سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
جرمی به نام ازدواج سفید...
در ازدواج سفید کشورهای غربی و برخی کشورهای دیگر، شرکای این زندگی، آدرس محل زندگی و مشخصات خود را به طور کامل به پلیس محلی اعلام كرده و مراتب در اداره پلیس ثبت میشود.
روزنامه قانون: در ازدواج سفید کشورهای غربی و برخی کشورهای دیگر، شرکای این زندگی، آدرس محل زندگی و مشخصات خود را به طور کامل به پلیس محلی اعلام كرده و مراتب در اداره پلیس ثبت میشود تا در صورت بروز اختلاف، فرزنددار شدن، جدا شدن و موارد مشابه، رفع تنازع شود. از نظر توافقات شیوه زندگی، همه چیز روشن است.
این روزها دركشور، نوع دیگری از زندگی مشترك درحال شكلگیری است كه نه تنها مطابق شرع و قانون نیست بلكه عرف جامعه هم تمایلی به پذیرش آن ندارد. این نوع زندگی مشترك میان جوانان كشور به ازدواج سفید تعبیر میشود و این روزها شاهد افزایش آن در جامعه هستیم.
این درحالی است كه خداوند متعال در کتاب وحی، ازدواج را یکی از آیات کمال و عظمت و قدرت الهی دانسته است و میفرماید: از نشانههای قدرت الهی این است کـــــه برای شما از جنس خودتان، جفتی بیافرید تا در برابر او آرامش یابید و با هم انس گیرید و میان شما رافت و مهربانی برقرار فرمود همانا در این امر برای مردم با خرد، علم و حکمت حق آشکاراست(سوره روم آیه 21).
نزد اسلام پیوند زن و مرد از اهمیت ویژهای برخوردار است و اسلام فقط ازدواج را مشروع قرار داده و از هر نوع پیمان دیگر خارج از چارچوب شرع ممانعت کرده است. بهطوركلی اسلام ازدواج را پیوند طبیعی و سنتی از سنتهای اجتماعی میداند. قرآن میفرماید:ای پیامبر ما قبل از شما پیامبرانی فرستادهایم که دارای همسران و زنانی بودهاند (سوره رعد آیه 38). اسلام تا جایی به سنت ازدواج اهمیت داده كه آن را مصادف باكامل شدن دین زن و مرد میداند.
حال این سوالات مطرح میشود كه در حال حاضر در كشور اسلامی ما جایگاه ازدواج سفید چیست؟ آغاز این نوع زندگی مشترك با چه مقدماتی همراه است؟و چرا با توجه به قدمت و پیشینه تمدن ایران و ممنوعیت شرعی و قانونی ازدواج سفید، این نوع زندگی مشترك در حال افزایش است؟ دكتر مهرانخوشسلوك،حقوقدان و استاد دانشگاه با سعه صدر پاسخگوی سوالات قانون بودند.
آقای دكتر در حال حاضر ازدواج سفید در كشور با چه مقدماتی انجام میشود؟و اینكه وقتی عقد و صیغهای میان زن و مرد جاری نمیشود چگونه میتوان نام ازدواج را بر این گونه زندگی مشترك گذاشت؟
ازدواج سفید را باید پدیدهای غیرشرعی و غیرقانونی دانست که افزایش آن در سالهای اخیر دامنگیر جامعه ایرانی شده که به نوعی فرار از ازدواج رسمی شرعی و شانه خالی کردن از بار مسئولیت تشکیل خانواده نیز محسوب میشود.در این پدیده مجرمانه، زن و مرد بدون وجود علقه زوجیت و بدون جاری شدن صیغه عقد دائم یا موقت و همچنین بدون ثبت رسمی ازدواج، شروع به زندگی مشترک و زناشویی كرده که کاملا غیرشرعی و غیرقانونی است.
این پدیده نوعا از کشورهای غربی الگوبرداری شده که در نهایت افراط و کورکورانه صورت گرفته و با ازدواجهای سفید آن کشورها، تفاوت های بنیادین و اساسی دارد.
آیا این نوع ازدواج عینا از كشورهای غربی الگوبرداری و در كشور انجام میشود؟
در ازدواج سفید کشورهای غربی و برخی کشورهای دیگر، شرکای این زندگی، آدرس محل زندگی و مشخصات خود را به طور کامل به پلیس محلی اعلام كرده و مراتب در اداره پلیس ثبت میشود تا در صورت بروز اختلاف، فرزنددار شدن، جدا شدن و موارد مشابه، رفع تنازع شود. از نظر توافقات شیوه زندگی، همه چیز روشن بوده و هریک ازآنان با درصد توافق شده، در این روش زندگی ایفای نقش میکنند.
اگر توافق بر انشقاق و جدایی از یکدیگر کنند، اموال حاصله در مدت زندگی مشترک بین آنها تقسیم شده و هریک سهم خود را دریافت کرده و جدا می شوند، محاکم قضایی در صورت اطلاع پلیس محلی از این موضوع دعاوی این افراد را پذیرفته و استماع میکند و زن به همان اندازه حق دارد که مرد دارای حق است.
آقای دكتر خوش سلوك علل افزایش این نوع ازدواج را چگونه بررسی میكنید؟
دلایل و علل ازدواج سفید در این گونه کشورها را میتوان در موارد ذیل جستوجو كرد:
- عدم وجود تعریف صحیح از ازدواج رسمی و کارکردهای خانواده پس از آن.
- مذموم بودن طلاق در برخی از این کشورها تا جایی که به ظاهر طلاق در چنین کشورهایی شدیدا مورد نکوهش واقع شده و ظاهرا از لحاظ مسائل مذهبی و فرقهای ممنوع است.
- ایجاد مسئولیتهای سنگین حقوقی پس از ازدواج برای زوجین.
- شرایط بسیار سخت طلاق و جدایی زوجین.
- شرایط دشوار مالی در اینگونه کشورها و
بالا بودن هزینههای تشکیل زندگی مشترک.
البته بسیاری از اساتید و کارشناسان جامعهشناسی و علوم مربوطه، وجود بیبند و باری در جوامع غربی را مهمترین عامل ازدواجهای سفید میدانند در صورتیکه این عامل به نوبه خود مهم محسوب شده ولی سایر عواملی كه ذكر شد نیز نقش مهمی در گرایش زنان و مردان و دختران و پسران اینگونه جوامع به این شیوه زندگی دارند.
ازدواج سفید در ایران هم دقیقا مطابق الگوی غربی اجرا میشود یا در آن نوآوریها و بدعتهایی ایجاد شده است؟
همان طور كه قبلا هم گفتم اینگونه از زندگی مشترک كه در كشور اسلامی ما رواج یافته، الگوبرداری بسیار غلط و ناصحیح از کشورهای غربی است، متأسفانه در سالهای اخیر بیش از سالهای گذشته شاهد الگوبرداریهای کورکورانه از غرب هستیم. این پدیده در کشورهای غربی غیرقانونی نبوده و با وصف اعلام به ادارات پلیس یا مراجع ذیربط مورد حمایت قانون نیز قرار میگیرد.
در کشورهایی مانند آلمان، حتی بدون اعلام، با احراز شرایط این نوع زندگی، طرفین ازدواج سفید مورد حمایت قانون هستند.در حقیقت این شیوه زندگی در این جوامع، به عرف تبدیل شده و عناصر عرف را نیز شامل است اما در کشورمان، هیچگاه این پدیده عرف نخواهد شد زیرا:
اولا:یکی از عناصر عرف آن است که توسط همه یا اکثریت گروه معین انجام شود که هنوز این پدیده مجرمانه همه گیر نشده است.
ثانیا:یکی دیگر از عناصر عرف آن است که این عمل منع قانونی و شرعی نداشته باشد و از طریق شرع مبین اسلام و قوانین موضوعه کشورمان منع نشده باشد، درحالی که ازدواج سفید به چند دلیل ممنوعیت قانونی دارد.
ممنوعیت قانونی ازدواج سفید را بهطور كامل بفرمایید.
- عدم ایجاد محرمیت از طریق عقد اعم از دائم یا موقت.
- عدم ثبت واقعه ازدواج
- وجود داشتن رابطه زنا یا روابط غیرشرعی مادون زنا که بسته به نوع آن مجازات خاص خود را دارد.
عوامل و دلایل این پدیده مجرمانه در ایران چیست؟
برخی عوامل و دلایل ایجاد ازدواج سفید در ایران و غرب همسان بوده ولی به جرأت میتوان مهمترین عامل افزایش این جرم در ایران را ترویج فساد و بیبندوباری دانست. درحقیقت آنچه که برخی کارشناسان و محققان در این خصوص گفتهاند را باید مهمترین عامل ازدواج سفید در ایران دانست نه در کشورهای غربی.
با این اوصاف دلایل این پدیده مجرمانه را میتوان در بندهای ذیل جستوجو کرد:
1- ترویج روز افزون بی بندوباری و فساد و فحشا در جامعه
2- افزایش فرار زنان و دختران از خانه و ناگزیری این افراد برای زندگی مشترک غیرشرعی با افراد معتاد، مجرمان باسابقه، افراد شرور یا افراد بیبندوبار و لاابالی
3- بالا بودن آمار طلاق زوجین جوان و تمایل دختران و زنان جوان برای زندگی مستقل پس از جدایی و طلاق.
4- عدم تمایل زنان و دختران مطلقه پس از طلاق برای شروع یک زندگی و رابطه رسمی دیگر و ترس از سختی جدایی قانونی در آینده و گرایش آنان به سمت ازدواج سفید و رهایی از مشکلات ازدواج و طلاق رسمی و قانونی و شروع زندگی مشترک بی قید و بند با سایر مردان.
5- بالا رفتن سن ازدواج در جامعه و بیانگیزگی جوانان نسبت به ازدواج و افزایش سطح انتظارات جوانان برای ازدواج رسمی
6- سنگین بودن هزینههای ازدواج در کشور و پایین بودن سطح درآمد جوانان
7- عدم حمایت برخی خانوادهها از فرزندان خود پس از جدایی به خصوص عدم حمایت از دختران مطلقه خانواده
8- سختگیری خانوادهها نسبت به دختران مطلقه خانواده و ایجاد فضای نامناسب و خفقان برای زندگی آنها
9- بالا بودن قیمت سکه در مهریه زنان و ایجاد وسوسه کسب سرمایه اولیه برای آغاز زندگی مستقل پس از طلاق که اغلب پس از فریب خوردن از سوی مردان دیگر و آغاز ازدواج سفید با آنان، سرمایه اولیه خود را از دست داده ناگزیر به انجام هرکاری ولو جرائم و پدیده های غیرشرعی میشوند.
10- نیاز به حامی و پشتیبان یا حتی همخرج برای زنانی که مطلقه شده یا دختران و زنانی که از خانه فرار کرده و قصد زندگی مستقل دارند.
برخی علل ازدواج سفید در غرب و ایران مشترک بوده و به همین علت از ذکر آن دلایل صرف نظر شد.
ازدواج سفید ممكن است با چه جرائمی همراه شود؟
هرچند این نوع از زندگی در برخی کشورهای غربی جرم نبوده و مجازاتی برای آن در نظر گرفته نمیشود اما ازدواج سفید در ایران به عنوان پدیدهای مجرمانه محسوب میشود که دو جرم عمده را در خود جای داده است و میتواند بنای سایر جرائم باشد:
الف) عدم ایجاد علقه زوجیت فی مابین زن و مرد (طرفین) ازدواج سفید
ب) ایجاد رابطه نامشروع و زنا و جرائمی در زمره آن
اگر صرفا ایجاد روابط نامشروع و زنا را در نظر بگیریم در موارد مختلفی از قانون مجازات اسلامی، مجازاتهای آنرا مشاهده میكنیم.
در فصل هجدهم از قانون مجازات اسلامی (کتاب تعزیرات مصوب سال 1375) در مبحث جرائم ضد عفت و اخلاق عمومی، در ماده 637 آمده است:
«هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا ازقبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا 99ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه کننده تعزیر می شود.»
در حقیقت مشاهده می كنید که وجود روابط نامشروع و حتی ارتباط جنسی مادون زنا نیز در قوانین جزایی کشورمان، دارای مجازات است حال اگر مرتکبان روابط نامشروع محصن یا غیرمحصن بوده و مرتکب جرم زنا یا مادون آن شوند با استناد به مواد 225 و 230 قانون،مجازات آنان تشریع شده است. همچنین در ماده 225 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1/2/1392 آمده است:
«حد زنا برای زانی محصن و زانیه محصنه رجم است.
در صورت عدم امکان اجرای رجم با پیشنهاد دادگاه صادرکننده حکم قطعی و موافقت رئیس قوه قضاییه چنانچه جرم با بینه ثابت شده باشد، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر این صورت موجب صد ضربه شلاق برای هریک می باشند».و اما در ماده 230 از همان قانون آمده است: «حد زنا در مواردی که مرتکب غیر محصن می باشد، صد ضربه شلاق است».
برخی افراد این نوع زندگی مشترك را اینگونه توجیه میكنند كه وقتی علاقه میان زن و مرد ایجاد شد به نوعی زن و مرد محرم میشوند یا گاهی هم ادعا میكنند صیغه را شفاهی جاری كردهاند. به نظر شما این توجیهات دلیل موجهی برای این نوع ازدواج است؟
برخی زنان و مردان مرتکب این پدیده مجرمانه نیز با ادعای جاری كردن شفاهی صیغه عقد دائم یا موقت، قصد سرپوش گذاشتن بر این جرم را دارند اما باید بدانیم که از نظر قانون موضوعه کشورمان، ثبت عقد دائم در دفاتر ازدواج و طلاق و سامانه ثبت اداره ثبت احوال و اسناد الزامی است.در این راستا ماده 20 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 در این خصوص آورده است: «ثبت نکاح دائم، فسخ و انفساخ آن، طلاق، رجوع و اعلام بطلان نکاح یا طلاق الزامی است.»
همچنین ماده 21 از همان قانون عنوان میكند:«نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در جهت محوریت و استواری روابط خانوادگی، نکاح دائم را که مبنای تشکیل خانواده است مورد حمایت قرار می دهد.
نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است...» و در فصل هفتم از این قانون به مقررات کیفری مربوط به عدم ثبت واقعه نکاح اشاره شده است که در ماده 49 از آن میخوانیم: «چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت محکوم می شود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است».
در بخشی از تبصره ماده 29 از آیین نامه اجرایی قانون حمایت خانواده مصوب 23/11/1393 نیز در این خصوص آمده است: «در مورد ماده 49 قانون، دادگاه ضمن صدور رأی به الزام به ثبت واقعه نکاح، طلاق، فسخ یا انفساخ نکاح یا اعلان بطلان نکاح یا طلاق، حکم به مجازات مقرر نیز خواهد داد...».
لذا علاوه بر اینکه ادعای نکاح طرفین کافی نیست، لازم است تا ثبت نکاح دائم یا در موارد مقرر در قانون، ثبت نکاح موقت در دفاتر ازدواج صورت پذیرد در نتیجه ادعای نکاح دائم در این گونه از افراد بدون ثبت رسمی پذیرفته نیست، زیرا پس از پایان دوره زندگی مشترک این افراد، در نکاح دائم، طلاق یا فسخ و انفساخ و بطلان نکاح الزامی و ثبت آن نیز الزامی است.
در عقد موقت نیز همانند عقد دائم پس از انقضای مدت عقد یا بذل مدت، نگه داشتن عده برای زوجه الزامی است به عبارت دیگر دربحث طلاق عقد دائم، بذل یا انقضای مدت نکاح موقت، هریک به میزان مقرر خود دارای عده بوده و زوجه موظف به رعایت عده مربوطه است.
آیا در قوانین برای این نوع ازدواج مجازاتی تعبیه شده است؟
با این وصف در ازدواجهای سفید، چه ادعای نکاح اعم از دائم یا موقت وجود داشته باشد چه بدون هرگونه علقه زوجیت، طرفین این پدیده مجرمانه به زندگی باهم بپردازند عمل، حادثه غیرقانونی و جرم بوده و برای هر مصداق از آن مجازات خاصی تعیین شده است. چه نکاح بدون ثبت باشد، چه رابطه نامشروع اعم از زنا یا مادون آن.همانطور كه در بالا هم ذكر كردم، قانون مجازات اسلامی نیز، با استناد به شرع مبین اسلام، هرگونه رابطه غیرشرعی فی مابین زن و مرد، اعم از زنا و مادون زنا را ممنوع و برای آن مجازات تعیین کرده است.
این مجازاتهادر کشورهای غربی موضوعیتی نداشته و این پدیده نیز جرم نیست؛ اما در کشورمان ایران نه تنها این پدیده، پدیدهای مجرمانه است، بلکه برای آن مجازات از انواع حد و تعزیر در نظر گرفته شده است لذا دختران و پسران ایرانی الگو برداری کاملا غلطی از این سبک زندگی غربی داشته و دارند.
به نظر شما برای جلوگیری از این نوع ازدواج چه اقداماتی باید صورت گیرد؟و چگونه میتوان به این نوع ازدواجها پیبرد؟
شاید مبحث ازدواج سفید و بیان آن هشداری باشد برای خانوادههایی که توجه خاصی به فرزندان خود به خصوص دختران، پس از واقعه طلاق ندارند اما علاوه بر خانوادهها، لازم است تا با تدابیر حکومتی، شرایط ازدواج آسان برای جوانان نیز مهیا شود. ضمن آنکه طلاقهای آسان و دلسردی جوانان نسبت به زندگی مشترک قانونی به نوبه خود آفت جامعه کنونی محسوب می شود.
از دیدگاه برخورد دستگاه قضایی با این پدیده مجرمانه، جرم انگاری جدیدی امکانپذیر نبوده و بدون علت نمیتوان در حریم خصوصی افراد ورود كرد اما در زمانی که جرم این افراد جنبه علنی پیدا کند، مجازات مندرج در قانون حاکمیت دارد ولیکن نمیتوان با این گروه از مجرمان برخورد قضایی كرد مگر آنکه شاکی و مدعی خصوصی شکایت كرده یا تحت شرایط خاص، مدعیالعموم علیه این مجرمان اعلام جرم كند.
این روزها دركشور، نوع دیگری از زندگی مشترك درحال شكلگیری است كه نه تنها مطابق شرع و قانون نیست بلكه عرف جامعه هم تمایلی به پذیرش آن ندارد. این نوع زندگی مشترك میان جوانان كشور به ازدواج سفید تعبیر میشود و این روزها شاهد افزایش آن در جامعه هستیم.
این درحالی است كه خداوند متعال در کتاب وحی، ازدواج را یکی از آیات کمال و عظمت و قدرت الهی دانسته است و میفرماید: از نشانههای قدرت الهی این است کـــــه برای شما از جنس خودتان، جفتی بیافرید تا در برابر او آرامش یابید و با هم انس گیرید و میان شما رافت و مهربانی برقرار فرمود همانا در این امر برای مردم با خرد، علم و حکمت حق آشکاراست(سوره روم آیه 21).
نزد اسلام پیوند زن و مرد از اهمیت ویژهای برخوردار است و اسلام فقط ازدواج را مشروع قرار داده و از هر نوع پیمان دیگر خارج از چارچوب شرع ممانعت کرده است. بهطوركلی اسلام ازدواج را پیوند طبیعی و سنتی از سنتهای اجتماعی میداند. قرآن میفرماید:ای پیامبر ما قبل از شما پیامبرانی فرستادهایم که دارای همسران و زنانی بودهاند (سوره رعد آیه 38). اسلام تا جایی به سنت ازدواج اهمیت داده كه آن را مصادف باكامل شدن دین زن و مرد میداند.
حال این سوالات مطرح میشود كه در حال حاضر در كشور اسلامی ما جایگاه ازدواج سفید چیست؟ آغاز این نوع زندگی مشترك با چه مقدماتی همراه است؟و چرا با توجه به قدمت و پیشینه تمدن ایران و ممنوعیت شرعی و قانونی ازدواج سفید، این نوع زندگی مشترك در حال افزایش است؟ دكتر مهرانخوشسلوك،حقوقدان و استاد دانشگاه با سعه صدر پاسخگوی سوالات قانون بودند.
آقای دكتر در حال حاضر ازدواج سفید در كشور با چه مقدماتی انجام میشود؟و اینكه وقتی عقد و صیغهای میان زن و مرد جاری نمیشود چگونه میتوان نام ازدواج را بر این گونه زندگی مشترك گذاشت؟
ازدواج سفید را باید پدیدهای غیرشرعی و غیرقانونی دانست که افزایش آن در سالهای اخیر دامنگیر جامعه ایرانی شده که به نوعی فرار از ازدواج رسمی شرعی و شانه خالی کردن از بار مسئولیت تشکیل خانواده نیز محسوب میشود.در این پدیده مجرمانه، زن و مرد بدون وجود علقه زوجیت و بدون جاری شدن صیغه عقد دائم یا موقت و همچنین بدون ثبت رسمی ازدواج، شروع به زندگی مشترک و زناشویی كرده که کاملا غیرشرعی و غیرقانونی است.
این پدیده نوعا از کشورهای غربی الگوبرداری شده که در نهایت افراط و کورکورانه صورت گرفته و با ازدواجهای سفید آن کشورها، تفاوت های بنیادین و اساسی دارد.
آیا این نوع ازدواج عینا از كشورهای غربی الگوبرداری و در كشور انجام میشود؟
در ازدواج سفید کشورهای غربی و برخی کشورهای دیگر، شرکای این زندگی، آدرس محل زندگی و مشخصات خود را به طور کامل به پلیس محلی اعلام كرده و مراتب در اداره پلیس ثبت میشود تا در صورت بروز اختلاف، فرزنددار شدن، جدا شدن و موارد مشابه، رفع تنازع شود. از نظر توافقات شیوه زندگی، همه چیز روشن بوده و هریک ازآنان با درصد توافق شده، در این روش زندگی ایفای نقش میکنند.
اگر توافق بر انشقاق و جدایی از یکدیگر کنند، اموال حاصله در مدت زندگی مشترک بین آنها تقسیم شده و هریک سهم خود را دریافت کرده و جدا می شوند، محاکم قضایی در صورت اطلاع پلیس محلی از این موضوع دعاوی این افراد را پذیرفته و استماع میکند و زن به همان اندازه حق دارد که مرد دارای حق است.
آقای دكتر خوش سلوك علل افزایش این نوع ازدواج را چگونه بررسی میكنید؟
دلایل و علل ازدواج سفید در این گونه کشورها را میتوان در موارد ذیل جستوجو كرد:
- عدم وجود تعریف صحیح از ازدواج رسمی و کارکردهای خانواده پس از آن.
- مذموم بودن طلاق در برخی از این کشورها تا جایی که به ظاهر طلاق در چنین کشورهایی شدیدا مورد نکوهش واقع شده و ظاهرا از لحاظ مسائل مذهبی و فرقهای ممنوع است.
- ایجاد مسئولیتهای سنگین حقوقی پس از ازدواج برای زوجین.
- شرایط بسیار سخت طلاق و جدایی زوجین.
- شرایط دشوار مالی در اینگونه کشورها و
بالا بودن هزینههای تشکیل زندگی مشترک.
البته بسیاری از اساتید و کارشناسان جامعهشناسی و علوم مربوطه، وجود بیبند و باری در جوامع غربی را مهمترین عامل ازدواجهای سفید میدانند در صورتیکه این عامل به نوبه خود مهم محسوب شده ولی سایر عواملی كه ذكر شد نیز نقش مهمی در گرایش زنان و مردان و دختران و پسران اینگونه جوامع به این شیوه زندگی دارند.
ازدواج سفید در ایران هم دقیقا مطابق الگوی غربی اجرا میشود یا در آن نوآوریها و بدعتهایی ایجاد شده است؟
همان طور كه قبلا هم گفتم اینگونه از زندگی مشترک كه در كشور اسلامی ما رواج یافته، الگوبرداری بسیار غلط و ناصحیح از کشورهای غربی است، متأسفانه در سالهای اخیر بیش از سالهای گذشته شاهد الگوبرداریهای کورکورانه از غرب هستیم. این پدیده در کشورهای غربی غیرقانونی نبوده و با وصف اعلام به ادارات پلیس یا مراجع ذیربط مورد حمایت قانون نیز قرار میگیرد.
در کشورهایی مانند آلمان، حتی بدون اعلام، با احراز شرایط این نوع زندگی، طرفین ازدواج سفید مورد حمایت قانون هستند.در حقیقت این شیوه زندگی در این جوامع، به عرف تبدیل شده و عناصر عرف را نیز شامل است اما در کشورمان، هیچگاه این پدیده عرف نخواهد شد زیرا:
اولا:یکی از عناصر عرف آن است که توسط همه یا اکثریت گروه معین انجام شود که هنوز این پدیده مجرمانه همه گیر نشده است.
ثانیا:یکی دیگر از عناصر عرف آن است که این عمل منع قانونی و شرعی نداشته باشد و از طریق شرع مبین اسلام و قوانین موضوعه کشورمان منع نشده باشد، درحالی که ازدواج سفید به چند دلیل ممنوعیت قانونی دارد.
ممنوعیت قانونی ازدواج سفید را بهطور كامل بفرمایید.
- عدم ایجاد محرمیت از طریق عقد اعم از دائم یا موقت.
- عدم ثبت واقعه ازدواج
- وجود داشتن رابطه زنا یا روابط غیرشرعی مادون زنا که بسته به نوع آن مجازات خاص خود را دارد.
عوامل و دلایل این پدیده مجرمانه در ایران چیست؟
برخی عوامل و دلایل ایجاد ازدواج سفید در ایران و غرب همسان بوده ولی به جرأت میتوان مهمترین عامل افزایش این جرم در ایران را ترویج فساد و بیبندوباری دانست. درحقیقت آنچه که برخی کارشناسان و محققان در این خصوص گفتهاند را باید مهمترین عامل ازدواج سفید در ایران دانست نه در کشورهای غربی.
با این اوصاف دلایل این پدیده مجرمانه را میتوان در بندهای ذیل جستوجو کرد:
1- ترویج روز افزون بی بندوباری و فساد و فحشا در جامعه
2- افزایش فرار زنان و دختران از خانه و ناگزیری این افراد برای زندگی مشترک غیرشرعی با افراد معتاد، مجرمان باسابقه، افراد شرور یا افراد بیبندوبار و لاابالی
3- بالا بودن آمار طلاق زوجین جوان و تمایل دختران و زنان جوان برای زندگی مستقل پس از جدایی و طلاق.
4- عدم تمایل زنان و دختران مطلقه پس از طلاق برای شروع یک زندگی و رابطه رسمی دیگر و ترس از سختی جدایی قانونی در آینده و گرایش آنان به سمت ازدواج سفید و رهایی از مشکلات ازدواج و طلاق رسمی و قانونی و شروع زندگی مشترک بی قید و بند با سایر مردان.
5- بالا رفتن سن ازدواج در جامعه و بیانگیزگی جوانان نسبت به ازدواج و افزایش سطح انتظارات جوانان برای ازدواج رسمی
6- سنگین بودن هزینههای ازدواج در کشور و پایین بودن سطح درآمد جوانان
7- عدم حمایت برخی خانوادهها از فرزندان خود پس از جدایی به خصوص عدم حمایت از دختران مطلقه خانواده
8- سختگیری خانوادهها نسبت به دختران مطلقه خانواده و ایجاد فضای نامناسب و خفقان برای زندگی آنها
9- بالا بودن قیمت سکه در مهریه زنان و ایجاد وسوسه کسب سرمایه اولیه برای آغاز زندگی مستقل پس از طلاق که اغلب پس از فریب خوردن از سوی مردان دیگر و آغاز ازدواج سفید با آنان، سرمایه اولیه خود را از دست داده ناگزیر به انجام هرکاری ولو جرائم و پدیده های غیرشرعی میشوند.
10- نیاز به حامی و پشتیبان یا حتی همخرج برای زنانی که مطلقه شده یا دختران و زنانی که از خانه فرار کرده و قصد زندگی مستقل دارند.
برخی علل ازدواج سفید در غرب و ایران مشترک بوده و به همین علت از ذکر آن دلایل صرف نظر شد.
ازدواج سفید ممكن است با چه جرائمی همراه شود؟
هرچند این نوع از زندگی در برخی کشورهای غربی جرم نبوده و مجازاتی برای آن در نظر گرفته نمیشود اما ازدواج سفید در ایران به عنوان پدیدهای مجرمانه محسوب میشود که دو جرم عمده را در خود جای داده است و میتواند بنای سایر جرائم باشد:
الف) عدم ایجاد علقه زوجیت فی مابین زن و مرد (طرفین) ازدواج سفید
ب) ایجاد رابطه نامشروع و زنا و جرائمی در زمره آن
اگر صرفا ایجاد روابط نامشروع و زنا را در نظر بگیریم در موارد مختلفی از قانون مجازات اسلامی، مجازاتهای آنرا مشاهده میكنیم.
در فصل هجدهم از قانون مجازات اسلامی (کتاب تعزیرات مصوب سال 1375) در مبحث جرائم ضد عفت و اخلاق عمومی، در ماده 637 آمده است:
«هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا ازقبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا 99ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه کننده تعزیر می شود.»
در حقیقت مشاهده می كنید که وجود روابط نامشروع و حتی ارتباط جنسی مادون زنا نیز در قوانین جزایی کشورمان، دارای مجازات است حال اگر مرتکبان روابط نامشروع محصن یا غیرمحصن بوده و مرتکب جرم زنا یا مادون آن شوند با استناد به مواد 225 و 230 قانون،مجازات آنان تشریع شده است. همچنین در ماده 225 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1/2/1392 آمده است:
«حد زنا برای زانی محصن و زانیه محصنه رجم است.
در صورت عدم امکان اجرای رجم با پیشنهاد دادگاه صادرکننده حکم قطعی و موافقت رئیس قوه قضاییه چنانچه جرم با بینه ثابت شده باشد، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر این صورت موجب صد ضربه شلاق برای هریک می باشند».و اما در ماده 230 از همان قانون آمده است: «حد زنا در مواردی که مرتکب غیر محصن می باشد، صد ضربه شلاق است».
برخی افراد این نوع زندگی مشترك را اینگونه توجیه میكنند كه وقتی علاقه میان زن و مرد ایجاد شد به نوعی زن و مرد محرم میشوند یا گاهی هم ادعا میكنند صیغه را شفاهی جاری كردهاند. به نظر شما این توجیهات دلیل موجهی برای این نوع ازدواج است؟
برخی زنان و مردان مرتکب این پدیده مجرمانه نیز با ادعای جاری كردن شفاهی صیغه عقد دائم یا موقت، قصد سرپوش گذاشتن بر این جرم را دارند اما باید بدانیم که از نظر قانون موضوعه کشورمان، ثبت عقد دائم در دفاتر ازدواج و طلاق و سامانه ثبت اداره ثبت احوال و اسناد الزامی است.در این راستا ماده 20 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 در این خصوص آورده است: «ثبت نکاح دائم، فسخ و انفساخ آن، طلاق، رجوع و اعلام بطلان نکاح یا طلاق الزامی است.»
همچنین ماده 21 از همان قانون عنوان میكند:«نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در جهت محوریت و استواری روابط خانوادگی، نکاح دائم را که مبنای تشکیل خانواده است مورد حمایت قرار می دهد.
نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است...» و در فصل هفتم از این قانون به مقررات کیفری مربوط به عدم ثبت واقعه نکاح اشاره شده است که در ماده 49 از آن میخوانیم: «چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت محکوم می شود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است».
در بخشی از تبصره ماده 29 از آیین نامه اجرایی قانون حمایت خانواده مصوب 23/11/1393 نیز در این خصوص آمده است: «در مورد ماده 49 قانون، دادگاه ضمن صدور رأی به الزام به ثبت واقعه نکاح، طلاق، فسخ یا انفساخ نکاح یا اعلان بطلان نکاح یا طلاق، حکم به مجازات مقرر نیز خواهد داد...».
لذا علاوه بر اینکه ادعای نکاح طرفین کافی نیست، لازم است تا ثبت نکاح دائم یا در موارد مقرر در قانون، ثبت نکاح موقت در دفاتر ازدواج صورت پذیرد در نتیجه ادعای نکاح دائم در این گونه از افراد بدون ثبت رسمی پذیرفته نیست، زیرا پس از پایان دوره زندگی مشترک این افراد، در نکاح دائم، طلاق یا فسخ و انفساخ و بطلان نکاح الزامی و ثبت آن نیز الزامی است.
در عقد موقت نیز همانند عقد دائم پس از انقضای مدت عقد یا بذل مدت، نگه داشتن عده برای زوجه الزامی است به عبارت دیگر دربحث طلاق عقد دائم، بذل یا انقضای مدت نکاح موقت، هریک به میزان مقرر خود دارای عده بوده و زوجه موظف به رعایت عده مربوطه است.
آیا در قوانین برای این نوع ازدواج مجازاتی تعبیه شده است؟
با این وصف در ازدواجهای سفید، چه ادعای نکاح اعم از دائم یا موقت وجود داشته باشد چه بدون هرگونه علقه زوجیت، طرفین این پدیده مجرمانه به زندگی باهم بپردازند عمل، حادثه غیرقانونی و جرم بوده و برای هر مصداق از آن مجازات خاصی تعیین شده است. چه نکاح بدون ثبت باشد، چه رابطه نامشروع اعم از زنا یا مادون آن.همانطور كه در بالا هم ذكر كردم، قانون مجازات اسلامی نیز، با استناد به شرع مبین اسلام، هرگونه رابطه غیرشرعی فی مابین زن و مرد، اعم از زنا و مادون زنا را ممنوع و برای آن مجازات تعیین کرده است.
این مجازاتهادر کشورهای غربی موضوعیتی نداشته و این پدیده نیز جرم نیست؛ اما در کشورمان ایران نه تنها این پدیده، پدیدهای مجرمانه است، بلکه برای آن مجازات از انواع حد و تعزیر در نظر گرفته شده است لذا دختران و پسران ایرانی الگو برداری کاملا غلطی از این سبک زندگی غربی داشته و دارند.
به نظر شما برای جلوگیری از این نوع ازدواج چه اقداماتی باید صورت گیرد؟و چگونه میتوان به این نوع ازدواجها پیبرد؟
شاید مبحث ازدواج سفید و بیان آن هشداری باشد برای خانوادههایی که توجه خاصی به فرزندان خود به خصوص دختران، پس از واقعه طلاق ندارند اما علاوه بر خانوادهها، لازم است تا با تدابیر حکومتی، شرایط ازدواج آسان برای جوانان نیز مهیا شود. ضمن آنکه طلاقهای آسان و دلسردی جوانان نسبت به زندگی مشترک قانونی به نوبه خود آفت جامعه کنونی محسوب می شود.
از دیدگاه برخورد دستگاه قضایی با این پدیده مجرمانه، جرم انگاری جدیدی امکانپذیر نبوده و بدون علت نمیتوان در حریم خصوصی افراد ورود كرد اما در زمانی که جرم این افراد جنبه علنی پیدا کند، مجازات مندرج در قانون حاکمیت دارد ولیکن نمیتوان با این گروه از مجرمان برخورد قضایی كرد مگر آنکه شاکی و مدعی خصوصی شکایت كرده یا تحت شرایط خاص، مدعیالعموم علیه این مجرمان اعلام جرم كند.
ویدیو مرتبط :
ابتدایی ترین واج ها
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
یک صندلی سفید برای ازدواج
درست مثل یک جلسه خواستگاری است، خواستگاری بدون گل و شیرینی. همه با بهترین لباسهایشان آمدهاند. موها شانه شده و پیراهن و شلوارها اتوکشیده. برخی با کت و شلوار آمدهاند؛ سرمهای، مشکی، طوسی. تعدادی هم با تیپهای به اصطلاح اسپرتتر. زنان آراستهترند. موهایشان رنگ شده، مانتومجلسی به تن و کفشپاشنهبلند به پا دارند.
روزنامه شهروند - زهرا جعفرزاده: درست مثل یک جلسه خواستگاری است، خواستگاری بدون گل و شیرینی. همه با بهترین لباسهایشان آمدهاند. موها شانه شده و پیراهن و شلوارها اتوکشیده. برخی با کت و شلوار آمدهاند؛ سرمهای، مشکی، طوسی. تعدادی هم با تیپهای به اصطلاح اسپرتتر. زنان آراستهترند. موهایشان رنگ شده، مانتومجلسی به تن و کفشپاشنهبلند به پا دارند.
همه خودشان را برای آمدن به سمینار «صندلی سفید»، از یکی دوساعت قبل آماده کردهاند. سمیناری که افراد مجرد و متارکه کرده را خطاب قرار داده. مراسم در سالن کوچکی برگزار میشود، سالنی در طبقه چهارم یکی از ساختمانهای تهران. مراسمی بدون سخنران، پاور پوینت و... طبقه چهارم شلوغ است، زنان و مردان شیکپوش در یک خط به صف ایستادهاند، منتظر ثبتنام و گرفتن کد هستند. ورودی ٣٠هزارتومان و البته دستگاه کارتخوان خراب است و نقد حساب کردن، صف را شلوغ کرده.
زنی روی آخرین صندلی نشسته و برگههای مستطیلیشکل را به تازهواردها میدهد. روی تبلیغات نوشته بودند، صندلی سفید اینجا اما رنگ همه صندلیها سیاه است. جا برای همه نیست. تعداد ثبتنام کردهها به ٥٠ که میرسد، دیگر جای سوزن انداختن نیست. تعداد زیادی جلوی در ایستادهاند و منتظر ثبتنام هستند و تعدادی هم پشت در. ساعت از ٣٠و٤میگذرد که جلسه با همهمه حاضران، شروع میشود. آنهایی که جاماندهاند، از مسیری که آمدند، برگشتند. فرصتی را از دست نداده بودند، جمعه هفته دیگر، درست درهمین نشانی و ساعت، سمینار دیگری با داماد و عروسهای احتمالی انتظارشان را میکشید.
« آرمان داوری» بهعنوان مسئول موسسه سایههای ماندگار و رئیس نخستین بانک اطلاعاتی مجردان کشور، صحبتهایش را با توضیح درباره فعالیت موسسه شروع میکند: «موسسه سایههای ماندگار یک موسسه مردمی است که مجوزش را از وزارت کشور گرفته. ٨سال است که این موسسه نزدیک به ٦٠٠ سمینار ازدواج برگزار کرده، درکنار این سمینار هم اخیرا در تلگرام شبکه ازدواجی را معرفی کردیم که ١٠هزار عضو دارد، کانال دیگری هم داریم با عنوان سیستم خواستاگرام که یک ماهی میشودکه فعالیتش را شروع کرده. زنان و مردان با عضویت، عکس و مشخصاتشان را در این کانال قرار میدهند.
در تلگرام صحبتهای اولیه صورت میگیرد، بعد برای ادامه روند، افراد به موسسه مراجعه میکنند.» « داوری»، کت و شلوار تیرهای را با پیراهن قرمز خال خالی سفید، هماهنگ کرده. دگمه بالای شکماش را به زحمت بسته. با اعتماد به نفس بالا درمیان یک ردیف خالی سالن راه میرود و حرف میزند: «خیلی از شبکه تلگرام ما استقبال شده و سیستم خواستاگرام هم زیاد سروصدا کرده.» این جمله را کِشدار، ادا میکند: «هیچکدام از خبرنگارها به خودشان زحمت ندادند بیایند و از نزدیک کار ما را ببینند.» او راه میرود و ادامه میدهد: «هر دختر ایرانیِ ٢٠ تا ٣٠ساله، بهطور متوسط سالانه، دو خواستگار دارد، با این روش جدید، افراد راحت میتوانند همسر دلخواهشان را انتخاب کنند.»
«افراد» همان زنان و مردانی بودند که بعدازظهر جمعه تا بالاتر از میدان هروی آمده بودند. شیک و مرتب کرده. چند نفری زیر ٣٠سال هستند، اما مابقی ٣٠ تا ٤٠سال و تعدادی ٤٠ تا ٥٠سال. مردان اما وضع متفاوتتری داشتند، اغلب سنها بالای ٤٠، اما تعدادی هم جوان زیر ٣٥سال هستند. نگاهها از همان ابتدای ورود، کنجکاو است، همه درحال ارزیابی. گاهی لبخندی ردوبدل میشود، گاهی هم نگاهها جدی میشود. همه آنها آمده بودند تا انتخاب کنند یا انتخاب شوند.
ساعت نزدیک ٥، جلسه به صورت رسمی شروع میشود. هرکس برگهای با جای خالی برای واردکردن سه کد، در دستش است. اینجا، در این سمینار همدیگر را با کد میشناسند. کسی اسمی از دیگری نمیداند. مرحله اول سمینار صندلی سفید، با بلند شدن یک به یک حاضران از روی صندلیهای سیاه پلاستیکی شروع میشود. آنها جلو میروند، کدشان را میخوانند و بعد خود را معرفی میکنند. گفتن اسم و فامیلی اختیاری است. همه ولی ملزم به اعلام سنشان هستند. این را دکتر داوری همان ابتدای جلسه تذکر میدهد: «لطفا سنتان را بگویید، مثلا نگویید متولد فلان سال. خودتان را معرفی کنید و معیارهای همسر آیندهتان.»
از نظر آنها، گفتن همین چند جمله، معیار انتخاب کدها یا همان همسران احتمالی آینده است. هر نفر یک دقیقه فرصت دارد تا خودش را معرفی کند. در همان یک دقیقه در موردش تصمیم گرفته میشود: «معرفی اجباری نیست اما فکر کنم همه از خدایتان باشد بیایید و ازدواج کنید.» خنده حاضران لبخند «داوری» را همراهی میکند. صدای همهمه پشت در، بالا رفته، خیلیها برای نشستن جایی پیدا نمیکنند، آن عقبیها با رفتن هر نفر به جلوی سالن، سرشان را بالا میگیرند تا انتخاب کنند. برخی از مردان برای جلب توجه، از صندلیهای خود بلند میشوند و با لبخند جای خود را به زنان میدهند، آنها آمده بودند تا بهترین خودشان را عرضه کنند.
داوری به میان جمله یکی از حاضران که برای معرفی جلو رفته بود، میدود: «اگر فرزند دارید، حتما بگویید.» مخاطبان این جمله، تعداد قابل توجهی از حضار بودند، کسانی که متارکه کرده بودند و فرزندی داشتند.
«داوری» سه نفر اول را بلند میکند تا خودشان را معرفی کنند. «سعید»، ٣٣ ساله است، پیراهنش را با بلوز قرمزرنگی هماهنگ کرده. مهندس برق است، سابقه چندماه زندگی مشترک داشته، دنبال همسر خوشاخلاق و گرم و صمیمی است. روی واژه «سلامت روان» بهعنوان معیار ازدواجش تأکید میکند. دومی دختر ٢٤سالهای است، سنش را که میگوید، داوری با خنده میگوید: «باید از همین سن و سالها شروع کرد دیگر.»
حاضران با صدای بلند میخندند. دختر تأکید میکند که لیسانس تحلیل سیستم یا چیزی شبیه به این است. شال آبیرنگی به سر کرده با مانتویی مشکی. راه که میرود صدای ضرب پاشنه کفشهایش با کف سرامیکی سالن، بلند میشود. تمایل دارد با مردی حداکثر ٣٠ساله آشنا شود. بعدی دختر ٢٦سالهای است. کارشناس روانشناسی. روسری زرد و مانتویی لیمویی به تن کرده. سادگی، شغل و تحصیلات متناسب با خودش را معیار همسر آیندهاش اعلام میکند.
چند دقیقه نمیگذرد که ردیف اول خالی میشود. نگاهها از انتهای سالن، کنجکاوتر میشود. سرها بالا گرفته شده تا صاحب کدها دیده شوند. هیچکس درباره تواناییها یا داراییهایش حرفی نمیزند. از داشتن ملک و خودرو و... صحبتی نمیشود. معیارها، روی اخلاق و رفتار میچرخد. برخی که خودشان ورزشکار هستند، ورزشکاربودن طرف مقابل، برایشان معیار مهمی است، برخی هم اشتغال زن و برخی هم دادن حق اشتغال به آنها.
تعدادی میانگین سنی همسر احتمالی برایشان مهم است تا یک ساعت بعدش، معرفیها ادامه دارد. «پیمان» ٣٣ساله که کارشناس حسابداری است، چشم برخی را گرفته. پسری خوش لباس با شرایط خوب. خودکارها روی برگه کشیده میشود. آنهایی هم که سابقه ازدواج داشتند، آمدند، معرفی کردند و وضع فرزندی که داشتند را اعلام کردند: «دخترم پی مادر محترمش زندگی میکنه.» همه میزنند زیر خنده. این را «علی» در معرفی خود میگوید. بلوز قرمزرنگی به تن کرده، میگوید وکیل دادگستری است و کارشناسی ارشد رواشناسی شخصیت دارد. متارکه کرده. ٣٩ساله است اما دنبال زنی حدودا ٣٠ساله میگردد. همین جمله صدای اعتراض حاضران را بلند کرد. زنی از آن طرف گفت: «وا، ٣٩سالشه، ٣٠ساله میخواد؟»
داوری میشنود و میگوید: «همه میخواهند سن همراهشان پایین باشد، چه زن و چه مرد. البته ما وکیلوصی مردم نیستیم، هرکس هر معیاری که از نظر شرعی و حقوقی مشکلی نداشته باشد، میتواند اعلام کند.» علی میخندد و سرجایش مینشیند. بعدیها که آمدند، به جز سه چهارنفر، دیپلم داشتند، مابقی همه لیسانس، فوقلیسانس و تعدادی هم دارای مدرک دکترا یا دانشجوی دکترا بودند. رضا، متفاوت از همه جمع آمده بود.
دشداشه (لباس عربی) بلندی به تن کرده، کیفش را هم دستش گرفته. جلو میآید: « من ٣٦سال دارم، دیپلمهام. وضع مالی خوبی هم ندارم.» نگاهها در هم گره خورد. «محمد»، شانسی در این جمع ندارد. این را میگوید و میرود انتهای سالن. در میان آنها اما «مجید»، ٤٦ساله جلبتوجه میکند. دکترای کامپیوتر دارد، کارشناس ارشد امبیای و استاد دانشگاه. تابعیت آمریکاییاش، برقی در چشم زنان انداخته. سابقه ازدواج هم ندارد.
معیارش برای انتخاب همسر آینده یک جمله است: «هنر دلبری بلد باشه.» همه خندیدند. حمید به خاطر نبود صندلی، دور میز آشپرخانه نشسته. آشپزخانه رو به سالن باز شده. از پشت میز بلند میشود: « ٣٣سالمه، مربی فیتنسم، همسر آیندهام هم ترجیح میدهم، ورزشکار باشد.» کت و شلوار بادمجانی تنگی تنش کرده که ورزشکار بودنش را به خوبی به نمایش گذاشته. زن کناریم به بغلدستیاش اشاره میکند: «خوبهها. کدشو بنویس.» «داوری»، در گیرودار معارفهها، جملاتی را به جمع حاضر یادآوری میکند: «بهترین فاصله سنی برای ازدواج، ٤ تا ٨سال است. افراد این مسأله را درنظر داشته باشند.»
ساعت نزدیک ٦ است که مرحله اول سمینار تمام میشود. مرحله دوم اما هیجانانگیزتر است، حالا باید برگهها با کدهای پیشنهادی به «داوری» داده شود تا تکلیف انتخابها مشخص شود. او کد متقاضی را از روی برگه میخواند، آن شخص میایستد و کدهای پیشنهادیش یک به یک خوانده میشود. هر نفر میتوانست سه نفر را پیشنهاد کند. آنها بلند میشوند، نگاهی به طرف مقابل میاندازند و بین یک و دو، گزینهای انتخاب میکنند. گزینه یک یعنی: «بله صحبت میکنم.» و دو یعنی: «فکر میکنم، بعدا جواب میدهم.» کد ٣٨ بلندمی شود، کد پیشنهادیش ٢٩ بود، ٢٩ بلند میشود، نگاهی به او میاندازد: «مرسی، ٢» دو همان پاسخ «خیر» اما به صورت محترمانه است. این را آنهایی که قبلا سابقه حضور در این سمینار را داشتند، میدانند.
یکی از آنها «سپیده» است. سایت «مجردان» را یکی از دوستانش به او معرفی کرده. این دومین جلسهای است که در آن شرکت میکند: «جلسه قبلی، قبل عید آمدم، اما آن موقع از کسی خوشم نیامد.» اینبار روی برگه کدی را مینویسد، اما مطمئن نیست که درست باشد، کد شخص مورد نظرش را فراموش کرده: «انتخاب کسی که به آدم بخورد، سخت است.» چشمانش درمیان جمع میچرخد. از پسر ٣٣سالهای هم خوشش آمده. کدش را نمیداند.
سپیده ٣٦ساله است، ظاهر خوبی هم دارد اما تاکنون موفق به ازدواج نشده: «به نظرم کسانی که میآیند اینجا همانهایی هستند که خارج از این مجموعه نتوانستند کسی را برای زندگی مشترک پیدا کنند.» از اینکه برای ازدواج، به اینجا آمده احساس شرمساری میکند: «ببین کارمان به کجا کشیده که برای ازدواج باید بیاییم اینجا.» این را با خنده میگوید. مادر و دختری هم در جمع دیده میشوند، آنها هرکدام جداگانه دنبال همسر هستند.
مرحله دوم همچنان ادامه دارد. فضای شادتری بر سالن حاکم میشود، برخی کدهای اشتباهی دادهاند. مادر را به جای دختر انتخاب کردهاند، به جای مرد، زنی را انتخاب کردهاند و... «مجید» که تابعیت آمریکا دارد، از هیچکس خوشش نمیآید، آنها که انتخابش کردهاند، کم نیستند، اما ظاهرشان را نمیپسندد. «حمید» مربی فیتنس هم همینطور. او که سالن را ترک کرده بود، وقتی بازگشت با سیل کدهای انتخابی مواجه میشود، نگاهی به آنها میاندازد، تشکر میکرد و گزینه ٢ را انتخاب میکند. در یکساعت بعد، ٥، ٦نفری گزینه یک را انتخاب میکنند. انتخابی که با تشویق جمع همراه میشود: «مبارکه، شیرینی یادتون نره.»
داوری از حاضران میخواهد کد هزار را به شماره ٥٠٠٠١٢٥٩ بفرستند. پیامکی که آدرس کانالهای تلگرام را به آنها معرفی میکند. کانالهای جداگانه برای زنان و مردان. او در پایان مرحله دوم توضیحاتی درباره عضوگیری کانال تلگرام این موسسه میدهد: «کسانی که پروفایل دارند، باید ٣٠هزارتومان بدهند تا عضو کانال تلگرام شوند، آنهایی هم که ندارند، باید ٤٠هزارتومان پرداخت کنند، شما میتوانید عکس و مشخصات خود را به خواستاگرام بفرستید، همکاران ما در تلگرام برای شما اتاق مذاکرهای ایجاد میکنند تا با شخص مورد نظرتان صحبت کنید.»
او معتقد است که معرفی افراد برای ازدواج از طریق موسسه سایههای ماندگار، یکی از مطمئنترین روشهای ازدواج است: «کسانی که به ما مراجعه میکنند، روش موثر و دقیقی برای ازدواج انتخاب کردهاند، ما اینجا روانشناس داریم و به متقاضیان مشاوره میدهیم و با آنها قرارداد میبندیم و میتوانیم در تلگرام گروههای مثلثی با حضور دونفر متقاضی ازدواج و نفر سومی که میتواند مشاور یا روانشناس باشد، ایجاد کنیم، حتی در همان تلگرام خانوادهها هم میتوانند باشند و به صورت مجازی خواستگاری صورت گیرد.»
او در پاسخ به سوال یکی از حاضران که میپرسد: «از کجا معلوم اطلاعاتی که افراد میدهند، درست باشد؟» میگوید: «مذاکرات اولیه در دفتر موسسه انجام میشود، ما به روشهای خودمان درستی اطلاعات را به دست میآوریم.» او مرحله دوم سمینار را با گفتن اینکه: « ازدواج درحال تبدیلشدن به یک بحران درکشور است.» به پایان میرساند. مرحله سوم برای کسانی است که گزینه یک را انتخاب کردهاند. آنها پس از مرحله دوم، در داخل سالن باقی میمانند و با کدی که انتخاب کردهاند، صحبت میکنند. درصورت تأیید مجدد، به آنها ١٠ساعت فرصت داده میشود تا آشنایی بیشتری از هم پیدا کنند و درنهایت پس از موافقت برای ازدواج، به موسسه مراجعه میکنند.
«مرتضی»، مرد ٥٠سالهای است، میگوید مدت زمان زیادی در ونکوور کانادا زندگی کرده و با روشهایی مشابه برای ازدواج یا دوستی درکشورهای مختلف آشنایی دارد. با تیپ کاملا اسپرتی به سمینار آمده. از کد مورد نظر، گزینه یک را شنیده و حالا منتظر است تا صحبتهای اولیه را انجام دهد: «به نظرم اینگونه سمینارها میتواند روش خوبی برای ازدواج باشد، البته با یکی دو دقیقه صحبتکردن، واقعا نمیشود از کسی شناخت پیدا کرد. باید وقتش را بیشتر کنند.»
این سمینار را به پیشنهاد داییاش آمده: «داییام هم میخواست بیاید اما گرفتاری برایش پیش آمد.» جلوی در آسانسور شلوغ است، تعداد زیادی درحال ترک سالن هستند. زن ٦٥سالهای منتظر است. دخترش را در این سمینار همراهی کرده: «من مخالفتی با این روش برای ازدواج نیستم. دخترم را هم به زور اینجا آوردم، اول نمیخواست اما من قانعش کردم.» میگوید دخترش ٣٤ساله است، دیگر مثل قبلها خواستگار ندارد.
نگران آیندهاش است. حالا هم کسی دخترش را انتخاب نکرده: «اگر هزینه ثبتنام را کم کنند، باز هم شرکت میکنیم.» حمید، جوانی که خیلی از زنان کدش را انتخاب کرده بودند، جلوی در ایستاده: «اصلا فکر نمیکردم اینطوری باشد، واقعا برای ازدواج و انتخاب همسر نیامده بودم اما برایم جالب بود.» پیمان ٣٣ساله با سه گزینه روبهروست، با همه آنها میخواهد صحبت کند. منتظر است تا به سالن برگردد: «من بار اولی است که به این سمینار میآیم، قصد ازدواج دارم و نمیخواستم به صورت سنتی و از طریق خانواده ازدواج کنم. الان هم برایم جالب است که فرصت صحبت با سه نفر را پیدا کردم.» آن یکی جلوی آسانسور ایستاده دگمه را فشار داده.
میپرسد: «به من گفت گزینه یک یا دو؟» هنوز شک دارد که انتخاب شده یا نشده، اما کسی هم دنبالش نیامده تا صحبت کنند. جلوی در شلوغ شده. مرد سالخوردهای کت و شلوار به تن کرده، جلو در ایستاده. او همانی است که «داوری» یکساعت قبل در سمینار نسبت به حضورش او هشدار داده بود: «برخی در پایان سمینارها، جلوی درمیآیند و خارج از این موسسه درخواست برقراری رابطه دارند، آنها دنبال ازدواج نیستند.» او، همان مرد، به سمت چند زنی که از ساختمان خارج میشوند، میرود و پیشنهادش را میدهد. آنها ولی دستش را خواندهاند. سپیده یکی از کسانی که داخل سمینار بود، مرد را میشناسد: «دفعه قبل هم که به سمینار آمده بودم، او را دیدم، کارش همین است. داخل سیمنار نمیآید اما جلوی در میایستد تا کسی را پیدا کند.»
رئیس نخستین بانک اطلاعاتی مجردان کشور: خواهر مجردم ایده راه اندازی این موسسه را در من ایجاد کرد
آرمان داوری، رئیس نخستین بانک اطلاعاتی مجردان کشور، روشی که موسسهاش برای انتخاب همسر دارد را برای ازدواجهای امروزی مناسب میداند. او در حاشیه این سمینار به «شهروند» میگوید: « ٦، ٥سالی میشود که سمینار صندلی سفید، برگزار میشود، قبلا این سمینار با عنوان چه کسی برای چه کسی برپا میشد که بعدا عنوانش تغییر کرد.» داوری درباره معیارهای ازدواج افراد حاضر در این سمینار هم توضیحاتی میدهد. معیارهایی که کاملا سنتی هستند: «به هرحال معیارهای ازدواج درهمه جای دنیا، تقریبا یکسان است، میشود کمی در معیارها ازجمله سن یا مشخصات ظاهری، تغییراتی ایجاد کرد، اما بهطورکلی معیارها یکسان است.»
او درباره تأکید بر کوچکتربودن همسر آینده بهعنوان معیار بیشتر مردانی که به این سمینار آمده بودند، هم توضیحاتی میدهد: «متوسط سن ازدواج بالا رفته، به همین خاطر زنان و مردان میخواهند با افرادی کوچکتر یا همسن خودشان ازدواج کنند، ما در این سمینارها سعی میکنیم این نکات را به افراد آموزش دهیم. بررسیهای ما نشان میدهد معیارها برای افراد بالای ٤٠سال و افراد تحصیلکرده، به سختی تغییر میکند.»
داوری، ظاهر را بهعنوان معیار مهم دیگری، عنوان میکند: «همه نوع ازدواجی با دیدن شروع میشود، این موضوع بیش از همه برای مردان اهمیت دارد. نمیتوان این معیار را نادیده گرفت.» او معتقد است که ازدواج با این روش، به تدریج درمیان خانوادهها، جای خودش را باز کرده است. به هرحال برای تشویق خانوادهها زمان نیاز است. به گفته رئیس موسسه سایههای ماندگار، استقبال از برگزاری این سمینارها نسبت به قبل بیشترشده، مخاطبها بیشتر زنان ٣٥ تا ٤٠ساله هستند، مردان هم معمولا ٤٠ تا ٤٥سالهاند.
داوری میگوید که در رشته مدیریت خدمات بهداشت و درمان تحصیلکرده و دوره مهارتهای زندگی را در دانشگاه تهران گذرانده است. میگوید ١٢سال مدیر بیمارستانهای مختلفی در تهران بوده. او درباره ایده راهاندازی این موسسه میگوید: «فکر راهاندازی این موسسه ١٧سال پیش برایم ایجاد شد، وقتی دیدم خواهر ٣٤سالهام هنوز مجرد است، برایم این سوال پیش آمد که چرا موسسهای وجود ندارد تا افراد مجرد از طریق آن ازدواج کنند، بعدها که موسسهام را راه انداختم، خواهرم هم توانست ازدواج کند، حالا هم دو فرزند دارد.»
همه خودشان را برای آمدن به سمینار «صندلی سفید»، از یکی دوساعت قبل آماده کردهاند. سمیناری که افراد مجرد و متارکه کرده را خطاب قرار داده. مراسم در سالن کوچکی برگزار میشود، سالنی در طبقه چهارم یکی از ساختمانهای تهران. مراسمی بدون سخنران، پاور پوینت و... طبقه چهارم شلوغ است، زنان و مردان شیکپوش در یک خط به صف ایستادهاند، منتظر ثبتنام و گرفتن کد هستند. ورودی ٣٠هزارتومان و البته دستگاه کارتخوان خراب است و نقد حساب کردن، صف را شلوغ کرده.
زنی روی آخرین صندلی نشسته و برگههای مستطیلیشکل را به تازهواردها میدهد. روی تبلیغات نوشته بودند، صندلی سفید اینجا اما رنگ همه صندلیها سیاه است. جا برای همه نیست. تعداد ثبتنام کردهها به ٥٠ که میرسد، دیگر جای سوزن انداختن نیست. تعداد زیادی جلوی در ایستادهاند و منتظر ثبتنام هستند و تعدادی هم پشت در. ساعت از ٣٠و٤میگذرد که جلسه با همهمه حاضران، شروع میشود. آنهایی که جاماندهاند، از مسیری که آمدند، برگشتند. فرصتی را از دست نداده بودند، جمعه هفته دیگر، درست درهمین نشانی و ساعت، سمینار دیگری با داماد و عروسهای احتمالی انتظارشان را میکشید.
« آرمان داوری» بهعنوان مسئول موسسه سایههای ماندگار و رئیس نخستین بانک اطلاعاتی مجردان کشور، صحبتهایش را با توضیح درباره فعالیت موسسه شروع میکند: «موسسه سایههای ماندگار یک موسسه مردمی است که مجوزش را از وزارت کشور گرفته. ٨سال است که این موسسه نزدیک به ٦٠٠ سمینار ازدواج برگزار کرده، درکنار این سمینار هم اخیرا در تلگرام شبکه ازدواجی را معرفی کردیم که ١٠هزار عضو دارد، کانال دیگری هم داریم با عنوان سیستم خواستاگرام که یک ماهی میشودکه فعالیتش را شروع کرده. زنان و مردان با عضویت، عکس و مشخصاتشان را در این کانال قرار میدهند.
در تلگرام صحبتهای اولیه صورت میگیرد، بعد برای ادامه روند، افراد به موسسه مراجعه میکنند.» « داوری»، کت و شلوار تیرهای را با پیراهن قرمز خال خالی سفید، هماهنگ کرده. دگمه بالای شکماش را به زحمت بسته. با اعتماد به نفس بالا درمیان یک ردیف خالی سالن راه میرود و حرف میزند: «خیلی از شبکه تلگرام ما استقبال شده و سیستم خواستاگرام هم زیاد سروصدا کرده.» این جمله را کِشدار، ادا میکند: «هیچکدام از خبرنگارها به خودشان زحمت ندادند بیایند و از نزدیک کار ما را ببینند.» او راه میرود و ادامه میدهد: «هر دختر ایرانیِ ٢٠ تا ٣٠ساله، بهطور متوسط سالانه، دو خواستگار دارد، با این روش جدید، افراد راحت میتوانند همسر دلخواهشان را انتخاب کنند.»
«افراد» همان زنان و مردانی بودند که بعدازظهر جمعه تا بالاتر از میدان هروی آمده بودند. شیک و مرتب کرده. چند نفری زیر ٣٠سال هستند، اما مابقی ٣٠ تا ٤٠سال و تعدادی ٤٠ تا ٥٠سال. مردان اما وضع متفاوتتری داشتند، اغلب سنها بالای ٤٠، اما تعدادی هم جوان زیر ٣٥سال هستند. نگاهها از همان ابتدای ورود، کنجکاو است، همه درحال ارزیابی. گاهی لبخندی ردوبدل میشود، گاهی هم نگاهها جدی میشود. همه آنها آمده بودند تا انتخاب کنند یا انتخاب شوند.
ساعت نزدیک ٥، جلسه به صورت رسمی شروع میشود. هرکس برگهای با جای خالی برای واردکردن سه کد، در دستش است. اینجا، در این سمینار همدیگر را با کد میشناسند. کسی اسمی از دیگری نمیداند. مرحله اول سمینار صندلی سفید، با بلند شدن یک به یک حاضران از روی صندلیهای سیاه پلاستیکی شروع میشود. آنها جلو میروند، کدشان را میخوانند و بعد خود را معرفی میکنند. گفتن اسم و فامیلی اختیاری است. همه ولی ملزم به اعلام سنشان هستند. این را دکتر داوری همان ابتدای جلسه تذکر میدهد: «لطفا سنتان را بگویید، مثلا نگویید متولد فلان سال. خودتان را معرفی کنید و معیارهای همسر آیندهتان.»
از نظر آنها، گفتن همین چند جمله، معیار انتخاب کدها یا همان همسران احتمالی آینده است. هر نفر یک دقیقه فرصت دارد تا خودش را معرفی کند. در همان یک دقیقه در موردش تصمیم گرفته میشود: «معرفی اجباری نیست اما فکر کنم همه از خدایتان باشد بیایید و ازدواج کنید.» خنده حاضران لبخند «داوری» را همراهی میکند. صدای همهمه پشت در، بالا رفته، خیلیها برای نشستن جایی پیدا نمیکنند، آن عقبیها با رفتن هر نفر به جلوی سالن، سرشان را بالا میگیرند تا انتخاب کنند. برخی از مردان برای جلب توجه، از صندلیهای خود بلند میشوند و با لبخند جای خود را به زنان میدهند، آنها آمده بودند تا بهترین خودشان را عرضه کنند.
داوری به میان جمله یکی از حاضران که برای معرفی جلو رفته بود، میدود: «اگر فرزند دارید، حتما بگویید.» مخاطبان این جمله، تعداد قابل توجهی از حضار بودند، کسانی که متارکه کرده بودند و فرزندی داشتند.
«داوری» سه نفر اول را بلند میکند تا خودشان را معرفی کنند. «سعید»، ٣٣ ساله است، پیراهنش را با بلوز قرمزرنگی هماهنگ کرده. مهندس برق است، سابقه چندماه زندگی مشترک داشته، دنبال همسر خوشاخلاق و گرم و صمیمی است. روی واژه «سلامت روان» بهعنوان معیار ازدواجش تأکید میکند. دومی دختر ٢٤سالهای است، سنش را که میگوید، داوری با خنده میگوید: «باید از همین سن و سالها شروع کرد دیگر.»
حاضران با صدای بلند میخندند. دختر تأکید میکند که لیسانس تحلیل سیستم یا چیزی شبیه به این است. شال آبیرنگی به سر کرده با مانتویی مشکی. راه که میرود صدای ضرب پاشنه کفشهایش با کف سرامیکی سالن، بلند میشود. تمایل دارد با مردی حداکثر ٣٠ساله آشنا شود. بعدی دختر ٢٦سالهای است. کارشناس روانشناسی. روسری زرد و مانتویی لیمویی به تن کرده. سادگی، شغل و تحصیلات متناسب با خودش را معیار همسر آیندهاش اعلام میکند.
چند دقیقه نمیگذرد که ردیف اول خالی میشود. نگاهها از انتهای سالن، کنجکاوتر میشود. سرها بالا گرفته شده تا صاحب کدها دیده شوند. هیچکس درباره تواناییها یا داراییهایش حرفی نمیزند. از داشتن ملک و خودرو و... صحبتی نمیشود. معیارها، روی اخلاق و رفتار میچرخد. برخی که خودشان ورزشکار هستند، ورزشکاربودن طرف مقابل، برایشان معیار مهمی است، برخی هم اشتغال زن و برخی هم دادن حق اشتغال به آنها.
تعدادی میانگین سنی همسر احتمالی برایشان مهم است تا یک ساعت بعدش، معرفیها ادامه دارد. «پیمان» ٣٣ساله که کارشناس حسابداری است، چشم برخی را گرفته. پسری خوش لباس با شرایط خوب. خودکارها روی برگه کشیده میشود. آنهایی هم که سابقه ازدواج داشتند، آمدند، معرفی کردند و وضع فرزندی که داشتند را اعلام کردند: «دخترم پی مادر محترمش زندگی میکنه.» همه میزنند زیر خنده. این را «علی» در معرفی خود میگوید. بلوز قرمزرنگی به تن کرده، میگوید وکیل دادگستری است و کارشناسی ارشد رواشناسی شخصیت دارد. متارکه کرده. ٣٩ساله است اما دنبال زنی حدودا ٣٠ساله میگردد. همین جمله صدای اعتراض حاضران را بلند کرد. زنی از آن طرف گفت: «وا، ٣٩سالشه، ٣٠ساله میخواد؟»
داوری میشنود و میگوید: «همه میخواهند سن همراهشان پایین باشد، چه زن و چه مرد. البته ما وکیلوصی مردم نیستیم، هرکس هر معیاری که از نظر شرعی و حقوقی مشکلی نداشته باشد، میتواند اعلام کند.» علی میخندد و سرجایش مینشیند. بعدیها که آمدند، به جز سه چهارنفر، دیپلم داشتند، مابقی همه لیسانس، فوقلیسانس و تعدادی هم دارای مدرک دکترا یا دانشجوی دکترا بودند. رضا، متفاوت از همه جمع آمده بود.
دشداشه (لباس عربی) بلندی به تن کرده، کیفش را هم دستش گرفته. جلو میآید: « من ٣٦سال دارم، دیپلمهام. وضع مالی خوبی هم ندارم.» نگاهها در هم گره خورد. «محمد»، شانسی در این جمع ندارد. این را میگوید و میرود انتهای سالن. در میان آنها اما «مجید»، ٤٦ساله جلبتوجه میکند. دکترای کامپیوتر دارد، کارشناس ارشد امبیای و استاد دانشگاه. تابعیت آمریکاییاش، برقی در چشم زنان انداخته. سابقه ازدواج هم ندارد.
معیارش برای انتخاب همسر آینده یک جمله است: «هنر دلبری بلد باشه.» همه خندیدند. حمید به خاطر نبود صندلی، دور میز آشپرخانه نشسته. آشپزخانه رو به سالن باز شده. از پشت میز بلند میشود: « ٣٣سالمه، مربی فیتنسم، همسر آیندهام هم ترجیح میدهم، ورزشکار باشد.» کت و شلوار بادمجانی تنگی تنش کرده که ورزشکار بودنش را به خوبی به نمایش گذاشته. زن کناریم به بغلدستیاش اشاره میکند: «خوبهها. کدشو بنویس.» «داوری»، در گیرودار معارفهها، جملاتی را به جمع حاضر یادآوری میکند: «بهترین فاصله سنی برای ازدواج، ٤ تا ٨سال است. افراد این مسأله را درنظر داشته باشند.»
ساعت نزدیک ٦ است که مرحله اول سمینار تمام میشود. مرحله دوم اما هیجانانگیزتر است، حالا باید برگهها با کدهای پیشنهادی به «داوری» داده شود تا تکلیف انتخابها مشخص شود. او کد متقاضی را از روی برگه میخواند، آن شخص میایستد و کدهای پیشنهادیش یک به یک خوانده میشود. هر نفر میتوانست سه نفر را پیشنهاد کند. آنها بلند میشوند، نگاهی به طرف مقابل میاندازند و بین یک و دو، گزینهای انتخاب میکنند. گزینه یک یعنی: «بله صحبت میکنم.» و دو یعنی: «فکر میکنم، بعدا جواب میدهم.» کد ٣٨ بلندمی شود، کد پیشنهادیش ٢٩ بود، ٢٩ بلند میشود، نگاهی به او میاندازد: «مرسی، ٢» دو همان پاسخ «خیر» اما به صورت محترمانه است. این را آنهایی که قبلا سابقه حضور در این سمینار را داشتند، میدانند.
یکی از آنها «سپیده» است. سایت «مجردان» را یکی از دوستانش به او معرفی کرده. این دومین جلسهای است که در آن شرکت میکند: «جلسه قبلی، قبل عید آمدم، اما آن موقع از کسی خوشم نیامد.» اینبار روی برگه کدی را مینویسد، اما مطمئن نیست که درست باشد، کد شخص مورد نظرش را فراموش کرده: «انتخاب کسی که به آدم بخورد، سخت است.» چشمانش درمیان جمع میچرخد. از پسر ٣٣سالهای هم خوشش آمده. کدش را نمیداند.
سپیده ٣٦ساله است، ظاهر خوبی هم دارد اما تاکنون موفق به ازدواج نشده: «به نظرم کسانی که میآیند اینجا همانهایی هستند که خارج از این مجموعه نتوانستند کسی را برای زندگی مشترک پیدا کنند.» از اینکه برای ازدواج، به اینجا آمده احساس شرمساری میکند: «ببین کارمان به کجا کشیده که برای ازدواج باید بیاییم اینجا.» این را با خنده میگوید. مادر و دختری هم در جمع دیده میشوند، آنها هرکدام جداگانه دنبال همسر هستند.
مرحله دوم همچنان ادامه دارد. فضای شادتری بر سالن حاکم میشود، برخی کدهای اشتباهی دادهاند. مادر را به جای دختر انتخاب کردهاند، به جای مرد، زنی را انتخاب کردهاند و... «مجید» که تابعیت آمریکا دارد، از هیچکس خوشش نمیآید، آنها که انتخابش کردهاند، کم نیستند، اما ظاهرشان را نمیپسندد. «حمید» مربی فیتنس هم همینطور. او که سالن را ترک کرده بود، وقتی بازگشت با سیل کدهای انتخابی مواجه میشود، نگاهی به آنها میاندازد، تشکر میکرد و گزینه ٢ را انتخاب میکند. در یکساعت بعد، ٥، ٦نفری گزینه یک را انتخاب میکنند. انتخابی که با تشویق جمع همراه میشود: «مبارکه، شیرینی یادتون نره.»
داوری از حاضران میخواهد کد هزار را به شماره ٥٠٠٠١٢٥٩ بفرستند. پیامکی که آدرس کانالهای تلگرام را به آنها معرفی میکند. کانالهای جداگانه برای زنان و مردان. او در پایان مرحله دوم توضیحاتی درباره عضوگیری کانال تلگرام این موسسه میدهد: «کسانی که پروفایل دارند، باید ٣٠هزارتومان بدهند تا عضو کانال تلگرام شوند، آنهایی هم که ندارند، باید ٤٠هزارتومان پرداخت کنند، شما میتوانید عکس و مشخصات خود را به خواستاگرام بفرستید، همکاران ما در تلگرام برای شما اتاق مذاکرهای ایجاد میکنند تا با شخص مورد نظرتان صحبت کنید.»
او معتقد است که معرفی افراد برای ازدواج از طریق موسسه سایههای ماندگار، یکی از مطمئنترین روشهای ازدواج است: «کسانی که به ما مراجعه میکنند، روش موثر و دقیقی برای ازدواج انتخاب کردهاند، ما اینجا روانشناس داریم و به متقاضیان مشاوره میدهیم و با آنها قرارداد میبندیم و میتوانیم در تلگرام گروههای مثلثی با حضور دونفر متقاضی ازدواج و نفر سومی که میتواند مشاور یا روانشناس باشد، ایجاد کنیم، حتی در همان تلگرام خانوادهها هم میتوانند باشند و به صورت مجازی خواستگاری صورت گیرد.»
او در پاسخ به سوال یکی از حاضران که میپرسد: «از کجا معلوم اطلاعاتی که افراد میدهند، درست باشد؟» میگوید: «مذاکرات اولیه در دفتر موسسه انجام میشود، ما به روشهای خودمان درستی اطلاعات را به دست میآوریم.» او مرحله دوم سمینار را با گفتن اینکه: « ازدواج درحال تبدیلشدن به یک بحران درکشور است.» به پایان میرساند. مرحله سوم برای کسانی است که گزینه یک را انتخاب کردهاند. آنها پس از مرحله دوم، در داخل سالن باقی میمانند و با کدی که انتخاب کردهاند، صحبت میکنند. درصورت تأیید مجدد، به آنها ١٠ساعت فرصت داده میشود تا آشنایی بیشتری از هم پیدا کنند و درنهایت پس از موافقت برای ازدواج، به موسسه مراجعه میکنند.
«مرتضی»، مرد ٥٠سالهای است، میگوید مدت زمان زیادی در ونکوور کانادا زندگی کرده و با روشهایی مشابه برای ازدواج یا دوستی درکشورهای مختلف آشنایی دارد. با تیپ کاملا اسپرتی به سمینار آمده. از کد مورد نظر، گزینه یک را شنیده و حالا منتظر است تا صحبتهای اولیه را انجام دهد: «به نظرم اینگونه سمینارها میتواند روش خوبی برای ازدواج باشد، البته با یکی دو دقیقه صحبتکردن، واقعا نمیشود از کسی شناخت پیدا کرد. باید وقتش را بیشتر کنند.»
این سمینار را به پیشنهاد داییاش آمده: «داییام هم میخواست بیاید اما گرفتاری برایش پیش آمد.» جلوی در آسانسور شلوغ است، تعداد زیادی درحال ترک سالن هستند. زن ٦٥سالهای منتظر است. دخترش را در این سمینار همراهی کرده: «من مخالفتی با این روش برای ازدواج نیستم. دخترم را هم به زور اینجا آوردم، اول نمیخواست اما من قانعش کردم.» میگوید دخترش ٣٤ساله است، دیگر مثل قبلها خواستگار ندارد.
نگران آیندهاش است. حالا هم کسی دخترش را انتخاب نکرده: «اگر هزینه ثبتنام را کم کنند، باز هم شرکت میکنیم.» حمید، جوانی که خیلی از زنان کدش را انتخاب کرده بودند، جلوی در ایستاده: «اصلا فکر نمیکردم اینطوری باشد، واقعا برای ازدواج و انتخاب همسر نیامده بودم اما برایم جالب بود.» پیمان ٣٣ساله با سه گزینه روبهروست، با همه آنها میخواهد صحبت کند. منتظر است تا به سالن برگردد: «من بار اولی است که به این سمینار میآیم، قصد ازدواج دارم و نمیخواستم به صورت سنتی و از طریق خانواده ازدواج کنم. الان هم برایم جالب است که فرصت صحبت با سه نفر را پیدا کردم.» آن یکی جلوی آسانسور ایستاده دگمه را فشار داده.
میپرسد: «به من گفت گزینه یک یا دو؟» هنوز شک دارد که انتخاب شده یا نشده، اما کسی هم دنبالش نیامده تا صحبت کنند. جلوی در شلوغ شده. مرد سالخوردهای کت و شلوار به تن کرده، جلو در ایستاده. او همانی است که «داوری» یکساعت قبل در سمینار نسبت به حضورش او هشدار داده بود: «برخی در پایان سمینارها، جلوی درمیآیند و خارج از این موسسه درخواست برقراری رابطه دارند، آنها دنبال ازدواج نیستند.» او، همان مرد، به سمت چند زنی که از ساختمان خارج میشوند، میرود و پیشنهادش را میدهد. آنها ولی دستش را خواندهاند. سپیده یکی از کسانی که داخل سمینار بود، مرد را میشناسد: «دفعه قبل هم که به سمینار آمده بودم، او را دیدم، کارش همین است. داخل سیمنار نمیآید اما جلوی در میایستد تا کسی را پیدا کند.»
رئیس نخستین بانک اطلاعاتی مجردان کشور: خواهر مجردم ایده راه اندازی این موسسه را در من ایجاد کرد
آرمان داوری، رئیس نخستین بانک اطلاعاتی مجردان کشور، روشی که موسسهاش برای انتخاب همسر دارد را برای ازدواجهای امروزی مناسب میداند. او در حاشیه این سمینار به «شهروند» میگوید: « ٦، ٥سالی میشود که سمینار صندلی سفید، برگزار میشود، قبلا این سمینار با عنوان چه کسی برای چه کسی برپا میشد که بعدا عنوانش تغییر کرد.» داوری درباره معیارهای ازدواج افراد حاضر در این سمینار هم توضیحاتی میدهد. معیارهایی که کاملا سنتی هستند: «به هرحال معیارهای ازدواج درهمه جای دنیا، تقریبا یکسان است، میشود کمی در معیارها ازجمله سن یا مشخصات ظاهری، تغییراتی ایجاد کرد، اما بهطورکلی معیارها یکسان است.»
او درباره تأکید بر کوچکتربودن همسر آینده بهعنوان معیار بیشتر مردانی که به این سمینار آمده بودند، هم توضیحاتی میدهد: «متوسط سن ازدواج بالا رفته، به همین خاطر زنان و مردان میخواهند با افرادی کوچکتر یا همسن خودشان ازدواج کنند، ما در این سمینارها سعی میکنیم این نکات را به افراد آموزش دهیم. بررسیهای ما نشان میدهد معیارها برای افراد بالای ٤٠سال و افراد تحصیلکرده، به سختی تغییر میکند.»
داوری، ظاهر را بهعنوان معیار مهم دیگری، عنوان میکند: «همه نوع ازدواجی با دیدن شروع میشود، این موضوع بیش از همه برای مردان اهمیت دارد. نمیتوان این معیار را نادیده گرفت.» او معتقد است که ازدواج با این روش، به تدریج درمیان خانوادهها، جای خودش را باز کرده است. به هرحال برای تشویق خانوادهها زمان نیاز است. به گفته رئیس موسسه سایههای ماندگار، استقبال از برگزاری این سمینارها نسبت به قبل بیشترشده، مخاطبها بیشتر زنان ٣٥ تا ٤٠ساله هستند، مردان هم معمولا ٤٠ تا ٤٥سالهاند.
داوری میگوید که در رشته مدیریت خدمات بهداشت و درمان تحصیلکرده و دوره مهارتهای زندگی را در دانشگاه تهران گذرانده است. میگوید ١٢سال مدیر بیمارستانهای مختلفی در تهران بوده. او درباره ایده راهاندازی این موسسه میگوید: «فکر راهاندازی این موسسه ١٧سال پیش برایم ایجاد شد، وقتی دیدم خواهر ٣٤سالهام هنوز مجرد است، برایم این سوال پیش آمد که چرا موسسهای وجود ندارد تا افراد مجرد از طریق آن ازدواج کنند، بعدها که موسسهام را راه انداختم، خواهرم هم توانست ازدواج کند، حالا هم دو فرزند دارد.»