سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
کمال گرایی افراطی
آیا کاری را که انجام می دهید باید کامل و بی عیب و نقص باشد؟ و به خودتان و دیگران خیلی سخت می گیرید ؟ شاید شما هم دچار کمال گرایی افراطی شدید!
اکثر ما راهِ رسیدن به مطلوب را گم کرده ایم و بسیاری از ما نیز تسلیم شده یم و هیچ تلاشی برای رسیدن به آن کمال مطلوب نمی کنیم. اما کمال گرایان با ایمانی که به کمال مطلق دارند، خاطر نشان می کنند که همه چیز می تواند خیلی بهتر از آن چه هست ، باشد.
اما کمال گرایی افراطی یعنی بی وقفه به دنبال هدفی مبهم دویدن و همیشه به دنبال بهترین ها بودن. اگر این افراد به دنبال زندگی واقعی نباشند، تقاضاهای بی پایان و راه حل های ناقص و موقتی شان ، هم خودشان را و هم دیگران را خسته می کند و سرانجام از پا می اندازد.
ویژگی های شخصیتی افراد کمال گرا
معیارهایشان بسیار سطح بالاست
معتقدند که همه چیز باید کامل و بی نقص باشد، به خودشان و دیگران سخت می گیرند. فرقی نمی کند که چه کار می کنند. آشپزی ، ورزش یا کار . مهم این است که باید آن را کامل و بدون کوچک ترین نقصی انجام دهند و اگر کمی کار ایراد داشته باشد احساس می کنند شکست خورده اند. بنابراین همیشه فقط کارهایی را انجام می دهند که در آن مهارت دارند و دایره فعالیت هایشان محدود می شود.
این افراد اغلب زمینه ای خاص را برای رسیدن به حد مطلوب انتخاب می کنند . مثلا بعضی از آن ها کمال گرایی را بر روی خانه ، همسر و فرزندانشان منعکس می کنند و دسته دیگر بسیار مشکل پسند و ایرادگیرند و می خواهند تمام کارها و وسائلشان بی نقص باشد: روابطشان، شغلشان، لباس هایشان ، جعبه ابزارشان و ماشینشان و ...
کمتر کسی به حد مطلوب آن ها می رسد
برای آن ها هیچ کس آن طور که باید نیست.کمال گرایان همیشه قادرند به اندازه کافی از دیگران اشکال بگیرند، فرقی نمی کند که طرف چه کسی باشد مهم این است آن طور که باید نیست.
جذب کسانی می شوند که بالقوه کمال گرا هستند
معمولا به سراغ کسانی می روند که توانایی کمال گرا شدن را داشته باشند. اکثر کمال گرایان طرح به کمال رساندن همسر را دارند.
گرایش به ناراحتی و افسردگی دارند
به جای این که از امکاناتی که دارند لذت ببرند، غصه می خورند که چرا در زندگی به حد مطلوب خود نمی رسند و این امر باعث می شود که همیشه تا حدی افسرده باشند.
چرا کمال گرا می شوند؟
اکثر این افراد دارای والدینی هستند که یکی کمال گراست و دیگری انسانی مهار نشدنی. برای مثال: معتاد به مواد مخدر. نتیجه رفتارهای چنین والدین آشفته ای این است که دوران کودکی آن ها بسیار آشفته و بی نظم است و آن ها نیز به سوی کمال گرایی قدم بر می دارند و تلاش می کنند قسمت هایی از زندگی آشفته خود را به حد بسیار بالا و مطلوبی برسانند.
همه کمال گرایان دارای والدینی کمال گرا نیستند . اکثر آن ها مجبورند در دوران کودکی نقش انسانی بزرگ و جاافتاده را ایفا کنند. این موضوع با مرگ یکی از والدین یا جدایی آن ها از یکدیگر ، اعتیاد آن ها ، توجه بیش از حدشان به کارهای خارج از خانه و مبتلا شدن به بیماری های روانی رخ می دهد و کودکان مجبورند جای این والدین را پر کنند.
فرق نمی کند که کودک درگیر کدام یک از موارد ذکر شده باشد ، مهم این است که او حس می کند باید فضای خالی موجود را پر کند و مجبور می شود در سنین کودکی نقش انسانی بزرگ تر را بازی کند.
باید بیاموزند و به تعادل برسند
باید بدانند که همه انسان ها ناقص اند و این امر شامل آن ها نیز می شود. فرقی نمی کند که چه قدر تلاش می کنید تا همه چیز را مرتب کنید و به فکر همه کارها باشید ، دیگران نمی توانند کامل باشند و شما فقط مسئول اعمال خودتان هستید. به جای این که به روابط خود به چشم طرح و پروژه و تعداد زیادی مسئولیت نگاه کنید می توانید از آن ها لذت ببرید.
معیارهای خود را تغییر دهید
کمال گرایان تمایل شدیدی به گسترش موضوع دارند و از کاه، کوه می سازند. با تکرار این جمله که ( هر کسی حق دارد اشتباه کند) موضوع را به مشکلی بزرگ تبدیل نکنید. از آن جایی که کمال گرایان دوست دارند کارها را کنترل کنند ، اجازه دهید که یک سری کارها را همسرتان انجام دهد و کمی رها شوید.
با قدردانی کردن به جنبه های مثبت رابطه توجه کنید
شما نمی توانید هم کسی را دوست داشته باشید و هم در تمام لحظه ها از او ایراد بگیرید. به منظور پذیرفتن رفتارهای طرف مقابلتان و بالا بردن توانایی عشق ورزیدن در خود ، سعی کنید از او قدردانی کنید و توجه بیشتری به خوبی های همسرتان داشته باشید.
کمال گرایان خیلی راحت از دیگران گله می کنند " اون کار رو انجام ندادی" " هیچ وقت نمی تونی ..." ، در کنار گله کردن دیگران را تشویق و از آن ها قدردانی کنید. مثلا یک بار که همسرتان سر قرار دیر می آید و شما از دستش گله می کنید ، به خاطر بیاورید که او همیشه چه قدر در نظرتان زیبا جلوه می کند و چه قدر از داشتنش خوشبختید. باید بدانید که هیچ کس کامل نیست و اشتباه کردن امری اجتناب ناپذیر است.
دید مثبت خود را تقویت کنید
برای تمرین رهایی از کمال گرایی ، در پایان روز فهرستی از مواردی که شما را خوشحال کرده و باعث شده تا قدردانی کنید ، تهیه کنید. اکثر کمال گرایان در پایان روز فقط به نقص ها و اشتباه ها فکر می کنند . برای مثال کارهایی را که خود و کارمندانشان درست انجام نداده اند، چه طور شد که نتوانستند از پسِ فلان موضوع برآیند، چرا رئیس ، همسر یا فرزندانشان فلان کار را ناتمام گذاشته اند و یا دنیا چه عیب هایی دارد. تمامی این موارد باعث به وجود آمدن حس منفی در شما می شود.
به قدرت خدا ایمان داشته باشید
فقط خدا بزرگ است و قادر به انجام کامل و بی نقص همه امور است. پس باید مسئولیت پذیری را کنار بگذارید و تسلیم قدرتی بالاتر از خود شوید. حضور خداوند را در زندگی خود لمس کنید. در زندگی امنیتی وجود دارد که می توانید آن را به دست آورید اما وقتی قادر به داشتن آن هستید که به قدرتی برتر ( خداوند) ایمان بیاورید.
منبع:تبیان
ویدیو مرتبط :
خطر ایجاد غریزه گرایی جنسی افراطی در جوانان از طریق شعر
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اگر می دانستم چه می خواهم!...کمالگرایی از دیدگاه روانشناسی
کمال گرایی، درواقع باوری غیرمنطقی است که اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند.افرادی که کمال گرا هستند، معتقدند که خود و محیط اطرافشان باید کامل بوده و...........
گاهی بعضی از افراد احساس می کنند کارها را باید صددرصد درست انجام دهند و در غیر اینصورت بازنده هستند و یا احساس می کنند کاری را که به انجام رسانده اند به اندازه کافی خوب نیستند و یا اینکه نوشتن مقالات و طرحهای خود را به بهانه اینکه بایستی آنها را دقیق و بی عیب انجام دهند،به تعویق می اندازند. در چنین صورتی شخص بجای حرکت در مسیر موفقیّت سعی در کامل بودن دارد.
کمال گرایی چیست؟
کمال گرایی، درواقع باوری غیرمنطقی است که اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند. افرادی که کمال گرا هستند، معتقدند که خود و محیط اطرافشان باید کامل بوده و هرگونه تلاشی در زندگی باید بدون اشتباه و خطا باشد.
علل و عوامل مۆثر بر کمال گرایی
- وراثت و عوامل زیست شیمیایی
شواهد واضح و مستقیمی در مورد اینکه کمال گرایی علت ژنتیکی و زیست شیمیایی دارد، وجود ندارد.
- یادگیری
اگر شما کمال گرا هستید، احتمالاً در کودکی یادگرفته ایدکه دیگران با توجه به کارایی شما در انجام کارها به شما بها می دهند، درنتیجه احتمالاً شما یادگرفته اید درصورتی به خود بها دهید که مورد قبول دیگران واقع شوید. این امر میتواند شما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. تلاش برای حمایت از خودتان و رهایی از این گونه انتقادات ، سبب میگردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانید.
اگر چنین باشد در آن صورت شما بجای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن دارید. کمال گرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرانهای اشاره میکند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ، به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته میشود. به هر حال مطالعات اخیر نشان میدهند که نگرش کمال گرایانه موجب اخلال در موفقیت میشود. آرزوی کامل بودن هم احساس رضایت از خودتان را از شما میگیرد و هم شما را بیش از سایر مردم (کسانی که اهداف واقع گرایانهای دارند) ، در معرض ناکامی قرار میدهد.
دور معیوب (سیکل معیوب) در روند کمال گرایی
نگرش کمال گرایانه ، یک دور معیوب را بوجود میآورد. افراد کمال گرا ، نخست مجموعهای از اهداف غیر قابل دسترس را ردیف میکنند. در گام بعدی در رسیدن به این اهداف شکست میخورند، زیرا دسترسی به آن اهداف غیر ممکن میباشد. در گام بعدی ، زیر فشار میل به کمال و ناکامی مزمن غیر قابل اجتناب ناشی از آن ، خلاقیت و کارآمدی آنها کاهش مییابد. و بالاخره این روند ، افراد کمال گرا را به انتقاد از خود و سرزنش خود هدایت میکند، که نتیجه این روند نیز عزت نفس پایین میباشد. این مسایل ، احتمالا اضطراب و افسردگی نیز به همراه خواهد داشت. در این موقعیت افراد کمال گرا بطور کامل در این لحظه ، تنها ، اگر سختتر کار کنم، موفق خواهم شد. چنین افکاری ، مجددا منجر به یک دور کامل معیوب میگردد. چنین دور معیوبی با نگاهی به نحوه روابط بین فردی افراد کمال گرا ، میتواند بهتر ، قابل تشریح باشد.
افراد کمال گرا معمولا عدم پذیرش و طرد شدن از سوی دیگران را پیش بینی و از آن میترسند. با این ترس ، آنها در مقابل انتقاد دیگران حالت دفاعی به خود میگیرند و از این طریق دیگران را ناکام و از خود دور میسازند. کمال گراها بدون اینکه متوجه این موضوع باشند، همچنین معیارهای به شدت غیر واقع گرای خود را از دیگران نیز انتظار داشته و در نتیجه نسبت به دیگران متوقع و منتقد میگردند. در نهایت ، ممکن است، افراد کمال گرا ، به دیگران اجازه ندهند که شاهد اشتباهاتشان باشند. آنها این نکته را در نظر نمیگیرند که خود افشایی این فرصت را به آنها میدهد که دیگران به چشم یک انسان به آن نگاه کرده و دوستشان بدارند. بدلیل وجود این دور (سیکل) معیوب ، افراد کمال گرا ، غالبا در داشتن روابط نزدیک با افراد دچار مشکل هستند و به همین خاطر رضایت کمتری از روابط بین فردی خود دارند.
تلاش (پشتکار) سالم
انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتکار با فرآیند خود تخریبگر کمال گرایی کاملا تفاوت دارد. تلاش سالم (سازنده) ، منجر به انتخاب اهداف ، برپایه خواستههای شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی ، میگردد. اهداف این افراد ، همیشه تنها یک قدم از آنچه همزمان به پایان بردهاند، فراتر است. به عبارتی اهداف آنها ، واقعی ، خود جوش (درونی) و ذاتا قابل حصول است. افراد کوشای سالم از انجام کار در دست اجرا بیشتر از تفکر در مورد نتیجه پایانی آن لذت میبرند. وقتی این افراد یا تجاربی چون نارضایتی یا شکست مواجه میشوند، واکنشهای آنها عموما به موقعیت ویژه موجود محدود میشود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمیدهند.
در مورد کمال گرایی چه باید کرد؟
اولین گام در تغییر نگرشهای کمال گرایانه به تلاشهای سالم ، داشتن عدم رضایت از کمال گرایی است، بینقص بودن یک خطای غیر قابل حصول است. گام بعدی چالش با افکار و رفتارهای خود تخریب گرانهای است که بینقص گرایی را تغذیه میکنند.
احتمالا برخی از دستورالعملهای زیر میتوانند کمک کننده باشند:
*اهداف واقعی و قابل دسترسی را برپایه خواستههای شخصی ، نیازها و عملکردهای قبلی خود هماهنگ نمایید. این امر شما را قادر خواهد ساخت، تا به خواستههای خود برسید و نیز احساس ارزشمندی شما را افزایش خواهد داد.
* اهداف بعدی را به ترتیب ارزش آنها مرتب نمایید. به محض آنکه به یک هدف میرسید، هدف بعدی را یک سطح فراتر از سطح قبلی عملکردتان تعیین نمایید.
* با معیارهای خودتان برای رسیدن به موفقیت تلاش نمایید. هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب میکنید، با 100 % ، 90 %، 80 % یا حتی 60 % موفقیت بپذیرید. این امر به شما کمک خواهد کرد، تشخیص دهید که کامل نبودن شما به معنی پایان دنیا نیست.
* طی مراحل انجام کار در فعالیت ، تنها بر روی نتیجه پایانی تمرکز نکنید. موفقیت خود را تنها بر اساس اینکه چه چیزی را به پایان رسانیدهاید، ارزیابی ننمایید، بلکه به این مساله نیز تنها دهید که انجام این کار چقدر موجب احساس لذت در شما شده است. به این موضوع دقت کنید که ، مراحل به انجام رسانیدن یک هدف نیز میتواند ارزشمند باشد.
* احساس اضطراب و افسردگی را همچون فرصتی جهت ارزیابی خویش مغتنم شمارید و با خود این پرسش را مطرح سازید که آیا من انتظارات غیر ممکن را در چنین موقعیتی برای خود فراهم کردهام؟
* با طرح سوالاتی از خود از قبیل از چه چیزی در هراسم؟ بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد چیست؟ با ترسی که در پشت کمال گرایی شما نهفته است، رویارو شوید.
* به این نکته دقت کنید که بسیاری از چیزهای مثبت تنها با اشتباه کردن ، قابل یادگیری هستند. بطور مشخص به آخرین اشتباه خود فکر کرده و عبرتهایی را که از آن گرفتهاید، برای خود فهرست کنید.
* از تفکر همه یا هیچ در ارتباط با اهدافتان اجتناب نمایید. بیاموزید که بین کارهای که اولویت بالایی برای شما دارند و کارهایی که اهمیت کمتری دارند، تفاوت بگذارید و نسبت به کارهایی که اهمیت تلاش کمتری داشته باشند کوشش کمی به عمل آورید.
وقتی این پیشنهادات را بکار ببندید، احتمالا تشخیص میدهید که کمال گرایی در زندگی شما مسئله مفید ، ضروری و موثر نمیباشد. با استفاده از این روشها نه تنها بدون نیاز به کمال گرایی به اهدافتان خواهید رسید، بلکه احساس بهتری نیز در مورد خود خواهید داشت.
تلاش سالم یا کمال گرایی بهنجار
انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتکار با فرآیند خودتخریبگر کمال گرایی کاملاً تفاوت دارد. تلاش سالم(سازنده)،منجر به انتخاب اهداف برپایه خواسته های شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی می گردد.به عبارت دیگر اهداف آنها، واقعی، خودجوش(درونی) و ذاتاً قابل حصول است. افراد تلاشگر سالم، از انجام کار در دست اجراء بیشتر از تفکر درمورد نتیجه پایانی آن لذت می برند. وقتی این افراد با تجاربی چون نارضایتی و شکست مواجه می شوند، واکنشهای آنها عموماً به موقعیّت ویژه موجود محدود می شود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمی دهند.
منابع: سایت رشد، سایت سلامتکده همراه با تغییرات و اضافات/تبیان