چیزی سبب شادی و خوشحالی شما میشود
همه ما میدانیم که شرایط ویژهای یا کارهای خاصی سبب شادی ما میشوند، پس کاری که شما را شاد میکند، انجام دهید؛ هر اندازه که میتوانید یا میخواهید. البته باید مراقب باشید که این خواسته با آداب و رسوم اجتماعی که در آن زندگی میکنید و با باورهای انسانی و مذهبی در تضاد نباشد.
زمان و مکان هدفهای خود را تغییر دهید
هدفهای بزرگ و ویژه برای خود در نظر بگیرید. اهداف بزرگتر نسبت به هدفهای کوچکتر، انگیزه بیشتری در فرد بهوجود میآورند. هدف بزرگ اثر بیشتر و عمیقتری دارد و میتواند منشأ تولید انگیزههای قوی شود.
کارتان را آهسته آغاز کنید
به جای آنکه کارتان را سریع آغاز کنید، نخستین گامها را آهسته بردارید. هنگامی که کاری را با آرامش و طمأنینه شروع میکنید، مغز شما این فرمان را دریافت نمیکند که این کار باید باسرعت هرچه تمامتر خاتمه یابد. اما اگر مغز انسان احساس کند که باید برنامه کاریاش را با سرعت به پایان برساند چه اتفاقی میافتد؟ اغلب اوقات ممکن است فرد اصلا کار مورد نظر را آغاز نکند. پس شروع یک کار بدون شتاب بهتر از اصلا شروع نکردن است.
همیشه خودتان را با خودتان مقایسه کنید نه با دیگران
مقایسه خود با دیگران و اینکه نتیجه تلاشتان چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفتهاید، کشنده انگیزه و قوه خلاقیت انسان است. همیشه افراد بیشماری هستند که از شما تواناترند و معدود افرادی هم هستند که از همه پیشی گرفتهاند؛ هم از بعد مادی و هم معنوی، بنابراین فقط قوای خود را روی خود، برنامهای که در پیش دارید و البته نتیجهای که عایدتان میشود، متمرکز کنید و دریابید که چگونه میتوانید برنامهریزی ذهنیتان را بهبود ببخشید و به مرحله اجرا در آورید. بررسی مجدد نتایج حاصله نیز اهمیت زیادی دارد. با این کار شما میتوانید اشتباههای گذشته را پیدا کرده و از تکرار مجدد آن یا انجام خطاهای مشابه جلوگیری کنید. یکی دیگر از مزایای بررسی مجدد نتایج بهدست آمده، ایجاد انگیزه مضاعف است. درک این موضوع که حاصل تلاشهای شما چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفتهاید، توان و اشتیاق شما را چند برابر میکند و اغلب از موفقیت و پیروزی خود شگفتزده خواهید شد.
مانند یک قهرمان رفتار کنید
داستان زندگی قهرمانان را بخوانید و رفتار و کردار آنان را سرمشق خود قرار دهید و به سخنان آنان گوش فرادهید. کشف کنید که در کار و تلاش آنان چه ویژگی خاصی وجود داشته که سبب موفقیتشان شده. اما همیشه بهخاطر داشته باشید این افراد همانند ما و سایر افرادند و بنابراین، به جای اینکه آنان را در مقام رفیعی بنشانید و تحسینشان کنید، اجازه دهید که الهامبخش شما باشند.
سعی کنید محیط کارتان را با کمی تفریح قابل تحمل کنید
بهخاطر داشته باشید که در فضای کاریای که خلق میکنید یا در برنامهای که در نظر دارید، جایی هم برای کمی تفریح و شوخی در نظر بگیرید. با اینکار انگیزه کافی برای انجام کار و بهپایان رساندن آن خواهید داشت.
فقط بهدنبال راحتی نباشید
با بیحالی که نوعی تنبلی است، خداحافظی کنید و برای ایجاد انگیزه در خود، با مشکلات مبارزه کنید.
در مورد کاری که میخواهید انجام دهید، مطالعه کنید
هنگامی که کاری را آغاز میکنید، درباره فرایند کار پژوهشی بهعمل بیاورید. با اینکار شما از میزان کاری که در پیش رو دارید و مشکلاتی که ممکن است با آن برخورد کنید، آگاه میشوید. گاهی اوقات توقع یا انتظار بیجا سبب کاهش انگیزه و هدر رفتن اشتیاق و جدیت اولیه فرد میشود. با مدیریت خواستههایتان میتوانید از هدر رفتن نیروی حاصله از اشتیاق جلوگیری کنید و انگیزه و تواناییهایتان را تا پایان کار حفظ کنید. دانستن این موضوع که بر سر کسانی که در موقعیت مشابه شما قرار داشتهاند، چه آمده، چه مسیری را طی کرده و چه گامهایی برداشتهاند، بسیار مفید و آموزنده است. میتوانید با تلفیق روش انتخابی آنها و آنچه خود در ذهن دارید، روش کاری مناسبی را انتخاب و فعالیت خود را شروع کنید. این وضعیت میزان نگرانیهای شما را کاهش میدهد و بهتر میتوانید اوضاع کاری را تحت کنترل خود داشته باشید؛ چه از بعد احساسی و چه از بعد عملی، چون حداقل تا حدودی میدانید که دیگرانی که چنین راهی را رفتهاند با چه وقایعی مواجه شدهاند و این آگاهی از بعد احساسی و عملی سبب تشویق و دلگرمی شما میشود.
معین کنید که چرا میخواهید این کار را انجام بدهید
اگر نمیدانید که به چه دلیل میخواهید چنین کاری را انجام دهید یا اینکه دلیل کافی برای انجام آن ندارید، پس خاتمه دادن آن برای شما بسیار مشکل خواهد بود. کاری را برگزینید که دلیل قوی و کافی برای انجام آن داشته باشید. اگر نتوانستید، انجام این فعالیت را متوقف کنید و به جای آن، فعالیت دیگری را که دلایل انجام آن قویتر و واضحتر است آغاز کنید.
هدفهای خود را یادداشت کنید
هدف و منظور خود را از انجام آن فعالیت بنویسید، سپس آن را روی دیوار، رایانه، یا آینه بچسبانید. با این کار در طول روز، مراحل انجام کار را مرور میکنید و این آگاهی تداوم کار را برای شما آسانتر میکند.
کمتر تلویزیون تماشا کنید
آیا از جمله کسانی هستید که زیاد تلویزیون تماشای میکنند؟ تلاش کنید که کمتر به تماشای برنامههای تلویزیونی بنشینید و فعالیتهای مورد علاقه خود را در زندگی واقعی دنبال کرده و با روشهای خودتان انجام دهید.
برنامه کاریتان را به چندین برنامه کوچکتر تبدیل کنید
هنگامی که پروژه بزرگی در دست دارید، آن را به چند بخش کوچکتر تقسیم کنید، سپس با تمرکز روی نخستین بخش کار، فعالیت خود را آغاز کنید و وقتی این بخش تمام شد، بخش بعدی را آغاز کنید. موفقیتهای کوچکی که در انجام بخشهای اولیه بهدست میآورید، انگیزه شما را افزایش میدهد و از تمرکز روی کل کار که ممکن است سبب دلسردی شما شود، جلوگیری میکند. اگر این روش را دنبال کنید خود شما هم از نتیجهای که میگیرید، شگفتزده خواهید شد.
قوه خلاقیت خود را بهکار بگیرید
کاغذی را بردارید و در بالای کاغذ بنویسید که دوست دارید در چه زمینهای فعالیت کنید. شاید هدف شما کسب درآمد بیشتر یا مبارزه با بیماری و بهدست آوردن نهایت سلامتی باشد. اکنون 20 روش، ایده یا عقیده در مورد موضوع مورد نظر بنویسید. سعی کنید 10ایده دیگر به لیست خود اضافه کنید؛ البته همه این ایدهها مفید یا خوب نیستند. اکنون از قوه خلاقیت خود استفاده کرده و ایدههایی را که در رسیدن به هدف برای شما مفیدند، پیدا کنید. حسن این کار این است که نه تنها قوه خلاقیت خود را بهکار گرفتهاید، بلکه دریافتهاید که تا چه حد خلاق هستید؛ هم انگیزه انجام کار را در خود زنده کرده و هم از نظر روحی شرایط مناسبی برای خود فراهم کردهاید.
گردآوری:بخش روانشناسی صبح بخیر
منابع:
هفته نامه زندگی مثبت
همشهری