سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

اصالت بی‌شرمی اجتماعی را چطور تعریف می‌کنیم؟


این ماجرا یک اتفاق ساده است. یک اتفاق ساده و تاریخی در شرایط حساس کنونی که کشور ما همیشه خدا در آن گیر افتاده. شرایطی که می توان آدم های این روزها را در آن دخیل دانست. آدم هایی که در کول و باحال پنداری عمیقی دست و پا می زنند.

هفته نامه چلچراغ - شهرزاد همتی: این ماجرا یک اتفاق ساده است. یک اتفاق ساده و تاریخی در شرایط حساس کنونی که کشور ما همیشه خدا در آن گیر افتاده. شرایطی که می توان آدم های این روزها را در آن دخیل دانست. آدم هایی که در کول و باحال پنداری عمیقی دست و پا می زنند. آدم هایی که جذاب بودن را در لق بودن زبان می دانند.

در این که همدیگر را با القاب زشت صدا کنند، وقتی که می خواهند احساس صمیمیت کنند، فحش های چارواداری به همی می دهند. وقتی می خواهند عاشقانه با هم حرف بزنند، در بهترین شرایط همدیگر را زشت و احمق خطاب می کنند و اگر غیر از این باشند، می شوند حال به هم زن و دست و پاچلفتی. این همان اصالت بی شرمی است.

اصالت بی شرمی اجتماعی را چطور تعریف می کنیم

همانی است که اگر در آن نباشیم یک تیپیکال خاص برایش تعریف می شود. آم هایی که موهایشان به پس کله شان چسبیده و عینک گرد ته استکانی می زنند و پیراهن های چیت آبی می پوشند و وقت حرف زدن تپق می زنند و در برقراری ارتباط مشکل دارند، از این دایره جدا می شوند. آدم هایی که پرده دری نمی کنند، عموما باحال خطاب نمی شوند.

 آدم هایی که در جست و جوهای اینترنتی شان سراغ خطوط قرمز اخلاقی نمی روند و بازیگران ستاره فیلم های غیراخلاقی را نمی شناسند و شوخی های مستهجن را نمی فهمند. ما این آدم ها را ابله می گوییم و در مقابل آن هایی را که وقت صحبت کردن الفاظ رکیک استفاده می کنند و هنگام برقراری ارتباط با همکاران خانمشان به شخصی ترین مسائل آن ها دخالت می کنند، آدم های جذابی می دانیم. این همان اصالت بی شرمی است که از آن صحبت می کنیم.

امروزه برخی کارهای اینترنتی در کشورمان علمی است، برخی فرهنگی و نیازی به پنهان کاری نیست که بخش قابل توجهی از کاربری ها نیز به مضامین غیراخلاقی و محتوای مستهجن مرتبط است. دنیای بی حد و مرز اینترنت در هدایتی ناخواسته، کاربران کنجکاو ایرانی را به سوی تیغ دولبه ای سوق می دهد که اگر از آن درست استفاده نشود، دست مصرف کنندگانش را می برد.

از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون بیشترین واژه های جست و جو شده ایرانیان در محتوای تصویری فضای اینترنت نیز واژه های عکس، دختر، زن، لباس، girl، hot، زیبا فیلم و عکس در کنار یک واژه مستهجن بوده است. همچنین در سال 2015 و در سایت فیلترشده یوتیوب ایرانیان بیش از هر چیز واژها های girl، hot، ایرانی، iran، love، دختر، شاهگوش، dance music، girls، رقص و نیز شماری از واژه های مستهجن را بیشتر از سایره واژه ها جست و جو کرده اند که می توان محتوای کاربردی برخی از این واژه ها را به وضوح حدس زد.

 در این بین شماری از کاربران نیز از فیلترشکن استفاده می کنند و از این حیث از دید گوگل به عنوان کاربران خارج از ایران در نظر گرفته می شوند. از بقیه کلمات هم بهتر است بگذریم و البته بد هم نیست بدانیم که خودکشی و پیدا کردن بهترین راه برای خودکشی هم یکی از مسائلی بود که کاربران اینترنتی بسیار دنبال آن گشته اند.

اصالت بی شرمی اجتماعی را چطور تعریف می کنیم

جالب ماجرا این است که این روزها دنیا دنیای چالش هاست. چالش های جهانی فضا را به حصر خودش درآورده. چالش سلفی گرفتن و آب یخ و خاک و البته حاملگی چالش های این روزهای ماست. اما بیایید ماجرا را از زاویه دیگری هم نگاه کنیم. این روزها همه ما از کمترین ابتکاری بی بهره ایم. هیچ وقت نخواسته ایم چالشی مناسب خودمان داشته باشیم.

چالشی بامزه اما متناسب با فرهنگ خودمان. آدم های سنت شکن این روزها که فکر می کنند خیلی بامزه اند و سراغ پدر و مادرشان می روند و از اتفاقی چون بارداری خارج از ازدواجشان خبر می دهند و آن را در فضای اینترنت منتشر می کنند، خبر از رواج بی شرمی شان ندارند. البته قصه این جاست که این ماجرا برای هیچ کدام از این پدر و مادرها هم خنده دار نیست. عباس پدر یکی از جوان هایی است که با این چالش رو به رو شده.

 او برایم تعریف می کند که بعد از این چالش تا سه روز قلب درد شدید داشته، اما برای این که از سوی فرزندش متهم به بی فرهنگی و عقب ماندگی نشود، سکوت کرده و لبخند خشکی تحویل داده و بعد از اتمام شدن قهقهه های پسر 21 ساله اش، به اتاقش رفته و تا صبح اشک ریخته و به این ماجرا فکر کرده و پسرش چطور خجالت نکشیده که این اتفاق را برای پدرش بازگو کند و خم به ابرو نیاورد...

آدم های این روزگار، همین آدم های بامزه ای که کوچک و بزرگ سرشان نمی شود، همین هایی که فحش نقل و نبات دهانشان است، در بد مخمصه ای افتاده اند. آن ها به این بامزگی شان اصرار دارند. به این حرف زدنشان افتخار می کنند و آن را نشانه ای از خاکی بودن و به روز بودنشان می دانند.

 وقت دست دادن و قهقهه زدن می توان حرف های رکیکشان را شنید. آن ها نمی توانند وقت صریح و بی پرده حرف زدن هم مستند صحبت کنند و مجبورند برای آن که حرفشان را به کرسی بنشانند و طرف مقابل را به سکوت وادار کنند، از الفاظ توهین آمیز استفاده کنند.

در خیابان مطهری تهران کلینیک بزرگی برای آزمایش های ازدواج افتتاح شده و در سردرش مانیتوری رو به خیابان همیشه این عبارت را نشان می دهد: آزمایش دی  ان ای برای تشخیص نسبت پدر با فرزند در این مرکز انجام می شود. ما در تمام مدت به اصالت روابط فکر می کنم، اصالتی که در این بلبشو در حال رنگ باختن است و مانیتوری که در ترافیک همیشگی خیابان مطهری به رنگ قرمز افتضاحش هشدار می دهد مراقبت روابطتان باشید و ما را به چالش حاملگی فرا می خواند.


ویدیو مرتبط :


خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرهنگ شهرنشینی - اجتماعی



 

 

 

رشد شهرنشيني و صنعتي شدن ، جوامع شهري و فرهنگ جامعه را به سرعت از اعتقادها و آداب و سنن دور کرد و تمايل به زندگي امروزي و استفاده از رفاه و ارزش هاي مادي به نوعي ارزش اجتماعي تبديل شد به گونه اي که رشد تجملات و تزئينات در سيماي شهر و خانه ها از

هميشه نمايان تر شد و جامعه ها را از پايبندي به يکديگر و مناسبات خانوادگي و خويشاوندي دور کرد. در جوامع سنتي و روابط اجتماعي به هم پيوسته بود و باورهاي مشترک و مشخصي وجود داشت و افراد همديگر را مي شناختند و اعتماد ميان افراد بيشتر بود و روابط اجتماعي بر اساس آشنايي هاي درازمدت و دوستي و مناسبات فاميلي و خانوادگي استوار و پايدار بود. ولي جوامع بزرگ شهري امروز به خاطر وجود شرايطي خاص، فرصتي براي شناختن افراد نگذاشته است. افراد به جاي خانه و محيط زندگي در محيط کار با افراد بسياري روابط برقرار مي کنند و اما به دليل شغل هاي متفاوت و موقعيت اجتماعي افراد و روابط با روابط سنتي متفاوت است که در اين ارتباط بيشتر به جاي وجود علايق و احساسات، غلبه با موقعيت اجتماعي افراد است. در شهرهاي بزرگ تحرک اجتماعي و تغيير پايگاه طبقاتي به راحتي صورت مي گيرد و ضمن آنکه نامتجانس بودن فرهنگ شهري بيشتر مواقع، سازمان شکني اجتماعي و تغيير ساختار سنتي را به همراه دارد. اين موضوع بيشتر ناشي از تراکم بالاي جمعيت و وجود فرهنگ هاي گوناگون و رنگ باختن برخي از آن ها و اختلاط با هويت شهري و گسترش منطقه هاي حاشيه نشين و در نتيجه ايجاد فاصله ميان قشرهاي مختلف در اين جوامع است. امروزه شهرها بيگانگي را در انسان ها تقويت مي کنند و احساس تنهايي و جدايي و تمايل به تنهايي را در ميان طبقات مختلف جامعه رشد مي دهند. وجود معضل هاي بزرگ شهري مانند ترافيک هاي سنگين و گسترده، بيکاري، کمبود و يا گراني مسکن، گسترش جرم و جنايت و آلودگي هاي زيست محيطي و فرهنگي علاوه بر گسترش زمينه هاي بي اعتمادي ميان انسان ها، اين احساس را در شهرنشينان ايجاد مي کند که شايد مسئولان شهري قادر به اداره شهر نيستند و اين امر در پاره اي مواقع ميل به قانون گريزي را در جامعه دامن مي زند و جلوگيري از اين کار نيازمند برنامه ريزي هاي فرهنگي و ايجاد بستر فعاليت هاي سالم و سازگار از سوي مديران و مسئولان است.

 

 

مديريت فرهنگي نياز ضروري


در اين چند سال افزايش جمعيت، گسترش ترافيک، آلودگي هاي زيست محيطي و کمبود و گراني مسکن ذهن بسياري از برنامه ريزان شهري و مديران اجرايي شهر را بيش از پيش به خود مشغول کرده بود و جلسه هاي بسياري هم براي حل آن ها تشکيل شده و مي شود، ولي همه اين ها بيشتر با فيزيک و ظاهر شهرها در ارتباط است و ضمن اينکه هنوز پاسخ منطقي و مناسب براي اين مسائل پيشنهاد نشده است ولي آنچه فراموش شده نيازهاي فرهنگي و رسيدگي به آرمان ها و خواست هاي دروني جامعه است. هر شهري در کنار ساخت فضاها و کالبد شهر و نيازمند برقراري روابط معقول بين محيط طبيعي و فيزيکي با وضع اجتماعي و فرهنگي است. به طور معمول در کلانشهرها و شهر هاي بزرگ، ريشه بسياري از بحران هاي بزرگ و زنجيره اي را بايد در ضعف فرهنگ بومي و محله اي دنبال کرد. در شهر هايي که زندگي ماشيني و روابط مجازي غربي، فروشگاه هاي بزرگ، مراکز فروش دور از منزل و نبود يا کمبود فضاها و عرصه هاي عمومي در محدوده محله ها و نواحي، منجر به از بين رفتن روابط محله اي و منطقه اي شده است، خصوصي شدن اوقات فراقت، گذراندن زمان زياد در منزل، کاهش ارتباط ميان همسايگان، نبود زمان و فرصت کافي براي تخليه فشارهاي ناشي از مشکلات زندگي روزانه و مانند اين ها گسترش يافته و بر ايجاد و تشديد بحران هاي شهري موثر واقع شده است. ضمن آنکه بي توجهي و آگاهي نداشتن حکومت هاي محلي يا همان شهرداري ها به مسائل اجتماعي و فرهنگي روز زمينه را براي افزايش اين بحران ها و نابساماني هاي شهري هموار کرده است. اين امر دليل محکمي بر نياز ضروري شهرها به مديريت کامل و جامع شهري در همه مسائل بويژه مسائل فرهنگي و اجتماعي است.

 

 

فقر فضاهاي فرهنگي در شهر ها


هرچند وظايف شهرداري ها براي ما بيشتر در ظاهر شهر ها خلاصه و نمود داشته است، اما وظايف ديگري هم بر عهده شهرداري ها قرار دارد و حمايت از نهاد هاي متولي فعاليت هاي هنري، سرگرم کننده، تفريحات جمعي، شهري و نظاير آن ها، حمايت و تقويت فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي از آن جمله است. در طول سه چهار سال گذشته توجهاتي به خرده فرهنگ هاي موجود در شهر بويژه در محله ها شده است، اما بايد گفت که بي توجهي به اين خرده فرهنگ ها و تلاش نکردن براي بالابردن کيفيت شاخص هاي فرهنگي موجب شده برنامه هاي فرهنگي به نتيجه نرسد. در کنار همه اين موارد وقتي فضاهاي فرهنگي ايجاد مي شود توجه به دو نکته ضروري است:

1) شرايط جغرافيايي و بومي محله.

2) توجه به نياز منطقه با در نظر گرفتن استاندارد هاي موجود.

 

 

اصلاح فرهنگ شهري راه حل بحران ها


برنامه ريزي شهرها نيازمند ايجاد هماهنگي ميان دستگاه هاي تصميم گيرنده در حوزه فرهنگي و اجتماعي است يعني شهرداري ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت مسکن و شهرسازي، صدا و سيما، سازمان ميراث فرهنگي، سازمان تربيت بدني و برخي ديگر از دستگاه ها که هر کدام به گونه اي داراي تجربياتي در برنامه هاي فرهنگي، اجتماعي و تفريحي هستند. البته لازمه حل مسائل شهري و بحران ها اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشيني است، دو مقوله اي که پايه و اساس پايداري و دوام هر شهر است. فرهنگ در اينجا شامل موضوع هاي اجتماعي، هنري، ورزش همگاني، محيط زيست، محصولات فرهنگي، صوتي تصويري و خدمات آموزشي است. در چارچوب اين حرکت، ايجاد تعادل، تناسب و هماهنگي در برنامه ريزي هاي کلان شهري ضروري است و همه اجزاي شهر بايد با در نظر گرفتن نقش فرهنگ در مناسبت هاي اجتماعي شهر، تاسيسات شهري، نظام حمل و نقل و کالبد شهر و کاربري هاي شهري سعي کنند تعادل لازم را بوجود آورند. تبيين و تعيين مباني فرهنگ شهرنشيني براي همه مردم بويژه قشر جوان و نوجوان، برقراري زمينه مناسب براي رشد و اعتلاي اين فرهنگ و ارتقا» و اصلاح فرهنگ همگاني با تکيه بر مساجد و محله هاي شهر، که پايگاه اصلي فعاليت هاي فرهنگي و آموزشي شهري است، گامي موثر در دستيابي به شهر فرهنگي است. البته ناگفته نماند ايجاد توسعه فضاهاي فرهنگي مانند فرهنگسراها، خانه هاي فرهنگ، کتابخانه هاي عمومي و تخصصي، نگار خانه ها، موزه ها و بنا هاي فرهنگي به فراخور جمعيت محله ها و منطقه هاي شهري در حوزه فعاليت ها و برنامه هاي شهرداري هاست.