سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

5 راهکار استثنایی برای کسب موفقیت در ​زندگی



موفقیت در ​زندگی, کسب موفقیت ,دست‌یافتن به موفقیت

بیشتر مردم فقط می‌خواهند زندگی خوب و خوشی داشته باشند و همواره در زندگی شاد و موفق باشند، اما آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که چگونه می‌توانید ابعاد تازه‌ای را وارد زندگی خود سازید؟ منظور از ابعاد تازه در زندگی، افق‌های تازه‌ای است که برای خود به‌وجود می‌آوریم و معنا و وضع تازه و عمیق‌تری به زندگی خویش می‌دهیم. بعضی وقت‌ها پیش آمده که به خودمان قول می‌دهیم ​ از فردا زندگی بهتری را آغاز ​‌کنیم، اما متاسفانه بعد از مدتی زیر قول خود می‌زنیم.

بیشتر مردم بر این باورند که کسب موفقیت در زندگی سخت و دشوار است، اما در حقیقت برای دست‌یافتن به موفقیت در زندگی به تلاش و کوشش و جدیت نیاز است. فقط کافی است بخواهیم و اراده کنیم.

اگر می‌خواهید در زندگی فردی موفق باشید به نکاتی که در زیر اشاره می‌شود توجه کنید:

1ـ کنترل استرس
یکی از مهم‌ترین راه‌های استثنایی برای کسب موفقیت در زندگی کنترل استرس است. درصد قابل توجهی از مردم ​ دچار استرس و اضطراب هستند. به عبارت دیگر هیچ‌کس در دنیا نیست که بتواند استرس و اضطراب را به طور کامل کنترل کند. البته استرس و اضطراب تا حدودی طبیعی است و همراه ما. هنگامی که دچار استرس می‌شوید، یک نفس آرام و عمیق بکشید به صورت دم و بازدم، بعد بدنتان را شل کنید و اندام‌ها را بکشید و سپس کلمات آرامش‌بخش را با خود تکرار کنید، به عنوان مثال با خود بگویید، من آرام هستم یا من استرس و اضطراب ندارم و از محیطی که باعث ایجاد استرس در شما شده است، خارج شوید. سعی کنید استرس خود را کنترل کنید. زمانی که بتوانید با این روش یا هر روش دیگری که خودتان می‌دانید استرس‌تان را کنترل کنید، آن وقت می‌توانید با آرامش بیشتری مشکلات زندگی را بررسی و سپس حل و فصل کنید؛ زیرا توانسته‌اید در زندگی به آرامش نسبی دست یابید. در نتیجه یک گام در جهت موفقیت، در زندگی برداشته‌اید.

2 ـ تغذیه مناسب
یکی دیگر از راه‌های موفقیت در زندگی توجه داشتن به تغذیه سالم است. شما با داشتن یک رژیم غذایی مناسب و استفاده بیشتر از سبزی‌ها، مواد معدنی، انواع ویتامین‌ها و ثابت نگه داشتن قند خون می‌توانید فشارهای روانی را کم کنید. تلاش کنید به جای استفاده از مواد غذایی کنسرو شده و نیز پرچرب، بیشتر از غذاهای خانگی و طبیعی استفاده کنید، زیرا غذاهای کنسرو شده بیشتر شامل مواد افزودنی است و فقط باعث اضافه‌وزن می‌شود. پس از رژیم غذایی خود غافل نشوید، که سلامت بدن را تضمین می‌کند. زمانی که به لحاظ روحی و جسمی سالم باشید، می‌توانید به موفقیت‌های زیادی در زندگی خود دست یابید.

3 ـ ورزش کردن
ورزش کردن هم روی موفقیت شما در زندگی تاثیر می‌گذارد. پس هر روز ورزش کنید، زیرا بدن ​ به ورزش روزانه نیاز دارد. در واقع سعی کنید ورزش​ را در برنامه‌های روزانه خود بگنجانید. بد نیست بدانید ​ ورزش ​ فقط برای سلامت جسم نیست، بلکه در روحیه ما نیز خیلی موثر است. پس از چند دقیقه ورزش روحیه​ پس از ورزش و بعد از ورزش را مقایسه کنید. ورزش ​ سموم بدن را دفع می‌کند و باعث شادابی می‌شود، کالری‌های اضافه در بدن را می‌سوزاند، ضریب هوشی را بالا می‌برد و خستگی ناشی از کارهای روزانه را از بدن ما از میان می‌برد. در نتیجه زمانی که ورزش می‌کنید سالم‌تر و سرحال‌تر می‌شوید، آن وقت بهتر می‌توانید با مشکلات خود کنار بیایید.

4 ـ افکار مثبت
برای رسیدن به موفقیت در زندگی باید افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید، زیرا افکار مثبت یکی از عوامل موثر بر موفقیت در زندگی محسوب می‌شود. وقتی ​ افکار منفی به سراغتان آمد و ذهنتان را درگیر خود کرد، یک نفس عمیق بکشید و سپس با آرامش به موضوعات خوب و امیدبخش فکر کنید، زیرا ​ افکار منفی مانع رسیدن شما به اهدافتان می‌شود. اگر بتوانید بر افکارتان مسلط شوید، آن وقت می‌توانید با روحیه‌ای مناسب و خوب به هدف‌تان در زندگی دست یابید. موفقیت ما در زندگی به نوع تفکر و نیز نگرش ما بستگی دارد. پس همیشه مثبت فکر کنید و شاد باشید، زیرا لحظه‌ها در گذرند.

5 ـ روحیه خوب
یکی دیگر از مهم‌ترین راهکارهای موفقیت در زندگی داشتن روحیه مثبت و بالاست. ما می‌توانیم با انقلاب درونی تغییرات مثبتی در روحیه خود و اطرافیان ایجاد کنیم. اگر روحیه مثبت داشته باشیم، چهره و نگاه ما بشاش می‌شود و روحیه اطرافیان ما نیز بهتر می‌شود و اگر روحیه منفی داشته باشیم هم حال خودمان را خراب کرده‌ایم و هم حال اطرافیان را. شما با داشتن روحیه بالا می‌توانید افکار منفی را از ذهن‌تان پاک کنید و با آرامش خاطر به دنبال کسب موفقیت در زندگی بروید. پس مراقب روحیه خود باشید.

و در پایان موفقیت در زندگی به نحوه تفکر و نیز نگرش ما بستگی دارد. پس استرس خود را کنترل کنید، به تغذیه خود توجه داشته باشید، ورزش کنید و افکار منفی را از ذهن‌تان بزدایید و در نهایت روحیه‌ای بالا داشته باشید.
منبع:چها دیواری

 


ویدیو مرتبط :
قطار موفقیت در زندگی آینده و کسب و کار

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

رابطه استرس و موفقیت شما در زندگی



 

 

رابطه استرس وموفقیت شما درزندگی

 

اکنون حدود یک قرن است که از اثر شوک بر موش‌ها آگاه شده‌ایم. در 1908 دو محقق به نام‌های رابرت یرکر و جان دادسون موش‌هایی را در قفس قرار داده و آنها را در انتخاب بین دو راه مختلف آزاد گذاشتند. هربار که یکی از موش‌ها از راه سیاه عبور می‌کرد، شوک الکتریکی به او وارد می‌شد؛ اما راه سفید امن و بی‌خطر بود.

 

یرکر و دادسون قدرت شوک‌ها را به درجات متفاوت تنظیم کرده بودند. بر برخی از موش‌ها همیشه شوک‌های قوی وارد می‌شد و بر برخی دیگر شوک‌های ضعیف. آنها به این نتیجه رسیدند که موش‌هایی که سریع‌تر از همه یاد می‌گرفتند آنهایی بودند که شدت شوک الکتریکی شان جایی بین این دو در نوسان بود، یعنی شوک‌های معتدل. وقتی که انگیزه یادگیری بیش از حد بزرگ بود، اثر معکوس بر جای می‌گذاشت.

 

این درباره موش‌ها، اما آیا درباره آدم‌ها و انگیزه‌های مالی آنها هم وضع چنین است؟ برای پاسخ به این پرسش چهار اقتصاددان به نام‌های دن ارایلی، اوری نیزی، جورج لوونشتاین و نینا مازار به مناطق روستایی هندوستان سفر کرده‌اند. آنها می‌دانستند که هرچه داوطلبان آزمایش فقیرتر باشند شوکه کردن آنها با پرداخت‌های مالی آسان‌تر است.

 

اگر داوطلبان موفق به غلبه بر برخی چالش‌های ذهنی و فیزیکی طراحی شده توسط محققان می‌شدند، مبالغی به عنوان جایزه دریافت می‌کردند. این چالش‌ها از پرتاب توپ به یک هدف مشخص، تا اعمالی که به تمرکز بالا نیاز داشتند، متغیر بودند. درست مثل موش‌های آزمایشگاهی دادسون و یرکر اینجا هم انگیزش شرکت‌کنندگان به سه درجه کم، متوسط و زیاد تقسیم شده بود.

 

شرکت‌کنندگان می‌توانستند مبلغی تا سقف درآمد یک روز، یک هفته یا حتی شش ماه شان را در این آزمایش برنده شوند؛ اما این طور نشد، آنها تحت فشار آزمایش خود را می‌باختند. آنهایی که برای دریافت مبالغ کم یا متوسط انتخاب می‌شدند تنها قادر به کسب حدود 35 درصد درآمد اختصاص یافته بودند و کسانی که مبالغ بالاتر برایشان در نظر گرفته شده بود حتی کمتر - فقط حدود 20 درصد جایزه - را به دست می‌آوردند.

 

هرچند، لازم نیست که حتما روستاییان هندوستان را شکنجه کنیم تا دریابیم که انسان‌ها تحت فشار خود را می‌بازند؛ خیلی بهتر است که فوتبالیست‌های حرفه‌ای را عذاب دهیم. شکنجه‌ای که این روزها بسیار هم هواخواه دارد ضربات پنالتی است.

 

در این قبیل ضربات قبل از هر چیز ممکن است همواره فشار مضاعفی بر تیمی که دوم پنالتی می‌زند، وجود داشته باشد؛ زیرا معمولا اکثر ضربات پنالتی گل می‌شود و آن وقت تیم دوم با این اضطراب روبه‌رو است که پیش بودن حریفش را جبران کند.

 

از سال 1970 تا سال 2003 اینکه چه تیمی اولین ضربه پنالتی را بزند به طور شانسی انتخاب می‌شد؛ اما از 2003 پرتاب سکه این شانس را به کاپیتان‌ها داده است که انتخاب کنند تیم شان اولین پنالتی زن باشد یا دومی. این تغییر قوانین به دو اقتصاددان به نام ای خوزه آپستوگیا و ایگناسیو هوئرتا این شانس را داد تا اثر استرس را در شرایطی بسیار مخاطره آمیز و جدی بررسی کنند. آنها دریافتند که تا پیش از 2003 تیمی که شانس اول بودن در ضربات پنالتی را به‌دست می‌آورد به احتمال بیش از 60 درصد برنده از زمین مسابقه بیرون می‌آمد.

 

این مزیت بزرگی است که حرفه‌ای‌ها به خوبی از آن آگاهند. از زمان تغییر قانون قبلی، اکثر کاپیتان‌ها در پرتاب سکه اولین بودن در ضربات پنالتی را برگزیده‌اند. با این حال استثنائاتی هم وجود دارد. ایتالیا اخیرا یک بازی را در ضربات پنالتی به اسپانیا باخت، چون کاپیتان شان جان‌لوییجی بوفون در پرتاب سکه تصمیم گرفت، تیم شان پنالتی زن دوم باشد.

 

او شاید به عنوان یک دروازه بان زاویه دید متفاوتی داشته است، چون وقتی هم تیمی‌های او دوم پنالتی بزنند، به این معنی است که او ابتدا در دروازه می‌ایستاد. به هرحال این کار هر دلیلی که داشت، انتخاب او همان‌طور که سوابق نشان می‌داد، نتیجه خوبی به همراه نداشت.

 

این دو اقتصاددان از نتایجی که به‌دست آورده‌اند، بسیار خوشحال هستند. البته دلیل خوشحالی آنها احتمالا مستحکم بودن پیش‌بینی‌های مدل شان است، نه اسپانیایی بودن خودشان.

منبع:تیم‌هارفورد