سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

تب کافی مَن و کافی لیدی در تهران


«آموزش کافی شاپ داری»؛ شاید اگر این عبارت را چند سال پیش می شنیدید برایتان خنده دار بود که دیگر این چه نوع آموزشی است! اما این روزها تا دلتان بخواهد کسانی هستند که با همین عنوان سعی در تربیت «کافی من» و «کافی لیدی» دارند.



روزنامه هفت صبح: «آموزش کافی شاپ داری»؛ شاید اگر این عبارت را چند سال پیش می شنیدید برایتان خنده دار بود که دیگر این چه نوع آموزشی است! اما این روزها تا دلتان بخواهد کسانی هستند که با همین عنوان سعی در تربیت «کافی من» و «کافی لیدی» دارند و با راه اندازی آموزشگاه و برگزاری کلاس یا آموزش کارآموز به صورت خصوصی در کافی شاپ خودشان، علاقمندان را به این سمت جذب می کنند. همیشه در هر دوره ای که باشیم تب یادگیری حرفه و کاری همه گیر می شود و عده زیادی هستند که برای یاد گرفتن آن به سراغش می روند. مثال های آن چندان هم دور نیست که از خاطرها رفته باشد.

مثلا برای دهه های 40 و 50 تب یاد گرفتن خیاطی و رفتن به کلاس های آموزشی حسابی داغ بود. دهه های ابتدایی 60 نیز تب رفتن به کلاس های آشپزی خیلی ها را هم به سمت خود کشاند و یکی از مهمترین دلایل آن آمدن سامان گلریز در برنامه های تلویزیونی بود.

کلاس های بازیگری هم حسابی در این دوره داغ شد و با آمدن سوپراستارهای زن و مرد خوش چهره که مثل بمب صدا کرده بودند باعث شد همه آرزوی بازیگر شدن داشته باشند و در هر کوچه و برزنی کلاس آموزش بازیگری راه افتاد. برای کسانی هم که کمی با سلیقه بودند کلاس های گلدوزی و گل چینی نیز طرفدار پیدا کرده بود آن هم به دلیل کلاس های آموزشی که مثل «سیمای خانواده» و «تصویر زندگی» در میان برنامه هایشان گنجانده بودند.

تب کافی مَن و کافی لیدی در تهران!

بیا با هم برویم کافی شاپی راه بیندازیم!

اینها نمونه ای بودند برای یادآوری آنچه که درخصوص تب یاد گرفتن حرفه ای؛ همه را به سمت خود می کشاند. دهه 70-60 تقریبا از تب آنچه که گفته شد دور شده اند و به سمت یاد گرفتن کارهای دیگری رفتند. چند سالی می شود هر کس که دلش می خواهددست به کار آزاد بزند و در آن حس خوبی هم داشته باشد یکی از اولویت هایش راه انداختن کافی شاپی روشنفکرانه است. در کنار این خواسته عده ای هم از موقعیت استفاده کرده و با راه اندازی آموزشگاه هایی با عنوان «آموزش کافی شاپ داری» مشتاقان داشتن کافی شاپ را به سمت خود کشاندند و برای اطلاع رسانی به همگان دست به دامن دنیای مجازی نیز شده اند و با تبلیغات وسیع در اینترنت و شبکه های اجتماعی از ماهیت خود و دادن مدرک های معتبر و حتی بین المللی به علاقمندان اطلاع می دهند.

هفت صبح نیز برای اینکه از جریان این کلاس ها، مدرک های داده شده، هزینه آن، اینکه چه چیزهایی قرار است در آن یادداده شود و چه افرادی آموزش این کلاس ها را برعهده دارند سردربیاورد به سراغ چند کلاس آموزش کافی شاپ رفته و با کارآموزها و استادهایی که آموزش می دهند صحبت کرده است. نکات جالبی هم دستمان آمد. مثلا در این آموزشگاه ها علاوه بر یاد دادن درست کردن خوراکی، نحوه سرویس دهی هم یاد داده می شود. به عنوان مثال زمانی که می خواهید یک فنجان قهوه جلوی مشتری قرار بدهید، ابتدا فنجان را طوری در دست باید قرار بدهید که موقع قرار گرفتن روی میز فنجان ساعت یک را نشان بدهد. بعد نعلبکی را بایدط وری بچرخانید که دسته فنجان روی ساعت سه بایستد.

اگر کودک بود حواستان باشد ساعت چهار برای او اختصاص دارد! همچنین به چه میزان از مواد اولیه استفاده کنندکه به عنوان مثال یک قهوه برایشان سه تا چهار هزار تومان آب بخورد و 8 هزار تومان بفروشند!



وقتی پای رقابت در میان باشد


تا چند سال پیش تعداد کافی شاپ های شهری مانند تهران آنقدر زیاد نبود که به چشم بیاید اما اگر کمی به همین شهر شلوغ دقت کرده باشید هر روز به تعداد کافی شاپ های آن اضافه می شود. دور از انصاف خواهد بود اگر نگوییم همینطور که به تعداد کافی شاپ ها اضافه می شود به کیفیت آنها هم افزوده شده و به همین خاطر بازار داغی بین کافی شاپ دارها به وجود آمده است و هر کس سعی می کند به مشتری هایش آنقدر سرویس خوب بدهد که او کافی شاپش را به عنوان پاتوق انتخاب کند و سراغ رقبا نرود.

علاوه بر این بعد از پخش یک آیتم آموزشی در برنامه «به خانه برمی گردیم» تعداد متقاضیان این حرفه به شدتافزایش پیدا کرد. همین دلایل کافی است که صاحبان کافی شاپ را برای یادگیری کافی شاپ داری حرفه ای و درست و درمان ترغیب کند.



صاحبان کافی شاپ بالاخره سراغ ما خواهند آمد

کافی است پای کامپیوترتان بنشینید و با یک سرچ ساده چندین شماره تلفنی را که تبلیغ آموزش کافی شاپ داری می کنند پیدا کنید. ما هم همین کار را کرده و بعد از پیدا کردن چندین شماره و تماس با آنها به سراغشان رفتیم تا از نحوه یاد دادنشان چیزی دستگیرمان شود. به یکی از شماره ها که زنگ زدیم گفت آموزش هایش بیشتر خصوصی است و در کافی شاپش آموزش می دهدو ما هم برای گفتگو به کافی شاپ او که در غرب تهران بود رفتیم.

کافی شاپی کوچک اما با دکور سنگین که می گفت چند سال پیش 200 میلیون تومان برایش هزینه دربر داشته است. می گوید هر کسی که می خواهد کافی شاپ راه بیندازد بالاخره در هر یک از مراحل، کارش به آنها می افتد. حالا چه در بخش آموزش، مشاوره، دکور، راه اندازی، منو و چه بخش خرید، فروش، تبلیغات، جذب مشتری، جانمایی کردن منطقه و ... باشد به هر حال به سراغ آنها خواهد آمد.



کافی شاپ داری با شغل های دیگر فرق می کند


وقتی از آموزش دهنده کافی شاپ داری می پرسیم که چطور می شود کسی تصمیم بگیرد سرمایه خود را صرف راه اندازی کافی شاپ کند می گوید: «جرقه اول کافی شاپ داری علاقه است و بعد از آن یک سرمایه اولیه خوب. چون غیر از جانمایی درست برای کافی شاپ، دکور آن هم خیلی مهم است که هزینه بر خواهد بود. کافی پاش با شغل های دیگر خیلی فرق می کند. برای کافی شاپ نمی شود مانند رستوران تبلیغ خانه به خانه کرد. لازم است مشتری حتما پا به کافه بگذارد و از آن حس خوب بگیرد تا باز هم به آنجا بیاید. کافی شاپ باید مشتری پاتوقی هر روزی داشته باشد.»



از نظر دکور، کم از کشورهای پیشرفته نداریم


اینکه کافی شاپ های ما و نحوه آموزش «کافی من» و «کافی لیدی» در ایران چقدر با خارج از کشور و کشورهای پیشرفته برابری می کند سوالی بود که ما از کسی که در بطن ماجراست پرسیدیم. او در این خصوص توضیح داد: «کافی شاپ در ایران ممکن است از نظر سطح دکور، نوع سرویس دهی و میزان مشتری مداری با کشورهای پیشرفته برابری کند اما از آنجایی که مواد اولیه در ایران، برای خوراکی های مصرفی در کافی شاپ اورجینال نیست و بیشتر از همان موادی که در کشور موجود است استفاده می کنند برای همین شاید از نظر سطح کیفی فاصله داشته باشیم.»

تب کافی مَن و کافی لیدی در تهران!

مدرکی برای کافی شاپ داری

صنعت کافی شاپ داری در ایران، صنعت نویی است که هنوز هم به خوبی جا نیفتاده و حتی اتحادیه مجزا ندارد و به عنوان یکی از زیرمجموعه های اتحادیه آبمیوه بستنی و کافی شاپ مشغول به فعالیت است.

علی زعفری از مدرک هایی که در ایران بعد از گذراندن دوره های کافی شاپ در آموزشگاه داده می شود، می گوید: «خیلی از آموزشگاه ها هستند که به کارآموز خود بعد از گذراندن دوره ها مدرک می دهند که یا از سوی سازمان فنی و حرفه ای است یا مدرک های بین المللی است. به نظر من این مدرک ها چندان اعتبار خاصی ندارند و پیاده کردن آن چیزی که یاد می گیریم مهمتر خواهد بود چون به هر حال کسی بخواهد مثلا در کافه های ایتالیا  کار کند چون دستگاه هایی که در آنجا وجود دارد در ایران نیست نمی تواند با آنها کار کند و باید باز هم دوره بگذراند.»

او ادامه می دهد: «امکانات آموزش در اختیار ما نیست. غیر از مواداولیه فضاها برای آموزش استاندارد نیستند. کافی شاپ شغل خارجی است و آموزش دهنده های آن حتما باید در خارج از ایران دوره های آن را گذرانده باشند یا استادهایی از خارج به ایران بیایند.»



آموزشگاه هایی به نمایندگی از کشورهای دیگر


بیشتر آموزشگاه ها خود را نماینده آموزشگاه های بزرگ دنیا معرفی می کنند که البته برای اثبات کارشان چندین گواهینامه ای که نشان می دهد چنین امکاناتی را در اختیار دارند به در و دیوار آموزشگاهشان زده اند تا حجت بر همگان تمام شود. همه آموزشگاه ها و حتی کسانی که در کافی شاپ آموزش می دهند مدرکی را به کارآموز خود اعطا می کنند اما بعضی از آنها مدرک بین المللی ارائه می دهند، حتی برخی از آنها می گویند مدرکشان آنقدر معتبر است که می توان آن را ترجمه و برای مهاجرت استفاده کرد.

علاوه بر آنچه که گفته شد بعضی از آموزشگاه ها نیز می گویند کهب رای دادن خدمات بیشتر به کارآموزها با برخی از آموزشگاه های خارج از ایران نیز توافق کرده اند که کارآموز از ایران معرفی کنند تا برای آموزش از طریق بورس آموزشی به آن کشور بروند و آموزش لازم را ببیند.



هزینه آموزش کافی شاپ داری


یکی از ویژگی های مشترک آموزش دهنده ها در این بود که فقط کار خودشان را قبول دارند و می گویند کارآموزها هر جا رفته اند بعد از آن دوباره برای یادگیری سراغ آنها آمده و وقتی هم آمده اند حتی نحوه درست کردن یک قهوه ساده را هم نمی دانستند! برای همین هر کدام از آموزش دهنده ها در این حوزه برای خود قلعه ای ساخته است و فرومانروایی خودش را می کند.

عرف هزینه هایی که معمولا آموزشگاه های کافی شاپ داری از کارآموزهای خود می گیرند اول از همه به دو دسته تقسیم می شود اینکه کارآموز می خواهد دوره هایش را به صورت خصوصی بگذراند یا عمومی.

از چندین آموزشگاه درباره هزینه کلاس ها پرسیدیم. این آموزشگاه ها برای برگزاری کلاس های عمومی به مدت یک هفته و هر روز دو ساعت 400 هزار تومان دریافت می کنند و برای کلاس های خصوصی که تعداد ساعت ها و روزهای آن به همین میزان است 800 هزار تومان در نظر گرفته اند. به گفته فرهاد زعفری اگر کارآموز در طی دوره تعیین شده چه مخصوصی و چه عمومی نتواند برخی کارها را یاد بگیرد بدون گرفتن هیچ هزینه ای تا زمانی که بتواندن کار را به درستی یاد بگیرد می تواند از آموزشگاه ها و استادهای آن استفاده کند.

حتی بعد از راه اندازی کافی شاپ نیز می توانند باز هم از تجربیات اساتید آنجا بهره ببرند. در مورد آموزش دهنده های دیگری که بدون داشتن آموزشگاه، کارآموزهای خود را در محیط کافی شاپ آموزش می دهند نیز قیمت ها به همین صورت است و معمولا کارآموز خصوصی می گیرند با همان هزینه 800 هزار تومان در 32 ساعت و با همان شروط گفته شده اما باز هم کسانی هستند که کمی دندان گردترند و حتی تا دو میلیون و 500 هزار تومان کلاس های عمومی شروع می شد تا 500 هزار تومان آموزش خصوصی.



از آموزش پیشرفته تا مقدماتی


بعضی از آموزشگاه ها برای اینکه بتوانند هم کلاس کار خود را بالا ببرند هم اینکه بگویند پله پله تا یادگیری فوت کوزه گری کافی شاپ داری باید پیش رفت؛ کلاس های خود را به دو بخش مقدماتی و پیشرفته تقسیم می کنند. یعنی کسانی که دوره های آموزش مقدماتی را می گذرانند در حد درست کردن نوشیدنی ها، بستنی ها، سس ها، اسنک ها، اسموتی ها، نحوه آسیاب کردن قهوه و ... است و ریزه کاری های دیگر که به اصطلاح خودشان «افه» های کار است را می گذارند برای مرحله پیشرفته که در این دوره به ظاهر قضیه توجه بیشتری می شود. مثلا یاد می دهند چطور روی کاپوچینو طرح گل زد یا مثلا برخی نوشیدنی های ترکیبی را چطور استفاده کنند که بدون ترکیب شدن با هم سرو کرد و در لیوان به خوبی رنگ های جدای آنها دیده شود.



شغلی با درآمد متوسط رو به بالا


اکثر کسانی که برای یادگیری کافی شاپ داری به این کلاس ها می آیند معمولا افرادی هستند که خودشان می خواهند کافی شاپ راه بیندازند و به دنبال یادگیری هستند. بیشتر کارآموزها پسر و زیر 30 سال اند اما کسانی هم که نمی توانند کافی شاپ راه بیندازند نگران نباشند. چون باز می توانند با رفتن به این کلاس ها و یاد گرفتن این حرفه، شغلی با درآمد متوسط رو به بالا داشته باشند. چون حقوق یک «کافی من» از مبتدی تا پیشرفته شروع می شود و بسته به اینکه چقدر «کافی من» استخدامی در کار خود حرفه ای و زبردست است افزایش پیدا می کند.

یکی دیگر از تضمین هایی که این آموزشگاه ها و آموزش دهنده ها می دهند این است که کار را هم برای شما پیدا خواهند کرد و به کافی شاپ های مختلف معرفی تان می کنند. اگر هم می خواهید کافی شاپ راه بیندازید راهنما و مشاورتان در مراحل مختلف مثل نوع دکوری که باید در کافی شاپ تان استفاده کنید، آشنایی با استانداردهای اتحادیه بهداشت، نحوه استفاده از دستگاه ها و نگهداری و حتی مراحل اخذ جواز کسب، برآورد هزینه و تامین نیروی انسانی حضور خواهند داشت.


ویدیو مرتبط :
روضه عجیب و ناب مرحوم کافی درجلسه حاج محسن کافی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

در کافی شاپ‌های تهران چه می‌گذرد؟



اخبار,اخبار اجتماعی ,کافی شاپ‌های تهران

 

اخبار اجتماعی - در کافی شاپ‌های تهران چه می‌گذرد؟

نزدیک به یک ماه از انتشار خبر ممنوعیت اشتغال بانوان در کافی شاپ ها از طرف رییس پلیس اماکن ناجا می گذرد؛ خبری که به محض انتشار، از سوی بسیاری از دولتمردان و کارشناسان و البته نهادهای مدنی با انتقاد شدیدی روبرو شد.

به گزارش ایرنا، «کتایون» سال هاست که مدیر یکی از کافی شاپ های تهران است. او این کار را نه از روی تفنن بلکه به عنوان یک شغل و منبع اصلی درآمدش دنبال می کند. کتایون می گوید: «کار حق زنان است؛ در صورت ممنوعیت اشتغال آنها در کافی شاپ ها چه کسی پاسخگوی بیکار شدن صدها نفر خواهد بود؟»
 
این پرسشی است که از نظر بسیاری از کارشناسان، افراد دست اندر کار در این طرح، کوچک ترین توجهی به آن نداشته اند؛ پرسشی به ظاهر ساده که اکنون ذهن عده ی زیادی از افراد مشغول در این حرفه را به خود مشغول کرده است.
 
برای شنیدن دغدغه های افراد شاغل در این حرفه، به یکی از کافه های نام آشنای خیابان انقلاب می رویم؛ کافه یی کوچک و آرام با فضایی گرم که سراسر دیوارها و حتی زیر شیشه ی میزهای آن، پوشیده از یادداشت هایی است که مشتریان این کافه در قالب شعر یا دلنوشته از خود بجای گذاشته اند.
 
بعد از سفارش قهوه یی فرانسوی، پای صحبت آقای «خوش خلق» مسوول فرهنگی و هنری این کافه که هر روز پذیرای عده ی زیادی از مردم و بویژه دانشجویان است، می نشینم. او در واکنش به طرح اخیر نیروی انتظامی در ممنوعیت اشتغال زنان در کافی شاپ ها می گوید: «به نظر می رسد افرادی که چنین طرح هایی را ارایه می کنند در جامعه حضور ندارند و هیچگونه مشورتی با افرادی که در این عرصه فعالیت دارند، نکرده اند. آیا ارایه کنندگان چنین طرح هایی حتی یک درصد به ضررهای اقتصادی که افراد شاغل در این حوزه متحمل آن خواهند شد فکر می کنند؟»
 
اطراف ما در کافی شاپ پر از دختران و پسران جوانی است که در فضایی آرام مشغول گفت و گو و نوشیدن انواع نوشیدنی ها هستند. درست است که در این مکان خانمی اشتغال ندارد، ولی به گفته ی خوش خلق، «در برخی دیگر از شعبه های این کافه خانم هایی فعالیت می کنند که کار خود را بدون هیچگونه مشکل و به بهترین وجه انجام می دهند و از دقت بالایی نیز برخوردار هستند.»
 
خوش خلق با اشاره به فضای آرام، فرهنگی و بدون تنش این کافه و بسیاری دیگر از کافه های مشابه آن می گوید: « موضوع اصلی در این تصمیم نه فقط جنبه ی اقتصادی بلکه جنبه ی ضدفرهنگی آن است. بسیاری از کافی شاپ های ما دارای محیطی فرهنگی-هنری هستند که مکانی مناسب را برای اشتغال و حضور بانوان فراهم می کند. چرا یک خانم نباید طبق علایق و سلایق خود در این مکان فعالیت و گذران زندگی کند؟»
 
مقصد بعدی ما یکی دیگر از کافه های معروف تهران است که فضا و چیدمان هنری و زیبای آن، با نام کافه کاملا در تناسب است. «کتایون» مدیر این کافی شاپ با وجود مشغله ی فراوان، با مهربانی و رویی گرم دعوت ما را برای گفت و گو می پذیرد.
 
اطلاعات درستی از این طرح ندارد و آگاهی او در سطح خبرهایی است که در مطبوعات یا فضای مجازی مطالعه کرده است. از او می پرسیم آیا در این خصوص بخشنامه یی هم به شما ابلاغ شده است که می گوید: « نه من و نه افراد دیگری که در این حرفه با آن ها آشنایی دارم چنین بخشنامه یی را دریافت نکرده ایم.»
 
در این کافه نیز بجز «کتایون»، خانم دیگری فعالیت نمی کند. چرایی این موضوع را جویا می شویم و او در جواب می گوید: «من خانم ها و دختران جوان زیادی را می شناسم که در کافی شاپ های دیگر فعالیت می کنند. همه ی آن ها افرادی موقر و نجیب هستند و کار خود را بخوبی انجام می دهند. ولی برای من به عنوان یک زن بسیار سخت است تا به دختران جوان برای انجام فعالیت هایشان امر و نهی کنم. بنابراین ترجیح می دهم آقایان را در کافه استخدام کنم.»
 
او بزرگ ترین تاثیر طرح تازه ی نیروی انتظامی را بی توجهی به معیشت و بازار کار بانوان دانست و گفت: «تنها قربانی این طرح، زنان خواهند بود. آن ها با از دست دادن شغل خود برای جبران این خلا و تامین زندگی ممکن است به ناچار دست به کارهایی بزنند که تبعات بسیار تاسف باری داشته باشند.»
 
او همچنین این طرح را تاثیرگذار بر اشتغال عده ی زیادی از افراد جامعه عنوان کرد و گفت: «بسیاری از این زنان، سرپرست خانوار هستند و با توجه به اینکه سن ازدواج بسیار بالا رفته، بسیاری از دختران جوان ما برای تامین مخارج زندگی به این کار روی می آورند. خیلی از افرادی که برای کارهایی نظیر ظرف شویی و ... به ما مراجعه می کنند دختران و پسران جوانی هستند که دارای مدارک سطح بالای دانشگاهی هستند. چه کسی می خواهد پاسخگوی این افراد باشد؟ ما باید جایگزینی برای موقعیت هایی که از زنان سلب می کنیم داشته باشیم تا برای جبران آن به کارهای ناشایست دست نزنند. حتی زمانی که فروشندگان مترو را از کار منع می کنیم باید به فکر آینده و معیشت آنان باشیم.»
 
«کتایون» با ذکر این گفته ی قدیمی که «انسان به هرآنچه از آن منع شود حریص تر می شود» ادامه داد: «تنها پیامد این طرح، جری تر و حریص تر شدن افراد است. البته خانم های ما را نمی توان با چنین سیاست هایی متوقف کرد. آن ها همیشه با هوش و ذکاوت بالای خود راه دیگری را برای گذر از مشکلات پیدا می کنند. ولی با وجود این، باید امیدوار بود این طرح اجرایی نشود؛ چرا که من خودم به عنوان یک زن می دانم آن ها چقدر تحت فشار قرار خواهند گرفت.»
خوش خلق در ادامه ی گفت و گویش، بروشوری را نشانمان می دهد که در آن، ظرفیت بزرگ فرهنگی کافه ی کوچکی که در آن مشغول گفت و گو هستیم بخوبی نشان داده شده است. این کافه مدتی است با جمع آوری نوشته هایی که مشتریان به رسم عادت بر روی دیوار یا زیر شیشه ی میزها باقی می گذارند، اقدام به چاپ آن ها می کند.
 
او می گوید: «حتی در گذشته، کافه نادری مکانی بود که به نوعی زایش فرهنگی و هنری در آن رخ می داد و هنرمندان زیادی برای آشنایی بیشتر با یکدیگر و همچنین آشناییِ مردم با آثار آن ها، در این مکان جمع می شدند. ما اکنون به چنین محیط هایی در سطح شهر نیاز داریم. چرا بجای حمایت از پیشرفت بیشتر این مکان ها در سایه ی فرهنگ و باورهای ایرانی، آن ها را درگیر حاشیه هایی می کنیم که نه تنها برای بانوان بلکه برای جامعه ی ما چیزی جز پسرفتِ فرهنگی نتیجه یی بدنبال ندارد؟»
 
خوش خلق ادامه داد: «قشر دانشجو و فرهیخته ی ما، بر اساس نگاه و آگاهی یی که پیدا کرده است و همچنین زندگی در عصری که ارتباط های انسانی و مجازی مهم ترین جنبه ی آن را تشکیل می دهد، نیازمند ارتباط هایی از این دست است و ما با محدود کردن این ارتباط، تنها او را از رفع نیازهای طبیعی اش منع می کنیم. به اعتقاد من حتی صحبت درباره ی چنین طرحی یک عقبگرد بزرگ است.»
 
ممکن است بسیاری افراد تصور کنند کافی شاپ ها مکان هایی هستند که قشری خاص از جامعه در آن رفت و آمد دارند و از همین رو حضور و اشتغال بانوان در این مکان را نامناسب بدانند؛ نکته یی که خوش خلق در پاسخ به آن گفت: «ما مشتریان محجبه و حتی طلبه داریم. در این کافه و بسیاری دیگر از کافه های شهر، افراد از هر قشر و طبقه یی که تصور کنید حضور پیدا می کنند.

 

ممکن است برخی از کافی شاپ های تهران به سبب فضایی که دارند و اینکه تلاش می کنند غربی تر به نظر بیایند برای برخی افراد مناسب نباشند، ولی باید از سایر فضاها و بویژه افراد شاغل در آن ها حمایت شود. افرادی که چنین طرح هایی را بدون در نظر گرفتن شرایط روز جامعه و پیش بینی پیامدهای اجرای آن مطرح می کنند، باید توجیه دقیق خود از ارایه ی چنین طرحی را ارایه کنند. چرا که نسل جوان پذیرای بهانه های ساده انگارانه نخواهد بود.»
اخبار اجتماعی - ایرنا