سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

5 راه برای غلبه بر ترس و رسیدن به موفقیت



با هر مشکلی که روبه رو می شدند از آن به عنوان فرصتی برای تلاش بیشتر استفاده می کردند. تفاوت مردم موفق با افراد عادی در این است که جاهایی که همه کم می آورند و ناامید می شوند، آنها با اراده قوی تر ادامه می دهند. آنها همیشه تلاش، مبارزه و آزادی را انتخاب می کنند. 

غلبه بر ترس,رسیدن به موفقیت

 

آیا آخرین باری که می خواستید کاری را انجام دهید اما پشیمان شدید را به یاد دارید؟ چه چیزی مانع از انجام آن شد؟ چه چیزی تصمیم شما را تغییر داد؟ آیا صدای تفکرات درونی شما نبود؟ آیا تاکنون از خود پرسیده اید این ندای درونی کیست یا چیست؟ ترس. ترس تسریع کننده تنبلی است. ترس همیشه به ما می گوید اگر تلاش کنید، امکان شکست شما بیشتر از موفقیت هایتان خواهد بود. ترس به ما تلقین می کند که به جای پذیرفته شدن، طرد می شویم و کاری می کند که دست روی دست بگذاریم و هیچ کاری انجام ندهیم.

 

پائولو کوئیلو در آخرین کتاب خود به نام «الف» می گوید، این شهامت نیست که انسان ها را به موفقیت سوق می دهد، بلکه اراده و عزم راسخ است. او می گوید، اراده به ما کمک می کند تا با تصمیم گیری درست در مسیر تحقق رویاها و اهداف خود گام برداریم.

 

اگر به همه مردم موفق سراسر دنیا و تاریخ نگاه کنیم، همچون گاندی، استیو جابز، ماندلا، دونالد ترامپ و ... متوجه می شویم همه آنها در مسیر رسیدن به اهداف خود بسیار شکیبا و بردبار بوده اند و هرگز دست از تلاش نکشیده اند. آنها نیز در این راه با مشکلاتی مواجه بوده اند و هرگز تصور نمی کردند که راهشان بسیار هموار و رسیدن به آرزوهایشان آسان است. بنابراین، با هر مشکلی که روبه رو می شدند از آن به عنوان فرصتی برای تلاش بیشتر استفاده می کردند. تفاوت مردم موفق با افراد عادی در این است که جاهایی که همه کم می آورند و ناامید می شوند، آنها با اراده قوی تر ادامه می دهند. آنها همیشه تلاش، مبارزه و آزادی را انتخاب می کنند.

غلبه بر ترس,رسیدن به موفقیت

در ادامه مطلب، نکاتی را یادآوری کرده ایم که می تواند به شما کمک کند تا بر ترس های خود غلبه کنید.

 

1.   ترس را حس کنید و به هر قیمتی آن را انجام دهید

دکتر جفرز می گوید: «برای موفقیت، باید بتوانید جرات و جسارت خود را تقویت کنید و با افکار منفی خود مبارزه کنید.» او همچنین اعتقاد دارد، افراد می توانند با خطر کردن در زندگی خود، استرس هایشان را کاهش دهند. در نتیجه باید گفت، تنها راه غلبه بر ترس، روبه رو شدن با آن است. سعی کنید ترس های خود را کنار بگذارید و کارهایی که در ذهن دارید را انجام دهید.

 

2.   فراتر از دلیل

گاهی ما از اصل یک اتفاق آگاه نیستیم و تا زمانیکه آن را پشت سر نگذاشته و به عقب باز نگردیم، نمی توانیم متوجه شویم چرا فردی را ملاقات کرده ایم، قطار را از دست داده ایم یا ... . این موانع ناخواسته و غیر قابل پیش بینی و چنین تاخیرهایی در واقع نوعی توفیق اجباری یا مقدرات گیتی هستند. می توان آنها را سرنوشت نامید اما به خاطر داشته باشید که همیشه برای هر اتفاقی که می افتد، دلیلی وجود دارد. حتی اگر ما دلیل اصلی آن را ندانیم.

 

3.   خیلی کوچک، خیلی دیر

برای درک بهتر این آیتم داستانی را از نویسنده مطلب ذکر می کنیم: «8 سال پیش پزشکان تشخیص دادند پدر من رفلاکس دارد. پس از چند سال که معالجه نشد، او تصمیم گرفت تا دوباره پیش پزشک برود. اما دیگر خیلی دیر شده بود زیرا مشخص شد او سرطان پیشرفته کبد دارد و فقط دو ماه زنده خواهد ماند. پس از زمان موعد نیز درگذشت. هنگامی که من و خواهرم کاغذها و وسایل شخصی او را چک می کردیم، با تقاضای ویزا برای بورنو مواجه شدیم. پدر من 35 سال پیش از وطن خود نقل مکان کرده بود و تمایل داشته است به کشورش بازگردد. اما دیگر خیلی دیر شده بود. اگر پدر من سعی می کرد زودتر به پزشک مراجعه کند یا زودتر به وطن خود بازگردد، شاید چنین انتهای تلخی در انتظار او نمی بود.»

نتیجه این داستان نشان می دهد باید همیشه به دنبال هدف ها رفت و هرگز از آغاز و انجام کارهای مورد علاقه خود نهراسید. اگر دوست دارید مسافرتی بروید، در کلاس زبان ثبت نام کنید یا ... حتما همین امروز فهرستی از تمایلات خود را تهیه و بر اساس آنها برنامه ریزی کنید.

غلبه بر ترس,رسیدن به موفقیت

4.   حسرت خوردن

اگر با افرادی که سنشان از شما بیشتر و تاحدی عاقل تر هستند، صحبت کنید بیشتر آنها می گویند که ما حسرت کارهایی که انجام نداده ایم را می خوریم نه حسرت کارهایی که انجام داده ایم را. اگر همیشه در زندگی امروز و فردا کنید، هرگز به نتیجه دلخواه نخواهید رسید. به یاد داشته باشید که هیچ نتیجه ای منفی نیست. بلکه چیزی است که شما با تجربه ها و لحظات خود می سازید. مرد بزرگی در این رابطه می گوید: «بیشتر ما خود را میان دو سارق زندگی مصلوب می کنیم: حسرت گذشته را خوردن و ترس از آینده.»

 

5.   پیدا کردن موانع

چند بار برایتان پیش آمده است که برای انجام ندادن کارهایتان عذر و بهانه آورده اید؟ مثلا، خیلی سخت است، خیلی خسته ام، زمان نداشتم و ... . این بهانه ها برایتان آشنا نیست؟ بیشتر ما درگیر محدودیت های ذهنی خود و امروز و فردا کردن کارها هستیم در حالیکه افرا موفق، حتی وقتی کاری را دوست ندارند نیز از همه زمان خود استفاده می کنند و همه تلاش خود را انجام می دهند. افرا موفق اصولا کارهایی را انجام می دهند که دیگران آنها را سخت و دشوار می نامند. آنها همه خطرات احتمالی را پیش بینی و برای کارهای خود برنامه ریزی می کنند. خلاقیت، جرات و شهامت دارند. آنها به طور ذاتی موفق و خوش شانس به دنیا نیامده اند، بلکه با اراده، سخت کوشی و نداشتن ترس به موفقیت های خود رسیده اند. آنها به جای پیدا کردن موانع، موقعیت ها را کشف می کنند.

منبع:برترین ها


ویدیو مرتبط :
‫غلبه بر ترس‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

غلبه بر ترس کودکان از مدرسه



 

غلبه بر ترس کودکان از مدرسه

 

 

تقریباً تمام کودکان به خانواده و والدین خود بخصوص مادر وابسته هستند. این وابستگی اگر عادی و در حد معمول باشد مشکلی ایجاد نخواهد کرد، اما اگر کودک بدون مادر خود نه جایی برود، نه به تنهایی بماند و نه بازی کند هشداری برای والدین محسوب می‌شود. این مسئله وقتی بحث برانگیزتر می‌شود که کودک به سن مدرسه رسیده و مجبور است

 

 

ساعاتی از روز را خارج از خانه و دور از مادرش بگذراند. البته بیشتر کودکان وقتی برای اولین بار به محیط شلوغ و پرسروصدای مدرسه پا می‌گذارند و با معلم و هم سن و سالان خود روبه‌رو می‌شوند احساس ترسی ناشناخته از مواجهه با محیط جدید و دوری از محیط امن خانه به آن ها دست می دهد، اما با مرور زمان وخوگرفتن با دوستان جدید و معلم که شباهتی به مادر خود دارد این احساس از بین رفته و به آرامش می‌رسند.

 

 

اما برخی از کودکان نمی‌توانند با محیط جدید خو گرفته و مادر و خانه خود را فراموش کنند. این کودکان در یک حالت اضطراب دائمی هستند و توانایی تطبیق با محیط را پیدا نمی‌کنند. این اضطراب، اضطراب جدایی گفته می شود. یکی از روانشناسان در این باره معتقد است که هراس از مدرسه زیرمجموعه اضطراب جدایی است که شامل حدود ٥/٣ درصد از کودکان می‌شود که البته دختران و کودکان طبقه مرفه در این بین سهم بیشتری را دارا هستند. ٥٠ درصد هراس از مدرسه هم ترس از جدایی از خانه و مادر است.

 

 

 

 

 


● عوامل ایجاد هراس از مدرسه

 

این ترس ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد؛ وابستگی شدید به مادر، اعتماد به نفس پائین کودک، ترس از تنهایی و دوری از خانواده، ترس از درس و مدرسه و تنبیه، شنیدن خاطرات بد و نامطلوب از افراد خانواده مسئله مهمی است که در این میان اهمیت دارد درحالی که باید کودک را کاملاً درک کرده و به زور و اجبار او را راهی مدرسه نکنید.

 

 

ترس از مدرسه و اجبار و اعلام نارضایتی والدین در کنار هم می‌تواند لطمات روحی جبران ناپذیری را بر کودک وارد کند که حتی این حس تا سال های آخر تحصیل از بین نرود. به گفته روانشناسان حالات جسمی این نوع کودکان را می‌توان این گونه تعریف کرد. کودکانی که مبتلا به اضطراب جدایی هستند و هراس از مدرسه دارند معمولاً صبح زود هنگام رفتن به مدرسه دچار دل درد شده و حالت تهوع پیدا می‌کنند و یا اینکه شب‌های امتحان بیمار می‌شوند. تمایل نداشتن به غذا و بی میلی نیز از علائم این نوع اضطراب است.

 

 

اما به محض اینکه والدین تصمیم می‌گیرند که کودکشان به مدرسه نرود تمام این حالات رفع شده و به حالت اولیه خود برمی‌گردند. بیشتر افرادی که دچار این نوع اضطراب می‌شوند یا جزء خانواده‌های پرجمعیت هستند و یا اینکه سطح فرهنگی و اقتصادی آنها پائین است. البته خجالتی بودن کودک، اختلالات روانی، نداشتن اعتماد به نفس و نداشتن توجه کافی والدین به وضعیت کودک نیز می‌توانند مشکل ساز باشند.

 

 

 

 

 

● حل مسئله

 

همیشه پیشگیری بهتر از درمان است. قبل از رسیدن سن کودک به مدرسه او را در مهدکودک یا پیش دبستانی ثبت نام کنید تا او هم با محیطی غیر از خانه و افرادی غیر از خانواده‌اش آشنا شود و هم عادت کند که ساعاتی به دور از مادرش در بیرون از خانه باشد.

 

 

او را به مدرسه رفتن تشویق کنید. برایش هدیه بخرید و آن را به عنوان جایزه به مدرسه رفتن به او بدهید. (البته در همه حال حد تعادل را رعایت کنید )

 

 

دوستان مدرسه اش را به خانه دعوت کنید و از کودکتان بخواهید که با آنان همبازی شود.

 

 

از معلم مدرسه بخواهید که به فرزندتان مسئولیت‌های کوچکی در کلاس بسپارد تا او با برعهده گرفتن آن ها احساس رضایت و شادمانی کند و آخر این که همیشه و در همه حال گوش شنوایی برای حرف‌های کودکتان داشته باشید.