سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

زنان دربار هخامنشی


جامعه زنان نه تنها در دوره هخامنشیان، بلکه در تمام دوران های تاریخی جنبه های چندگانه ای داشته است. هرگز نمی توان شرایط زندگی عامه زنان جامعه را با زنان طبقه اشراف و وابستگان درجه اول خاندان شاهی هم تراز و مشابه دانست.





مجله همشهری دانستنیها - نازیلا ناظمی: جامعه زنان نه تنها در دوره هخامنشیان، بلکه در تمام دوران های تاریخی جنبه های چندگانه ای داشته است. هرگز نمی توان شرایط زندگی عامه زنان جامعه را با زنان طبقه اشراف و وابستگان درجه اول خاندان شاهی هم تراز و مشابه دانست. در دوره  هخامنشی براساس نظام اجتماعی حاکم بر کل امپراتوری که نشأت گرفته از باورهای آریایی، اعتقادات مذهبی اولیه و زرتشتی و نظام تعامل و تقابل با دیگر اقوام و ملل تحت سیطره حکومت مرکزی بود.

زنان مشارکت بالایی در امور اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی و نظامی داشتند. براساس الواح به دست آمده در تخت جمشید و آنچه از لا به لای نوشته های مورخین یونانی می توان نتیجه گرفت، زنان در این دوره همراه و همدوش و گاهی فراتر از مردان و البته همزمان با انجام وظایف سنتی و دیرینه خود مبنی بر تربیت فرزندان و رسیدگی به امور خانواده، از مرتبه کارگر ساده تا فرمانده ناوگان جنگی به کار و تلاش اشتغال داشتند. با این حال، تفاوت های قابل توجهی میان زنان عادی جامعه و زنان وابسته به دربار و همسران و دختران پادشاه وجود داشت.

در نگاهی کلی باید پذیرفت که زنان عامه و طبقات پایین جامعه از آزادی های بیشتری نسبت به زنان طبقه اشراف برخوردار بودند. این زنان آن گونه که ویل دورانت هم به آن اشاره می کند، با آزادی و باروری گشاده می توانستند در میان مردم رفت و آمد کنند و با توجه به مهارت و استعدادی که داشتند جذب فعالیت های اقتصادی دلخواه خود شوند و در مورد انتخاب همسر آینده خود نیز تاحدی نظر بدهند.

زنان دربار هخامنشی
داریوش اول و همسرش آتوسا

موقعیت و مقام طبقه اشراف هرچند قدرت و آزادی خاص خود را به زنان این طبقه می داد، اما محدودیت هایی را هم به همراه داشت. این زنان با آنکه به خوبی سواری می کردند، اما معمولا به تنهای اجازه رفت و آمد در میان مردم را نداشتند و نمی توانستند همسران شان را به میل و سلیقه خود انتخاب کنند.

زنان بزرگان پارسی و همسران درجه دوم شاه و زنان اشرافی وابسته به دیگر اقوام، هرچند در زمره بالاترین طبقات اجتماع قرار داشتند، اما با وابستگان درجه یک یعنی دختران و خواهران و مادران و همسر درجه اول پادشاه قابل مقایسه نبودند. این زنان درواقع منتقل کنندگان خون و نسب و به عبارتی وارثین «فَره» پادشاهی بودند. سلطنت هر مردی غیر از  جانشین قانونی تنها از طریق ازدواج او با یکی از شاهدخت های اصیل پارسی صورت قانونی به خود می گرفت.

اهمیت حفظ خون و فره پادشاهی آن اندازه بود که حتی پادشاه و جانشین قانونی او نیز با هم خونان و خویشاوند نزدیک خود پیوند زناشویی می بست. داریوش اول پس از رسیدن به قدرت با وجود آنکه خود از خاندان هخامنش بود، اما برای تحکیم هرچه بیشتر حکومت اش با دو دختر کوروش و همچنین نوه او ازدواج کرد.

زنان درجه اول خاندان شاهی، از جمله قدرتمندترین شخصیت های دربار محسوب می شدند. هرچند برخی نویسندگان یونانی مانند «پلوتارک» در مقایسه آنان با زنان تراز اول یونان، شاهزاده خانم های پارسی را همچون بردگانی در حصار توصیف کرده اند، اما واقعیت امر چیز دیگری است. قدرت آنان به ویژه در جایگاه ملکه و مادر ولیعهد و پس از آن مادر شاه، آن اندازه بود که می توانست بسیار سرنوشت ساز باشد. گذشته از دخالت های مستقیم و آشکار آنان در امور سیاسی و اقتصادی، دسیسه ها و بازی های پنهان بسیاری در پشت دیوارهای کاخ توسط آنان می توانست طرح ریزی شود.

زنان ممتاز دربار به دلیل مقام و موقعیت شان هرچند نمی توانستند آزادانه در میان عامه مردم ظاهر شوند، اما در جایگاه خود از حقوق و مزایای بسیاری برخوردار بودند. بعد از شاه، ملکه حق استفاده از تاج را داشت. آنان همچنین دارای املاک و زمین های کشاورزی بودند که شخصا بر آنان نظارت می کردند. میزان حقوق ثابت آنان که از سوی شاه وضع می شد و همچنین درآمدهای حاصل از کارگاه های مختلف پارچه بافی و ریسندگی و زمین های کشاورزی متعلق به آنان در الواح اقتصادی به دست آمده در تخت جمشید دقیقا ثبت شده است.

هرچند تصاویر و نقوش زیادی از زنان این دوره در دست نیست، اما براساس نقش یک مُهر گلی مربوط به دوره هخامنشی مشخص است که ملکه همانند شاه بر تخت می نشسته و بارگاه و دربار خود را داشته است.

زنان دربار هخامنشی
آتوسا دختر کورش کبیر

زندگی خانوادگی داریوش


داریوش اول هخامنشی یا داریوش بزرگ در طول حیات اش شش بار ازدواج کرد. او از همسران اش 12 پسر و چند دختر داشت. داریوش ابتدا در زمانی که هنوز به سلطنت نرسیده بود با دختر گبریاس (گوبروو) نیزه دار خود به نان «رته بامه» ازدواج کرد و پس از پادشاهی با «آتوسا» دختر کوروش بزرگ و همچنین با دختر بردیا به نام «پارمیس» یا «اپاکیش» و دختر دیگر کوروش و خواهر کوچک تر آتوسا به نام «ارتیستون» و همچنین با دختر دو تن از سران بزرگ پارسی ازدواج کرد.

در اسناد گلی به دست آمده در تخت جمشید بارها نام چهار همسر مهمداریوش دیده می شود. آتوسا، ارتیستون و اپاکیش شاهزاده بودند و خون کورش را داشتند. رته بامه هرچند شاهزاده نبود، اما همسر اول و از خانواده اشراف و مهم پارسی به شمار می آمد. براساس الواح پرداختی تخت جمشید مشخص است که آتوسا و ارتیستون سهمیه مالیاتی گندم و جو و انجیر بیشتر از دیگران داشتند و همچنین مشخص است که آرتیستون یک ده به همراه یک کارگاه قالیبافی و یک کاخ در «کوگاناکا» در پارس را در مالکیت خود داشته است.

همچنین در این اسناد از سه ملک دیگر به نام های اوتی تی و هونر و منری در ایلام نام برده می شود که متعلق به ارتیستون بوده و زیر نظر یک کارگزار بابلی به نام نبومالیک اداره می شده است. ملکه خود سندهای پرداخت اقلام مورد نیازش را مهر می کرده و تحویل می گرفته است. گذشته از آتوسا و خواهرش دیگر همسران داریوش نیز از مقرری و جیره و حقوق و املاک خاص خود بهره مند بودند.

مادر ولیعهد


در میان همسران داریوش، آتوسا دختر کوروش اول و ملکه کاساندان از مقام و جایگاه بسیار والا و مهمی برخوردار بود. فرزند او هرچند پسر بزرگ داریوش نبود، اما چون مادرش دارای خون اصیل پادشاهی و فره سلطنت بود، به ولیعهدی رسید. آتوسا در تربیت پسرش خشایارشا دخالت مستقیم داشت.دخالت و نفوذی که حتی پس از به سلطنت رسیدن خشایارشا نیز ادامه می یابد. بنابر نوشته هرودوت آتوسا نقش بسیار مهمی در تشویق داریوش برای حمله به یونان ایفا کرد. بدون هیچ تردید او عنوان شهبانو یا شهبانوی شهبانوها را داشته و بعد از مرگ به احتمال بسیار در مقبره داریوش و در کنار این پادشاه آرام گرفته است.

آتوسا از جمله شخصیت های تاریخی شناخته شده و معروف ایرانی در میان اروپاییان و به ویژه اهل ادب است. این معروفیت بیش از هرچیز مدیون نمایشنانه ای تراژدی به نام «ایرانیان» یا «پارسیان» نوشته «آیسخولوس» یا «آشیل» نمایشنامه نویس یونانی است. این نمایشنامه که قدیمی ترین اثر تراژدی تاریخ یونان نامیده شده، بازگوکننده داستان لشگرکشی خشایارشا به یونان است. فراخوانده شدن روح داریوش توسط آتوسا و یاری خواستن از او برای پیروزی پارسیان یکی از زیباترین بخش های این نمایشنامه است.

انتخاب جانشین


همانطور که گفتیم داریوش از همسران خود 12 پسر داشت. او در زمان تعیین جانشین به جای انتخاب پسر بزرگش «آرته باذان یا ارتوبرزنس» که فرزند اولین همسرش پیش از پادشاهی به نام رته بام بود، خشایارشا فرزند آتوسا را به عنوان ولیعهد انتخاب کرد.

داریوش علاوه بر آرته باذان دو پسر دیگر نیز از همسر اولش داشت، اما موضوع ولیعهدی و جانشینی و تولد این جانشین از مادری که دارای خون اصیل پادشاهی باشد، از اهمیت بسیار برخوردار بود. آتوسا دختر بزرگ کوروش از همان ابتدای تولد برای ملکه بودن و به دنیاآوردن جانشین هخامنشی تربیت شده بود. کمبوجیه، بردیا، گئوماته یا داریوش تفاوتی نداشت، هرکدام که به سلطنت می رسید، آتوسا تنها گزینه برای احراز مقام شهبانو بود. با این وجود اگر داریوش به پسران بزرگ ترش احساس نزدیکی بیشتر می کرد، می توانست یکی از آنان را به عنوان ولیعهد تعیین کند، هرچند به احتمال زیاد این انتخاب تنها تا زمان زنده بودن او می توانست باقی باشد و جانشین او اگر هر که غیر از خشایارشا بود، نمی توانست جان سالم از توطئه های دربار به در ببرد.

زنان دربار هخامنشی

خشایارشاه، پیروز میدان


هرودوت ماجرای انتخاب خشایارشا را این گونه شرح می دهد که مقارن با عزیمت داریوش به مصر درگیری میان پسران او برای به دست گرفتن قدرت آغاز شد. آرته باذان که بزرگ ترین فرزند داریوش بود، خود را شایسته ولیعهدی می دانست، اما خشایارشا امتیاز وراثت و نسبت خونی خود با کوروش را دلیل مهم برای رسیدن به قدرت عنوان می کرد. ظاهرا تردید شاه در انتخاب خشایارشا به عنوان ولیعهد آن گونه که هرودوت می گوید با راهنمایی و استدلال شخصی به نام «دماراتوس» از اهالی اسپارت که به ایران پناهنده شده بود، مرتفع شد.

او به خشایارشا و داریوش تفهیم کردهب ود که مقام خشایارشا با مقام برادر بزرگ اش قابل برابری نیست، چرا که او از طرفی اولین پسری است که بعد از رسیدن داریوش به سلطنت به دنیا آمده و از طرف دیگر از سوی مادر به بنیانگذار حکومت هخامنشی می رسد، پس سلطنت حق بدون گفت و گوی خشایارشا است. البته باور این داستان و اینکه داریوش با صلاحدید و راهنمایی یک اسپارتی جانشین خود را انتخاب کند، بسیار مشکل است.

خشایارشا در کتیبه خود در تخت جمشید که با نام (XPF) معروف است، درباره انتخاب اش به عنوان ولیعهد نوشته است: «خشایارشا گوید داریوش را پسران دیگری بودند، اما میل و خواست اهورامزدا بود، داریوش که پدر من بود، پس از خویشتن مرا بزرگ ترین کرد. وقتی که پدر از تخت رفت (درگذشت) به خواست اهورامزدا من به جای پدرم شاه شدم.»

نکته قابل توجه در اینجا این است که آیا منظور خشایارشا از دیگر پسران شاه، واقعا پسران داریوش از همسر نخست اش است، یا او بی آنکه برادران بزرگ و ناتنی خود را به حساب آورده باشد، به برادران تنی خود که آنها هم فرزندان آتوسا بودند، اشاره می کند، یعنی «هخامنش»، «ماسیستس» و «ویشتاسب» نبرد و درگیری که با دخالت و نفوذ آتوسا یا قابل قبول تر از آن، به دلیل وجود قوانین خاص برای انتخاب جانشین و با نظر و تایید شخص شاه و بزرگان و سران هفت خانواده مهم هخامنشی به پایان رسید.


ویدیو مرتبط :
داستان جنجالی زنان دربار

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

حقوق زنان در دوره ی هخامنشی



حقوق زنان در دوره ی هخامنشی

بررسی جایگاه زن در دوره ی هخامنشی که به نوعی دوره آغاز شکل گیری سرزمین آریایی هاست ، نشاندهنده سطح والای فکری مردمان آن روزگار است که در بسیاری موارد ، افسوس را با خود به ارمغان می آورد ، چرا که اگر تحولات ناشی از حکومتهای گوناگون آن زمان تغییری در شرایط زیستی آدمیان ایجاد نمی کرد ، ایران و ایرانی ، هم اکنون بعنوان بزرگترین مدعی حقوق انسانی در دنیا شناخته می شد و این عنوان را زینت نام خود می کرد .

 

حکومت هخامنشی, حکومت هخامنشیان, هخامنشیان, زن در دوره ی هخامنشی

 

تا پیش از پیدایش حکومت هخامنشی یعنی در زمان مادها دختر و داماد پادشاه می توانستند جزو وارثین وی باشند .

با روی کار آمدن کوروش کبیر و حکومت آن ، هخامنشیان ، و قوانین وضع شده توسط آنها ، وضعیت زنان در حالت ثبات و اعتدالی ارزشمند قرار گرفت ، بطوری که نمونه قوانین آن زمان در میان هیچ یک از ممالک و اقوام یافت نمی شد . اما با اجرای قوانین کوروش کبیر بر سرزمین پارسیان ، زن ازچنان درجه احترامی برخوردار شد که آوازه آن به دیگر اقوام نیز رسید و همین امر باعث پیروی آنان از آداب اصیل ایرانی گشت .

زن در دوره ی هخامنشی به معنای واقعی در هر مکان و زمان به طور برابر در فعالیت های سیستم اجتماعی شریک مرد بود و حتی در جهت قوانین دینی می توانست به مرحله « زوت » برسد ، یعنی درجه ای در مقام بالای مذهبی که لازمه آن ، فراگیری علوم دینی تا بالاترین مرحله آن بود .

روز زن ، یکی از جلوه های ویژه زنان در دوره ی هخامنشی بود . این در حالیست که در آن دوره ، اقوام دیگر مشغول جنگ و جدال در کوهها و بیابان ها بودند و حتی در یونان و روم باستان که ادعای تمدن بالای بشری را داشتند ، کشتن همسر بدست مرد ، امری غیر مجاز شمرده نمی شد . در این گیر و دار بی قانونی بود که ایرانی ، روزی را برای قدردانی از زن اختصاص داده بود . این روز بنا بر گفته عده ای پنجم اسفندماه بوده که به عنوان روز سپاسگزاری از زنان شناخته شده است . در این روزها زنان در خانه ها می نشستند و مردان مسئولیت های آنان را عهده دار می شدند تا به نوعی با وظایف زن و چگونگی آن آشنا گردند .

موقعیت زنان در دوره هخامنشیان

مرد و زن در کنار هم کار کرده و حقوق و دستمزدی یکسان داشتند و گاه حتی کارهای سخت تر بر عهده زنان بوده ، مثل : کشاورزی و سنگ سابی ( گفته شده که به احتمال خیلی زیاد صیقل نهایی نقش برجسته های سنگی همچون نقوش بر جای مانده از تخت جمشید کار زن ها ست که بسیار هم کار سختی بوده) نکته جالب اینکه:

1-زنان  پس از به دنیا آوردن فرزند 6 ماه  حق زایمان داشتند و مرخصی با  حقوق  به آنان داده می شد  و بعلاوه پاداش تولد یک فرزند به او داده می شد که مقدار آن برای پسران بیشتر از دختران بوده  تنها در اینجا ما تفاوت حس می کنیم آن هم بخاطر علاقه داریوش به  افزایش پسران بود ( بخاطر افزایش تعداد  افراد ارتش ایران تا قدرت نظمی ایران همیشه جاویدان باشد)(طبق مدارک موجود ، این تنها موردی است که میان زن و مرد فرقی دیده می شود)در دربار، کارگاه های خیاطی بیشتر در اشغال زنان بوده و مردها گاه نیز زیر دست زنان

2-در خیاط خانه  کار توسط زنان صورت می گرفت و حتی  مردان زیر دست  آنان کار می کردندتنها لباس شاه را مردان می دوختند که این نشان از احترام به ارزش های خاص ایرانیان دارد.

3-در کارگاه های شاهی همواره سرپرستی و مدیریت با زنان بوده

در دوره ی هخامنشیان تصویر هیچ زنی دیده نمی شود ، به عبارتی ما تصویر زن را در نقوش عمومی نمی بینیم علت این که ما آثار ی از نقش زن در تخت جمشید و سایر بنا ها هخامنشی نمی بینیم بعلت احترام به زنان بوده است . و همچنین بخاطر احترام  مردان ایران نسبت به همسر و مادر و دخترانشان بوده است  حتی حاضر نشدند کسی انها را در نقوش ببیند به یاد آوریم که زن خشایار شاه که از شاهزادگان ایرانی بود  حاضر نشد در جمع مردان دربار حاضر شود و پادشاه او را بخاطر این عمل از ملکه بودن عذل کرد و استر را  به همسری گرفت که در تاریخ ثبت شده  که این نشان از آن دارد که زنان ایران   احترام زیادی برای  خود  قایل بودند و حتی اگر از ملکه بودن یک کشور می گذشتن حاظر نبودند  ارزش های خود را زیر پا بگذارند در تصاویر مهری و نقوش دیگر زنان ایرانی را با پوششی بر سر مشاهده می کنیم  اگر درست بنگرید این پوشش چادر است تا اندام انها توسط  افراد دیگر دیده نشود  بله چادر لباس رسمی ایرانیان بوده  و این اعراب بودند که از ایرانیان پوشش  را فرا گرفتند زیرا عرب بادیه نشین که زن و دختر خود را زنده به گور می کرد چگونه می توانست احترام به زن را درک کند !!!!

حتی شاهان بزرگ پارس ، احترام ملکه ی مادر را به طور کامل به جا آورده  و بر سر سفره زیر دست او می نشستند.

دردوره ی هخامنشی ، زن شخصیت حقوقی داشت و می توانست دارای مال و خواسته باشد و نیز به اندازه ی برابر با برادران خود از ارث برخوردار گردد . زنان علاوه بر برابری حق ارث ، مورد احترام و توجه بی اندازه ی مردان نیز بودند ،  چرا که در اوستا کوچک شمردن زن ، کرداری زشت و از روی نادانی دانسته شده  و از جمله گناهان بزرگ به شمار می رود .پسران با دیدن مادر خود با احترامی ویژه به پا می ایستادند و تا مادر با نوازش مادری به آنها اجازه ی نشستن نمی داد ، نمی نشستند . حتی شاهان بزرگ پارس ، احترام ملکه ی مادر را به طور کامل به جا آورده  و بر سر سفره زیر دست او می نشستند .

منابع:مهر ایران،ایران جاوید