سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

بهترین کشورها برای کسب‌ و کار کدامند؟


تغییرات اقتصادی که دولت‌ها در شرایط بحران ایجاد می‌کنند، فرصت‌های کسب‌وکار را توسعه می‌بخشد. عواملی مانند محیط تجاری فعال، رشد اقتصادی کشور، رشد تکنولوژی، سرمایه انسانی و شرایط مالی، در ایجاد یک محیط کسب‌وکار مناسب تاثیرگذارند.

دنیای اقتصاد: تغییرات اقتصادی که دولت‌ها در شرایط بحران ایجاد می‌کنند، فرصت‌های کسب‌وکار را توسعه می‌بخشد. عواملی مانند محیط تجاری فعال، رشد اقتصادی کشور، رشد تکنولوژی، سرمایه انسانی و شرایط مالی، در ایجاد یک محیط کسب‌وکار مناسب تاثیرگذارند. بر این اساس، ده کشور برتری که در فراهم آوردن محیط کسب و کار مناسب در جهان پیشتازند معرفی می‌شوند:

بهترین کشورها برای کسب‌ و کار کدامند؟

1) کانادا

کانادا به عنوان یک جامعه ثروتمند و صنعتی با تکنولوژی پیشرفته، از زمان جنگ جهانی دوم رشد قابل توجهی در بخش‌های تولید، معدن و خدمات داشته و از کشوری با اقتصاد به شدت روستایی به کشوری کاملا شهری و صنعتی تبدیل شده است. در نتیجه، بخش فعال صنعتی، زمینه‌ساز فرصت‌های کاری فراوان برای نیروی کار این کشور بوده است.

توافقنامه تجارت آزاد آمریکا-کانادا در سال 1989 و توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا)، به افزایش شدید روابط تجاری و اقتصادی کانادا با آمریکا منجر شده و دو کشور را به شرکای تجاری اصلی یکدیگر تبدیل کرده است.

کشور کانادا با داشتن منابع طبیعی عظیم، نیروی کار ماهر، ماشین‌آلات سرمایه ای مدرن، طی سال‌های 1993 تا 2007 (قبل از شروع بحران اقتصادی جهانی) از رشد اقتصادی ثابتی بهره برده است.



2) نیوزیلند

دولت نیوزیلند در 20 سال گذشته، این کشور را از یک اقتصاد کشاورزی محور کاملا وابسته که بریتانیا حق امتیاز بازارهای آن را در دست داشته، به اقتصادی صنعتی با بازار آزاد و قابل رقابت در سطح جهانی تبدیل کرده است. این رشد دینامیک، درآمدهای واقعی را افزایش داده و قابلیت‌های تکنولوژیک بخش صنعت را گسترش داده است. درآمد سرانه این کشور تا سال 2007 به مدت 10 سال متوالی افزایش داشته است. با اینکه اقتصاد نیوزیلند در سال 2010 خود را از رکود اقتصادی نجات داد، اما بخش‌های کلیدی تجاری این کشور در برابر تقاضای ضعیف خارجی آسیب پذیرند. افزایش رشد بهره‌وری و توسعه زیرساخت‌ها، از برنامه‌های بلندمدت دولت نیوزیلند است.



3) هنگ‌کنگ

هنگ‌کنگ اقتصادی با بازار آزاد دارد که به شدت وابسته به تجارت و سرمایه‌گذاری بین‌المللی است. اقتصاد آزاد هنگ‌کنگ این کشور را در معرض رکود اقتصاد جهانی قرار داده، اما افزایش تعامل با چین، از طریق تجارت، توریسم و روابط مالی، به این کشور کمک کرده بسیار زودتر از پیش‌بینی‌های گذشته، خود را از بحران بیرون بکشد.

هنگ‌کنگ منابع طبیعی محدودی دارد و مواد اولیه و مواد غذایی این کشور عمدتا وارداتی است. اما در نتیجه تسهیل محدودیت‌های مسافرتی چین، تعداد توریست‌های این کشور افزایش یافته و از 5/4 میلیون نفر در سال 2001 به 5/22 میلیون نفر در سال 2010 رسیده که این امر فرصت‌های کسب‌وکار خوبی برای مردم این کشور به وجود می‌آورد.

فعالیت‌های اقتصادی همچون ایجاد بورس مستقل از چین، به توسعه این کشور کمک قابل‌توجهی کرده است.



4) ایرلند

ایرلند اقتصادی کوچک، مدرن و وابسته به تجارت دارد. ایرلند جزو اولین کشورهای اتحادیه اروپا بوده که یورو را به عنوان پول رایج خود معرفی کرد. این کشور تا سال 2007 از رشد اقتصادی صعودی بهره برده، اما با آغاز بحران مالی جهانی، فعالیت‌های اقتصادی آن کاهش چشمگیری داشته است. ورود رکود اقتصادی به این کشور در سال 2008 برای اولین بار پس از یک دهه بوده که این امر به املاک داخلی و بازارهای ساخت و ساز عمران در این کشور، آسیب جدی وارد کرد.

بعد از رکود بخش عمرانی و کاهش هزینه مصرف‌کننده و سرمایه‌گذاری‌های تجاری در ایرلند، بخش صادرات این کشور که در دست شرکت‌های چند ملیتی خارجی است، عامل نجات اقتصاد ایرلند بوده و کسب و کار در این بخش توسعه داشته است. اما بخش کشاورزی نیز که زمانی مهم‌ترین بخش اقتصادی ایرلند بوده، اکنون در برابر بخش‌های صنعت و خدمات این کشور تضعیف شده است.



5) دانمارک

ویژگی اقتصاد بازار محور مدرن دانمارک این است که از بخش کشاورزی با تکنولوژی پیشرفته، صنعتی مجهز به آخرین تجهیزات روز با شرکت هایی پیشتاز در بخش دارو، حمل و نقل دریایی و انرژی‌های تجدید پذیر بهره می‌برد و به شدت به تجارت خارجی وابسته است. قوانین و مقررات دانمارک تقریبا در بیشتر مسائل مطابق با استانداردهای اتحادیه اروپا است. دانمارکی‌ها از بالاترین استانداردهای زندگی در جهان بهره می‌برند و اقتصاد این کشور با اقدامات رفاهی گسترده از سوی دولت و توزیع برابر درآمد، ممتاز شده است. دانمارک صادرکننده صرف غذا و انرژی است، اما به واردات مواد اولیه برای بخش تولید خود وابسته است. در میان کشورهای اتحادیه اروپا، دانمارک یکی از بزرگ ترین حامیان تجارت آزاد محسوب می‌شود. البته دانمارک نیز به واسطه رکود اقتصادی جهانی از سال 2007 با سقوط بخش مسکن روبه رو شد. اما در سال 2010 به واسطه افزایش هزینه‌های دولتی تا حدی به رونق نسبی دست یافت. کاهش دادن نسبت کارگران به بازنشسته‌ها از برنامه‌های بلند مدت مقامات این کشور است.



6) سنگاپور

سنگاپور اقتصادی بسیار پیشرفته و بازار آزاد موفقی دارد. محیط کسب و کار در کشور سنگاپور کاملا آزاد و عاری از فساد است و ثبات قیمت‌ها از ویژگی‌های اصلی اقتصادی این کشور است. اقتصاد سنگاپور کاملا وابسته به صادرات، به خصوص کالاهای مصرفی الکترونیکی، کالاهای حوزه تکنولوژی اطلاعات، صنایع دارویی و بخش خدمات مالی رو به رشد است.

دولت سنگاپور در برنامه ای بلند مدت امیدوار است مسیر رشد جدیدی را بسازد که بر افزایش بهره‌وری در این کشور متمرکز است. جذب سرمایه‌گذاری در این کشور عمدتا در تولید تکنولوژی دارویی و پزشکی بوده و دولت به تلاش‌های خود برای تبدیل سنگاپور به یک قطب مالی و تکنولوژی پیشرفته در آسیای جنوبی ادامه می‌دهد.



7) سوئد


کشور سوئد به کمک سیاست صلح و بی‌طرفی در کل قرن بیستم، به سطح بی نظیری از استانداردهای زندگی تحت یک نظام ترکیبی از سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های پیشرفته و مزیت‌های رفاهی گسترده دست یافته است. این کشور دارای نظام توزیع مدرن، ارتباطات داخلی و خارجی عالی و نیروی کار ماهر است. چوب، تولید برق و سنگ آهن منابع اصلی اقتصاد سوئد را تشکیل می‌دهند که به شدت متمایل به تجارت خارجی است.

شرکت‌های خصوصی سهم حدود 90درصدی در تولید صنعتی سوئد دارند که 50 درصد آن مربوط به بخش مهندسی در امر تولید و صادرات است. سوئد همواره از افزایش تقاضای داخلی و صادرات قوی خود بهره برده است. این مساله به همراه بخش مالی قوی، این امکان را برای دولت مرکزی به وجود آورده که طرح اصلاحی خود را به هدف افزایش اشتغال و کاهش نقش دولت در اقتصاد به اجرا درآورد.

توانایی در صادرات کالا و بازگشت سودآوری در بخش بانکداری سوئد، در سال 2010 رونق قابل توجهی به اقتصاد این کشور پس از تاثیر بحران مالی جهانی به همراه داشت.



8) نروژ


نروژ اقتصادی مرفه دارد. دولت حوزه‌های کلیدی، مانند بخش حیاتی نفت را از طریق بنگاه‌های عمدتا دولتی کنترل می‌کند. این کشور منابع غنی و طبیعی نفت، تولید برق، شیلات، جنگل و معادن دارد و به شدت وابسته به بخش نفت است که نزدیک به نیمی از صادرات این کشور را تشکیل داده و بیش از 30 درصد درآمد کشور را به خود اختصاص می‌دهد.



9) انگلستان

انگلستان یک قدرت تجاری پیشتاز در اروپا است. در طول دو دهه گذشته، دولت به شدت مالکیت عمومی را کاهش داده و رشد برنامه‌های رفاه اجتماعی را دستور کار خود قرار داده است. کشاورزی در این کشور قوی، مکانیزه و کارآمد با استانداردهای اروپایی است و حدود 60 درصد نیازهای غذایی این کشور را با کمتر از 2 درصد نیروی کار تامین می‌کند. خدمات، به خصوص در بخش بانکداری، بیمه و خدمات تجاری، بیشترین سهم را در رشد اقتصادی این کشور دارند، اما بخش صنعت به تدریج اهمیت خود را در این کشور از دست داده است.

با آغاز بحران در سال 2008، کاهش قیمت مسکن، میزان بالای بدهی مصرف کننده و رکود اقتصاد جهانی، اقتصاد انگلستان را دچار دردسر کرده و دولت را وادار به اتخاذ سیاست‌های ریاضتی کرده است.



10) آمریکا

آمریکا بزرگ ترین اقتصاد تکنولوژیک دنیا را دارد. در این اقتصاد متکی به بازار، شخصیت‌های حقیقی و بنگاه‌های تجاری تصمیم گیر‌های اصلی هستند و دولت مرکزی و ایالتی، کالاها و خدمات عمده مورد نیاز بازار بخش خصوصی را خریداری می‌کند.

شرکت‌های تجاری آمریکا در تصمیم‌گیری برای توسعه ماشین‌آلات سرمایه‌ای، اخراج کارمندان مازاد و تولید کالاهای جدید، از انعطاف‌پذیری بیشتری نسبت به همتایان خود در اروپای غربی و ژاپن برخوردارند. به همین نسبت، برای وارد کردن رقبای خارجی خود به بازار، نسبت به همتایان خارجی خود، با موانع بزرگ‌تری روبه‌رو هستند. شرکت‌های آمریکایی به طلایه داران پیشرفت‌های تکنولوژیک، به ویژه در کامپیوتر، صنایع پزشکی، هوافضا و تجهیزات نظامی در جهان تبدیل شده‌اند.

اقتصاد آمریکا در سال‌های اخیر با چالش‌های متعددی روبه‌رو بوده که این امر بخش کسب و کار این کشور را تحت تاثیر قرار داده است. جنگ سال 2003 بین نیروهای ائتلافی به رهبری آمریکا با عراق و پس از آن اشغال عراق، منابع ملی این کشور را به طور گسترده به سوی تجهیزات نظامی تغییر داده است. افزایش قیمت نفت بین سال‌های 2005 و نیمه نخست سال 2008 تورم و بیکاری این کشور را مورد تهدید قرار داد و اکنون نیز افزایش قیمت‌های بنزین، چالش مهم این کشور است.

بهترین کشورها برای کسب‌ و کار کدامند؟


ویدیو مرتبط :
مزایای کسب و کار مشارکتی کدامند؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کسب و کار موفق در دوران رکود



کسب و کار موفق,دوران رکود

 

بیشتر شرکت های موفق در دوران رکود شرکت هایی هستند که نه تنها از هزینه های بازاریابی خود نمی کاهند بلکه با به کار بردن شیوه هایی هوشمندانه در بازاریابی، خود را با رفتار جدید مصرف کنندگان وفق می دهند.

  

● چگونه به تغییر بودجه واکنش نشان دهیم؟

 

معمولا به محض اینکه حرف از کاهش بودجه به میان می آید، کسب و کارها از هزینه های تبلیغاتی و بازاریابی خود می کاهند اما حقیقت این است که چنین کاری در کوتاه مدت نتیجه ای غیر از کاهش فروش ندارد.

 

در واقع شرکت ها پس از کاهش هزینه های بازاریابی اگرچه از هزینه های خود می کاهند اما کاهش فروش و در نتیجه درآمد هم آنقدر هست که اثر کاهش هزینه ها را از بین ببرد و به کاهش سود بینجامد و تازه این همه ماجرا نیست چرا که شما با کاهش هزینه های بازاریابی از سهم خود در بازار نیز خواهید کاست و هنگامی که دوران رکود اقتصاد پشت سر گذاشته شود به سختی خواهید توانست سهم خود از بازار را بازیابید و اگر بخواهید چنین کاری را نیز انجام دهید باید چندین برابر هزینه بازاریابی صرفنظر شده در دوران رکود، هزینه کنید.

 

در واقع واکنش مناسب به دوران رکود این نیست که یک خودکار قرمز در دست بگیرید و روی بسیاری از هزینه ها خط بکشید بلکه باید در این دوران هوشمندانه تر وموثرتر عمل کرد.

 

رفتار مصرف کنندگان چگونه تغییر می کند؟

 

همه ما می دانیم که در دوران رکود، رفتار مصرف کنندگان، که منبع اصلی درآمد کسب و کارها هستند، تغییر می کند. برای مثال برخی خریدها را عقب می اندازند یا به جای برخی کالاها، جانشین های ارزانتری را خریداری می کنند اما نباید فراموشکرد که همه این ها به معنی توقف خرید کردن نیست.

 

آنها در واقع دست از خرج کردن نمی کشند بلکه شیوه خرج کردن خود را تغییر می دهند تا اوضاع مالی خود را سامان ببخشند. مشتری ها به سوی برندهای ارزانتر سوق پیدا می کنند و البته اگر برندهای گرانتر به میزان کافی وفاداری مشتری ها را جلب کرده باشند و در دوران رکود هم آن را حفظ کنند، آنگاه مشتری ها به محض اینکه وضعیت اقتصادی بهتر شد دوباره به عادات سابق خود باز خواهند گشت.

 

همچنین اگر شما بتوانید راه حل های کم هزینه تری را پیش پای آنها بگذارید، دیگر هرگز مشتری های خود را از دست نخواهید داد و رابطه خود با مشتری را حتی در دوران سخت نیز حفظ خواهید کرد و چه بسا آن را بهبود خواهید بخشید. کافی است به آنها نشان دهید که شرایط اقتصادی را درک می کنید و برای آن به دنبال راهکارهایی هستید.

 

در واقع بیشتر شرکت های موفق در دوران رکود شرکت هایی هستند که نه تنها از هزینه های بازاریابی خود نمی کاهند بلکه با به کار بردن شیوه هایی هوشمندانه در بازاریابی، خود را با رفتار جدید مصرف کنندگان وفق می دهند و این وفق یافتگی را با مشتریان در میان می گذارند. اگر شما مشتری های وفادار خود را در روزهای سخت اقتصاد تنها نگذارید، آنها نیز کنار شما باقی خواهند ماند.

 

چگونه می توان در دوران رکود فرصت های جدید بازار را شناخت؟

 

این درست است که در دوران رکود بازار تغییر می کند. نوعی جنگ قیمتی میان کسب و کارها شکل می گیرد، رقابت شدیدتر می شود و نقدینگی موجود در بازار نیز کاهش می یابد. با اینحال همچنان می توان فرصت های مناسبی را در بازار یافت.

 

برای مثال در این دوران بسیاری از رسانه ها حاضر می شوند با مبالغ بسیار کمتری کالاهای شما را تبلیغ کنند، همچنین رقبای شما نیز برای کاهش بودجه از شدت فعالیت های بازاریابی خود می کاهند و این دقیقا همان زمانی است که شما می توانید جایگاه خود را در میان مشتریان تثبیت کنید و سهم بیشتری از بازار به دست آورید.

 

اگر برنامه ای بلند مدت برای حضور در بازار دارید، این روش برای دوران پس از رکود بسیار به کارتان خواهد آمد. جالب است بدانید بسیاری از شرکت های بسیار موفق امروز، بخشی از موفقیت خود را مدیون بازاریابی هوشمندانه خود در دوران رکود هستند که از میان آنها می توان به شرکت اینتل (Intel) و فروشگاه های زنجیره ای والمارت (Walmart) اشاره کرد.

 

یک تحقیق هم که توسط کالج بیزنس اسمیل (Smeal College of Business) انجام شد نشان داد که بسیاری از شرکت ها توانسته اند با اتخاذ شیوه های بازاریابی هوشمندانهف نه تنها در دوران رکود، کسب و کار خود را حفظ کنند، بلکه آن را قوی تر کنند و پس از دوران رکود، به موفقیت های بسیاری دست یابند.

 

برای مثال شرکت وال مارت که طی سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ شعار تبلیغاتی خود را «قیمت های پایین، هر روز» انتخاب کرد این پیام را به مشتری می رساند که نه فقط در فصل حراج بلکه در تمام روزهای سال می تواند با هزینه ای کمتر از فروشگاه های وال مارت خرید کند.

 

مهمترین ویژگی برای به کار گرفتن استراتژی درست در زمان رکود، شناخت مشتری است. باید بدانید که آنها چگونه می اندیشند و چگونه رفتار می کنند. همچنین می باید بدانید که وضعیت اقتصادی فعلی چگونه بر مشتری های شما تاثیر گذاشته است. برای مثال اگر کالایی می فروشید که طبقه مرفه جامعه مشتری شما هستند، واکنش مشتری های شما نسبت به رکود اقتصادی با واکنش طبقات فرودست متفاوت خواهد بود.

 

اگر این تفاوت را درک نکنید، نتیجه لازم را کسب نخواهید کرد. باید ضربه ای را که رکود اقتصادی به مشتری های شما زده است بشناسید و بازاریابی تجاری خود را پیرامون آن ضربه شکل دهید. همچنین در صورت لزوم، فرایندهای تجاری خود را مرور کنید تا راه هایی را برای کاستن از هزینه ها بیابید.

 

برای تحقق این امر باید انعطاف پذیر بود. در نظر داشته باشید که اگر از بودجه بازاریابی خود بکاهید در این صورت مشتری ها چگونه شما را بیابند؟ همچنین در این شرایط چگونه می توانید به رشد کسب و کار خود امیدوار باشید؟ من نمی دانم که چگونه بدون بازاریابی می توان کسب و کار را توسعه داد، شما می دانید؟

 

عبور از رکود

 

۱ تحقیقات روی مشتری

 

به جای اینکه بودجه خود را صرف تحقیقات بازار کنید، به این احتیاج دارید که بفهمید مشتری ها در دوران رکود چگونه ارزش های خود را بازتعریف می کنند و به رکود پاسخ می دهند. برای مثال کشش قیمتی تغییر می کند، یعنی اگر قبلا افزایش ده درصدی قیمت تاثیر چندانی بر میزان فروش نمی گذاشت اما اکنون ممکن است کمی افزایش قیمت باعث شود تا مشتری ها به سرعت ناپدید شوند.

 

همچنین مشتری ها در دوران رکود زمان بیشتری را صرف می کنند تا کالاهایی را بیابند که از کیفیت و قیمت مناسبی برخوردارند. آنها همچنین بیش از گذشته چانه زنی می کنند. عقب انداختن خرید، توجه بیشتر به حراج ها و کمتر خرید کردن از ویژگی های اصلی رفتار مصرف کنندگان در دوران رکود است.

 

کالاهایی که در گذشته داشتن آنها ضروری جلوه می کرد اکنون به نظر مشتری ها کالاهایی می آیند که می توان بدون آنها نیز سر کرد. کسب و کارهایی که در دوران پیش از رکود توانسته اند اعتماد مشتری ها را جلب کنند، اوضاع بهتری خواهند داشت چرا که جلب اعتماد مصرف کنندگان در دوران رکود اقدامی بسیار مشکل خاست.

 

۲ تمرکز روی ارزش های خانوادگی

 

وقتی دوران سخت اقتصاد فرا می رسد، جایگاه ارزش های خانوادگی برای مصرف کنندگان افزایش می یابد. به همین خاطر در این ایام معمولا آگهی هایی که مفاهیم فردگرایانه دارند جای خود را به آگهی هایی می دهند که صحنه هایی خانوادگی در آنها به چشم می خورد.

 

جالب اینکه معمولا در دوران رکود میزان فروش کارت های تبریک، استفاده از تلفن و همچنین خرید لوازم منزل افزایش می یابد. به همین خاطر باید تلاش کنید تا محصول خود را به نوعی با ارزش های خانوادگی پیوند بزنید و به مصرف کنندگان نشان دهید که شما هم برای کانون خانواده ارزش قائلید.

 

۳ حفظ هزینه های بازاریابی

 

البته مهلک ترین اشتباه در دوران رکود، کاهش قابل توجه هزینه های بازاریابی است اما شیوه هوشمندانه این است در دورانی که بسیاری از رقبا توان پرداخت هزینه های بازاریابی را ندارند یا اینکه تمایلی به آن نشان نمی دهند، شما با بهره گرفتن از بازاریابی، سهم خود در بازار را افزایش دهید.

 

حتی اگر می خواهید هزینه های بازاریابی خود را کاهش دهید باز هم بهتر است این کار را هوشمندانه انجام دهید. برای مثال اگر هر روز یک آگهی ۳۰ ثانیه ای از شما در تلویزیون پخش می شود، به جای اینکه روزهای پخش آگهی را تغییر دهید، بهتر است از زمان آن بکاهید و در عوض باز هم هر روز در تلویزیون دیده شوید. اگر شما از خاطر مشتری پاک شوید، شرکت دیگری جای شما را می گیرد.

 

۴ تجدید نظر در پیش بینی ها

 

دوران رکود فرا رسیده، ممکن است از شنیدن این حقیقت خوشحال نشوید. اما هر چه زودتر آن را بپذیرید، از شانس بیشتری برای عبور از روزهای سخت برخوردار خواهید بود. یکی از نخستین اقدامات پس از پذیرش ورود اقتصاد به رکود این خواهد بود که در پیش بینی های خود تجدید نظر کنید.

 

بیشتر طرح های شما در مورد اینکه طی ماه های آینده چقدر فروش خواهید داشت دیگر کاربرد چندانی نخواهد داشت. قواعد بازار نیز به طور کلی تغییر می کند. در این دوران بهتر است وضعیت بازار در رکودهای سابق را مورد مطالعه قرار دهید تا تصویر بهتری از آنچه پیش رو دارید به دست آورید.

 

۵ حمایت از توزیع کنندگان

 

در دورانی که اطمینان چندانی به بازار وجود ندارد، هیچ کس دوست ندارد که انبارش مملو از کالاهای فروش نرفته باشد. به همین خاطر سعی کنید روابط خود با توزیع کنندگان را توسعه دهید تا آنها انگیزه بیشتری برای فروش محصولات شما داشته باشند.

 

تغییر در قراردادها و در نظر گرفتن امتیازاتی برای توزیع کنندگان می تواند به عبور شما از روزهای سخت یاری رساند. توزیع کنندگان در این دوران با مشکلات پرشماری از جمله مشکل نقدینگی مواجه می شوند. پس تلاش کنید حسن نیت خود را به آنها نشان دهید.

 

۶ شیوه های قیمت گذاری

 

مشتری ها در روزهای سخت، به دنبال بهترین قراردادها و بهترین قیمت ها هستند. پس شما هم باید در شیوه قیمت گذاری خود تجدید نظر کنید. البته برای این کار لازم نیست حتما از بهای قیمت خود بکاهید. شاید این نخستین راه حلی باشد که به ذهن می رسد اما بهترین آنها نیست. بهره گرفتن از شیوه های هوشمندانه تری مانند ارائه تخفیف برای خرید بیشتر به مراتب روش مفیدتری است. این درست است که باید تدبیری به کار ببندید که مشتری تصمیم بگیرد از شما خرید کند اما برای این کار نباید خود را ورشکسته کنید.

 

۷ غفلت از کارکنان

 

در دوران رکود همه به فکر مشتری ها هستند تا مبادا مشتری های قبلی را از دست بدهند اما این نباید باعث غفلت شما از کارکنانتان شود. برای آنها شرح دهید که دوران سخت فرا رسیده است و آنها را در جریان استراتژی های شرکت در این دوران قرار دهید.

 

کارکنان و فروشندگان شما نیز مجبورند در دوران رکود وقت بیشتری را صرف تعامل با مشتری و دیگر امور بکنند به همین خاطر باید انگیزه بیشتری به آنها ببخشید. چنین انگیزه هایی می توانند از طریق پاداش های مالی ایجاد شوند اما ایجاد ارزش هایی در بنگاه نیز می توانند باعث شوند تا کارکنان با علاقه بیشتری برای حفظ آن ارزش ها فعالیت کنند.

منبع:مجله خلاقیت