سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

خرما میوه بیماران



 

خرما میوه بیماران

 

خرما میوه بومی صحرای آفریقای شمالی و آسیا است. قرن هاست که مردم خاورمیانه خرما را در رژیم غذایی اصلی خود استفاده کرده اند. این میوه علاوه بر غنی بودن با فیبرهایطبیعی، حاوی مواد مغذی متعدد دیگر مانند روغن، کلسیم، آهن، پتاسیم، فسفر، منیزیم، مس، منگنز و گوگرد نیز است.

خواص:


* از آن جایی که خرما به آسانی هضم می شود، برای تامین انرژی فوری به کار برده می شود.

 

* پتاسیم موجود در این میوه برای مهارکردن اسهال موثر است.

 

* خرما برای درمان سرطان معده مفید است.

 

* مصرف خرما، درمان موثری برای ناراحتی های روده ای به حساب می آید.

 

* مصرف منظم خرما، به رشد باکتری مفید در روده ها کمک می کند.

 

*خاصیت رونده آن برای بیماران یبوستی مفید است.

 

* طبق بررسی ها، مصرف خرمای له شده که به مدت ۲۴ ساعت خیس خورده باشد برای قلب موثر است.

 

* این میوه ضمن تاثیر مقوی، ارزش دارویی نیز دارد.

 

* مصرف مرتب خرما ناراحتی های روده ای را رفع می کند، سوزش سردل را از بین می برد. مصرف خرما پس از وعده غذایی مشکل اسیدیته را کنترل می کند.

 

* خرما که میزان قند خون بدن را کنترل می کند، به بیماران دیابتی توصیه می شود.

 

* گنجاندن خرما به رژیم غذایی روزانه، مشکل کاهش وزن را از بین می برد.

 

* این میوه به طور طبیعی سیستم دفاعی بدن را تقویت می کند.


ویدیو مرتبط :


خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آیامی توان به درمان بیماران افسرده امیدواربود؟



درمان افسردگی

 

هریک از ماآشنایان ،وابستگان ودوستان عزیزی دارد که از افسردگی رنج می برند.هر کس به نوعی تلاش می کند تااز افسردگی رهایی یابد .بعضی ازاین تلاشهابه تجربیات شخصی افرادمتکی است ولی عمدتا به راه حل هاییکه در جامعه مرسوم شده وریشه در سنتهای اجتماعی داردپناه می برند وگاهی از کمک حرفه ای روانپزشکان وروانشناسان بهره مندمی شوند .

 

آیابه راستی می توان به درمان بیماران افسرده امیدوار بود؟

غالباً افسردگی بالینی، اختلالات خلق و خوی یا اختلالات عاطفی نامیده می شود، بیمار را دچار آشفتگی اندیشه، آشفتگی عاطفی، تغییر رفتار و بیماری های جسمانی می كند.

افسردگی بالینی، از دیدگاه عملكردهای اجتماعی بیش از دیگر بیماری های مزمن، بیمار را ناتوان می كند. افسردگی كبیر بیش از بیماری های مزمن ششی، التهاب مفصل و دیابت ، ناتوان كننده است. افسردگی یك نشانگان (Syndrom) یعنی مجموعه ای از علامات مرضی(Symptoms) مختلف است.

 

راههای تشخیص افسردگی عبارت اند از:

1- افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، تقریباً هر روز.

2- كاهش آشكار علاقه یا میل به هر نوع فعالیت در زندگی.

3- كاهش یا افزایش قابل توجه وزن بر اثر كاهش یا افزایش اشتهای غذا خوردن.

4- بی خوابی یا پرخوابی در غالب شب ها.

5- افزایش یا كاهش اعمال روانی حركتی یا فعالیت های ذهنی.

6- خستگی یا كاهش انرژی.

7- احساس بی ارزشی یا گناهكار بودن.

8- كاهش توان اندیشیدن یا تمركز ذهن و تصمیم گیری.

9- اندیشیدن به مرگ ( نه ترسیدن از آن) و به خودكشی، بدون داشتن طرحی برای آن ، یا اقدام به خودكشی با طرحی از پیش ریخته.

 

داشتن حداقل پنج علامت یاد شده برای ابتلا به افسردگی كبیر كافی است. ولی علامات مرضی یك و دو باید جزء آن علامت باشند. افسردگی نمی تواند واكنش معمولی مرگ یك عزیز باشد. همه افراد مبتلا به افسردگی تمام علامات مرضی این بیماری را ندارند و شدت علامات مرضی در افراد مختلف متفاوت است.

افسردگی

انواع افسردگی

افسردگی اقسام گوناگون دارد، شایع ترین آن افسردگی كبیر است كه فرد مبتلا به آن گاهی شاد و خوشدل و موقتاً فعال می شود. نوعی از افسردگی كبیر به افسردگی مالیخولیایی موسوم است كه بیمار هیچ گاه از چیزی دلخوش نمی شود در حدود 15 درصد مبتلایان به افسردگی كبیر دچار افسردگی اوهام اند كه معمولاً با خلق و خوی اندوهگین همراه است. مثلاً خود را گناهكار و غیر قابل بخشش تصور می كنند. در حدود 15 در صد مبتلایان به افسردگی كبیر نیز دچار روان پریشی می شوند.

 

نوع دیگری از افسردگی وجود دارد به نام "افسردگی غیرمعمول" كه بر خلاف اسمش شایع است. علامات مرضی آن عكس علامات مرضی افسردگی معمولی است كه مبتلایان كم می خوابند و كم می خورند. مبتلایان به افسردگی غیر معمول زیاد می خوابند و زیاد می خورند و به سرعت اضافه وزن پیدا می كنند. به قول یكی از متخصصان برجسته بیماری افسردگی ( دونالد كلاین)، افسردگی غیر معمول، "مزمن" است نه" دوره ای" ؛ از بلوغ آغاز می شود و بیماران نسبت به همه امور كم توجه اند.

 

نوع دیگرافسردگی، روان رنجوری است كه عموماً حدود دو سال طول می كشد و علامات مرضی آن خفیف تر از افسردگی كبیر است ولی همواره احساس ناراحتی می كنند.

شیوع افسردگی در قرن بیستم به خصوص بعد از دو جنگ جهانی بیشتر شده است، علت آن را مصرف دارو و الكل، افزایش استرس و كاهش اشتغال گفته اند ؛ علت دیگر افزایش افسردگی تغییرات اساسی اجتماعی است. گروهی از روان شناسان بر این باورند كه جامعه كنونی، كانونی ناسالم در درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شكست های شخصی وابسته كرده است.

 

آنچه گفته شد جنبه نظری دارد ولی بعضی از پژوهشگران درباره جنبه علمی علت ها اظهار نظر كرده اند. بر اساس پژوهش های آنها، تلویزیون " منشاء عمده افسردگی است"Paul Kottl روان پزشك مركز پزشكی پنسیلوانیا كشف كرده است كه " ارتباط تنگانگی بین دسترسی مداوم كودكان به تلویزیون و افسردگی كبیر در 24 سالگی وجود دارد."Kottl می نویسد:

" اثرات اجتماعی برنامه های چند ساعته تلویزیونی، باید از دلایل شروع زودرس افسردگی كبیر در نوجوانان به حساب آید، هزاران ساعت تماشای تلویزیون، كودكان ما را در معرض خشونت های ابلهانه مكرر قرار می دهد و آنها را هر چه بیشتر از تماس های اجتماعی با همسالان و خانواده دور می كند."

 

افسردگی كبیر بیشتر در دهه های سوم و چهارم زندگی ظاهر می گردد و در غالب افراد بین شش ماه تا یك سال، حتی بدون درمان رفع می شود ؛ ولی اگر درمان شود بعد از چند هفته از بین می رود. بازگشت افسردگی در بیش از نیمی از افراد ظرف دو سال بعد از رویداد نخستین رخ می دهد. خطر افسردگی با تعداد بازگشت ها افزایش می یابد. بدین معنی كه بعد از دو بازگشت، هفتاد در صد و بعد از سه بازگشت به نود درصد می رسد.

افسرده

 

عوامل زیر خطر بازگشت افسردگی را افزایش می دهند:

اگر نخستین افسردگی پیش از بیست سالگی رخ داده باشد و سابقه خانوادگی موجود باشد؛

اگرنخستین افسردگی شدید باشد و دیر به درمان اقدام شده باشد؛

اگر بیماری روانی دیگری نیز وجود داشته باشد؛

اگر فرد نسبت به استرس ها یا دیگر عوامل اجتماعی آسیب پذیرتر باشد. اگر فرد از افسردگی قبلی كاملا بهبود نیافته باشد؛

اگر افسردگی در اواخر عمر رخ داده باشد.