سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

کودکم به من خیلی وابسته است!!



 

 

کودکم به من خیلی وابسته است!!

 

اکثر کودکان هنگام جدایی یا دوری از مادر (مراقبت کننده اصلی) احساس ناراحتی و اضطراب می کنند. این ناراحتی و اضطراب در بین سنین 8 ماهگی تا 3 سالگی طبیعی است و اضطراب جدایی نامیده می شود که البته گذر از این مرحله با توجه به خلق و خوی کودک و مهارت های فرزند پروری والدین متفاوت می باشد. در این سنین بهتر است مراقبت کننده کودک، خود مادر باشد و فرزند خود را بیش از حد تنها نگذارد، اما از آنجایی که در خیلی از موارد این امر امکان پذیر نمی باشد، لذا بهتر است زمانی را که در کنار کودک خود هستید، وقتتان را به اندازه کافی به او اختصاص داده، با او بازی کرد و نیازهای او را بر آورده نمایید.

 


از کودکان در سنین بالاتر نیز در هنگام جدا شدن از والدین دچار اضطراب می شوند که این ترس و اضطراب دیگر طبیعی تلقی نشده و با توجه به در نظر داشتن این نکته که نباید کودک را به دلیل اضطرابش مورد تمسخر قرار داد می بایست جهت بر طرف نمودن مشکل پیش آمده اقدام نمود.


این نوع اضطراب که بین سنین 3 سالگی تا 18 سالگی اتفاق می افتد، در صورتی که حداقل به مدت 4 هفته ادامه داشته باشد و حداقل 3 مورد از 8 مورد مطرح شده در ذیل را دارا باشد تحت عنوان اختلال اضطراب جدایی شناخته می شود.

 


1- ناراحتی شدید و مداوم در زمانی که جدایی از خانه یا مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی) رخ می دهد یا احتمال آن وجود دارد.

 


2- نگرانی شدید و مداوم در مورد از دست دادن یا آسیب دیدگی احتمالی مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی).

 


3- نگرانی شدید و مداوم در مورد اینکه یک رویداد ناگوار باعث جدایی از مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی) خواهد شد (مانند گم شدن یا دزدیده شدن).

 


4- اکراه یا خودداری مداوم از رفتن به مدرسه (مهد کودک) یا جاهای دیگر به دلیل ترس از جدایی.

 


5- ترس شدید و مداوم یا اکراه از تنها ماندن در خانه یا اماکن دیگر بدون حضور مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی) یا افراد بزرگ تر.

 


6- اکراه یا خودداری مداوم از خوابیدن بدون حضور یکی از مظاهر دلبستگی و یا خوابیدن در مکانی غیر از خانه خود.

 


7- کابوس های مکرر درباره موضوع جدایی.

 


8- شکایات مکرر از نشانه های ناراحتی بدنی (مانند: سردرد دل درد، تهوع یا استفراغ) هنگامی که جدای از مظاهر اصلی دلبستگی رخ داده یا احتمال آن وجود دارد.

 


کودکم به تنهایی در اتاق نمی خوابد و شب ها کابوس می بیند!!!


اگر نیمه های شب کودک از خواب بیدار شد و شروع به گریه کرد، به سراغ او رفته و قبل از اینکه چراغ را روشن کنید، او را در آغوش گرفته و آرام کنید. بعد از اینکه کودکتان آرام شد می توانید چراغ را روشن نمایید. این موضوع بسیار اهمیت دارد چرا که کودک در تاریکی آرامش را تجربه می کند و به مرور ترس او از تاریکی از بین می رود.

 


در این اختلال (اختلال اضطراب جدایی)، کودک مشکلات فراوانی را در خوابیدن نشان می دهد. از جمله اینکه انتظار دارد در رختخواب والدین خود بخوابد و چنانچه در اتاق بسته باشد و به او اجازه ورود ندهند، پشت در می خوابد. دیدن کابوس و ترس های بیمارگونه، از دیگر علائم مربوط به این اختلال می باشد به این ترتیب که در زمان خواب دچار کابوس شده، از خواب می پرد و گریه می کند.

 


اضطراب های کودک در این اختلال، بیشتر از این ناشی می شود که او ترس شدیدی نسبت به مرگ، گم شدن، ترک کردن و از دست دادن مادر خود دارد و خواب هایی که می بیند ممکن است مربوط به یک غول، گرگ، دزد و ... باشد که به سراغ او آمده و می خواهند به نوعی او و مادرش را از یکدیگر جدا کنند. در اینجا نکاتی وجود دارد که والدین لازم است آنها را مد نظر قرار دهند. هیچ گاه کودک را به رختخواب تان نیاورده و او را در رختخواب خودش بخوابانید. اگر کودک خیلی بی تابی می کرد مشروط بر اینکه بعد از خوابیدن به اتاقتان باز خواهید گشت می توانید در کنار او بمانید. در زمان خواب، داستان های خوشایند برایش تعریف کنید و از گفتن داستان هایی که در آن گرگ، غول و موجودات ترسناک هستند به شدت پرهیز کنید.

 


بر فیلم ها و کارتون هایی که تماشا می کند نظارت داشته باشید. فیلم های ترسناک و کارتون های خشونت بار تاثیر ناخوشایندی بر کودکان می گذارد.

 


کودکم به من خیلی وابسته است!!


کودکان مضطرب غالبا برای اینکه توجه والدین را به خود جلب کنند، زیاد سوال می کنند، برای کارهای خود هر چند هم که کوچک باشد به آنها مراجعه می کنند و بسیار وابسته هستند. اما لازم است که مادران برای تقویت استقلال کودک خود کوشا باشند. البته این بدان منظور نیست که توجه و محبت خود را از کودک دریغ نمایند و از کودک خود توقع داشته باشند که تمامی مسائل مربوط به خود را مستقل از کمک والدین انجام دهد. برای این منظور مادران می توانند تکالیف کوچکی را برای فرزند خود در نظر گرفته و آن را به او محول کنند. می توانید به او آموزش دهید که چگونه کیف مهد کودک یا مدرسه خود را آماده کند و در نهایت از او بخواهید که به تنهایی این کار را انجام دهد. در اینجا تقویت رفتار مطلوب کودک از طریق پاداش دادن، بسیار موثر خواهد بود. موارد دیگری از جمله پوشیدن جوراب ها و کفش ها، انجام دادن تکالیف به تنهایی و ... نیز مفید می باشد.

 

 

زمانی که می خواهم کودک خود را به مهد کودک یا مدرسه ببرم بی تابی می کند!!


کودکانی که دچار اختلال اضطراب جدایی هستند، بیشترین مشکل را زمانی نشان می دهند که می خواهیم آنها را راهی مدرسه یا مهد کودک کنیم و یا به یک مراقبت کننده دیگر بسپاریم. برخی از والدین زمانی که گریه و التماس کودک خود را می بینند و یا زمانی که با حالات فیزیکی ناخوشایند او از قبیل تهوع و استفراغ و یا دل درد و سردرد مواجه می شوند از روی محبت و دلسوزی کودک را به منزل باز می گردانند و یا در کنار او می مانند، در حالی که این اعمال نه تنها به نفع کودک نیست بلکه شرایط را بدتر نیز می گرداند و کودک را وابسته تر می کند. برای جلوگیری از این مشکلات لازم است که به برخی نکات توجه داشته باشید.

 

هدیه ای برای کودکتان در نظر گرفته و به او یادآور شوید هنگامی که برگشتید تا او را به منزل ببرید هدیه را برایش می برید. به این ترتیب کودک مطمئن می شود که شما بازخواهید گشت.

 


از روزهایی که به مدرسه می رفتید و خاطرات خوشایندتان برای فرزند خود تعریف کنید.

 


بدون اطلاع کودک خود را ترک نکنید. مراسم خداحافظی را طولانی نکرده، هنگام ترک کودک را ببوسید، او را نوازش کرده و با خوشرویی از او خداحافظی نمایید. توجه داشته باشید که ممکن است کودکتان خیلی بی قراری کند اما در این مورد اصلا نگران نباشید چرا که بعد از مدتی، آرام خواهد شد.

 


- هدیه ای برای کودکتان در نظر گرفته و به او یادآور شوید هنگامی که برگشتید تا او را به منزل ببرید هدیه را برایش می برید. به این ترتیب کودک مطمئن می شود که شما بازخواهید گشت.این هدیه می تواند یک بستنی، کتاب، کارتون و یا حتی رفتن به پارک باشد. چیزی که در اینجا اهمیت دارد فراموش نکردن قولی است که به او داده اید.

 


زمان بازگشت خود را با توجه به ادراک کودک به او یادآور شوید چرا که کودکان درک درستی از زمان ندارند. برای مثال می توانید به او بگویید بعد از اینکه نهار خود را خورد شما باز خواهید گشت.

 


-
اگر قرار است که شما برای آوردن فرزندتان از مدرسه به منزل به دنبال او بروید حتما خودتان این کار را انجام داده و اگر شرایط فراهم نبود و قرار شد که شخص دیگری این کار را انجام دهد حتماً به کودکتان اطلاع دهید.

 


- روابط خارج از مهد کودک یا مدرسه را با والدین دوستانش ترتیب دهید و اجازه دهید که کودکتان با دوستانش در منزل تان بازی کند. به این ترتیب برای دیدن دوستانش در مهد کودک یا مدرسه تمایل بیشتری نشان خواهد داد.

 


در پایان توجه داشته باشید، در صورتی که با استفاده از راهکارهای ارائه شده، نتوانستید بر اضطراب کودک خود قایق آیید، حتما لازم است که به یک متخصص مراجعه نمایید.

 

منبع: ماهنامه کودک

 


ویدیو مرتبط :
‫‫دکتر هلاکویی کودکم خیلی‌ اصرار دارد که علت طلاق من و شوهرم را بداند‬ YouTube‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کودکم شب ها کابوس می بیند!



در این حالت کودک به علت دیدن خوابهای ترسناک از خواب بیدار می‌شود و اغلب بخشی از خوابی که موجب ترس وی شده و یا تمامی آن را به یاد می‌آورد.

 

در این زمان کودک اکثرا در رختخواب خود می‌نشیند و فریاد می‌کشد و یا گریه می‌کند و یا به طرف اتاق خواب و تخت والدین می‌آید و از آنها تقاضای کمک می‌کند. گاهی هم ممکن است کودک دچار وحشت شبانه در خواب شود و با صدای بلند در خواب داد بکشد و گریه کند اما از خواب بیدار نشود.

 

 

علل کابوس

 

علل و موجبات اصلی کابوسها ممکن است بر اثر رویدادها و مسائل ترسناکی باشد که کودک در طی روز در تلویزیون می‌بیند یا در داستانها و کتابها می‌خواند و یا اطرافیان تعریف می‌کنند و یا اصولا مسئله‌ای باشد که کودک خود شخصا با آن رو به رو است مانند:

 

دعواها ، مشکلات احساسی و در بچه‌های بزرگتر مشکلات در مدرسه و شاید سختی تکالیف درسی و غیره. همچنین کابوسهای کودک می‌تواند تاثیراتی از اعمال روزانه باشد، یک روز فشرده و سخت می‌تواند باعث کابوس هنگام خواب شود.

 

 

 

کابوس کودکان

 

 

البته خوابهای وحشتناک می‌تواند از تخیل کودک هم شکل بگیرد بدون اینکه معنای خاصی داشته باشد. در بچه‌های کوچک این خوابها قسمتی از رشد آنهاست و وقتی از خواب می‌پرند بلافاصله به خواب می‌روند و در فردا آن روز چیزی به یاد نمی‌آورند. هر کابوسی به این معنی نیست که مسئله‌ای وجود دارد. در کودکان تب ، مریضی ، زیاد یا دیر خوردن غذا می‌تواند نقش مهمی در کابوس داشته باشد.

 

 

نحوه برخورد والدین با کابوس

 

نحوه بر خورد والدین هنگام دیدن خوابهای وحشتناک به این گونه است که:

 

هنگامی که کودکی در دل شب فریاد کشید، بی آن که از خواب بیدار شود، باید او را نوازش کرد و آرام در گوشش لالایی نجوا کرد و در این هنگام نباید کودک را حتی‌الامکان از خواب بیدار کرد. اما زمانی که کودکتان از صدای فریاد خودش بیدار شد، همچنان وحشت زده و ترسیده است او را در آغوش بگیرید و یک لیوان آب به او بدهید و او را نوازش کنید و با صدای آهسته برایش تعریف کنید که این فقط یک خواب بود و گذشت، آنچه که دیدی همه در خواب بود.

 

 

حتی اگر کودک معنی واژه رویا را هنوز یاد نگرفته باشد، طنین آرام بخش صدایتان او را تسکین خواهد داد و به او خواهد فهماند که آنچه که دیده واقعیت نداشته است، و اگر کودک باز هم بی‌قراری کرد می‌توان چراغ را روشن کرد و گفت بیا به دنبال آن چیزی که می‌ترسی بگردیم و یا به او بگوییم چراغ را برایت روشن می‌گذارم.

 

 

البته امکان دارد که در بعضی موارد ، صحنه‌هایی از آن کابوس وحشتناک در ذهنش دوباره تکرار شود و از ترس اینکه دوباره آن منظره‌های وحشتناک را ببیند از رفتن به رختخواب امتناع ورزد، توصیه‌ای که در این زمان وجود دارد این است که موضوع خوابی را که کودک عنوان می‌کند را به شکل دیگری به پایان برسانیم به این شکل که مثلا اگر خواب اژدها را دید به او بگوییم که در انتها تو شمشیری داشتی و اژدها را کشتی.

 

 

 

کابوس کودکان

 

 

سعی کنید وقتی کودک خواب ترسناک می‌بیند و به طرف تخت شما می‌آید او را به تخت خودش باز گردانید چون بعدا خیلی مشکل است که شبهای بعد در اتاق خودش به خواب رود و سعی کنید پیش کودک تا به خواب رفتن وی بمانید و بعد اتاق او را ترک کنید.

 

 

هنگامی که احساس می‌کنید دیدن کابوس در کودکتان به علت این است که ذهنش مشغول مسئله‌ای است باید دقت کنید که چه چیزی در زندگی کودک تغییر یافته است. البته باید از خود کودک کمک گرفت و یک سئوال باز و دقیق پرسید مثلا دیشب چه خوابی دیده بودی؟ یا دقیقا از چه چیزی می‌ترسی؟ و بگذاریم خودش تعریف کند و سعی کنیم بین صحبتهایش حرف نزنیم با دقت گوش کنیم.

 

 

زیرا کودک با این عمل ما احساس خواهد کرد که وی را درک می‌کنیم. البته در کودکانی که کوچکتر هستند نباید انتظار داشته باشیم که خوابشان را واضح بتوانند بیان کنند زیرا کودکان در سنین پائین نمی‌توانند دقیقا خوابی را که دیده‌اند به روشنی برای دیگران تعریف کنند و فقط ممکن است یک لغت بگویند مثل: زن بد جنس یا سگ بزرگ. در این صورت باید به آنها گفت که در واقعیت و در اتاق او چیزی وجود ندارد و می‌توان به همراه کودک همه جای خانه را جستجو کرد

 

 

 

کابوس کودکان

 

 

پیشگیری

 


شبها سعی کنید همیشه یک چراغ خواب در اتاق کودک روشن باشد و در تاریکی قبل از اینکه کودک به خواب رود به وسایل در اتاق کودک نگاه کنید که بد نمانده باشد مثلا سایه یک صندلی ممکن است برای کودک ایجاد ترس کند. و یا می‌توان یک عروسک به کودک داد و یا در اتاق او آویزان کرد و به او بگویید که این عروسک جلوی خوابهای بد را می‌گیرد.

 

 

سعی کنیم کودکان قبل از به خواب رفتن فیلمهای خشن و ترسناک نبینند و یا بازیهای خشن و هیجان انگیز انجام ندهند، سعی کنید قبل از به خواب رفتن کودک برایش قصه بخوانید (البته نه قصه های هیجان انگیز) و یا یک مسئله که برای کودک جالب است برایش تعریف کنید و به او بگویید: امیدوارم امشب در موردش خواب ببینی. شما می‌توانید یک موقعیت روحی خوب و آرامش قبل از خواب ، برای کودکتان ایجاد کنید.