سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

رفتار عجیب طرفداران ستاره ها در اینستاگرام


فرقی نمی کند الناز شاکردوست با 500 هزار فالوئر باشد یا بازیگر ناشناسی با مثلا 10 هزار فالوئر چون در کامنت های هردوی اینها تقاضاهای مکرری برای فالو شدن دیده می شود.





همشهری جوان: رابطه مردم با چهره های سرشناس در فضای اینستاگرام بدجوری عجیب است. اصلا می شود چندین و چند پایان نامه را با همین موضوع پیش برد و به جاهای خوبی هم رساند. بگذارید این رفتارها را دسته بندی کنیم.

* دیالوگ برقرار کردن با ستاره:
درست است که خیلی هم نمی شود اسمش را دیالوگ گذاشت اما طبیعتا کامنت گذار، با هدف برقرار کردن دیالوگ با ستاره مورد نظرش آنها را می نویسد و حتی تا حد بالایی هم به شکل گیری آن امیدوار است. حالا این دیالوگ ذهنی یا مونولوگ واقعی، به چند شکل مختلف شکل می گیرد.

رفتار عجیب طرفداران ستاره ها در اینستاگرام

* تقاضا برای فالو کردن: فرقی نمی کند الناز شاکردوست با 500 هزار فالوئر باشد یا بازیگر ناشناسی با مثلا 10 هزار فالوئر چون در کامنت های هردوی اینها تقاضاهای مکرری برای فالو شدن دیده می شود. این تقاضاها حتی بعضی اوقات به جاهای باریک هم کشیده می شود و تا قسم دادن به جان عزیزان و نفرین کردن در ورت فالو نشدن هم پیش می رود. «تورو خدا فالو کن. اگه نمی کنی حداقل بیا یکی از عکسامو لایک کن»، «امروز تولدمه، تورو خدا بیا به جای کادو، فالوم کن»، «مگه چی ازت کم می شه فالو کنی خب؟» و ... اصلا تعجب نکنید؛ اینها نمونه های کاملا واقعی درخواست فالو هستند.

* قربان صدقه رفتن: دومین عنصر مهمی که بین کامنت ها دیده می شود، ابراز علاقه شدید یا به عبارتی همان قربون صدقه رفتن خودمان است. حالا اگر طرف عکس خودش را گذاشته باشد که دیگر نور علی نور است و میزان این فدا شدن ها به سقف می رسد. «صبح بخیر نفسم»، «تو رو خدا مواظب خودش باش»، «خوش بگذرده گلم» و خلاصه انواع و اقسام جملات و عباراتی از این شکل که آدم ممکن است به واسطه اش کهیر بزند!



* فحاشی کردن: درست به اندازه گروه قبلی یعنی تیم «قربان صدقه رونده»، کامنت هایی از سوی افرادی وجود دارد که دلشان می خواهد سر به تن ستاره مورد نظر نباشد. حالا اینکه چرا و بر اساس چه منطقی آمده و او را فالو کرده، مشخص نیست.
به هر حال خوب است بدانید آدم هایی هستند که می روند ستاره ها را فالو می کنند تا فحش شان بدهند. حالا اگر ستاره مورد نظر به سفر خارجی برود، در مراسمی با ظاهر غیرمرسوم ظاهر شود یا کلا کاری خلاف انتظار ازش سر بزند که دیگر باید قید صفحه اش را بزند: «مردم نون ندارن بخورن تو رفتی ونیز عکس می ذاری»، «ببین کیا به کجا رسیدن والا» و ...

رفتار عجیب طرفداران ستاره ها در اینستاگرام

* اظهارنظر راجع به مسائل شخصی:
بخش مهمی از کامنت های مردم، در واقع بازنمایی همان عادات و رفتار بیرونی شان در اینستاگرام است.همان حرف هایی که مدام به این و آن می زنند مثل: «عزیزم چقدر چاق شدی!»، «توی این عکس پیر به نظر میای»، «این مدل مو بهت نمی آد»، «دیگه به ابروهات دست نزن، چقدر خوب شده»، «دماغتو کجا عمل کردی؟»، «ماشالا روز به روز داری جوون تر می شی»، «سبیل نذار بابا بهت نمی آد» و خلاصه از اینجور حرف ها.

* تبلیغ کالا: یکی از اتفاق های عمومی صفحات ستاره ها، تبلیغ کالاها توسط فالوئرهاست. خیلی ها خیال می کنند حالا که بازار رفت و آمد به این صفحه ها باز است، این وسط می توانند چندتا ماهی هم بگیرند. برای همین هم به وفور با کامنت هایی مثل «از جدیدترین مدل های مانتوهای ما دیدن کنید»، «شعر دوست داری فالو کن»، «خبرهای خوبی از خواننده ها داریم بیا فالو کن»، «حراج محصولات خارجی ... به صفحه ما سر بزنید» و ... البته درباره موفقیت آمیز بودن یا نبودن اینجور تبلیغات هنوز آمار خاصی نداریم.


ویدیو مرتبط :
تشکر استاد از طرفداران در اینستاگرام

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فانوس‌هایی در لباس ستاره / پشت پرده رفتار عجیب برخی فوتبالیست‌ها



اخبار ورزشی,خبرهای ورزشی,لیگ ایران

برخی بازیکنان فوتبال ستاره که می‌شوند با محبوبیت خود به مربی و مدیر فشار می‌آورند و مربی و بازیکن جابجا می کنند و تیم را به نابودی می‌کشانند. با همه این کارها بازهم تشویق می‌شوند.

برخی بازیکنان در لیگ ایران و حتی در تیم ملی هستند که پس از چند بار گلزنی و تبدیل شدن به ستاره‌ای محبوب، جایگاه خود را به عنوان بازیکن به یاد نمی‌آورند و آنقدر از محبوبیت روی سکوها سوء‌استفاده های شخصی می‌کنند که هم خودشان و هم باشگاه متبوعشان را به نابودی می‌کشانند.

کمتر ستاره‌هایی بودند در فوتبال ایران که اسیر این نوع خود برتربینی، تصمیم سازی و ... نشده‌اند. دلیلش شاید خاصیت قهرمان خواهی مردم ایران باشد، شاید احساساتی بودن آنها و البته شاید عدم آموزش صحیح بازیکنان از ستاره‌ها بعضا آدم‌هایی می‌سازد که تیم‌های خود را به خاک سیاه می‌نشانند و تا خودشان را هم از بین نبرند، از دید آنها کار تمام نشده است.

یکی از مربیان لیگ برتری از یک باشگاه بزرگ در پایتخت در مورد یکی از ستاره‌های تیمش می‌گفت این بازیکن یک فوق ستاره بود، اما خواسته های عجیبی داشت. او سی دی می آورد و بازیکن معرفی می کرد، اگر آن بازیکن را بر می‌داشتیم مصاحبه می‌کرد که فلانی مربی خوبی است اگر بر نمی‌داشتیم که من همین کار را کردم، او بدترین الفاظ را برای من در رسانه به کار برد و مردم هم چون او را دوست داشتند حرف‌هایش را قبول کردند و در نهایت من هرگز نتوانستم به جایگاهی که ممکن بود برسم نزد افکار عمومی برسم. دیگر مهم نبود که من چقدر موفق بوده‌ام و کارنامه‌ام چه بوده است، چون او گفت من فوتبال نمی فهمم بسیاری از مردم هم پذیرفتند.

 مسئول دیگری در یک باشگاه بزرگ دیگر می‌گفت: آقای ستاره مربی آورده بود که من به جای دستیارم بگذارم، می‌گفت شما خودت خوبی اما دستیارت خوب نیست، وقتی قبول نکردم دستیارم را با آن مربی که کنار زمین آورده بود عوض کنم خودش را به مصدومیت زد و نصف لیگ را برای من بازی نکرد تا تحت فشار قرار بگیرم.

یک مسئول دیگر در مورد یک فوق ستاره می‌گفت: آمده بود و می گفت باید بازیکن مورد نظر او را در تیم نگه داریم، شب بازی مهمی بود که در هتل بودیم، او می‌گفت من قراردادم را فقط در صورتی تمدید می‌کنم که فلانی هم باشد. گفتیم ما هنوز مربی سال بعدمان را نمی‌شناسیم چطور این کار را انجام دهیم. او شب سر میز شام قبل از بازی بزرگ، به غذا ایراد گرفت، میز غذا را برگرداند و تیم را به هم ریخت و فردا هم برای ما خوب بازی نکرد مثلا قهر بود و ما آن بازی را باختیم.

بازیکنی هم امروز وجود دارد که مربی عوض کرده و اتفاقا تیمش در میانه‌های جدول دست و پا می‌زند و علاوه بر خرج زیاد هزینه اوضاع بدی هم دارد.

برخی بازیکنان هم هستند که اگر آنها را از زمین به هر دلیلی بیرون بکشی  ول می‌کنند و می‌روند، سکوها هم نام آنها را صدا می زنند، رسانه‌ها هم فشار می‌آورند مربی اصلا بیجا می‌کند که در مورد مسائل تاکتیکی فکر می‌کند، آنها باید در میدان باشند، فرقی ندارد.

آقای ستاره جلوی اتوبوس تیم را می‌گیرد و تا پولش را نقد نمی‌دهند سوار بر اتوبوس نمی‌شود. آن‌یکی ستاره اشاره که بکند همه ورزشگاه آزادی را روی سر مربی و بازیکنان تیم خودش خراب می‌کند. مدیران هم حساب می‌برند، مربیان هم می‌دانند که اگر نتیجه نگیرند مردم این ستاره را مثل پتک توی سر او می‌زنند و به وی زمان نمی‌دهند.

آنها اگر ستاره را بگیرند، یک جور داستان دارند، اگر نگیرند جور دیگر. البته به نظر می‌رسد دوران ستاره بازی تمام شده است، این روزها تیم های بی ستاره تر یا کم ستاره بالای جدول هستند و ستاره دارها وسط جدول. شاید وقت آن رسیده که با ستاره ها خداحافظی کنیم و برای آنها دست تکان دهیم.

 

اخبار ورزشی - مهر