سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
چگونگی داشتن جرات و جسارت
جسارت و جرات، توانایی ابراز خود و ابراز حقوق خود بدون تعدی به حقوق دیگران است
تعریف دقیق از جرات و ابراز وجود همیشه آسان نیست چون مرز باریکی بین جسارت و پرخاشگری وجود دارد. شاید این دو تعریف تشخیص این دو واژه را آسان تر کند:
مبنای جسارت تعادل است - وقتی نیازی واقعی و برحق وجود داشته باشد، فرد از خود جسارت نشان میدهد و درخواست خود را بازگو میکند، اما این به این معنا نیست كه لزوما آنچه مطالبه میکند، دریافت خواهد کرد.
مبنای پرخاشگری برنده شدن است- فرد در وضعیت پرخاشگری بدون در نظر گرفتن شرایط و ملاحظات و در نظر گرفتن حقوق دیگران، بیشترین منافع را برای خود میخواهد و به هر قیمتی آن را به دست میآورد.
گاهی دیده میشود كه بعضی از افراد مطالبی در ذهن دارند؛ اما نمیتوانند آن را به طرف مقابل انتقال بدهند و خجالت میكشند. آنان برای این كار به جسارت نیاز دارند.
جرات داشتن، توانایی بیان كردن اعتقادات و خواستهها است كه عامل مهمی در جریان برقراری ارتباط خوب و مطلوب به شمار می رود وبرای جوانان اهمیت زیادی دارد.
آیا مواردی را تجربه کردهاید که ببینید دیگران شما را مجبور میکنند مانند آنها بیندیشید و با آنها همرای شوید؟ آیا ابراز احساسات مثبت و منفی خود را به شکل آزادانه و صادقانه دشوار میبینید؟ آیا گاه کنترل خود را از دست میدهید و نسبت به دیگران که چندان هم مقصر نیستند، خشمگین میشوید؟ پاسخ مثبت به هر یک از پرسشهای فوق بر مشکل فقدان جرات و جسارت دلالت دارد...
- شما حق دارید
جسارت و جرات، توانایی ابراز خود و ابراز حقوق خود بدون تعدی به حقوق دیگران است. شما پیش از ابراز آزادانه نیازهای خود باید باور کنید که از حق مشروع داشتن این نیازها برخوردارید. لذا حقوق زیر را همیشه باید مد نظر داشته باشید:
شما حق دارید در مورد چگونگی هدایت زندگی خود تصمیم بگیرید. این حق، پیگیری اهداف و آرزوهای شخصی و تعیین اولویتهای خاص خود شما را شامل میشود. شما این حق را دارید که ارزشها، باورها؛ عقاید و عواطف خاص خودتان را داشته باشید و حق دارید در مورد این ارزشها، باورها، عقاید و عواطف به خودتان احترام بگذارید. مهم نیست دیگران چه عقیدهای دارند. شما حق دارید در مورد اعمال یا احساسات خود به دیگران توضیح ندهید، نیاز نیست اعمال و احساسات خود را توجیه کنید. شما حق دارید به دیگران بگویید مایلید چگونه با شما رفتار شود.شما حق دارید خودتان را ابراز کنید و حق دارید بگویید نه؛ من نمیدانم؛ من نمیفهمم یا حتی من اهمیت نمیدهم.شما حق دارید وقتی را به شکلدهی افکار خود پیش از ابراز آنها اختصاص دهید.
شما حق دارید از دیگران درخواست اطلاعات یا کمک کنید بدون اینکه از بابت نیازهای خود دستخوش احساسات منفی شوید.
شما حق دارید افکارتان را تغییر دهید. اشتباه کنید و گاه غیرمنطقی عمل کنید و پیامدهای آن عمل را کاملا بپذیرید.
شما حق دارید خودتان را دوست بدارید؛ هرچند میدانید کامل نیستید و گاهی کارها را پایینتر از حد توانایی کامل خود انجام دهید.
شما حق دارید روابط مثبت و رضایتبخش برقرار کنید. روابطی که در آن احساس آرامش کنید و آزاد هستید صادقانه خود را بیان کنید و حق دارید روابط خود را اگر نیازهای شما را برآورده نسازد، تغییر یا خاتمه دهید.
شما حق دارید زندگی خود را به هر شیوهای که خودتان تعیین میکنید؛ تغییر و تحول دهید.
وقتی شما باور نداشته باشید که صاحب این حقوق هستید، ممکن است در قبال شرایط و رویدادهای زندگی خود به صورت انفعالی واکنش نشان دهید. وقتی به نیازها؛ عقاید و داوریهای دیگران بیش از نیازها؛ عقاید و داوریهای خود اهمیت دهید، احتمالا احساس آسیب؛ تشویش و حتی خشم میکنید. این نوع رفتار انفعالی و بدون جرات، اغلب غیرمستقیم و از لحاظ هیجانی غیرصادقانه و خودانکارانه است.
نزد بسیاری از افراد؛ توجه به نیازهای مشروع خود و ابراز آن حقوق؛ خودخواهانه تعبیر میشود. در صورتی که خودخواهی؛ به معنی تنها به حقوق خویش توجه کردن و عدم توجه به حقوق دیگران است.
مبنای جسارت تعادل است
- تمرین؛ تمرین؛ تمرین
به صرف خواندن یک جزوه نمیتوانید جراتمند بودن را بیاموزید. شما میتوانید در ارتباطی که با دوستان و اعضای خانواده خود برقرار میکنید این مهارتها را تمرین کنید، اما ابتدا به آنها بگویید که مشغول چه کاری هستید! در آغاز کوشش نکنید رفتارتان را در مورد موقعیتهای دشوار و فشارآور تغییر دهید. ابتدا در موقعیتهایی که کمترین احتمال خطر را دارد؛ تمرین کنید. تا آنجا که ممکن است شما باید درباره آنچه میخواهید؛ آنچه فکر میکنید و آنچه احساس میکنید روشن و صریح صحبت کنید. مانند: من میخواهم؛ من نمیخواهم؛ من آن زمان را دوست دارم؛ من عقیده متفاوتی دارم؛ من فکر میکنم...
صریح باشید. پیام خود را به شخصی که طرف اصلی صحبت شماست بیان کنید.
پیام از آن خودشماست. شما میتوانید مالکیت خود را با عبارات شخصی یعنی گفتارهایی که با ضمیر اول شخص «من» آغاز میشود آشکار سازید، مانند من با شما موافق نیستم به جای گفتن شما در اشتباه هستید.
- تقاضای بازخورد
از عباراتی مثل آیا مقصود من روشن است؟ شما چه کار میخواهید انجام دهید؟ استفاده کنید. تقاضای بازخورد، دیگران را تشویق میکند تا سوءتفاهم شما تصحیح شود. همچنین به دیگران کمک میکند دریابند شما عقیده؛ احساس یا تمایلی را بیان کردهاید نه اینکه تحکمی در میان باشد.
گردآوری:بخش روانشناسی صبح بخیر
منابع:
akairan.com
forum.mui.ac.ir
ویدیو مرتبط :
پناهیان(جرات نمیکردن قبلا ، الان جرات پیدا کردن . . .)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چگونگی پیدایش لباس
ایرانیان از بیش از 10 هزار سال پیش دارای تمدن بودهاند. از این رو، ریشهی بسیاری از دستاوردهای بشر را در این تمدن میتوان یافت. برای مثال، نخستین ابزار ریسندگی و بافندگی در غار كمربند، نزدیك بهشهر، یافت شده است كه به 7 هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد. به علاوه، در قدیمیترین بخشهای شهر باستانی شوش، كه در خوزستان قرار دارد، سوزنهای سوراخدار پیدا شده است.
این دستاوردهای و نوآوریهای دیگری كه در دورانهای بعدی رخ داد، صنعت پارچه و پوشاك ایران را پیشتاز و سرآمد جهانیان كرد. جالب است بدانید اسكندر مقدونی، با آنكه به ایران حمله و آن را اشغال كرده بود، لباس ایرانی میپوشید. در این جا به برخی از نوآوریهای ایرانیان در زمینهی پوشاك و پارچه اشاره میشود.
كت و شلوار
ایرانیان نخستین مردمانی بودند كه كت آستیندار و شلوار میپوشیدند. مردمان تمدنهای دیگر، بابلیها، آشوریها، یونانیها و رومیها، شلوار نمیپوشیدند و حتی یونانیها ایرانیان را به خاطر شلوارهای رنگیشان مسخره میكردند. ایرانیان حتی نوعی شلوار ویژهی سواركاری نیز داشتند كه تنگ و چسبان بود و اغلب از چرم ساخته میشد.
شلوار در اصل شروال خوانده میشد. عربها آن را سروال نامیدند و جمع آن را سراویل میگویند. در تركی و كردی نیز شروال گفته می شود. مجارهای آن را شلواری (Schalwary) میگویند. به زبان لاتین، سارابارا (Sarabara) گفته میشد. واژهی انگلیسی Pajama (پاجاما) از واژهی پای جامه ساخته شده است كه از واژههای فارسی كهن است.
پوشش زنان
ایرانیان از دیرباز به پاكدامنی اهمیت میدادند و زنان ایرانی پوشیده با چادر یا پوششهای دیگری كه بخشهایی از موها را میپوشاند و تنه را در بر میگرفت، در میان مردان ظاهر میشدند. در یك مهر سنگی استوانهای كه از دورهی هخامنشی برجای مانده و اكنون در موزهی لوور فرانسه نگهداری میشود، شاهزادهی ایرانی و ندیمههایش دیده می شود كه شاهزاده چادر و ندیمهها سرپوش دارند. در طرحی كه روی سنگی در ارگیلی تركیه نقش بسته است، زن ایرانی باپوشش چادر و سوار بر اسب دیده میشود. حتی سرپوشهای پارچهای دورهی هخامنشی از زیر برفهای منطقهی پازریك روسیه پیدا شده است. (یادآوری میشود، سرزمینهایی كه نام بردیم، بخشی از امپراطوری پهناور پارسها بودند.)
گلدوزی
نقش زدن بر پارچه و لباس از دیرباز در ایران مرسوم بود. در تابوت سنگی اسكندر كه در موزهی استامبول نگهداری میشود، ایرانیان شلوارهایی با پارچههای زیبا پوشیدهاند كه طرح دار و گاهی نقشهایی از گلها دارند. گلدوزی در دورهی صفویه به شكوفایی رسید به نحوی كه هنرمندان روم شرقی (امپراتوری بیزانس) طرحهای ایرانی را بر لباسهای فاخر نقش میزدند. حتی ریشهی عنصرهای اصلی گلدوزی امروزی نیز به ایران بازمیگردد كه از راه كشورهای ساحل دریای مدیترانه به ایتالیا و اسپانیا رفته و بعدها در سرزمینهای دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
ابریشم ایرانی
بافتن پارچه از ایران آغاز شده و تا دروهی صفوی از مهمترین فرآوردههای صادراتی ایرانیان بوده است. با آن كه بافت ابریشم به چینیها بازمیگردد، ابریشم ایرانی در دورهی ساسانیان به چنان كیفیت و ظرافتی رسیده بود كه چینیها نیز از ایران پارچهی ابریشمی وارد میكردند. برخی از پارچههای ایرانی كه ویژهی اسقفها تهیه شده، هنوز در گنجینههای كلیساهای اروپا نگهداری میشود.
ردپای شكوه صنعت پارچهبافی را در واژههای ایرانی كه به زبانهای مختلف راهیافته است، میتوان پیدا كرد.
در زبان عربی: دیباج (از واژهی دیباگ به مفهوم زری ابریشمی) و استبرق (از واژهی ستبرگ به مفهوم نوعی پارچهی ابریشمی)
در زبان انگلیسی: Tafta (از واژهی تافته به مفهوم نوعی پارچهی ابریشمی) Chintz (از واژهی چیت به مفهوم نوعی پارچه)
در زبان روسی: Izarbaf (از واژهی هزارباف به مفهوم پارچهی زری گلابتون) و Partcha (از واژهی پارچه)
لباس ورزش
ایرانیان نخستین مردمانی هستند كه از لباس ورزشی استفاده میكردند. چوگان ورزش باستانی و مورد علاقهی ایرانیان بود. چوگان بازان نوعی پیراهن نیمآستین و شلوار تنگی میپوشیدند تا هنگاه بازی راحتتر باشند. جنس پیراهن چوگان بازی را نیز نوعی انتخاب كرده بودند تا كمتر عرق كنند. انگلیسیها در سالهای استعمار هندوستان در آن سرزمین با چوگان و لباس نیم آستین آشنا شدند و آن را به خود به اروپا بردند كه بعدها به آمریكا نیز راه یافت و به تیشرتهای امروزی منجر شد.
لباس شوالیهها
در دورهی اشكانیان و ساسانیان مردان جنگی خود و اسبانشان را زره پوش میكردند. در تاق بستان، در كرمانشاه، سربازی زرهپوش سوار بر اسب زرهپوش بر پهنهی سنگ كندهكاری شده است كه با دیدن آن به یاد شوالیههای اروپایی میافتیم. در واقع، شوالیههای اشكانی سرمشق شوالیههای اروپایی قرار گرفتند.
نوآوریهای دیگر
دستكش: گزنفون، تاریخنگار یونانی با ایرانیانی روبهرو شده بود كه دستهایشان را در پوستهای ضخیم و قابهایی نگه میداشتند. نمونههایی از دستكشهای زینتی در موزهی ایران باستان نگهداری میشود.
انوع كلاه: ایرانیان از دیرباز كلاههای گوناگونی میپوشیدند كه نشاندهندهی موقعیت اجتماعی آنان بود. كلاه پاپها و حتی تاج برخی از پادشاهان قدیم اروپا، برگرفته از كلاه و تاج پادشاهان ایران است.
چكمه : پوشیدن چكمههای چرمی از زمان هخامنشیان مرسوم بود و حتی ژوستینین، امپراتور روم شرقی، چكمههای ایرانی میپوشید.
شال: هنوز هم در زبان انگلیسی به همین نام خوانده میشود (shawl) و نوع مردانه و زنانهی آن هر دو نوآوری ایرانی هستند.
آن سه خرمند: طرحی از سه مغ زردشتی كه برای شست و شو و معطر كردن عیسی مسیح(ع) دعوت شده یودند. این تصویر موراییك، بر دیوار كلیسای سنت اپالینار در شهر راون ایتالیا نقش بسته است.