سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (2)


چین، هند و مکزیک؛ اگر ساکن یکی از این کشورها باشید برای مهاجرت قطعا انتخاب اولتان خاک آمریکا خواهدبود.

ماهنامه جامعه پویا - نسرین رضایی:

آمریکا، مرکز آمال جوانان مهاجر

چین، هند و مکزیک؛ اگر ساکن یکی از این کشورها باشید برای مهاجرت قطعا انتخاب اولتان خاک آمریکا خواهدبود. تا مدت ها بحث سرازیرشدن مکزیکی ها به خاک ایالات متحده باعث شده بود همه فکر کنند این افراد بیشترین ورود را به خاک آمریکا دارند، اما تازه ترین گزارش روزنامه وال استریت ژورنال در دسامبر 2015 نشان داد جوانان هندی و چینی همچنان به دنبال زندگی بهتر راهی آمریکا می شوند و اگر همین روند ادامه داشته باشد، دانشگاه های آمریکا حد نصابش با دانشجویان هندی و چینی پر خواهدشد.

براساس آمار ملی آمریکا، مهاجران اخیر این کشور در سال های 2011 تا 2013 به نسبت سال های 2005 تا 2007 بیشتر در سنین دانشگاهی بودند. براساس آخرین سرشماری انجمن جمعیت شناسی آمریکا که پیش از پایان سال 2015 ارائه شد، بین سال های 2005 و 2007 افراد 15 تا 19 ساله و در میانه سال های 2011 تا 2013 افراد 20 تا 24 ساله بیشترین ورود را به خاک آمریکا داشتند.

مطابق تفسیر این آمار، این سنین مختص کسانی است که می خواهند وارد کالج شوند؛ از این بخش بزرگی از چینی های مهاجر در این سن وارد دایره تحصیلات دانشگاهی می شوند و در عین حال ممکن است برای کمک خرج تحصیل شان، مشاغل با دستمزدهای پایین را نیز امتحان کنند. این مسئله را نخستین بار مدیران کالج ها و دانشگاه های آمریکا گوشزد کردند. در این بازه زمانی دانشجویان خارجی فقط 50 درصد جمعیت دانشگاهی، را تشکیل می دادند، اما حالا این میزان به چیزی حدود 85 درصد در سال 2010 رسیده است.

مطلب مرتبط:

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (1)

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (2)

شرایط برای مهاجران هدی فرق می کند. مطالعه ساختار سنی مهاجران هندی نیز مانند چینی ها ساختار مشابهی دارد؛ یعنی عموم آنها بین 20 تا 34 سال دارند که اکثریت با افراد بین 25 تا 29 سال است، اما عموم این افراد را کارگران جوانی تشکیل می دهند که در آستان شروع زندگی حرفه ای شان هستند یا می خواهند در مدارج فوق لیسانس و بالاتر کارهای تحقیقاتی انجام دهند. بخش بزرگی از این مهاجران از طریق ویزای کارگران متخصص وارد خاک آمریکا می شوند. برخلاف چینی ها که عموما خواهان این هستند که همه چیز را از اول شروع کنند.

فقط چین و هند نیستند که استعدادها و مهارت هایشان را به ایالات متحده روانه می کنند. در سال 2013 عمده مهاجران آمریکا را مهاجران آسیایی تشکیل می دادند. در این زمینه می توان از کره جنوبی، فیلیپین و حتی ژاپن نیز نام برد. با این حال درنظر نگرفتن مهاجرت مکزیکی ها به آمریکا غیرممکن است در سال های متمادی، عموم مهاجران مکزیک به خاطر شرایط بد کشورشان ترجیح می دادند برای زندگی بهتر با ردکردن غیرقانونی مرز، یا بمیرند یا به عنوان کارگر ساده در آمریکا زندگی کنند.

مطالعه اخیر جمعیت شناسی آمریکا نشان داد الگوی مهاجرت مکزیکی ها به ایالت متحده نیز در این سال ها تغییرات بزرگی کرده است. در سال 2012 میزان مهاجران مکزیکی وارد شده به آمریکا پنج برابر بیشتر از چینی ها بود. اما این الگو در سال 2015 عوض شده است. یکی از دلایل آن کم شدن میزان مهاجران مکزیکی در اثر پیشرفت اقتصاد مکزیک و گم شدن میزان نرخ موالید در این کشور است.

تازه ترین پدیده مهاجرت به آمریکا به باعث واکنش دولتی نیز شده بحث مهاجرت پزشک های آموزش دیده کوبایی به آمریکاست. اول دسامبر 2015، دولت کوبان آمار دکترهایی را که برای ورود به خاک آمریکا درخواست ویزای خروج از کشور کرده اند، نگران کننده خواند. پس از بهبود روابط کوبا و آمریکا محدودیت های سفر میان دو کشور برداشته شد.

براساس همین امتیاز تازه به دست آمده، کوبایی های تحصیل کرده که در چرخه اقتصادی کشورشان جایی برای خود نمی بینند، به امید زندگی بهتر راهی آمریکا می شوند. به همین خاطر دولت کوبا اعلام کرد این متخصصان برای خروج از کوبا نیازمند اجازه رسمی از وزارت بهداشت کشورشان هستند.

وزارت بهداشت نیز موظف است شرایط را برای کار این افراد بسنجد، در صورتی که به وجود آنها نیازی نبود، آنها اجازه خروج پیدا خواهند کرد. این پزشکان کوبایی ادعا می کنند به خاطر دستمزد کم و شرایط کاری نامناسب، خواهان رفتن به آمریکا هستند. دولت کوبا هم تقصیر را گردن دولت آمریکا می اندازد؛ چرا که برای مهاجران کوبایی خصوصا پزشک ها، خیلی زود شرایط اقامت را فراهم می کند. آمریکا در مقابل ادعا می کند تغییر در نحوه دادن اقامت ایجاد نکرده و شرایط برای کوبایی های مهاجر، مانند قبل است؛ یعنی آنهایی که می توانند موفق به مهاجرت شوند، سریعا اقامت قانونی آمریکا را دریافت خواهند کرد.

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (2)

«ویلیام فری»، یکی از محققان موسسه بروکینگز در تازه ترین کتاب خود با عنوان «انفجار تنوع» درباره ساختار قومی و نژادی آمریکا نوشته است: «این سرعت مهاجرت به خاک آمریکا موجب می شود سال 2044 پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای ایالات متحده پیش بینی ناپذیر شود. اسپانیایی تبارها در حال حاضر بیشترین اقلیت قومی و نژاد هستند، اما نکته این اقلیت بزرگ در این راست که بخش بزرگی از آنها در خاک آمریکا متولد شده اند و هرگز مهاجر نبوده اند. اما در میان مهاجران آسیایی 65 درصد آنها در خارج از آمریکا متولد شده اند».

برای ابرقدرت جهان در همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد. حالا نسل دوم مهاجرانی که در آمریکا متولد شده و تحصیل کرده اند، با سودای کار بهتر آهنگ سفر به سرزمین های مادری می کنند؛ کشوری که ممکن است حتی زبان سخن گفتن با مردمانش را هم ندانند. برخی مهاجران سال ها پیش از این، از کشورهایی مانند برزیل و هند برای یافتن زندگی بهتر وارد خاک آمریکا شدند، اما با ورق خوردن تاریخ، شرایط برای این کشورها بهتر شد. حال هند و برزیل با تبدیل شدن به قدرت های نوظهور در زمینه اقتصاد، می توانند جوانانی که مهارت و تحصیلات لازم را دارند به خود جلب کنند.

«ادوراد جی.پارک» مدیر مطالعات آمریکا، آسیا و اقیانوسیه و در دانشگاه لویولای لس آنجلس در پژوهشی در این باره نوشته برای نسل های متمادی کشورهای توسعه نیافته از رفتن استعدادها و مغزهای جوان در عذاب بودند، اما حالا این جریان معکوس برای کشورهایی مانند چین، هند، برزیل و حتی روسیه آغاز شده است. این روند با تلاش دولت این کشورها برای جذب جوانان با برنامه هایی مانند ارائه مشاغل با حقوق بالا، تشویق برای سرمایه گذاری، معافیت های مالیاتی برای دریافت حقوق و ویزای تشویقی انجام می شود.

با وجود آنکه دولت آمریکا هرگز درباره چنین موضوعی اظهار نظر نکرده، اما کارشناسان امور مهاجرت همگی این هشدار را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به دولت داده اند که این موضوع می تواند برای آینده آمریکا مشکل ساز شود. فقط در سال 2010 صدهزار نفر از جوانان نسل دوم هندی که در خاک آمریکا تحصیل کرده و مهارت آموخته بودند، برای پیدا کردن شغل وارد خاک بمبئی و دهلی نو شدند و این روند همچنان ادامه دارد.

آفریقا: بازگشت مغزها به قاره سیاه

سرزمین ناآرام آفریقا چندین دهه است شاهد خروج نیروهای متخصص و تحصیل کرده است. رهبران آفریقا برای سال های متمادی به دنبال یافتن راهی بودند تا مغزهای جوان را در کشورشان نگه دارند؛ جوان هایی که به دنبال زندگی بهتر روانه کشورهای غربی و آسیایی می شدند. مطالعات اخیر نشان می دهند موفقیت هایی نسبت به دست آمده و این روند در برخی کشورها تا حدودی معکوس شده است.

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (2)

امروز شرایط برای کشورهای آفریقایی این گونه است که دانش آموختگان آفریقایی حالا پس از فارغ التحصیلی برای یافتن فرصتی بهتر به کشورهای خود باز می گردند. مطابق با گزارش صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، هفت کشور از 10 کشوری که سریع ترین رشد اقتصادی اخیر را تجربه کرده اند در قاره آفریقا قرار دارند.

آمار درخور توجهی که از سوی مجمع جهانی اقتصاد جمع آوری شده، نشان می دهد که بخش بزرگی از اقتصادهای رشدیافته در آفریقا به دنبال استخدام کردن کارگران تحصیل کرده هستند. در سال 2008 نیجریه در جذب کارگران ماهر و تحصیل کرده رتبه 112 جهان را داشت، اما حالا این رتبه به 48 ارتقا پیدا کرده است. آفریقای جنوبی از رتبه 72 به رتبه 48 رسیده است. کشور غنا نیز از این نظر، از رتبه 125 به رتبه 53 در رتبه بندی جهانی رسیده است.

موسسه تساوی حقوق «جاکانا» در ژوهانسبورگ در تازه ترین تحقیق خود به این نتیجه رسیده که 70 درصد دانشجویان آفریقایی به دنبال آن هستند تا در دانشگاه های اروپا و آمریکا در رشته مدیریت کسب و کار تحصیل کنند و بلافاصله پس از فارغ التحصیلی دوباره به کشور خود در آفریقا برگردند. با این حال شرایط برای آفریقا همچنان مانند قبل است و خطر آن چنان رفع نشده تا رهبران آفریقا احساس کنند وضعیت سفید برقرار شده است.

براساس گزارش رقابت پذیری جهانی در سال 2014- 2015 که مجمع جهانی اقتصاد آن را منتشر کرده است، «بروندی» تنها کشور آفریقایی است که کمترین قدرت برای نگهداری استعدادها و تخصص ها را دارد. به عبارت دیگر، از میان رتبه بندی یک تا هفت، این کشور بالاترین رتبه را در فرار مغزها دارد. در این رتبه بندی اگر کشوری عدد کمتری را کسب کند، مغزهای بیشتری از آن کشور برای پیدا کردن فرصت های بهتر فرار می کنند و هر قدر عدد به هفت نزدیک تر باشد این کشور برای جذب استعدادها و مغزها در بدنه همان کشور موفق تر عمل می کند. براساس این رتبه بندی بروندی رتبه 0.2 را به دست آورده و کشورهای الجزایر، موریتانی، چاد و گینه نو پنج کشور بعدی هستند که توانایی کمی برای جذب نیروهای خود در کشور دارند.

به طورکلی بروندی، بیشترین گستردگی فقر در جهان را دارد؛ به طوری که 5.93 درصد مردم این کشور با درآمد کمتر از دو دلار در روز زندگی می کنند. نیروی کار این کشور را دو میلیون و 990 هزار نفر تشکیل می دهد که بیش از 93 درصد آنها در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند و 68 درصد از مردم زیر خط فقر زندگی می کنند. به گواه تاریخ بروندی کشور ناآرامی هاست. تازه ترین ناآرامی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری این کشور می شود. در ماه آوریل گذشته هنگامی که «پی یر انکورونزیزا»، رئیس جمهور بروندی از تمایل خود برای سومین دور ریاست جمهوری اش برخلاف قانون اساسی خبر دارد، برخوردهای خونین بروندی آغاز شد.

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (2)

نکته درخور توجه در بحران سیاسی اخیر، صدای خاموش روشنفکران این کشور بود. مناظرات سیاسی در این کشور، عموما از طریق افراد وفادار به رژیم و ارتش حمایت می شود و صداهای بی طرف، به عنوان کسانی که می توانند در انتخابات نقش داشته باشند عموما جایی ندارند. براساس آمار فقط 10 درصد جمعیت کوچک 10 میلیونی بروندی، می توانند در این زمینه موثر واقع شوند، اما این مسئله هرگز اتفاق نمی افتد؛ چرا که نیروها واستعدادها ترجیح می دهند شرایط را برای زندگی خودشان در خارج از بروندی تغییر دهند.

در سوی دیگر، با کشورهایی در قاره سیاه رو به رو هستیم که توانسته اند شرایط را طوری تغییر دهند که استعدادها و مغزهای جوان آنها به کشورشان خدمت کنند. در این میان رواندا موفق تر از سایر آنها عمل کرده است. «کنیا» و «مراکش» نیز با فاصله کمی در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند. پس از آنها ساحل عاجل و آفریقای جنوبی نیز به ترتیب در رتبه های چهارم و پنجم فهرست پنج کشور موفق آفریقایی در نگهداری از مغزها و استعدادها هستند.

مراکش، آفریقای جنوبی، آنگولا و نیجریه، از جمله کشورهایی هستند که توانسته اند در10 سال اخیر نیروهای متخصص مهاجر به دیگر کشورها را بار دیگر جذب کنند. براساس این گزارش دو کشور اخیر، یعنی آنگولا و نیجریه به دلیل پیشرفت در صنعت نفت و انرژی در این زمینه کارنامه درخشان تری از خود نشان داده اند. اما کشور «بروندی» بار دیگر در سرلیست کشورهایی قرار گرفته که بعد از لیبی و الجزایر به دلیل مسائل امنیتی، هیچ جذابیتی برای بازگشت نیروهای متخصص ندارد. سومین شاخص، بازار رقابتی و فرمت اقتصادی در کشورهای آفریقایی است که معیارهایی مانند پارتی بازی و گرفتن رشوه برای دادن پست های مهم سیاسی و اقتصادی در آن تاثیر بسزایی دارد. در این رتبه بندی، کشور موریتانی در زمینه تخصیص مشاغل کمترین اهمیت را به شایستگی و تخصص افراد می دهد.

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (2)

در این فهرست چاد، آنگولا، الجزیره و لیبی نامشان پس از موریتانی ثبت شده است. وجه اشتراک اکثر این کشورها غنی بودن آنها در زمینه انرژی و به طور مشخص نفت است که در سیستم سیاسی و اقتصادی آنها منجر به بروز فساد شده است. همین موضوع زمینه را برای ناامیدی نیروهای جوان و مهاجرت برای پیدا کردن موقعیت زندگی بهتر در دیگر کشورها هموار کرده است.


ویدیو مرتبط :
فرار مغزها 2

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (1)


مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها، موضوعی است که همه کشورهای جهان بیش و کم با آن درگیر هستند. در این مطلب به نقش دانشگاه ها در نخبه پروری و ساخت شخصیت های سیاسی پرداخته ایم.

ماهنامه جامعه پویا - نسرین رضایی: مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها، موضوعی است که همه کشورهای جهان بیش و کم با آن درگیر هستند. در این مطلب به نقش دانشگاه ها در نخبه پروری و ساخت شخصیت های سیاسی پرداخته ایم.

از کجا می آیند؟ به کجا می روند؟ چرا می روند و چه سرنوشتی برای شان رقم می خورد؟ شاید قدیمی ترین پرسش اقتصادی این باشد که چرا برخی کشورها ثروتمند و پیشرفته و برخی فقیر و عقب مانده هستند. نظریه های اقتصادی تاکید دارند بخشی از پاسخ را باید در تفاوت میان نرخ جمعیت تحصیل کرده کشورها جست و جو کرد.

براساس این نظریات، در حالیکه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیروهای تحصیل کرده و متخصص کمیاب هستند. بسیاری از دانشمندان، مهندسان، فیزیک دانان و نخبگان علمی همین کشورها در سرزمین های دیگر مشغول به کار هستند؛ اما آمارها چیز دیگری می گویند: کشورهای توسعه یافته نیز خود به دلایل مختلفی با پدیده موسوم به «فرار مغزها» رو به رو هستند؛ بنابراین شاید لازم است در کنار اندیشیدن به راه حل هایی برای «بازگرداندن مغزهای فرار کرده» به چگونگی استفاده از این نیروها در سرزمین های دیگر- در راستای منافع کشورهای مهاجر فرست- نیز فکر کرد.

سیاست ها و راه حل های ارائه شده برای بازگرداندگان نخبگان هر قدر هم کارآمد. قطعا قادر نخواهد بود همه نخبگان را به کشور بازگرداند؛ اما شاید بتوان تدبیری اندیشید که با حمایت های حساب شده از این افراد، ارتباط آنان را با کشورشان همچنان برقرار نگه داشت. در این پرونده نگاه به مهاجرت نیروهای متخصص و تحصیل کرده از چهار گوشه جهان و مواضع سیاسی دانشگاه های اصلی ایالات متحده در پرورش نخبگان سیاسی انداخته ایم.

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (1)

فرار مغزها: از ژاپن تا بریتانیا


نخستین بار انجمن سلطنتی برای توصیف مهاجرت گسترده دانشمندان و تکنولوژیست ها از «اروپای پس از جنگ دوم» به آمریکای شمالی عبارت فرار مغزها را استفاده کرد. اما سابقه تاریخی این پدیده به گذشته های دورتر باز می گردد. آگاثیاس، تاریخ نگار یونانی، نوشته است: «وقتی ژوستینین یکم، امپراتور روم شرقی، در سال 529 میلادی، آکادمی افلاطون را برای همیشه تعطیل کرد، اعضای این آکادمی از خسرو انوشیروان دادگر، پادشاه ساسانی، درخواست حمایت کردند و با مهاجرت به پارس، گنجینه های ارزشمند علمی خود در حوزه ادبیات، فلسفه و علم را به این سرزمین بردند».

از علل و عوامل پدیده فرار مغزها که بگذریم، واقعیتی که تمامی کارشناسان درباره آن هم عقیده هستند، خسارات جبران ناپذیر مهاجرت نیروی تحصیل کرده و متخصص، به اقتصاد، فرهنگ و جامعه سیاسی کشورهای مهاجرفرست است؛ صدماتی که جبران آن بسیار دشوار است. همچنین برخلاف آنچه همواره شنیده می شود، این پدیده مختص کشورهای در حال توسعه نیست. در تمام دنیا (حتی کشورهای پیشرفته) افراد بسیاری امیدوارند با مهاجرت بتوانند در دنیایی جدید با بهره مندی از امکانات بهتر، پنجره های خوشبختی را به روی خود باز کنند. در ادامه نگاهی داریم به معضل فرار مغزها در چهار گوشه جهان.

اروپا: فرار از قاره پیر

پدیده فرار مغزها در اروپا، از سال 2007- 2008 میلادی آشکار شد؛ زمانی که بحران اقتصادی کشورهای جنوبی اروپا مانند یونان، اسپانیا و پرتغال را هدف قرار داد. علاوه بر این، پیوستن رومانی و بلغارستان به اتحادیه اروپا باعث شد بخش عظیمی از قشر تحصیل کرده و نیروی متخصص این کشورها تصمیم بگیرند عازم کشورهای دیگر در اروپا شوند.

بریتانیا یکی از مقاصد نیروهای متخصص شرق اروپا، از جمله بلغارستان برای مهاجرت است. گفته شده، هر ساله صدها دانش آموخته و نیروی متخصص از سراسر جهان، به ویژه شرق و جنوب اروپا به امید زندگی بهتر راهی این کشور می شوند. با این حال خروج این نیروها که اغلب در رده سنی 25 تا 50 سال هستند، اقتصاد و سیستم سیاسی این کشورها، از جمله بلغارستان را شدیدا تحت تاثیر قرار داده است و کسب و کارها علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با مشکلات جدی اقتصادی، اغلب از کمبود نیروی متخصص هم شکایت دارند.

برای مثال، نظام سلامت بلغارستان در آموزش پرستاران در شرق اروپا سرآمد است، اما اغلب پرستاران بعد از فارغ التحصیلی به جای کار در بیمارستان های بلغارستان با درآمدی کم، ترجیح می دهند در لندن پرستار خانواده باشند. گاردین می نویسد: «جوانان ما برای تحصیل در دانشکده های پرستاری در بلغارستان هیچ رغبتی ندارند، بنابراین ما نیروهای کارآزموده آنان را جذب می کنیم».

به اعتقاد کارشناسان، یکی از بدترین تبعات فرار مغزها از کشورهای شرق اروپا، از جمله بلغارستان، اداره شدن این کشورها به وسیله افراد نادرست در سال های اخیر است. واقعیت این است که بازشدن مرزها و سهولت مهاجرت مغزها، علاوه بر تامین منافع فردی نخبگان، دو گروه دیگر را نیز منتفع می کند: سیاست مداران بد اروپای شرقی و احزاب بیگانه ستیز اروپای غربی.

اما داستان به این مهاجرت درون قاره ای ختم نمی شود. روزنامه گاردین، سال 2012 در گزارشی با اشاره به مهاجرت گسترده نیروهای متخصص و تحصیل کرده آلمانی و بریتانیای به آمریکای شمالی، استرالیا و کانادا از تبعات این پدیده قاره ای که نسبت نرخ باروری در آن بسیار پایین است، ابراز نگرانی کرد.

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (1)

واقعیت این است که گرچه اغلب کشورهای اروپای غربی و شرقی یکی از قطب های جذب مغزها در جهان به شمار می روند، اما خود نیز در معرض این پدیده قرار دارند؛ برای مثال تحقیقات سال های اخیر در بریتانیا نشان می دهد نیروهای متخصصی که متولد این کشور هستند، به طور گسترده ای در حال مهاجرت هستند و جای خود را به مهاجرانی با تجربیات کمتر می دهند. به نوشته روزنامه تلگراف، از هر 10 نیروی متخصص بریتانیایی یک نفر از این کشور مهاجرت می کند و جای خود را به مهاجرانی با تجربیات کمتر می دهد. بنابر اعلام دانشکده لندن، نیروهای متخصص اغلب به دلیل دریافت حقوق بیشتر و برخورداری از استانداردهای بهتر زندگی در خارج از کشور تن به مهاجرت می دهند. همچنین مطالعات دانشکده لندن نشان می دهد مهاجران در بریتانیا تقریبا شش برابر کمتر از کسانی که در این کشور متولد شده اند شانس یافتن شغل را دارند.

گفته شده در حال حاضر، حدود چهار میلیون و 700 هزار بریتانیایی در خارج از این کشور زندگی می کنند و سالانه حدود 300 هزار نفر از این کشور خارج می شوند. به گفته جان جرمی، رئیس انستیتوی دانشکده لندن، اکنون از هر 10 بریتانیایی، آن یک نفر که خارج از کشور زندگی می کند، نیروی فوق العاده متخصص است. به گفته وی، در سال های 1964 تا 2011 حدود 684 هزار نیروی فوق متخصص به صورت انفرادی بریتانیا را ترک کرده اند. این در حالی است که مهاجرانی که در این دوره وارد بریتانیا شده اند، تخصص و مهارت بسیار کمتری داشته اند.

استرالیا یکی از معمول ترین مقاصد نیروهای متخصصی است که از بریتانیا مهاجرت می کنند؛ جایی که تقریبا 2.1 میلیون بریتانیایی سکونت دارند. گفته شده، متوسط درآمد مهاجران متخصص بریتانیایی که در سال 2001 میلادی به آمریکا، کانادا و استرالیا مهاجرت کرده اند، حدود دو هزار و 580 پوند در ماه بوده است: در حالی که حقوق دریافتی این نیروها در بریتانیا در بهترین حالت، حدود دو هزار پوند بوده است. تقریبا 9 نفر از هر 10 متخصص بریتانیایی که به ایالات متحده مهاجرت کرده اند، گفته اند که در مقایسه با زندگی در بریتانیا، سطح رفاه بهتر و امکانات بیشتری دارند.

گاردین در گزارش خود با اشاره به اینکه اغلب مهاجران از بریتانیا متعلق به طبقه متوسط جامعه هستند، نوشته بیش از 93 درصد از این نیروهای متخصص، جوانانی هستند که در مشاغل حرفه ای یا مدیریتی مشغول به کار بوده اند. در این گزارش آمده روند مهاجرت بریتانیایی ها از 363 هزار نفر در سال در دهه گذشته، به 427 هزار نفر در سال 2008 رسیده است. این روند در سال های بعد شاید کمی تعدیل شده، اما دولتمردان بریتانیایی و کارشناسان همچنان از فرار مغزها از این کشور و کمبود نیروی متخصص در آینده ابراز نگرانی می کنند.

آسیا؛ رقابتی نفس گیر

در یک دهه گذشته ژاپن به عنوان کشوری که یکی از بیشترین جذب مغزها را در منطقه داشت، در آسیا حرف اول را می زد، اما به نظر می رسد ورق برگشته است. اکنون بهبود شرایط سیاسی، اقتصادی، خدمات آموزشی و از همه مهم تر استقبال از ایده های نو در کشورهایی، مانند تایوان، کره جنوبی و مالزی فرصت های تازه ای را برای نسل جدیدی از مهاجران بااستعداد، دانشجویان و نیروهای متخصص فراهم کرده است؛ به طوری که نیویورک تایمز اخیرا در گزارشی از مهاجرت گسترده مهندسان ژاپنی به کشورهای همسایه خبر داده است.

این روزنامه نوشته است: روزگاری بود که ژاپن کشوری کوچک با منابع طبیعی محدود بود که برای حفظ بقا در رقابت های جهانی، به صنعت الکترونیک خود متکی بود و به قطب جذب فرار مغزها تبدیل شده بود. اما اکنون هزاران مهندس ژاپنی و متخصص صنعتی در بخش های دیگر به دنبال کار به تایوان، کره جنوبی و چین می روند تا در شرکت هایی که به دنبال استفاده از تخصص ژاپنی ها هستند، مشغول به کار شوند. هیجی کوبایاشی، مهندس 41 ساله الکترونیک، یکی از این متخصصان است که در زندگی کاری خود به بن بست رسید. وقتی که شرکت میتسوبیشی الکتریک، چند سال پیش بخش تراشه های حافظه ای خود را تعطیل کرد، کوبایاشی زمانی که به نظر می رسید دیگر قادر به یافتن شغلی مناسب در ژاپن نیست، راهی تایوان شد. کشوری که با توجه به شکوفایی صنعت ریزتراشه های آن با روی خوش از او استقبال کردند.

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (1)

ماه گذشته کوبایاشی کار جدید خود را در کارخانه ای در جنوب تایپه آغاز کرد. بخشی از سهام کارخانه را خرید (اتفاقی که در ژاپن به ندرت می افتد) و به عنوان معاون رئیس کارخانه، پیمودن پله های ترقی را در حوزه مدیریت سازمانی با شش هزار و 500 کارمند آغاز کرد. کوبایاشی به نیویورک تایمز گفته است: «مهارت های من بسیار بیشتر از آن چیزی است که در ژاپن از من خواسته می شد». چنین تحرکی در حوزه اشتغال در ژاپنی منزوی تصورکردنی نیست؛ کشوری که نیروهای کارش تا همین اواخر عملا با شرکت خود ازدواج  می کردند و معتقد بودند تقویت صنعت الکترونیک شکورشان افتخاری بزرگ برای آنان است.

با این حال صادرات اخیر جویندگان کار نشان دهنده این واقعیت است که ژاپن در جریان یک دهه افزایش رقابت تا چه حد تغییر کرده است؛ دوره ای که شرکت های ژاپنی مصرانه به دنبال تغییر و پایان تضمین عمر کاری بودند. این دنیا جدیِدِ خشن تر، حقوق بگیران محافظه کار ژاپنی را مجبور کرد در انتخاب شغل خود سخت گیرتر شوند و به شغل خود به عنوان ابزاری برای تامین منافع شخصی و نه لزوما تامین منافع شرکت، نگاه کنند.

این تغییر رفتار و طرز فکر نشان می دهد چگونه اقتصاد بسته ژاپن، سرانجام در جهت ادغام با همسایگانش حرکت کرد، در حال حاضر برای ژاپن، چین جای ایالات متحده آمریکا در تجارت را گرفته است. پکن اکنون بزرگ ترین شریک تجاری توکیو است و ژاپنی های بسیاری آینده ملت خود و سرنوشت زندگی شخصی شان را وابسته به اقتصاد اژدهای زرد می بینند.

میتسوهیده شیراکی، اقتصاددان دانشگاه واسدا توکیو، در این باره می گوید: «آنها در تصمیم گیری برای کارکردن در آسیا کاملا منطقی عمل کردند، جایی که بابت کارکردن مزایای بیشتری دریافت می کنند». اما این داستان روی دیگری هم دارد و آن از دست دادن نیروهای کار ماهر است. هم اکنون هم شرکخت های بسیاری در ژاپن شکایت می کنند که در یافتن نیروهای ماهر و مهندس کاربلد در داخل کشور، با مشکل مواجه  هستند؛ به ویژه اینکه در حال حاضر خیل عظیمی از مهندسان جوانی که تازه فارغ التحصیل شده اند، وارد بازار کار این کشور شده اند.

نیویورک تایمز می نویسد، از آنجایی که خروج حدی نیروهای ماهر از ژاپن از پنج سال گذشته آغاز شده، هیچ کس نمی داند واقعا چه تعداد ژاپنی کشورشان را ترک کرده اند. با این حال آژانس های کاریابی در توکیو گزارش داده اند موج عظیمی از نیروهای میان سال کارآمد و ماهر ژاپنی خواستان یافتن شغلی در خارج از کشور هستند.

همچنین گزارش هایی وجود دارد دال بر اینکه شمار مهندسان بازنشسته ژاپنی که به دنبال یافتن شغلی در کشورهای توسعه نیافته هستند نیز رو به افزایش است؛ کشورهایی که هنوز برای مهارت تخصص آنان ارزش بالایی قائل هستند. کازومیتسو ناکامورا، مهندس سابق 64 ساله شرکت هیتاچی که برای رفتن به تایوان بازنشسته شده است، می گوید: «در کشورهای آسیا می توانیم به راحتی با جامعه ارتباط برقرار و از مهارت خود استفاده کنیم، اما در ژاپن باید در پایان هر ماه به انتظار دریافت حقوق بازنشستگی باشیم».

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (1)

به نوشته نیویورک تایمز، تایوان یکی از نخستین مقاصد متخصصان ژاپنی است. بنابر اعلام دولت تایوان، در سال های اخیر حداقل دو هزار و 500 مهندس ژاپنی به تایوان رفته اند. به همین دلیل است که شرکت های تایوانی در سال های اخیر به تکنولوژی های برتر ژاپنی در حوزه هایی نظیر الکترونیک دسترسی یافته اند و در بازار، همپای شرکت سونی ژاپنی حرکت کرده و از شرکت های بزرگ رو به توسعه چینی نیز پیشی گرفته اند.

با این حال، در سال های اخیر چین و برخی کشورهای دیگر آسیای جنوب شرقی، از جمله سنگاپور نیز با هدف به دست آوردن دانش ژاپنی ها، استخدام مهندسان ژاپنی را آغاز کرده اند. توموکوهاتا، مدیرعامل گلوبال پاسونا، یک آژانس کاریابی مستقر در توکیو که متخصص یافتن شغل برای ژاپنی ها در کشورهای خارجی است، در این باره می گوید: «این عصر جدیدی است. شمار ژاپنی هایی که در خارج کار می کنند در حال افزایش است.»

مهاجران ژاپنی، اغلب با روی باز و شرایط سخاوتمندانه ای در زمینه پرداخت حقوق رو به رو می شوند. دولت تایوان می گوید از سال 2003 میلادی سالانه 20 میلیون دلار برای جذب مهندسان خارجی، از جمله مهندسان ژاپنی، هزینه کرده است. به گفته دولت تایوان این مهندسان اغلب در صنایعی مانند صنایع نیمه هادی و نمایشگرهای صفحه تخت به کار گرفته می شوند. مقام های تایوانی می گویند برای پیشگیری از عصبانی کردن توکیو، اغلب شرکت های تایوانی به دنبال جذب مهندسان مسن تری هستند که در مرز بازنشستگی قرار دارند. لین فِرنک- چنگ، وزیر فناوری تایوان، می گوید: «ما به مهندسان کارآزموده نیاز داریم و باید این نیاز را به سرعت رفع کنیم. مهندسان ژاپنی بسیار خوب آموزش دیده اند و نسبت به کاری که انجام می دهند بینش خوبی دارند».

به گفته برخی مهندسان ژاپنی، شرکت های تایوانی در زمینه های فناوری، بسته درآمدی یک میلیون دلاری در سال را پیشنهاد می دهند و از آنجایی که طیف وسیعی از مهندسان ژاپنی در سال های اخیر به تایوان رفته اند، در برخی شهرهای این کشور، برای فرزندان مهندسان، مدارس ژاپنی زبان احداث شده است.

وزارت تجارت ژاپن تلاش می کند با متقاعد کردن شرکت های ژاپنی با ارائه مشوق های رفاهی و پرداخت حقوق بیشتر، از خروج مهندسان خود از کشور جلوگیری کند. این وزارتخانه همچنین راه های دیگری را نیز پیش پای شرکت ها قرار داده است؛ از جمله وضع قوانینی که کارمندان سابق را از افشای اسرار سازمانی نزد رقبا منع می کند. دیپلمات های آسیایی همچنین گفته اند مقام های ژاپنی از تلاش آنها برای تطمیع مهندسان ژاپنی گله کرده اند. نوبوهیرو کوموتو، یکی از مقام های ارشد وزارت تجارت ژاپن، می گوید: «دولت نمی تواند جلوی مردم را بگیرد و اجازه ندهد آنها به خارج سفر کنند، بنابراین ما می کوشیم به شرکت های ژاپنی کمک کنیم به روش های خودشان از فوت و فن تکنولوژیکی خود حفاظت کنند».

در حالی که بسیاری از مهندسان ژاپنی می گویند شرکت های آسیایی به آنها پیشنهادهای شغلی داده اند، برخی دیگر نیز می گویند به امید یافتن فرصتی بهتر، به دنبال یافتن شغل در آسیا هستند. طبق آمار پاسونا گلوبال، آژانس کاریابی، سال گذشته چهار هزار و 930 ژاپنی برای یافتن شغل در کشورهای آسیایی در این آژانس ثبت نام کرده اند که تقریبا دو برابر پنج سال گذشته است.

فرار مغزها یک پدیده جهانی، نه ایرانی! (1)

خانم هاتا، از اعضای این آژانس می گوید: تقریبا بیشتر ژاپنی هایی که تجربه کار در حوزه فناوری و الکترونیک را دارند، پیشنهاد کار دریافت می کنند. بیشتر این پیشنهادهای شغلی از طرف چین است، اما بیشتر، مهندسان ژاپنی باتجربه، کار در تایوان را ترجیح می دهند؛ کشوری که فاصله خود را با ژاپن در این زمینه به سرعت کم می کند.

هیروشی ایتاباشی، یک مهندس ژاپنی با 20 سال سابقه کار در یک شرکت تلویزیون سازی متوسط بود تا زمانی که در سال 1999 یک تماس تلفنی غیرمنتظره از شرکت دلتا الکترونیک زندگی اش را تغییر داد؛ شرکتی تایوانی که قطعات الکترونیک تولید می کرد و به سرعت در حال توسعه کار خود بود. ایتاباشی پس از سه مصاحبه و قرار کاری، از جمله صرف ناهار با رئیس شرکت دلتا الکترونیک، تصمیم گرفت به تایوان برود. ایتاباشی، 45 ساله که خواسته نام شرکت ژاپنی ای که پیش تر در آن کار می کرده، فاش نشود، می گوید: «آنها پیشنهاداتی را مطرح کردند که تحقق آن در ژاپن امکان نداشت. این روزها شرکت های ژاپنی کمتر به دنبال طرح ها و ایده های نو هستند».

ایتاباشی می گوید دوستانش در ابتدا او را به خاطر کار کردن در شرکتی خارجی که چندان اسم و رسمی نداشت سرزنش می کردند، اما اکنون از او می خواهند تا برایشان کاری در خارج از کشور بیاید. تاتسو اوکاموتو، مهندس 51 ساله ژاپنی که به گفته خودش تنها بعد از یک مصاحبه 15 دقیقه ای، برای کار در شرکتی تایوانی استخدام شده، می گوید: «مهاجرت کردن به خارج از کشور و کار کردن در جامعه ای غریبه یک تصمیم خطیر با ریسکی بالاست، اما ماندن در ژاپن هم تصمیمی است که می توان بعدها از آن نادم شد».

ادامه دارد...