سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
خانههای مردم اروپایی چه ویژگیهایی دارد؟
خانههای مردم اروپای شرقی چه ویژگیهایی دارد؟ روایت یك دانشجوی ایرانی از مشاهداتش در لهستان را بخوانید.
مجله منزل - مینا نویدی: من، فارغالتحصیل رشته سینما، مدتی را در لهستان و در شهر «ووج» برای تحصیل گذراندم. دانشگاهی كه من در آن در رشته ادبیات نمایشی انگلیسی درس میخواندم درست در مركز شهر بود و همیشه دنبال خانهای بودم كه هم به دانشگاه نزدیك بوده و هم قیمت مناسبی داشته باشد. شهری كه من در آن زندگی میكردم بعد از ورشو مهمترین شهر لهستان است. ووج شهری است كه در جنگ جهانی دوم تقریبا سالم ماند و خرابیهایش هم بعد از جنگ ساخته نشد؛ شهری كه چند دهه پیش قلب تپنده سینمای اروپا بود و كارگردانانی چون كیشلوفسكی و پولانسكی در مدرسه سینمایی همین شهر تحصیل كردند. شما در این گزارش با سبك دیزاین خانههای قدیمی شهر ووج آشنا میشوید. در این گزارش حاصل مشاهداتم از زندگی در یكی از این خانههارا برایتان نوشتهام.
خانه برای من جایی است كه هر نقطهاش تاریخی داشته باشد. خانه برای من جایی است پر از عكس، رومیزیهای دستباف؛ جایی كه به چیدن هر نقطهاش فكر كرده باشی؛ جایی كه وقتی در آن قدم میگذاری حس كنی كسی تو را در آغوش میكشد. خانهای كه در بین آگهیها در اینترنت پیدا كردم با وجود ظاهر زمختش همین خصوصیات را داشت. در منطقهای به نام «اوكجی» كه تقریبا پایین شهر محسوب میشد. وقتی با دوستم برای دیدن این خانه میرفتیم، حس میكردم به قلب بازماندگان جنگ جهانی نزدیك و نزدیكتر میشویم. اتوبوس پایین میرفت و شهر كمكم چهره تمیز و زیبایش را از دست میداد و سیاهتر میشد.
در راه حتی ساختمانهایی را دیدیم كه بخشی از آنها در جنگ نابود شده بود و در بخش دیگرشان كسانی زندگی میكردند. ته دلم گفتم خدا كند، خانه ارزانی كه من پیدا كردهام یكی از همینها نباشد. اما اوكچی از همان خانههای مرسوم دوران كمونیستی بود؛ ساختمانهایی خالی از طراحی كه زنجیروار از آلمان شرقی تا لهستان كشیده شده بودند. زیبایی لهستان اما بر همه زشتیها غلبه میكرد. در پاییز آنقدر درختان سرخرنگ و زیبا میشدند كه حتی زشتترین ساختمانها هم نمیتوانستند از دلرباییشان كم كنند. صاحبخانه من یك زن تنهای 70 ساله به نام جیشا بود. او و خانهاش برای من كه قرار بود مدتی را در لهستان تنها زندگی كنم، شبیه یك آغوش گرم بود؛ گرم و زیبا و نقطهنقطهاش پر از ردپای زندگی.
همهچیز چوبی و كاملا همان چیزی بود كه اروپاییها «بوهیمین» میگویند. بوهیمین اما داستان بلندبالایی دارد. اسم بوهم از سرزمینی تاریخی در اروپای مركزی گرفته شده كه حالا در بخش غربی جمهوری چك است. سبك بوهمی یا همان بوهیمین در اروپا به سبک زندگی كسانی میگویند كه با روشی غیرمتعارف زندگی میكنند؛ كسانی كه شیفته موسیقی، تئاتر و ادبیات هستند؛ آدمهای بیپروا كه در زندگی كولهبار اندكی دارند و آنچه دارند بیشتر ساخته دست خودشان است. این آدمها از همانهایی هستند كه همیشه در خانهشان یك نوشیدنی جدید با شیرینیهای داغ و خانگی را امتحان میكنید. هرچند جیشا زن تنهایی بود اما زندگیاش پر از آرامش و امنیت بود؛ آرامشی كه انگار هر روز بهانه تازهای برای زندگی كردن به او میداد.
قسمت اصلی خانه جیشا یك اتاق نشیمن كوچك با یك تلویزیون قدیمی بود. میز مورد علاقه من، میز كنار تلویزیون بود؛ یك میز پر از عكس و ماتروشكا. ماتروشكا همان عروسكهای تو در توست كه از چوب درخت زیزفون ساخته میشود. ماتروشكا برای خانههای روسی و لهستانی شبیه سرمایه خانوادگی است.
به آپارتمان كه رسیدم، صاحبخانهام، جیشا خوشحال و خندان در را باز كرد. اصلا شبیه زنان 70 ساله نبود؛ نه قهقهههای از ته دلش، نه شلوار جینش و نه موهای سرخرنگش كه كاملا امروزی كوتاه شده بود. تنها از چین و چروكهای عمیق كنار چشمانش میتوانستم گذر سالها را بفهمم. پا كه در خانه گذاشتم فهمیدم اینجا همان خانهای است كه میتوانم در آن زندگی كنم. جیشا به دختران جوان، پیانو درس می داد. برای همین بعضی روزها مهمان های ناخوانده ای توی خانه داشتیم.
اتاق من فقط یك تختخواب، یك كمد چوبی و یك میز تحریر داشت. پنجرهاش آنقدر زیبا بود كه نمیتوانستم از آن چشم بردارم. جیشا گفت میتوانم هرچه میخواهم از اتاقش بردارم و به اتاق خودم ببرم .
جلوی تلویزیون یك مبل راحتی قرار داشت كه به رسم خانه های اروپای شرقی پر از «گروشت» بود. گروشت، سبكی از قلاببافی است كه در هر خانهای پیدا میشود. در لهستان كمتر دست آدمها موبایل و تبلت دیدیم. اگر كسی بیكار میشد یا كتابی به دست میگرفت یا گروشت میبافت.
عصرها من برای او چای ایرانی دم میكردم و با گز روبهروی تلویزیون میخوردیم. جیشا برایم با آب و تاب داستان سریالی كه هر روز میدید و هیچوقت تمام نمیشد را تعریف میكرد. او گاهی «پونچكی» میپخت و من تقریبا همهشان را میخوردم. پونچكی چیزی شبیه پیراشكی است كه داخلش را با مربای آلو پر میكردند.
ویدیو مرتبط :
خانه متحرک یک خانواده اروپایی در ایران
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ساخت خانه های کپسولی از سوی یک شرکت اروپایی (+عکس)
یک شرکت اروپایی خانه هایی کوچک و کپسولی شکل و قابل حمل طراحی کرده است و قرار است از ابتدای سال آینده میلادی تحویل نخستین سفارش های خود را آغاز کند.
به گزارش عصر ایران به نقل از وب سایت "آتلانتیک" شرکت اروپایی " نایس آرشیتکت" قرار است این هفته نخستین خانه های کوچک خود را در نمایشگاهی در وین در معرض دید بازدیدگنندگان قرار دهد.
این شرکت که در کشور اسلواکی فعالیت می کند اعلام کرده است از پاییز سال 2015 گرفتن سفارش ساخت از سوی متقاضیان را آغاز کرده و از ابتدای سال 2016 نخستین تولیدات خود را تحویل سفارش دهندگان خواهد داد.
این خانه کپسولی برای تامین انرژی خودکفا بوده و انرژی مورد نیاز خود را از طریق نور خورشید و یک توربین بادی تامین می کند.
این خانه کپسولی شکل که گنجایش زندگی دو نفر را دارد از سیستم تامین و تصفیه آب برخوردار بوده و تکنولوژی های به کار رفته در ساخت آن با توجه به شاخصه های آلاینده نبودن و کم مصرف بودن طراحی شده است.
طول این خانه 14.5 فوت (هر فوت 30.5 سانتی متر است) و عرض آن 7.5 فوت است.
شرکت سازنده این خانه کپسولی گفته این خانه ها طوری طراحی شده اند که امکان استقرار آنها در همه مکان ها و حتی شهرهای بزرگ از جمله در پشت بام ساختمان ها وجود دارد.
طراحان این خانه می گویند سقف گنبدی آن را طوری طراحی کرده اند که امکان جمع آوری آب باران را دارد. این آب سپس در سیستم تصفیه تعبیه شده از فیلترهای مختلف عبور کرده و آب مورد نیاز برای سیستم لوله کشی در آشپزخانه و حمام را تامین می کند.
شرکت سازنده هنوز قیمت این خانه کپسولی را اعلام نکرده است.
اخبار گوناگون - عصر ایران