سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

رابطه ناسالم و مسموم این شکلیه!


این مطلب با مطالعه علمی روی روابط متعدد و با تمرکز بر احساس درمانی (Emotion Focused Theraoy)، روش درمانی گاتمن (Gottman Therapy) و مدیل استانداردهای ایده ال گارس فلچر (Garth Fletcher's Ideal Standards Model) نوشته شده است.

ماهنامه زنان امروز - ترجمه سیمین زرگران: این مطلب با مطالعه علمی روی روابط متعدد و با تمرکز بر احساس درمانی (Emotion Focused Theraoy)، روش درمانی گاتمن (Gottman Therapy) و مدیل استانداردهای ایده ال گارس فلچر (Garth Fletcher's Ideal Standards Model) نوشته شده است.

شاید بیشتر رابطه ها یک یا دو مورد از این نشانه ها را داشته باشند اما در یک رابطه ناسالم و مسموم معمولا تعداد بیشتری از این نشانه ها وجود دارد.

پنجاه نشانه رابطه ناسالم

• در یک رابطه ناسالم مطمئن نیستید زمانی که به همسرتان بسیار احتیاج پیدا کنید چقدر می توانید روی او حساب کنید، مثلا وقتی خود یا یکی از اعضای درجه یک خانواده تان بیماری سختی داشته باشید.

در یک رابطه ناسالم:

1- هرگز برای حمایت عاطفی به سوی هم کشیده نمی شوید و برای مورد حمایت قرار گرفتن در پی افراد دیگر هستید.

2- همسرتان معمولا تلاش می کند رابطه شما را با دوستان و خانواده تان قطع کند.

3- او ادعا می کند که خودش باهوش است و شما احمق هستید. برای همین معمولا شما را از تجربه های جدید منصرف می کند. به این بهانه که «احتمالا درکی از آن تجربه ها» ندارید.

4- معمولا به پاسخ منفی شما نسبت به چیزی احترام نمی گذارد.

5- همسرتان در مورد شما فقط کیفیت رابطه جنسی، چهره یا درآمدتان را ارزشمند می داند.

6- معمولا هیچ راهی برای تاثیر مثبت روی یکدیگر پیدا نمی کنید، مثلا نمی توانید هیچ کدام از علاقه مندی هایتان را به هم منتقل کنید یا مهارت هایتان را به همدیگر یاد دهید.

7- به راحتی می توانید روی همدیگر تاثیر منفی بگذارید و عادت های مضری را مانند تنبلی، پرخوری، سیگار کشیدن را در یکدیگر ایجاد کنید.

8- او حس خوبی نسبت به ظاهر و بدن شما ندارد، مثلا مدام به موهای کم پشت یا پوست خشکتان اشاره می کند.

9- نسبت به رابطه تان احساس امنیت ندارید و مرتبا قهر می کنید.

10- دیگر از انجام برخی کارهای شرم آور ابایی ندارید، مثلا جلوی بچه ها با صدای بلند مشاجره و دعوا می کنید.

11- همسرتان نسبت به احساسات شما مخصوصا ترس هایتان بی اعتناست، مثلا شما از سرعت زیاد رانندگی اش ترسیده اید اما او سرعت ماشین را کم نمی کند.

پنجاه نشانه رابطه ناسالم

12- او شما را درگیر فعالیت هایی غیرقانونی می کند، مثلا در فرمی که هر دو آن را امضا کرده اید مطلبی به دروغ می نویسد.

13- از وقتی با او ازدواج کرده اید احساس بدی نسبت به خودتان دارید، اعتماد به نفستان پایین آمده و نکات مثبت شخصیتی تان کمتر شده است.

14- وقتی می خواهید درباره موضوع مهمی با او صحبت کنید، نمی توانید توجهش را جلب کنید.

15- همسرتان شما را مسخره می کند، مثلا طرز صحبت کردن یا تُن صدایتان را مورد تمسخر قرار می دهد.

16- به نظر می آید که موفقیت های شما برایش جالب نیست و سعی می کند آنها را کم جلوه دهد.

17- نمی توانید به او اطمینان داشته باشید. اگر به حساسیت های شما پی ببرد، ممکن است از آنها سوءاستفاده کند.

18- معمولا به شوخی درباره ترک کردن شما حرف می زند و با توصیف ظاهر نامزد یا همسر آینده اش آزارتان می دهد.

19- وقتی کنار هم نیستید مصداق «از دل برود هر آن که از دیده برفت» می شوید، مثلا همسرتان به سفری کاری می رود و می گوید به محض رسیدن اطلاع می دهد اما تا چند روز خبری از او نمی شود.

20- وقتی بر سر مسئله ای توافق ندارید، نمی توانید راهی برای سازش پیدا کنید. او پافشاری می کند که یا حرف خودش را به کرسی بنشاند یا دیگر بحث ادامه پیدا نکند.

21- مطمئن نیستید زمانی که به همسرتان بسیار احتیاج پیدا کنید چقدر می توانید روی او حساب کنید. مثلا وقتی خود یا یکی از اعضای درجه یک خانواده تان بیماری سختی داشته باشد.

22- به سبب احساس نارضایتی از زندگی، همسرتان را سرزنش می کنید یا او شما را سرزنش می کند.

23- معمولا نسبت به علاقه مندی هایتان و کارهایی که انجام می دهید بی اعتناست. به جای اینکه نقش شما را در انجام کاری مهم بداند نقش دیگران را مهم و برجسته می داند.

24- هر دو از صحبت درباره موضوعات مهم مربوط به رابطه تان مثل تصمیم گرفتن برای بچه دار شدن اجتناب می کنید.

25- فکر می کنید همسرتان نمی تواند پدر یا مادر خوبی باشد.

26- گاهی بعد از کار به جای برگشتن به خانه ترجیح می دهید به کافه بروید و با خودتان خلوت کنید.

پنجاه نشانه رابطه ناسالم

27- وقتی ناخودآگاه کنترل زندگی از دست تان خارج می شود، مثلا بیش از درآمدتان خرج می کنید.

28- به نظر نمی رسد که بتوانید با همسرتان کار گروهی خوبی را انجام دهید.

29- اغلب با اتفاقاتی غیرمنتظره و نه چندان مثبت رو به رو می شوید، مثل برداشته شدن مقدار زیادی پول از حساب مشترکتان.

30- بارها پیش می آید که به اصطلاح مچ همسرتان را بگیرید و دروغ هایی که گفته است رو شود.

31- او گاه بدون اطلاع از خانه بیرون می رود یا به موقع به محل قرار نمی رسد و توضیحی هم برای تاخیرش ندارد.

32- گاهی نگران می شوید که مبادا به دلیل عصبانیت بیش از حد به شما آسیب برساند.

33- احساس می کنید که در رابطه با او گیر افتاده اید.

34- زمان بحث کردن، یکی از شماها یا هر دویتان حالت تدافعی به خود می گیرید. هرگز نمی پذیرید که ممکن است حق با طرف مقابل باشد.

35- هنگام بحث کردن، فقط طرف مقابل را سرزنش می کنید و هیچ کدام نمی توانید مسئولیت اشتباه خود را بپذیرید.

36- مدام از یکدیگر ایراد می گیرید و این احساس را دارید که «به اندازه کافی» خوب نیستید.

37- همسرتان اغلب از شما پیش خانواده و دوستانش شکایت می کند.

38- معمولا از رفتار همسرتان خجالت زده می شوید و ناچار به دیگران دروغ می گویید، مثلا حضور پیدا نکردنتان در برنامه ای را با دروغ توجیه می کنید.

39- هنگامی که کنار هم هستید احساس تنهایی می کنید.

40- نمره شما از 1 تا 10 به محبت، صداقت و قابل اعتماد بودن همسرتان کمتر از 5 است.

41- در رابطه عاطفی تان خلا احساس می کنید، به ندرت به هم ابراز علاقه می کنید و حتی لبخند می زنید.

42- همسرتان در روابط جنسی به خواست و تمایل شما اهمیتی نمی دهد و ممکن است حتی به زور متوسل شود.

43- احساس می کند که از شما ارزشمندتر است. فکر می کند شما خوش شانس هستید که او را دارید و نه برعکس!

44- اغلب از لحاظ احساسی شما را در رودربایستی یا عمل انجام شده یا در منگنه قرار می دهد و شما در رابطه با او احساس وابستگی متقابل ندارید.

پنجاه نشانه رابطه ناسالم

45- عموما شما را با دیگران، مخصوصا همسر دوستش، مقایسه می کند.

46- وقتی با یکدیگر بحث می کنید به سرعت کار به تهدید کشیده می شود.

47- ممکن است دوستان و همکاران زیادی داشته باشید که کاش جای همسر آنها بودید.

48- گاه دچار افکار انحرافی شده و به فکر رابطه خارج از ازدواج می افتید.

49- هنگام بحث و جدل همدیگر را دیوانه خطاب می کنید و تمایلی برای شنیدن نظر طرف مقابلتان ندارید و حرف هایش را بی معنی می دانید.

50- با یکدیگر با خشونت رفتار می کنید.


ویدیو مرتبط :
چرا نمی توانیم از یک رابطه عاشقانه ناسالم دل بکنیم؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چرا رابطه ناسالم را ادامه می‌دهیم؟



 

 

روابط زناشویی,رابطه ناسالم

 

روابط زناشویی-نامزدی ها و آشنایی های بی سرانجام زیادی هستند که باید در همان روزهای اولیه به پایان برسند اما دو طرف آنقدر بیرون آمدن از این رابطه را سخت می بینند که آن را ادامه داده و به مرحله ازدواج می رسانند.در واقع گاهی بیرون آمدن از روابط عاطفی ناسالم به این سادگی نیست که ما متوجه نقاط ضعف شویم و خیلی منطقی با هم خداحافظی کنیم و به دنبال قسمت خود برویم.

 

 

اما داشتن آگاهی از اینکه چرا نمی توانید رابطه را تمام کنید می تواند کمک بزرگی برای برخورد منطقی تر با این قضیه باشد.

 

1- عذاب وجدان

 

عذاب وجدان و احساس گناه یکی از رایج ترین علت هایی است که نمی گذارد افراد از رابطه ناسالم بیرون بیایند. ممکن است او همه امیدش را به ما بسته باشد. در این صورت ترک کردن او و قطع امیدش برایمان کار بسیار دردناکی خواهد بود.

 

این وضعیت معمولا زمانی به بدترین حالت ممکن روی می دهد که شما گرفتار محبوب وابسته شده باشید. به هر حال در اینجا مجبوریم بین بد و بدتر انتخاب کنیم. بهترین کاری که می توانید برای او بکنید این است که با او ظالمانه رفتار کنید. مسلما درصورتی که رابطه ناسالم ادامه پیدا کند هم خود ما و هم محبوبمان آسیب بیشتری می بینیم.

 

چه کار کنیم تا در چنین تله ای گرفتار نشویم؟ تعهد زودهنگام و بی جا دلیل اصلی ایجاد چنین وضعیتی است. اگر زودتر از هنگام و قبل از ایجاد شناخت کافی به کسی تعهد بدهیم، زمانی که شناخت حاصل شد و فهمیدیم که برای هم مناسب نیستیم جداشدن به معنی بی تعهدی و بی وفایی ما تلقی می شود.

 

2- ترس از تنهایی

 

اگر احساس کنیم که غیر از این هیچ کس را نداریم و خودمان را بین این دو گزینه قرار دهیم که یا باید در این رابطه بمانم و تحمل کنم یا در تنهایی بمیرم، دیگر امکان خروج از رابطه ناسالم و آسیب زا برایمان میسر نیست. برای خروج از چنین وضعیتی دو راهکار وجود دارد: اول اینکه بدانیم تنهایی غول نیست که از آن بترسیم. ما همواره این توانایی را داریم که تنهایی خودمان را با چیزها یا افراد دیگر پر کنیم؛ افراد خانواده، دوستان، علایق و سرگرمی ها و شاید یک رابطه بهتر از این، دوم اینکه به اصل فراوانی، اعتقاد داشته باشیم: افراد زیادی وجود دارند که می توانید با آنها خوشبخت شوید.

 

3- احساسات

 

گاهی آن قدر شیفته طرف مقابلمان هستیم که احساسات و هیجانات شدید نمی گذارد اصلا فکر جداشدن از او را بکنیم. حتی با اینکه می دانیم این رابطه درست نیست و می تواند به ضرر هر دوی ما تمام شود. علاوه بر این، احساسات شدید یا همان «عشق کور» در رابطه باعث می شود ما اصلا نتوانیم نقاط ضعف رابطه را ببینیم که بخواهیم از او جدا شویم.

 

اگر احساس می کنید در این تله گیر افتاده اید بهتر است مدتی از طرف مقابل فاصله بگیرید تا این دوری کمی از طغیان احساسات بکاهد و چشمتان باز شود. همچنین می توان از اطرافیان کمک گرفت که داخل رابطه نیستند و چشمشان بازتر از ماست.

 

4- ویژگی های خاص

 

اگر طرف مقابل ما ویژگی خاص و بسیار مطلوبی داشته باشد که نتوانیم از آن بگذریم، از رابطه با او هم نمی توانیم صرف نظر کنیم. مثلا اگر ما همیشه آرزو داشته ایم که با یک سوپراستار سینما ازدواج کنیم و حالا هم در رابطه ای ناسالم با یک سوپراستار قرار داریم، مسلما صرف نظر کردن از این رابطه برایمان کار دشواری است. در اینجا توصیه می کنیم یک برآورد از رابطه تان داشته باشید: آیا رابطه داشتن با یک آدم خاص برایتان مهم تر است یا یک عمر خوشبخت شدن؟!

 

5- رابطه ناسالم با والدین

 

یکی از نظریات در حوزه عشق و رابطه عاطفی می گوید اگر فرد از کودکی با والد جنس مخالفش رابطه ای مشکل دار داشته باشد که حل نشده است، شریکی را برای رابطه عاطفی انتخاب می کند که او هم مانند والدش همان مشکل را داشته باشد تا بتواند شرایط گذشته را در این رابطه بازسازی کرده و این بار تمام تلاش خود را برای جبران و اصلاح آن انجام دهد و مشکل را برطرف کند، اتفاقی که هرگز رخ نمی دهد. متاسفانه پی بردن به این حالت به این سادگی نیست. اما با تعمق و توجه کافی می توان از بروز آن تا حد زیادی جلوگیری کرد.

شخصیت بعضی از ما طوری است که همیشه دوست داریم به کسی کمک کنیم و مثل رابین هود نجات دهنده دیگران باشیم. این افراد معمولا جذب کسانی می وشند که مشکلات زیادی دارند و محتاج کمک هستند و از این طریق تبدیل به یک مددکار اجتماعی می شوند که نه تنها نمی تواند رابطه عاطفی درستی داشته باشد، بلکه در این میان خودش را هم کم کم نابود می کند

 

6- رابین هودبازی

 

شخصیت بعضی از ما طوری است که همیشه دوست داریم به کسی کمک کنیم و مثل رابین هود نجات دهنده دیگران باشیم. این افراد معمولا جذب کسانی می وشند که در بدبختی به سر می برند، مشکلات زیادی دارند و محتاج کمک هستند و از این طریق تبدیل به یک مددکار اجتماعی می شوند که نه تنها نمی تواند رابطه عاطفی درستی داشته باشد، بلکه در این میان خودش را هم کم کم نابود می کند.

 

باید دانست که ما یا شریک عاطفی کسی هستیم یا مددکار او، بهتر است حد و مرز این دو نقش مشخص باشد و باهم ادغام نشود. البته در هر رابطه عاطفی، طرفین به هم کمک می کنند و باعث رشد و کمال هم می شوند، اما در حالت رابین هود بازی، فقط یکی از طرفین آن هم به طور افراطی نقش کمک کننده دارد. اگر شما هم، چنین استعدادی دارید بهتر است حس کمک رسانی خود را در جای دیگری غیر از رابطه عاطفی به کار بندید.

 

7- خود کم بینی

 

خود کم بین ها خودشان را آن قدر پایین و بی ارزش می دانند که معتقدند سزاوار چنین رابطه ناسالمی هستند و ارزش بیش از این را ندارند. بنابراین هر بلایی هم که سرشان بیاید رابطه را ترک نمی کنند. پایان رابطه مشکل دار این افراد – اگر پایانی در کار باشد – تقریبا همیشه از سوی طرف مقابل است.

 

افراد خود کم بین غالبا دچار اختلال وابستگی هم هستند. خودکم بین ها اگر در یک رابطه سالم قرار بگیرند دچار احساس عذاب وجدان و ناآرامی می شوند. اگر کم و بیش در خود چنین احساسی دارید بهتر است قبل از شروع هر رابطه ای مشکل را با کمک متخصص حل کنید و با اعتماد به نفس وارد یک رابطه سالم شوید.

 

8- پر کردن خلأها

 

مسلما ما برای بیرون آمدن از رابطه ای که خلأهای شخصیتی یا نواقص زندگی ما توسط آن برطرف می شود تلاشی نمی کنیم، حتی اگر در این رابطه عیب هایی هم ببینیم. فرض کنید من یک آدم خجالتی و بسیار کمرو هستم. اگر رابطه ناسالم من با کسی باشد که بسیار اجتماعی و قدرتمند است و من بسیاری از نیازها و امروز زندگی ام را از طریق او تامین می کنم، بیرون آمدن از این رابطه برایم سخت می شود چون در این صورت بازهم مجبور خواهم بود با این نقطه ضعف خودم رو به رو شوم.

 

اما راه حل مناسب تر این است که یک بار برای همیشه با این نقص مواجه شوم، آن را برطرف کنم و بعد به منظور ایجاد یک ارتباط خوب – نه برای جبران کمبودها – وارد رابطه شوم.

 

9- ترس از خطرات احتمالی

 

بعضی اوقات نه تنها رابطه با فرد مقابل برای ما آسیب زاست، بلکه جداشدن از او هم می تواند خطرآفرین باشد. مثلا جداشدن از یک فرد شکاک که همواره فکر می کند دیگران به دنبال آسیب زدن یا خیانت به او هستند در بعضی موارد می تواند خطرهایی را در پی داشته باشد، چون او ممکن است به فکر انتقام بیفتد.

 

همچنین کسی که به قول خودش به شدت شیفته ماست ممکن است تهدیدمان کند که اگر از او جدا شویم سر ما یا حتی سر خودش بلایی می آورد. بنابراین باید با احتیاط دست به عمل زد. با این حال این به آن معنا نیست که شما مجازید همچنان به رابطه ناسالم با چنین فردی ادامه دهید.

 

10- احساس مسوولیت بی جا

 

گاهی پیش می آید که در یک رابطه خودتان را مسوول مشکلات طرف مقابل می دانید. مثلا با خود می گویید اگر او عصبی است به خاطر بلایی است که من سرش آورده ام. در این مورد توجه به این نکته ضروری است که شخصیت افراد یک شبه شکل نمی گیرد، بلکه این تمام رویدادها و تجربیات زندگی او از همان روز اول زندگی تا همین امروز است که شخصیت او را می سازد.

 

شاید شما درظهور مشکلی در فرد نقش اندکی داشته باشید، اما مطمئنا در ایجاد آن نقش خاصی نداشته اید. بنابراین به جای این که خودتان را به گناه دیگران بسوزانید بهتر است بساطتان را جمع کنید و از روابط مشکل دار بیرون بیایید تا از آسیب های آن در امان بمانید.

 

در همه این موارد، ما به صورت ناخودآگاه سعی می کنیم خودمان را گول بزنیم و واقعیت را طور دیگری برای خودمان توجیه می کنیم، نقاط ضعف را نادیده می گیریم و اصرار داریم همه چیز را – به خودمان و دیگران – خوب جلوه دهیم. بنابراین کمک گرفتن از شخص سومی که خارج از رابطه قرار دارد و از قضاوت درستی برخوردار است می تواند کمک بزرگی برایمان باشد.

منبع:برگرفته از مجله موفقیت