سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
رسم ناخوشایند «ازدواج دختران نابالغ» +عکس
اولین روز جهانی دختر فرصت ویژهای را برای صندوق جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPA) به منظور جلب توجه عموم به رسم ناخوشایند «ازدواج دختران نابالغ» مهیا کرد.
به این منظور، صندوق و آژانس عکس VII در پروژهای به نام «بیش از اندازه کوچک برای ازدواج»، اقدام به همکاری در یک کمپین نمودند. یک کمپین چندرسانه ای که هدفش بالا بردن سطح آگاهی از مسئله، حمایت از دختران بسیار جوانی که قبلا ازدواج کردهاند و رویهمرفته منع این جریان بود تا نهایتا حدود ۱۴۲ میلیون دختر دیگر در دههٔ جاری از دچار شدن به سرنوشتی مشابه نجات یابند.
کمپین از ۱۱ اکتبر ۲۰۱۲ با برگزاری نمایشگاهی در دفتر مرکزی سازمان ملل متحد در نیویورک، در ترکیبی از عکسها و ویدئوهای مستند دو عکاس آژانس عکس VII «استفانی سینکلر» و «جسیکا دیموک» رسما آغاز به کار کرد.
استفانی سینکلر (متولد ۱۹۷۳) عکاس خبری اهل آمریکاست. سینکلر از دانشگاه فلوریدا با مدرک لیسانس روزنامهنگاری و همچنین رشتهٔ فرعی عکاسی فاینآرت فارغالتحصیل شد و پس از فارغالتحصیلی در صدد کار در مجلهٔ شیکاگوتریبون برآمد که او را برای پوشش خبری آغاز جنگ عراق به آنجا اعزام کرد.
او بعدها به عنوان عکاس مستقل جهت پوشش خبری شش سالهٔ خاور میانه به این منطقه آمد. گفتنی است سینکلر در سال ۲۰۰۸ به آژانس VII پیوست و در ۲۰۰۹ از آن خارج شد. این عکاس که تاکنون سه جایزه ورلدپرس فتو برده است دائما با نشنالجئوگرافی، نیویورکتایمز، تایم و چندین مجلهٔ دیگر همکاری میکند.
در سال ۲۰۰۳، وقتی این بانوی عکاس در افغانستان در حال کار روی پروژهٔ «خودکشی» بود، با مقولهٔ ازدواج زودهنگام دختران مواجه شد. تمام قربانیانی که میدید، در سنین خیلی پایین ازدواج کرده بودند. اغلب آنها دخترانی بودند حدودا نه ساله با شوهرانی بسیار مسنتر از خودشان و این آغاز مجموعهای جدید شد تحت عنوان «بیش از اندازه کوچک برای ازدواج».
این مجموعه به بررسی چگونگی وادار شدن دختران نابالغ به ازدواج اجباری در بیش از ۵۰ کشور جهان میپردازد و حاصل هشت سال کار در کشورهایی چون افغانستان، نپال، اتیوپی، هند و یمن است. در ادامه صرفا به بررسی چندین عکس از مجموعهٔ یاد شده میپردازیم. گفتنی است مجموعهٔ پیش رو برندهٔ جایزههای جهانی چون ورلد پرس، پولیتزر و چندین جایزهٔ دیگر شده است.
«وقتی او را دیدم، قایم شدم. از دیدنش متنفر بودم.» «تاهانی» (دخترک صورتیپوش) روزهای اول ازدواج با «ماجد» را به یاد میآورد؛ وقتی که او ۶ ساله و شوهرش ۲۵ ساله بود.
عروس کوچک برای ثبت این پرتره با همکلاسی پیشین خود، «غادا» (که او نیز عروسی کوچک است) در محوطهٔ خانهٔ کوهستانیشان در «حجه» (واقع در یمن) آماده شد.
پس از برگزاری جشن در کنار زنان فامیل، طی مراسمی «سیدابا» و «غلیا» دو نوعروس یمنی، پوشانده شده و بسوی زندگی جدید با شوهرانشان بدرقه میشوند. یک فعال اجتماعی در صنعا (پایتخت یمن) میگوید: «بعضی از دختران روستایی به مقولهٔ ازدواج همچون ناجی مینگرند که آنها را از کنترلهای خانوادههایشان نجات میدهد.»
عروسان روستایی یمنی را که در این عکس میبینید، ساکت و خجالتی بودند تا اینکه سر صحبت به تحصیلات کشید. اکثر دخترانی که بین سنین ۱۴ تا ۱۶ ازدواج کردهاند، هرگز به مدرسه نرفتهاند اما همگی هنوز هم آرزوی تحصیل دارند.
آسیه مادری است ۱۴ ساله و دارای دو فرزند. در حالیکه دختر ۲ سالهاش بازی میکند، او دختربچهاش را در خانه شستشو میدهد. آسیه در اثر زایمان همچنان بیمار و رنجور است اما هیچ سواد و دسترسی به اطلاعاتی در جهت چگونگی مراقبت از خود ندارد.
ده ساله بود که از آزارهای شوهر بسیار مسنتر از خودش، فرار کرد و با تاکسی خود را به دادگاه صنعا رساند. عمل جسورانهٔ «نجود علی» _ و مبارزهٔ حقوقی منحصر بفرد حاصل از آن _ نجود را به یک شیرزن بینالمللی در طرفداری از حقوق زنان تبدیل کرد. او طلاق گرفت و به خانهٔ پدریاش بازگشت و در حال حاضر دوباره به مدرسه میرود.
«مالالای کاکار»، پلیس قندهاری، مردی را دستگیر کرده که مکررا همسر ۱۵ سالهاش را با چاقو زخمی کرده است؛ چرا که زن از دستور او سرپیچی کرده. وقتی از کاکار پرسیدم «با آن مرد چه برخوردی شد؟» پاسخ داد: «هیچ؛ اینجا مردها پادشاهند.» کاکار بعدها توسط طالبان کشته شد.
پاسی پس از نیمهشب، «راجانی» دخترک ۵ ساله از بستر خواب بیرون و توسط عمویش به سوی جشن عروسیاش بدوش کشیده میشود. نکاح کودکان در هند غیرقانونی است؛ از این رو اغلب مراسمات غیرقانونی در ساعات محدودی از بامداد برگزار میشوند. کشاورزی میگفت: «اینگونه مراسمها رازی میشود که اهالی روستا آن را حفظ میکنند.»
«راجانی» و دامادش با وجود آنکه در مقابل آتش مقدس پیمان ازدواج میبندند، به سختی به همدیگر نگاه میکنند. طبق سنت، عروس کوچک تا سن بلوغ باید در خانه بماند تا در آن زمان طی جشن دوم عروس و داماد رسما ازدواج کنند.
هرچند ازدواج زودهنگام در روستای کوچک او «نپالی» امری عادی است اما «سوریتا» ی ۱۶ ساله هنگامی که زیر چتر عروسی سنتی و ارابه به سمت روستای شوهرش بدوش کشیده میشود، در اعتراض به ترک خانه پدریش شیون میکند.
زنان فامیل عروس آینده در حال تهیهٔ غذا و چای برای میهمانان روز نامزدی «روشن» ۸ ساله و «سعید» ۵۵ ساله هستند. مادر روشن که از این ازدواج ناراضی است، میگوید: «ما دخترمان را میفروشیم، زیرا غذای کافی برای تغذیهٔ بقیه فرزندانمان نداریم!»
«من دختری بودم که در ازای اشتباه دیگری مبادله شده بودم، به همین خاطر همسرم همیشه در جستجوی بهانهای برای آزار من بود.» این جملهٔ «بی بی عایشه» است.
وقتی عایشه ۶ ساله بود، توسط پدرش مطابق رسمی معروف به «بد دادن»، به عنوان تاوان قتلی که یکی از بستگانش مرتکب شده بود، به نامزدی یک جنگجوی طالبانی درآمد. عایشه در ۱۶ سالگی ازدواج میکند و در معرض سوءاستفادهٔ خانواده شوهرش قرار میگیرد.
در ۱۸ سالگی از شکنجههای آنها میگریزد اما توسط پلیس دستگیر میشود و سپس به خانوادهاش بازگردانده میشود. شوهر، پدرشوهر و سه تن دیگر از خانوادهٔ شوهرش او را به کوهستان میبرند، بینی و گوشهای او را میبرند و او را به حال خود وامیگذارند تا بمیرد.
ویدیو مرتبط :
فرق شیر نابالغ و ببر نابالغ رو از این ویدیو میشه فهـمید
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اغفال دختران به بهانه تهیه وام و وعده ازدواج+عکس
اغفال دختران به بهانه تهیه وام و وعده ازدواج+عکس
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ 30 اردیبهشت امسال زن جوانی با مراجعه به کلانتری 101 تجریش به مأموران اعلام کرد از سوی فردی به نام "علیرضا" به بهانه تهیه وام مورد کلاهبرداری قرار گرفته است .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "کلاهبرداری" و به دستور شعبه یکم بازپرسی دادسرای ناحیه یک تهران ، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
زن جوان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : چندی پیش به عنوان مسافر سوار یک دستگاه خودرو پژو پارس نقره ای رنگ شدم . راننده ، جوانی چاق و قد کوتاه بود که پس از طی مسافتی کوتاه و مطرح شدن مشکلات اقتصادی مدعی شد که به واسطه یکی از بستگان نزدیکش که رئیس بانکی در محدوده بازار تجریش است ، می تواند مبالغ چند ده میلیون تومانی وام تهیه کند .
مالباخته در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت : با مطرح شدن ادعای جوان راننده ، وی در خصوص شرایط تهیه وام عنوان داشت که در شرایطی عادی فرد متقاضی می بایست مبلغی در حدود 20 – 10 میلیون تومان را به مدت حداقل 6 ماه در بانک سپرده گذاری و پس از طی چند ماه وام خودش را دریافت کند در حالیکه او قادر است با مبالغی بسیار کمتر از این میزان و در فاصله زمانی یک هفته ای اقدام به گرفتن وام کند.
مالباخته در خصوص نحوه کلاهبرداری و سرقت وجوه نقد خود نیز به کارآگاهان گفت : با طرح این ادعا از سوی جوان راننده ، بلافاصله با وی در خصوص تهیه وام صحبت کرده و قرار شد تا مبلغی در حدود 5 میلیون تومان تهیه کنم و با یکدیگر به شعبه بانک در محدوده بازار تجریش مراجعه و مبلغ فوق را سپرده گذاری و در کمتر از چند روز یک وام 20 میلیون تومانی تحویل بگیرم . 30 اردیبهشت ، هر دو نفر از داخل بازار تجریش در حال رفتن به سمت شعبه بانک بودیم که ناگهان در شلوغی بازار متوجه شدم که جوان راننده در کنارم حضور ندارد ! آن زمان بود که متوجه شدم بسته پولی را که به امانت در اختیارش گذاشته بودم تا در داخل بازار مورد سرقت قرار نگیرد ، از سوی همین شخص به سرقت رفته است .
با آغاز رسیدگی به پرونده ، کارآگاهان موفق به شناسایی تعداد دیگری از مالباختگانی شدند که به همین شیوه و یا به شیوه "طرح پیشنهاد ازدواج" از سوی راننده یک دستگاه خودرو پژو پارس نقره ای رنگ ، مورد کلاهبرداری و سرقت وجوه نقد و طلاجات قرار گرفته بودند .
یکی از مالباختگان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : از شخصی به نام علیرضا رضایی شکایت دارم . این شخص ابتدا به عنوان خواستگار و طرح پیشنهاد ازدواج با من آشنا شد و در ادامه اقدام به کلاهبرداری کرد .
مالباخته در خصوص نحوه آشنایی خود با علیرضا رضایی گفت : 19 اردیبهشت در منطقه زندگی خانواده ام واقع در بلوار اصلی تهرانسر ، به عنوان مسافر سوار یک دستگاه خودرو پژو پارس نقره ای شدم که در بین راه ناگهان راننده با طرح این موضوع که از من خوشش آمده و قصد ازدواج دارد ، به من شماره تلفن داد . هنوز چند ساعت از پیاده شدنم از ماشین نگذشته بود که وی با من تماس گرفت و ارتباط تلفنی ما به مدت یک هفته ادامه داشت تا اینکه یک روز ، علیرضا در مابین صحبت هایش مدعی شد که از طریق یکی از بستگان نزدیکش امکان دریافت وام در مبالغ چند ده میلیون تومانی را دارد .
من نیز با همین پیش زمینه ، یک روز در خصوص مشکلات اقتصادی خود و خانواده با او صحبت کرده و او نیز بلافاصله عنوان داشت : هرچقدر می توانی پول و طلا تهیه کن . من در کوتاهترین مدت ، چند برابر ارزش پول و طلاها برایت وام تهیه و پول و طلاها را نیز به همراه وام به تو باز می گردانم." با کلی تلاش ، نزدیک به 7 میلیون تومان پول و طلا تهیه و با علیرضا رضایی ، در میدان تجریش قرار ملاقات گذاشتم .
در داخل بازار تجریش بود که علیرضا به بهانه شلوغی بازار اقدام به گرفتن طلاها و پول ها کرد و به همراه یکدیگر به سمت شعبه بانک داخل بازار حرکت کردیم اما ناگهان در شلوغی بازار متوجه شدم که علیرضا در کنارم حضور ندارد . بلافاصله با تلفن همراهش تماس گرفته اما تلفن خاموش بود و آن زمان بود که با مراجعه به کلانتری متوجه شدم افراد دیگری نیز همانند من و به همین شیوه مورد سرقت و کلاهبرداری قرار گرفته اند.
با توجه به شیوه و شگرد متهم در کلاهبرداری و سرقت اموال مالباختگان ، کارآگاهان به چهره نگاری و بررسی بانک اطلاعات مجرمین سابقه دار پرداخته و موفق به شناسایی یکی از مجرمین سابقه دار به نام علیرضا 34 ساله شدند که با هویت جعلی علیرضا رضایی اقدام به طرح آشنایی با مالباختگان و کلاهبرداری از آنها کرده بود . با بررسی سوابق علیرضا مشخص شد که وی پیش از این نیز 8 بار به اتهام ارتکاب کلاهبرداری به همین شیوه و شگرد دستگیر و روانه زندان شده و آخرین سابقه دستگیری وی نیز به سال 90 باز می گردد.
با شناسایی "علیرضا . ر" به عنوان متهم تحت تعقیب پرونده و در ادامه تحقیقات مشخص شد که او متأهل بوده و همسر اولش با توجه به تکرار جرایم ، از وی متارکه کرده و علیرضا پس از مدتی دوباره ازدواج کرده اما با این وجود و پس از آزادی از زندان اقدامات مجرمانه خود و کلاهبرداری از زنان و دختران جوان را به همان شیوه و شگرد گذشته ، از سر گرفته است .
با توجه به شیوه و شگرد متهم که با استفاده از شلوغی داخل بازار تجریش اقدام به سرقت وجود نقد و طلاجات مالباختگان کرده و احتمال ارتکاب دوباره جرایم از سوی وی ، هماهنگی های لازم با کلانتری 101 انجام و بازار سرپوشیده تجریش تحت مراقبت های نامحسوس کارآگاهان و مأموران کلانتری قرار گرفت تا سرانجام هماهنگونه که کارآگاهان پیش بینی کرده بودند ، چهارم تیر ماه علیرضا به همراه زن جوانی که قصد داشت تا به همان شیوه و شگرد اقدام به سرقت و کلاهبرداری از وی کند ، از سوی تیم تجسس کلانتری 101 دستگیر و در اختیار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
سرهنگ کارآگاه رحیم فرزام ، رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت : با بررسی پرونده های مشابه و مراجعه تعدادی از شکات ، تاکنون تعداد 8 مالباخته متهم را مورد شناسایی قرار داده اند که بر اساس اظهارات مالباختگان ارزش اموال و وجوه کلاهبرداری شده از آنها بالغ بر 50 میلیون تومان شده که با توجه به سوابق متهم در ارتکاب اینگونه از کلاهبرداری ، کماکان احتمال افزایش تعداد مالباختگان و همچنین ارزش مالی پرونده وجود دارد .
به همین خاطر از تمام شکات پرونده که بدین شیوه و شگرد و از سوی راننده یک دستگاه خودرو پژو پارس نقره ای مورد کلاهبرداری قرار گرفته اند دعوت می شود تا برای شناسایی متهم و طرح شکایات خود به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان نیاوران - سه راه یاسر مراجعه کنند./باشگاه خبرنگاران