سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

چگونه می‌توان فكر كردن را به كودكان آموخت



 

 

فکر کردن کودکان

 

معمولا معلمان معترض هستند كه یاد دادن یكسری اطلاعات خشك و بی روح به بچه ها و یادآوری آن در امتحانات بسیار سهل الوصول تر است از اینكه به آنها یاد دهیم كه چگونه فكر كنند. آیا می توان اندیشیدن را به كودكان آموخت؟ تحقیقات می گویند: «بله»

 

بخشی از تفكر، از تجربه نشات می گیرد؛ بنابراین برای اینكه بچه های یادبگیرند چطور فكر كنند (كه شامل چگونگی ارزیابی آنها از موقعیت، چگونگی توجه آنها بر مهمترین جنبه ها، نحوه تصمیم گیری برای انجام كار، و چگونگی ادامه كار می شود) نیاز به تجربه دارند.

 


اما چگونه می شود بستر مناسب برای تجربه كودكان را فراهم آورد؟

 

مهارتهای فكر كردن درباره فعالیت های روزانه در مدرسه یا خانه را باید به كودكان و نوجوانان آموخت. این كار می تواند بسیار ساده آغاز شود. از خردسال ها سوالات با انتهای باز بپرسید كه با آیا، چرا و چطور شروع می شوند؛ و درحالی كه سوالات را برایشان می خوانید آنها را تشویق كنید مهارتهای كلامی خود را بهبود بخشند، این سوالات پرسشی می تواند كمك كند تا كودكان چگونه فكر كردن را یاد بگیرند. همین روش به كودكان سنین بالاتر هم می تواند كمك كند.

 

از كودكان بخواهید اطلاعات را با هم «جفت و جور» كرده و داده های جدید را با آنچه از قبل می دانستند، مقایسه كنند. این كار به آنها كمك می كند یاد بگیرند، ارتباط بین لغات یا مفاهیم را بشناسند و دریابند دو موضوع در چه نكاتی و مواردی با هم اشتراك و درچه مواردی با هم تفاوت دارند. دانش آموزان می توانند از طبقه بندی كردن اشیا استفاده كنند كه به آنها در یادآوری بهتر مطلب و اندوخته های ذهنی شان كمك كند.

 

عملكرد «تفكر انتقادی» را كه توانایی ارزیابی كردن اطلاعات است را به بچه ها بیاموزید. به آنها بیاموزید تا درباره هر چیزی كه می شنوند یا میخواهند كه به دست بیاورند چهار پرسش بپرسند.


الف)
آیا آن چیز جالب و درخور شایسته است؟


ب) دانست اطلاعاتی راجع به ان چیز می تواند جزو اطلاعاتی قرار گیرد كه اطلاعات عمومی به شمار می آید مثلا اكسیژن تركیب شده است از O2 H؟

 

ج) اگر جزو اطلاعات عمومی قرار نمی گیرد، دلیل خاص بودن آن چیست و چرا كودك میل دارد راجع به آن نكاتی را بداند. اگر دلیلی دارد، آیا دلیل معتبر هست یا خیر؟ اگر نیست، بچه ها باید یادبگیرند كه تلاشی برای درك و دانستن اطلاعاتی كه به دردشان نمی خورد یا آن را دوست ندارند، نكنند.

 

 

 

به بچه ها نشان دهید چطور به یك مسأله نزدیك شوند:

 

الف : كودكان نیاز دارند تشخیص دهند چه چیزهایی را می دانند، چه چیزهایی را نمی دانند و باید چه كاری انجام دهند، سپس آنها می توانند

 

ب: نقشه یی را برای حل مساله طراحی كنند.

 

پ: نقشه یی را ارزیابی كنند و تصمیم بگیرند كه آیا موثر هست یا خیر؟

 

فکر کردن کودکان

 

 

از «راهنمای تصورات دهنی» و تصویر یك حادثه یا تجربه استفاده كنید. تخیلات حسی به ما كمك می كنند كه اطلاعات را درحافظه بلندمدت ذخیره كنیم. هر چه از ظرفیت بیشتر حواسمان استفاده كنیم، بهتر است. به این ترتیب ممكن است از بچه ها خواسته شود در حین خواندن داستان هایی درباره صحرا، آن را «ببینند» ، شن های آنجا را لمس كنند، به صدای بادگوش دهند و گرما و تشنگی را احساس كنند. این رویكرد از جزییات و حواشی استفاده می كند.

 

به بچه ها یاد دهید فراتر از آنچه یادگرفته اند، فكر كنند. ممكن است از بچه ها خواسته شود در حین مطالعه انقلاب آمریكا بگویند سربازان در دوره «فورگ» چه احساسی داشتند؟ چه لباسی پوشیده بودند؟ تصور كنید شما در آن موقعیت قرار گرفته اید، نامه یی به خانواده خود بنویسید.

 

خلاقیت را برانگیزید. از بچه ها بخواهید اطلاعات تازه یی را خلق كنند یا بسازند. مثلا یك وسیله خنگی برای یكی از كارهای سخت خانگی درست كنند.

 

طرح های خلاق پیشنهاد كنید. مصل نوشتن یك شعر یا طراحی یك تصویر. بچه ها را تشویق كنید. نسخه دست اول تهیه كنند تا بعد آن را چاپ كنند.

 

به كودكان ابزار اساسی كار را بدهید و به آنها یاد دهید چطور و چه وقت آنها را به كار ببرند، مثل خواندن نقشه، انجام محاسبات و كاربرد ذره بین.

 

بچه ها را تشویق كنید اهداف را مرتب كنند و یك چارچوب زمانی برای آنها مشخص كنند و سپس آنها را یادداشت كنند. به این ترتیب می توانند پیشرفت خود را ببینند.

 

كودكان را یاری دهید تا بیاموزند چطور مهمترین نكات آنچه را كه می خوانند می بینند یا می شنوند، پیدا كنند.

 

كودكان را به نوشتن ترغیب كنید. زیرا وقتی افكار را بخواهیم بر روی كاغذ بیاوریم ناچار باید آنها را مرتب كنیم. طرح هایی كه بچه ها می توانند از آن لذت برده و چیزهایی از آن بیاموزند؛ از جمله نگهداری یك مجله، ارایه یك بحث به یكی از والدین (برای افزایش پول تو جیبی یا خرید یك چیز خاص یا یك حق) یا نوشتن نام به یك شخص مشهور

 

 

 

 

 

 


ویدیو مرتبط :
همه كودكان نیاز به حمایت دارند اما كودكان سرطانی...

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

درسهای بزرگ زندگی که می توان از مورچه ها آموخت



مثبت اندیش, زندگی مورچه ها

همه ما سعی می کنیم که از افراد بزرگ درس زندگی بگیریم و دوست داریم رمز و راز موفقیت آنها را بدانیم. اما فراموش می کنیم که گاهی بزرگترین درس های زندگی از کوچکترین موجودات کنار ما گرفته می شوند.

 

مثلاً مورچه ها را در نظر بگیرید. آیا باور می کنید که این موجودات کوچک می توانند به ما یاد بدهند که چطور باید زندگی بهتری داشته باشیم؟

از رفتار مورچه ها می توانیم چهار درس مهم بگیریم که به ما برای داشتن زندگی بهتر کمک می کنند.

 

مثبت اندیش, زندگی مورچه ها

 

1. مورچه ها هیچوقت تسلیم نمی شوند. آیا متوجه شده اید که چطور مورچه ها همیشه به دنبال راهی برای رد شدن از موانع هستند؟ انگشتتان را در راه یک مورچه قرار دهید و آن را دنبال او بکشانید، یا حتی روی او. مدام به دنبال راهی برای عبور از انگشت شما خواهد بود. هیچوقت یکجا نمی ایستد و گیج نمی ماند. هیچوقت دست از تلاش بر نمی دارد و عقب نمی کشد.
همه ما باید یاد بگیریم که اینچنین باشیم. همیشه موانعی در زندگی ما وجود دارد. چالش این است که دست از تلاش برنداریم و به دنبال راه های جایگزین برای رسیدن به اهدافمان باشیم.

 

مثبت اندیش, زندگی مورچه ها

 

2. مورچه ها همه تابستان به فکر زمستان هستند. داستان قدیمی گنجشک و مورچه را یادتان هست؟ در اواسط تابستان، مورچه ها به شدت مشغول جمع کردن آذوقه برای زمستان خود هستند—درحالیکه گنجشک برای خود خوش می گذراند. مورچه ها می دانند که تابستان—اوقات خوش—برای همیشه نمی ماند. بالاخره زمستان می آید. این درس خیلی خوبی است. وقتی زندگی خوب می شود، نباید مغرور شوید و تصور کنید که هیچوقت زندگیتان با شکست روبه رو نخواهد شد. با دیگران با ملاطفت و مهربانی رفتار کنید. برای روزهای سخت پس انداز کنید و به فکر آینده باشید. و یادتان باشد که اوقات خوب همیشه نیستند اما انسان های خوب همیشه هستند.

 

مثبت اندیش, زندگی مورچه ها

 

3. مورچه ها همه زمستان به فکر تابستان هستند. وقتی با سرمای طاقت فرسای زمستان مواجه می شوند، همیشه به خودشان یادآور می شوند که این همیشگی نخواهد بود و بالاخره تابستان فرا می رسد. و با اولین اشعه های خورشید تابستان، مورچه ها بیرون می آیند و آماده کار و تلاش و تفریح هستند. وقتی ناراحت و افسرده هستید و وقتی تصور می کنید مشکلات تمامی ندارند، خوب است که به خودتان یادآور شوید که این نیز می گذرد. اوقات خوش فرا می رسد و خیلی مهم است که همیشه رویکردی مثبت به زندگی داشته باشید.

 

مثبت اندیش, زندگی مورچه ها

 

4. مورچه ها هرچه از توانشان برمی آید را انجام می دهند. مورچه ها چه مقدار غذا در تابستان جمع می کنند؟ هرچقدر که بتوانند! این الگوی خیلی خوبی برای کار است. هرچه که از دستتان برمی آید را انجام دهید. یک مورچه نگران این نیست که مورچه دیگر چقدر غذا جمع کرده است. عقب نمی کشد و به این فکر نمی کند که چرا باید اینقدر سخت تلاش کند. از حقوق کم خود هم شکایت نمی کند. آنها فقط سهمشان را از کار انجام می دهند. موفقیت و خوشبختی معمولاً درنتیجه 100% به دست می آید—یعنی همه آنچه که در توان دارید را به کار گیرید. اگر به اطرافتان نگاه کنید، افراد موفقی را می بینید که با هرچه در توانشان هست زحمت می کشند.

 

پس:
1) عقب نکشید.
2) به فکر آینده باشید.
3) مثبت اندیش باشید.
4) تا منتهای توان خود تلاش کنید.

 

و یک درس دیگر هم هست که می توانید از مورچه ها یاد بگیرید. آیا می دانستید که مورچه ها می توانند شیئی با 20 برابر وزن خود حمل کنند؟ شاید ما هم همینطور باشیم. ما می توانیم سختی ها را به دوش بکشیم و حجم کارهای سخت و زیاد را مدیریت کنیم. دفعه بعد که چیزی موجب ناراحتیتان شد و تصور کردید که قادر به تحمل آن نیستید، دلسرد نشوید. به آن مورچه کوچک فکر کنید و یادتان باشد که شما هم می توانید وزن بیشتری را به دوش بکشید!
منبع:kocholo.org