سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
دخترها چگونه باید خواستگاری کنند؟
همیشه همه جا شنیدهایم كه آقا باید به خواستگاری خانم برود و خانمها نباید در این مورد پیشدستی كنند ولی واقعا این تفكرات چقدر درست است؟ آیا به راستی یك خانم نمیتواند از یك آقا خواستگاری کند؟
شبها خواب راحتی ندارید، مدام نگرانید و احساس میكنید باید كاری انجام داد ولی نمیدانید كار درست چیست؟ به او علاقهمندید و او را موقعیت مناسبی برای ازدواج میدانید ولی با خود میگویید مگر میشود یك خانم از یك آقا خواستگاری كند؟ مردم چه میگویند؟ خود او چه فكری خواهد كرد؟ اطرافیان همه به شما میگویند خانم باید صبر كند تا برایش خواستگار بیاید ولی شما مرد مورد علاقه خود را یافتهاید؛ كسی كه به درستی تمام ویژگیهای او را بررسی كردهاید و مطمئن هستید كه او كاملا صلاحیتهای لازم را دارد و از این میترسید كه او را از دست بدهید و تا آخر عمر موقعیتی همچون او پیدا نكنید و.... اگر شما هم گرفتار چنین وضعیتی هستید این مطلب میتواند راهنمای خوبی برای شما باشد.
گاهی خانم و آقا با هم آشنا میشوند و دوست دارند برای ازدواج یكدیگر را بیشتر بشناسند، ولی به هر دلیلی راحت با هم صحبت نمیكنند، در چنین موقعیتی ممكن است خانم احساس كند كه فرد مقابل موقعیت مناسبی برای ازدواج است چون به لحاظ شخصیتی ویژگیهای مثبت و خوبی دارد یا.... در نتیجه خانم دوست دارد رابطه را كمی جدیتر كند و به سمت ازدواج ببرد اما خجالت میكشد یا كسر شأن خودش میداند كه موضوع را با طرف مقابل مطرح كند یا احساس میكند اگر درخواستی مبنی بر ازدواج مطرح كند غرورش شكسته میشود، البته من قبول دارم كه خانمها بهخصوص در كشور ما بیشتر تمایل دارند كه انتخاب بشوند و آقایان به سراغشان بروند؛ وقتی این روند برعكس شود و خانم فعال باشد و انتخاب كند، ممكن است به او القا شود كه كار اشتباهی میكند یا خودش احساس كند كه جایگاهش را پایین آورده و بهطور كلی آن حس اعتماد به نفسش را از دست بدهد. از طرف دیگر نیز اطرافیان به این رویه دامن میزنند مثلا وقتی متوجه این موضوع(مطرح كردن درخواست از طرف خانم) میشوند شروع به نصیحت و سرزنش میكنند، در واقع انتخابی كه براساس علاقه بوده را زیر سوال میبرند، من فكر میكنم بیشتر نگرانی خانمها از این قضیه به دلیل اعتماد به نفس نداشتن و ترس از برداشتهای دیگران از این كار است.
بیشتر اوقات بهخصوص در خانوادههای سنتی میگویند یك خانم باید منتظر بماند و نباید پیشدستی كند و...چون ممكن است به او صفتهای ناروا نسبت داده شود یا... حتی اگر ما این فرض را قبول كنیم اما باید بدانیم در زندگیمان كم پیش میآید فرد مناسبی را پیدا كنیم كه مطابق با معیارهایمان باشد و ویژگیهای لازم را نیز داشته باشد، پس چرا وقتی چنین موقعیتی پیش میآید از انتخابمان دفاع نكنیم و به سمت آن حركت نكنیم كه به دستش بیاوریم؟! در اینجا باید روی این نكته اساسی تاكید كنیم كه هر فردی چه خانم و چه آقا باید برای بهدست آوردن چیزی كه آن را درست و صحیح میداند تلاش كند، بنابراین برای بهدست آوردن كسی هم كه او را به درستی بررسی كرده، به او علاقهمند شده و او را برای ادامه زندگی مناسب میداند باید تلاش كرد به قولی حداقل باید یك چراغ سبز نشان داد تا طرف مقابل متوجه این علاقه و قصد ازدواج شود. وقتی هیچ اقدامی نكنید به راحتی ممكن است یكدیگر را از دست بدهید و بهنظر شما اگر چنین اتفاقی بیفتد آیا تا آخر عمر حسرت از دست دادن این رابطه را نخواهید خورد؟
همه ما انسانها در زندگیمان در یك دایره امن زندگی میكنیم؛ این دایره امن عادتها و باورهای شرطی شده ماست كه حاضر نیستیم از آنها تخطی كنیم. برای درك بهتر كیسه خوابی را تصور كنید كه در آن خوابیدهاید، قدرت حركت شما بسیار كم است، كیسه خواب تا گردن شما آمده است و اصلا نمیتوانید آزادانه حركت كنید. زمانهایی این عادتها، باورها و محدودیتهای ذهنی كه خود فرد برای خودش ایجاد كرده دقیقا شبیه كیسه خواب میشود و اجازه نمیدهد فرد به سمت خواستههایش حركت كند. باید باورهایی را كه اجازه حركت به شما نمیدهند شناسایی كنید تا برخوردی آگاهانه داشته باشید.
بهنظر من در مرحله آشنایی پیش از ازدواج هر 2 طرف باید نقشی فعال داشتهباشند؛ نباید اینگونه فكر كرد كه فقط باید آقا نقش فعال داشته باشد و بهتر است خانم كاملا خودش را كنار بكشد چون ممكن است این روند در باقی زندگی زناشویی نیز ادامه پیدا كند و آقا احساس كند باید حرف آخر را او بزند، مسئولیت زندگی باید به دوش او باشد و خانم را كنار بزند. وقتی این روزها خانمها در عرصههای اجتماعی از جمله در دانشگاهها و مجامع دیگر فعالیت بیشتری دارند اینها نشانه این است كه خانمها میخواهند اثرگذاری بیشتری داشته باشند و یكی از مهمترین اثرگذاریهایشان میتواند در مقوله ازدواجشان باشد چون قرار است یك عمر با كسی زندگی كنند، پس باید برای چیزی كه میخواهند كمی تلاش كنند.
اینكه شما چگونه از فرد مورد نظرتان درخواست كنید كاملا بستگی به خانواده و فرهنگی دارد كه در آن بزرگ شدهاید؛ اینكه كاملا سنتی است یا نه و این واقعا مهم است وقتی شما تفكری سنتی دارید و ترجیح میدهید كه همه چیز ابتدا از فیلتر خانواده عبور كند بنابراین بهتر است ابتدا به خانوادهتان بگویید تا از طریق آنها مثلا پدر یا برادر یا مادر درخواستتان را مطرح كنید. اما اگر به این قائل هستید كه خودتان ارتباط برقرار كنید ابتدا باید در ذهنتان فرد را سبك و سنگین كنید و ببینید آیا او با معیارهای شما مطابقت دارد و وقتی از این مورد مطمئن شدید، حالا میتوانید از او سوال كنید كه آیا شما مایل هستید ما بیشتر با هم آشنا بشویم؟آیا این موقعیت را دارید؟ در اینجا نیازی نیست احساساتی بیان شود و بگویید كه به او علاقهمند شدهاید چون او خود تا حدی متوجه خواهد شد. با این سوال شما چند چیز را متوجه میشوید اول اینكه آیا او آمادگی ازدواج دارد؟ یا آیا كسی در زندگی او وجود دارد كه شما خبر ندارید؟ و.... وقتی شما فرض رابطه را بر آشنایی بیشتر برای ازدواج بگذارید مواظب هستید از بهوجود آمدن علاقه بیشتر جلوگیری كنید و در نتیجه میتوانید آگاهانه تصمیم بگیرید. البته بهتر است خانوادهها نیز در جریان این آشنایی قرار بگیرند و اینكه چنین شخصی در زندگی شما وجود دارد و شما در حال فكر كردن به ازدواج هستید.
هر خانمی درصورتی برای آشنایی بیشتر راغب میشود و درخواستش را مطرح میكند كه احساس كند طرف مقابل نیز به او علاقهمند است اما این توجه ویژه را از كجا باید فهمید؟ 2 نفر ممكن است در جاهای مختلفی با هم آشنا شوند از محیط كار یا دانشگاه گرفته تا محیطهای فامیلی بنابراین باید نشانههای درست را بشناسید مثلا وقتی در محیط دانشگاه فردی از شما جزوه بگیرد این به معنای علاقهمندی نیست اما پیش میآید گاهی فرد به دلیل تجربیات كمش این موضوع را درست متوجه نمیشود. وقتی میتوانید در علاقه فردی شك كنید كه او خود بهطور عملی این علاقه را نشان دهد مثلا از زبان او جملاتی مانند من گهگاهی راجع به شما فكر میكنم... یا بعضی از رفتارهای شما برای من جالب شده... یا جملاتی با این معنا اما در لفافه را بشنوید.
فرض كنید طرف مقابل به هر دلیل از جمله خجالتی بودن یا.... هیچچیزی از خود نشان ندهد و شما را در این ابهام و دوگانگی قرار میدهد كه آیا درخواستتان را مطرح كنید یا نه؟ پیشنهاد من همیشه این است كه «باید بیشتر اقدام كنیم و كمتر فكر كنیم» وقتی بیشتر فكر كنید و كمتر اقدام كنید مدام درگیریهای ذهنی دارید، ذهنتان شلوغ و مشغول است و در كل حال خوبی ندارید بنابراین برای اینكه از این ابهام و حال بد بیرون بیایید باید درخواستتان را مطرح كنید؛ در این حالت یا جواب مثبت میشنوید یا منفی و حالت سومی وجود ندارد، در هر صورت شما از این ابهام بیرون میآیید و اگر جواب او نه باشد خیالتان راحت میشود و او را از ذهنتان بیرون میگذارید و بیهوده خیالبافی نمیكنید و هر رفتار كوچك و بیاهمیت او را نشانه عشقش نمیدانید و میفهمید كه اصلا در ذهنش جایگاهی ندارید و تكلیفتان روشن میشود.
یك ویژگی روانشناسی كه همه آدمها دارند این است كه بیشتر آنها میترسند و با ترسهایشان زندگی میكنند و حاضر نیستند كه با ترسهایشان روبهرو شوند و فرار را ترجیح میدهند، در بیشتر موارد ما ترس از دست دادن داریم. اگر شما بتوانید روی آن بخش از وجودتان كار كنید و بهخودتان تلقین كنید كه شما چیزی برای از دست دادن ندارید تا حدی از این ترس جواب رد شنیدن رها میشوید. با خود فكر كنید آیا حاضر هستید به هر قیمتی، حتی به قیمت نقاب زدن طرف مقابل را بهدست بیاورید؟ شما نمیتوانید تمام عمر نقش بازی كنید، اگر قرار است جواب رد بشنوید امروز بهتر است تا بعد از مدتها نقش بازی كردن او را از دست بدهید، صادق بودن بهترین است. وقتی شما جواب رد بشنوید 2 حالت بیشتر ندارد یا او از اول به شما علاقهای نداشته است و بهتر اینكه زود متوجه شدهاید یا آن آدم آنقدر سطحی است كه این كار صادقانه شما را نادرست تعبیر كرده و همان بهتر كه به این زودی از او شناخت بهدست آوردهاید و قضیه را منتفی كردهاید. شما باید احساس كمبود را در خودتان از بین ببرید و بفهمید كه جواب رد دادن او نشانه بیارزشی شما نیست؛ این خیلی طبیعی است كه كسی از شما خوشش نیاید، قرار نیست كه همه شما را دوست داشته باشند.
گاهی این ذهنیت برای خانمها بهوجود میآید كه اگر درخواستشان را مطرح كنند ممكن است خودشان را تحمیل كنند و بعدا در زندگی مشترك سرزنش شوند و احساس امنیت را در زندگی زناشویی از دست بدهند، گاهی خانوادهها نیز همین مسئله را بیان میكنند اما من فكر میكنم ما باید مسئولیت انتخابهایمان را قبول كنیم حالا یك جا آقا درخواست میكند یك جا خانم، فرقی ندارد، نكته دیگر اینكه شما درخواست ازدواج نكردهاید و فقط درخواست كردهاید كه همدیگر را بیشتر بشناسید تا در نهایت با یكدیگر به این نتیجه برسید كه آیا برای ازدواج با هم مناسب هستید یا نه. البته اگر شما بهعنوان یك دختر بخواهید درخواستی را مطرح كنید اول باید ببیند آیا او آدم سوءاستفادهگری هست یا نه؟ و اگر هم او بعدا سوءاستفاده كرده و شما را سرزنش كند به راحتی میتوانید به او بگویید كه شما باهم به این نتیجه رسیدهاید كه با یكدیگر ازدواج كنید.
ویدیو مرتبط :
دخترها روزتون مبارک باشه (دخترها حتما ببنینند.)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چرا دخترها نمیتوانند خواستگاری کنند ؟
چرا دخترها نمی توانند یا نباید از پسرهای مورد توجه خود خواستگاری کنند؟این سؤال از سؤالات بسیار مهم و قابل توجه است و شاید برای بسیاری از دختر خانم ها از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. برخی معتقدند چرا فقط آقایان همیشه به خواستگاری دختر ها می روند؟ چه اشکالی دارد زمینه ای فراهم شود که در صورت مساعد بودن شرایط بعضی دختر خانم ها هم از آقایان مورد توجه و علاقه خود خواستگاری کنند؟
البته باید اذعان کرد که بسیاری از دخترها نیز چنین نمی اندیشند و دوست دارند شاهد آمد و شد خواستگاران متعدد باشند و از میان آنان، کسی را برگزینند که موجّه تر بوده ، از قابلیت همسری و بالاترین توان آرامشگری برخوردار باشد.
شایسته است در ارتباط با این سؤال اساسی، توجه علاقه مندان را به نکات زیر جلب نماییم:
به رغم مشابهت میان هوش و توانمندی های ذهنی دختران و پسران، تفاوت های موجود در خصیصه های زیستی و ویژگی های عاطفی دخترها و پسرها نشانگر شاکله ی خاص شخصیتی هر کدام از دو جنس است. دختر خانم ها در کنار وظیفه خطیر همسری و آرامشگری، از ارزشمندترین قابلیت انسانی یعنی توانایی مادر بودن نیز بهره مند هستند. قابلیت و شایستگی مادری، خود آمیزه ای از ویژگی های خاص زیستی و صفات برجسته عاطفی و احساسی است. از این رو ایفای بهینه نقش همسری و توفیق عهده دار شدن وظیفه بزرگ و سرنوشت ساز مادری از نشانه های شخصیت برتر و کمال وجودی زنان میباشد.
چنین تفاوت های بارز شخصیتی میان زن و مرد ، ضرورت بهره مندی فوق العاده زنان از احساسات لطیف و عواطف عمیق ، خود بستر پدیدآیی نگرش ها، رفتارها و نیازهای ویژه ای را در وجود آن ها فراهم می آورد. به همین دلیل است که زن ها به حمایت عاطفی، روانی و اجتماعی بیشتری نیاز دارند، زیرا هرچه پدیده ای ارزشمند تر باشد ، باید مورد حمایت و پشتیبانی بیشتری قرار گیرد.
این در حالی است که زنان عموماً دوست دارند همسرشان فردی باشد که شخصیت او جلوه گر اقتدار منطقی و عاطفی است. به عبارت دیگرنسبت به مردانی که از صفاتی همچون اعتماد به نفس، قدرت رهبری و مدیریت، شجاعت و حمایتگری بهره مند نیستند نظر مثبتی ندارند. مردان نیز غالباً دوست دارند همسرانشان منبع آرامش و شخصیت وجودی شان مملو از مهر و عطوفت،منطق و صبوری باشد.
تفاوت های زیستی و روان شناختی موجود میان زن و مرد هرگز به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، که این تفاوت ها بیانگر ویژگی ها و نیازهای خاص، قابلیت ها و مسؤولیت های ویژه و در خور هر کدام از ایشان است.
خلاصه کلام آن که ساختار شخصیتی هریک از دو جنس زن و مرد به گونه ای است که هر کدام ویژگی های لازم را در مسیر تحول وجود و نیل به کمال شخصیت بی بدیل خود دارا هستند. تفاوت های زیستی و روان شناختی موجود میان زن و مرد هرگز به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، که این تفاوت ها بیانگر ویژگی ها و نیازهای خاص، قابلیت ها و مسؤولیت های ویژه و در خور هر کدام از ایشان است.
بنابراین از یک نگاه ژرف ، برای زنان که وجودشان منبع احساسات، عطوفت و مهرطلبی و تمایل درونی اش مبتنی بر محبوب و معشوق بودن است و دوست دارد که بر دل و جان مرد حاکم باشد ، بسیار دشوار خواهد بود از مردی برای ازدواج خواستگاری کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ فرد دیگری برود. بطوریکه این امر با ویژگی های خاص شخصیتی او سازگار نیست.
بدیهی است برای یک مرد بیشتر قابل تحمل است که از دختری خواستگاری کند و پاسخ رد بشنود و بعد از مدتی از دختر دیگری خواستگاری کند و احتمالاً بازهم با جواب منفی مواجه شود تا این که سرانجام پاسخ مثبت دختر دیگری را برای ازدواج دریافت دارد.
هنگامی که آقایان به خواستگاری دختر ها می روند، آنها شنونده لفظ آری یا خیرخواهند بود و این دخترها هستند که با قدرت انتخاب برتر، گوینده ی واژه های آری و خیر می باشند.
پر واضح است که خواستگاری آقایان از خانم ها هرگز به معنای محدودیت آزادی و اختیار خانم ها در حق انتخاب همسر نیست. ازدواج دختر خانم ها همواره باید با آگاهی، اراده و اختیارشان همراه باشد و همه دخترها حق دارند از میان خواستگاران داوطلب ازدواج با آن ها، آن کس را که اصلح می دانند با آزادی کامل انتخاب کنند وهیچ گونه اجباری و تحمیلی در این ارتباط روا نیست.
از منظری دیگر به این مهم نگاه کنیم!
در جامعه امروز که هر روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود، حلقه های خویشاوندی گسسته تر می گردد، دایره شناخت های متقابل خانواده ها و بالطبع پسرها و دخترها محدودتر می شود و ارتباطات خانوادگی و آمد و شدهای فامیلی و همسایگی به حداقل می رسد، چه باید کرد؟
باید به روش ها و شیوه هایی اندیشید که ضمن تکریم شخصیت متعالی، حساس و لطیف دختر زمینه طرح نظریات و نگرش ها و اعلام آمادگی آنها برای پذیرش تقاضای ازدواج از طرف افراد واجد شرایط و مورد نظرشان( در صورت تقاضا و خواستگاری) به گونه ای که بایسته و شایسته است فراهم شود. این اندیشه و روش می تواند به فرایند "انتخاب" دختر ها که از حقوق فطری و طبیعی آنان است، معنا و مفهوم روشن تری ببخشد. به سخن دیگر در فرهنگ حاکم بر جامعه اسلامی ما مسأله خواستگاری دخترها از پسرهای مطلوب و واجد شرایط ازدواج می تواند به صورت غیر مستقیم (از طریق شخص سوم) و در زیباترین و شایسته ترین وجه و با حفظ کرامت، شأن والا و احترام به مراتب صداقت، پاکی و سلامت اخلاقی آنان انجام پذیرد.
به یقین در روش غیر مستقیم که در بستری از اخلاق، صداقت، اعتماد و اطمینان متقابل مورد استفاده قرار می گیرد، ضمن پاسداری از شخصیت ارزشمند دختران بیشترین مسؤولیت متوجه رابطین می باشد ، بطور مثال دختری یا خانواده دختر نگرش مثبت خود را درباره ویژگی های شخصیتی پسری که بطور نسبی او را می شناسند با فرد مورد اعتمادی در میان می گذارد این شخص ضمن بررسی کلیه جوانب امر در فرصتی مقتضی با پسر مورد نظر یا حتی خانواده وی ارتباط برقرار کرده نظر آنها را نسبت به زوجیت آن دو جویا می شود(به آنها اطلاع می دهد چنانچه مایل به ازدواج پسرشان باشند فلان دختر از کفایت و شایستگی های ارزشمندی برخوردار است) و در صورت موافقت دو طرف شرایط معارفه و شناخت متقابل بیشتر فراهم می شود.
به کلام دیگر، در دنیای امروز با توجه به پیچیدگی های خاص آن و محدودیت های موجود در ارتباط متقابل، ویژگی های شخصیتی جوانان و عدم برخورداری بسیاری از ایشان از مهارت های بایسته و شایسته اجتماعی در جهت گشایش فصل آشنایی به منظور شناخت متقابل و تمهید مقدمات امر ازدواج، علاوه بر شیوه مطلوب و پسندیده حاکم بر جامعه ما یعنی خواستگاری آقایان از خانم ها باید به روش و شیوه هایی اندیشید که هم تسهیل کننده امر ازدواج باشد تحت نظارت خانواده ها باشد و هم فرصت زوجیت جوانان واجد شرایط را بارور سازد.
منبع:.tabnak.com