سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

عوامل اصلی برای افزایش انگیزه در کارکنان


مهمترین نکته در مدیریت انگیزش در کارکنان تشخیص این نکته است که چه چیزی باعث افزایش انگیزه در آنها می شود؛تقویت سه عامل اصلی شامل اعتماد به نفس، اطمینان و رضایت، ایجادکننده های اصلی انگیزه در کارکنان هستند.

کسب و کار: در سیستم سنتی مدیریت، مدیر تنها به کنترل و رهبری افراد زیردست می پردازد و کارکنان از طریق پیروی از دستورات مدیر، او را قادر می سازند تا به هدف مورد نظر سازمان برسد؛ اما در سازمان های امروز، کارکنان و مدیریت کردن انگیزه آنهاست که اهمیت دارد.

بنابراین یکی از چالش های بزرگ برای مدیران امروز، القای جدیت و تلاش بیشتر در محیط کاری خود یا همان «مدیریت انگیزش» در کارکنان است. انگیزه تحت تاثیر سه عامل اصلی و عوامل درون فردی و برون فردی قرار دارد که آگاهی از آنها در انگیزه بخشی به کارکنان بسیار تاثیرگذار است.

مهمترین نکته در مدیریت انگیزش در کارکنان تشخیص این نکته است که چه چیزی باعث افزایش انگیزه در آنها می شود؛ در قدم اول باید بدانید وعده و وعیدهای فراوان تاثیری در افزایش انگیزه کارکنان ندارد اما تقویت سه عامل اصلی شامل اعتماد به نفس، اطمینان و رضایت، ایجادکننده های اصلی انگیزه در کارکنان هستند.



اعتماد به نفس


تا زمانی که کارکنان شما باور دارند که «من نمی توانم این کار را انجام بدهم» میلی به کار نخواهند داشت یا با ترس و دودلی به کار ادامه می دهند. کمبود اعتماد به نفس از عوامل درونی انگیزشی است، به این معنی که این عامل از بزرگتر بودن حجم کار نسبت به توان کارکنان، انتظارات غیرمنطقی از کارکنان یا فقدان آموزش کافی آنان برای زمینه کاری مورد نظر نشات می گیرد. ممکن است کارمند شما در هر یک از این زمینه ها احساس ضعف کند اما از ترس اینکه با بازگو کردن این موارد شما او را با فرد دیگری جایگزین کنید، از ابراز این مشکلات خودداری می کند و در نتیجه این فقدان اعتماد به نفس، همچنان به قوت خود باقی می ماند؛ پس سازمان و مدیر، باید فضای مناسب و امن برای ریشه یابی کمبود اعتماد به نفس را فراهم کنند.



عوامل بیرونی ایجاد انگیزش شغلی

1- حقوق

حقوق دریافتی انگیزه و محرک بسیار پررنگ و مهمی است، بنابراین حقوق پرداختی را بر اساس یک نظام طبقه بندی شده و عادلانه طرح ریزی کنید تا از یک نارضایتی مهم و ریشه دار پرهیز کنید. به یاد داشته باشید پژوهشگران دستمزد، را مهمترین عامل انگیزه بخش معرفی می کنند.

2- امنیت شغلی


نامشخص بودن آینده شغلی و فقدان برنامه ریزی باعث القای احساس عدم امنیت شغلی و افت کارایی کارکنان می شود. با تنظیم قوانین و مقررات لازم برای حمایت اصولی از کارکنان آنان را از نظر امنیت شغلی خشنود سازید.

3- شرایط محیط کار

برای افزایش انگیزه در کارکنان، فراهم کردن شرایط فیزیکی مناسب برای انجام کار، تجهیزات و ابزار کار مناسب و حتی امکانات لازم برای آموزش و پژوهش کارکنان، لازم و ضروری است.





عوامل درونی ایجاد انگیزش شغلی

1- ماهیت کار

مشاغل متنوع و پرتحرک، باعث القای احساس لذت در افراد شده و در این صورت کارکنان به علت جذابیت ماهیت کار، بهتر کار می کنند. به خصوص مشاغل تخصصی بعد از مدت کوتاهی باعث دلزدگی و کسالت در فرد می شوند، پس تا حد ممکن با ایجاد تنوع در کار، انگیزه افراد برای انجام کار را ارتقا دهید.

2- شناخت و قدردانی از افراد

قدردانی از کارکنان می تواند از طریق مختلف مانند قدردانی توسط سرپرستان یا مراجعین عملی شود که عامل انگیزه بخش بسیار مهمی تلقی می شود. از آنجایی که فرد با قدردانی احساس ارزشمند بودن، خواهد کرد، از مناسبت های مختلف مانند روز کارمند، جشن ها و مناسبت های مختلف برای به کارگیری این عامل انگیزه بخش استفاده کنید.



3- مسئولیت شغلی


کارکنان با توجه به اهمیت وظیفه محوله، احساس مسئولیت می کنند و همین احساس مسئولیت یک عامل پر رنگ برای ایجاد انگیزه در کارکنان است؛ پس گاهی اجازه بدهید کارمندانتان بدون نظارت شما بیشتر تلاش کرده و احساس مسئولیت کنند. در پایان با در نظر گرفتن ریشه های اصلی انگیزه، عوامل درونی و بیرونی موثر در انگیزش افراد تحت نظارتتان، فراهم کردن ابزار و محیط مناسب، همچنین قدردانی و در نظر گرفتن تنوع در کار، محیط کار را پویاتر کنید تا از یکی از مهمترین موفقیت های کاری یعنی ایجاد انگیزش کافی در کارکنان بهره ببرید.


ویدیو مرتبط :
انگیزه کارکنان: نظریه برابری

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

40 نکته در باب افزایش انگیزه دانش آموزان



انگيزه، حالات دروني فرد است كه موجب تداوم رفتارش تا رسيدن به هدف مي‌شود. انگيزه ارتباط مستقيم و مثبت با پيشرفت تحصيلي دارد.

 

 

به همين علت علاوه بر آنكه انگيزه وسيله‌اي براي پيشرفت تحصيلي در نظر گرفته مي‌‌شود، گاهي از آن به عنوان هدف نيز نام برده مي‌شود، زيرا با افزايش انگيزه، پيشرفت تحصيلي نيز پديد مي‌آيد.

 

 

از آنجا كه هوش و استعداد تحصيلي به‌عنوان دو عامل اساسي در پيشرفت تحصيلي، كمتر تحت تأثير معلم يا مربي واقع مي‌شود، سعي بر آن است كه با افزايش انگيزه دانش‌آموزان حداكثر بهره‌وري از هوش صورت گيرد. زيرا در حالت مساوي برابري هوش و استعداد تحصيلي افراد، مشاهده شده است كه پيشرفت تحصيلي افراد با انگيزه چشمگيرتر بوده است. با وجود آنكه معلمان در تغيير هوش و استعداد تحصيلي نقش چنداني ندارند، ولي مي‌توانند در بالا بردن انگيزه دانش‌‌آموزان مفيد واقع شوند.

 

 

دانش اموزان

 

 

انگيزه به دو نوع دروني و بيروني قابل تقسيم است. از انگيزه بيروني مي‌توان به تقويت‌كننده‌هايي چون پول، تائيد، محبت، احترام، نمره و از تقويت‌كننده‌هاي دروني مي‌توان به رضايت خاطر و احساس خوب از يادگيري اشاره كرد.

 

 

آنچه كه بيشتر موجب رفتار خود‌جوش مي‌شود، انگيزه دروني است. هدف عمده فعاليت‌هاي پرورشي معلم يا مربي اين است كه دانش‌آموز به تدريج از انگيزه‌هاي بيروني به سمت انگيزه‌هاي دروني هدايت شود.

 

 

تفاوت اساسي افراد داراي انگيزه دروني با افراد داراي انگيزه بيروني اين است كه افراد با انگيزه دروني احساس كفايت بيشتري در خود دارند و كمتر به ديگران اجازه مي‌دهند كه محرك رفتارشان شوند. اين گروه از دانش‌آموزان، خود تعيين كننده رفتارها هستند و به خاطر كفايتي كه در خود احساس مي‌كنند، باور دارند كه مي‌توانند با رفتارشان بر محيط خود تأثير بگذارند.

 

 

اين گروه از دانش آموزان با انگيزه درون‌گرا، تصورشان اين است كه موفقيت و عدم موفقيت در تحصيل به خاطر نحوه رفتار صحيح يا غلط خودشان است.

 

 

اما برخلاف آنها، دانش‌آموزان باانگيزه برون‌گرا، احساس بي‌كفايتي يا كفايت كمم داشته و همواره تصور مي‌كنند كه موفقيت آنها تحت تأثير عوامل محيطي نظير:

 

معلم و سوالات سخت است. اين گروه از دانش‌آموزان حتي اگر درس بخوانند، باز هم موفقيت چنداني نخواهند داشت. چرا كه اندك تلاش آنها به خاطر همان انگيزه‌هاي بيروني، همچون فرار از تنبيه يا كسب خواست معلم است. اينان در صورت كسب موفقيت اندك هم آن را به شانس و تصادف نسبت مي‌دهند و نه به تلاش و استعداد خود.

 

اين دانش‌آموزان حتي اگر نيم‌نگاهي به موفقيت داشته باشند، آنقدر آن را صعب‌الوصول مي‌دانند كه دست به عمل نمي‌زنند، در نتيجه هرگز طعم موفقيت را نخواهند چشيد.

 

در حقيقت گام اول در برخورد با اين افراد چشاندن طعم موفقيت به آنها و درهم شكستن تصور منفي آنها در مورد دستيابي به موفقيت است. در اين صورت است كه «موفقيت»، «موفقيت» مي‌آورد.

 

از آنجايي كه انسان آمادگي دارد تا فعاليت‌ها و تصوراتش را تعميم دهد، موفقيت در يك درس منجر به موفقيت در دروس ديگر مي‌شود و اين موضوع در مورد دروس اصلي هر رشته مهم‌تر است.

 

 

دانش آموز

 

 

درواقع، ضعف درسي در اين دروس منجر به بي‌علاقگي به تحصيل و گاهي حتي ترك تحصيل مي‌شود و البته عكس آن هم صادق است. به همين علت به معلمان دروس اصلي هر رشته توصيه مي‌شود، شرايط آموزشي و امتحاني را مطلوب نمايند و با ارزشيابي‌هاي مناسب فضاي كلاس را لذت‌بخش كنند.

 

 

به طوركلي به‌منظور افزايش انگيزه دانش‌آموزان و سوق دادن آنها به سمت دروني شدن انگيزه‌ها راهكارهاي زير توصيه مي‌شود:

 

 

1 - سعي كنيم اولويت تجربه‌هاي دانش‌آموزان براي آنها جالب باشد، احساس موفقيت اوليه اعتماد به نفس آنها را افزايش مي‌دهد. اين موضوع در مسابقات ورزشي نيز مشهود است.

 

 

2 - براي موفقيت دانش‌آموزان پاداش در نظر بگيريم. منتظر نباشيم تا افت تحصيلي اتفاق افتد و سپس موفقيت را تحسين كنيم.

 

 

3 - با احترام گذاشتن به تفاوت‌هاي فردي دانش‌آموزان، هرگز آنها را با يكديگر مقايسه نكنيم.

 

 

4 - دانش‌آموزان را در كلاس كمتر درگير مسائل عاطفي منفي نمائيم و نسبت به حساسيت‌هاي عاطفي آنان آشنا و در كاهش آن كوشا باشيم. سخت‌گيري و انضباط شديد، تبعيض، بيان قضاوت‌هاي منفي و خبرهاي ناخوشايند از جمله عواملي است كه موجب درگيري ذهني و كاهش علاقه به يادگيري مي‌شود.

 

 

5 - بلافاصله پس از آزمون يا پرسش كلاسي، دانش‌آموزان را از نتيجه كار آگاه كنيد.

 

 

6 - براي اينكه دانش‌آموز بداند، در طول تدريس به‌دنبال آموختن به چيزي باشد، بيان اهداف آموزشي مورد انتظار از او را در ابتداي درس فراموش نكنيم.

 

 

7 - چگونگي يادگيري و نحوه انجام كار براي دانش‌آموز مشخص شود.

 

 

8 - به‌منظور افزايش حس كفايت در دانش‌آموز از او بخواهيم مطالب ياد گرفته شده را به دوستان يا كلاس آموزش دهد.

 

 

9 - در مورد مشكلات درسي دانش‌آموز و ريشه‌يابي آن، با او تبادل نظر و گفت‌وگو كنيم.

 

 

10 - تشويق كلامي در كلاس، به صورت انفرادي بسيار حائز اهميت است.

 

 

دانش آموز

 

 

11 - مطالب درسي را به ترتيب از ساده به دشوار مطرح كنيم.

 

 

12 - از بروز رقابت ناسالم در بين دانش‌آموزان پيشگيري شود.

 

 

13 - در فرآيند آموزش متكلم وحده نباشيم و يادگيرندگان را در يادگيري مشاركت دهيم.

 

 

14 - علاقه به دانش‌آموزان و تعلق خاطر و اهميت دادن به يكايك آنها، سطح انگيزه‌ها را افزايش مي‌دهد.

 

 

15 - آموزش را با «تهديد» پيش نبريم.

 

 

16 - براي دانش‌آموزان با انگيزه، خوراك علمي كافي داشته باشيم.

 

 

17 - با محول كردن مسئوليت به دانش‌آموزان كم توجه، آنان را به رفتارهاي مثبت هدايت و علل كم‌توجهي در آنها را بررسي كنيد.

 

 

18 - شيوه‌هاي تدريس را از سنتي به شيوه‌هاي روز تغيير داده و با استفاده از تكنولوژي آموزشي، حواس پنجگانه دانش‌آموزان را به كار گيريم.

 

 

19 - ميان درس كلاس و مسائل زندگي كه به وسيله همان درس قابل حل است، ارتباط برقرار كنيم.

 

 

20 - تدريس را با طرح مطالب و پرسش‌هاي جالب توجه آغاز كرده و با تحريك حس كنجكاوي، دانش‌آموزان را برانگيخته‌تر سازيم.

 

 

21 - به وضعيت جسماني دانش‌آموزان توجه كرده و علل جسمي بي‌توجهي و كاهش انگيزه آنان را بيابيم.

 

 

22 - محيط كلاس را با طراحي زيبا و مناسب، جذاب سازيم تا مانع بروز كسالت روحي شويم.

 

 

 

 

 

23 - با فرهنگ و تاريخچه زندگي افراد مدرسه يا محله‌اي كه در آن تدريس مي‌كنيم، آشنا شده و در طول تدريس از مثال‌هاي آشنا استفاده كنيم.

 

 

24 - به منظور اطلاع از نتيجه فعاليت درسي دانش‌آموزان و ارائه بازخورد به موقع و مناسب، تكاليف آنان را بلافاصله در جلسه بعدي ملاحظه و با رفع اشكالات، جنبه‌هاي مثبت را تشويق كنيد.

 

 

25 - در گرفتن آزمون و امتحان به قول خود عمل كنيم.

 

 

26 - زمان يادگيري بايد در حد توان دانش‌آموز باشد. براي تجديد قوا و انگيزه در ميان كلاس از وقت تفريح و استراحت غافل نشويم.

 

 

27 - دانش‌آموز را از ميزان پيشرفت خود آگاه سازيم تا بداند براي رسيدن به هدف چه گام‌هاي ديگري بردارد.

 

 

28 - به لحاظ اخلاقي و ايجاد انگيزه، هميشه خوش‌اخلاق و خوش‌رو باشيم.

 

 

29 - به منظور افزايش حس كفايت و مشاركت در ارائه دروس از نظرات دانش‌آموزان استفاده كنيم.

 

 

30 - مطمئن باشيم كه توجه دانش‌آموزان براي شروع تدريس آماده است.

 

 

31 - تمام مطالب دشوار را يكجا و در يك جلسه آموزش ندهيم.

 

 

32 - به خاطر داشته باشيم، توجه افراطي به دانش‌آموزان (قوي يا ضعيف) موجب متشنج شدن فضاي كلاس مي‌شود.

 

 

33 - دانش‌آموزان را به گروه‌هاي «خوب»، «بد» و «ضعيف» تقسيم‌بندي نكنيم.

 

 

34 - از ورود به موضوعات حاشيه‌اي كه منجر به انحراف توجه كلاس مي‌شود، بپرهيزيم.

 

 

35 - با ايجاد جلسات بحث و تحليل به دانش آموزان فرصت تفكر و اظهار نظر بدهيم.

 

 

36 - هرگز دانش‌آموزان را مجبور به انجام فعاليت‌هاي تحقيركننده نظير «جريمه» نكنيم.

 

 

37 - به افراد درون‌گرا، كمرو، مضطرب كه تمايلي به ابراز وجود ندارند، توجه كرده و با تقويت رفتارهاي مثبت، آنها را به مشاركت در بحث‌هاي كلاسي و كارهاي گروهي تشويق كنيم.

 

 

38 - در روش‌هاي تدريس، كنفرانس و سمينار را مد نظر قرار دهيم.

 

 

39 - تأكيد بر نمره، اضطراب دانش‌آموزان را افزايش مي‌دهد و مانع از توجه كامل به موضوع درس مي‌شود. اين دانش‌آموزان با وجود تلاش زياد از نمرات پاييني برخوردارند و به تدريج رابطه ميان تلاش و نتيجه را ناديده مي گيرند كه در نهايت منجر به از دست رفتن انگيزه خواهد شد.

 

 

40 - گاهي از تجربه‌هاي دوران تحصيل و شكست‌ها و موفقيت‌هاي خود براي دانش‌آموزان صحبت كنيد.